سه شنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۳۸۲
شماره ۳۰۴۱- May, 6, 2003
جهان
Front Page

پديده جديد جنوب عراق
تقدّس و رقابت
بصره تنها شهر شيعه است كه در مقابل نيروهاي آمريكايي مقاومت كرد علت اين مقاومت نفوذ شيعيان از طبقه متوسط و كارگران در شهر بصره بوده است
گروه بين الملل: احزاب مذهبي شيعه و گروه هاي شبه نظامي عراق قدم به فضاي خالي از تحرك سياسي در اين كشور گذاشته اند كه از فروپاشي حزب بعث در اين كشور ناشي شده و اين تحركات خصوصا در شهرهاي مذهبي عراق محسوس تر است. اين تحولات بايد موجبات شگفتي پل ولفوويتز معاون وزير دفاع ايالات متحده را فراهم آورده باشد كه پيش از اين و در اوايل ماه مارس گفته بود عراقي ها را به عنوان متحد آمريكا به سعودي ها ترجيح مي دهد. او در توضيح اين ديدگاه گفته بود عراقي ها سكولار و اكثرا شيعه هستند كه ديدگاهي متفاوت از وهابيت شايع در شبه جزيره عرب دارند و نهايتا آنكه آنان نسبت به شهرهاي مقدس اسلامي قلمرو خود حساسيت نشان نمي دهند.
ولفوويتز و ساير سياستگذاران آمريكايي طرفدار جنگ آنجا كه مي گفتند تعداد قابل توجهي از شيعيان از طبقه متوسط تحصيلكرده تا كارگران كارخانجات عراقي هاي ملي گرا هستند درست مي گفتند اما در خفيف شمردن قدرت نيروهاي مذهبي و ناديده انگاشتن مركزيت شهرهاي مقدس نجف و كربلا كاملا به خطا رفته بودند. تصورات خيال بافانه نئومحافظه كاران ايالات متحده اكنون در برابر عراق واقعي دنياي خاكي و شهرهاي مذهبي عراق و همچنين شهرهاي كوچكتر شيعي نشين درجنوب عراق قرار گرفته اند.
010137.jpg
عكس: مجله تايم
مخاطبان غربي ناظر اين واقعيت هستند كه هر چند شايد شيعيان عراق درمورد انزجار و تنفرشان از رژيم تحليل رفته رژيم صدام متحد و يكپارچه نيستند اما در همين حين در زمينه ديدگاه خود نسبت به عراق پس از جنگ، نامتحد و دچار پراكندگي نيستند.
رقابت هاي نجف
رهبر مذهبي پيشرو شهر نجف آيت الله العظمي سيستاني ۶۳ ساله و متولد مشهد است. او در سال ۱۹۵۲ به نجف نقل مكان كرد و در آنجا ساكن شد.
به فاصله كوتاهي پس از آنكه نيروهاي آمريكايي هشتم آوريل ۲۰۰۳ وارد نجف شدند گفته مي شود او با صدور فرماني شفاهي از شيعيان خواسته با سربازان مهاجم درگير نشوند. اين فرمان با خشنودي از سوي ولفوويتز اولين فتواي مراجع مذهبي عراق در حمايت از آمريكا تلقي شد در حالي كه فرمان آيت الله سيستاني فتوا نبود. هفته بعد سيستاني تاكيد كرد عراق بايد توسط بهترين فرزندانش هدايت و مديريت شود. محمدرضا سيستاني پسر ارشد و سخنگوي آيت الله سيستاني احتمالا هنگامي كه ديدگاه هاي ايشان در مورد نيروهاي اشغالگر را بازگو مي كرد چكيده گفتار آيت الله سيستاني را عنوان كرد: «ورود آمريكاييان را به فال نيك مي گيريم اما گمان نمي كنم ماندن طولاني آنها در عراق چيز خوبي باشد. »
هنگامي كه ارتش ايالات متحده ظاهرا براي مدت كوتاهي شيخ محمد الفرطوسي و دو روحاني ديگر را در تاريخ ۳۱ آوريل پس از اعزام آنان به بغداد بازداشت كرد بلافاصله همايش اعتراض آميزي با حضور ۵۰۰۰ شيعه خشمگين در مقابل هتل فلسطين در مركز بغداد شكل گرفت. الفرطوسي توسط حوزه نجف به بغداد اعزام شده بود تا ضمن ايراد خطبه هاي نمازجمعه در مسجدالحكيم براي ۵۰ هزار نمازگزار سخنراني ايراد كند. در بخشي از خطبه ها او گفت آمريكا نمي تواند ادعا كند دموكراسي اي در عراق بنا نهاده كه در آن حق آزادي بيان افراد به رسميت شناخته مي شود اما عراقي ها از حق شكل دادن به حاكميت خود محروم بمانند.
پس از ترور محمدصادق صدر در سال ۱۹۹۹سيستاني به عنوان رهبر ارشد شيعيان در نجف مطرح شد. صدر به دستور عدي پسر ارشد صدام و به دليل سرپيچي از فرامين ديكتاتور عراق به قتل رسيد. امروز مقتدي صدر پسر ۳۰ ساله روحاني شهيد در زمره برجسته ترين رقباي آيت الله سيستاني در نجف است. در سال ۱۹۹۹ و پس از آنكه پدر مقتدي به قتل رسيد او ناپديد شد و زندگي اي زيرزميني را آغاز كرد. او با سازماندهي شيعيان فقير و نااميد نجف و كوفه، حاكميتي پنهان را به وجود آورد كه دامنه اقتدارش تا آلونك هاي شيعه نشين اطراف بغداد كه بين ۲ تا ۳ ميليون نفر جمعيت دارند هم گسترش يافت. جنبشي كه صدر رهبريش را بر عهده دارد اصرار مي ورزد كه تنها احكام و دستورات محمدصادق صدر لازم الاجراست و پيروان اين جنبش با نافذ بودن احكام روحانيون مهاجر ايراني مثل آيت الله سيستاني مخالفت مي ورزد. اين ايده ها با بستر اصلي اصول شيعه كه ديدگاه هاي مذهبي در ايران و عراق را تحت نفوذ خود دارد همخوان نيست. بر اساس آموزه هاي اين ديدگاه امكان پيروي از فقيه در گذشته وجود ندارد و حق شيعيان در پيروي از فقيه زنده حائز شرايط به رسميت شناخته شده است. مقتدي جوانتر از آن است كه بتواند عنوان فقيه را كسب كند.
نامگذاري شهر صدام
جنبش صدر ناشكيبا است و بستر حمايت از اين جنبش در نواحي فقيرنشين به دليل سركوبگري حزب بعث به نوعي سرسختي خاص رسيده است. شاهدان عيني مي گويند قتل عبدالمجيد خويي از روحانيون عراقي كه روابط نزديكي با آمريكا داشت از سوي گروهي انجام شده است كه مي گويند به جنبش صدر وابستگي دارد. خويي پس از يك دهه تبعيد در لندن به نجف آمده بود. اعضاي جنبش صدر سپس منزل آيت الله سيستاني و سعيد حكيم نوه محمد باقر حكيم رئيس مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق را محاصره كرده و خواستار خروج فوري اين دو از نجف شدند. اين تلاش كودتا مانند در برابر رهبري مذهبي شهر نجف با ورود ۱۵۰۰ تن از شيعيان قبايلي كه از نواحي اطراف براي حفاظت از آيت الله سيستاني و آيت الله حكيم به اين شهر آمدند، ناكام ماند.
منتقدي به دليل اجتناب سيستاني از خروج از سكون و سكوت خود و عدم مخالفت با صدام حسين او را ترسو مي پندارد. او سياستمداران جلاي وطن كرده و روحانيوني كه اكنون به عراق بازمي گردند را هم به همين سياق مي نگرد و به عنوان مثال احمد چلبي رهبر سكولار كنگره ملي عراق را با عباراتي اهانت آميز خطاب قرار مي دهد. جنبش صدر خواستار برپايي جمهوري اسلامي در عراق است هر چند آنچه آنان مي خواهند كاملاً منطبق بر آنچه در ايران وجود دارد، نيست.
010140.jpg

گزارش هاي مطبوعاتي منتشره از آلونك هاي بغداد نشان مي دهد مقتدي در آنجا به سان رهبري خدشه ناپذير مي ماند و اكثر شبه نظاميان مسلحي كه در حواشي اين ناحيه كه به شهر صدر (سابقاً شهر صدام) معروف است نگاهباني مي دهند از پيروان او هستند. در يكي از اين گزارش ها آمده آنها تلاش يكي از گروه هاي شبه نظامي رقيب شيعه براي نفوذ به شهر صدر را ناكام گذاشتند. گفته مي شود اعضاي سپاه بدر مجلس اعلاي انقلاب اسلامي درصدد نفوذ به شهر صدر برآمدند كه با مقاومت شبه نظاميان وفادار به مقتدي صدر روبه رو شدند. مقتدي به سان اكثر رهبران شيعه عراقي خواستار خروج آمريكايي ها از عراق بر اساس جدول زمان بندي شده كوتاه مدتي است.
به سوي كربلا
مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق كه توسط محمدباقر حكيم رهبري مي شود در جوهره خود نمونه اي الگو برداري شده از حزب الدعوه الاسلاميه است كه در دهه ۵۰ ميلادي تاسيس شد. پس از آنكه رهبران ارشد الدعوه از سوي رژيم صدام تحت تعقيب قرار گرفتند حكيم در سال ۱۹۸۲ ناچار به ترك عراق و عزيمت به تهران شد.
مجلس اعلا شاخه اي نظامي با ده تا پانزده هزار جنگجوي مسلح دارد كه عبدالعزيز حكيم فرماندهي آنان را بر عهده دارد. مجلس اعلا بخشي از كنگره ملي عراق است و در شوراي مديريتي كه براساس نتايج نشست گروه هاي معارض عراق دسامبر ۲۰۰۲ تشكيل شد بين ۱۵ تا ۶۵ كرسي در اختيار داشت. نمايندگان مجلس اعلا در نشست هاي وزارت امور خارجه آمريكا در زمينه سرنگوني حاكميت صدام حسين شركت مي جستند و با مطبوعات در مورد مذاكرات شان با دفتر رامسفلد وزير دفاع ايالات متحده و نقشي كه سپاه بدر در مبارزه با نيروهاي رژيم صدام در كنار سربازان آمريكايي قرار بود ايفا كنند، سخن مي گفتند.
به رغم گفت وگوهاي اوليه بين مجلس اعلا و دولت ايالات متحده پس از ژانويه ۲۰۰۳ ايدئولوژي بر خوش بيني غلبه كرد و دولت آمريكا به ناگاه روابط خود با مجلس اعلا را قطع كرد. تلاش هايي از سوي زلماي خليل زاد مشاور امنيت ملي كاخ سفيد كه گفته مي شود با هماهنگي دفتر ديك چني معاون رئيس جمهور بوده براي كاهش و حتي امحاي نفوذ مجلس اعلا در كنگره ملي صورت گرفت.
سپس در ديدار اواخر ژانويه با نمايندگان گروه هاي معارض عراقي در تركيه خليل زاد اين نكته را آشكار كرد كه ايالات متحده قصد دارد پس از تغيير رژيم در عراق براي مدتي مستقيما مديريت امور در عراق را به دست گيرد و ايده روي كار آوردن دولت انتقالي را كنار گذاشته است. محمدباقر حكيم بلافاصله اين طرح را رد كرد و آن را معادل اشغال مستعمره گونه عراق از سوي آمريكا توصيف كرد و اعلام داشت چنانكه نيروهاي آمريكايي درصدد استقرار طولاني در عراق برآيند هدف حملات سپاه بدر قرار خواهند گرفت. او به وضوح اين چرخش دور از انتظار در خط مشي ايالات متحده را نوعي خيانت در حق گروه هاي معارض عراقي مي ديد.
ايالات متحده به ايران هشدار داد اجازه ندهد نيروهاي سپاه بدر طي تهاجم آمريكا به عراق وارد خاك اين كشور شوند. حكيم ادعا دارد كه نيروهاي تحت امر او به رغم اين هشدارها وارد خاك عراق شده اند. با فرا رسيدن هفدهم آوريل نيروهاي تيپ بدر شهر مرزي بعقوبه با ۱۶۳ هزار نفر جمعيت در مجاورت قلمرو ايران را به اشغال خود درآوردند. يكي از واحدهاي سپاه بدر به سيدالعباس از روحانيون عضو مجلس اعلا اجازه داد عمارت شهرداري كوت را به اشغال خود درآورد. هنگامي كه تفنگداران دريايي آمريكا درصدد مداخله برآمدند گروهي در حدود ۱۲۰۰ نفر از اهالي شهر گرد آمدند و عليه احمد چلبي رهبر كنگره ملي شعار سر دادند. تفنگداران آمريكايي تصميم گرفتند از هر اقدامي اجتناب كنند.
افسران آمريكايي در نشستي كه ۱۹ آوريل در سالن شهرداري كوت برگزار شد عباس را تحويل نگرفتند و او را به عنصري حاشيه اي تبديل كردند اما پس از آن و عصرگاه همانروز عباس راهپيمايي گسترده اي را در كوت ترتيب داد. نماينده محلي ديلي تلگراف در اين رابطه نوشت: «عباس از نكاتي سخن گفت كه خيلي زود به مطالبات فراگير مردمي تبديل شد: حاكميتي اسلامي با حضور نافذ و غالب شيعيان و پايان گرفتن اشغالگري آمريكاييان. »
عبدالعزيز حكيم جانشين رياست مجلس اعلا شانزدهم آوريل به عراق بازگشت و درميان هلهله و شادي مردم كوت وارد اين شهر شد و ظاهرا در حال آماده سازي شرايط براي ورود برادر بزرگتر خود به اين شهر است. برادر كوچكتر در مصاحبه اي مطبوعاتي خواستار همكاري مجلس اعلا و ساير گروه هاي معارض عراق شد. هجدهم آوريل و در كوت او در گفت وگويي با تلويزيون ايران شركت كرد كه در آن گفت: «ما در گام اول خواستار شكل گيري سيستم سياسي ملي هستيم اما در نهايت مردم عراق جمهوري اسلامي را برخواهند گزيد.» او همچنين افزود اشتياق و عزم شيعيان براي سيستمي اسلامي در همه پرسي دموكراتيك هم به منصه ظهور خواهد رسيد چرا كه ۶۰ درصد جمعيت عراق شيعه است.
روز هجدهم آوريل محمدباقر حكيم كه هنوز در تهران است از شيعيان عراق خواست ۲۲ آوريل در شهر كربلا گردآيند تا مخالفت خود را با دولت موقت تحت رهبري آمريكا نشان دهند و از استقلال عراق صيانت كنند. ابواسلام الصيفر سخنگوي مجلس اعلا افزود: «براي مردم عراق، نفوذ و سلطه آمريكايي ها تفاوتي با رژيم سركوبگر ساقط شده صدام ندارد.»
هيچكس نماينده ما نيست
هر چند مجلس اعلا مولود حزب الدعوه اسلاميه است اما الدعوه اسلاميه خود سازماني جداگانه است كه خواستار تشكيل حاكميتي اسلامي در عراق است.
اين حزب در تهران، لندن و عراق فعال است كه در اين بين تنها نمايندگان لندن اين گروه به گفت وگو با آمريكايي ها اشتياق و علاقه نشان داده اند. بر اساس برخي گزارش ها اكثر اعضاي شاخه عراق الدعوه پيرو محمد حسين فضل الله رهبر حزب الله لبنان هستند. فضل الله در نجف متولد شد و تحصيل كرد و سپس در سال ۱۹۶۵ به لبنان رفت. حزب الله تهديد كرده عليه نيروهاي آمريكايي در عراق وارد عمل مي شود. به استثناي شاخه تهران الدعوه، اين گروه به سان جنبش صدر به سياست بومي عراق گرايش دارد و ديدگاه هاي سياسي، مذهبي محمدباقر صدر در زمينه حكومت اسلامي را سرلوحه خود قرار داده است.
ابراهيم الجعفري از رهبران ميانه روتر الدعوه از شركت در نشست رهبران معارضين عراقي كه شانزدهم آوريل توسط آمريكا در نزديكي ناصريه تشكيل شد اجتناب ورزيده اعلام داشت از همكاري با دولت نظامي آمريكايي ها در عراق خودداري خواهد كرد. به نظر مي رسد ديدگاه هاي او اكنون در اين گروه اشاعه يافته است. الدعوه تظاهرات پانزدهم آوريل ناصريه را ترتيب داد تا برگزاري نشستي كه ژنرال گارنر، رئيس اداره كمك هاي بشردوستانه و بازسازي عراق كه از سوي واشنگتن نظارت بر وضعيت عراق پس از جنگ را بر عهده دارد، محكوم كند. بر اساس گزارش هاي مطبوعاتي هزاران نفر در اين همايش اعتراض آميز شركت كردند. آنها فرياد مي زدند: «نه بوش نه صدام» و گروهي ديگر پاسخ مي دادند: «آري، آري آزادي». روي پلاكاردهايي كه اين افراد حمل مي كردند نوشته شده بود: «هيچكس نماينده ما در اين كنفرانس نيست.»
نوزدهم آوريل الجعفري نامه اي خطاب به نشست كشورهاي همسايه عراق صادر كرد كه در آن خواستار تشكيل فوري دولت انتقالي تكنوكراتي در عراق شده و يادآورشده بود الدعوه كمتر از ساير گروه هاي شيعي به ديدگاه هاي مذهبي افراطي گرايش دارد. در بين رهبران الدعوه در ناصريه محمدبكر النصيري از رهبران تازه از تبعيد برگشته الدعوه هم حضور دارد كه از رهبران مذهبي صاحب نام عراق است. گفته مي شود النصيري پيشواي ايدئولوژيك گروه است. رهبران ارشد الدعوه نگران اين هستند كه به دليل توانمندي هاي شبه نظامي برتر مجلس اعلا و جنبش صدر از مشاركت در رقابت هاي سياسي عراق كنار گذاشته شوند.
در ميان نكات تعجب برانگيز بزرگ در دو هفته اي كه از سقوط حزب بعث در عراق مي گذرد سرعت عمل رهبران مذهبي شيعه و گروه هاي عراقي است كه بلافاصله براي پر كردن خلا وارد ميدان شدند. اين روند به دليل پراكندگي نيروهاي آمريكايي در عراق منطبق بر طرح هاي نظامي رامسفلد كه مغاير با درخواست هاي پنتاگون براي استقرار نيروي نظامي گسترده تري است، تسهيل شده است. شهرهاي شرقي مثل بعقوبه و صدرا گفته مي شود تحت كنترل شيعيان تحت الحمايه ايران قرار گرفته است.
گروه هايي از شيعيان معارض و اكراد شيعه عراقي كه در رژيم صدام ناچار به مهاجرت به ايران شدند گفته مي شود اكنون كنترل شهر مرزي بدر در شرق عراق را به دست گرفته اند. مجلس اعلا هم تلاش هايي براي بسط كنترل خود بر كوت انجام داده و به دليل حمايت گسترده مردمي توانسته است تفنگداران دريايي آمريكا را در تحقق اهدافشان ناكام گذارد. كوت ظاهرا در اختيار الدعوه الاسلاميه است. شهر صدر توسط شبه نظاميان وابسته به جنبش صدر محافظت مي شود و اين گروه در كربلا و نجف هم از قدرت و نفوذ قابل توجهي برخوردار است. كربلا، از ديگر شهرهاي مقدس شيعيان توسط شورايي مركب از روحانيون و شيوخ قبايل مديريت مي شود. در ميان مراكز جمعيتي عمده شيعه تنها بصره در برابر اين شيوه مقاومت كرده است. يكي از دلايل سياست هاي متفاوتي است كه انگليسي ها در اين شهر در پيش گرفته اند. دليل ديگر نفوذ شيعه از طبقه متوسط و كارگر در بصره است. در خارج بصره شيعيان با گرايشات سكولار به دليل محروميت از سازماندهي مناسب و نداشتن نيروي شبه نظامي از مطرح كردن خود باز ماندند. شايد هم بسياري از آنان از ديدن شكست حقارت آميز قهرمان ناسيوناليسم سكولار عرب در برابر قدرتي غربي آنچنان منكوب شده اند كه ديگر توان حركت ندارند.
بايد منتظر ماند و ديد آيا دولت موقت آمريكايي ها مي تواند گروه هاي شبه نظامي شيعه را خلع سلاح كند و كنترل خود در نواحي شيعه نشين را به شكلي بسط دهد كه حاكميتي فراحزبي در عراق ظهور يابد يا نه. بي شك جنبش صدر در نجف چنانكه بتواند در راه تحقق اين هدف از سوي نيروهاي آمريكايي مقاومت كند در اين راه كوتاهي نخواهدكرد. مجلس اعلا به همين سياق علاقه واقعي اي به سياست هاي اجماعي ندارد. احزاب مذهبي شيعه ساختاري سلطه مراتبي دارند كه درمغايريت با حمايت همه جانبه اي است كه از آن برخوردار هستند.
كردها هم شاخه هاي شبه نظامي مسلح خاص خود را دارند. اروند ابراهاميان تاريخ شناس، ايدئولوژي شيعيان در ايران را با وطن دوستي شايع در آرژانتين دوران پرون مقايسه كرده است. لااقل در اين مقطع نئومحافظه كاراني كه اميد داشتند شبه نظاميان مسلح شيعه دوشادوش سربازان مهاجم آمريكايي با رژيم صدام بجنگند احتمالا اين قسم استنتاج هاي كلي را در مورد عراق رها كرده اند.
ميدل ايست ريپورت

نگاه اول
لابي يهود در آمريكا

دكتر حسين دهشيار
در قلمرو سياست، اعتبار تحليل ها، ريشه در گستردگي اطلاعات، درك محيط مورد مطالعه، انكار نكردن واقعيات و دوري گزيدن از يكسونگري هاي ارزشي دارد. آمريكا بسيار متمايز از ديگر دموكراسي هاي غربي است. اين تمايز به جهت چگونگي شكل گيري اين كشور در اوايل قرن هفدهم است. به جهت اين كه فرايند پا گرفتن آمريكا ماهيت استثنايي دارد و شاهد اين هستيم كه مجموعه اي از گروه هاي قومي، زباني، نژادي و مذهبي مختلف اين كشور را تشكيل داده اند. بدين روي حضور منافع متضاد و متعدد طبيعي جلوه مي كند. جهت واقعيات حاكم بر ماهيت دموكراسي آمريكايي بسيار متفاوت از ديگر ممالك غربي است. در بطن تنوع منافع و گستردگي و تعدد آن، دموكراسي مبتني بر اكثريت ثابت خطرناك و ثبات زدا خواهد بود. از اين رو دموكراسي مديسوني در آمريكا شكل گرفت. مديسون چهارمين رئيس جمهور آمريكا بر اين اعتقاد بود كه افراد در بستر گروه ها فعاليت مي كنند و به جهت تضاد در چشم اندازها، طبيعي است كه منافع متفاوت و متمايزي داشته باشند. با توجه به جايگاه گونه گون افراد در جامعه و شرايط اقتصادي، جغرافيايي، فرهنگي و سياسي آنان تضاد منافع مشروع است. از نظر مديسون «علت هاي نفاق را نمي شود از بين برد.» ولي هرچند ايجاد توازن در ميان انواع چند دستگي مشكل است، آمريكا سرزميني است كه از در كنار هم قرار گرفتن اقليت هاي متعدد و بي شمار به وجود آمده است كه موجب مي شود براي تداوم عملكرد دموكراتيك جامعه، دفاع از حقوق اقليت ها هدفي ارزشمند تلقي گردد. دموكراسي آمريكايي چنان شكل گرفته است كه اختيارات، قدرت و حقوق گروه ها در جامعه چنان متعادل گردد تا هر يك از گروه ها از ستم گروه هاي ديگر مصون بماند. با توجه به اين ويژگي ها است كه در آمريكا از ابتدا حكومت اكثريت ثابت وجود نداشته است بلكه قاعده «اكثريت هاي موج زن» وجود داشته است. دموكراسي اروپايي متاثر از نظرات روسو در خصوص حكومت اكثريت عددي است در حالي كه در آمريكا دموكراسي براساس گردهمايي اقليت هاي متعدد است. بدين روي كه هر گروهي در مقطعي در اجتماع جزو اكثريت بوده است، اكثريت نسبي و غير ثابت است، با توجه به اين موضوع است كه ماهيت اكثريت شكل مي گيرد.
به جهت اين كه موضوع مورد بحث با توجه به زمان و مكان متفاوت است، تنها گروه هايي در فرايند تصميم گيري شركت مي كنند كه در خصوص موضوع مورد بحث داراي منافع هستند. با توجه به اين مسئله است كه ماهيت اكثريت مداوماً تغيير مي كند و هيچ گاه اكثريت هميشگي به وجود نمي آيد. همچنين يك اقليت مسلط وجود ندارد بلكه عملكرد بيشتر به گونه اي است كه بين گروه ها توازن ايجاد مي گردد. بين فرد و حكومت، گروه هاي ميانجي متعدد و متمايز وجود دارند كه اولاً از شكل گيري ديكتاتوري اكثريت جلوگيري مي كند و ثانياً هيچ گاه يك اقليت مشخص و معين نقش تعيين كننده به وجود نمي آيد. گروه ها در بهره گيري از منابع متفاوت و نابرابر هستند اما هر گروهي در يك مورد خاص داراي مزيت است و بدين جهت بين گروه ها رقابت شديد وجود دارد و گروه ها براي تامين منافع خود با گروه هاي ديگر با توجه به نوع موضوع ائتلاف مي كند. اين ائتلاف ها تا زماني دوام مي آورد كه هدف كسب نشده است. به دنبال رسيدن به هدف ائتلاف گروه ها از بين مي رود. پس اكثريت ها با توجه به موضوع شكل مي گيرد و به دنبال دستيابي به هدف اكثريت از بين مي رود و گروه ها ائتلاف را ترك مي كنند. بنابراين هيچ گاه اين فرصت ايجاد نمي شود كه يك گروه خاص تعيين كننده باشد، تمامي گروه ها در جهت تامين منافع خود با يكديگر رقابت مي كنند و از طريق تشكيل ائتلاف ها است كه دسترسي به منافع امكان پذير مي گردد. حدود پنج ميليون يهودي در آمريكا زندگي مي كنند كه براي تعداد وسيعي از آنان بقاي دولت اسرائيل يك الزام است. اكثر يهوديان در دو ايالت نيويورك و كاليفرنيا و بخشي از آنان هم در ايالت فلوريدا زندگي مي كنند. به جهت چند ويژگي خاص يهوديان در نيويورك و كاليفرنيا از قدرت سياسي بالايي برخوردار هستند. يهوديان بسيار سازمان يافته هستند. به جهت اين مشخصات است كه يهوديان در نيويورك و كاليفرنيا از قدرت سياسي فراواني برخوردار هستند. در عين حال نقش موثري در شكل دادن به افكار عمومي در آمريكا دارند چرا كه در مطبوعات حضور وسيع دارند. اما بايد آگاه بود كه يهوديان تنها يكي از گروه ها در بين گروه هاي متعدد هستند كه در سياست آمريكا فعالند. مسلمانان بيش از شش ميليون هستند وليكن سازمان دهي ندارند و فاقد توان فرهنگ سازي هستند. اما از نقطه نظر مالي دست كمي از يهوديان ندارند. دولت عربستان پيش از يك تريليون دلار در آمريكا سرمايه دارد. در سناي آمريكا كه مسئول تصويب قوانين و لوايح در جهت حمايت مالي و نظامي از اسرائيل در كنار مجلس نمايندگان است، غالب اوقات بيش از ۹۰ سناتور راي مثبت مي دهند. تنها ۴ سناتور از ايالات كاليفرنيا و نيويورك هستند و اين بدان معنا است كه سناتوري كه راي دهندگان ايالت آنان يهودي نيستند و بسياري از آنان هم گرايش هاي مساعد نسبت به يهوديان ندارند و در جهت منافع اسرائيل راي مي دهند. اين سناتورها در راستاي خواسته هاي دولت اسرائيل راي مي دهند چرا كه منافع آمريكا را همسو با منافع اسرائيل مي يابند. آنچه آنان را وادار به راي در جهت دفاع از اسرائيل مي كند اين است كه منافع آمريكا تامين مي گردد. سياست آمريكا در خاورميانه قبل از ۱۹۴۸ و بعد از ۱۹۴۸ در يك جهت معين بوده است اين بدان معنا است كه اهداف آمريكا در خاورميانه با توجه به منافع ملي آمريكا شكل مي گيرد و اگر منافع دولت اسرائيل در راستاي اين منافع باشد از حمايت دولت آمريكا برخوردار مي شود در غير اين صورت منافع آمريكا ارجحيت مي يابد. يهوديان تنها يكي از گروه هاي فعال در سياست خارجي آمريكا هستند و اين نبايد ناديده گرفته شود.

عبدالمجيد خوئي كه بود
ملاقاتي شوارتسكف
خوئي ميانه رو بودو بيش از يك دهه در يك كشور غربي زندگي كرده و گفت وگوهايش با بلر نشان داده بود كه طرفدار حكومت پارلماني است
010149.jpg

غلامرضا رضايي نصير
سال هايي كه عبدالمجيد خوئي در تبعيد به سر مي برد چند بار در مورد امكان بازگشت به عراق، زماني كه ديگر تحت حاكميت صدام حسين نباشد، با مقامات آمريكايي گفت وگو كرده بود. در سال ،۱۹۹۱ در پايان جنگ اول خليج فارس پدرش كه رهبر روحاني اكثريت شيعيان عراقي در عراق بود وي را براي ملاقات با ژنرال نورمن شوارتسكف فرمانده نيروهاي پيروز ائتلاف به رهبري آمريكا، گسيل داشت. در آن زمان آمريكايي ها مردم عراق را تشويق مي كردند كه قيام كنند و با سرنگوني رژيم صدام حسين، كنترل دموكراتيك كشور را به دست گيرند. چهارده استان از هجده استان عراق چنين كردند. ماموريت خوئي اين بود كه از ژنرال شوارتسكف فرمانده نيروهاي ائتلافي بپرسد چه حمايت هايي مي توانند از نيروهاي دموكرات بعد از اين بكنند.
اما ملاقات لغو شد؛ نيروهاي ائتلافي از عراق عقب نشيني كردند، صدام حسين كنترل كشور را بار ديگر به دست گرفت و هزاران نفر از مخالفان وي كشته شدند.
وقتي جنگ دوم خليج فارس آغاز شد، نام خوئي در فهرست كساني قرار داشت كه آمريكا تصور مي كرد، مي توانند رهبري عراق جديد را در دست بگيرند. اين بار خوئي مطمئن بود كه نيروهاي آمريكايي و انگليسي در عراق خواهند ماند. دوستان نزديكش به او توصيه كردند به عراق بازنگردد و خوئي سعي كرد نصيحت آنان را بپذيرد. وي در لندن، در تبعيد زندگي جديدي براي خود به وجود آورده بود و به اداره بنياد الخوئي، موسسه خيريه اي كه پدرش تاسيس كرده بود و در آفريقا و هندوستان مدرسه و بيمارستان مي ساخت و همچنين به شيعيان جنوب عراق كمك مي كرد، مشغول بود. وقتي توني بلر، نخست وزير انگلستان پس از حوادث يازده سپتامبر، خواستار تشكيل اجلاسي از رهبران مذهبي شد، خوئي در اين اجلاس نماينده دين اسلام بود. او، همسرش و چهار فرزندش زندگي راحتي را در انگلستان داشتند. اما ميل بازگشت به وطن او را رها نمي كرد. روز سوم آوريل نيروهاي انگليسي او را به داخل نجف، شهر مقدس شيعيان اسكورت كردند و در آنجا نيروهاي آمريكايي براي او محافظ گماردند. طبيعي بود كساني كه حوادث ۱۲ سال پيش در خاطر داشتند، او را به عنوان متحد آمريكايي ها به سادگي نپذيرند. اما پارلمان ۲۵ نفري او، متشكل از گرايش هاي مختلف در بين جمعيت ۵۰۰ هزار نفري نجف، در حفظ نظم و ارائه كمك هاي مردمي موفقيت هايي كسب كرده بود. روز دهم آوريل، او و يكي ديگر از روحانيون وارد مسجدي در نجف شدند؛ جمعيتي كه بيرون مسجد جمع شده بودند به محافظان وي اجازه ورود به مسجد را ندادند. در داخل مسجد به اين دو روحاني حمله شد و هر دو با ضربات چاقو از پاي در آمدند. برپيكر خوئي جاي ۳۰ ضربه چاقو وجود داشت.
در اين مورد كه حكومت مناسب براي يك كشور تازه اشغال شده يا «آزاد شده» چگونه بايد باشد اختلاف نظر زيادي وجود دارد. پس از جنگ جهاني دوم شارل دوگل كه پس از سقوط فرانسه به انگلستان گريخته بود منتخب مردم براي رياست دولت جديد اين كشور بود. در آلمان غربي، كشورهاي پيروز انتخاب كنراد آدنائور را كه پس از به قدرت رسيدن هيتلر در آلمان باقي مانده اما هرگز نازي نشده بود تاييد كردند. وقتي ژاپن تسليم شد آمريكايي ها يك افسر آمريكايي به نام ژنرال داگلاس مك آرتور را به فرمانداري نظامي آنجا برگزيدند.
در مورد عراق آمريكايي ها به تشكيل يك دولت منتخب مردم عراق گرايش دارند اما نظارت فائقه با يك آمريكايي به سبك مك آرتور خواهد بود. پل ولفوويتز، معاون وزير دفاع آمريكا در مورد خوئي گفت: قتل وي بدون شك شكستي براي آمريكا محسوب مي شود. در ظاهر چنين به نظر مي رسيد كه آقاي خوئي كاملاً با وظايفي كه نيروهاي ائتلاف براي رهبر عراق در نظر گرفته بودند، جور در مي آمد خوئي ميانه رو بود و بيش از يك دهه در يك كشور غربي زندگي كرده و گفت وگوهايش با بلر نشان داده بود كه طرفدار حكومت پارلماني است. او از جنگ عليه طالبان و القاعده در افغانستان حمايت كرده بود. با توجه به اداره بودجه چند ميليون دلاري بنياد الخوئي، از تجربه اجرايي لازم برخوردار بود و در ميان شيعيان به دليل سيد (نواده پيامبر) بودن منزلت خاصي داشت. وي در كنفرانس تبعيديان عراقي در لندن گفته بود: «ما به دنبال عراق جديدي هستيم كه در آن هر كس سهمي داشته باشد.»
وي كه در دهه ۴۰ عمرش به سر مي برد، از قدرت فراواني برخوردار بود. زباني نافذ و رفتاري صميمانه داشت. آمريكايي ها مطمئن بودند وي توانايي آن را دارد كه هر گونه تصوري را در مورد اين كه استقلال ۶۰ ساله عراق به سر آمده و گهواره تمدن بار ديگر به اشغال خارجيان درآمده است زائل كند.
در سفري به ايران خوئي دريافت كه نفوذش هر چند بر روي كاغذ بسيار اثرگذار است اما به هر حال محدود است. در ايران با او از شعار «به آمريكا برگرد» استقبال كردند. منتقدانش از اين شكايت داشتند كه بنياد خوئي بيش از حد در غرب خرج كرده است. محمد باقر الحكيم، رهبر مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق، گروهي از شيعيان عراقي مخالف صدام كه دفتر آنها در تهران قرار دارد، خوئي را به همكاري با غرب متهم ساخت. حتي در نجف هم بسياري از شيعيان چشم انتظار رهنمود از سوي ايران دارند. رهبر ايران كه در سال ۱۹۶۹ شاه را سرنگون ساخت و به مدت بيش از يك سال ديپلمات هاي آمريكايي در ايران به گروگان گرفته شدند، سال ها در نجف به سر برده و در حقيقت مباني نظريات آزادي بخش خود را در مدت اقامت در اين شهر مقدس پي ريزي كرده بود. ايشان از صدام حسين و شاه به يك اندازه متنفر بود، اما به همان اندازه هم با «شيطان بزرگ» آمريكا سرستيز داشت. ديدگاهي كه هنوز هم بسياري از روحانيون ايران به آن اعتقاد دارند. با حذف خوئي چند نفر ديگر از شيعيان نجف به توانايي آمريكا براي حمايت از آزادي تازه دست يافته شان اعتماد دارند؟ همان طور كه ولفوويتز گفت، مرگ آقاي خوئي براي آمريكا يك شكست محسوب مي شود.
اكونوميست

نگاه روزنامه نگار
چالش شيعيان با آمريكا در عراق ـ ۱

پاتريك سيل*
به نظر مي رسد هيچ گريزي از اين نباشد كه آمريكا به زودي خود را بر سر قدرت در عراق با شيعيان درگير ببيند. زيرا از يك طرف شيعيان كه ۶۰ درصد از ساكنان عراق را تشكيل مي دهند تنها قدرتي هستند كه مي توانند با حضور نظامي آمريكا در اين كشور به چالش برخيزند و از طرف ديگر در مقابل، ارتش آمريكا تنها قدرتي است كه مي تواند شيعيان را از كسب قدرت منع كند. ميليون ها انساني كه هفته پيش در يك انفجار بي سابقه، بر سينه و سرزنان راهي كربلا شدند تا احساسات خود را بيان كنند مي توانست هر كس را كه چنين صحنه دراماتيك و پرشوري را مستقيم يا از صفحه تلويزيون مي بيند دچار شگفتي و هراس كند. شيعيان در واقع علاقه و عشق خود را نسبت به حسين بن علي امام سوم شان كه در سال ۶۸۰ ميلادي در كربلا به شهادت رسيد ابراز مي داشتند زيرا سال ها بود كه از چنين كاري منع شده بودند، اما در همان حال كه از ستم صدام حسين خلاصي يافته بودند عطش خود را نسبت به انتقام و تصميم خود را براي در دست گرفتن سرنوشت شان اعلام مي كردند. در اطلاعيه هاي پخش شده در حوزه علميه ـ كه نجف مهم ترين نهاد ديني آن به حساب مي آيد ـ آمده بود: «ما حكومتي مي خواهيم كه نماينده تمام مردم عراق باشد، حكومتي آزاد و مستقل» اما تظاهرات بزرگ كربلا گرچه يك حادثه سياسي صريح نبود يا حداقل اينكه تا اين زمان چنين نشده بود اما در بطن خود نمايشي بود از ابراز يك هويت ديني. اينك پرسشي كه امروزه در مورد عراق مطرح مي شود اين است كه چه زمان اين بيان شورانگيز عريان به يك حركت سياسي به منظور پايان دادن به حضور آمريكا در عراق تبديل خواهد شد. اگر چنين اتفاقي بيفتد آمريكا خود را در موضع بحراني سخت خواهد يافت زيرا عملاً غول از شيشه بيرون پريده است.
در واقع آمريكا با بن بست بزرگي در عراق مواجه است. اگر مبارزات شيعي مردم را رها كند تا بدون هيچ قيدوشرطي اوج بگيرد، در نهايت مجبور خواهد شد كليدهاي قدرت را به يك دولت شيعي مدل ايران واگذار نمايد و اگر سركوب شيعيان را از طريق يك حكومت نظامي در پيش گيرد خود را با يك انقلاب مردمي صريح رودررو خواهد ديد كه پيامدهاي آن غيرقابل پيش بيني است. نافرماني شيعيان مي تواند براي ايالات متحده آمريكا بسيار مشكل زا باشد. زيرا افراط گرايان شيعي با شعارهاي اسلامي و ملي خود افكار عمومي مردم عراق را تحريك خواهند كرد و آن وقت مقابله با توده هاي به هيجان آمده دشوار خواهد بود. به بيان ديگر آن گاه هرگونه تلاش براي ايستادن در برابر چنين جرياني منجر به ريخته شدن خون هاي بسيار از هر دو طرف خواهد شد و در نهايت نيروهاي آمريكايي را مجبور به ترك عراق خواهد كرد. اشتباه است اگر كسي تصور كند ميليون ها شيعه در جنوب عراق و در نواحي اطراف بغداد صرفاً گروه هايي هرج ومرج طلب يا بدون تشكل و رهبري هستند. نفوذ قبيله اي در جنوب، از قدرت و سيطره مهمي برخوردار است، اما در شهرهاي اصلي شيعيان چون كربلا و كاظمين و نجف و بصره كميته هاي مردمي و ميليشياها و شبكه هاي محلي گوناگوني است كه هر روز خود را بيشتر نشان مي دهند. بي ترديد حضور گسترده شيعيان در كربلا در هفته گذشته قدرت روحانيون در بسيج افكار عمومي شيعيان را نشان داد. وقتي انگليسي ها پس از جنگ جهاني اول عراق را اشغال كردند با همين تنگنا مواجه شدند. در ابتدا شيعيان جنوب به تصور اينكه انگليسي ها آمده اند تا آنها را از ستم ترك هاي سني نجات دهند، استقبال كردند اما وقتي آشكار شد كه آنها آمده اند تا در عراق بمانند شروع به مقاومت عليه بريتانيا كردند. با ورود به سال ۱۹۲۰ جنبش هاي انقلابي در جنوب شكل گرفت و انگليسي ها جز با سختي بسيار نتوانستند آنها را سركوب كنند. اما امروزه آشكارا نشان داده مي شود كه شيعيان عراق خواستار كسب قدرت سياسي هستند: حتي اگر قدرت به صورت كامل هم در اختيار آنها قرار نگيرد آنها مي خواهند دولتي تاسيس شود كه شيعيان در آن نقش اول و كردها و اهل تسنن نقش دوم را داشته باشند. اگر آمريكا اين بلندپروازي ها را نپذيرد و با رهبران اين گروه ها وارد گفت وگو شود شيعيان خواستار يك دموكراسي واقعي براساس هر كس يك راي خواهند شد. مسئله اي كه به دليل وزن جمعيتي و بوم شناسي عراق قدرت را در انحصار آنها در خواهد آورد. اكنون چه يك شورش مردمي اتفاق بيفتد يا يك پيشروي آرام به سوي دموكراسي، در هر دو حالت اكثريت شيعيان خود را برنده خواهند يافت.
آيا ايران خواستار يك شورش شيعي است
ترديدي وجود ندارد كه ايران، حوادث عراق را با دقت بسيار پيگيري مي كند. لزومي به اغراق نيست كه بگوييم منافع ايران و توجه اين كشور به سرنوشت شيعيان كه روابط تاريخي شان به قرن ها پيش برمي گردد و شيعيان مقيم ايران پيوسته به عتبات عاليات در عراق توجه داشته اند، در چه حد و اندازه اي است و به احتمال زياد نفوذ ايران بر شيعيان عراق به طوري غيرمستقيم كار خود را خواهد كرد. ايران تمايلي ندارد كه نيروهاي شيعي افراطي را در عراق تحريك كند زيرا اين اقدام، واكنش آمريكا عليه تهران را در پي خواهد داشت. به خصوص كه ايران به خاطر حمايت از حزب الله لبنان در معرض هدف قرار دارد بنابراين تشديد بحران در روابط با واشنگتن به نفع اين كشور نيست. اما در عين حال ايران ترجيح مي دهد حكومتي دموكراتيك در عراق تاسيس شود كه زير سيطره شيعيان باشد. كمال خرازي وزير امور خارجه ايران نيز در ۱۱ آوريل به روزنامه «لوموند» فرانسه گفت: «طبعاً ما آرزو مي كنيم حكومتي دموكراتيك در عراق تشكيل شود اما مشكل در مشروعيت تغيير يك حكومت از خارج است. » وي افزود: «به اعتقاد من آمريكا خطاي استراتژيكي را مرتكب خواهد شد اگر حكومتي آمريكايي را در عراق بر سر كار آورد، حتي اگر اين كار براي يك دوره موقت باشد. زيرا عراقي ها آن را تحقير خود تلقي خواهند كرد، چون خودشان مي توانند حكومت شان را انتخاب كنند. »
الحيات
* نويسنده انگليسي متخصص در امور خاورميانه.

حاشيه جهان

• ميهماني بدون شيراك
010143.jpg

ژاك شيراك رئيس جمهور فرانسه به خاطر آن كه در جنگ عراق هيچ كمكي به آمريكا نكرد امسال ميهمان مزرعه بوش در تگزاس نخواهد بود. اگرچه بوش اين موضوع را به طور واضح بيان كرد اما گفته است فكر نمي كنم در اين روزها شيراك به مزرعه بيايد. جالب اين كه چندي پيش هوارد رئيس جمهور استراليا و يكي از حاميان آمريكا در جنگ در اين مزرعه مورد استقبال رئيس جمهور آمريكا قرار گرفت. البته بوش تنها به پذيرايي از هوارد در مزرعه اش راضي نشده و او را با هواپيماي درجه يك ويژه رياست جمهوري آمريكا به تگزاس برد. بوش درحالي كه با هوارد از پله هاي هواپيما بالا مي رفتند مدام همتاي استراليايي خود را دوست عزيزم خطاب مي كرد. به اعتقاد برخي تحليلگران بوش اين كار را تنها براي نشان دادن خشم اش به شيراك انجام داده است. بوش و هووارد در اين سفر در مورد كره شمالي و بازرسان عراق گفت وگو و مذاكره كرده اند. آري فلچر سخنگوي كاخ سفيد نيز با اشاره به اين كه آمريكا و استراليا دوست خيلي نزديكي هستند گفت: «بوش از استراليا به خاطر همراهي اش در جنگ سپاسگذار است» استراليا ۲۰۰۰ سرباز براي كمك به سربازان آمريكايي در جنگ عراق فرستاده بود و بدين ترتيب هوارد در ليست خوب هاي بوش قرار گرفت. در ميان كساني كه مهمان مزرعه رئيس جمهور آمريكا خواهند بود اسامي توني بلر نخست وزير انگليس، وينسنت فوكس رئيس جمهور مكزيك، پرنس عبدالله وليعهد عربستان سعودي، ولاديمير پوتين رئيس جمهور روسيه و جيانگ زمين رئيس جمهور چين به چشم مي خورد.

• پرچم سفيد هم نجاتش نداد
010146.jpg

سربازان اسرائيلي يك خبرنگار مستندساز انگليسي را در شهر رافه فلسطين كشتند. جيمز ميلر خبرنگار انگليسي با وجود آنكه پرچم سفيدي در دست داشته، مورد اصابت تانك اسرائيلي قرار گرفت و قبل از آن كه هلي كوپتر نجات برسد جان داد. ميلر كه جزو خبرنگاران آزاد بود براي ساختن فيلمي درباره ويران كردن خانه فلسطيني ها در شهر رافه نزديك مرز مصر مستقر شده بود. عبدالرحمن عبدالله خبرنگار فلسطيني و يكي از ناظران واقعه گفت: «نزديك منطقه شديم و فيلمبرداري كرديم اما از آن جا دور نشديم چرا كه در ۱۰۰ متري ما تانك اسرائيلي حضور داشت. ما به آنها علامت صلح نشان داديم اما آنها بي مقدمه آتش كردند. »

• بلر در محضر خدا!
«من در محضر خداوند حاضر خواهم شد و حساب تك تك انسان هايي كه به خاطر تصميم من در جنگ عراق كشته شده اند پس خواهم داد. » اينها جملاتي از يادداشت هاي توني بلر نخست وزير انگليس در زمان جنگ است كه توسط روزنامه تايمز چاپ شده است. به نوشته اين روزنامه بلر از روز دوم آوريل زماني كه ۶ زن و كودك عراقي در نقطه اي كه تحت كنترل انگليس بوده است كشته شدند شروع به نوشتن يادداشت هايي كرده و احساسات و نداي وجدان خودرا بر كاغذ آورده است. وي در اين يادداشت نوشته است كه خود را در مقابل انسان هايي كه به همان خداوندي اعتقاد دارند كه او ايمان دارد، گناهكار مي بيند. بلر اعتراف كرده كه در روز سخنراني اش در سازمان ملل براي جملات و نحوه ختم سخنراني از مشاورانش كمك خواسته است. گويي نخست وزير انگليس مي خواسته سخنانش را مانند جورج بوش رئيس جمهور آمريكا با جمله «خداوند شما را حفظ كند» به پايان برساند. اما با هشدار مشاورانش از به ميان آوردن نام خداوند صرفنظر كرده است. او اظهار داشته كه قبل از آغاز جنگ و در تمام روزهاي نبرد زماني كه خود را با سرزنش وجدانش مواجه مي ديد به خانواده اش و موسيقي پناه مي برده است.

• لاييسم در فرانسه قوي تر از گذشته
010152.jpg

ژان پير رافارين نخست وزير فرانسه در راستاي قدرتمندتر كردن سيستم لائيك در فرانسه به تصويب قانون منع حجاب چراغ سبز نشان داد. رافارين كه در سخنراني اش در جلسه مجمع اسلامي فرانسه از درگيري ها و مباحثاتي كه درباره ممنوعيت حجاب در مدارس اين كشور به وجود آمده انتقاد كرد و گفت: «اين مسئله را در چارچوب قوانين آموزش و پرورش حل مي كنيم و تدابير لازم را اتخاذ خواهيم كرد. » وي با بيان اينكه قصد ندارند كسي يا گروهي را در جامعه تحت فشار قرار دهند اظهار داشت كه تنها هدفشان بازگرداندن قدرت قبلي به نظام لائيك در فرانسه است اما نه نظامي غيرمنطقي ! پس از آنكه نيكولاس ساركوزي وزير كشور فرانسه از قانون منع استفاده از عكس محجبه در اوراق شناسايي حمايت كرد و لوك فري وزير آموزش و پرورش اين كشور خواهان تصويب قانوني در جهت ممنوعيت فعاليت ها و آموزش هاي ديني شد، بحث بر سر موضوع حجاب در فرانسه شدت گرفت.

|  اقتصاد  |   ايران  |   جهان  |   زندگي  |   فرهنگ   |   ورزش  |
|  هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |