۴۰ درصد دبيرستانهاي كشور صاحب رايانه شدند
گروه علمي فرهنگي: معاون برنامه ريزي و پشتيباني سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي گفت :۴۰درصد دبيرستانهاي كشور تا سال ۸۱ به سيستم رايانه مجهز شدند.
«مهدي نويد ادهم » روز يكشنبه در گفتگو با خبرنگار گروه فرهنگي ايرنا افزود: سال ۱۳۸۱، شش هزار و ۵۰۰ دستگاه رايانه بين دبيرستانهاي مختلف كشور توزيع و هر دبيرستان صاحب پنج دستگاه رايانه شد. وي اظهار داشت : امسال تجهيز دبيرستانهاي كشور به دستگاه رايانه ادامه خواهد يافت و در صورت تامين اعتبار، تمامي دبيرستانهاي كشور به سيستم رايانه مجهز خواهند شد.
معاون برنامه ريزي و پشتيباني سازمان پژوهش و برنامه ريزي وزارت آموزش و پرورش ، گسترش فرهنگ (آي .تي ) در آموزش و پرورش و برنامه ريزي براي آموزش دبيران دوره متوسطه را از جمله برنامه امسال اين سازمان ذكر كرد.
|
|
كارنامه و فرم انتخاب رشته آزمون كارشناسي ارشد توزيع مي شود
گروه علمي فرهنگي: سازمان سنجش آموزش كشور، نحوه توزيع كارنامه و فرم انتخاب رشته آزمون ورودي كارشناسي ارشد ناپيوسته سال ۸۲ را امروز اعلام مي كند.
به گزارش روابط عمومي سازمان سنجش آموزش كشور، زمان و نحوه توزيع كارنامه و دفترچه راهنماي انتخاب رشته در نشريه پيك سنجش شماره هاي هشتم و پانزدهم ارديبهشت ماه درج مي شود.
همچنين محل و نحوه توزيع كارنامه هشتمين دوره المپياد علمي دانشجويي كشور، از طريق شماره هاي ياد شده پيك سنجش، به اطلاع داوطلبان مي رسد.
|
|
نمايشگاه كتاب با حضور ناشران ۳۵ كشور جهان برگزار مي شود
گروه علمي فرهنگي: ناشران ۳۵ كشور جهان در شانزدهمين نمايشگاه بين المللي كتاب تهران با عرضه كتابهاي خود حضور فعال خواهند داشت .
نمايشگاه بين المللي كتاب تهران از ۱۴ تا ۲۴ ارديبهشت در محل نمايشگاه هاي بين المللي برگزار مي شود.
به گزارش روز يكشنبه روابط عمومي شانزدهمين نمايشگاه بين المللي كتاب تهران ، ناشران كشورهاي فلسطين ، تونس ، مكزيك ، اتريش ، كانادا، پاكستان ، تركيه ، تركمنستان ، قرقيزستان ، قزاقستان ، روسيه ، آذربايجان ، عمان ، اروگوئه ، مصر، افغانستان ، ارمنستان ، عربستان ، لبنان ، سوريه ، يمن ، قطر، كويت ، امارات متحده عربي ، انگلستان ، آمريكا، اسپانيا، سوئيس ، ونزوئلا، ايتاليا، هندوستان ، هلند، فرانسه و آلمان در اين نمايشگاه حضور دارند.
همچنين ۱۱۰۷ ناشر داخلي در شانزدهمين نمايشگاه بين المللي تهران شركت مي كنند كه از ميان آنان ۸۶۶ ناشر تهراني و ۲۴۱ ناشر شهرستاني هستند.
|
|
همزمان با فرا رسيدن نمايشگاه بين المللي كتاب تهران
آقا؛ كتاب كيلويي چند؟!
چند روز است كه دنبال يك كتاب مي گردم، ولي هنوز پيدايش نكرده ام. به همه كتابفروشيها سرزده ام، ولي كتاب مورد نظر را نيافته ام.
يك روز به طور اتفاقي از خياباني گذر مي كردم، ديدم چند تا مغازه كه نمي توان نام مغازه بر آنها نهاد مقداري كتاب را روي هم ريخته و نوشته بودند: «حراج كتاب»
فردي مثل اين كه در حال فروش سبزي باشد، داد مي زد، حراج كتاب اينجاست، بشتابيد و ارزان بخريد، از همه ارزانتر، اينجاست.
اول فكر كردم اشتباه مي كنم و اين فرد براي فروش كتاب اينچنين داد نمي زند، ولي وقتي جلوتر رفتم، متوجه شدم، واقعاً حقيقت دارد و اين گونه اش را لااقل من يكي نديده بودم.
جالب توجه اين كه مي گفت :حراج كتاب ۵۰۰ تومان.
كنجكاو شده و به داخل رفتم. چشمتان روز بد نبيند. با وارد شدن به مغازه معلوم بود اين مغازه، كتابفروشي نبوده است، بلكه اكنون آن را كتاب فروشي ناميده اند.
كتابهاي داخل مغازه حكايت از عصر دقيانوس مي كرد. از همه بدتر اين كه كتابها آن قدر خاك آلود بود كه تا به يكي از آنها اشاره مي كردي، پر از خاك مي شدي و هيچ چيز قابل ديدن نبود.
طبقه بندي خاصي براي كتابها وجود نداشت و فقط آنها را كنار هم قرار داده بودند.
با بيرون آمدن از مغازه، در مورد اين موضوع در انديشه و حيرت بودم كه امروز چگونه توانستم كتابفروشي هاي زيادي مشاهده كنم.
از ميان اين كتابفروشيها، يكي بيش از همه نظر مرا به خود جلب كرد. اين مغازه قبلاً يا كله پزي بوده يا رستوران، ولي چون الان به دلايلي مغازه تعطيل شده است، كنار مغازه كتاب گذاشته و به فروش آن مي پردازند. آيا واقعاً، كتاب اين قدر حقير و بي ارزش است كه اين گونه از آن ياد شود و اين گونه با آن رفتار شود.
آيا به بهانه نمايشگاه بين المللي كتاب، ارزش و اعتبار آن بالا خواهد رفت؟
سمانه بامشاد
|
|
كشته از بس كه فزون است كفن نتوان كرد
|
|
نگاهي به جلد نخستين فرهنگ ناموران معاصر ايران
زندگينامه نويسي و پرداختن به شرح احوال علما، دانشمندان و نام آوران تاريخ، همواره مورد توجه بوده است. شايد بتوان علم رجال را نتيجه طبيعي همين توجه ارزيابي كرد.
كتابهاي رجال برقي، رجال كشي، فهرست شيخ طوسي، رجال نجاشي، قاموس الرجال، معالم العلما، معجم رجال الحديث و... از مهمترين آثار منتشره در علم رجال هستند.
به رغم تلاش هاي فراوان علماي شيعه در طول تاريخ، كتاب هاي رجال حاوي نواقص و اشكالات مختلفي است. از مرحوم آيت الله بروجردي كه اثر برجسته «طبقات الرجال» را تهيه و امكان انتشار آن در زمان حيات خود را نيافت، نقل شده كه گفته است: «ما رجال كامل و معتبر نداريم. رجال ما منحصر است به فهرست شيخ و رجال نجاشي و آنها هم داراي نواقص زيادند.»
عمده ترين دليل اين وضعيت به دشواري كار و حجم آن باز مي گردد. فقدان منابع تحقيقي، كمبود نيروي انساني توانا، فقر مادي و نبود امكانات كافي از جمله عوامل بروز اين كاستي هاست.
بديهي است چنانچه امروز تهيه زندگينامه و شرح حال نامداران در دستور كار قرار گيرد، با مشكلات گذشته در علم رجال شيعه مواجه نخواهد بود و احتمالاً آثاري كم نقص منتشر مي گردد. در اين ميان اگر اثر تأليفي يك محدوده زماني و مكاني را مورد توجه قرار داده باشد، از سهولت بيشتري در كار تحقيق و تدوين برخوردار خواهد بود.
اخيراً كتابي با عنوان «فرهنگ ناموران معاصر ايران» به زيور طبع آراسته شده كه متأسفانه نه تنها جامع نيست، كه اشكالات و نواقصي جدي نيز به همراه دارد. اين كتاب كه جلد اول از يك مجموعه چند جلدي است، تنها نام ايرانيان نامداري را در بر گرفته كه نام خانوادگي آنها با حرف «آ» شروع شده است.
دست اندركاران تهيه اين فرهنگ، مدعي شده اند كه در اين كتاب به معرفي انسان هايي پرداخته اند كه در فاصله ۱۳۰۰ تا ۱۴۰۰ هجري قمري در شرايط زيستي خويش، با كاوندگي بيشتر تلاش كرده اند تا بر راه پر خطر زندگي، اشراف و چيرگي داشته باشند و در عرصه زيستي و خاستگاهي خويش چيزي بر موجودي پيرامونشان بيفزايند و چرخ تاريخ جامعه را به حركت وادارند. اين مجموعه شامل درگذشتگان نامي و سرآمدان زندگي امروزي است و براي نامور دانستن افراد پنج محور مد نظر قرار گرفته است: ابتكار، تداوم كار، كيفيت كار، كميت كار و ميزان شهرت در قلمرو كار. اين تلاش كه در نوع خود كاري ارزشمند به شمار مي آيد، محصول هفت سال كار پژوهشي مداوم توسط جمعي از محققان در دفتر ادبيات انقلاب اسلامي است.
برخي نواقص و اشكالات اين اثر را مي توان چنين برشمرد:
الف) در موارد مختلف، افرادي مشاهده مي شود كه واجد ويژگي هاي مورد نظر مؤلفان نيستند. نه در كار خود ابتكاري داشته اند، نه كار آنها كميت و كيفيت خاصي داشته و نه در قلمرو كار خود شهرت بيشتري نسبت به ديگران كسب كرده اند. در اين بخش چند مورد را مي توان مثال زد:
۱- نام برخي افراد ذكر شده كه ويژگي مهم آنها عضويت در هيأت علمي، پژوهشگر، محقق و يا شاعر است. چنين افرادي فراوانند و تهيه زندگينامه آنها به چند جلد كتاب نياز دارد و مشخص نيست چرا چنين افرادي به عنوان نامور تلقي شده اند و اگر نامور هستند، چرا نام سايرين نيامده است.
۲) به نام چند تن از فرماندهان نظامي و مقامات عاليه ارتش اشاره شده كه حاكي از توجه مؤلفان به ناموران نظامي است، ليكن در همين بخش نواقص فراواني مشاهده مي شود. در اين اثر، نام يكي از فرماندهان پرتلاش ارتش جمهوري اسلامي كه در جنگ تحميلي به شهادت رسيده، ذكر شده كه بالاترين مقام وي، فرماندهي يك لشگر بوده و مسئوليت هاي ديگر وي از اين سمت پايين تر است.
طبيعي است در صورت استفاده از اسامي فرماندهان نظامي(در سطح فرمانده لشگر) مجموعه اي پر حجم به همين موضوع اختصاص مي يابد، همان گونه كه در برخي مراكز فرهنگي، دايرةالمعارف فرماندهان جنگ در حال تهيه است.
جالب اين كه در كتاب حاضر، از نظامياني با مسئوليت هاي بيشتر و مهم تر غفلت شده كه دليل آن مشخص نيست. به عنوان نمونه مي توان به نام تيمسار آراسته رئيس سابق ستاد مشترك ارتش كه مسئوليت هاي ديگري هم داشته، اشاره كرد.
۳) از برخي هنرمندان سينما، تئاتر و... هم ياد شده كه مجموعه اي گسترده را شامل مي شود و مشخص نيست بر اساس چه معياري اين عده به عنوان سرآمد ديگران به شمار آمده اند و نام سايرين قلم خورده است، به عنوان نمونه نام آقاي منوچهر آذري از هنرمندان قديمي، پركار و مبتكر راديو، تلويزيون و سينما در اين اثر نيامده است.
۴) نام تعدادي از ورزشكاران در اين كتاب آمده است در حالي كه ذكر نام قهرمانان مدال آور در مسابقات آسيايي، المپيك و قهرماني جهان به يك اثر مستقل نياز دارد. در عين حال نام هاي بسياري از قلم افتاده و اسامي افرادي مشاهده مي شود كه حتي يك مدال آسيايي هم نداشته اند. آيا چنين افرادي مي توانند نامور ورزشي قلمداد شوند؟
۵) هنرمنداني در ساير رشته ها مانند نقاشي، موسيقي و... معرفي شده اند كه مشخص نيست برجستگي آنها چيست؟ فردي نقاش در ميان اسامي مشاهده مي شود كه نه در خارج كشور فعاليت نمايشگاهي داشته و نه در داخل كشور يك نمايشگاه اختصاصي برپا كرده است. وي تنها در يكي از شهرهاي ايران به كار آموزش نقاشي مبادرت ورزيده است. آيا افرادي نظير او را در جاي جاي كشور نمي توان يافت و آيا چنين افرادي را مي توان در رديف ناموران دانست.
۶) نام افرادي درج شده كه صاحب منصب سياسي و يا اجرايي بوده اند. مثلاً فردي كه بيشتر مسئوليت هايش مياني بوده و در يكي از دولت ها وزير شده و سپس قائم مقام صدا و سيما بوده است، به عنوان نامور ذكر شده و در مقابل از فردي كه عضو هيأت علمي دانشگاه، زنداني سياسي، نماينده ۳ دوره مجلس و اتفاقاً قائم مقام صدا و سيما هم بوده، سخني به ميان نيامده است و يا از افرادي به عنوان حقوقدان ياد شده، اما از يك حقوقدان كه چند دوره عضو شوراي نگهبان هم بوده، اسم برده نشده است. بسياري از نمايندگان قبل و بعد از انقلاب هم همين وضعيت را دارند.
ب) اشكال بعدي در اين كتاب به توضيحات و متن زندگينامه ها باز مي گردد. يكي از كارهاي صورت گرفته توسط مؤلفان اين است كه اطلاعات مورد نياز را بعضاً از افراد گرفته اند و به زندگينامه هاي خودنگاشته، استناد كرده اند. به اين نكته بايد توجه كرد كه بسياري از افراد وقتي به عنوان نامور مورد سؤال قرار گيرند مطالبي اغراق آميز و آميخته با غلو را پيرامون خود خواهند نوشت و ترجيح مي دهند نقاط ضعف و يا اشتباهاتي كه در زندگي داشته اند را يا مطرح نكنند و يا به نوعي توجيه سازند. لذا در چنين آثاري بايد اطلاعات را از منابع مختلف تهيه كرد و تنها ابهامات را از طريق خود افراد بر طرف نمود، نه آن كه تمام مطالب مستند به زندگينامه خودنگاشته، باشد.
از سوي ديگر پيرامون برخي افراد به تفصيل بحث شده كه ضرورتي به انجام اين كار نبوده است. اساساً در زندگينامه نويسي، براي حفظ بي طرفي، مراحل مختلف زندگي فرد مطرح مي شود و از هر گونه تحليل و قضاوت پرهيز مي گردد. به عنوان مثال در باره شهيد سيد حسن آيت كه پرسش هاي زيادي پيرامون او مطرح است، به تفصيل بحث شده، در حالي كه ضرورتي به انجام اين كار در كتاب مذكور نبوده است. زيرا موجب بروز شبهاتي در خصوص نويسندگان و مطالب آنها در باره افراد مي گردد.
نقص ديگر در اين بخش به اطلاعات موجود مربوط مي شود. در مواردي فرد در يك شهر به دنيا آمده و در شهر ديگري به مدرسه رفته است، بدون اين كه علت آن مشخص شود، در مقابل بعضاً جزئي ترين مسائل زندگي برخي افراد مطرح شده است. شايد گفته شود مقاله بر اساس اطلاعات دريافت شده نوشته مي شود، در حالي كه چنين شيوه اي درست نيست و ابهامات و شبهاتي را به وجود مي آورد. لذا بهترين كار آن بود كه چند مورد از اطلاعات، اصل قرار گيرد و براي همه افراد به صورت مشترك ذكر گردد تا تفاوتي در زندگينامه ها ايجاد نشود.
ج) اشكال ديگر در اين اثر، عدم وجود فهرست اسامي افرادي است كه به زندگي آنها پرداخته شده است. احتمالاً گفته مي شود در اين كتاب مانند برخي دايرةالمعارف ها از تهيه فهرست خودداري شده است، در حالي كه اين كار با دايرةالمعارف ها كه دهها موضوع و عنوان را در خود جاي داده، متفاوت است و حداقل بايد نام مجموعه افراد و صفحه اي كه به زندگينامه آنها اختصاص دارد، مشخص شود. اين در حالي است كه فهرست بيش از ۱۴۰ نفر از دست اندركاران فرهنگ در ابتداي كتاب قيد شده، بدون آن كه سمت و نقش آنها مشخص شود.
از سوي ديگر، كيفيت برخي از عكس هاي چاپ شده بسيار پايين است و عكس برخي افراد صاحب منصب كه در قيد حيات هم هستند، در كتاب نيامده است. مثلاً عكس محمدرضا آيت اللهي و يا عباس آخوندي كه تهيه آن امري آسان بوده و به راحتي از مراكز تحت مديريت آنها دريافت مي شد. شايد دستگاههاي مذكور همكاري نكرده باشند كه باز هم توجيه مناسبي نيست و مي توان از ساير دستگاه ها و يا خود افراد عكس را تهيه كرد.
به هر حال، كتاب حاضر به رغم زحمات زيادي كه مصروف آن شده ،انتظارات را برآورده نمي كند. به اميد آن كه ساير مجلدات با كيفيت شكلي و محتوايي بيشتري منتشر شود.
حميد قزويني
|