دوشنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۳۸۲ - شماره ۳۰۴۷- May, 12, 2003
در تعليق ميان بودن و نبودن
گربه شرودينگر
طبق قواعد مكانيك كوانتوم گربه تا زماني كه كسي در جعبه را باز نكرده و مشاهده اي انجام نداده است در حال زنده و مرده قرار دارد
جيم ويلسون
011035.jpg

ترجمه: سليمان فرهاديان
محققين گمان مي برند به زودي مي توانند راه حلي براي يكي از غامض ترين مسائل فيزيك جديد بيابند: يافتن راهي براي اعدام گربه شرودينگر. گربه خيالي شرودينگر از سال ۱۹۳۵ تاكنون با دانشمندان لجبازي كرد و آنان را سردرگم كرده است. هيچ كس تنفر گربه دوستان را در سال ۱۹۳۵ از ياد نمي برد چرا كه در آن سال از يك گربه براي انجام آزمايشي جهت بيان وضعيت هاي دشواري كه در تئوري كوانتوم به وجود مي آيد استفاده شد. اروين شرودينگر (Erwin Schrodinger) فيزيكدان اتريشي تئوري كوانتوم را ارائه كرد و در توسعه آن نقش بسيار موثري ايفا كرد. تئوري كوانتوم كه اغلب از آن به عنوان يكي از موفق ترين تئوري هاي علمي نام مي برند ـ چرا كه بدون آن فاقد ليزر، سلاح هاي هسته اي و بسياري از اختراعات ديگر بوديم ـ براي ما توضيح مي دهد كه طبيعت در سطوح زير اتمي چگونه رفتار مي كند. در سطوح زيراتمي قواعد فيزيك كلاسيك كه هر روزه آن ها را تجربه مي كنيم، اعتبار و كارآيي خود را از دست مي دهند. براي مثال مي توان گفت ذرات زير اتمي در يك آن مي توانند در دو مكان مختلف باشند، ديگر آنكه به نظر مي رسد مي توان اطلاعات را سريع تر از سرعت نور منتقل كرد.
قواعد حاكم بر دنياي كوانتوم آنچنان عجيب است كه حتي آلبرت اينشتين هم دست هايش را به علامت تسليم بالا برد و گفت: «اگر فيزيك كوانتوم، صحيح باشد، آن وقت بايد اذعان كرد قوانين جهان بسيار عجيب است. » حتي خود شرودينگر هم از تفسير يافته هاي خود ناخرسند بود و با تاسف بسيار به يكي از همكاران خود گفته است: «از اين كه در مورد تئوري كوانتوم كار مي كند چندان راضي نيست. »
مسئله اي كه اينشتين، شرودينگر و فيزيكدانان پس از آن ها را تا اين حد متحير كرد تقابل اين مشاهدات با واقعيت ها بود.
مطابق تئوري كوانتوم، ذرات فقط وقتي وجود دارند كه بتوان آن ها را «مشاهده» كرد.
هر چند كه تجربيات هر روزه ما چيزي خلاف اين را بيان مي كند. در ابتداي كار توصيف شرودينگر از تابع موج ـ مفهومي رياضي كه موقعيت و حركت هاي ممكن ذرات را بيان مي كند ـ بسيار عجيب به نظر مي رسيد. نه سال بعد وي آزمايش گربه را طراحي كرد تا بتواند توسط اين آزمايش اختلاف بين واقعيت هاي ملموس توسط انسان و واقعيت هاي دنياي كوانتوم را كه خود خالق آن بود بيان كند. در اين «آزمايش ذهني» كه گاهي اوقات از آن به عنوان آزمايشي خيالي نيز نام مي برند، شرودينگر گربه اي را درون يك جعبه در بسته قرار داد. در اين جعبه اسلحه اي كشنده كه ماشه اي حساس دارد و يك اتم راديواكتيو هم قرار دارند.
احتمال آنكه اتم راديواكتيو طي مدت يك ساعت از خود پرتوي ساطع كند ۵۰ درصد است. اگر اتم راديواكتيو تجزيه شود، انرژي آزاد شده طي اين فرآيند، ماشه اسلحه را خواهد كشيد. مي توان گفت بعد از گذشت يك ساعت با برداشتن در جعبه مي توان دريافت آيا گربه زنده است يا مرده.
اما شرودينگر نظر ديگري دارد. وي مي گويد عجله نكنيد. طبق قواعد مكانيك كوانتوم، گربه تا زماني كه كسي در جعبه را باز نكرده و مشاهده اي انجام نداده است، در حال زنده و مرده قرار دارد.
اين مفهوم در مكانيك كوانتوم به عنوان اصل بر هم نهي كوانتومي quantum) (SuperPosition ناميده مي شود.
اين امر با نحوه عملكرد جهان در مقياسي كه براي بشر قابل درك است، مغايرت دارد. شايد احمقانه به نظر برسد اما شرودينگر خاطرنشان مي سازد، وجود اصل بر هم نهي از لحاظ رياضي ضروري است، تا تئوري كوانتوم بتواند پيش گويي هاي دقيق خود را از عملكرد جهان در سطح زيراتمي ارائه دهد و طي بيش از نيم قرن گربه مرده و زنده شرودينگر با فيزيكدان لجبازي مي كرد و بنابراين لازم بود به طور دقيق دريابيم كه چگونه حوزه كوانتوم با جهان قابل درك توسط انسان مرتبط مي شود.
011060.jpg

شخص غيرمطلع و كم حوصله ممكن است در مورد سرنوشت نهايي گربه شرودينگر بگويد: «ساده است، در جعبه را برداريد و نگاهي به داخل آن بياندازيد تا دريابيد گربه هنوز زنده است يا مرده. » اما فيزيكدانان معتقدند اين كار هم نمي تواند جواب نهايي را در اختيار ما قرار دهد، چرا كه مطابق قواعد مكانيك كوانتوم خود عمل «مشاهده» باعث مي شود كه گربه به يكي از حالت هاي «زنده» يا «مرده» تبديل شود.
در بهار سال ۱۹۹۶ تيمي از دانشمندان فرانسوي «ENS» در پاريس گام هاي بلندي را براي نزديك كردن حوزه هاي بزرگ مقياس كه براي بشر قابل درك است با سيستم هاي در مقياس كوانتومي برداشتند. آنان روشي را پيشنهاد كردند كه توسط آن بتوان بدون برداشتن در جعبه از سرنوشت گربه مطلع شد. در طرح آنان ذره اي زير اتمي كه نقش موش را بازي خواهد كرد از مقابل گربه عبور مي كند و آنان مي توانند نتيجه اين عمل را مشاهده كنند.
جعبه اي كه گربه در آن قرار دارد حفره كوچكي در خود دارد كه از جنس آينه ابررسانا است. در شروع آزمايش يك اتم از ميان ميدان انرژي با فركانس ريزموج عبور مي كند. در نتيجه اتم ضربه اي به گربه داخل جعبه وارد مي سازد. اتم دومي كه پس از آن وارد مي شود، نقش موش را بازي مي كند. اتم دوم بر اثر عبور از حفره حاوي گربه تغيير حالت پيدا مي كند، كه نحوه تغيير حالت آن بيانگر حالت برهم نهي است. هنوز هم زود است كه درباره حوادث صورت گرفته در داخل جعبه اظهارنظر كنيم. يافته هاي اوليه گروه ENS بيانگر آن است كه حالت زنده و مرده كه لازمه تئوري كوانتوم است، فقط براي مدت كوتاهي دوام دارد. به گفته گروه ENS به وسيله اين آزمايش مي توان شرح داد كه چرا اجسام بزرگ هيچ گاه در حالتي غير از همين حالتي كه براي ما آشناست، وجود ندارند. بنابراين اكنون مي توان گربه شرودينگر را مرخص كرد يا اگر بخواهيد از شرش خلاص شويد، ابزاري را كه بتوان توسط آن حالت زنده و مرده گربه شرودينگر را تحقيق كرد بين حوزه هاي كوانتومي و مقياس هاي قابل درك براي بشر ارتباط برقرار كرد، مي توان نسل جديدي از تجهيزات الكترونيك، كامپيوترها و ابزارهاي امنيت ارتباطات را ساخت. پيش از اين نيز فيزيكدانان ژنو آزمايشاتي را انجام دادند كه توسط آن مشخص شد اين امكان وجود دارد كه بتوان از مفاهيم كوانتوم استفاده كرد و مشكل ترين مسائل عصر جديد ـ همانند حفاظت از اطلاعات مالي طي عبور از شبكه ارتباطات راه دور ـ را حل كرد. مباني نظري استفاده از كوانتوم براي ساخت تجهيزات ايمني مدت ها پيش از آنكه كسي از تجارت الكترونيك صحبتي به ميان آورد، مطرح شد. در دهه ،۱۹۲۰ شرودينگر اظهار كرد در تئوري كوانتوم امكان ساخت يك زوج فوتون ـ بسته هاي تفكيك ناپذير انرژي ـ «درهم تنيده» وجود دارد. اين فوتون ها چنان درهم تنيده اند كه با دانستن حالت يكي از فوتون ها مي توان حالت فوتون ديگر را به طور آني دريافت.
عبارت «آني» اينشتين را با دردسر مواجه ساخت، چرا كه اين عبارت به طور تلويحي بيان مي كرد، مي توان سيگنال ها را سريع تر از سرعت انتقال داد. اينشتين اين مفهوم نامتعارف را با عبارت «كنش شبح وار از راه دور» توصيف كرد. از آنجايي كه تجهيزات دقيقي براي آزمايش وجود نداشت، اين ايده ها تا سال ۱۹۸۲ در بن بست گرفتار بود.
آلن اسپكت از اعضاي ENS توانست تغييرات در يك زوج فوتون درهم تنيده را كه به اندازه يك زمين فوتبال فاصله داشتند اندازه بگيرد. هنگامي كه محققين كارهاي وي را مورد بررسي قرار دادند، حدس زدند احتمالاً وي شاهد يك «اثر جايگزيده» (Localized effect) بود كه به علت فاصله زياد از مقدار آن كاسته شده بود.
براي تشريح اين مطلب كه «كنش شبح وار از راه دور» اينشتين چگونه عمل مي كند دكتر نيكولاس گيسين و همكارانش در دانشگاه ژنو طرحي را اجرا كردند، كه طي آن تماس تلفني را در شبكه هاي فيبر نوري تله كام سوئيس به انجام رساندند. آنان در آزمايشگاه ژنو يك زوج فوتون درهم تنيده را به وجود آوردند. بعد اين دو فوتون را از هم جدا ساخته يكي را به شمال و ديگري را به جنوب فرستادند، به طوري كه فاصله نهايي آن دو حدود ۱۲ كيلومتر بود. گروه ENS يك تحليلگر سيگنال را در هر انتهاي اين مسير قرار دادند.
هر وقت كه فوتوني به تحليلگر سيگنال مي رسيد احتمالي براي شمارش آن وجود داشت. هنگامي كه داده هاي حاصل از اين دو تحليلگر را با يكديگر مقايسه كردند، با شواهد قانع كننده اي مواجه شدند كه بيان مي داشت هر فوتوني «مي داند» آيا فوتون ديگر همزاد وي شمارش شده است يا خير. البته هنوز هم محققين بر اين باورند كه نمي توان از كوانتوم به عنوان يك واسطه براي ارتباطات سريع تر از سرعت نور استفاده كرد. اما بعضي ها حدس مي زنند با استفاده از نتايج اين آزمايش مي توان دريافت كه آيا يكسري از اطلاعات مشخص توسط افراد غيرمسئول مورد بازبيني قرار گرفته است يا خير.
اگر چنين سيستم هايي به واقعيت بپيوندد، گربه شرودينگر مي تواند زندگي دوباره اي را از سر بگيرد و رد موش هايي را كه در شبكه ها به اين طرف و آن طرف سرك مي كشند پيدا كند.
Popular mechanics

برزخ مرگبار
011070.jpg
جان وايت فيلد
ترجمه: زينب همتي
شمپانزه ها و گوريل ها در غرب آفريقا در يك برزخ مرگبار ميان شكارچيان و ويروس ابولا قرار گرفته اند. در نزديكي شهرها و روستاها شكارچيان آن ها را از پاي در مي آورند و در مناطق دورافتاده تقريباً همه افراد آن ها به وسيله ويروس ابولا از بين مي روند.
پيتر والش (P.Walsh) اكولوژيست دانشگاه پرينستون در نيوجرسي آمريكا در مقاله اي كه اين هفته در نشريه نيچر چاپ شده است گزارش مي دهد كه طي ۲۰ سال گذشته ۵۰ درصد از جمعيت گوريل ها و شمپانزه ها به دليل شكار قاچاق و غيرقانوني و ويروس ابولا كاهش پيدا كرده است. والش معتقد است كه وضعيت حفاظتي اين دو گونه مي بايست از «گونه در خطر انقراض» به «گونه شديداً در خطر انقراض» انتقال يابد.
از مدت ها قبل اكولوژيست ها و مسئولين حفاظت از حيات وحش مي دانستند كه شكار قاچاق عامل عمده كاهش جمعيت انسان ريخت ها در مناطق نزديك به شهرها بوده وليكن دامنه تاثيرات ويروس ابولا بر جمعيت اين حيوانات غافلگيركننده بوده است براي نمونه در يك منطقه دورافتاده كه در آن شكار قاچاق تقريباً گزارش نشده از سال ۱۹۹۱ تاكنون ۹۰ درصد جمعيت شمپانزه ها و گوريل هاي آن به دليل ويروس ابولا از بين رفته است.
همه متخصصين بر سر اين موضوع توافق دارند كه جمعيت اين جانوران در حال كاهش است ولي جان اوتز (J.Oates) از دانشگاه سيتي نيويورك و نويسنده برنامه عمل اتحاديه بين المللي حفاظت از طبيعت (IUCN) براي انسان ريخت هاي آفريقايي معتقد است كه تغيير وضعيت حفاظتي اين جانوران از «گونه در خطر انقراض» به «گونه شديداً در خطر انقراض» در حال حاضر نادرست و كمي زود به نظر مي رسد. او معتقد است هنوز معلوم نيست كه اين كاهش ها در جمعيت انسان ريخت ها در سراسر آفريقا تجربه شده باشد. علاوه بر اين تفاوت دقيق در كاهش جمعيت شمپانزه ها و گوريل ها نامشخص است.
مقامات رسمي در گابن، جايي كه اين مطالعات در آنجا صورت گرفته است، مي گويند كه شمپانزه ها و گوريل ها در آنجا تحت حمايت قانوني هستند و حداكثر تلاش صورت مي گيرد تا از شكار آن ها ممانعت به عمل آيد. پيرنگاوورا (P.Ngavoura) مدير منابع آب، جنگل ها، ماهيگيري و محيطزيست گابن مي گويد: «جمعيت انسان ريخت ها در اين منطقه در سال هاي اخير با ثبات بوده است. »
والش و همكاران او از طريق شمارش استراحتگاه شبانه شمپانزه ها و گوريل ها توانسته اند تخمين جمعيت توامي را براي آن ها فراهم آورند. در كنگو نيز همانند گابن گوريل ها به شدت در حال از دست دادن جمعيت خود هستند. جمعيت گوريل ها در كنگو دومين جمعيت جدا افتاده اين انسان ريخت در آفريقاي غربي است.
اكولوژيست ديگري از دانشگاه كاليفرنيا در ديويس معتقد است كه اپيدمي ابولا ممكن است ناشي از تراكم بالاي انسان ريخت ها باشد. الكساندر هاركورت (A.Harcourt) كه يك پريمات شناس از دانشگاه كاليفرنياست مي گويد: «تراكم معمولي براي گوريل ها يك فرد در هر ۲ كيلومتر مربع است. وليكن در برخي از اين مناطق در هر كيلومتر مربع ممكن است تا ۱۰ گوريل وجود داشته باشد. »
متخصص ديگري از انستيتو جانورشناسي لندن به نام اندرو كانينگهام (A.Cunningham) معتقد است كه تغييرات ايجاد شده توسط انسان در محيط جنگلي منجمله بريدن درختان تنومند باعث شده است كه سطح تماس انسان و انسان ريخت ها افزايش يابد. الگوي مرگ و مير نشان داده كه شيوع ابولاعامل اصلي اين مرگ و مير بوده است. اين محقق معتقد است كه ويروس ابولا در يك مخزن ناشناخته ـ احتمالاً يك خفاش ميوه خار يا پستانداران كوچك ديگر ـ قرار گرفته است.
گسترش بيماري
ويروس ابولا زماني از انسان ريخت ها به انسان منتقل مي شود كه يك شكارچي انسان ريختي را شكار و گوشت آن را بخورد و يا اين كه يك انسان با جسد يك انسان ريخت آلوده تماس حاصل كند.
مسئولين حفاظت از محيطزيست در گابن تلاش مي كنند از طريق آموزش، شكارچيان و مردم عادي را از تماس با لاشه انسان ريخت ها برحذر دارند.
از دسامبر سال ۲۰۰۱ تا مارس سال ۲۰۰۲ شيوع ابولا در گابن ۵۰ نفر تلفات به همراه داشته است. اين تلفات معمولاً در مناطق دورافتاده، جايي كه انسان ريخت ها به اين ويروس آلوده بوده اند، صورت گرفته است. براساس گزارش سازمان بهداشت جهاني شيوع مجدد ابولا در كنگو ۱۲۰ نفر را به كشتن داده است.
ريچارد روگيرو (R.Ruggiero) مامور سرويس حيات وحش و شيلات آمريكا معتقد است: «مخاطره جدي ديگر توسط كساني است كه گوشت شكار را در شهرها مي فروشند.در مقياس جهاني وضعيت بسيار خطرناك است. » او در ادامه مي گويد: «من تصور مي كنم كه در تمامي شهرهاي آفريقاي غربي گوشت انسان ريخت ها به فروش مي رسد و از اين طريق امكان تماس مردم شهرنشين با ويروس ابولا به وجود خواهد آمد. »
اقداماتي كه مي توان براي كنترل اين بيماري صورت داد شامل موارد ذيل است:
قرنطينه كردن جمعيت هاي آلوده
دور كردن انسان ريخت ها از مناطق آلوده
شكار واز ميان بردن انسان ريخت هاي آلوده
گري نيبل (G.Nabel) مدير مركز تحقيقات واكسن بهداشتي از انستيتو بين المللي ايالات متحده آمريكا در بتسداي مريلند معتقد است كه مطالعات صورت گرفته در مورد ايجاد واكسن آزمايشگاهي و به كارگيري آن در ميمون ها نتايج مثبتي به بار آورده و ممكن است طي چند سال آينده براي استفاده در مورد انسان نيز به كار رود. در صورت موفقيت اين واكسن، مي توان از آن براي انسان ريخت ها نيز استفاده كرد. نيبل مي گويد: «بسيار خوشحال خواهيم شد اگر بتوانيم از اين واكسن براي كمك به انسان ريخت ها استفاده كنيم. »
Nature,7Apr.2003

حاشيه علم
• شناسايي مقصر واقعي
011040.jpg

براساس يك مطالعه جديد چگونگي حمايت بدن از گسترش ويروس ايدز شناسايي شد. ويروس ايدز از طريق همان سلول هاي ايمني و پيام رسان هاي شيميايي كه براي مبارزه با بيماري و آگاهي قسمت هاي ديگر بدن ارسال مي شوند به تمامي نقاط بدن گسترش مي يابد. يافته هاي جديد ممكن است در مبارزه عليه ايدز موثر واقع شوند پژوهشگران توانسته اند چگونگي آلودگي سلول هاي T به ويروس و تغييرات ايجاد شده در آنها براي گسترش ويروس را كشف كنند. سلول هاي T اولين خط دفاعي بدن در مقابل ميكروب هاي خطرناك بوده و براي مقابله با آلودگي سلول هاي ايمني، پيام هايي را ارسال مي دارند. سلول هاي دندريتي گروهي از سلول هاي ايمني هستند كه در مقابل هر نوع ويروس، اولين واكنش را از خودشان مي دهند. تصور مي شود كه اين سلول ها، ويروس ها را در ميان زوائد خود گير انداخته و آنها را از ميان مي برند. وليكن نتايج به دست آمده از بررسي صورت گرفته نشان مي دهد كه اين سلول ها به هنگام اولين تماس با ويروس ايدز به طور كامل آن را از بين نمي برند. در مقابل ويروس به راحتي سوار بر اين سلول ها شده و بسيار سريع تر از گذشته در بدن گسترش مي يابد. دانشمندان اميدوارند كه بتوانند نتايج يافته هاي خود را در مورد پاتوژن هاي ديگر همانند ويرس ابولا و باكتري توبركلوزيس به كار گيرند.

• شاتل هاي فضايي ايمن نيستند
011055.jpg

يك سياستمدار آمريكايي معتقد است كه پرواز شاتل فضايي بسيار خطرناك است. جو بارتون ( J.Barton) عضو برنامه هوانوردي و فضايي كميته خانه علوم مي گويد كه اين ۱۱۳ پرواز شاتل فضايي به قيمت جان ۱۴ فضانورد تمام شده است. او از دولتمردان آمريكايي خواسته است كه وسيله فضايي جديد و مناسب تري را طراحي يا شاتل فضايي را به گونه اي تغيير دهند كه بتواند بدون سرنشين پرواز كند. بارتون كه عضو حزب جمهوريخواه آمريكا است معتقد است نرخ تصادف، تصادف در هر ۲۵/۶ پرواز شاتل است و اين به سادگي قابل قبول نبوده و از نظر تكنيكي غيرممكن است كه بتوان اين نرخ را بهبود بخشيد. او معتقد است كه آژانس فضايي مي بايست از شاتل صرفنظر كرده و تمامي نيرويش را صرف يافتن يك راه مناسب براي پرواز به فضا كند. بارتون مي گويد: «اگر ما چنين نرخي را در مورد نبردهاي هوايي نيز داشته باشيم اين مسئله انزجار و خشم عمومي را برخواهد انگيخت. پس از دو انفجار صورت گرفته اكنون وقت آن رسيده است كه دست از سفينه هاي فضايي بكشيم و درصدد ساخت يك فضاپيماي جديدتر و ايمن تر برآييم. » شاتل فضايي كلمبيا در تاريخ اول فوريه ۲۰۰۲ پس از ورود به جو زمين منفجر شده و تمامي ۶ سرنشين آن كشته شدند. در سال ،۱۹۸۶ شاتل فضايي چلنجر بلافاصله پس از پرتاب از مركز فضايي كندي منفجر و تمامي ۶ سرنشين اين شاتل فضايي نيز كشته شدند.

• به قدمت هزار و چهارصد سال
011065.jpg

كوزه اي كه تصور مي شود حاوي ارگان هاي حياتي يك جسد موميايي شده قديمي مصري است توسط دانشمندان مورد آزمايش قرار گرفت. كوزه كانوپيك (Canopicjar) - نوعي گلدان داراي در - كه قدمت آن به هزار و چهارصد سال قبل از ميلاد مسيح برمي گردد توسط باستان شناسان دانشگاه بيرمنگام باز و محتويات داخل آن براي آزمايش و تشخيص به دست پاتولوژيست ها سپرده شده. به هنگام موميايي كردن نوعاً چهار كوزه كانوپيك براي نگهداري قسمت هاي مختلف بدن يك فرد - همانند جگر، ريه ها، روده و معده - استفاده مي شده است. اين ارگان ها پس از موميايي شدن در زير خاك دفن مي شدند. دكتر گيليان شفرد (G.Shepherd) از دانشگاه بيرمنگام معتقد است اگر چه تعداد زيادي از چنين كوزه هايي تا به امروز باقي مانده اند وليكن تعداد بسيار كمي از آنها حاوي محتويات اوليه خود بوده اند. او گفت كه دانشمندان انستيتو باستان شناسي و تاريخ باستان كه يك ماده چرمي و بسيار محكم كه ظاهراً به يك تكه گوشت خشك شده مي ماند را از درون كوزه خارج و براي انجام آزمايش به بيمارستان ملكه اليزابت فرستاده اند. كارشناسان هيروگليف معتقدند كه اين ماده چرمي شكل متعلق به افرادي است كه پويا (Puia) ناميده مي شدند. اين افراد طي دوره پادشاهي جديد قريب به هزار و چهارصد سال قبل از ميلاد مسيح مرده اند. دكتر شفرد مي گويد كه كارشناسان كوزه را مورد بررسي قرار داده و متوجه چيزهايي در قسمت پاييني آن شده اند. پژوهشگران معتقدند كه بقاياي موجود در كوزه از نظر ظاهري با جگر يا ريه ها تشابهاتي را نشان مي دهد. شفرد مي گويد: «در صورتي كه يافته هاي به دست آمده كاملاً از نظر علمي تصديق شوند ما مي بايست بررسي هاي بيشتري را انجام دهيم شايد از اين طريق بتوانيم به DNA مردمان پويا دسترسي پيدا كنيم. در اين صورت ما صاحب اطلاعات ارزشمندي در خصوص مردم پويا و نحوه زندگي آنها خواهيم شد.

بحران تندرستي ـ ۶۵
افسردگي
دكتر محمود بهزاد
011045.jpg

افسردگي بيماري بسيار شايع عصر ما است. سالي ۵۰ هزار آمريكايي بدان مبتلا مي شوند. اين كه تعداد مردم مبتلا به بيماري ها، از جمله افسردگي از منابع آمريكايي ذكر مي شود به اين دليل است كه ايالات متحده آمريكا كشور آمارها است و تهيه آمار رويدادهاي مختلف از اصول اوليه آگاهي به حساب مي آيد. در حدود نيمي از مبتلايان به افسردگي يا از بيماري خود بي خبرند يا بيماري آن ها چيزي ديگر تشخيص داده شده است و افسردگي در تمامي جهان روندي فزاينده دارد. جالب اينجاست زادگان بعد از جنگ جهاني دوم (۱۹۳۶ تا ۱۹۴۵) بيش از زادگان سال هاي قبل به افسردگي دچار شده اند.
افسردگي بيماري اي اختصاصي نيست بلكه در همه سن ها، همه نژادها، هم در زنان و هم در مردان ظاهر مي شود. افسردگي بيماري ساده اي نيست بلكه انواع گوناگون دارد به طوري كه در بعضي كسان به صورت هايي ظاهر مي شود كه ما عموماً آن ها را افسردگي نمي شناسيم. افسردگي پس از آنكه با موقعيت درمان شد غالباً باز مي گردد.
افسردگي مسايل گوناگوني به همراه دارد. غير از مسائل پزشكي و اندوه كه بسيار شايع است فرد مبتلا به افسردگي خود را در كارها مورد تبعيض و از نظر اجتماعي مطرود و حتي منفور خانواده خودش مي بيند. گاهي انزواي همراه افسردگي، بيماراني را كه وضعي درمان پذير دارند به دوري از ديگران يا موسسات يا به سوي مرگ سوق مي دهد. خبرهاي خوشي درباره افسردگي نيز وجود دارند؛ بيشتر انواع افسردگي قابل درمان اند. خبر خوش تر اين كه هر سال بر انواع درمان توفيق آميز افزوده مي شود. داروهاي جديد و درمان هاي بهتر كه سعي دارند مبتلايان را از انزوا خارج سازند، همه و همه تلاش هايي هستند براي كاهش سنگيني بار افسردگي بر دوش جامعه. Depression كه غالباً افسردگي باليني، اختلالات خلق و خوي يا اختلالات عاطفي ناميده مي شود، بيمار را دچار آشفتگي انديشه، آشفتگي عاطفي، تغيير رفتار و بيماري هاي جسماني مي كند.
011050.jpg

افسردگي باليني، از ديدگاه عملكردهاي اجتماعي بيش از ديگر بيماري هاي مزمن، بيمار را ناتوان مي كند. افسردگي كبير بيش از بيماري هاي مزمن ششي، التهاب مفصل و ديابت ناتوان كننده است. افسردگان يك نشانگان (Syndrom) يعني مجموعه اي از علامات مرضي (Symptoms) مختلف است. ملاك هاي تشخيص افسردگي عبارتند از:
۱- افسرده بودن خلق و خوي در بيشتر روزها، تقريباً هر روز.
۲ - كاهش آشكار علاقه يا ميل به همه نوع فعاليت در زندگي.
۳ - كاهش يا افزايش قابل توجه وزن بر اثر كاهش يا افزايش اشتهاي غذا خوردن.
۴ - بي خوابي يا پرخوابي در غالب شب ها.
۵ - افزايش يا كاهش اعمال رواني حركتي يا فعاليت هاي ذهني.
۶ - خستگي يا كاهش انرژي.
۶ - احساس بي ارزشي يا گناهكار بودن.
۸ - كاهش توان انديشيدن يا تمركز ذهن و تصميم گيري.
۹ - انديشيدن به مرگ (نه ترسيدن از آن) و به خودكشي بدون داشتن طرحي براي آن يا اقدام به خودكشي با طرحي از پيش ريخته.
داشتن حداقل ۵ علامت مرضي ياد شده براي ابتلاي به افسردگي كبير كافي است ولي علامات مرضي ۱ و ۲ بايد جزء آن ۵ علامت باشند. افسردگي نمي تواند واكنش معمولي مرگ يك عزيز باشد. همه افراد مبتلا به افسردگي همه علامات مرضي اين بيماري را ندارند و شدت علامات مرضي در افراد مختلف متفاوت است.
متاسفانه هيچگونه آزمون هورموني يا خوني يا پاسخي معين به نوع درمان براي تشخيص افسردگي وجود ندارد. آنچه وضع مبتلايان به افسردگي را پيچيده مي كند اين است كه براي درمان به پزشكان غيرمتخصص مراجعه مي كنند، حال آنكه بايد به روانپزشكان رجوع كنند. مثلاً به غيرروانپزشكان از درد بازگشتي، پشت درد، شكم درد، خستگي مزمن، بي خوابي يا سوءهاضمه خود گله مي كنند. معلوم شده است كه ۶۰ تا ۹۰ درصد مراجعه كنندگان به پزشك براي رفع «نشانگان روده تحريك پذير ـ اختلال بسيار شايع معدي روده اي كه خصوصيتش دفع مكرر مدفوع شل است ـ نيز به ناراحتي هاي مربوط به روانپزشكي كه عموماً افسردگي است مبتلا هستند.
غير روانپزشكان به راحتي اين علامات را اشتباهي مي گيرند. در گزارشي كه سال ۱۹۸۶ انتشار يافت گروهي از متخصصان دستگاه گوارش، متوجه شدند كه پزشكان غيرمتخصص تقريباً هميشه، افسردگي را ناديده گرفته و اختلال معدي روده اي تشخيص داده اند و به آزمون هاي غيرلازم و حتي جراحي دست زده اند. افسردگي اقسام گوناگون دارد، مثلاً افسردگي باليني به حالتي مي گويند كه علامات مرضي شديد دارد و به مدتي دراز باقي مي ماند و نياز به درمان دارد. شايع ترين نوع اين افسردگي، كبير است كه نوعي از آن افسردگي ماليخوليايي نام دارد كه علامتش بي علاقگي و بي توجهي به همه نوع فعاليت ها است و هيچ گاه از چيزي دلخوش نمي شود، حال آنكه بيشتر مبتلايان به افسردگي كبير معمولي گاهي شاد و دلخوش مي شوند و موقتاً فعال مي گردند.

علم
ادبيات
اقتصاد
ايران
جهان
ورزش
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  ايران  |  جهان  |  علم  |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |