پنج شنبه ۱ خرداد ۱۳۸۲ - شماره ۳۰۵۶- May, 22, 2003
پرواز را به خاطر بسپار
روبرتو گوتا
012445.jpg

ترجمه: علي فولادي
ابتدا در همان سال تاسيس، ،۱۹۲۹ O.N.D كيه وو بر آن نام نهادند. O.N.D سرواژه گرفته شده از نام مركب يك سازمان با وظايف ياري رساندن به پيشرفت ورزش جوانان بود. اتفاقاً چهل سال از عمر اين باشگاه گذشت ولي بهبودي در وضعيت كلي آن براي حضور در دسته هاي بالاتر از هشتم و نهم ايتاليا ديده نشد. البته براي كسي هم اهميت نداشت! آنها تيمي برخاسته از روستايي در نزديكي هاي ورونا محسوب مي شدند، روستايي به نام كيه وو كه از كلمه اي لاتين به نام كليووس برگرفته شده بود. تمام اميال آن منطقه در موفقيت هاي تيم اول ورونا تنيده شده بود و بي توجهي ها به اين تيم ناشناخته طبيعي به نظر مي رسيد. اما روزگار تغيير كرد و با گسترش شهر اصلي، كيه وو نيز به جزيي از شهر بدل شد تا نطفه اتفاقات بعدي بسته شود و افزايش طرفداران روندي روزافزون به خود بگيرد.
در آغاز، ديدارها در ورزشگاه اختصاصي بوتاگيزيو كه ورزشگاهي ويرانه بود برگزار مي شد. در واقع اين آلونك حقير پايگاهي شد براي باشگاه و هوادارانشان. آن چنان كه اكنون با صعود اين تيم به سري A و شانه به شانه شدن با بزرگان، اين مكان به عنوان يادبودي خاطره انگيز و يكي از نمادهاي تاريخي باشگاه نام برده مي شود. با شكل گرفتن هويت، پيشرفت نيز حاصل شد، كيه وو در فصل ۱۹۶۵ به «Promozione» كه دسته ششم به شمار مي رود، صعود كرد و سپس لوئيجي كامپدلي، يك تاجر موفق محلي در صنعت غذايي و به ويژه شركت «پاندوري» بر مسند مديريت باشگاه نشست. تزريق سرمايه هاي كامپدلي و مديريت دلسوزانه اش مانند گرفتن كيك كريسمس از دست بابانوئل، حال و هواي ديگري به باشگاه دميد. چنان كه بسياري صعود كيه وو به سري C2 و سپس C1 در ۱۹۸۹ را حاصل تفكرات اين رئيس جديد كه به باشگاه، همچون جواهر خانوادگي ارزشمندي مي نگريست، دانستند. با راهيابي كيه وو تا دسته سوم، بوتاگيزيو كنار گذاشته شد و به جاي آن ورزشگاه بنتگودي ورونا كه از آن تيم ورونا هلاس بود، براي ميزباني مسابقات كيه وو اجاره شد و از اين سو دشمني هاي دو همشهري مانند آتش از زير خاكستر بيرون زد.
راهيابي به دسته دوم
اما با وجود نضج گرفتن مشكلات ميان طرفداران دو باشگاه، حضور در ورزشگاه آبرومند بنتگودي و كسب سهميه سي هزار نفري براي تماشاچي ها، بيش از هر چيز ديگري خوشايند بود. حتي شيوه و كيفيت بازي آنها كه ديگر متكي به زمين نامرغوب گذشته نبودند، بهبود يافت و در بستري مناسب قرار گرفت. بازي در ورزشگاه جديد از نگراني ديگر حريفان براي دويدن در ويرانه قبلي، بوتاگيزيو كاست، ولي از ديگر سو به آنها فهماند براي رويارويي با كيه وو بايد از نظر تاكتيكي در شرايط مطلوبي باشند. ديگر خبري از كاستي هاي پيشين شنيده نمي شد و باشگاه نيز خود را آماده راهيابي به سري B مي كرد. اتفاق بزرگي كه سرانجام در فصل ۹۴ رخ داد.
پاي گذاشتن به دسته دوم به مفهوم رقابت نزديك با همشهري پرافاده، ورونا هلاس كه آن روزها از سري A سقوط كرده بود، تلقي مي شد. در رقابت هاي آن سال نيز كيه وو بازي ها را به خوبي انجام داد و به موجب همين، عنوان «الاغ هاي پرنده» زبان به زبان در شهر از سوي طرفداران رقيب مطرح شد و سپس شعار «ما در سري A دوباره يكديگر را خواهيم ديد. البته اگر الاغ ها به پرواز ادامه دهند!» خطاب به تماشاچي هاي كيه وو به رواج آن در سراسر ايتاليا دامن زد. در آن روزها، آلبرتومالساني مربيگري زردپوشان كيه وو را بر عهده داشت. به كمك انديشه هاي او پرواز الاغ ها ادامه يافت، اما جدايي او به هدف رهبري فيورنتينا و سپس پارما موجب شد لوئيجي دل نري هدايت تيم را بر عهده بگيرد. دل نري تجربه شيرين صعود به دسته اول به همراه امپولي را به همراه داشت. موفقيتي كه با اخراج عجيب و مرموزانه او در آستانه حضور در سري A تداوم نيافت.

الاغ، با كمال افتخار
012460.jpg

جي جي دل نري جاه طلب براي اثبات دوباره خود و نيز به پايان رساندن پروژه ناتمام مالساني، تيم را به سري A رساند تا آرزوي هميشگي طرفداران و رئيس دوست داشتني باشگاه جامه عمل بگيرد و كلمه «mussi» به معناي الاغ و يا انسان احمق از سوي دل سپردگان كيه وو بر روي پيراهن ها و پرچم ها براي دهن كجي به تيم رقيب كه اين لقب تمسخرآميز را باب كرده بودند، حك شود.
زردپوشان در هفته هاي نخست چنان اوج گرفتند كه كمتر تيمي ياراي متوقف ساختن آنها را يافت. حتي در برابر آنها يوونتوس، قهرمان فصل، تا آستانه شكست پيش رفت ولي به لطف داور و اشتباهات مبتديانه پيروزي دو بر صفر از كف رفت و شكست سه بر دو بر جاي ماند. اما با وجود اين ناكامي، صدرنشيني كيه وو قطع نشد و هفته ها پس از آن نيز ادامه يافت. جي جي دل نري تركيب ۲-۴-۴ هميشگي اش را كنار گذاشته بود و يارانش را براساس ۴-۲-۴ آرايش مي كرد. جسارتي كه مدت ها از سوي كارشناسان به سخره گرفته شد، ولي شاگردان دل نري در پايان فصل با كسب عنوان پنجم و در جيب گذاشتن جواز راهيابي به جام يوفا خلاف ادعاها را اثبات كردند.

هري پاتر در كنار دل نري
هر چند پيشرفت شگفت انگيز كيه وو در رقابت هاي اروپايي ادامه نيافت و بازيكنان دل نري حذف زودهنگامي داشتند، اما باز هم روزهاي خوش باشگاه با وجود جدايي يكي دو بازيكن كارآمد مانند ماسيمو ماراتزينا ادامه داشته است. آنها تا يك قدمي جام قهرمانان سال بعد پيش آمدند و فقط در اين يكي دو هفته واپسين قافيه را به لاتزيو واگذار كرده اند.
در اين ميان جي جي دل نري وظيفه دشواري براي شاداب نگاه داشتن تيمش براي سري A و جام يوفاي دور بعد دارد. او در كنار خود پسر سي و پنج ساله لوئيجي كامپدلي يعني لوكا را مي بيند كه براي كمك به تيم حاضر به انجام هر كاري هست. لوكا با آن عينك هميشگي كه قيافه هري پاتر را در ذهن تداعي مي كند، شيفته فوتبال با طراوت انگلستان است و همين روحيه بشاش او در تفكرات سرمربي و بازيكنان تيم كه هميشه تماشايي بازي مي كنند، جلوه كرده است.
ضمناً روابط صميمانه او با كادر فني و بازيكن ها نيز دليل اصلي اتحاد مثال زدني كل مجموعه است. آن چنان كه دل نري با اطمينان خاصي ادعا مي كند «شايد از جنبه فردي قابل قياس با مدعيان نباشيم، اما در مصاف ده نفر با ده نفر به راحتي قدرت شكست دادن آنها را داريم. »
البته تفكرات دل نري نيز دليل ديگري براي پيروزي ها است. به گونه اي كه طي سال گذشته بسياري او را جانشين تراپاتوني در تيم ملي و حتي مربيان نامدار ديگر در باشگاه هاي ثروتمند اروپايي دانستند و هم اكنون نيز باشگاه هاي علاقه مند به در اختيار گرفتن او را با انگشتان دو دست خود مي شمارند.
جذاب و تماشايي
در اين بين خيلي ها مي پندارند در باشگاه هاي بزرگ، افتخارات او تكرار نخواهد شد. چرا كه علت اصلي پيروزي هاي جي جي تصميمات مساوات طلبانه براي تمام بازيكنان، چه كوچك و چه بزرگ است كه يقيناً چنين راهكاري در جمع ستاره هاي يك تيم مدعي و پرحاشيه، نتيجه خوشايندي در پي نخواهد داشت.
اما با وجود اين، انكار بازي هاي جذاب و تهاجمي اين تيم غيرممكن است. تيمي كه براساس حمله كردن، حفظ توپ و فشار رو به جلوي مردان مياني بازي مي كند و حتي به همين علت مانند مسابقه با بولونيا دو گل باورنكردني متحمل مي شود و پيروزي يك بر صفر را از دست مي دهد. كمتر تيمي مانند آنها با چنين ذهنيتي بازي مي كند. متاسفانه شايد در فصل بعد افتخارات زردپوشان كم رنگ تر شود.
ماراتزينا كه رفته و سيمونه پروتاي بيست و پنج ساله نيز به احتمال قريب به يقين در تابستان با مبلغ يازده ميليون پوند به يكي از تيم هاي اينتر، يووه و يا پارما خواهد رفت. ديگر هافبك ارزشمند تيم يعني لوچيانو و يا همان اريبرتوي معروف نيز پس از گذر از دوران محروميت و آسيب ديدگي از آن بازيكن ارزشمند گذشته، فاصله زيادي گرفته است و اين اخبار براي تيمي كه تمام داشته هايش را بر دوش هافبك ها، به ويژه هافبك هاي كناري مي گذارد، به هيچ وجه خوشايند نيست.
اين اتفاقات موجب بدبيني نسبي به سال آينده شده. آرزو داشتيم سلسله مراتب داستان هاي مربوط به اين تيم در سال آينده نزديك به افسانه شود ولي بايد منتظر ماند و ديد تيمي كه در اين دو سال، روزهاي متفاوتي را تجربه كرده و هر بار داستان هاي نامتعارفي را درباره خويش شنيده، چه سرنوشتي را براي خود رقم خواهد زد. در ابتداي حضور در سري A سال پيش، همه از برخاستن تيمي نو با بازيكناني ناشناخته و انديشه هاي نامتعارف صحبت مي كردند.
از نيم فصل آن سال تا انتها، اين ماجراها از فرط تكرار آزاردهنده شد. اما در آغاز امسال اوضاع كمي تغيير كرده. ديگران از ميهمان نوازي آنها، اخلاق پسنديده بازيكنانشان و ستاره هاي پرورش يافته به دست زحمتكش خود مسئولان حرفي نمي زنند و پيش بيني مي شود در سال بعد با توجه به تداوم موفقيت ها، آن تحسين و تمجيدهاي گوش نواز جاي خود را به اتهامات آزاردهنده اي از سوي طرفداران ديگر باشگاه ها در ارتباط با مشكلات مالياتي و قراردادي و تطميع داور و فريفتن بازيكنان حريف بدهد! به هر حال اين سنت هميشگي فوتبال ايتاليا است و كيه وو به هر صورت بايد با آنها كنار آيد و بي توجهي نشان دهد. مانند لوكا كامپدلي جوان كه مي تواند اميدوارانه با انگلستان تماس بگيرد و با تدارك بازي هاي تداركاتي با تيم هاي انگليسي به آرزوي قديمي خود يعني رويارويي با ستاره هاي ليگ برتر دست يابد و مطمئن باشد ديگر مانند سال هاي گذشته اين پاسخ دلسردكننده را از آن سوي سيم نخواهد شنيد: «ببخشيد چي گفتيد؟! كيه وو؟! كيه وو ديگر كجا است؟!»

زنگ فوتبال در مدارس اوكراين
012470.jpg
آران
درست يك سال از آغاز برنامه اي جامع كه براساس آن دروس فوتبال در برنامه درسي روزانه مدارس راهنمايي اوكراين گنجانده شد مي گذرد. اخيراً فدراسيون فوتبال اوكراين (FFU) بدين منظور يك كتاب درسي طراحي كرده تا توسط معلمان مقطع راهنمايي در سراسر كشور تدريس شود.
قدرت و رفاقت
«كوستانيتين ويخروف» مولف اين كتاب، خود رئيس «كميته شيوه هاي علمي» فدراسيون فوتبال اوكراين محسوب مي شود. او مي گويد: «فوتبال قدرت، شجاعت، تصميم گيري، موقعيت، اراده و رفاقت را رشد مي دهد. »
او كه ۵۰ سال از عمرش را در رابطه اي تنگاتنگ با فوتبال سپري كرده به خوبي ابعاد گوناگون آن را مي شناسد و رابطه اش با فوتبال را به عالي ترين سطوح رسانده. ويخروف قبلاً در نيمه ابتدايي دهه نود رئيس اتحاديه داوران فوتبال اوكراين بود و هم اكنون يكي از اعضاي رسمي سياست گذاري يوفا است.
فوتبال در مدرسه
در طراحي جزوه «فوتبال در مدرسه» ما تلاش كرديم تا از يك سو مبحث «ديناميك فوتبال» را به عنوان بخش علمي بگنجانيم و از سوي ديگر آن را در فضاي كلاس هاي مدرسه نيز قابل تدريس سازيم.
بازي ميليوني
اين كتاب و ادبيات كاربردي آن ـ ادبيات خاص فوتبال ـ كه رسماً توسط فدراسيون فوتبال اوكراين منتشر شده، به تاييد وزارتخانه هاي آموزش و علوم اين كشور نيز رسيده است و به زودي براي تدريس در مدارس معرفي مي شود.
«گريگوري سوركيس» رئيس فدراسيون فوتبال اوكراين در اين باره مي گويد: «ما اميدواريم اين كتاب فوتبال را نه تنها در بين بچه ها كه در ميان معلمان و حتي خانواده ها نيز بيش از پيش محبوب سازد. فوتبال در آينده اي نزديك به يك بازي ميليوني در اوكراين تبديل خواهد شد.»
لشكر نوجوانان فوتباليست
دو سال پيش «FFU» قراردادي با وزارت آموزش اوكراين منعقد كرد كه مطابق آن دروس خاص تربيت بدني در مدارس كشور معرفي و ارائه مي شدند. در حال حاضر در ۲۲ هزار مدرسه ملي اوكراين، حدود يك ميليون دانش آموز حداقل هفته اي يك بار فوتبال بازي مي كنند. سوركيس با واقع گرايي هدف فدراسيون را چنين تشريح مي كند: «ما در ابتداي راه نمي خواهيم خودمان را با اهداف مطلق مثل جذب صددرصد همه دانش آموزان به آيين فوتبال درگير كنيم.
اين هدف خيلي غيرواقعي خواهد بود. با اين حال حتي يك موفقيت ۲۰ درصدي در اوكراين ـ كشوري كه فوتبال هرگز جزو ورزش هاي نخستش نبوده است ـ به منزله يك پيروزي بزرگ است.»
نتايج اوليه
طي دو سال (FFU) نزديك به ۳۰۰ هزار توپ فوتبال به مدارس سراسر كشور اهدا كرده و در چهار ايالت مركزي «كيف، لووف، دنپرو پتروفسك و خاركوف» بيش از ۱۵ هزار معلم تربيت بدني را براي دروس جديد بازآموزي كرده است. همچنين براي حمايت از گسترش اين پروژه ملي مجلات ورزشي و آموزشي به طور مرتب مقالاتي راجع به فوتبال مدارس به چاپ مي رسانند.
تعطيلات رويايي
سوركيس اعتقاد دارد كه نبايد در همين نقطه متوقف شد: «ما قصد نداريم بر دستاوردهاي كنوني مان باقي بمانيم. عرصه اي جديد پيش روي ماست. از تابستان امسال با برنامه اي ديگر تحت عنوان «تعطيلات فوتبال»، فدراسيون يك رقابت قهرماني ملي را ميان قهرمانان محلي رقابت هاي مدرسه سازماندهي خواهد كرد. » سوركيس اميدوار است بسياري از دانش آموزان اوكرايني روياي قهرماني در اين تورنمنت را درسر بپرورانند.
برنامه دولت ـ فردايي روشن
به علاوه، كابينه دولت اوكراين درصدد تاليف طرحي دولتي براي گسترش فوتبال در كشور است. بدين ترتيب مي توان گفت فوتبالي كه پدرش، لوبانفسكي كبير يك سال پيش آن را ترك كرد و اسطوره فعلي اش آندره شوخپكو علي رغم پيشنهادات قابل توجه ايتاليايي ها هرگز حاضر نشد مليت اوكرايني اش را تغيير دهد، آينده بسيار روشني پيش رو دارد زيرا فوتبال در اين كشور ديگر يك دغدغه دولتي و ملي است.
منبع: يوفا

ورزش و سياست
تاريخچه ورزش و سياست - ۳
سهيلا قاسمي
تحريم
اگزاويه دلاكروا در مقاله اي تحت عنوان «در خدمت منطق دولت» مي نويسد: «استفاده نشانه اي و گسترده از ورزش در صحنه سياست بين المللي به اعتراض و تحريمي مي ماند كه مستقيماً توسط يك دولت هماهنگ شده است. »
داستان رقابت هاي بزرگ ورزشي در نيمه دوم قرن بيستم نشان از تحريم هاي طبيعت سياسي و ديپلماتيكي دارد. در بازي هاي المپيك ملبورن سال ،۱۹۵۶ شش كشور اين رويداد ورزشي را تحريم كردند تا اعتراض خود را نشان دهند. اسپانيا، هلند و سوئيس از مسابقه دادن با اشغالگران مجارستان سر باز زدند و مصر، عراق و لبنان مداخله فرانسه و بريتانيا در سوئز را محكوم كردند. در سال ،۱۹۸۰ ايالات متحده آمريكا بازي هاي المپيكي را كه در مسكو سازماندهي شده بود، تحريم كرد. كشورهاي واقع در اتحاد جماهير شوروي هم به هنگام بازي هاي المپيك لوس آنجلس در سال ۱۹۸۴ همين كار را كردند.
اين دو غيبت بزرگ و جنجالي در صحنه ورزش در بافت جنگ سرد تعريف شده است. كاربرد تحريم نشان مي دهد كه ورزش جشن بزرگي نيست كه مردم را دورهم جمع كند و كاملاً ابزاري در خدمت دولت ها است. شايد بتوان گفت براي آنها به منزله يك سلاح مهم به شمار مي رود.

بازتاب سياست
ورزش غالباً بازتاب و منعكس كننده وضعيت اجتماعي يك شهر، منطقه و كشور است و شرايط سياسي و موقعيت ديپلماتيكي آن مناطق را نشان مي دهد. اينياسيو رامونه مي گويد: «در مناطقي كه نبردهاي قومي و يا جنگ در جريان است، فوتبال به اين علت كه مردم را بسيج و احساسات آنها را تحريك مي كند، كاملاً خشونت و تعارض موجود را منعكس مي كند. »
نمونه اين تنش ها كه در رقابت هاي ورزشي متمركز و نهادينه شده اند، در سطح منطقه اي و يا بين المللي قابل مشاهده است. در سال ۱۹۶۴ گلي كه در ديدار بين آرژانتين و پرو مردود اعلام شد آتش خشم ميان هواداران دو كشور را شعله ور ساخت و در نهايت سيصد و بيست كشته و بيش از هزار مجروح بر جاي گذاشت. در سال ،۱۹۶۹ ديدار بين السالوادور و هندوراس شكافي ديپلماتيك بين اين دو كشور پديد آورد و متعاقب آن اعلام جنگ و فرار هندوراسي ها از السالوادور را شاهد بوديم. اخيراً نيز شاهد افزايش موج ناسيوناليسم بين مناطق مختلف يوگسلاوي سابق هستيم. اين روزها مسابقات فوتبال با زدوخوردهاي بي نهايت خشن بين هواداران تيم هاي مختلف پايان مي يابند.

ناسيوناليسم
اين نمونه ها نتيجه مستقيم نقش ورزش در اكثر ملت هاي جهان است. وضعيت فوتبال، پادشاه ورزش هاي سراسر جهان (تقريباً همه جهان) نيز نهايت اين امر را نشان مي دهد. اينياسيو رامونه در اين رابطه مي نويسد: «علت اين است كه هر ديداري يك رويارويي است كه ظاهر جنگي آييني را به خود مي گيرد. فوتبال امكان همه فرافكني هاي تخيلي و تعصب وطني را فراهم مي كند. » عرق ملي توسط ورزش تشديد مي شود و به صورت نمايشي نيز امكان ظهور مي يابد. در رابطه با «تخريب و خشونت در ورزش» نويسنده ها شرايط يك رقابت را چنين تشريح مي كنند: «عنوان قهرمان فقط به معني پيروزي يك تيم نيست، بلكه به معناي پيروزي جامعه اي است كه آن تيم از آن برآمده است. بنابراين جمع در تيم نمايان است و آرزوهاي آن جمع براي پيروزي، انرژي اش براي قهرماني، همچنين محروميت ها و خشونت هايش در اين تيم جاي مي گيرد. »
زماني كه طرح هاي جمعي وجود ندارد، ورزش به عنوان احساس اتحاد در يك جامعه به كار گرفته مي شود. پاسكال بونيفاس مي نويسد: «تيم ملي تنها نتيجه و محصول يك كشور نيست، بلكه غالباً به نفوذ در يك ملت هم كمك مي كند. » دولت - ملت هاي جوان به فرآورده هاي ورزشي تخيلي توسل مي جويند تا در شعور ملي نفوذ كنند و به اين طريق وجود خود را اثبات نمايند. در سال هاي دهه ،۶۰ زماني كه كشورهاي آفريقايي استقلال خود را به دست آوردند، ايجاد فدراسيون هاي ورزشي را در رأس كار خود قرار دادند. در آغاز دهه ۶۰ سنگال از ورزش كمك گرفت تا ملت در حال تولد را مستحكم تر كند.
با ظهور ناسيوناليسم ورزشي و فشار سنگين آن، يك ملت كامل ظاهر شده و موجوديت مي يابد نه تنها اين پيدايش از نظر خود آن ملت معنا دارد، بلكه جامعه بين المللي نيز آن را درك مي كند.
استوني، اسلووني، كرواسي و لتوني نيز به محض استقلال يافتن تيم ملي تشكيل داده اند. در حال حاضر استقلال دولت - ملت ها از طريق ايجاد تيم - ملت كه «امانت دار يك سرمايه گذاري بزرگ نمادين و تحليل احساسات پاك ميهن پرستانه است» ميسر مي شود. پاسكال بونيفاس در «ژئوپلتيك فوتبال» مي نويسد: «در ميان نخستين تجلي اراده دولت هاي مستقل جديد، تقاضا براي پيوستن به فيفا رخ مي نمايد. به نظر مي رسد اين مسئله طبيعي تر و ضروري تر از پيوستن به سازمان ملل باشد. گويي تعريف كشور ديگر تنها به سه ركن سنتي (سرزمين، مردم، دولت) محدود نمي شود و بايد چهارمين ركن كه به مراتب مهمتر از بقيه است يعني «تيم ملي فوتبال» را به آن اضافه كنيم. »
گاهي اين اشتياق پيش از به دست آمدن استقلال سياسي ظاهر مي شود. پيش از سال ،۱۹۶۲ FLN (جبهه آزاديبخش ملي) براي خود يك تيم فوتبال متشكل از بازيكناني كه ادعاي الجزايري بودن مي كردند تشكيل داد. گردش اين تيم و سفر به كشورهاي مختلف شهرتي براي الجزاير مستقل از فرانسه به وجود آورد. هميشه ناسيوناليسم بربر در الجزاير در يك تيم فوتبال مجسم مي شد. در اسپانيا نيز ناسيوناليسم هاي مختلف در ميان تيم هاي فوتبال بيان مي شود.
به عنوان مثال اتلتيكو بيلبائو به عنوان تيم ملي باسك در نظر گرفته شده است.
آنچنان كه فيليپ ليوتار مي نويسد: «ورزش در ايجاد افسانه اي منحصراً ملي با قهرمانان خاص خود حماسه هاي خود و اوسترليتز و واترلوي خود سهم به سزايي دارد. » درواقع ورزش با تضمين كاربرد هويتي، عقيده اي را كه افسانه اي بيش نيست يعني عقيده «ملت» را حفظ مي كند.

حاشيه ورزش
• ماجراي وزير و مديركل
012450.jpg

پيش از آنكه، هزار مدل تبليغاتي مختلف براي نپذيرفتن استعفاي فتح الله زاده به كار گرفته شود، اسامي مختلفي براي جايگزيني او ليست شد. در ميان اسامي اعلام شده نام هاشم ساعدي كمي غريبه تر از بقيه بود. غريبه اي كه در سمت مدير كل دفتر وزارتي و روابط عمومي و همچنين سخنگوي وزارت بازرگاني مشغول به فعاليت است. البته مدير كل نفوذ زيادي در وزارت بازرگاني دارند و هم اكنون نيز با باشگاه استقلال نزديكي خاصي دارند اما تنها مشكل ايشان شايد شخص وزير باشند. از آن جايي كه محمد شريعتمدار، وزير بازرگاني، علاقه وصف ناپذيري به تيم رقيب يعني پرسپوليس دارند امكان وقوع هر نوع اختلاف نظر، مشكلات جانبي و حاشيه اي وجود دارد درست مثل ماجرايي كه مدتي پيش در يكي از اعياد پيش آمد. روابط عمومي كه مسئولش آقاي ساعدي باشد، پلاكاردهاي تبريك و شادباش اين عيد مذهبي را با رنگ آبي انتخاب كرده بود. ساختمان وزارتخانه رنگ آبي به خود گرفته بود اما اين رنگ آبي بيشتر از چند ساعت روي در و ديوار باقي نماند زيرا با آمدن جناب وزير تمام پلاكاردهاي آبي به قرمز تغيير رنگ دادند. محمد شريعتمدار كه طرفدار سرسخت پرسپوليس است بازي هاي نيمه نهايي دو سال پيش را كه به ميزباني پرسپوليس در تهران برگزار شد، از نزديك تماشا كردند. جايزه صعود به عنوان تيم اول هم براي هر يك از بازيكنان يك دستگاه تلويزيون بود.

• دستي بر آتش
012455.jpg

آتش نشانان كشور در مشهد دور هم جمع مي شوند تا كمي ورزش كنند. ۱۴۸ نفر ورزشكار آتش نشان در رشته هاي دو ۱۰۰ متر با مانع و دو ۵۰ متر همزمان صعود از طناب به ارتفاع ۶ متر با هم رقابت مي كنند. آتش نشانان محترم از ۲۸ استان دور هم جمع مي شوند تا در طول ۳ روز با هم رقابت كنند. چند نفر به عنوان انتخاب كننده بيروني آنها را زير نظر مي گيرند تا ۱۰ نفر را به عنوان اعضاي تيم منتخب ورزشي عملياتي آتش نشانان كشور انتخاب كنند. تيم ملي آتش نشاني ايران در نيمه نخست مردادماه سال جاري به مسابقات بين المللي سن پترزبورگ روسيه اعزام مي شود.

• ورزش براي كشورهاي اسلامي
اجلاس اتحاديه ورزشي همبستگي كشورهاي اسلامي اولين جلسه اش را دوشنبه گذشته برگزار كرد و كميته هاي اجرايي اين مسابقات شامل دبيرخانه، مالي، بازاريابي، اطلاع رساني، اطلاعات، امنيتي، روابط عمومي و تشريفات، پزشكي و مبارزه با دوپينگ، ورزشگاه ها و كميسيون فني تشكيل شد.
اين رقابت ها در ماه آوريل سال ،۲۰۰۵ با شركت ورزشكاران ۴۵ كشور اسلامي در ۱۲ رشته در عربستان برگزار مي شود.

• اسكيت ايران در آسيا
012465.jpg

مرحله اول ركوردگيري رقابت هاي اسكيت انتخابي تيم ملي ايران جهت اعزام به مسابقات قهرماني آسيا روز دوشنبه گذشته با حضور ۱۴۰ اسكيت باز از سراسر كشور برگزار شد. اين رقابت ها در دو رده سني جوانان و بزرگسالان و در مواد ،۳۰۰ ،۵۰۰ ۱۰۰۰ و ۵ هزار متر در پيست دوچرخه سواري ورزشگاه آزادي انجام شد. در پايان اين رقابت ها ۱۸ نفر بهترين ركوردها را به خود اختصاص دادند و به مرحله دوم رقابت ها راه يافتند. به گزارش فدراسيون ورزش هاي همگاني، تيم هاي تهران، خراسان و آذربايجان غربي بهترين ركوردها را از نظر تيمي كسب كردند. مسابقات قهرماني آسيا، شهريور ماه سال جاري در كشور ژاپن برگزار خواهد شد.

• نظرات آقاي X
دو روز پيش ايرنا در مصاحبه اي علل وضعيت امروز دو باشگاه پرسپوليس و استقلال را از حميد شيرزادگان جويا شده بود. شيرزادگان هم به مطالبي چون عدم كنترل مسئولان اين باشگاه (پرسپوليس) بر روند كاري بازيكنان، عملكرد ضعيف فني بازيكنان، بازي كردن فقط به خاطر پول و ارزش پيراهن اشاره كرده است. يافتن علل مشكلات باشگاه توسط قديمي هاي همان باشگاه امري طبيعي در همه جاي دنيا است اما گويا دوستان خبرگزاري اطلاع ندارند كه حميد شيرزادگان هيچ گاه براي پرسپوليس بازي نكرد. او در اواخر فعاليت شاهين همراه دبير سياقي به آمريكا رفت.

• هماهنگي بانوان ووشوكار
روز ۱۰ خرداد ماه يك دوره كلاس سراسري استاژ و آموزش هماهنگ مربيان ووشو در سه سبك نان چو آن، چانگ چو آنو تاي چي چو آن به مدت يك هفته در مجموعه ورزشي آزادي - سالن بانوان ـ برگزار مي شود.

ورزش
ادبيات
اقتصاد
ايران
جهان
زندگي
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  ايران  |  جهان  |  زندگي  |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |