سه شنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۳۸۲
شماره ۳۰۵۴- May, 20, 2003
ورزش
Front Page

مي خواهم رسول خادم بمانم
شوراي شهر تهران در تلاش است تا با مطالعه و بررسي دقيق بر وضعيت پراكنش جمعيتي در تهران و همچنين فراواني امكانات ورزشي فرهنگي، هنري و آموزشي در اين كلان شهر با اولويت بندي نواحي و مناطق براساس تنوع آسيب ها و آلودگي هاي
012130.jpg

اجتماعي در سياست گذاري هاي خود شرايطي را فراهم نمايد كه تخصيص بودجه و امكانات در تهران بزرگ مبتني بر نيازهاي علمي و واقعيت هاي اجتماعي باشد
عكس ها: محمدرضا شاهرخي نژاد
سكويي كه همراهي دل هاي مردم را با خود نداشته باشد گر چه به ظاهر بلندي و بالايي دارد اما بزرگي آن از سقف ارتفاع سكوي قهرماني فراتر نمي رود ماندگاري در دنياي قهرماني زماني معنا مي يابد كه از دل هاي مردم مدال خويش را دريافت كني
دنياي ورزش و دنياي سياست بارها و بارها به مرزهاي هم وارد شده اند .بسيار ورزشكاراني بوده اند كه بعد از دوران قهرماني سياست را تجربه كرده و آزموني ديگر را در اين عرصه پشت سر گذاشته اند.سياستمداران نيز بارها با ورزشكاران و قهرمانان ملي عكس يادگاري انداخته اند. بدون ترديد رسول خادم يكي از بهترين كشتي گيران تاريخ اين رشته ورزشي در ايران است. او در كلكسيون افتخاراتش چند مدال طلا، نقره و برنز آسيايي و جهاني در سه وزن مختلف دارد و سه سال يكه تاز مسابقات جهاني و المپيك بوده است.
اما چندي است كه رسول خادم را در كسوت ديگري به غير از ورزش هم ديده ايم. در انتخابات شوراي شهر تهران در روزهاي پاياني سال گذشته نام وي نيز در جمع كانديداهاي پرشمار شوراي اسلامي شهر تهران مطرح شد. پس از اعلام قطعي ليست برگزيدگان، رسول خادم جزو ۱۵ نفر اصلي شوراي اسلامي شهر تهران قرار گرفت و چند روزي است كه كار رسمي وي و همقطارانش آغاز شده است. به بهانه حضور وي در شوراي شهر گفت وگويي با وي انجام داده ايم كه از نظرتان مي گذرد.
• • •
• آقاي خادم، شما در حال حاضر روزي چقدر فرصت پرداختن به ورزش داريد؟ اصلاً گرفتاري هاي شوراي شهر مجال ورزش كردن به شما مي دهد؟
در حال حاضر زماني مناسب و مشخص براي ورزش كردن نمي يابم. از حدود ۶ ماه گذشته سر و كله زدن من با ورزش مقطعي و شايد بتوان گفت بي برنامه بوده است.
البته ضرب خوردگي هاي فراوان دوران قهرماني در ورزش از ديسك كمر تا سياتيك، آسيب هاي زانو، گردن و كتف هر لحظه كه بيشتر از ورزش دور مي شود بهتر خود را نمايان مي سازد.مطمئناً افرادي مثل من اگر از ورزش به طور كامل جدا شوند خيلي سريع تر از زماني كه گمان مي كنيم غزل خداحافظي را خواهند خواند.
• شايد كمتر كسي بود كه از ديدن نام رسول خادم در ليست كانديداهاي شوراي شهر تعجب نكند. چه انگيزه اي باعث شد شما به صحنه انتخابات شوراها وارد شويد؟ آيا برنامه از پيش تعيين شده اي داشتيد؟
برنامه ريزي خاصي براي اين كه وارد شورا شوم نداشتم. وقتي اصرار جمعي از دوستان كه در فعاليت هاي هنري، اجتماعي چند سالي با ايشان همكاري داشته ام موجب شد كه در مهلت آخر ثبت نام كنم، باز هم با توجه به شرايط و وضعيت نامشخصي كه در جريان پردازي هاي سياسي مشاهده مي گردد گمان نمي كردم بتوانم خود را ملزم به حضور در انتخابات نمايم و حتي تصميم بر انصراف نيز داشتم. اما بالاخره اصرار جمعي از افراد آگاه و سالم كار خود را كرد و حضور در انتخابات را پذيرفتم.برخي از جريان هاي سياسي هم كه به هر حال در چند سال گذشته از پشتوانه هاي خاص مردمي برخوردار بودند محبت داشتند و نام مرا در ليست هاي خود قرار دادند وگرنه شخصاً نه ستادي داشتم و نه فعاليت هاي تبليغي خاص، البته پيشكسوتان ورزش و اهالي كشتي و همچنين برخي از شخصيت هاي فرهنگي و دانشگاهي با پيگيري هاي خود جهت اطلاع رساني به مردم مانند هميشه مرا شرمنده نمودند.
• قطعاً ريسك حضور شما در انتخابات شوراي شهر مشهد كمتر از تهران بود. چطور شد كه در تهران كانديدا شديد؟
ارتباط من با مردم به گونه اي بوده است كه هيچ گاه نتوانستم در مقابل مهر و عطوفت بي شائبه آنان خود را متعلق به منطقه اي خاص بدانم و ببينم. ضمن علاقه وافري كه نسبت به شهر مشهد و شهروندان عزيز مشهدي داشته و دارم، بر اين باور بوده ام كه اگر قابل و لايق خدمتگزاري به مردمي چنين بزرگوار باشم و اين امكان خدمتگزاري مقبول و مورد پسند مردم گردد، مرزهاي منطقه اي در اين گزينش آنچنان استوار نخواهد بود و اين تجربه اي است كه طي سال ها فراز و نشيب زندگي در ميان مردم در تمام لحظات پيروزي و شكست درك نموده ام.
آيا خود را نماينده قشر ورزشكار در شوراي شهر مي دانيد؟
نه تنها من بلكه تمامي اعضاي ديگر شورا بايد خود را نماينده دختر و پسر، ورزشكار و ورزشدوست، بزرگسال و خردسال، مرد و زن و حتي مسلمان و غيرمسلمان ساكن در شهر تهران بدانند. خدمتگزاري با لحاظ حوزه وظايف اعضاي شوراي شهر به گونه اي است كه موظف به پرداختي ساختاري نسبت به موضوعات و مسائل شهر تهران مي باشند و چون بايد يك مجموعه را به لحاظ مغزافزاري، نرم افزاري و سخت افزاري مورد مطالعه قرار دهند، هر حركتي اصولي و كارشناسانه ايشان عموم مردم را با لحاظ نسبت هاي متفاوت درون جمعيتي در بر مي گيرد. يكايك اعضاي شوراي شهر بايد پاسخگوي افرادي كه براساس اعتقاد ديني و يا مسئوليت ملي در انتخابات شركت نموده اند و افرادي كه با عدم حضور خود در انتخابات خودآگاهي را نوعي ديگر پيام رساني نموده اند باشند.
شايد تخصص هاي مختلف تك تك افراد حاضر در شوراي شهر امكان اثر گذاريشان را در حوزه هايي خاص بيشتر نمايد اما اين به معني توجه و يا نمايندگي قشري ويژه نيست. يكايك اعضاي شوراي شهر در مقابل تمامي گره هاي فراوان امروز تهران بزرگ كه بعضاً پيوند خورده با معضلات كلان مملكتي نيز است مسئول هستند. لازمه حضور مثبت و خادمانه اين اعضا ارزيابي صحيح از مشكلات، نظريه پردازي واقع بينانه و تعامل و همكاري اثباتي با ديگر دستگاه هاي اجرايي در جهت پياده نمودن طرح هاي خود است.
• رويه شما در شوراي شهر به كدام سمت و سو گرايش دارد، سياسي، ورزشي، اجتماعي و...؟
شوراي شهر مجموعه و نهادي مردمي است كه به عقيده من كاركرد اجتماعي آن شاخص ترين كاركرد آن است و مسائل مختلف فرهنگي، عمراني، بهداشتي، خدماتي، رفاهي، ورزشي و. . . را مي توان با رهيافتي اجتماعي و جامعه شناختي در بستري اصولي و آگاهانه هدايت كرد.
بنده هيچ گاه حتي در دوراني كه به طور جدي با ورزش قهرماني درگير بودم نتوانسته ام ورزش را تنها از زاويه و ديدگاه ورزشي صرف مورد توجه قرار دهم. بلكه به عقيده من ورزش به خصوص در جامعه اي با سوابق اجتماعي و فرهنگي ايران مقوله اي تربيتي است كه اين شاخصه را با نظام تربيتي جامعه و ساماندهي فرهنگي و اجتماعي، پيوند مي دهند. اين كه بخواهيم ورزش را موضوعي جداگانه از ديگر موضوعات اجتماعي، سياسي يا فرهنگي بدانيم نگاه عالمانه اي نخواهد بود. بيشتر عوامل شكاف زا در حوزه فرهنگ و جامعه زماني داراي اقتدار و اثرگذاري مي شوند كه جريان هاي فرهنگ ساز، الگوپرور و تربيتي يك اجتماع را از انسجام و همراهي با يكديگر از مبنايي قانونمند و مقبول جامعه فاصله بياندازند و جامعه را دچار سرگرداني و يا به روايتي آنومي بنمايند، امروز هيچ تفكر منبسط و عميقي نمي تواند گره هاي زيرين ورزش، فرهنگ، سياست، اقتصاد و جامعه را در تدبير و طراحي هاي پايه اي و اصولي خود ناديده بگيرد.
• به نظر شما شوراي شهر بهتر است كداميك از مقوله هاي ورزش را بيشتر مدنظر قرار دهد، قهرماني يا همگاني؟
012135.jpg

نگاه شوراي شهر به ورزش بايد بر پايه توسعه ورزش همگاني و تعميم ورزش در جهت جذب اقشار مختلف در رده هاي سني متفاوت باشد. سالم سازي، نشاط آوري و ايجاد شادابي اجتماعي توام با كاهش اضطراب ها و استرس هاي روحي و رواني در جامعه محصول توجه كارشناسانه به موضوع فوق است. چنين حركت اصولي كه امكان رشد و توسعه كمي و كيفي ورزش را با اتكا به زيرساخت هاي فرهنگي ورزشي فراهم مي كند، ارتقاي كمي و كيفي در ورزش قهرماني را نيز فراهم مي نمايد. از آنجا كه كليه كشورهاي صاحب ورزش حتي سيستم هاي كشف و جذب حوزه قهرماني خود را بر پايه توسعه بستر عموميت بخشي به ورزش استوار مي سازند، لازم است براساس ديدگاهي قاعده مند به بحث مذكور، نهادها و ارگان هاي مرتبط با سيستم قهرماني، سيستم توسعه ورزش همگاني و حتي سيستم نظام تربيتي جامعه، با تعريفي مشخص مسئوليت هاي شفاف و به لحاظ اجرايي الزام آور را در سازماندهي تشكيلات خود عهده دار گردند.
• چگونه مي توان از تشكيل باشگاه هاي ورزشي به عنوان يك نهاد مردمي و عامل اصلي شكوفايي ورزش حمايت كرد؟
تشكيل باشگاه هاي فرهنگي ورزشي، امكانات اقتصادي، علمي، آموزشي و تداركاتي خاص خود را مي طلبد كه هنوز چنين نهادي به طور مشخص در مجموعه هاي دولتي و غيردولتي ايران از تعريفي متعارف برخوردار نيست.
اين كه بايد باشگاهي فرهنگي ورزشي وجود داشته باشد كه به عنوان ابزارهاي جدي در سالم سازي اجتماع و تقليل و كنترل آسيب هاي اجتماعي عمل نمايد، غيرقابل ترديد است. ولكن تشكيل چنين نهادهايي، حمايت ها و امكانات خاص خود را مي طلبد تا ضمن توسعه آگاهانه نسبت به سياست هاي اصلي داخلي اين باشگاه ها در زمينه هاي فرهنگي و ورزشي و همچنين پشتوانه اقتصادي آنان نظارت و حمايت كامل صورت پذيرد.
• از برنامه هايتان در زمينه فرهنگي، ورزشي براي ابرشهر تهران بگوييد؟
شوراي شهر تهران در تلاش است تا با مطالعه و بررسي دقيق بر وضعيت پراكنش جمعيتي در تهران و همچنين فراواني، امكانات ورزشي، فرهنگي، هنري و آموزشي در اين كلان شهر با اولويت بندي نواحي و مناطق براساس تنوع آسيب ها و آلودگي هاي اجتماعي در سياست گذاري هاي خود شرايطي را فراهم نمايد كه تخصيص بودجه و امكانات در تهران بزرگ مبتني بر نيازهاي علمي و واقعيت هاي اجتماعي باشد. به طور قطع هدايت امكانات و تسهيلات ورزشي و فرهنگي در جهت عموميت بخشي و جذب گروه هاي مختلف فرهنگي و اجتماعي چه به لحاظ طبقاتي و چه از لحاظ سني خواهد بود. در صورت اعمال اين سياست از دل اين جذب وسيع حتي در شرايطي نسبي ارتقاي ورزش قهرماني را نيز شاهد خواهيم بود.
• سال هاي زيادي از عمر شما در عرصه مسابقات كشتي گذشته است. فكر مي كنيد تا چه حد تجربيات سال هاي قهرماني در عرصه سياست كارآيي خواهد داشت؟
در عالم كشتي آموخته ام كه انديشيدن، تحمل، قاعده مند بودن و مردانه مبارزه كردن شايد تعداد صعود به سكوهاي قهرماني را گاهي نسبت به حقيقت شايستگي هاي يك فرد كاهش دهد اما اوج گيري ظاهري را از بي محتوايي و ناپايداري هايي كه فراوان شاهد آن هستيم رها مي سازد.
سكويي كه همراهي دل هاي مردم را با خود نداشته باشد گر چه به ظاهر بلندي و بالايي دارد و قابل احترام است، اما بزرگي آن از سقف ارتفاع سكوي قهرماني فراتر نمي رود. ماندگاري در دنياي قهرماني زماني معنا مي يابد كه از دل هاي مردم مدال خويش را دريافت كني نه از دست...
به اعتقاد من شورا و يا هر عرصه ديگري كه مجال امتحان و پاسخگويي به مردم را فراهم مي كند نيز زماني قابل اعتنا و صاحب اصالت است كه تنها خود را در مقابل آحاد مردم مسئول بداند و نيز در مقابل خداي مردم جوابگو. شايد در روزگار هميشه ناجوانمرد عالم سياست حفظ چنين اعتقاداتي تاوان ها و هزينه هاي سنگيني داشته باشد و اصلاً كمتر وجودي را مي بينم كه حضورش در اين عرصه ها او را از ميان مردم جدا نكرده و عادت خرقه پوشي مسئول بودن را چون ديداري ميان او و مردم قرار نداده باشد اما به قول حافظ:
حافظ آن خرقه بيانداز مگر جان ببري
كاتش از خرقه سالوس و كرامت برخاست
• برنامه آينده رسول خادم چيست، نمايندگي مجلس، رياست جمهوري يا...؟
رسول خادم مي خواهد فقط همان رسول خادم بماند. در اين رسول خادم بودن كه خودش بيش از همه نواقص و كوچكي هاي فراوانش را درك مي نمايد و بدان واقف است محبت خالصانه و عطوفتي بي واسطه از مردمي را مي توان درك كرد كه عليرغم دردها و مشكلات فراواني كه امروز لحظه به لحظه فكر و روحشان را آزار مي دهد لحظاتي را در برخوردهايي سراسر صميميت با او سپري مي كنند. به طور قطع رسول خادم هيچ كس جز رسول خادم نخواهد بود و نيز نمي خواهد كه باشد و در هر مقام و جايگاهي افتخار خدمت گزاري به مردم را بيابد، كوچكي هميشگي خود و بزرگواري مستمر مردم را فراموش نخواهد كرد.
به قول فروغ فرخ زاد:
آري آغاز دوست داشتن است
گرچه پايان راه ناپيداست
من به پايان دگر نينديشيم
كه همين دوست داشتن زيباست

ورزش و سياست
تاريخچه ورزش و سياست - ۲

سهيلا قاسمي
ورزش و فاشيسم
ابزارگرايي ورزش با روي كار آمدن دولت هاي توتاليتر به اوج مي رسد. فاشيسم ايتاليا اين ابزارگرايي را با افراط در فوتبال آغاز كرد. همچنان كه اينياسيو رامونه، سردبير لوموند ديپلماتيك مي گويد فاشيست ها فكر مي كنند كه فوتبال امكان مي دهد جمعيت قابل توجهي در اين فضاي موافق گرد هم آيند، فشار بسياري تحمل كنند و غليان هاي ملي و احساسات جمعي بسياري به وجود آورند. رژيم فاشيست به ورزشكاران ايتاليايي امكان مي دهد در صحنه هاي بين المللي حاضر شوند. در سال هاي دهه ۲۰ و ،۳۰ استاديوم هايي در تمامي ايتاليا ساخته شدند. به عنوان مثال بنيتو موسوليني استاديومي با نام خود در تورين ساخت كه ظرفيت پنجاه هزار نفر داشت.
نقطه اوج اين مسئله سال ۱۹۳۴ و زماني بود كه ايتاليا دومين جام جهاني فوتبال را سازماندهي كرد و براي تبليغ آن تصوير فوتباليستي با دست هاي باز را طراحي كرد.
رئيس فدراسيون فوتبال ايتاليا به نام ژنرال واكارو اعلام كرد كه هدف نهايي اين سازماندهي نشان دادن ايده آل فاشيسم ورزشي در سراسر جهان است. ايتاليا قهرمان اين جام شد. پس از اين پيروزي روزنامه ايل مساجرو نوشت: «با افراشته شدن پرچم سه رنگ ايتاليا در بالاترين نقطه استاديوم، مردم احساس مي كردند كه در زيباترين ورزش جهان از همه دنيا پيشي گرفته اند و در اين لحظه بود كه پيروزي بزرگ آنها كه ثمره تلاش زيادشان بود، موجب شد كه نسبت به رهبرشان اداي قدرشناسي كنند. به نام موسوليني تيم ما در فلورانس، مادريد و رم به نبرد پرداخت تا عنواني جهاني را فتح كند. »
نازيسم به تقليد از رژيم موسوليني پرداخت. به زودي هيتلر هم متوجه منافعي شد كه ورزش مي توانست برايش به ارمغان آورد. او در «نبرد من» مي نويسد: «ميليون ها نفر به سمت ورزش كشيده مي شوند. اين احساس با عشق به وطن همراه است. اين روحيه تهاجمي ورزشي مي تواند طي دو سال تغيير شكل داده و به يك ارتش كامل تبديل شود. » سازماندهي بازي هاي المپيك ۱۹۳۶ در آلمان صورت گرفت (اين تصميم پيش از به قدرت رسيدن هيتلر گرفته شده بود). نازي ها از اين فرصت غيرمنتظره استفاده كردند (در شرايطي كه آلمان در عرصه بين المللي منزوي شده بود) تا قدرت ايدئولوژي خود را به همگان نشان دهند. فانك، دستيار كوبلز مي گويد: «بازي هاي المپيك فرصتي براي تبليغ به دست مي دهند كه هيچ فرصتي در تاريخ جهان امكان آن را فراهم نكرده است. » بازي هاي المپيك برلين موفقيتي بين المللي بود كه به رژيم نازي امكان داد قدرت خود را به واسطه جشن هاي باشكوه و پيروزي هاي متعدد ورزشكاران آلماني به معرض نمايش بگذارد. اين موفقيت مقدمه فتح هاي نظامي او شد.

ورزش به عنوان ابزار
پس از جنگ جهاني دوم، شكست فاشيسم و نازيسم به منزله پايان ابزارگرايي ورزشي نبود. از سال ،۱۹۴۸ اريك هونكر كه در آن زمان دبير كل حزب كمونيست RDA بود، اعلام كرد: «ورزش فقط هدفي براي خودش نيست و وسيله اي است براي رسيدن به اهداف ديگر». ورزش همانند طبلي پرطنين براي قدرت هاي بزرگ است و به دولت هاي بسياري امكان مي دهد تا به مشهوريت در عرصه هاي بين المللي دست يابند. همچنين با افزايش پوشش رسانه اي ورزش، سياسي شدن آن نيز بيشتر شده است.
كشورهاي بلوك شرق و روسيه نيز از ورزش و موفقيت هاي ورزشي به عنوان ابزار استفاده مي كردند. اين پيروزي هاي ورزشي زمينه موفقيت هاي بزرگ تري بودند. حزب هاي جوانان تاسيس شدند و نبردهاي ورزشي اي ترتيب دادند كه به منزله تبليغي عظيم بودند. به گفته اينياسيورامونه رژيم هاي استاليني از تسليم شدن در برابر بدترين انتخاب ها ترديدي به خود راه نمي دادند: رام كردن، تطبيق با شرايط و دوپينگ براي قهرمان پروري و برافراشتن پرچم هاي سياسي خود اصلي ترين هدف آنها از پرداختن به ورزش بود. پس از بازي هاي المپيك مونيخ در سال ،۱۹۶۲ پراوادا نوشت: «پيروزي هاي بزرگ اتحاديه شوروي و كشورهاي دوست و برادر دليل روشني هستند بر اين ادعا كه سوسياليسم سيستمي است كه با فعاليت هاي جسمي و روحي بشر كاملاً انطباق دارد. »
اتحاديه جماهير شوروي و آمريكا در شرايط جنگ سرد به كمك ورزشكاران نوعي جنگ به راه انداختند. جرارد فورد رئيس ايالات متحده آمريكا در سال ۱۹۶۴ اهداف آمريكايي را به اين شكل بيان كرد: «آيا توجه كرده ايم كه رقابت هاي پيروزمندانه با ساير ملت ها تا چه حد اهميت دارند (. . . ) آمريكايي ها با توجه به رهبر بودنشان بايد جايگاهشان را به دست آورند (. . . ) با توجه به آنچه كه ورزش به دولت ها عرضه مي دارد، يك موفقيت ورزشي مي تواند براي ملت ها به منزله يك پيروزي نظامي باشد. » جزيره كوچك كوبا هم منافع سياسي و ايدئولوژيكي ورزش را درك كرده است موفقيت كوبايي ها در عرصه هاي مختلف ورزشي مي تواند نمايشي از رژيم فيدل كاسترو در برابر تحريم هاي آمريكا باشد.

روشي براي رسيدن به شهرت
شركت در مسابقات مهم و مهم تر از آن سازماندهي يك رويداد ورزشي در سطح بين المللي (مثل بازي هاي المپيك يا جام جهاني فوتبال) مي تواند به رژيم هاي ديكتاتور و مستبد امكان دهد تا به نوعي مشروعيت يابند.
آرژانتين ژنرال ويدلا با سازماندهي جام جهاني ۱۹۶۸ توسط جامعه جهاني به رسميت شناخته شد. بازي هاي المپيك مونيخ ۱۹۶۲ هم به ويلي براندت و سوسيال دموكرات ها امكان داد تا به كمك بازي هاي برلين، آلماني دموكراتيك و به دور از شياطين سابق آن را پيش برانند. نمونه ديگري نيز كه ذكر آن لازم به نظر مي رسد مسئله آفريقاي جنوبي است كه در سال ۱۹۹۶ براي اولين بار جام ملت هاي آفريقا را ميزباني كرد. هدف آنها اين بود كه به جامعه آفريقا ملحق شوند. حسن دوم با نااميدي بسيار كوشيد تا يك جام جهاني فوتبال را ميزباني كند. مراكش هم كه در تلاش بود رهبري جهان عرب را به دست بگيرد، ميزباني رويدادهاي مهمي مثل بازي هاي مديترانه اي يا بازي هاي اتحاديه اعراب را سازماندهي كرد. در هر رويداد مهم ورزشي كه شكل مي گيرد، كشورهاي متعدد و در اصل قدرت هاي بزرگ و دولت هايي كه مي خواهند خود را اثبات كنند، نامزدي خود را اعلام مي كنند و تسليم نبردي واقعي مي شوند.

حاشيه ورزش

• مناظره يا. . .
اكبر غمخوار، مديرعامل باشگاه پيروزي آمادگي خود را براي انجام مناظره اي با امير عابديني مديرعامل سابق باشگاه پيروزي در محل خبرگزاري دانشجويان ايران اعلام كرد. به گزارش ايسنا، اكبر غمخوار عصر يكشنبه طي تماس تلفني با خبرگزاري دانشجويان ايران، آمادگي خود را براي برگزاري اين مناظره اعلام كرد. امير عابديني نيز در گفت وگويي كوتاه با ايسنا، پيشنهاد مديرعامل باشگاه پيروزي (پرسپوليس) مبني بر انجام مناظره در محل دفتر خبرگزاري دانشجويان ايران را پذيرفت كه براين اساس و با موافقت طرفين اين مناظره طي هفته آينده در محل اين خبرگزاري برگزار خواهد شد.

• حضور مشترك كره شمالي و جنوبي در المپيك ۲۰۰۴ آتن
دو كشور كره شمالي و جنوب قصد دارند كه در رقابت هاي المپيك سال آينده در آتن، با تيمي مشترك در صحنه ظاهر شوند. در حال حاضر مسئولان فدراسيون هاي ورزشي دو كشور، در مادريد مشغول انجام مذاكرات با اعضاي كميته بين المللي المپيك هستند. جالب توجه اين كه كره شمالي و جنوبي درصددند كه در رشته هاي تيمي نيز از جمله فوتبال، بسكتبال و يا تنيس روي ميز، با چهره اي مشترك وارد ميدان شوند.

• استاد در راه شاگرد
مسابقات وزنه برداري قهرماني پيشكسوتان ايران كه در مجموعه ورزشي ۲۲ بهمن شيراز جريان دارد، عصر روز شنبه پيگيري شد و چند ركورد جديد جهاني ديگر از سوي وزنه برداران كشورمان به ثبت رسيد.در پيكارهاي عصر روز شنبه كرامت اولاد وطن از اردبيل در دسته ۸۵ كيلوگرم رده سني ۴۹-۴۵ سال با حد نصاب مجموع ۵/۲۵۲ كيلوگرم ركورد جديدي به نام خود ثبت كرد. ركورد جهاني اين دسته با ۲۳۵ كيلوگرم در اختيار اين وزنه بردار آمريكايي بود كه در رقابت هاي وزنه برداري پيشكسوتان جهان در سال ۲۰۰۲ در ملبورن استراليا به ثبت رسيده بود. اولاد وطن ۵/۱۶ كيلوگرم ركودشكني كرد. اولاد وطن اولين مربي رضازاده است. علي نقي ربيعي وزنه بردار استان فارس در پيكارهاي دسته ۵۶ كيلوگرم رده سني ۴۰ تا ۴۴ سال با رسيدن به حد نصاب مجموع ۱۹۰ كيلوگرم، ۵/۲ كيلوگرم ركورد جهاني اين دسته را كه در اختيار يك وزنه بردار آلماني بود، بهبود بخشيد. لهراسب بهروزي از فارس و حبيب جعفرزاده از تهران در دسته ۸۵ كيلوگرم رده سني ۴۰ تا ۴۴ سال با دست يافتن به حد نصاب هاي مجموع ۵/۲۶۶ و ۲۶۵ كيلوگرم به ترتيب ۲۰ و ۵/۱۶ كيلوگرم ركورد جهاني اين دسته را كه در اختيار وزنه برداري از اوكراين بود، ترقي دادند. اردشير شمسي وزنه بردار اهل خوزستان در دسته ۹۴ كيلوگرم رده سني ۴۵ تا ۴۹ سال در حركت دو ضرب اين دسته با زدن وزنه ۵/۱۵۲ كيلوگرم، ۵/۱ كيلوگرم ركورد جهاني اين حركت را كه در اختيار وزنه برداري از اوكراين بود، شكست. رمضان شيرخاني وزنه بردار دسته ۶۹ كيلوگرم رده سني ۵۹-۵۵ كيلوگرم با حد نصاب مجموع ۱۹۰ كيلوگرم، ۵/۲ كيلوگرم ركورد جهاني اين دسته را كه در اختيار وزنه برداري از استراليا بود، ترقي داد.

• باز هم سعد قذافي
«سعدي معمر قذافي» فرزند رهبر ليبي اعلام كرد: قصد دارد خود را براي رياست كنفدراسيون فوتبال آفريقا نامزد كند. به گزارش روز يكشنبه تلويزيون قطر، وي در گفت وگو با خبرگزاري فرانسه افزود: من اين موضوع را با روساي فدراسيون هاي كشورهاي مختلف اين قاره در ميان گذاشته ام و اكثر قريب به اتفاق آنان ضمن استقبال، در انتخابات آتي قول حمايت از من را داده اند. انتخابات رياست كنفدراسيون فوتبال آفريقا در حاشيه جام ملت هاي اين قاره در سال ۲۰۰۴ در تونس برگزار خواهد شد. «اسماعيل بوتو» از كشور بوتسوانا تاكنون تنها نامزدي است كه براي شركت در انتخابات كانديدا شده است و تاريخ ثبت نام در سپتامبر سال جاري به پايان مي رسد. در حال حاضر «عيسي حياتو» از كامرون رياست كنفدراسيون فوتبال قاره سياه را به عهده دارد.

• مرگ بر اثر انفجار
در حادثه عمليات انتحاري جمعه شب گذشته هتلي در شهر دارالبيضاء مراكش، بازيكن سابق تيم فوتبال رجاي كازابلانكا هم در ميان كشته شدگان ديده شده است. به گزارش خبرگزاري فرانسه از كازابلانكا «عبداللطيف بغار» بازيكني است كه در اين حادثه در دم جان سپرد. عبداللطيف بغار در سال هاي ۱۹۶۶ و ۱۹۸۲ همراه با تيم رجاي كازابلانكا به مقام قهرماني جام حذفي باشگاه هاي مراكش رسيد.

• كان همچنان پرطرفدار
به دنبال اعلام تمايل «اوليور كان» دروازه بان تيم فوتبال بايرن مونيخ به ترك اين تيم، «اولي هوينس» مديرعامل باشگاه هم مخالفت خود را با اين تصميم بازيكنان اعلام كرد و گفت كه به هيچ قيمتي اجازه ترك او را از تيم نمي دهد. به گزارش خبرگزاري فرانسه از مونيخ، هوينس شنبه شب در حاشيه ديدار تيم هاي بايرن مونيخ ـ اشتوتگارت در هفته سي و سوم مسابقات قهرماني باشگاه هاي آلمان، در خصوص موضوع علاقه اوليور كان براي ترك بايرن مونيخ گفت: كان تا سال ۲۰۰۶ با بايرن قرارداد دارد و من با او راجع به هر موضوعي حاضر به مذاكره هستم به جز انتقال. اوليور كان با بايرن مونيخ تا تاريخ ۳۰ ژوئن ۲۰۰۶ قرارداد دارد و باشگاه به او پيشنهاد كرده است كه بعد از پايان اين مدت، در كادر تشكيلاتي تيم مشغول به كار شود. كان ۳۳ ساله جمعه گذشته مطرح كرده بود كه تا قبل از به سر آمدن مدت قراردادش بايرن را ترك خواهد كرد. او گفته بود: تصورم اين است كه به هر آنچه كه مي خواستم رسيده ام و ديگر فكر مي كنم جايي براي پيشرفت بيشتر ندارم. متعاقب اين اعلام، كارل هاينتس رومنيگه رئيس باشگاه هم مخالفت خود را با خواست كان براي ترك تيم اعلام كرد و گفت كه به هيچ قيمتي حاضر به فروش دروازه بان ارزشمند خود نيست. رومنيگه گفته بود كه حتي اگر ۱۵ پيشنهاد جالب توجه هم دريافت كند، كان را نخواهد فروخت. كان پيش از اين هم به شماره ۱۶ مه نشريه بيلد آلمان گفته بود: من در بايرن مونيخ به همه افتخارات ممكن رسيده ام و ديگر انگيزه اي براي پيشرفت بيشتر در خود نمي بينم. كان سال گذشته عنوان بهترين دروازه بان جهان را از سوي فدراسيون بين المللي فوتبال «فيفا» دريافت كرد.

|  ادبيات  |   اقتصاد  |   ايران  |   جهان  |   زندگي  |   ورزش  |
|  هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |