نگاهي به دشمني صدام با ايران
فراموش نشدني
كشتار كودكان معصومي كه در خيابان گيشاي تهران در جشن تولدي شركت كرده بودند كشتار دختران دبيرستان شهر ميانه و... هيچ گاه از ياد ملت ايران نخواهد رفت
|
|
ميرمهرداد ميرسنجري
جنگ سوم خليج فارس كه علي رغم بسياري از پيش فرض ها به سرعت به پايان رسيد، تحت پوشش وسيع رسانه هاي همگاني جهان به نقطه عطف توجه جهانيان تبديل شده است. در فاصله آغاز و پايان اين جنگ نگاه تيزبين جهانيان به دقت عمل و گفتار كشورهاي منطقه و ديگر كشورها را كه به نحوي از منافعي در منطقه برخوردار بوده اند زير نظر داشته است. در اين ميان موضع گيري رسمي دولت جمهوري اسلامي ايران مبني بر بي طرفي، بهترين گزينه اي بود كه در اين مقطع حساسي تاريخي سبب گرديد دامن ايران از هرگونه تعرض و تهديدي در امان بماند. اين در حالي است كه رفتارها و موضع گيري هاي شتابزده و يكسويه برخي رسانه هاي داخلي به گونه اي احساسي، اين بي طرفي را خدشه دار كرد. اين عملكرد افكار عمومي جهان را به نوعي دچار ترديد در استنباط موضع قطعي ايران كرد. مروري بر عملكرد صدام حسين و رژيم بعثي عراق در طول سال هاي حاكميت مي تواند در تعيين و برنامه ريزي خط مشي ها و استراتژي هاي ملي و منطقه اي ايران موثر باشد كه اين امر در راستاي هدف تامين حداكثر منافع ملي به صورت كوتاه مدت، ميان مدت و بلندمدت از اهميتي ويژه برخوردار است. رژيم بعثي از آغاز تسلط خود بر عراق در سال ۱۹۶۸ ميلادي با اتخاذ سياست مشت آهنين كه الهام گرفته از سياست هاي شوروي پيشين بود، ضمن ايجاد رعب و وحشت و اختناق داخلي، مشكلات متعددي را براي تمام كشورهاي منطقه به ويژه ايران ايجاد كرد. جنگ تحميلي هشت ساله عليه ايران از بارزترين نمونه هاي تجاوزگري اين رژيم محسوب مي شود كه در نتيجه طي سال هاي بعد اين افزون طلبي حتي گريبان مشوقان و حاميان عراق در جنگ عليه ايران را نيز گرفت و سبب شد، دو جنگ ديگر نيز امنيت و ثبات منطقه را مورد تهديد جدي قرار دهد.
صدام حسين از آغاز تا اقتدار
صدام حسين در روز بيست و هشتم آوريل ۱۹۳۶ در روستاي دورافتاده اي از توابع تكريت به نام «ال عوجه» به دنيا آمد. پدر صدام به گفته اي پيش از تولد و به روايتي ديگر چند ماه پس از تولد صدام، خانواده را ترك كرد و مادر او با فردي به نام ابراهيم ازدواج كرد. دوران كودكي صدام كه با سختي و مشكلات ناشي از بداخلاقي ناپدري توام بود سبب شد، او بيشتر دوران كودكي را به بهانه تحصيل نزد دايي خويش به نام خيرالله در بغداد بگذراند. او در خاطرات خود گفته است: ناپدري، او را مجبور به چراندن گوسفندان در بيابان و نيز دزديدن مرغ ها و تخم مرغ هاي همسايگان مي كرد تا بتواند آنها را در بازار بفروشد.۱
محروميت ها و مشكلات دوران كودكي زمينه شيفتگي بي حد صدام به قدرت را فراهم كرد. خانواده صدام به ويژه مادر و دايي او خيرالله به سنگ دلي و قساوت در ميان مردم روستا مشهور بودند. علاوه بر آن دايي صدام كه به دلايل ناشناخته اي كينه و تنفر شديدي نسبت به ايراني ها و انگليسي ها بر دل داشت، همواره به مردم اين دو كشور توهين مي كرد كه اين مسئله نيز در شكل گيري شخصيت كينه جويانه صدام و احساس انزجار شديد او به ويژه نسبت به ايرانيان بسيار موثر بود.
در سال ۱۹۵۲ جمال عبدالناصر با ديدگاه پان عربيستي بر ضد ملك فاروق پادشاه مصر قيام كرد. بسياري از اعراب كه آرزوهاي خود را در شعارها و عملكرد ناصر مي ديدند شيفته او شدند و صدام حسين نيز كه دوران نوجواني را سپري مي كرد، به طرفداري از افسران مصري، فعاليت سياسي خود را آغاز كرد. به پيروي از قيام مصر، در عراق هم تعدادي از افسران جوان تصميم گرفتند رژيم سلطنتي حاكم بر عراق را سرنگون كنند كه كودتاي آنان در سال ۱۹۵۶ به شكست انجاميد.
نام نويسي صدام در حزب بعث كه يك سال پس از كودتا انجام شد، سرآغاز ترقيات آينده اش بود. در سال ۱۹۵۸ تعدادي از افسران جوان و ملي گراي ارتش عراق به فرماندهي ژنرال عبدالكريم قاسم با كمك اعضاي حزب بعث، با كودتايي ديگر موفق شدند فيصل دوم پادشاه عراق را از سلطنت خلع كنند و بدين وسيله پايان رژيم سلطنتي و برقراري نظام جمهوري را در عراق اعلام كردند. بعداز مدتي به دنبال بروز اختلاف بين سران نظامي حاكم و حزب بعث، اين حزب درصدد حذف عبدالكريم قاسم از قدرت برآمد كه با اين هدف تعدادي از اعضاي حزب بعث، از جمله صدام حسين جوان در روز روشن اتومبيل قاسم را به گلوله بستند كه در اين طرح ترور، عبدالكريم قاسم جان سالم به در برد.
پس از شكست توطئه، صدام حسين از طريق سوريه به مصر گريخت و در اين فرصت به دست آمده در سن ۲۴ سالگي موفق شد تحصيلات دبيرستاني را به پايان برساند. او سپس در سال ۱۹۶۱ در دانشكده حقوق قاهره نام نويسي كرد اما نتوانست تحصيلات دانشگاهي خود را به اتمام برساند. (البته بعدها در سال ۱۹۶۰ دانشكده حقوق دانشگاه بغداد زماني كه صدام مرد شماره دو كشور به شمار مي رفت، يك درجه افتخاري در رشته حقوق به او اعطا كرد). صدام در قاهره براي نخستين بار ازدواج كرد و در آنجا به سر مي برد كه شنيد، ژنرال عبدالكريم قاسم سرنگون شده است. صدام بيست و شش ساله به بغداد مراجعه كرد و به عنوان شكنجه گر در قصر النهايه (قصر سابق ملك فيصل كه پس از انقلاب به زندان و مركز بازجويي تبديل شده بود) سرگرم انجام وظيفه شد. نقل قول هاي بسياري از قساوت صدام در انواع شكنجه به ثبت رسيده است. حسن البكر پسرخاله صدام كه از قديمي ترين اعضاي حزب بعث به شمار مي رفت، در ترقيات بعدي صدام نقش عمده اي ايفا كرد. او در سال ۱۹۶۵ به مقام دبيركلي حزب دست يافت و سال بعد صدام به معاونت او برگزيده شد. صدام براي نابودي مخالفان خود، سازمان تامين امنيت حزب را با عنوان «جهاز هانين» به وجود آورد و از همين جا بود كه تمايل صدام به ترور و از بين بردن مخالفان فزوني يافت. در سي ام جولاي ۱۹۶۸ جناح حسن البكر و صدام قدرت حزب بعث را به دست گرفت و حسن البكر با حفظ سمت دبيركلي حزب، مقام رياست جمهوري كشور، فرماندهي كل قوا و رياست شوراي عالي دفاع را نيز به دست آورد. صدام به معاونت البكر در شوراي انقلاب و حزب دست يافت. در اين راه صدام براي حفظ و استحكام موقعيت خود، تعدادي از ياران و بستگان خود را به دوره هاي امنيتي ويژه اعزام كرد كه از آن جمله مي توان به پسرخاله صدام، علي حسن المجيد (كه بعدها به دليل كاربرد بمب هاي شيميايي عليه مردم بي گناه ايران و كردها، به علي شيميايي معروف شد) اشاره كرد. صدام كه در اين هنگام سي و يك ساله بود به همه دستور داده بود تا او را معاون صدا بزنند و افرادي كه اين دستور را ناديده مي گرفتند، به شدت تنبيه مي شدند. صدام حسين كه هيچ دوره نظامي را طي نكرده بود، در سال ۱۹۶۶ هنگامي كه به عنوان نامزد احراز پست رياست ستاد ارتش مطرح بود، به مقام سرتيپ دومي كه پايين ترين درجه نظامي مورد نياز بود ارتقا يافت. سرانجام صدام حسين جهت نيل به آرزوهاي خود از طريق اعضاي خانواده حسن البكر را تحت فشار قرار داد تا در ظاهر به منظور كسب موقعيت بهتر براي خانواده از مقام خود كناره گيري كند. حسن البكر به ناچار در ۱۶ جولاي ۱۹۶۹ به ظاهر به دليل بيماري و عدم توانايي جسماني از مقام خود كناره گيري كرد و صدام پس از يازده سال لحظه شماري در تاريخ بيستم جولاي به مقام رياست جمهوري عراق رسيد و در همين سال پس از قبضه تمام و كمال قدرت به خود درجه فيلدمارشالي داد.
صدام حسين در نخستين روز رياست جمهوري نهايت قساوت و شقاوت خود را آشكار ساخت. او سران حزب بعث را دعوت كرد و براساس برنامه از پيش تنظيم شده، با اعلام نام هاي بسياري از دعوت شدگان با صداي رسا عنوان كرد كه رژيم عراق اجازه نخواهد داد خائنان به اهداف خود دست يابند و گفت افرادي كه نام آنها خوانده شد، فوراً از جاي برخيزند و شعار بزرگ حزب را تكرار كنند و از سالن خارج شوند تا به مجازات لازم برسند. صدام پس از پايان جلسه همه اين افراد را كه اكثراً پيرو مذهب شيعه بودند به جرم توطئه براندازي حكومت به دار آويخت. با توجه به اينكه در فاصله تجزيه عثماني و تشكيل كشور عراق (۱۹۲۰) تا سال ۱۹۶۹ سيزده كودتاي موفق و ناموفق انجام شده بود، اراده صدام بر اين بود كه كودتاي حزب بعث آخرين آن باشد.
عملكرد صدام پس از دستيابي به قدرت
صدام حسين، با دستيابي به آرزوي ديرينه خود در اخذ قدرت مطلقه در عراق با بلندپروازي روياي سيادت اعراب را در سر مي پروراند، او ملت عراق را بالاتر از همه ملت هاي عرب مي دانست و معتقد بود عظمت و اقتدار اعراب رابطه مستقيمي با عظمت و اقتدار عراقي ها دارد و هر زمان عراقي ها به قدرت رسيده اند اعراب نيز برتري و سيادت خود را حفظ كرده اند و هرگاه عراقي ها ضعيف شده اند ستاره اقبال اعراب نيز افول كرده است. او با اين توجيه به تجهيز هر چه بيشتر نيروهاي نظامي خود پرداخت و هم زمان با استقرار نظام نوپاي اسلامي در ايران، به بهانه هاي واهي، درگيري هاي متناوبي را در مناطق مرزي با ايران تدارك ديد.
صدام حسين كه خود را از سويي با بخت النصر پادشاه خونخوار بابل و از سوي ديگر با سعدبن ابي وقاص فرمانده سپاه عرب فاتح ايران (با عنوان سردار قادسيه) مقايسه مي كرد، با شعارهاي فريبنده و ارسال پول و اسلحه، از طريق مزدوران خود به ويژه كنسولگري عراق در خرمشهر، تشكيلات ضدايراني را با نام خلق عرب در خوزستان به راه انداخت كه داعيه دار تجزيه خوزستان از مام ميهن بود. هم زمان نيروهاي كرد تجزيه طلب نيز با كمك و ياري مالي و تسليحاتي صدام اين فرصت را يافتند كه جهت تامين خواسته هاي خود، دولت نوپاي جمهوري اسلامي را تحت فشار قرار دهند. در ادامه اين تنش ها در مرزهاي عراق با ايران صدام حسين در سپتامبر ۱۹۸۰ با پاره كردن قرارداد ۱۹۶۵ كه خود پاي آن را امضا كرده بود، در برابرديدگان حيرت زده و دوربين هاي تلويزيوني، جنگي سخت و پرهزينه را به ملت ايران تحميل كرد كه طولاني ترين جنگ كلاسيك سده بيستم لقب گرفت.
در جنگ هشت ساله، دولت عراق با مساعدت كشورهاي غربي و به ويژه اعراب از تمامي امكانات و روش هاي غيرقابل تصور براي نابودي ملت و كشور ايران استفاده كرد، كه به كارگيري سلاح هاي شيميايي يكي از آنها بود. دولت عراق براي نخستين بار در جهان عامل اعصاب Tabon و VX را عليه مردم بي گناه و نيروهاي رزمنده ايراني به كار گرفت و علاوه بر آن از ديگر گازهايي كه به كرات توسط عراق عليه ايرانيان استفاده شده است، مي توان به گاز مهلك Sarin اشاره كرد. براساس سندي كه دولت ايران به كنفرانس خلع سلاح سازمان ملل ارائه داده است، عراق از ژانويه ۱۹۸۱ تا مارس ،۱۹۸۸ ۲۴۲ حمله شيميايي عليه ايران انجام داد كه طي اين حمله ها حدود ۴۴ هزار ايراني قرباني شدند. علاوه بر ايرانيان، كردهاي بي گناه عراقي هم در تاريخ اول مارس ۱۹۸۸ (۲۵ اسفند ۱۳۶۶) در حلبچه مورد هجوم نيروهاي صدام قرار گرفتند و به وسيله سلاح هاي شيميايي بيش از ۵۰۰۰ مرد، زن، پير و جوان قرباني جاه طلبي هاي صدام شدند. اين فجايع در حالي صورت گرفت كه عراق كنوانسيون منع به كارگيري سلاح هاي شيميايي را در سال هاي ۱۹۳۵ و ۱۹۳۱ به امضا رسانده است. صدام حسين بعد از دستيابي به قدرت در تدارك توليد و به كارگيري سلاح هاي هسته اي نيز برآمد. حمله هفتم ژوئن ،۱۹۸۱ ۱۶ فروند هواپيماي اسرائيلي به مركز اتمي اوزيراك عراق (كه به نام الهه مرگ مصر باستان نامگذاري شده بود) اين پايگاه را به طور كامل منهدم كرد. عراق پس از نابودي راكتورها از پاي ننشست و درصدد تقويت توليد سلاح هاي شيميايي و ساير سلاح هاي غيرمتعارف برآمد. از كشورهايي كه در راه تجهيز عراق به اين سلاح ها كمك هاي بسياري كردند، مي توان به فرانسه، روسيه، (شوروي سابق)، چين و آلمان اشاره كرد كه از پشتيبان هاي اصلي عراق در جنگ هشت ساله بوده اند. اين كشورها در بحران اخير عراق بيشترين مقاومت ها را از ترس در معرض خطر قرار گرفتن منافع خود در اين كشور در جهت پيشگيري و توقف جنگ به كار بستند.
رابطه شوروي و عراق
شوروي پيشين هم پيمان اصلي عراق در طول بيش از سه دهه بخش عمده ساختار اقتصادي نظامي عراق را طرح ريزي كرد. شوروي حتي در سال ۱۹۶۲ با ساختن بندر ام القصر در جنوب عراق در پي دستيابي هر چند غيرمستقيم به آب هاي گرم خليج فارس برآمد. شوروي با تجهيز ارتش عراق با انواع هواپيماهاي ميگ و تانك هاي نفربرهاي زرهي و موشك هاي اسكاد نقش عمده اي در تقويت ارتش عراق بر عهده داشت. موشك هاي اسكاد ساخت شوروي با تغييراتي به پانصد و سي مايل رسيد و با نام «الياس»، بيش از ۲۰۰ بار به شهرهاي ايران شليك شد و مردم بي گناه ايران را به خاك و خون كشيد.
علاقه بي حد صدام به خريدهاي كلان تسليحاتي به گونه اي بود كه براساس برآورد انستيتو بين المللي صلح استكهلم، تنها در سال ۱۹۸۴ بيش از چهارده ميليارد دلار اسلحه از سوي عراق خريداري و مصرف شده است. براساس نظر آنتوني كوردس كارشناس برجسته نظامي، دولت عراق بين سال هاي ۱۹۸۲ و ۱۹۸۵ بيست و هفت ميليارد و سيصد ميليون دلار و در فاصله سال هاي ۱۹۸۶ تا ۱۹۸۹ پانزده ميليارد و پانصد ميليون دلار و در مجموع ۴۲ ميليارد دلار اسلحه خريداري كرده است.
رابطه فرانسه با عراق
فرانسه از ديگر هم پيمانان اصلي عراق بود. اين كشور به تنهايي از سال ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۸ دوازده ميليارد دلار انواع تسليحات از جمله هواپيماهاي ميراژ و ساير تسليحات را در اختيار عراق گذاشته است. با توجه به اينكه اين رقم، فروش بخش خصوصي را در برنمي گيرد. فرانسه همچنين عهده دار ساخت و راه اندازي نيروگاه هسته اي پيش گفته اوزيراك عراق نيز بود. چنان كه در حمله هواپيماهاي اسرائيلي به اين نيروگاه يكي از مهندسان فرانسوي كشته شد.
رابطه آمريكا با عراق
بعد از جنگ شش روزه اسرائيل و اعراب در سال ۱۹۶۶ بسياري از كشورهاي عربي از جمله عراق صدور نفت به اروپا و آمريكا را تحريم كردند و عراقي ها چون آمريكا را مشوق و حامي اسرائيل مي ديدند، رابطه سياسي خود را با آن كشور قطع كردند. از اوايل سال ۱۹۸۲ عراق با توجه به شكست هاي سنگيني كه در جبهه هاي نبرد با ايران متحمل شده بود، به دليل ناتواني در برابر فرزندان غيور ايران زمين، به سمت آمريكا متمايل شد و در سال ۱۹۸۴ كمي پس از انتخاب مجدد ريگان به رياست جمهوري، آمريكا و عراق كه تا آن زمان تنها از نظر اقتصادي ارتباطي داشتند، روابط سياسي خود را پس از ۱۶ سال از سر گرفتند.
آمريكا كه وجود ايران قدرتمند را مخل امنيت خود در منطقه خليج فارس مي ديد با كمك به عراق به ويژه از طريق اطلاعات هواپيماهاي جاسوسي آواكس و اخلال در فعاليت ناوگان دريايي نهايت تلاش خود را براي كمك به عراق معطوف داشت تا از پيروزي قريب الوقوع ايران در جنگ جلوگيري نمايد. آمريكا در اين راه حتي در باز پس گيري شبه جزيره فاو از ايران به طور مستقيم به ارتش صدام ياري رساند. به هر روي اين جنگ نابرابر در آگوست ۱۹۸۸ در شرايطي به پايان رسيد، كه كشور عراق با وجود آنكه پيش از جنگ با ايران ۳۰ ميليارد دلار پول نقد در اختيار داشت، در پايان جنگ هشت ساله، بيش از ۶۰ ميليارد دلار به كشورهاي هم پيمان خود بدهكار شد. صدام حسين كه در طول جنگ با ايران نتوانسته بود به هيچ يك از هدف هاي ارضي خود از جمله، تصرف خوزستان، حاكميت كامل بر اروندرود و اشغال جزاير سه گانه ايراني دست يابد، با هدف هاي تقريباً مشابه كه اصلي ترين آن دستيابي به چاه هاي نفت كويت، بهره گيري بيشتر از سواحل خليج فارس و معاف كردن خود از بدهي هاي معوقه به كويت بوده است، در سپتامبر سال ۱۹۹۱ به كويت حمله كرد و آن كشور را در عرض چند ساعت به عنوان استان نوزدهم عراق به اشغال خود در آورد. البته در آن زمان اين اقدام عراق با واكنش تقريباً هماهنگ جهاني مواجه شد و در نهايت كويت از اشغال عراق خارج شد. پس از شكست عراق از آمريكا و متحدانش، صدام علي رغم فشارها و قيام هاي مردم كرد و شيعه در شمال و جنوب، بر اريكه قدرت پا بر جا ماند. به هر روي رفتار خصمانه و تجاوزكارانه صدام در منطقه بستر مناسبي را براي آمريكا فراهم كرد كه ضمن متهم كردن عراق به تلاش براي توليد سلاح هاي كشتارجمعي و انواع سلاح هاي بيولوژيك و شيميايي، به دنبال فرصتي باشد تا ضربه نهايي را به رژيم حاكم بر عراق وارد نمايد. در نهايت پس از بيش از يك سال تبليغات رسانه اي آمريكا عليه عراق اين كشور در ۱۹ مارس ۲۰۰۳ نبرد خود را در عراق با همكاري انگلستان آغاز كرد و ظرف كمتر از ۲۱ روز توانست با تصرف كامل بغداد به مهم ترين هدف خود كه سرنگوني رژيم بعثي عراق و پايان ديكتاتوري صدام حسين بود دست يابد. آمريكا از حضور خود در منطقه كه البته برخلاف جنگ دوم خليج فارس با پشتيباني سازمان ملل و ساير كشورهاي قدرتمند روبه رو نشد، اهداف ويژه اي را مورد توجه قرار داده است كه مهم ترين آنها عبارتند از:
۱ـ دستيابي به منابع نفتي عراق كه با توجه به نياز روزانه بيش از ۱۹ ميليون بشكه نفت آمريكا براي آن كشور بسيار حياتي خواهد بود.
۲ـ مجاورت با ايران و سوريه به عنوان مهم ترين مخالفان روند سازش بين اسرائيل و فلسطينيان.
۳ـ انحراف افكار عمومي جهاني از مسئله فلسطين و حتي الامكان جايگزيني فلسطينيان در بخش هايي از عراق تا از فكر بازپس گيري زمين هاي اشغالي به در آيند.
۴ـ جايگزيني و مركزيت در قلب خاورميانه و نيز نزديكي و تامين امنيت به دو حوزه نفتي درياي مازندران و خليج فارس.
رويكرد واكنش ايران به جنگ سوم خليج فارس
موضع گيري رسمي ايران همان گونه كه پيش تر گفته شد در موقعيت حساس منطقه از گسترش آتش جنگ از سوي هر دو طرف درگير كه سابقه خصومت ديرينه اي را با ايران داشته اند جلوگيري كرد. در اين ميان عملكرد برخي افراد و رسانه ها كه با جبهه گيري عليه يكي از طرف هاي درگير همراه بود، علاوه بر خدشه دار شدن نقش بي طرفانه ايران، پيامدهايي را به دنبال داشت. در طول جنگ اخير به كارگيري خبرنگار عراقي توسط يكي از رسانه ها سبب ارائه برخي رفتارها از سوي آنان شده كه نشان دهنده اين است كه اگرچه صدام حسين رفته است ولي تفكر او همچنان در نزد عراقيان پا بر جا مانده است. به كارگيري واژه محمره به جاي شهر خون و شهادت خرمشهر و كاربرد كلمه جعلي خليج به جاي خليج فارس در اين رسانه علاوه بر آنكه ناديده گرفتن رشادت هاي رزمندگان ايراني و توهين به ملت تلقي مي شود، هيچ گونه توجيهي نمي تواند داشته باشد. علاوه بر اين پوشش يك جانبه سخنراني هاي سران رژيم عراق به ويژه سخنراني شخص صدام حسين كه براي نخستين بار صورت مي گرفت، تعجب همگان را برانگيخت و علاوه بر آن به كارگيري عبارت ها و كلمه هاي ويژه در تفسيرها و گزارش ها براي رژيم بعث نگراني افكار عمومي را سبب شد. اين در حالي است كه دولت و ملت ايران به طور هماهنگ در هفتمين روز جنگ در تظاهرات سراسري هم آمريكا و انگليس و هم عراق را به دليل ايجاد زمينه برافروختن جنگ سوم در منطقه مورد انتقاد قرار دادند. صدام حسين در راه اهداف پان عربيستي كه جمال عبدالناصر بنيانگذار آن بود، طي جنگ هشت ساله با ايران با هدف نابودي ملت ايران و زيرساخت هاي فرهنگي كشور به جنايت هايي دست زد كه انسان هاي عادل جاي جاي جهان را به حيرت واداشته است.
حمله موشكي به شهرها و استفاده از سلاح هاي شيميايي، حمله موشكي عراق به شهرهاي دزفول، انديمشك، كرمانشاه، اصفهان، خرمشهر، اهواز و... كشتار كودكان معصومي كه در خيابان گيشاي تهران در جشن تولدي شركت كرده بودند، كشتار دختران دبيرستان شهر ميانه و... هيچ گاه از ياد ملت ايران نخواهد رفت. پرتاب راكت در ۲۲ اسفند ۱۳۶۳ به مسجد جامع اصفهان، انهدام برج و باروي دوره صفوي در هويزه، حمله به تالار رودكي تهران، انهدام قلعه سلاسل شوشتر، نابودي ايوان كرخه از كاخ هاي دوره ساساني در شوش، (كه الهام بخش معماري سبك گوتيك اروپا بود) نابودي چهار طاقي قصرشيرين و صدها جنايت فرهنگي در شهرهاي ديگر هيچ هدفي جز خاموش كردن كينه صدام حسين نسبت به فرهنگ باشكوه ايرانيان نداشته است. اين فجايع فرهنگي سبب گرديد در طول جنگ هشت ساله بارها سازمان فرهنگي ملل متحد (يونسكو) به رژيم صدام حسين اعتراض نمايد ولي اين اعتراضات هيچ اثري در قطع اين فجايع نداشت. با بررسي تاريخ حزب بعث، در وحشيگري صدام حسين و عدم تعهد او به قراردادها و معاهدات بين المللي هيچ شبهه اي باقي نمانده است كما اينكه او عهدنامه اي را كه در سال ۱۹۶۵ خود پاي آن را امضا كرد در سال ۱۹۸۰ پاره كرد و مجدداً در آستانه جنگ كويت با ارسال نامه اي بر پايبندي خود به آن عهدنامه و تقسيم مساوي اروندرود تاكيد كرد.
صدام حسين حتي به عهد خود در قبال نزديكان خويش نيز پايبند نبود كما اينكه با وجود اعلام تضمين امنيت جاني شوهرهاي دو دختر خود كه با خانواده در سال ۱۹۹۶ به اردن گريخته بودند، به محض بازگشت دستور تيربارانشان را صادر كرد. در حكومت صدام حسين به محض پايان جنگ با ايران در آگوست ۱۹۸۸ پانزده روز جشن و پايكوبي توسط مردم انجام شد و هر سال اين روز به عنوان روز پيروزي!! در عراق جشن گرفته مي شود البته پيروزي اي كه منجر به رسيدن به هيچ يك از اهداف تجاوزكارانه عراقيان نشد. در حال حاضر تمامي كشورهاي منطقه و خارج از منطقه نهايت تلاش خود را اعمال مي نمايند تا از شرايط موجود در عراق بيشترين فايده را ببرند. البته كشورهايي كه با اين جنگ به طوري رسمي مخالفت كرده اند نمي توانند انتظار زيادي از اين شرايط براي خود داشته باشند. به طور مثال با شرايط فعلي عراق سرمايه گذاري و قرارداد ۴۰ ميليارد دلاري روسيه و عراق خود به خود منتفي شده است. در اين راستا بهترين گزينه براي كشور ايران اين است كه به دور از هرگونه فعاليت و ابراز نظر احساسي به طور واقع بينانه با توجه به ذخاير نفتي ۵/۱۱۲ ميلياردي كشف شده عراق و ذخاير نفتي ۱۰۰ ميليارد بشكه اي كشف نشده اين كشور كه آن را در زمره بزرگ ترين كشور داراي منابع نفتي در آورده است، از حق خود مبني بر دريافت حداقل ۱۰۰۰ ميليارد دلار خسارت ها و غرامت هاي جنگي اعم از غرامت هاي مستقيم و غيرمستقيم انساني، اقتصادي، زيست محيطي و فرهنگي از حكومت جايگزين عراق دفاع نمايد و آن دولت را ملزم نمايد تا با رعايت مفاد قرارداد ۱۹۶۵ الجزاير اين قرارداد را به عنوان مبنايي براي صلح پايدار ميان دو كشور در نظر گيرد لذا دستيابي به هدف تامين امنيت و حفظ منافع ملي و تماميت ارضي ايران در منطقه خليج فارس و خاورميانه سياست ظريفي را مي طلبد، تا با توجه به حضور نظاميان آمريكايي در بسياري از كشورهاي منطقه از جمله ازبكستان، افغانستان، پاكستان، عمان، عربستان، عراق و تركيه، به حقوق ملي و جايگاه سترگ تاريخي ايران در منطقه خدشه اي وارد نيايد.
پي نوشت:
۱ـ صدام حسين و بحران خليج فارس ـ جوديت ميلر
|