دوشنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۳۸۲ - شماره ۳۰۴۰- May, 5, 2003
زشت و زشت تر
امين ساكت
010098.jpg

چه فرقي مي كند كه رولاند كخ رفته باشد يا هنوز در ايران با باشگاه هاي ديگر فوتبال مذاكره كند؟ چه فرقي مي كند كه او مي توانست كمي فوتبال استقلال را متحول كند؟ چه فرقي مي كرد كه او مي آمد يا اينكه استقلال مثل فصل هاي گذشته با مربيان داخلي به فعاليتش ادامه مي داد؟ نه، بعيد به نظر مي رسد بودن يا نبودن متخصص خارجي در ايران توفيري با نبودنش داشته باشد. به همين استقلال چند سال گذشته دقت كنيد. دو مربي خارجي به نام هاي سكو موروخوف و كخ، آمده اند و بعد مدتي كه هيچ كدام مهلت ماندنشان به يك سال نرسيد، رفتند. وقتي سكو موروخوف پس از حجازي، سرمربي استقلال شد، همه منتظر همان تيمي بودند كه از دسته سوم آمد دسته اول. چطور مي توانستند اين دو وضعيت يكسان باشند؟ چه تشابهي بين استقلال آن روز و استقلال ،۲ ۳ سال پيش بود؟ هيچ. در مورد رولاند كخ چه وضعيتي حاكم بود؟ آمدن يا نيامدن سرمربي خارجي، برنامه اي است كه با سيستم فعلي و با استراتژي امروز مديران باشگاه ها بي نتيجه خواهد بود، مگر با تغييراتي در ديدگاه ها و نظرات افرادي كه مستقيم يا غيرمستقيم قدرت تأثيرگذاري بر عملكرد يك متخصص خارجي را دارند.

۱ ـ مديريت باشگاه ها
اينكه چرا مديران باشگاه ها ـ همان تيم ها مدنظرند ـ احساس مي كنند كه به مربي خارجي نياز دارند، خود بحث جالبي است. از نظر آنها عقب افتادگي امروز فوتبال ايران به دليل جا افتادن مربيان داخلي از علم روز فوتبال است. مقصران اصلي اين فوتبال زشت ـ از نظر مديران، مديراني كه درصددند با جذب مربيان خارجي خلأها را پركنند ـ همان مربيان داخلي هستند. آنها در شناسايي مشكل سازمان تحت امرشان با اشتباه مواجهند. آنها نمي دانند كه فوتبال امروز دنيا يك سيستم از قبل طراحي شده است كه يك بخش از آن را مربيان تشكيل مي دهند. ورودي سيستم آنها ناقص است. ما به اين دستگاه فوتبال ساز توپ پلاستيكي دولايه مي دهيم ـ فقط همين ـ و بعد در جايگاه خروجي اش انتظار فوتبال اروپايي داريم. مدير باشگاه فوتبال ما هنوز نمي داند كه خود دچار سنت زدگي است و مي خواهد كه سيستم سازمانش نوين باشد. او به درستي دقت نكرده است كه تنها بخشي از نازيبايي فوتبال امروز ايران متوجه مربيان است. اگر فوتبال امروز دنيا چنين پيشرفتي را نظاره گر است، به دليل اين است كه از رئيس باشگاه تا تداركاتچي و حتي تماشاگرش حرفه اي برخورد مي كنند. در فوتبال ما، ديوار كسي كوتاه تر از مربيان نيست. فقط آنها هستند كه بايد علم روز داشته باشند، مدرن فكر كنند، مثل خارجي ها تمرين بدهند و كوچينگ كنند. اما همين مديران سنت گراي ما، از خود نمي پرسند كه اگر قرار است مربي خارجي وارد چرخه فوتبال ما شود، تمامي امكانات براي او آماده است؟ آقاي فتح الله زاده بايد پاسخ دهد كه آوردن كخ بر مبناي چه تفكري بود. جذب اسپانسر، قدرت نمايي مديريتي يا پيشرفت فوتبال تيم استقلال؟ در كجاي فوتبال استقلال ذوقي براي پيشرفت ديد كه كخ را جذب كرد؟ او چرا پيش از آوردن كخ دقت نكرد كه فرهنگ، خواست هاي كخ و استقلالي ها، تفاوت نگرش به اهداف و هزار نكته ديگر در ميان اين مرد خارجي و بازيكنان و نفرات سيستمش وجود دارد؟ جعفر كاشاني در هياهوي شايعه جذب مربي خارجي از سوي پرسپوليس مي گويد: «من مخالف آوردن مربي خارجي هستم. چرا؟ شما وقتي يك دانشمند فيزيك را به ايران مي آوريد نمي توانيد آزمايشگاه يك دبيرستان را در اختيارش بگذاريد. چطور توقع داريد وقتي حتي زمين فوتبال نداريد، مربي خارجي بتواند موفق شود؟ وقتي شما ساده ترين امكانات را نداريد، مربي خارجي به چه دردتان مي خورد؟ اول زمين داشته باشيد، باشگاهي واقعي با تمامي امكانات و تأسيسات داشته باشيد، آن وقت مربي خارجي بياوريد. » مديران باشگاه هاي ما، هيچ كدام از اين نكات اساسي را توجه نمي كنند، در مقابل با همه ناآگاهي مربي خارجي مي آورند.
010110.jpg

۲ ـ مربيان داخلي
اين درست است كه آنها تنها بخشي از سيستم ناقص فوتبال ايران هستند ولي به اندازه خود مقصرند. آنها كمبودها و نواقص خود را با مصاحبه ها و حاشيه پردازي ها و ايجاد جوي ناآرام براي مربيان خارجي پر مي كنند. كه البته نمي توان همگي مربيان داخلي را در اين صف قرار داد. به هر حال آنها مي كوشند كه فوتبال پيش برود اما نه به سوي فردا، به سمتي كه مشخص نيست نامش پيشرفت است يا پسرفت اما آنچه كه طي ساليان گذشته رخ داده خود گواه است كه نتيجه عملكردشان چه بود. وقتي ليادين، سرمربي ۳۰ سال قبل تيم ذوب آهن اصفهان براي مذاكره به ايران مي آيد يعني ما در بهترين شرايط ۳۰ سال است كه درجا زده ايم و جالب است جمله اي كه او مي گويد: «فوتبال ايران در ۳۰ سال گذشته سقوط كرده است. »

۳ ـ بازيكنان
مطمئن نيستيم كه آنها عاشق فوتبال هستند. وقتي بازيكن جوان تيم ملي، پس از دو دوره بازي كردن در اين تيم، مشهور مي شود و با درآمدهاي فوتبال از زير خط فقر ديروز به حد اعلاي زندگي اجتماعي مي رسد، نمي توان توقع داشت كه او همچنان به پيشرفت بينديشد. چند نفر آنها را مي شناسيم كه مدعي اند از فوتبال بيزار شده اند.
اين بازيكن در شرايط امروزي، وارد حواشي اي مي شود كه نتيجه اش پرونده هايي است كه در قوه قضاييه وجود دارد.
يك مربي خارجي مي آيد كه به چه كسي فوتبال بياموزد؟ اين شاگردان اشباع شده، در ذهنشان ذره اي براي فوتبال جاي خالي ندارند. يك مشكل ديگر هم وجود دارد. بازيكن فوتبال ما وقتي از ۲۵ سال بالاتر مي رود در تيم مي شود پيشكسوت و منتظر است همه سر تعظيم فرود بياورند. به هيچ عنوان هم دلش نمي خواهد بيرون بنشيند. در اين شرايط مربي خارجي به چه درد مي خورد؟ اين بازيكنان يا يك ديكتاتور مي خواهند كه نتوانند نفس بكشند و يا يك دايه دلسوز كه نازشان را بكشد. نه مربي خارجي براي اين بازيكنان پرمدعايي كه قدرت دريافت اپسيلون ذره اي علم فوتبال را ندارند، به كار نمي آيد.

۴ـ هواداران
همين هواداران به لحاظ قبول يك متخصص خارجي در زمينه فوتبال به سه گروه تقسيم مي شوند. براي يك گروه مربي خارجي قرار است فوتبال ما را وابسته به بيگانگان و اجنبي ها كند. اينها معتقدند كه فوتبال ما كفايت و ظرفيت پرورش خود را دارد و نيازي به مربي خارجي ندارد.
اما يك گروه ديگر وجود دارد كه درصد بيشتري از طرفداران را تشكيل مي دهد. اين گروه از طرفداران معتقدند كه لازمه پيشرفت فوتبال حضور مربي خارجي است. آنها با آغوش باز پذيراي مربي خارجي اند اما به همان اندازه كه ممكن است در لحظه ورود مربي خارجي او را غرق در بوسه كنند، به همان اندازه اين احتمال را بدهيد كه وقتي تيم چند هفته نتيجه را واگذار كند، با آجر دنبالش كنند. در نزد اين گروه، فرهنگ هواداراي به سرعت تغيير شكل مي دهد. اما گروه سوم كه بخش كوچكي از اجتماع هواداران را تشكيل مي دهند، معتقدند كه فوتبال ايران، نياز به متخصص خارجي دارد. آنها تحمل پذيرش دوره اي افت به دليل شكست فوتبال سنتي را دارند اما چه سود كه گروه اندك اين جماعت اند.

۵ـ مطبوعات
خود اين گروه نياز به مربي خارجي دارد. در اين جماعت اصلاً مشخص نيست كه فرق بين يك روزنامه نگار و يك هوادار چيست. اين گروه را خوب مي شناسيد. گروهي كه وقتي برانكو ايوانكوويچ به بازي هاي بوسان نرفته بود، هر روز شعار اخراج او را سر مي دادند و وقتي كه پيروزمندانه بازگشت، معتقد بودند كه اگر طرفداري آنها نبود تيم ملي نتيجه نمي گرفت.

اسطوره هاي بليت فروش
يكي از راه هايي كه پرتغالي ها براي فروش سريع تر بليت ها در نظر گرفته اند استفاده از چهره هاي مطرح و محبوب دنياي فوتبال در برنامه هاي تبليغاتي ميزبان است
آرش راهبر
010113.jpg

۴۰۴ روز ديگر جام ملت هاي اروپا در پرتغال آغاز خواهد شد. در سال آينده اين مسابقات كه از نظر اعتبار دست كمي از جام جهاني ندارد و بدل كوچك تر آن به شمار مي آيد با شركت ۱۶ تيم برتر اروپا آغاز خواهد شد. هم اكنون رقابت هاي مقدماتي ۲۰۰۴ EURO در حال انجام است و تيم هاي مدعي، رقابت سختي براي قرار گرفتن در جمع تيم هاي نهايي پيش رو دارند.
اما دور از هياهوي مسابقات انتخابي و مقدماتي، پرتغال در حال فروش بليت هاي اين مسابقات است و ترفندهاي ويژه اي را براي فروش هر چه بيشتر صندلي هاي استاديوم ها در نظر دارد.
يكي از راه هايي كه پرتغالي ها براي فروش سريع تر بليت ها در نظر گرفته اند، استفاده از چهره هاي مطرح و محبوب دنياي فوتبال در برنامه هاي تبليغاتي ميزبان است.
دوشنبه گذشته در يكي از اين برنامه ها كه شرايط و تعداد بليت هاي آماده در آن شرح داده مي شد، دو فوق ستاره قديمي دنياي فوتبال كه از قضا هر دو نيز تيره پوست هستند در يك ملاقات پرهياهو فروش بليت را آغاز كردند.
اوزه بيو اسطوره سال هاي دور فوتبال پرتغال و رود گوليت بهترين بازيكن جهان در سال ۱۹۸۸ در اين برنامه در حالي كه دست در گردن «كيناس» سمبل بازي هاي جام ملت هاي اروپا انداخته بودند، تعارفات زيادي را نثار گردانندگان برنامه كردند.
اوزه بيو كه سفير رسمي بازي هاي ۲۰۰۴ EURO است با شور و حرارت خاصي گوليت كاپيتان قهرمان سال ۱۹۸۸ را در آغوش كشيد و پس از آن دومين بليت بازي هاي سال آينده را به او تقديم كرد. اولين بليت هم لحظاتي قبل از آن از سوي كميته برگزاري به خود اوزه بيو هديه شد. پس از اين قسمت از مراسم پيش فروش بليت ها رسماً آغاز شد. اوزه بيو در ميانه اين برنامه گفت: «مطمئنم كه فروش بليت ها با موفقيت بي سابقه اي همراه خواهد بود. من به تماشاگران و هواداران پرتغالي ايمان دارم و مي دانم كه آنها اين فرصت گرانبها را براي مشاركت در برگزاري چنين تورنمنت معظمي از دست نخواهند داد. »
اوزه بيو با حرارت بيشتري ادامه مي دهد: «كشور ما پيش از اين نيز موقعيت ميزباني را در مسابقات زير ۲۰ سال قهرماني جهان (جوانان )به دست آورده، اما اين دوره تفاوت زيادي دارد. ما با مسابقات مردمي تر و جذاب تري روبه رو هستيم. من مطمئنم كه پرتغال ميزبان مسابقاتي به ياد ماندني خواهد بود. »
010119.jpg

اوزه بيو با آنكه سن و سال زيادي دارد اما نشانه واضحي از پيري در صورت او ديده نمي شود. او با اشاره به رود گوليت ادامه مي دهد: «باعث افتخار ماست كه رود گوليت هم به اين مراسم آمده و به محفل ما گرماي خاصي بخشيده است. »
گوليت هم در پاسخ به اظهار لطف اوزه بيو گفت: «اوزه بيو از طرفداران بازي من بوده و از اين بابت بسيار بسيار احساس غرور مي كنم. »
گوليت در ادامه از فعاليت هاي كميته برگزاري تعريف و تمجيد كرده و انجام اين مسابقات را اعتبار بزرگي براي پرتغال خواند. «پرتغال و يوفا دست به دست هم داده اند تا مسابقات ۲۰۰۴ EURO به يادماندني و خاطره انگيز شود. اگرچه ما نمي دانيم كه كدام تيم ها در مرحله نهايي اين مسابقات حضور خواهند داشت، اما بي ترديد تماشاگران اين دوره از مسابقات بهترين بازي هاي فوتبال را خواهند ديد. »
رود گوليت علاوه بر حضور در مراسم افتتاحيه پيش فروش بليت ها دليل ديگري نيز براي حضور در پرتغال داشت و آن هم مشاهده ورزشگاه هاي برگزاركننده مسابقات از نزديك بود. «من استاديوم هاي سوژ و خوزه آلوالاده را از نزديك ديدم. راستش از راحتي، امكانات و ابعاد آنها خشنود شدم. درست است كه من تنها دو استاديوم را مشاهده كردم اما مي توانم تصور كنم كه بقيه استاديوم ها نيز طبق استانداردهاي سختگير يوفا آماده شده و جايگاه هاي بسيار مطلوبي براي تماشاگران خواهند بود. به تماشاگران قول مي دهم كه فضايي لذتبخش را لمس خواهند كرد. »
گوليت كه در حال حاضر مربي تيم جوانان هلند است اميدوار است تيم ملي پرتغال به آنچه كه استحقاقش را دارد دست پيدا كند. «من از سال هاي گذشته طرفدار پروپاقرص تيم ملي پرتغال بوده ام. سطح فوق العاده اين تيم با حضور ستارگاني مثل لوئيز فيگو و روي كاستا كم نظير است. اين يك رسوايي بزرگ خواهد بود اگر اين بازيكنان نتوانند به نتايج قابل قبولي دست پيدا كنند.
بدون شك ميزباني مسابقات تضميني براي قهرماني و موفقيت نخواهد بود، كافي است به هلند ميزبان در سال ۲۰۰۰ نگاه كنيد. هموطنان من در آن مسابقات عليرغم داشتن امتياز ميزباني در بازي نيمه نهايي مغلوب ايتاليا شدند و از گردونه رقابت ها بيرون رفتند. فقط خدا مي داند كه بعد از بيرون رفتن آن ضربه پنالتي لعنتي چند نفر از مردم هلند دچار عذاب و رنجش شدند. »

ورزش و سياست
ورزش سياسي كوبا - آخر
آران
010101.jpg

سياست بيسبال
بيسبال كوبا در المپيك ۱۹۹۲ بارسلونا طلا گرفت. ۵۰۰ سال پس از اينكه فرستادگان كريستوفر كلمبوس بر جزيره كوبا پاي گذارده و فتح بزرگشان را جشن گرفتند، كوبايي ها در زادگاه كاشف اسپانيايي به مناسبت فتحي جديد جشني ديگر به راه انداختند.
«پيروزي مستقيم بيسبال كوبا بر بيسبال آمريكا»
مهم نبود كه يانكي هاي حرفه اي در خانه ماندگار شده و به بارسلونا سفر نكرده بودند. آنچه اهميت داشت پرچم كوبا بود كه بر فراز پرچم آمريكا به اهتزاز درآمد. چهار سال بعد نيز كه كوبا اين بار در قلب ايالات متحده، «آتلانتا» طلاي المپيك بيسبال را تكرار كرد كسي نگفت، جاي حرفه اي ها خالي.
010104.jpg

«خوسه لوئيس والدس» سرمربي باشگاه «ماتانساس» كه در دوران بازيگري اش طي سال هاي (۹۴ ـ ۱۹۶۶) با ۲۳۴ پوئن منجر به پيروزي، صاحب بهترين ركورد چوب زني ـ چوب زن در بيسبال يك بازيكن محوري است كه بايد توپ پرتاب شده توسط حريف را با چوب به دوردست ترين نقاط زمين بفرستد ـ در دسته اول ليگ ملي بيسبال كوبا محسوب مي شد آن لحظات را به ياد مي آورد: «در تيم ملي ما براي پرچم كوبا و به خاطر هم تيمي هايمان مي جنگيديم. من خاطرات بسيار زيبايي از آن روزها دارم. اما بهترين آنها مربوط به زماني است كه بر ايالات متحده پيروز مي شديم. ما به خاطر وضعيت روحي فوق العاده و آمادگي بالايمان بر يانكي ها پيروز مي شديم. ما هميشه برنده بوديم. بله، آن موقع هم مي شنيديم كه بعضي مردم مي گفتند آمريكايي هايي كه ما شكست داده بوديم آماتور بوده اند اما اصل قضيه تفاوت چنداني نمي كرد. »
از جلاي وطن برخي ستاره هاي بزرگ كوبايي كه بگذريم، هنوز هم بزرگ ترين آرزوي بسياري جوانان كوبايي بازي براي «لو اكيپو ناسيونال» يا همان تيم ملي است. آنها از اينكه نماينده كشورشان شوند به خود مي بالند. در عين حال آنها انگيزه فراواني براي رقابت با بهترين هاي جهان دارند، حتي اگر بدانند گاهي حاصل چنين رقابتي جز شكست نخواهد بود.
«انريكه دياس» ملي پوش باشگاه «مترو پوليتانوس» واقع در هاوانا اين حس رقابت را چنين تشريح مي كند: «طبيعي است كه ما به دنبال شكست سيدني به سوگ نشستيم نه بدين خاطر كه به ايالات متحده باخته بوديم بلكه به خاطر خود شكست و اينكه نتوانسته بوديم بار ديگر به مدال طلاي المپيك برسيم. لحظه غمناكي بود، اما اهميتي فوق العاده داشت، چرا كه به ما گوشزد مي كرد وقتي سطح رقابت ها چنان اوج گرفته ما هم بايد پيشرفت كنيم. » در ژوئن ۲۰۰۲ «INDER» نهاد اصلي تصميم گيرنده در ورزش ملي، مربي جديدي را براي تيم ملي بيسبال انتخاب نمود. وظيفه او گردآوري بازيكنان شايسته اي بود كه حضوري قدرتمند در بازي هاي جهاني تايوان در پاييز همان سال داشته باشند. مثل هميشه فوج انبوهي از استعدادها در بيسبال كوبا به چشم مي خورند و اين بسيج همگاني به شكوفايي بيش از پيش آنها كمك بسزايي كرد تا بدان جا كه «مائلس رودريگس» نابغه راست دست ۲۱ ساله در فاصله چند ماه مانده به آغاز رقابت هاي تايوان ركورد ضربه هاي دور از دسترسي را به ۲۵۰ پوئن منجر به پيروزي، شكست و با اين كار سبب قهرماني باشگاه «سانكتي اسپرتيوس» در ليگ دسته اول كوبا شد و يا «عثمان اورويتا» بازيكن باشگاه «لاس توناس» ركورد ۴۲۹ ضربه بدون خطا را بر جاي گذاشت.
با اين حال آنخل ايگلسياس قائم مقام «INDER» در نهايت اعزام تيم به تايوان ممانعت ورزيد و حتي شركت نكردن تيم رويايي يانكي ها متشكل از سوپراستارهاي ليگ حرفه اي آمريكا در اين مسابقات هم به اين تصميم گيري تأثيري ننهاد.
010116.jpg

كوبايي ها هرگز در مسابقات حرفه اي بيسبال قدرت اول نبوده اند اما ايگلسياس معتقد بود كه حضور آنها در رقابت هاي جهاني بايد پس از احياي طلاي المپيك آينده از سر گرفته شود: «بيسبال حرفه اي آمريكا روي ستاره هايي از سراسر دنيا متمركز شده در حالي كه بيسبال كوبا تنها بر بازيكنان داخلي تمركز دارد. درست است كه ما بازيكنان زيادي داريم كه مي توانند در آينده حرفه اي شوند ـ سري مسابقات باشگاهي مقابل بالتيمور اوريولس آمريكا اين مسئله را ثابت كرد ـ ولي تمامي بازيكنان داخلي از چنين پتانسيلي برخوردار نيستند.
البته من از همين جا به شما مژده مي دهم كه تحولي در بيسبال كوبا در شرف وقوع است. »
ورزش و به خصوص بيسبال براي كوبايي ها يك مسكّن است. فراغتي از سختي هاي هميشگي زندگي روزمره. امروزه هواداراني كه در پارك مركزي هاوانا جمع شده اند «مارك مك گواير» و «آلكس رودريگس» دو ابرستاره نيويوركي را به خوبي ستاره هاي كوبايي مي شناسند، شناختي به همان روشني آگاهيشان از اقتصاد سوسياليستي شكست خورده كوبا. آنها به شوق ورزش و قهرماني فرياد برمي آورند و همچنين به شوق چشم انداز متفاوت و نويني كه بيسبال به عنوان يك ورزش جهاني برايشان به ارمغان آورده. «دنياي نو در انتظار ماست. »

حاشيه ورزش
• افغان ها و ورزش
افغان ها در آرامش پس از جنگ، همايش سه روزه اي به نام «ورزش براي همه افغان ها» برگزار كردند. در اين سمينار كه با همكاري يونسكو و كميته ملي المپيك افغانستان برگزار شد، راه هاي دسترسي تمام افغان ها به ويژه كودكان، زنان و معلولان به ورزش بررسي شد.
در اين همايش محمدانور جك دالك، رئيس كميته ملي المپيك افغانستان اعلام كرد كه به ورزش معلولان توجه مي كند؛ «ما به دلايل مختلف طي دو دهه گذشته تيم هاي ملي ورزشي نداشتيم. اكنون هم نداريم اما اقدامات لازم براي از بين بردن اين نقيصه را آغاز كرده ايم.»
او در مورد ورود ورزش به جامعه افغاني گفت: «با سقوط رژيم طالبان و ايجاد فضاي نوين، زمينه براي رشد ورزش افغانستان فراهم شده است و حضور در مسابقات آسيايي بوسان، گامي در اين راستا بود. » اما در اين همايش به ورزش زنان افغاني هم توجه شد. حبيبه سرابي وزير امور زنان نماينده قشر بانوان افغان در اين همايش بود؛ «زنان افغانستان به دليل تاثيرپذيري از شرايط نامناسب گذشته، دچار مشكلات رواني بيشتري هستند و ورزش مي تواند از شدت اين مشكلات بكاهد. »
اين همايش مي تواند آغاز فعاليت جدي دولت افغانستان در راستاي توجه به ورزش تلقي شود.

• به كدام شهر سفر مي كنيد
010107.jpg

اگر شما يكي از مسئولان كميته بين المللي المپيك بوديد، ترجيح مي داديد به كدام شهر سفر كنيد؟ پيونگ يانگ كره جنوبي، سالزبورگ اتريش يا ونكوور كانادا؟ البته كميسيون ارزشيابي كميته بين المللي المپيك براي هر سه شهر امتيازات مساوي قائل شده زيرا هر كدام محاسن و معايب خاص خود را دارند. به هر حال در نشست كميته اجرايي IOC كه ۲۵ تا ۲۶ ارديبهشت برگزار مي شود شهر ميزبان در انتخابي اوليه برگزيده مي شود تا در مجمع ۱۲۰ نفره عمومي كميته بين المللي المپيك - كه ۱۱ تير ماه در پراگ پايتخت جمهوري چك برگزار مي شود - انتخاب نهايي آسان تر باشد.
اما شهر پيونگ يانگ ۵۰ هزار نفر جمعيت دارد و حد فاصل دو كره واقع شده است. تمام مقامات رسمي و محلي از اين ميزباني حمايت كرده اند اما ترافيك و ظرفيت كم هتل ها از عمده مشكلات اين شهر هستند. درمقابل سالزبورگ اتريش با ۵۰۰ هزار نفر جمعيت زادگاه موتسارت است. اين شهر ديدني جايگاه بسياري از توريست هاست ولي بودجه كافي براي برگزاري مسابقات را ندارد.
شهر ونكوور كانادا هم مشكلي مثل سالزبورگ دارد. علاوه بر بودجه، راه هاي صعب العبور از ديگر نكات منفي براي پذيرش اين شهر به عنوان ميزبان بازي هاي المپيك زمستاني ۲۰۱۰ ميلادي است.

• طرح جامع جدي شد
گويا فعاليت جدي براي به نتيجه رساندن طرح جامع ورزش آغاز شده است. در جلسه روز شنبه شوراي راهبري طرح جامع تربيت بدني پيش نويس قانون ورزش كشور بررسي شد.
در اين جلسه مقرر شد براي بررسي نتايج مطالعات يكسال گذشته با يك تقسيم كار ملي، مجمعي براي بررسي دقيق و كارشناسانه جهت نهايي كردن موضوع قانون مذكور، تصحيح بخش هايي از پيش نويس فعلي به منظور نيل به قانون جامع، مانع و ناظر بر مصوبات كلان دولت در بخش ورزش تشكيل شود. همچنين قرار شد توجه قانون اساسي، قوانين برنامه هاي توسعه و محورهاي اساسي مطروحه در طرح جامع از ملزومات راهبردي مجمع مذكور قرار گيرد.

• چين محروم از فوتبال زنان
به حكم فدراسيون بين المللي فوتبال «فيفا» چين مسابقات فوتبال جام جهاني زنان را كه براي تاريخ ۲۳ سپتامبر تا ۱۱ اكتبر، (۱۹ ـ ۱ مهر) برنامه ريزي شده است برگزار نمي كند و اين مسابقات در كشوري ديگر سازماندهي مي شود. به گزارش خبرگزاري فرانسه از زوريخ، فيفا صبح شنبه، اين خبر را اعلام كرد. شيوع بيماري سارز در كشور چين دليل اين تصميم گيري اعلام شده است. كميسيون پزشكي فيفا براساس مشاوره و اعلام نظر از سازمان بهداشت جهاني اين تصميم را اتخاذ كرده است. آمريكا و استراليا دو كشوري هستند كه براي برگزاري اين مسابقات اعلام آمادگي كرده اند. در صورت آماده نبودن يكي از اين دو كشور براي ميزباني فيفا ممكن است تاريخ ديگري را براي برگزاري مسابقات تعيين كند. فيفا در عين حال اعلام كرده است كه چين دوره بعدي مسابقات جام جهاني زنان را در سال ۲۰۰۶ برگزار خواهد كرد.

• ژيمناستيك اروپا در مسكو
رقابت هاي ژيمناستيك قهرماني اروپا «در بخش تيمي» مردان و زنان در مجموعه ورزشي «المپيك» شهر مسكو آغاز شد. در اين رقابت ها كه تا دو روز ادامه دارد تيم هايي از كشورهاي اتريش، ايتاليا، انگليس، مجارستان، بلاروس، اوكراين و روسيه شركت دارند. از ويژگي اين مسابقات شركت قهرماناني از ژيمناستيك «ورزشي» و «هنري» در آن است. در بخش ژيمناستيك ورزشي قهرمانان برجسته اي چون سوتالانا خوركينا، يلنازامولو چيكووا، نيكلاي كريوكوف شركت داشته و در رشته هاي بارفيكس، خرك، دار حلقه و حركات زميني به رقابت مي پردازند. در بخش ژيمناستيك هنري نيز قهرماناني از كشورهاي مختلف از جمله روسيه شركت دارند. مسابقات قهرماني ژيمناستيك اروپا براي ورزشكاران اين رشته، يكي از آخرين مسابقات رسمي پيش از برگزاري بازي هاي المپيك به شمار مي رود. اين رقابت ها فرصت خوبي براي ورزشكاران به منظور محك زدن آمادگي خويش براي شركت در بازي هاي المپيك خواهد بود. اين مسابقات امروز به پايان مي رسد.

ورزش
اقتصاد
ايران
جهان
علم
فرهنگ
هنر
|  اقتصاد  |  ايران  |  جهان  |  علم  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |