سه شنبه ۹ ارديبهشت ۱۳۸۲- سا ل يازدهم - شماره ۳۰۳۶ - April . 29, 2003
كليدهاي طلايي براي كنكوري ها
آيا منطقي مي انديشيد؟
شايد طرح اين سئوال در چنين شرايطي، عجيب به نظر برسد. آرامش، مهم ترين مسأله روزهاي باقيمانده است و پاسخ به اين سئوال، تا حد زيادي تعيين كننده ميزان آرامش شماست. اگر از تفكر منطقي برخوردار باشيد و واقعيت ها را آن چنان كه هست، ببينيد و بپذيريد راحت تر خواهيد بود. اين بدان معنا نيست كه اصلاً اضطراب نخواهيد داشت، بلكه مي توانيد اضطراب خودتان را تعديل و كنترل نماييد. خيلي از دانش آموزان به اهميت اين مسائل بعد از پايان كنكور پي مي برند و تازه متوجه مي شوند كه مسأله مهم و اصلي اين روزها، فقط درس و زياد خواندن و مرور كردن و تست زني نبوده است. اين همه اصرار بر اصلاح نگرشها و در پيش گرفتن تفكر منطقي بي دليل نيست.
۱- منفي انديشي- نگاه منفي نسبت به حوادث و رويدادهاي زندگي، اگر چه تا حدي ويژگي عمومي انسانها محسوب مي شود، ولي در تعدادي از افراد بيشتر ديده مي شود. اصولاً بعضي ها  آدمهاي بدبيني هستند و شايد به تعبير درست تر، ياد گرفته اند كه بدبين باشند. انسانهاي بدبين بيش از حد منفي انديش بوده و هميشه به دنبال جمع آوري اطلاعات و شواهد و دلايلي براي احتمال عدم موفقيت خود هستند. شما جزء كدام دسته هستيد؟ آيا از نظر تيپ شخصيتي، خودتان را  آدمي خوش بين يا بدبين ارزيابي مي كنيد؟ اگر بحث مطلب شماره ۷ را به خاطر داشته باشيد، متوجه مي شويد كه كنكوري هاي بدبين بيشتر دنبال عوامل كاهنده روحيه مي روند. واقعاً چه دليلي دارد كه مثل يك كارآگاه، دنبال شواهد جرم باشيد و بالاخره به خودتان ثابت كنيد كه موفق نمي شويد!
كليد پنجاه و هشتم- منفي انديشي در كنكور مساوي است با كمترين احتمال نتيجه گيري و موفقيت.
۲- منطقي انديشي- در مقابل منفي انديشي نمي گوييم مثبت انديش باشيد؛ اگر منفي انديش فقط دنبال شواهد منفي است، شما هم فقط به دنبال عوامل مثبت باشيد و همه چيز را خوب ببينيد. ما منطقي انديشي را توصيه مي كنيم، يعني به همان اندازه كه به نكات منفي توجه داريد به نكات مثبت نيز بيانديشيد، همان گونه كه به شواهد عدم موفقيت فكر مي كنيد، به شواهد و نشانه هاي موفقيت نيز توجه داشته باشيد. اگر احتمال مي دهيد كه قبول نمي شويد، براي احتمال قبولي هم درصدي در نظر بگيريد. در كليد بيست وپنجم نيز گفتيم كه هيچ عاملي در كنكور، مانند داشتن افكار و نگرشهاي منفي به عنوان ترمز موفقيت عمل نمي كند. اين نكته در روزهاي باقيمانده نقش بيشتري دارد، پس خيلي مواظب افكار، نگرشها و روحيه خود باشيد.
كليد پنجاه و نهم- به اندازه اي كه به احتمال عدم موفقيت خود فكر ميِ كنيد، به احتمال موفقيتتان نيز بيانديشيد.
۳- پربرنامگي- يكي از اشتباهات خطرناك اين روزها، پربرنامگي و شلوغ كاري است.
اين خطر به خصوص دانش آموزاني را تهديد مي نمايد كه فكر مي كنند عقب مانده اند و يا كساني كه خيلي هيجاني و احساساتي هستند. دانش آموزاني هستند كه در فرصت باقيمانده كلاس مي روند، معلم خصوصي دارند، كتاب مي خرند، به دنبال تست هاي اين دبير و آن دبير مي  گردند، تنها درس مي خوانند، گروهي درس مي خوانند، شب ها تا دير وقت بيدار مي مانند و سعي مي كنند صبح ها خيلي زود از خواب برخيزيد و...؛ اينها بالاخره با هول و هراس به روز آخر و جلسه كنكور مي رسند. روند منطقي برنامه يك دانش آموز كنكوري، ايجاب مي كند كه از وقت خود استفاده بيشتر و بهتري ببرد، نه اين كه آن را با تنوع و شلوغ كاري هدر دهد. پربرنامگي در چنين روزهايي، نشانه بي برنامگي و آشفتگي است. كساني كه برنامه  روزانه خود را پر از موضوعات كاري مختلف مي كنند، از نظم  ذهني خوبي برخوردار نيستند و به طور حتم به كمك نياز دارند. اگر چنين وضعيتي داريد، براي كاهش موضوعات كاري تلاش كنيد. درست نيست كه با يك دست چند هندوانه برداريد.
كليد شصتم- تنوع و حجم زياد برنامه نشانه خوب  كاركردن نيست، بلكه بيانگر بي نظمي ذهني است.

جستاري به مناسبت فرا رسيدن هفته بزرگداشت مقام معلم (۱۲ تا ۱۸ ارديبهشت)
تكريم يا تفضيل معلم؟
012015.jpg
در ره منزل ليلي كه خطرهاست در آن شرط اول قدم آن است كه مجنون باشي
روز و هفته معلم از يك سو يادآور نقش معلم فرزانه، فيلسوف عالي مقام، روحاني جامع الاطراف، روشنگر التقاط، شهيد مرتضي مطهري، در عرصه فرهنگ و علم و انقلاب اين مرز و بوم است و از ديگر سو يادآور تلاش دلسوزانه، سوز و گداز صبورانه و مطالبات حق طلبانه تمامي عاشقاني كه در كسوت معلمي به شكوفايي خلاقيت نوگلان باغ مدرسه مشغولند و جلا دادن دلهاي پوشيده از تاريكي جهل را براي خود ثوابي بزرگ مي شمارند، هر معلم حقيقي، داراي صفات و ويژگي هاي خاصي است كه او را از ديگران مشخص مي  كند.
اين صفات و ويژگي ها كدام است؟
۱- معلم قدر خود را مي داند و منزلت خويش را مي شناسد و مواظبت مي كند كه خود را اصلاً نفروشد (نه اين كه ارزان نفروشد!)
۲- معلم امانتدار است، امانتداري كه به كميت و كيفيت، همانند او را نتوان جست؛ چرا كه تعداد امانات او به تعداد دانش آموزاني است كه در طول خدمت داشته و يا خواهد داشت و منظور از امانتداري در موجودات جامد، تنها حفظ و حراست آنهاست؛ ولي در موضوع انسان كه امانت اوست،  امانتداري تنها حفظ و حراست نيست، بلكه وظيفه معلم پرورش دادن همه استعدادها و نيروهاي بالقوه و فطري در آنها نيز است.
۳- معلم با محبت و رئوف و مهربان است و اين را از خدايش، نخستين معلم انسانها آموخته كه اين عنصر ثلاثه،  معجون جذب مخاطب است و گويند جاذبه هايي كه در عالم وجود دارد مانند قوه جاذبه اي كه در كهكشانهاست و تمام عناياتي كه به عالم شده، همه از رحمت خداوند است.
۴- معلم آداب و رسوم اجتماعي را خوب مي شناسد و رعايت مي كند،  احترام به عقايد ديگران رمزي است بزرگ براي كسب توفيقات بيشتر در زندگي.
۵- معلم خوشرو، شوخ طبع، بانشاط و شاداب است، چرا كه خوب مي داند با چهره عبوس و كسل و بي نشاط، اين صفات را به دانش آموزان منتقل خواهد كرد و همين امر موجبات انحطاط روحي آنها را فراهم خواهد آورد.
۶- معلم مسئوليت پذير و صبور است و سعه صدر دارد، با تسلط بر اعصاب خود دريا دل است و توانايي پشت سر گذاشتن مشكلات و قدرت مقابله با مصائب را دارد.
به فرمايش حضرت علي(ع) كسي كه مسئوليت مي پذيرد، بايد سعه صدر داشته باشد.
«آله الرياسه السعه الصدر» والدين در خانه، رئيس در اداره، وزير و رهبر در مملكت و معلم در مدرسه نيازمند سعه صدرند.
۷- معلم اخلاق دارد، چون نيك مي داند تأثير و بركت هر عمل به اندازه اي است كه با اخلاص همراه باشد. پس هر كاري را فقط براي جلب رضاي خدا انجام مي دهد و در مدرسه و كلاس و گفتار و كردارش، همه رنگ خدايي دارد كه اگر چنين باشد، كلاسش مكتب و مسجد است و كارش نيز بهترين كارها و افضل عبادات است.
۸- معلم فصاحت و بلاغت دارد، چرا كه سخن تا جذاب نباشد، در مخاطب اثر نمي كند.
۹- معلم خود داراي شخصيت مقبول است و مراعات شخصيت ديگران از جمله دانش آموزان را نيز مي كند. دائم مواظب است كه شخصيت خود را با اعمال و رفتارش زير سؤال نبرد و با غيبت و بدگويي و تمسخر به شخصيت ديگران، خدشه وارد ننمايد.
۱۰- معلم در كار خود متخصص است و تعهد لازم را نيز دارد، در غير اين صورت كارش نه تنها خدمت محسوب نمي شود، بلكه مصيبت زا خواهد بود. از افراط و تفريط در امور مي پرهيزد و ساختن انسان متعادل هدف اوست.
۱۱- معلم از اطلاعات عمومي روز به اندازه كافي برخوردار است تا بتواند پاسخگوي سؤالات ديني، اجتماعي، سياسي و اقتصادي مخاطبان خود باشد و براي كسب اطلاعات بيشتر در آن زمينه، به كارشناسان داراي صلاحيت ارجاع دهد.
۱۲- معلم مخاطب شناس خوبي است، چرا كه براي انتقال هر پيامي، شرط اول ايجاد ارتباط است و شرط ايجاد ارتباط، شناخت مخاطب است. بايد دنياي مخاطب را بشناسد و به دنياي او پا بگذارد تا بتواند او را به آنچه كه خود هدف مي پندارد، سوق دهد.
۱۳- معلم «حريت» دارد، هيچ گاه آخرت خود را به دنياي خود و ديگران نمي فروشد، همواره ملاك انتخاب و عمل او «حق» است، ناهي از منكر است، ولي چاپلوسي ديگران؟ هرگز! 
اوراق تاريخ سراسر نمايانگر نبردها و مصائبي است كه عمدتاً بر اثر سركشي و طغيان هاي نفس بشر پديد آمده اند. ديروز صداي چكاچك شمشيرها و امروز غرش بمب ها و هواپيماها و تانكها و موشك هاي خانمان سوز را چه كساني برپا كرده اند؟ همان كساني كه از داشتن يك معلم وارسته كه تهذيب و تأديب نفس را به همراه داشته باشد، محروم بوده اند. بجاست كه به بهانه هفته معلم، ما و همه جامعه نيز معلم را به  عنوان مظهر خوبي، قدر بشناسيم و او را تكريم نماييم، چرا كه عدم تكريم از خوبي ها، به منزله رضايت به مرگ خوبي ها نيز مي تواند قلمداد شود.
تكريم معلم چگونه؟
ابتدا بايستي اذعان كرد كه فرق است بين تكريم و تفضيل. به استناد فرمايش عالم گرانقدر مرحوم علامه  طباطبايي در جلد ۱۳ الميزان: «تكريم معنايي است نفسي و در تكريم كاري به غير نيست، بلكه تنها شخص مورد تكريم مورد نظر است كه داراي شرافتي و كرامتي بشود به خلاف تفضيل كه منظور از آن اين است كه شخص مورد تفضيل از ديگران برتري يابد، در حالي كه او با ديگران در اصل آن عطيه شركت دارد.»
ضمن تشكر و سپاس از همت و تلاش مسئولين بزرگداشت مقام معلم در تمامي سطوح در نقد برنامه هاي هفته معلم، موارد زير قابل تأمل است:
* با ملاك ها و معيارهاي بخشنامه اي موجود و تأثير نگرش و سلايق شخصي مديران و ارزشيابي كنندگان تا چه اندازه ويژگي هاي معلم قابل كشف و اندازه گيري است؟
* با انتخاب معلم نمونه از سطح مدرسه تا كشوري، به تفضيل (برتري دادن) او عمل شد يا تكريم او؟
* در جلساتي كه براي تكريم از معلم برگزار شده، آيا او داراي شرافت و منزلت گرديده است و احساس خوشايند تكريم نفسي را نموده است؟
* چه كساني دغدغه تكريم معلم را دارند؟ آحاد جامعه و مسئولان فرهنگي و مملكتي؟ يا خود معلمان كه اين بار در مقام اداري آموزش و پرورش به ايفاي نقش و وظيفه مي پردازند؟
در تأكيد بر تكريم و قدرشناسي معلم و عظمت و منزلت تعليم و تعلم همان بس كه رسول خدا حضرت محمد(ص) مي فرمايند:
«ان الله و ملائكته و اهل السموات والارض حتي نمله في حجرها و حتي الحوت في البحر ليصلون علي معلم الناس الخير.» همانا خداوند و ملائكه اش و تمام اهل آسمان و زمين حتي مورچه در لانه اش و ماهي در دريا- تمامي موجودات عالم- بر معلم صالح و شايسته مردم صلوات مي فرستند.»
براي تكريم معلم، ابتدا بايد او را تحليل كنيم تا بهتر بشناسيم. معلم خود را عالم نسبي مي داند، اهل فكر و نظر است، اهل نقد و انديشه است، مطالبات وصول نشده فراوان دارد، ديد جامعه به او ديد از بالا به پايين است، منزلت اجتماعي اش حتي در اذهان دانش آموزان مورد تعرض قرار گرفته است، با شتاب تورم اقتصادي، جامعه احساس فقر و محروميت مي كند، در سيستم يكسويه آموزش و پرورش، انتظار نقش ابزاري از او دارند، در عصر ارتباطات و اطلاعات، ارتباط با مسئولين تصميم گير و تصميم ساز و دستيابي به اطلاعات آموزشي و تربيتي روز برايش دشوار است، در پايين سطح شيب داري قرار گرفته است كه حرفها و خواسته هاي مسئولين سريع به او مي رسد، ولي حرف ها و خواسته هاي او به مسئولان نمي رسد، به جاي مديران از رهبران آموزشي كمتر بهره جسته است، گوش شنوايي را براي بيان دردهاي نگفته مي جويد و به دنبال هواي تازه تري مي گردد.
پس با اين نگرش، شيوه تقدير و تكريم از معلم با شاغلان در ديگر سازمانها و نهادها و مؤسسات متفاوت خواهد بود. در تكريم هفته معلم، او بايد احساس كند به فكر و نظر و نقد و انديشه اش ارزش قائل شده اند، از ديد جامعه، منزلت اجتماعي او احياء شده است، فرصت طرح مطالبات وصول نشده خود را در چارچوب قانوني و مقررات دارد، براي مشكلات اقتصادي او برنامه هايي در دست اجرا و اقدام است،  جلسات تكريم فرصت خوبي است كه حرف ها و خواسته هاي خود را به گوش مسئولين برساند، رهبران آموزشي او را درك و براي رسيدن به مطلوب هدايت مي كنند، هواي تازه تري برايش فراهم گرديده است.
اگر چنين شود،  هم معلم تكريم شده و هم سامانه تعليم و تربيت اوج گرفته و از محروميت فارغ مي شود، چرا كه محروميت، در لغت به معناي عدم دسترسي به امكانات است، حال اگر محروميت زدايي معلم در ابعاد گوناگون صورت پذيرد، او قادر خواهد بود كه محروميت آموزشي دانش آموزان را تا اندازه زيادي مرتفع كند.
معلم دلسوز مي تواند در كلاسي كوچك با دماي فراوان در منطقه اي گرم و سوزان، باز هم درس آب را به بچه ها بياموزاند. آنگاه كه كودكان با لب هاي خشكيده و با حسرت قطره اي آب زلال، آن را بخش و صداكشي مي كنند، تنها معلم است كه با ابتكارات خود مي تواند لذت آموختن آن را به بچه ها بچشاند.
آن گاه كه كودك محروم از تسهيلات آزمايشگاهي، توانايي تجربه عملي آموخته هاي خود را ندارد، اين معلم است كه با هنر خود، كلاس را به آزمايشگاهي مجهز تبديل مي  كند.
آن گاه كه كودك، محروم از خانواده باسواد است و ياور و راهنمايي در خانه ندارد تا او را در انجام تكاليف و يادگيري دروس ياري كند، اين معلم است كه با برنامه ريزي صحيح خود، آموزش و يادگيري را به كلاس محدود مي كند.
آنگاه كه در مناطق محروم، حتي آموزگار و مدرس به اندازه كافي وجود ندارد، چه برسد به معلم هنر و انشاء و ورزش، باز اين معلم است كه با هنر خود، عشق به كارش، درس هنرمند شدن و هنر آموختن و ورزيده شدن را به دانش آموزان ياد مي دهد.
پس اولين گام در ارتقاي سطح كيفي تعليم و تربيت و فرهنگ جامعه، مي تواند احياي قدر و منزلت معلم و حفظ حرمت او تلقي شود، چنان كه نبي اكرم حضرت محمد(ص) مي فرمايند: «ثلاثه لايستخس بحقهم الا منافق: ذو شبيه في الاسلام و امام، مقسط و معلم الخير»
سه گروه هستند كه جز منافق ايشان را بي حرمتي نكنند:  پيرمردان مؤمن كه عمر خود را در راه اسلام سپري كرده اند و رهبر عادل و معلم خير.
با توجه به اين موارد،  جامعه بايستي يا انتظارات خود از معلم را تعديل كند و يا داده هاي خود را به او مطابق انتظارات از او افزايش دهد، چرا كه:
از مكافات عمل غافل مشو
گندم از گندم برويد جو ز جو
حسن زارعيان- كارشناس تعليم و تربيت

آموزشي
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
انديشه
خارجي
سخنگاه آزاد
سياسي
شوراها
شهر
شهري
علمي فرهنگي
موسيقي
ورزش
ورزش جهان
صفحه آخر
همشهري اقتصادي
انفورماتيك
همشهري جهان
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   آموزشي   |   انديشه   |   خارجي   |   سخنگاه آزاد   |   سياسي   |  
|  شوراها   |   شهر   |   شهري   |   علمي فرهنگي   |   موسيقي   |   ورزش   |   ورزش جهان   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |