درآمد: سالها بود علاقه مندان موسيقي اصيل ايراني انتظار همكاري دو هنرمند برجسته عالم ساز و آواز يعني حسين عليزاده و محمد رضا شجريان را مي كشيدند تا از پرتو همكاري ايشان نسيمي در صحراي موسيقي ايراني بوزد. نخستين همكاري آنها در اوايل انقلاب طي برنامه هاي چاووش بود. پس از آن هر يك راه خود مي رفتند تا سال ۱۳۷۰ كه موسيقي متن فيلم دلشدگان اين دو را به هم نزديك كرد. اين نزديكي ديري نپاييد و دوباره هر يك در مسيري جدا، طي طريق كردند. پيوند مجدد آنها در زمستان ۱۳۷۹ و با كنسرتي به نام «زمستان است» صورت گرفت. يك سال بعد «بي تو بسر نمي شود» از اين دو بزرگ عرصه موسيقي منتشر شد و هم اكنون نيز «فرياد» آخرين كار مشترك آنها با همراهي كيهان كلهر و همايون شجريان است.
* * *
«فرياد» در فضاي راست پنجگاه با گردشهايي در دشتي، شور، ابوعطا و همايون ارائه شده است. بخش اصلي اثر كه فواصل راست پنجگاه را پوشش مي دهد، شامل مقدمه «نگارا»، ضربي «نغمه»، تصنيف «سمن بويان» ساخته كيهان كلهر و در پايان تصنيف «بوسه هاي باران» ساخته حسين عليزاده است. هيچ يك از اين قطعات نواي نويي را به گوش نمي رساند. در حالت خوشبينانه روايتي ضربي از رديف است و با نگاهي بدبينانه نوعي رفع تكليف. دستگاه راست پنجگاه ساختاري پيچيده و ديرهضمي دارد. شاهد اين مدعا تعداد آثار ارائه شده آن طي يكصد سال اخير است. معدود آهنگسازاني چون محمد رضا لطفي، حسين عليزاده، پرويز مشكاتيان و پشنگ كامكار با همراهي خوانندگاني چون محمدرضا شجريان، شهرام ناظري، عليرضا افتخاري و صديق تعريف تاكنون تجربه راست پنجگاه داشته اند. هنرنمايي در فضاي راست پنجگاه بدون ممارست و ذوق فراوان كاري بسيار مشكل است و انرژي مضاعفي نسبت به ساير دستگاهها و آوازها مي طلبد. چيزي كه در حال و حوصله موسيقيدانان امروزي كمتر يافت مي شود.
مركب خواني در ذات راست پنجگاه است. به همين دليل اثر «فرياد» از طريق گوشه نيريز واردفضاي دشتي مي شود و پس از آن تصنيف فرياد با استفاده از فواصل دشتي وگوشه عراق و شعري از مهدي اخوان ثالث شنيده مي شود. آهنگ ساخته شجريان است و مقدمه اش را دو نوازي (به معناي كلمه) كمانچه و تار به زيبايي رقم مي زند. از نظر آهنگسازي تصنيف فرياد يك اثر معمولي است اما دقت نظر استاد در انتخاب شعر بسياري از ضعفهاي آن را مي پوشاند. معضل تلفيق شعر نو با موسيقي سنتي ايران- كه هنوز لاينحل مانده است- در اينجا نيز خودنمايي مي كند. با اين وجود سروده اخوان در حنجره شجريان شنونده را به درك معاني فرامي خواند و نه حواشي آن.
بخش دوم «فرياد» با ساز و آواز شور و ابوعطا آغاز مي شود. يك آواز سنتي، البته به سبك شجريان و در پي آن تصنيف قديمي چهره به چهره خوانده مي شود. تكرار مكرر تصانيف قديمي در اجراهاي امروزي ثابت مي كند كه ما ايرانيها تمايل زيادي به گذشته ها داريم و زندگي در خاطرات برايمان مطلوب تر است. يك دليل آن مي تواند زيبايي ذاتي آثار قديمي باشد كه در برخي موارد چنين هست و دليل ديگر آن ضعف در خلق آثار مايه دار و همسنگ با قديمي ها كه مطابق شرايط روز تصنيف شده باشند.
|
|
دو صدايي در آواز استاد شجريان و همراهي فرزندش همايون، كم كم به يك رويه تبديل مي شود و اين موضوع از بررسي آثار شش سال اخير ايشان به روشني هويدا است. در اغلب موارد همراهي همايون به فاصله هنگام از صداي پدر صورت مي گيرد و در برخي موارد نيز از تكنيك ايميتاسيون* استفاده مي شود. با وجود تمايل بسيار پدر و پسر به آواز دوصدايي، معلوم نيست چرا از تخصص استاد چند صدايي در كنارشان استفاده نمي كنند. عليزاده با خلق آثاري چون نوبانگ كهن و راز نو ثابت كرده است تبحري ويژه در ارائه آواز چند صدايي با رنگ و بوي ايراني دارد. بنابراين ارائه تصنيف هاي «يار دلنواز» و «بوسه هاي باران» در اين اثر نمي تواند آرمان عليزاده باشد. سهم مشاركت وي در «فرياد» كم است و به نظر مي رسد نفس همدلي و همنشيني با استاد بر ساير وجوه چربيده است. اگر عليزاده آهنگساز به جاي عليزاده بداهه نواز در «فرياد» ظاهر مي شد، البته فريادي رساتر به گوش مي رسيد.
بيشتر موسيقي دوستان قطعه تركمن را مي شناسند. نخستين بار با تكنوازي سه تار عليزاده ارائه گرديد و اين بار كمانچه كيهان كلهر و تنبك همايون شجريان رونقي ديگر بدان بخشيده است. استاد آواز ما پس از فرياد اخوان، فريادي ديگر از فريدون مشيري سر مي دهد. صداي حاصل از همراهي ساز و آواز، حال و هواي تصنيفي ندارد. تركمن راه خود را مي رود و آواز هم مسير خودش را. منتها آواز هم به شكل سنتي ارائه نمي شود. اين شيوه آوازخواني را نخستين بار استاد در «زمستان است» تجربه كرد كه به حال و هواي شعر نو بسيار نزديكتر مي نمايد. شعر نو، شعر انسان عصر ماشين است. انساني كه دمي قرار ندارد و پيوسته در تكاپوست. اينجا ديگر مجالي براي تحرير هاي پرپيچ و خم و زيباي موسيقي سنتي پيدا نمي شود. نوع بيان مختصر و بي پيرايه است و لذا آواز كم تحرير يا بي تحرير بهتر مي تواند اداي مطلب كند.
اگرچه موضوع تلفيق شعر نو با موسيقي ايراني هنوز قوام نيافته و همچنان دوران تجربه را سپري مي كند اما به نظر مي رسد رويكرد استاد شجريان به آواز موجز در آثار اخيرش مي تواند سنگ بناي يك حركت موفق به سوي تعالي شعر نو و موسيقي ايراني باشد. اين مهم توجه آهنگسازان و همچنين شاعران نو پرداز را بيش از پيش مي طلبد.
هوشنگ ساماني
پانوشت:
* ايميتاسيون به معني لغوي تقليد كردن است و در آهنگسازي به حالتي گويند كه نوازنده يا خواننده اي، عين ملودي اجرا شده توسط همراه خويش را با يك فاصله زماني اندك تقليد نمايد به طوري كه پيش از پايان ملودي نخست، ملودي دوم (تقليد كننده) آغاز شود و در يك آن دو صداي مختلف به گوش برسد. اين روش صرفاً غربي نيست و نمونه هاي ايراني هم دارد.