پنج شنبه ۱ خرداد ۱۳۸۲
شماره ۳۰۵۶- May, 22, 2003
زندگي
Front Page

سازمان ميراث در سايه
به دليل نبود درك كامل از تأثيرگذاري ميراث فرهنگي مسئولان برخورد شايسته اي در حفظ اين سرمايه هاي ملي نداشته اند
بحث تشكيل يگان ويژه پاسداران ميراث فرهنگي از سوي سازمان مديريت و برنامه ريزي با موانعي روبه رو شده است
مينا شهني
012475.jpg

«به سهم خود هنوز نتوانسته ام هيچ اقدام شايسته اي براي كشورم انجام دهم.» اين جمله را «سيدمحمد بهشتي» رئيس سازمان ميراث فرهنگي كشور چندي پيش بر زبان آورد. «سيدمحمد بهشتي» چند سال است كه رياست ميراث فرهنگي كشور را عهده دار است و پس از سال ها حرفي زد كه حكم آب پاكي داشت، روي دست مردم. بهشتي گفت هنوز سهمش را نپرداخته است. سال ها از رياست او مي گذرد و همه انتظار دارند اتفاق مهمي در ميراث فرهنگي كشور رخ بدهد.
وي پيش از رياست سازمان ميراث فرهنگي كشور مديريت بنياد سينمايي فارابي را برعهده داشته و اتفاقاً به نظر بسياري از صاحبنظران در شناساندن سينماي ايران به جهان موفق بوده تا آنجا كه پس از رفتنش از بنياد فارابي نگراني براي جايگاه بنياد پشت سرش باقي ماند. اكنون، بهشتي، امسال را سال ويژه اي براي ميراث فرهنگي كشور قلمداد كرده است، زيرا به اعتقاد وي ميوه بسياري از فعاليت هاي سال گذشته، امسال به بهره برداري مي رسد. چندي پيش او در نشست سالانه مديران سازمان ميراث فرهنگي كشور در بابلسر با اشاره به تشكيل وزارت ميراث فرهنگي و گردشگري، سال ۸۲ را سال بسيار مهمي براي ميراث فرهنگي كشور توصيف كرده و معتقد است: لايحه تشكيل وزارت ميراث فرهنگي و گردشگري در مجلس شوراي اسلامي مطرح شده است كه بررسي و تصويب آن در سال جاري مي تواند باعث ارتقاي جايگاه ميراث فرهنگي كشور شود. بهشتي در بخش ديگري از سخنانش ميوه درخت سازمان ميراث فرهنگي كشور را پژوهش ذكر كرده و خطاب به مديران سازمان ميراث فرهنگي اعلام كرده: «بايد در اين سال علاوه بر حفظ و احياي بناهاي تاريخي، چهره اي پژوهشي از بخش ميراث فرهنگي كشور به نمايش بگذاريم.» او كه ميزان تخريب آثار تاريخي كشور در ۵۰ سال اخير را صدها برابر تخريب ناشي از حمله مغول ها به ايران مي داند مي گويد: «ما بيش از آنكه به تشديد مجازات هاي قانوني براي مقابله با غارت و تخريب ميراث فرهنگي محتاج باشيم به تغيير ذهنيت مديريت كشور در مواجهه با اين امر نياز داريم.» و مي افزايد: «با وجود همين قوانين حفاظتي برخي از قضات محترم قوه قضاييه در صدور حكم مجازات براي متخلفان اين حوزه به حداقل مجازات اكتفا مي كنند و برخي ديگر اصلاً اين گونه تخلفات را جرم نمي دانند. متأسفانه نيروي انتظامي هم نسبت به تعقيب اين گونه مجرمان خيلي جدي عمل نمي كند.»
بهشتي با صراحت به تدوين آيين نامه حفاظت از آثار تاريخي كه اخيراً تصويب و ابلاغ شده مي پردازد و تكليف دستگاه هاي مختلف و روش هاي قانوني نيز در اين خصوص را روشن اعلام مي كند. به اعتقاد وي تغيير ذهنيت و نگرش در مديريت كشور مي تواند راهگشاي حل برخي مشكلات در زمينه ميراث فرهنگي باشد. در حالي كه رئيس سازمان ميراث فرهنگي انزوا و حاشيه نشيني سازمان ميراث فرهنگي در سال هاي پس از انقلاب را مطرح مي كند، معتقد است: «در سال هاي اخير تلاش زيادي شده تا سازمان ميراث فرهنگي از حاشيه به متن و از سايه به آفتاب آورده شود، جايگاه ميراث، را رفعت بيشتري دهند و اين تلاش بيش از هر چيزي، عزم دروني خود سازمان بوده است، نه عزم دولت؛ بنابراين ديگران ناگزير از توجه به سازمان شده اند.»
012485.jpg

نكته جالب اينكه بهشتي در بخشي از سخنان خود به تلاش سازمان ميراث فرهنگي براي خروج از سايه مي پردازد و مي گويد: «خنده دار است كه به ما مي گويند چرا هنوز در سايه هستيد. خيلي ها در مجموعه مديريت و برنامه ريزي كشور دوست دارند ما همچنان در سايه باقي بمانيم.» تأكيد رئيس سازمان ميراث فرهنگي كشور بر اين نكته كه رهايي از رخوت حاكم بر مجموعه ميراث فرهنگي عزم سازمان ميراث بوده است و نه عزم دولت و يا نماياندن اينكه خيلي ها در مجموعه مديريت دوست دارند ما در سايه باشيم بيانگر كشمكش پشت پرده اي است كه سر به مهر مانده و با سكوت زمان را سپري مي كند، يا بهتر است بگوييم زمان را مي كشد و ميراث فرهنگي مردم ما را نابود مي كند. بهشتي با تأكيد بر اينكه اين سازمان يك دوره گذار سخت و پيچيده را طي مي كند و مأموريت پذيرفتن در اين سازمان، جرأت بسيار زيادي مي طلبد، دليل نياز به جرأت را اين گونه بيان مي كند: «چرا كه علاوه بر طي اين مسير پرفراز و نشيب و پرازدحام با ديگراني بايد حشر و نشر داشته باشند كه هنوز دچار سوءتفاهم هستند.» وي خاطرنشان مي كند: «ما در سازماني كار مي كنيم كه كاش ديگران نمي دانستند مأموريت آن چيست و اين در حالي است كه همه فكر مي كنند مي دانند كار ما چيست، اما نمي دانند كار ما چيست.»
در هر حال با همه مسير پرپيچ و خمي كه سازمان ميراث فرهنگي پشت سر گذاشته است آن چه مسلم است حفظ اين آثار و جلوگيري از به يغما رفتن آثار ملي از كشور است چرا كه آثار ملي متعلق به همه ايرانياني است كه ريشه در اين آب و خاك دارند. كشمكش بين ديگران و سازمان و طولاني كردن راهروهايي كه بايد طي شود تا سازمان به سر و سامان و قدرت اجرايي برسد به نفع هيچ كس نيست.
ميراث فرهنگي و وزارت متبوعش
وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در مراسم افتتاحيه خانه كرد به اين جمله كه «ميراث فرهنگي كشور به معني يك موزه مرده است» انتقاد كرد. «ميراث فرهنگي ما تجربه اي از گذشته است كه آينده را مي سازد.» احمد مسجدجامعي در خصوص اهميت ويژه ميراث فرهنگي معتقد است: «هم اكنون در دوره اي از تاريخ كشور به سر مي بريم كه نيازمند ارزيابي گذشته و نگاهي مجدد به آينده هستيم. به همين دليل ميراث فرهنگي، جايگاه خود را در افكار عمومي پيدا كرده است و هر روز صورت هاي جديدي از اين ميراث آشكار مي شود.»
وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي از زماني ياد مي كند كه به ميراث فرهنگي به عنوان يك بنا يا يك شي تاريخي نگريسته مي شد و اكنون اين جلوه تنها يكي از صورت هاي ميراث فرهنگي است، زيرا يك شي تنها مي تواند از يك دوره تمدني سخن بگويد و بيانگر دوره اي خاص از تاريخ باشد. در حالي كه ميراث فرهنگي، دانش هاي نانوشته بسياري در خود جاي داده است. او ميراث فرهنگي را پديده اي زنده مي داند كه آينده را مي سازد و به همين دليل عامل سازنده يك هويت به حساب مي آيد. به اعتقاد او هيچ نظام سياسي در دنيا وجود ندارد كه نسبت به ميراث فرهنگي خود بي اعتنا باشد اما در عين حال بتواند رضايت و اعتماد افكار عمومي را جلب كند.
مسجدجامعي توجه به ميراث فرهنگي را عامل مهمي براي شكل دهي و تقويت هويت جامعه ايراني مي داند. او مصرانه معتقد است: «در سايه تلاش و عزم ملي، تنوير افكار عمومي و شناخت ميراث فرهنگي، هويت تاريخي، ملي و منطقه اي ايران قابليت تبديل شدن به ميراث و تمدن بين المللي را دارد.»
ميراث فرهنگي و جدايي از وزارت ارشاد
012490.jpg

سازمان ميراث فرهنگي كشور يكي از معاونت هاي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي است كه چندي است جداسازي آن از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي مورد بحث است. رئيس كميته ميراث فرهنگي مجلس شوراي اسلامي از تلاش دولت و مجلس مي گويد و اينكه سازمان ميراث فرهنگي، از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي جدا شده و به صورت يك سازمان مستقل و زير نظر دولت اداره شود تا هميشه رئيس اين سازمان فرصت حضور در دولت را داشته باشد و مستقيماً از امكانات نظام و از سياست ها و برنامه ريزي ها استفاده و مطالب را در دولت مطرح كند. «سيدحميد سيدمهدوي اقدام» مي گويد: «متأسفانه بعد از انقلاب براي حفظ موزه ها و ابنيه ها، اقدامات بسيار اندكي صورت گرفته است، ولي بعد از دوم خرداد و برنامه سوم توسعه، اين نياز را شدت بخشيد و از اين رو بايد ميراث و حوزه آن را بشناسيم و براي نگهداري و مرمت آن، سرمايه گذاري انساني و مادي زيادي صورت دهيم.»
وي معتقد است ايران از لحاظ فرهنگي بسيار غني است و جزو چند كشور اول جهان در اين خصوص محسوب مي شود. به همين دليل شناخت و حفظ هويت فرهنگي داراي اهميت ويژه اي است و متعاقب آن مركز پژوهش هاي مجلس نيز، دفتر مطالعات آثار فرهنگي را ايجاد كرده است و هم اكنون نيز اقدامات بسيار مفيدي صورت گرفته، به ويژه اينكه در اين خصوص مشكلات قانوني داشته ايم كه اين موارد به دفتر مطالعات و آثار فرهنگي مجلس ابلاغ شده و اين بخش نيز در اين راستا دبيرخانه اي تشكيل داده و مطالباتي نيز براي حل اين مشكلات صورت گرفته است.
«جلال جلالي زاده» عضو كميسيون فرهنگي مجلس كه فعاليت هاي ميراث فرهنگي را در مجلس پيگيري مي كند، در رابطه با جداسازي سازمان ميراث فرهنگي از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي بر اين باور است: «در حقيقت جابه جايي و تغيير نام و جدا شدن سازمان ميراث فرهنگي از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به تنهايي كارساز نيست. بلكه براي حفظ اين آثار و استفاده بهينه از آن بايد در جهت جلب توريست و معرفي تاريخ گذشته به جهانيان توجه كنيم.»
عضو كميسيون فرهنگي مجلس با اظهار تأسف از اينكه چپاولگران و سارقان چندي است كه بدون هيچ مانعي مشغول تاراج و چپاول آثار باستاني هستند مي گويد: «هرچند كه دست اندركاران ميراث فرهنگي براي رفع اين مشكلات تلاش مي كنند ولي متأسفانه به دليل بزرگي كشور و وجود آثار متعدد فرهنگي در گوشه و كنار آن و با توجه به بودجه اندك و كمي پرسنل ميراث فرهنگي نمي توان به درستي حافظ آثار باستاني بود.» وي مي افزايد: «از طرف ديگر، امروزه هر اثر فرهنگي در زمينه تاريخي و نشان دادن هويت يك ملت و در زمينه مادي و جذب سرمايه هاي خارجي تأثير زيادي دارد. اگر ما به دنبال توليد سرمايه و خلاقيت و حفظ رابطه با گذشته و تاريخ خود هستيم چاره اي جز توجه به ميراث فرهنگي و حفظ موزه ها و افزايش آنها در گوشه و كنار كشور نداريم. در حقيقت در اين راستا ما با ضعف عملكرد مسئولين كشور روبه رو هستيم.»
دستگاه هاي دولتي و آثار تاريخي
براساس مصوب هيأت دولت، تمامي اموال منقول فرهنگي و تاريخي در اختيار دستگاه ها و ارگان هاي كشور، بايد تحت نظارت سازمان ميراث فرهنگي قرار گرفته و ساماندهي شوند. «سيداحمد محيط طباطبايي» معاون معرفي و آموزش سازمان ميراث فرهنگي مي گويد: «به دنبال تصويب آيين نامه اموال دولتي منقول در سال ،۱۳۸۰ تمامي آثار تاريخي و اموال فرهنگي داراي ارزش هاي ميراث فرهنگي كه اكنون در اختيار سازمان هاي دولتي و يا ارگان هاي ديگر قرار دارد، بايد سرشماري شوند و سازمان ميراث فرهنگي در جريان محل نگهداري آنها قرار گيرد. به گفته وي، براساس آيين نامه اموال دولتي منقول، هريك از آثار و اشياي فرهنگي و تاريخي بايد پس از شناسايي، صاحب شناسنامه شوند تا به اين ترتيب سازمان ميراث فرهنگي اطلاعات درستي درباره وجود آثار، تعداد و مشخصات آنها كسب كند.
وي با ذكر اين نكته كه تاكنون تعداد زيادي از آثار، اموال و اشياي فرهنگي و تاريخي در اختيار سازمان هايي چون شهرداري ها، وزارت امور خارجه، وزارت پست و تلگراف و تلفن و... قرار دارد مي افزايد: «شناسايي و ساماندهي اين اموال توسط سازمان ميراث فرهنگي به معني اين نيست كه آثار مذكور از دستگاه ها و ارگان ها گرفته شود، بلكه براساس آيين نامه موجود اموال و آثار تاريخي بايد سرشماري شوند تا از اين طريق نظارت هاي كارشناسان اداره اموال فرهنگي بر وضعيت آثار منسجم تر و بهتر شود.» به نظر مي رسد اين آيين نامه از امسال به مورد اجرا گذاشته شود.
يگان ويژه ميراث و اهمال
تابلوي «مهتاب در جنگل» پيدا شد. اين تابلو هفته گذشته از مجموعه تاريخي سعدآباد ربوده شده بود. «سيدرحمت الله رئوف» مدير پاسداران ميراث فرهنگي كشور با اعلام اين خبر كه سارق تابلوي «مهتاب در جنگل» دستگير شده است نقش مردم را در پيدا كردن سارق مهم قلمداد كرده و معتقد است: «فرد دستگير شده هيچ گونه ارتباطي با كاركنان مجموعه تاريخي سعدآباد نداشته است.» او با خوشحالي از سلامت تابلو خبر مي دهد. چند روز پيش نيز «آخوندي» مدير اداره ميراث فرهنگي چهارمحال و بختياري به بهانه افتتاح موزه باستانشناسي شهركرد در گفت وگويي با تأكيد بر اينكه يكي از پيشرفته ترين سيستم هاي حفاظتي براي موزه باستانشناسي شهركرد تعبيه شده است، مي گويد: «به هر حال امكان سرقت از هر موزه اي وجود دارد و ممكن است ما همه پيش بيني ها را انجام دهيم ولي سرقت باز هم روي مي دهد.» وي چنان از اين قضيه صحبت مي كند كه گويي پس از چندي، سرقت از موزه ها به امري طبيعي تبديل شده است. حفاري هاي غيرمجاز، انتقال اشياي باستاني به خارج از كشور و خريد و فروش آثار باستاني به صورت امري اجتناب ناپذير ادامه دارد، تا آنجا كه خريد و فروش غيرمجاز عتيقه نيز يك شغل پردرآمد محسوب مي شود. جلال جلالي زاده، نماينده مردم سنندج در مجلس شوراي اسلامي به شايعه اي اشاره مي كند كه برخي افراد متنفذ در تخريب ميراث فرهنگي كشور و ميراث فرهنگي كردستان نقش دارند.
دامنه قاچاق اشياي باستاني با شايعه به مسئولين و افراد متنفذ نيز رسيده است. ناتواني از متوقف كردن حفاري هاي غيرمجاز و از بين رفتن بافت و ساختمان هاي قديمي و آثار باستاني اين شايعه را پيوسته دامن زده است.
حفظ ميراث فرهنگي
«براي حفظ ميراث فرهنگي بايد دولت، وزارت اطلاعات، قوه قضاييه و نيروي انتظامي وارد عمل شوند.» يك عضو كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي با بيان اين مطلب مي افزايد: «مشاركت همه نهادهاي كشور و نيروهاي مردمي براي پاسداري از سرمايه هاي ملي و تاريخي كشور ضروري است و در همين حال مجلس شوراي اسلامي نيز دريافته است كه براي حفاظت از آثار تاريخي و هويت ملي كشوربايد زمينه هاي مهم رفع مشكلات را فراهم كند.» «مهدوي پورفاطمي» معتقد است: مسئولان بايد ترتيبي اتخاذ كنند تا از تاراج سرمايه هاي غني و تاريخي ايران جلوگيري شود.
رضا يوسفيان نماينده مردم شيراز و عضو كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس شوراي اسلامي بر اين باور است كه براي حراست از ميراث فرهنگي كشور كه سرمايه هاي غيرقابل توليد مجدد هستند بايد نگاه امنيتي لازم را تقويت كرد.
وي با تصريح اينكه پراكندگي و تنوع آثار تاريخي و ميراث فرهنگي مانع از ثبت ملي همه آنها شده است، مي گويد: «راه اندازي يگان ويژه پاسداران ميراث فرهنگي و تقويت ضرايب امنيتي و حفاظتي از اين سرمايه هاي ملي، روش هاي مهم حفظ فرهنگ و تمدن غني ايران اسلامي است و تنها در اين صورت است كه مي توان شناسنامه تاريخي هويت ملي را حفظ كرد و آن را سينه به سينه با نسل آينده پيوند داد.»
اعضاي كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس شوراي اسلامي در واكنش به سرقت قرآن موزه پارس شيراز و تأكيد بر ضرورت حفظ آثار و اموال ميراث فرهنگي خواستار رفع موانع راه اندازي يگان ويژه پاسداران ميراث فرهنگي شده اند. برخي اعضاي كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي اتخاذ تدابير لازم براي تشكيل يگان ويژه پاسداران ميراث فرهنگي و توجه بيشتر مسئولان به مقوله ميراث فرهنگي را از جمله مهم ترين راهكارهاي حفظ و حراست از سرمايه هاي ملي كشور دانسته و تأكيد كردند كه نگاه ملي به مقوله آثار كهن و باستاني كشور ضرورت دارد.
محمد كيانوش راد يكي از اعضاي اين كميسيون با تصريح اينكه ميراث فرهنگي يكي از مولفه هاي قوام بخش هويت ملي است مي گويد: «متأسفانه در كشور ما به دليل نبود درك كامل از ابعاد مختلف تأثيرگذاري ميراث فرهنگي، مسئولان تاكنون برخورد شايسته اي در ارتباط با حفظ و صيانت از اين سرمايه هاي ملي نداشته اند و اين امر باعث شده است تا مقوله ميراث فرهنگي حداكثر وسيله اي براي گذران اوقات فراغت شهروندان شود.» وي حفظ و حراست از ميراث فرهنگي به عنوان يكي از مولفه هاي هويت ملي را حركت به سمت تقويت بنيان هاي امنيت و تقويت ابعاد مختلف حراست از ميراث فرهنگي را عامل بازدارنده اي در مقابل تمهيدات مي خواند و مي افزايد: «مسئولان كشور بايد نگاه و تعريف دقيق تر و جديدتري از مقوله ميراث فرهنگي داشته باشند تا براي تصميم در اختصاص اعتبارات و بودجه هاي لازم پاسداري از اموال و سرمايه هاي ملي و تشكيل يگان ويژه پاسداران ميراث فرهنگي توجيه شوند.» «كاظم جلالي» عضو ديگر كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي با تأكيد بر اينكه دولت ها نگهداري و حراست از ميراث فرهنگي كشورشان را وظيفه خود مي دانند، استخدام نيروهاي خبره و رفع موانع قانوني احتمالي براي تشكيل يگان ويژه پاسداران ميراث فرهنگي و راه اندازي اين يگان را يكي از وظايف مهم دولت مي شمارد. بحث تشكيل يگان ويژه پاسداران ميراث فرهنگي كه در برنامه سوم پنج ساله دولت جاي دارد از سوي سازمان مديريت و برنامه ريزي با موانعي روبه رو شده است. اين يگان كه مسئوليت مستقيم حفاظت و حراست از موزه ها، بناها و محوطه هاي تاريخي را برعهده خواهد داشت، پس از مدت ها، هنوز تشكيل نشده است و كشمكش براي رفع مشكلات و اختلاف نظرها هنوز ادامه دارد. سرقت هاي اخير باعث شده است كه عدم تشكيل اين يگان مهم ترين عامل سرقت هاي اخير باشد. جمعي از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي وقوع سرقت هاي اخير را نتيجه مستقيم تشكيل نشدن يگان ويژه پاسداران ميراث فرهنگي مي دانند و از مسئولان سازمان مديريت و برنامه ريزي خواستند تا نسبت به اختصاص بودجه لازم براي تحقق اين يگان اقدام كنند. «داوود سليماني» عضو كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي ضمن ابراز تأسف بابت بلاتكليف ماندن تشكيل يگان ويژه پاسداران ميراث فرهنگي و ضرورت حفاظت از سرمايه هاي معنوي و ملي مي گويد: «سازمان مديريت و برنامه ريزي بايد به عنوان يكي از حاميان ميراث فرهنگي كشور وارد عمل شود و ضمن بررسي راهكارهاي حفاظت از آثار ماندگار را فراهم كند.»
نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي همچنين با اشاره به اينكه برخي مواد قانوني برنامه پنج ساله سوم براي تشكيل يگان ويژه در تضاد با هم قرار دارند، به اين مطلب اشاره دارد كه «حفاظت نشدن از آثار تاريخي و ميراث فرهنگي كشور، راه را براي سرقت هاي ديگر و اتفاقات تلخ بيشتر فراهم مي كند و اين در حالي است كه مي توان تشكيل يگان ويژه و موانع و مشكلات را به طور جدي پيگيري كرد.» با توجه به اينكه تاكنون هيچ يك از جلسه هاي اعضاي كميسيون فرهنگي با مسئولان سازمان مديريت و برنامه ريزي براي توجيه مشكلات تشكيل يگان ويژه پاسداران ميراث فرهنگي نتيجه بخش نبوده است. آنچه حاصل شده است آسيب ديدن پيكره ميراث فرهنگي است. يگان ويژه پاسداران ميراث فرهنگي پس از دو سال پيگيري در مجلس و ساير نهادها هنوز تشكيل نشده است. سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور در حالي با استخدام ۵۰۰۰ نيرو مخالف است كه در برخي از دستگاه ها، بيش از ۳۰ هزار نيرو مشغول به كار هستند. تشكيل يگان ويژه در قانون بودجه ۱۳۸۱ و برنامه پنج ساله سوم توسعه صراحتاً به دولت تكليف شده است. نتيجه عدم تشكيل اين يگان ويژه تنها نابودي بخش بزرگي از ميراث فرهنگي كشورمان است و نحيف شدن هرچه بيشتر پيكره تنومند و غني فرهنگي كشورمان را در پي خواهد داشت.

نگاه خبرنگار
جاي خالي امانتدار
012495.jpg

مريم خورسند
لوح سنگي «قانون حمورابي» اولين گروگان فرهنگي تمدن ايران نبود. سال ۱۹۰۰ ميلادي وقتي امتياز حفاري هاي باستان شناسي ايران طي قراردادي رسمي به دولت فرانسه واگذار شد، «دمورگان» رئيس اين هيأت مجال پيدا كرد تا قانون حمورابي، قديمي ترين قانون نوشته بشر - بيست قرن قبل از ميلاد - را از خرابه هاي شهر باستاني شوش بيابد و به موزه «لوور پاريس» منتقل كند. تابلوي «شب هاي مهتاب» مستقر در كاخ موزه سعدآباد نيز آخرين سرقت از موزه هاي ايران نخواهد بود. گويي ميراث فرهنگي ايران به اين از دست دادن هاي بي جايگزين عادتي تمام نشدني كرده است. حتي واگويه هايي آشكار و پنهان دست اندركاران اين حوزه مبني بر عدم توان مالي و انساني و قدرت اجرايي براي حفظ و نگهداري همه آنهايي كه روي زمين است و همه ميليون هايي كه هنوز زير زمين مدفون اند، نمي تواند توجيه پذير باشد. حتي با علم به اين مطلب كه توجه به حوزه حفظ و نگهداري ميراث فرهنگي و همه متعلقات آن چند سالي است كه آغاز شد باز نمي تواند روي همه كاستي ها و كم كارهايي كه حداقل در اين چند سال اخير آشكار شده، مرهمي بوده و سرپوش بگذارد. اكنون در ميان غفلت ها گوش و چشم نگهبانان و تكه هاي ارزشمندي كه آشكارا دزديده مي شوند و همه تكه هايي كه نمي شناسيمشان و آهسته از مرز مي گذرند، قرار است تا ميدان نقش جهان را نيز از دست بدهيم. ساخت ساختمان «جهان نما» چنان ميدان نقش جهان اصفهان - يكي از سه اثر جهاني ايران در يونسكو - را تحت الشعاع قرار داده كه اين يونسكو تهديد به حذف اين ميدان از فهرست آثار جهاني كرده است.
اقدام براي احداث ساختمان جهان نما در سال ۶۵ در حالي آغاز شد كه افراد بسياري به عواقب بعد از آن اخطارهاي جدي دادند. اين نخستين بار نيست كه با وجود اخطارهاي مسئولان امر، بناهاي تاريخي فداي معاملات اقتصادي سودآور مي شوند. قرارداد برخي از فعاليت ها و معاملات اقتصادي در شرايطي منعقد مي شود كه طي يك نمونه برداري ساده مي توان تاثيرات آنها را در تخريب محيط زيست و به خصوص جنگل هاي شمال و ميراث فرهنگي كشور مشاهده كرد. ارزش و اعتبار برخي از اين معاملات اقتصادي در شرايطي كه محاسبه شود رقم به دست آمده بسيار بي ارزش تر از ارزش واقعي حفظ و نگهداري آثار باستاني و يا منافع زيست محيطي است. در اين ميان از هفت هزار و ۸۰۰ اثر تاريخي ايران كه در فهرست آثار ملي به ثبت رسيده است فقط سه اثر در فهرست آثار جهاني قرار دارد. در حالي كه شهر توكيوي ژاپن ۱۶ اثر در فهرست جهاني به ثبت رسانده است. كارنامه ميراث فرهنگي كشورمان در همين جا تمام نمي شود. در طول يك سال گذشته، تخريب ارگ حكومتي يزد، تنش هاي بسياري را بين ميراث فرهنگي يزد و شهرداري به دنبال داشته است. مدير كل ميراث فرهنگي ايلام نيز به صداقت از تخريب تپه هاي باستاني استان توسط نهادهاي دولتي سخن به ميان مي آورد و تاكيد مي كند، قلعه ها و تپه هاي باستاني مهران و ايلام توسط دستگاه هاي دولتي تخريب شده اند. سرپرست هيأت باستان شناسي مسجد كبود تبريز نيز از روند تخريب ميراث فرهنگي در استان آذربايجان شرقي گله مند است و فعاليت هاي اقتصادي و ساخت و سازهاي تجاري اطراف مسجد كبود را مهم ترين عامل تخريب اين بناي قديمي مي داند.
معاون حفظ و احياي ميراث فرهنگي قم نيز خبرهايي دارد. او ليست مكان هاي تخريب شده در قم را شامل تپه صدم، تپه گل درويش، امامزاده شاه جان، مدرسه ملاصادق، بناي قصر دختر، مسجد جام صدم مي داند كه متوليان تخريب را به ترتيب پيمانكاران خصوصي اداره راه، اداره اوقاف استان، سپاه پاسداران و اهالي روستا نام مي برد. تخريب آثار باستاني و فرهنگي در نقاط مختلف كشور فقط محدود به همين چند شهر و استان نمي شود. در طول يك سال گذشته منطقه جيرفت و نقاط شمالي كشور چندان در مصونيت قرار نداشت و با وجود حفاظت هاي رسمي، مورد كاوش هاي غيرقانوني بسياري قرار گرفت. تخت جمشيد نيز با وجود يك توجه ظاهري براي حفظ نگهداري همچنان با عوامل تخريب گذشته مواجه است. مسير ترانزيتي كه از نزديكي تخت جمشيد مي گذرد، شهرك هاي صنعتي اطراف منطقه و آلودگي ناشي از آن هنوز از معضلات بقاي تخت جمشيد است كه مي توان گفت باز هم در اين حوزه، بخش دولتي بيشترين آسيب را به تخت جمشيد وارد كرده است.
اكنون كه ليست از دست داده هاي فرهنگي و باستاني ايران طولاني تر و بلندتر مي شود، بايد غصه بيانيه عجيب هجده موزه معتبر و بزرگ دنيا را داشته باشيم. هجده موزه معتبر دنيا برخلاف عرف مالوف سال هاي اخير صحبت از مصادره آثار ارزنده و تمدن هاي كهن به ميان آورده اند. قوانين بين المللي حكم مي كند كه از زمان تصويب آنها در نيمه هاي قرن بيستم، هر آنچه غيرقانوني از ديگر كشورها خارج شده و ميراث آنها به حساب مي آيد، بايد به مبدا آن بازگردد. با اجراي اين قانون طبقات بسياري از موزه هاي بزرگي همچون لوور، نيويورك و برلين از آثار باستاني متعلق به تمدن ايران خالي خواهد شد و به موطن اصلي خود باز خواهند گشت. اما حتي با فرض دخالت يونسكو و ديگر موسسات فرهنگي براي اجراي اين قانون و تلاش كشورها براي بازگرداندن آثار خود از اين موزه ها، آيا ما جايي براي نگه داشتن آن ثروت ظريف داريم؟ و اگر داريم ميزان توان و نيروي نگهبانان چه قدر است؟
ديگران مي گويند؛ بگذاريد همه آنچه كه هنوز زير خاك مدفون است، همچنان همان جا باقي بماند، ما هم معتقديم، خاك بهترين امانتدار است، وقتي كه امانتدار خوبي نيستيم اين را به كرات ثابت كرده ايم.

حاشيه زندگي
• ۱۴ بيمارستان در ليست قرمز
012480.jpg

به رغم اخطاريه هاي متعدد و شكايت عليه واحدهاي بيمارستاني و آزمايشگاه هاي تخصصي از سوي اداره كل محيط زيست استان تهران، تاكنون هيچ يك از اين واحدها نسبت به رفع آلايندگي فاضلاب هاي خود اقدامي صورت نداده اند.
به گزارش قلم سبز ايران، بيمارستان هاي شهداي تجريش، هاشمي نژاد، فيروزگر، ايرانمهر، مفيد، ۱۵ خرداد، نيروي دريايي، آبان، خاتم الانبيا، آزادي، امام خميني، ساسان، آسيا و مصطفي خميني تاكنون چندين بار اخطاريه دريافت كرده اند و در حال حاضر پرونده آنها در مراجع قضايي مفتوح است.
يك كارشناس محيط زيست با انتقاد از عدم رسيدگي قضايي به پرونده بيمارستان ها گفت: «اكثر بيمارستان ها فاقد سيستم تصفيه فاضلاب هستند و يا از چاه هاي جذبي براي دفع فاضلاب استفاده مي كنند كه به شدت آب هاي زيرزميني را آلوده مي سازد و يا اگر مجهز به سيستم سپتينگ هستند سرريز فاضلاب هاي خود را به آب هاي جاري هدايت مي كنند.»
وي با اشاره به آلايندگي بالاي فاضلاب هاي بيمارستاني افزود: «فاضلاب بيمارستان شهداي تجريش مستقيماً به رودخانه تجريش ريخته مي شود در حالي كه ۲ سال است عليه اين بيمارستان شكايت شده ولي هنوز رسيدگي نشده است.»
وي همچنين خاطرنشان ساخت: «طبق ماده ۶۸۸ قانون مجازات اسلامي، هر اقدامي كه تهديد عليه بهداشت عمومي شناخته شود از قبيل دفع غيربهداشتي فضولات انساني و مواد زائد و يا ريختن مواد مسموم كننده در رودخانه ها و... ممنوع است و در صورت تشخيص توسط سازمان حفاظت محيط زيست يا وزارت بهداشت و يا سازمان دامپزشكي، مرتكبين به حبس تا يك سال محكوم خواهند شد.»

بازتاب يك خبر

روز سه شنبه ۲۳ ارديبهشت ماه در ستون حاشيه زندگي خبري به چاپ رسيد به عنوان ماهنامه دختران و مدير مسئول جديد. پس از چاپ دفتر دو نشريه دختران و زن شرقي توضيحاتي را به دفتر روزنامه ارسال كردند.
مدير مجله زن شرقي توضيح داده كه: «در پي انتشار روزنامه همشهري در تاريخ ۲۳/۲/۸۲ خبري تحت عنوان ماهنامه دختران و مدير مسئول جديد در صفحه ۲۸ روزنامه منتشر گرديد كه ضمن معرفي مجله زن شرقي صفحه طنز «آيين جواني كردن» به مجله زن شرقي نسبت داده شده است كه بدين وسيله تكذيب مي گردد.»
مسئولان ماهنامه دختران نيز در نمابري آورده اند:
وقتي اولين شماره ماهنامه دختران را منتشر كرديم، طبعاً انتظار واكنش ها و نظرات گروه هاي مختلفي از جمله مخاطبان نشريه، همكاران مطبوعاتي، صاحبنظران امور فرهنگي - اجتماعي و... بوديم و البته واكنش هر قشر و گروه را طبعاً متناسب با وضع و شرايط همان گروه مي دانستيم. منتظر بوديم از سوي بعضي اقشار با برخوردهاي سبك، جانبدارانه و... مواجه شويم. اما چنين برخوردي را از همكاران مطبوعاتي تقريباً منتفي مي ديديم. خبر را كه خوانديم، حيرت زده شديم. چون در يك خبر چند سطري چندين غلط ديديم كه از يك روزنامه حرفه اي بعيد است.
يادآوري مي كنيم كه خبرنگار روزنامه همشهري در روز شنبه ۲۰/۲/۸۲ در محل نمايشگاه مطبوعات با سردبير «ماهنامه دختران» مصاحبه اي كرد تا در همشهري ويژه نمايشگاه درج شود. منتها عملاً ما به جاي درج مصاحبه سردبير دختران در مورد هدف، موضوع، شيوه، مخاطبان نشريه، با چنين خبري مواجه شديم.
اما اشتباهات اين خبر:
۱ - تيتر خبر اشتباه است. اصولاً نشريه اي كه شماره اول آن منتشر مي شود، مدير مسئول آن هم جديد است. در واقع تيتر به خوبي نشان مي دهد كه نويسنده محترم بيشتر از آنكه برايش مهم باشد كه آمدن يك نشريه جديد را خبر دهد و از موضوع و حيطه كاري آن بگويد، اصرار شتاب آلوده اي داشته كه از مدير مسئول آن صحبت كند، آن هم در يك تيتر غلط!
۲ - خود خبر هم با همين موضوع شروع شده است: روزنامه اي كه مدعي روشنفكري و روشنگري در حيطه مسائل زنان است، يك حركت مطبوعاتي زنانه براي مخاطبان دختر را اين چنين معرفي مي كند: همسر يك مسئول نظامي...
يعني همان داستان هميشگي مطرح كردن زنان در سايه مردان!(البته اين را نه در شمار اشتباهات خبري بلكه حاصل اشتباهات بينشي به حساب مي آوريم. )
۳ - در متن خبر، مسابقه «دختر برتر» با عنوان «آگهي» آمده است. به گمانمان روزنامه همشهري با اين حجم بزرگ آگهي (كه غالباً بيشتر از خود روزنامه است!) قطعاً تعريف آگهي را مي داند و چنين اشتباهي را نمي توان از ناشي گري روزنامه در اين مورد دانست.
۴ - معلوم نيست در خبري با تيتر مربوط به «ماهنامه دختران» چرا حرف از مجله «زن شرقي» به ميان آمده است. (شايد براي خبرنويس معلوم باشد ولي براي خواننده معلوم نشده است. )
۵ - شاه بيت خبر اين است كه مطلب «آيين جواني كردن» از «ماهنامه دختران» به مجله «زن شرقي» نسبت داده شده است. يعني خبرنويس محترم مطلب «ماهنامه دختران» را با مطلبي از زن شرقي عوضي گرفته است.
در نهايت بايد بگوييم كه از روزنامه اي چون همشهري حتي در يك برخورد جانبدارانه، انتظار درج مطلب صحيح و سالم تري بود. بعضي ها مي گويند مخدوش بودن اين خبر دليل روشني از وضع نابسامان روزنامه همشهري در اين روزها است. الله اعلم.

|  ادبيات  |   اقتصاد  |   ايران  |   جهان  |   زندگي  |   ورزش  |
|  هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |