پنج شنبه ۱ خرداد ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۰۵۶
آب؛ بهانه اصلي حمله به عراق
نفت جديد
002335.jpg
مترجم: اميرحسين ملكوتي
در حالي كه هنوز بيشترين تمركز خبري رسانه هاي مختلف بر جنگ عراق و اتفاقات پس از آن است، به نظر مي رسد كه دنيا بيشتر از موضوع عراق و اخبار آن، بايد متوجه برخوردهايي باشد كه بر سر آب در حال شكل گيري است، برخوردهايي كه كم كم در حال شكل دادن جنگ آب هستند.
گوينده يكي از شبكه هاي تلويزيوني آمريكا مي گويد: «در اولين لحظات تهاجم آمريكا به عراق كه من وقت سرخاراندن نداشتم يكي از اهداف كليدي اين تهاجم اجتناب از آسيب رسيدن به زيرساخت هاي عراق بود چرا كه پس از پايان جنگ مي بايست اداره اين كشور را ظرف چند روز در اختيار بگيريم».
جورج دبليو بوش بسيار دقت مي كند تا از گفتن اين گونه مطالب اجتناب كند. اين امر به اين دليل است كه آنها مدعي هستند اين يك جنگ با هدف آزادسازي و نجات مردم عراق از دست ديكتاتور عراق بوده نه جنگي براي غلبه كردن و سلطه طلبي. پرچم هاي آمريكايي برافراشته بر فراز خاك تصرف شده عراق به سرعت به دليل ترس از اين كه از اين جنگ به جنگ سلطه تعبير شود، پايين آورده شدند. اما در پشت پرده اين اطمينان خاطر مبهم از استقلال مشروط عراق، هيچ بحث حقيقي در مورد استراتژي خروج از عراق وجود ندارد. دليل اين امر هيچ چيز نيست جز اين كه عراق به يك مستعمره دائمي آمريكا تبديل شود.
به راستي چرا دولت بوش به دنبال اشغال و تصرف نامحدود كشوري است كه از نظر مالي و انساني شكسته شده است؟ به غير از استدلال ضرورت خلع سلاح و تروريست به حساب آوردن عراق، حضور و سلطه دائمي در عراق به محض پيروزي سه مزيت استراتژيك، عمده و مهم را در پي دارد. اول اين كه ايالات متحده، آشكارا از كنترل منابع نفت عراق كه تخمين زده مي شود دومين منبع بزرگ در دنيا است سود مي برد. اين امر با قرار گرفتن دلار در كنار نوسان هاي روبه افزايش يورو، به حمايت از ترازهاي تورم داخلي پايين آمريكا كمك مي كند و سود مضاعفي به ايالات متحده مي رساند. دستيابي به اين مورد آشفتگي كمپاني هاي نفتي آمريكا را با بستن قراردادهاي پرمنفعت براي بازسازي عراق پس از جنگ برطرف مي كند و آمريكا تا زماني كه ذخاير و داشته هاي فرهنگي و اجتماعي عراق را كاملاً به چپاول ببرد، وزارت نفت عراق را تحت سلطه دارد. مزيت دوم اين سلطه اين است كه با كاهش دادن حضور پرخرج و بحث برانگيز در عربستان سعودي، نيروي نظامي آمريكا مي تواند در پايگاهي دائمي در عراق مستقر شود و اين امر به ايالات متحده اجازه مي دهد تا براي تحت نفوذ قرار دادن تمام منطقه خصوصاً ايران و سوريه برنامه ريزي كند.
دليل سوم كه كمتر مورد بحث قرار گرفته و شايد تنها دليلي است كه پتانسيلي عظيم براي به وجود آوردن خطري بين المللي داشته، عبارت است از توان بيش از حد ديگر منبع طبيعي عراق يعني «آب».
براي سال ها تركيه، سوريه و عراق براي دسترسي به آب رودخانه هاي دجله و فرات كه به گفته كتاب هاي مقدس شاهرگ هاي تغذيه باغ عدن (بهشت) مي باشند به منازعه پرداخته  اند. حوزه هاي مياني و پاييني اين دو رودخانه عموماً گسترده ترين اكوسيستم هاي زمين مرطوب را در خاورميانه شامل مي شوند. سدسازي و پروژه هاي آبياري هر سه اين كشورها، همسايگانشان را به كاهش منابع آب تهديد مي كند. كنترل مستقيم بر آب سراسر عراق به عنوان اهرمي مؤثر در مقابل رقابت كنندگان بر سر اين منابع عمل مي كند. حتي آب هاي احتكار شده عراق مي توانند به سمت هم پيمان كم آب ايالات متحده يعني «اسرائيل» منحرف شوند.
«گزارش توسعه جهاني آب» سازمان ملل كه در ماه فوريه منتشر شد نخستين گزارشي است كه كاهش تدريجي منابع آب جهان را ارزيابي مي كند. همان گونه كه گزارش شده كمبود جدي و جهاني آب در چند دهه آينده پيش بيني مي شود.
زماني كه چهل درصد از مردم زمين در حال حاضر به آب سالم وكافي دسترسي ندارند، تا سال ۲۰۲۵ كمبود آب بر ۷ ميليارد نفر از ۳/۹ ميليارد نفر جمعيت آن زمان تأثيرگذار خواهد بود. در گزارشي كه در اوايل ماه مارس در سازمان جهاني آب در كيوتو ارائه شد در جايي ميخائيل گورباچف خاطرنشان كرده است «آب حق لاينفك بشر است، آب زندگي است»، اما به نظر مي رسد هم اكنون ارتش ها تنها براي رسيدن به اين حق ويژه نمي جنگند، بلكه براي انكار كردن و زير پا گذاشتن اين حق ديگران مي جنگند.
در تمام تاريخ اغلب آب منبعي بوده كه در جنگ ها جست وجو مي شده است. بعضي جنگ هاي قبيله اي براي حفاظت از چاه هاي آب بوده اند و برخي جنگ هاي بزرگتر براي عبور از بنادر كشتيراني رخ داده است. براي اولين بار در تاريخ مدرن شاهد آن هستيم كه جنگي بر سر آب و نيروي سياسي آن رخ مي دهد. جنگ عراق يك نمونه زيركانه از اين نوع است. چرا كه اهميت جنبه هاي مربوط به آب اين جنگ با بحث هاي نفت، اسلحه و كشتار جمعي در سايه قرار گرفته است. اما آب به طور فزاينده اي به يك نقطه اشتعال براي جنگ و منازعه تبديل شده است.
گزارش سازمان ملل ۳۷ برخورد بين المللي بر سر آب را در ۵۰ سال گذشته نشان مي دهد. منطقه خاورميانه مانند يك بشكه باروت كاملاً براي چنين برخوردهايي آماده است. سپتامبر گذشته اسرائيل از جنگ با لبنان بر سر طرح هايي براي منحرف كردن يك انشعاب از رودخانه «حصباني» در جهت تأمين آب ۲۰ روستاي جنوب لبنان خبر داد. اين رودخانه ۲۰ درصد آب درياچه «جليله» مهمترين منبع آب شيرين اسرائيل را تأمين مي كند.
هند و پاكستان، كشورهايي با تاريخ و سابقه طولاني در خصومت هاي دوجانبه، در مورد حقوق استفاده از آب در چند دهه به مجادله پرداخته اند.
در سال ۱۹۶۰، اين دو كشور پيمان نامه اي بستند كه هنوز هم حقوق مقتضي استفاده از آب حوزه رودخانه اي «ايندوس» را مشخص مي كند. هنوز در شهرهاي بزرگ هند كمبود آب گاهي چنان شديد است كه عمليات هاي تبهكارانه براي دسترسي غيرمجاز به شاخه مركزي و اصلي آب اتفاق مي افتد. زماني كه تنش هاي بين قدرت هاي هسته اي جنوب آسيا بالا گرفت، معاهده ارزشمند آب ۱۹۶۰ ضعيف تر و كم دوام تر شد.
كشورها مجبور نيستند براي مديريت منابع جنگ افروزي كنند. كشورها مي توانند بر سر حقوق ماهيگيري به عنوان مثال و يا بر سر استانداردهاي كيفيت هوا، بدون شمشيرهاي آماده و ناوگان هاي نظامي به توافق برسند. با اين حال جايي كه اين منبع ويژه مورد بحث و نگراني است به نظر نمي رسد نمونه هاي قبلي مصالحه و سهمين شدن به كار گرفته شود. اين در حالي است كه گزارش سازمان ملل تأكيد مي كند: «خشونت و جنگ بر سر آب به طور استراتژيك معقول، مؤثر و بادوام نمي باشد».
قسمت عمده مشكل ماهيت ذاتي منحرف ساختن آب است. يعني برخلاف تجاوز به مناطق ماهيگيري به عنوان مثال سدسازي روي يك رودخانه به معني محروم كردن موقتي يا دائمي از آب براي كساني است كه در پايين رودخانه ساكن هستند و تأثيرات اين محروميت ناراحت كننده و البته بديهي است. به عنوان مثال سد فراكا بر رود گنگ كه آب را به سمت كلكته منحرف مي كند منجر به كاهش ميزان آب در بنگلادش مي شود. يك بحران بين المللي كه اين گونه به وجود آمده است در دهه هاي آينده بسيار ويرانگرتر خواهد بود.
اقتصاد سياسي انحراف آب و برنامه هاي آبياري در سطوح گسترده مسأله اي است كه عموماً مجموعه  اي از امتيازات دسترسي به آب را براساس مجاورت و نزديكي به منابع آب در بر دارد. با مديريت جدي و قدرتمند بر برنامه هاي آبي نظير سدسازي، آبياري و پروژه هاي هيدروالكتريك شكافي ميان فقرا و اغنيا كه هر دو در تأمين غذا و تخريب محيط زيست نقشي برابر دارند به وجود مي آورد كه البته هر دوي اين موارد با دسترسي به آب تغيير مي يابند. زماني كه بحراني اينچنيني بر منطقه اي بين المللي تأثير مي گذارد تنش ها و برخوردها بالا مي رود و دخالت نيروهاي نظامي محتمل به نظر مي رسد.
اما ادامه يافتن آشفتگي هاي ناشي از تهاجم ايالات متحده به عراق سناريويي ديگر را به وجود مي آورد. ما بايد از اين شگفت زده باشيم كه برخوردهاي نظامي از مديريت هاي ضعيف در برنامه ريزي پروژه هاي آبي ناشي مي شود. اما آيا كشورها واقعاً شفيعانه، به انجام حملات نظامي براي تأمين دستيابي به آب اقدام مي كنند؟
سازمان ملل اظهار مي كند كه از جنگ هاي بر سر آب مي توان اجتناب كرد اگر سران كشورها به گروهي بين المللي و عادل اجازه بدهند كه در مشاجرات و منازعات بر سر آب ميانجيگري كنند. اين امر هنري است كه از آن به «سياست آب» تعبير مي شود. در اين ميان استراتژي جنگ عراق كمك كننده و البته ابهام آميز است. گورباچف زماني كه آب را به عنوان يك حق مسلم و لاينفك بشر قلمداد كرد بسيار خوشبينانه قضاوت كرده بود. اگر با دقت بيشتري به قضاوت بنشينيم متوجه مي شويم كه آب به سرعت به «نفتي جديد» تبديل مي شود. كشورها براي آن مي جنگند و سياست ديگر در حل بحران هاي آن تأثيرگذار نخواهد بود و ميليون ها نفر به خاطر آن و به خاطر كمبود آن مي ميرند.
نويسنده: ريوات دئوفندان (اپيدميولوژيست كانادايي)

بيوتكنولوژي در جهان
رشد سريع جهاني گياهان بيوتك
روند كشت گياهان بيوتك (گياهاني كه ژن هاي آنها دستكاري شده) در بين كشاورزان سراسر جهان همچنان صعودي است.
سطح زير كشت گياهان بيوتك در سال ۲۰۰۲ با ۱۵ ميليون آكر (هر آكر معادل ۴ هزار و ۴۷ مترمربع است) افزايش، از رشدي ۱۱ درصدي برخوردار شد. به اين ترتيب براي ششمين سال پياپي، كشاورزان در سراسر جهان سطح كشت محصولات بيوتك را گسترش داده اند و اين سطح هم اكنون به ۱۴۵ ميليون آكر بالغ شده است.

كانادا منبع غني نوآوري هاي بيوتكنولوژي 
درصد
تعداد شركت ها
زمينه فعاليت
۵/۱۲
۵۲
كشاورزي و جنگلداري
۳/۳
۱۴
محيط زيست
۶/۱۴
۶۱
ژنوميك/ پروتئوميك
۶/۶۹
۲۹۰
بهداشت (درماني، تشخيصي)
صنعت بيوتكنولوژي كانادا با ۴۱۷ شركت فعال در اين عرصه به منبعي غني درزمينه نوآوري هاي بيوتكنولوژي تبديل شده است.
به گزارش سايت خبري بيوتكنولوژي كانادا، ۷۰ درصد از مجموع ۴۱۷ شركت فعال در صنعت بيوتكنولوژي در زمينه تكوين فرآورده هاي درماني و تشخيصي فعاليت مي كنند.
براين اساس، ۸۰ درصد از شركت هاي بيوتكنولوژي در كانادا كمتر از ۵۰ كارمند دارند و كمتر از ۶ سال از عمر تأسيس آنها گذشته و اين شركت ها هنوز مراحل اوليه رشد را طي مي كنند.
همچنين تنها ۱/۲۰ درصد از ۴۱۷ شركت بيوتكنولوژي فعال در كانادا به بخش خصوصي تعلق نداشته و دولتي تلقي مي شوند. جدول زير نمايانگر سهم زمينه هاي مختلف فعاليت در عرصه بيوتكنولوژي است.

بيوتك گياهي و توليدات جديد
002365.jpg

شركت meristem، پيشرو در زمينه هاي توليد پروتئين هاي درماني و گسترش بيوتكنولوژي گياهي درصدد تأمين اعتبار براي پروژه هاي آينده خود است.
تأمين مالي پروژه ها اين امكان را در اختيار شركت قرار مي دهد تا بزرگترين مجتمع توليد پروتئين هاي درماني از ذرت را در جهان برپا كند. اين گروه همچنين قابليت صنعتي براي توليد ليپاز معدي (يك آنزيم كه در معده ترشح مي شود و به هضم غذا كمك مي كند) را به دست خواهد آورد كه در حال حاضر در مرحله فاز دوم مطالعات باليني است.
شركت meristem درصدد تحكيم موقعيت خود در بازار آمريكا بوده و مطالعات فني اقتصادي متعددي را براي پاسخگويي به نياز روزافزون آزمايشگاه هاي دارويي و شركت هاي بيوتكنولوژي در دست انجام دارد.
حمايت از بيوتكنولوژي در تايوان
به گزارش چايناپست، تايوان با سرعت هرچه تمام تر در راه گسترش تجارت بيوتكنولوژي از طريق حمايت از شركت هاي در حال راه اندازي گام برمي دارد.
واحد اجرايي پارك علمي صنعتي تايوان، ناحيه ويژه بيوتكنولوژي را از ۸ هكتار به ۱۰۰ هكتار افزايش داده است تا بتواند يك «كريدور بيوتكنولوژي» در مسير حركت سريع السير اقتصادي تايوان ايجاد كند.
طبق نظر يكي از عوامل اجرايي اين پارك، وظيفه اوليه، ارائه يك پيشنهاد و برنامه اجرايي براي راه اندازي مجتمع بيوتكنولوژي در جنوب تايوان است. هدف اين مجتمع ايجاد منابع مستقيم اقتصادي به ارزش ۵/۱ ميليارد دلار ظرف ۱۵ سال است، هدف كوتاه مدت مجتمع بيوتكنولوژي، ايجاد ۵ شركت با تكنولوژي هاي پيشرو براي حضور در بازارهاي بين المللي ظرف مدت ۵ سال است. هدف درازمدت نيز ايجاد ۲۰ شركت از اين نوع، ظرف مدت ۱۰ سال است كه مي توانند در سال فروشي معادل ۵۸۰ ميليون دلار داشته باشند.
مهمترين وظيفه مجتمع درحال حاضر كار روي اولويت هايي چون ژن هاي گياهان گرمسيري، گياهان دارويي، عوامل شيميايي درمان كننده عفونت حوضچه هاي پرورش ماهي، عوامل دارويي و تشخيصي، كلون كردن و تكثير حيوانات و دستگاه هاي آزمون گر ميكروالكترونيك است.

دستكاري ژن هاي صنوبر صنايع كاغذ را تبديل به صنايع سبز كرد
002360.jpg

دانشمندان گونه اي از درختان سپيدار تغيير ژنتيك يافته (GM) را براي توليد خمير كاغذ به كار برده و به نتايج خوبي دست يافته اند. درخت سپيدار GM به مواد شيميايي آلاينده كمتري براي تيمار خمير كاغذ نياز دارد. يكي از مهمترين مراحل توليد كاغذ حذف ليگنين از خمير است كه به آن ظاهري زردرنگ مي بخشد.
استفاده از مواد شيميايي و حرارت،  مراحلي آلاينده و پرهزينه هستند و در بهترين شرايط براي توليد يك تن كاغذ به ۱۳۸ تن آب و ۲۵/۰ تن مواد شيميايي نياز است.
محققان مؤسسه ملي تحقيقات كشاورزي فرانسه درختان سپيداري توليد كرده اند كه ليگنين كمتري توليد مي كنند. به علاوه ليگنين توليد شده داراي زنجيره هاي كوتاه تري بوده و در فرآيند توليد كاغذ به آساني حذف مي شود. خمير اين محصول ۶ درصد كمتر از خميرهاي ديگر به تيمار قليايي نيازمند است و ۳ درصد بيشتر كاغذ توليد مي كند. گياهان ترانس ژينك در طول دوره آزمون (۴ سال) سالم باقي مانده و از نظر شاخص هاي رشد و ابتلا به آفات طبيعي بوده اند.
ابتكار مالزي در زمينه بيوتكنولوژي 
002355.jpg

به گزارش مجله «وال استريت» مالزي درنظر دارد با استفاده از حمايت هاي دولتي و سرمايه گذاري مخاطره آميز يك پروژه «انكوباتور» تحقيق و تجارت را ايجاد كند. اين طرح به عنوان بخشي از سوپر كريدور چند رسانه اي مالزي به ارزش ۷/۲ ميليارد دلار طراحي شده است كه محدوده۵۱ ۱۵x كيلومتري محيط كوالالامپور را دربر مي گيرد.
انتظار مي رود اين پروژه كه دربرگيرنده سه مؤسسه تحقيقاتي جديد است بتواند سرمايه گذاري محلي در بيوتكنولوژي را ايجاد كرده و ظرف ۱۰ سال آينده ۱۰ ميليارد دلار سرمايه گذاري محلي و خارجي را جذب كند.
يك گروه از دانشمندان انستيتو تكنولوژي ماساچوست (MIT) كه همكار طراحي Bio valley هستند شكل گيري يك واحد تحقيقاتي بيوتكنولوژي بر پايه كشاورزي و منابع طبيعي را پيشنهاد داده اند. در سال ۱۹۹۹، دولت مالزي يك برنامه همكاري پنج ساله در زمينه بيوتكنولوژي را با MIT آغاز كرد تا همكاري هاي مشترك بين MIT و دانشمندان مالزي را تقويت كرده و يك گروه ۱۶۰ نفري از دانشمندان مالزي به اين ترتيب آموزش ببينند. تاكنون از اين برنامه دو اختراع (پتنت) كاربردي به دست آمده است:
يك مورد داروي ضدسرطان و مورد ديگر تركيبي است از يك گياه محلي استخراج شده كه به صورت سنتي به عنوان تقويت كننده قواي جنسي به كار مي رود. علاوه بر اين بيش از ۸ هزار ژن روغن نارگيل و ۱۰ ماده شيميايي ناشناخته گياهان دارويي مالزي نيز تاكنون شناسايي شده است.
توليد آنتي بادي در جلبك
تيم محققان مؤسسه Scripps از جلبك براي تهيه آنتي بادي استفاده كرده كه ويروس herpes را هدف مي گيرد.
اين آنتي بادي، ماده مؤثر داروهاي ضدهرپس در كرم هاي موضعي را به دست مي دهد. درعين حال دستاورد مهمتر پروژه، تثبيت فناوري تهيه پروتئين از جلبك هاست كه توليد هر نوع آنتي بادي انساني و ديگر پروتئين هاي نوتركيب را در مقياس زياد و باهزينه كم امكان پذير مي سازد.

ديدگاه
تدوين استاندارد ملي براي فرآورده هاي زيستي
معيد مهدي پور
تدوين استانداردهاي ملي براي فرآورده هايي كه در يك جامعه مورد استفاده قرار مي گيرد، امري است كه ضرورت آن بر همگان مبرهن است. اين امر در خصوص فرآورده هاي دارويي و بيوتكنولوژي اهميتي دوچندان مي يابد. چرا كه به دليل حساسيت خاص محصولات دارويي و غذايي، سهل انگاري در اين خصوص مي تواند به زيان هاي جبران ناپذيري منجر شود. قطعاً اين وظيفه اي است كه در راستاي حمايت از مصرف كننده و تشويق توليدكنندگاني كه به كيفيت مي انديشند بر دوش سازمان هاي نظارتي دولتي سنگيني مي كند.
نكته دومي كه در سايه تدوين استانداردهاي ملي تأمين مي شود، پيشگيري از ايجاد هرگونه رابطه نامشروع اقتصادي بين توليدكنندگان و مصرف كنندگان به صورت مستقيم است. بديهي است برخورداري از چنين استانداردهايي موجب حذف اعمال سليقه در رد يا قبول يك فرآورده و ايجاد شبكه هاي اقتصادي فاسد در خريد و فروش محصولات مي شود و توليدكننده به طور مستقيم با مصرف كننده رودررو نخواهد شد.
سومين نكته حائز اهميت اين است كه با تدوين استاندارد ملي براي فرآورده هاي زيستي، توليدكننده از بدو امر مي داند كه محصول خود را بايد تحت كدام استاندارد و با چه شرايطي توليد كند و براي حصول به استانداردهاي لازم بايد به چه صورت برنامه ريزي و سرمايه گذاري كند.
نكته اي كه ذكر آن در اينجا ضروري است، اين كه در گوشه و كنار جهان، هر كشوري تنها استاندارد ملي و نتايج حاصل از آزمايشگاه هاي نظارتي خود را به رسميت مي شناسد. به عنوان مثال برخورداري از مجوز FDA كه به معني تأييد توسط سازمان غذا و داروي آمريكا براي مصرف محصول خاصي در اين كشور است به معني مجوز براي فروش آن در اروپا يا آسياي جنوب شرقي نخواهد بود و بالعكس محصولي كه داراي مجوز فروش CE است امكان فروش فرآورده خود را قبل از تصويب مراجع ذي ربط در آمريكا يا كشورهاي ديگري غير از كشورهاي اتحاديه اروپا نخواهد داشت.
ايجاد پانل هاي ملي در كنار پانل هاي تجاري بين المللي به عنوان معيار ارزيابي نيز يكي از مسائلي است كه بايد مدنظر دست اندركاران و ناظران دولتي قرار گيرد. كشور ما پس از سال ها واردات محصولات دارويي، زيستي يا فرآورده هاي تشخيصي هنوز هيچ استاندارد مشخصي را در سطح ملي براي اين گونه محصولات تعريف نكرده است.
به عنوان مثال توليدكنندگان و واردكنندگان فرآورده هاي تشخيصي براي ارزيابي محصولات خود، با چند سازمان نظارتي مواجه هستند و در عين حال سازمان هاي مصرف كننده اين محصولات نيز مستقلاً و را‡ساً عمل ارزيابي و خريد فرآورده هاي مورد نظر خود را انجام مي دهند. آزمايشگاه كنترل غذا و دارو و اداره نظارت بر امور دارو زير نظر معاونت غذا و دارو، آزمايشگاه رفرانس زير نظر معاونت سلامت و اداره تجهيزات پزشكي جمعاً چهار سازمان نظارتي و كنترل كننده اي هستند كه در اين زمينه فعاليت مي كنند و جالب اين كه همگي آنها در زيرمجموعه وزارت بهداشت قرار دارند اما هنوز هم مشخص نيست كه تدوين استانداردهاي ملي در اين زمينه برعهده كدام يك از آنهاست.
برخورداري از استانداردهاي ملي و تقويت سازمان هاي نظارتي را مي توان به نوعي جزئي از غيرت ملي يك كشور محسوب كرد. ما كه در هر زمينه داعيه محوريت در منطقه را داريم و مدعي هستيم در زمينه هايي چون متخصصان تحصيلكرده، پتانسيل توليد، شاخص هاي بهداشتي و... درصدر كشورهاي منطقه قرار داريم آيا بجا نيست كه به خود آييم و بي طرفانه و بدون تعصب خود را به قضاوت دعوت كنيم.
ضرورت تدوين استاندارد براي فرآورده هاي زيستي زماني آشكارتر مي شود كه بدانيم ما محصولات كشاورزي زيادي را از خارج وارد مي كنيم. امروزه توليد محصولات كشاورزي كه دست كاري ژنتيكي شده اند به شدت رو به افزايش است و محصولاتي كه مي توانند سلامت انسان ها را به مخاطره بيندازند و نبود يك استاندارد، ضوابط و نظارت خاص بر ورود اين محصولات مي تواند در بلندمدت اثراتي را بر سلامت جامعه بگذارد كه شايد به راحتي نتوان اثرات زيانبار آن را خنثي كرد.
اميد است كه مسؤولان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي هر چه زودتر درجهت رفع اين نقيصه مهم گام برداشته و وضعيت موجود را سروسامان بخشند.

آب و كشاورزي
اقتصاد
انرژي
بازار
بين الملل
رويداد
گزارش
|  آب و كشاورزي  |  اقتصاد  |  انرژي  |  بازار  |  بين الملل  |  رويداد  |  گزارش  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |