دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۸۲
شماره ۳۰۶۷- June, 2, 2003
جهان
Front Page

گفت و گوي اختصاصي با وزير خارجه و معاون نخست وزير تركيه
عرب ها بازنگري كنند
اگر قرار است خلع سلاحي در عراق صورت گيرد بايد همه گروه ها خلع سلاح شوند خلع سلاح تبعيض آميز به وحدت عراق لطمه وارد مي كند به نظر ما اين اشتباه بايد تصحيح شود
013980.jpg

گروه بين الملل، نفيسه كوهنورد:با عبدالله گل در خانه به يادگار مانده از دوران عثماني سفير تركيه ديدار كردم. خانه اي كه در ميان باغي بزرگ قرار داشت. گل دومين بار بود كه به ايران مي آمد. در ديدار قبلي كه زمستان گذشته پيش از آغاز جنگ عراق انجام شد او سمت نخست وزيري تركيه را داشت و اين بار به عنوان وزيرخارجه كشورش براي شركت در سي امين اجلاس وزراي خارجه كشورهاي اسلامي به تهران آمده بود. وزير خارجه اي خنده رو كه حتي زماني كه نوار مصاحبه به علت مشكلي در ضبط جمع شد درحالي كه سعي مي كرد با جملات عجله نكن و نگران نباش از اضطراب من بكاهد، بلافاصله خودكارش را درآورد و به رغم محدوديت وقت با حوصله در درست كردن نوار كمك كرد. رفتاري كه شايد براي خبرنگاران كه همواره عادت كرده اند با رفتار خشك و سرد مقامات سياسي مواجه شوند جالب و تأثيرگذار است.
رفتار گل در حضور يك روزه اش در اجلاس نيز جلب توجه مي كرد. او با وجود آن كه خستگي اجلاس اتحاديه اروپايي كه در كرت يونان برگزار شد را به گفته خبرنگاران همراهش به تن داشت، در اجلاس وزراي خارجه به طور فشرده با بسياري از وزراي خارجه كشورهاي عربي ديدار و مذاكره كرد. البته ديپلماسي فعال او يا به عبارت ديگر سياست خارجي حزب عدالت و توسعه به عنوان اكثريت و سردمدار دولت تركيه پيش از جنگ عراق نيز بارز بود به طوري كه به اعتقاد برخي تحليلگران دولت تركيه سعي دارد از اين طريق بار ديگر نقش خود را در منطقه و حتي كشورهاي اسلامي به عنوان كشوري كه موقعيت استراتژيك ويژه و روابط فعالي با كشورهاي غربي نيز دارد باز تعريف كند.
• شما در اين اجلاس تقريبا با نماينده تمام كشورهاي عربي كه حضور داشتند ديدار كرديد آيا اين ديدارها براي جلب حمايت در جهت اجراي طرح صلح خاورميانه (نقشه راه) بود؟
بله من با تمام كشورهاي عربي ديدار كردم. ما از نقشه راه حمايت مي كنيم چرا كه در درجه اول فلسطين و اسرائيل اين طرح را پذيرفته اند. وقتي طرفين اين طرح را قبول دارند، اگر بگوييم كه طرح را نمي پذيريم درست نيست. به همين خاطر ما سعي مي كنيم در اين راه به هر دو طرف كمك كنيم. درواقع الان وظيفه ديگر كشورهاي منطقه حمايت و كمك به اجراي درست طرح است. اسرائيل و فلسطين براي عملي كردن نقشه راه نيازمند گفت وگوها و مذاكرات بيشتري هستند. تركيه نيز براي هرگونه كمكي در راستاي آغاز هر چه سريعتر مذاكرات اعلام آمادگي كرد.
•. . . عكس العمل كشورهاي عربي چه بود؟
آنچه كه من در مذاكراتم با كشورهاي عربي مشاهده كردم اين بود كه بخش مهمي از اين كشورها از طرح صلح خاورميانه حمايت مي كنند. برخي از آنها نيز دغدغه و شبهه هايي در اين مورد دارند. سوريه مانع نقشه راه نيست به عبارت ديگر مخالفت جدي در اين مورد ندارد. اما مسئله مهم براي سوريه موضوع جولان است همانطور كه مي دانيد سوريه و اسرائيل بر سر جولان با يكديگر مشكل دارند و مقامات سوري مي خواهند در راستاي حل مسئله فلسطين، معضلات لبنان و سوريه نيز حل شود.
• آيا در اين اجلاس پيام آور اسرائيل و آمريكا هم بوديد؟
نه تركيه وظيفه خود مي داند كه براي حل معضل خاورميانه به عنوان كشوري كه ارتباط مناسبي با طرفين دارد قدم بردارد اما به هر حال در اين راستا با مقامات كشورهاي ديگر نيز مذاكراتي دارد.
• اخيراً وزير دفاع اسرائيل سفري به تركيه داشت و برخي از مطبوعات و محافل سياسي عربي نسبت به اين موضوع واكنش نشان داده و ابراز نارضايتي كرده اند.
اين مسائل تا حدود زيادي در رسانه ها غلو مي شود. من چنين عكس العمل هايي نديدم. تركيه و اسرائيل از ديرباز رابطه دارند و اين رابطه تاكنون ادامه دارد اين موضوعي پنهاني نيست. در عين حال تركيه با فلسطين نيز چنين ارتباطي دارد. ما فلسطين را به عنوان دولت مي شناسيم و فلسطين در تركيه سفارت دارد. به هر حال اكنون مسائل مهمي در منطقه مطرح است و آنكارا در روزهاي بعدي باز هم شاهد چنين ديدارهايي خواهد بود.
• با ورود شما به عنوان حزب اسلامگراي عدالت و توسعه به صحنه سياست برخي تحليلگران معتقد بودند كه حمايت آنكارا از سياست هاي تل آويو و همكاري هاي اين دو كشور تا حدودي رنگ ببازد اما چنين نشد.
به هر حال ما اسرائيل را به رسميت مي شناسيم و روابط تجاري و اقتصادي با آنها داريم. چنين موضع گيري هايي صحيح به نظر نمي رسد. همان طور كه اسرائيلي ها با تركيه ارتباط دارند، با فلسطيني نيز رابطه داريم. همه آنها برادران ما محسوب مي شوند.
• شما در سخنراني تان در مورد ايجاد دموكراسي در كشورهاي منطقه عربي تاكيد كرديد و گفتيد كه زمان ديكتاتوري به پايان رسيده است، مي توانيد در اين مورد بيشتر توضيح دهيد.
013985.jpg

راه حل معضلات خاورميانه و برخي ديگر از كشورهاي عربي بازنگري در سياست هاي سابق اين كشورهاست. تمام كشورهاي منطقه بايد در اين راستا گام بردارند. تجربه عراق تجربه خوبي بود. هيچ جامعه اي نمي تواند طولاني مدت فشار و استبداد را تحمل كند.
• رد لايحه ورود سربازان آمريكايي از خاك تركيه به عراق پيش از جنگ در مجلس تركيه تا حدودي روابط آنكارا و واشنگتن را دچار سردي و تنش كرد و به نظر مي رسد اثرات اين مسئله تاكنون ادامه داشته است.
با رد لايحه در واقع آمريكايي ها تا حدودي مايوس شدند و اميدهايشان با شكست مواجه شد. اما به هر حال گذشت. روابط آمريكا و تركيه تنها براساس يك لايحه نبود كه به اين آساني نيز به هم بخورد. اين دو كشور همكاري استراتژيك مفصلي با يكديگر دارند. در ضمن لايحه در قالبي دموكراتيك رد شد و در واقع بايد به آن احترام گذاشته شود.
• اما هرازگاهي برخي مقامات آمريكايي عكس العمل شديدي نشان مي دهند مثل ولفوويتز.
اين نوع برخوردها به منطق افراد بستگي دارد. ما بسياري از اين برخوردها را فراموش كرده و به آينده پيش رويمان نگاه مي كنيم.
• در خبرها آمده بود كه شما قصد سفر به آمريكا را داشتيد اما مقامات كاخ سفيد اين درخواست را نپذيرفته اند.
نه من چنين درخواستي نكردم.
• ولي در رسانه هاي خودتان منتشر شده بود. . .
بله درست مي گوييد متاسفانه اين نوع خبرها منتشر مي شود اما در واقعيت چنين مسايلي وجود ندارد.
• آمريكا در شمال عراق مرزبندي خاصي ايجاد كرده است و همچنين تمام گروه هاي مسلح عراقي را خلع سلاح كرده و تنها به كردها مجوز مسلح بودن را داده است عكس العمل تركيه در اين باره چه بوده است؟ به نظر شما اين جزو عكس العمل هاي آمريكا نيست؟
اين كار اشتباهي بود. اگر قرار است خلع سلاحي در عراق صورت گيرد بايد همه گروه ها خلع سلاح شوند. اين مسئله را مي توان يك نوع تبعيض دانست كه باعث جدايي گروه ها در عراق شده و به وحدت عراق لطمه وارد مي كند. به نظر ما اين اشتباه بايد تصحيح شود.
• آيا اين موضوع بر آينده كركوك و موصل تاثير نخواهد داشت با توجه به اينكه به نظر مي رسد با وجود تلاش هاي تركيه سياست آنكارا در مورد اين دو شهر چندان با موفقيت مواجه نشد و حتي در انتخابات محل تركمان ها راي چنداني نياوردند.
كركوك و موصل قسمتي از عراق هستند. در اين شهرها جمعيت تركمان ها زياد است و بايد به اين موضوع توجه شود، اما در مورد انتخابات بايد گفت كه اين نوع موارد بايد با توجه به پايه ها و اصول واقعي آنجا حركت كند، در غير اين صورت با هرج و مرج مواجه خواهيم شد. در اين چارچوب ما امسال اين مناطق را با دقت تعقيب مي كنيم و به گروه هايي كه يك جانبه حركت مي كنند نيز هشدار مي دهيم.
• نظر شما در مورد حكومت نظامي در عراق چيست؟
مطمئناً هر چه زودتر بايد حكومتي كه نماينده مردم عراق باشد در اين كشور تشكيل شود. حكومتي كه به خوبي نماينده تمامي گروه ها و قوميت هاي عراق باشد. ولي در حال حاضر انتظار اين كه نيروهاي آمريكايي و انگليسي عراق را ترك كنند نيز درست نيست چرا كه مطمئناً در اين صورت هرج و مرج و كابوسي به وقوع مي پيوندد. نيروهاي ائتلاف در قبال امنيت عراق وظايفي دارند اما به هر حال مدت زمان حضورشان نيز نبايد خيلي طولاني شود.
• موضع تركيه در قبال دولت شيعي در عراق چيست؟
اين را خود عراق بايد تصميم بگيرد. فرقي ندارد براي برقراري حكومت شيعه و سني يا كرد خود مردم عراق تصميم گيرنده اصلي هستند. اين گروه ها بايد متوجه اين مسئله باشند كه عراق واحد به نفع همه آنهاست. اگر عراق تجزيه شود همه اين گروه ها متضرر خواهند شد.
• با تمام اختلافاتي كه بين شما و آمريكا وجود دارد آيا براي خود در بازسازي عراق نقشي را متصور هستيد؟ به اين اعتقاد داريد كه آمريكا به اين مسئله راضي خواهد شد؟
ما همين الان هم در نوسازي عراق شركت كرده ايم. از نظر اقتصادي بسياري از شركت هاي بخش خصوصي در عراق در فعاليت هستند همچنين كمك هاي انسان دوستانه ما ادامه دارد. ما مردم عراق را از نظر خوراك و پوشاك كمك مي كنيم. ما در عراق به طور فعالي كار مي كنيم و در آينده اي نزديك دو بيمارستان در اين كشور خواهيم ساخت.
• اخيراً اعلام شده كه تركيه به عنوان نيروي ناتو مي تواند وارد عراق شود. آيا برنامه اي براي اين داريد؟
خيلي علاقه اي به فرستادن سرباز به خارج از تركيه نداريم اگر نيازي باشد بسته به شرايط اين كار را خواهيم كرد.
• نيروهاي آمريكايي بعد از جنگ تخليه پايگاه هوايي اينجرليك را آغاز كردند. اين موضوع از سوي برخي محافل به عنوان عكس العمل آمريكا در قبال عدم همكاري تركيه شمرده شد، اما فرماندهان و مقامات آمريكايي اظهار داشته اند كه به آنها گفته شده اينجرليك را ترك كنند.
كار آنها در اينجرليك به پايان رسيده بود چون نيروهاي آمريكايي درواقع براي محافظت از مناطق پرواز ممنوع عراق در اين پايگاه حضور داشتند. اكنون هواپيماها در تمام آسمان عراق مي توانند پرواز كنند بنابراين ديگر حضور آنها مفهومي نداشت و براي همين پايگاه را تخليه كردند.
• اما فرماندهان آمريكايي گفته اند كه ما نمي خواستيم اينجرليك را ترك كنيم. آيا دولت تركيه چنين تصميمي را اتخاذ كرده است؟
مهلت استقرار آمريكايي ها در اينجرليك پايان يافته بود.
• به اعتقاد برخي صاحبنظران سياسي اين مسائل موجود ميان تركيه و آمريكا به نوعي باعث بروز اختلاف بيشتر ميان دولت و نظاميان تركيه شده است.
اين اختلافات تا حدود زيادي بزرگ نمايي مي شود. دولت و نظاميان تركيه ديدگاه چندان متفاوتي ندارند. نظاميان هنگام درخواست آمريكا در مجلس و همچنين بعد از آن به اراده سياسي و تصميم نمايندگان مردم احترام گذاردند.
• اما به نظر مي رسد اكنون مسائل و درگيري هايي ميان دولت و نظاميان وجود دارد كه در اين روزها نيز در رسانه هاي تركيه مدام از آن بحث شده است.
بله درست است. هرازگاهي مسائل و اختلاف عقيدتي پيش مي آيد اما آنقدر مهم نيست. ما و نظاميان براي پيشرفت كشور تلاش مي كنيم. تركيه كشوري دموكراتيك بوده و وظيفه هركس در اين كشور كاملاً مشخص است. گرچه هركس مي تواند آزادانه و با صراحت ديدگاه خود را بيان كند. در اين زمان مسئله اي وجود ندارد كه بخواهيم آن را بيش از حد بزرگ كنيم. به هر حال ارتش و نيروهاي مسلح تركيه متعلق به دولت و ملت تركيه و تحت فرمان حكومت اين كشور بوده و مسلماً هدف اين نيروها حراست و حفاظت از جمهوري است.
• اخيراً حلمي ازكوك فرمانده ارتش تركيه در سخنراني اش گفته است گمان نكنيد كه دوران نظاميان در تركيه به سر رسيده است.
مسلماً اگر گروه ها و ديدگاه هاي مختلف در بين ارتش بروز يابد خطرناك خواهد بود. در ارتش از صدر تا ذيل يك سيستم فرمانبري صحيح وجود دارد. هر گفته اي نبايد منفي تعبير شود و ما نيز از هيچ تلاشي در جهت داشتن ارتش قدرتمند دريغ نمي كنيم.
• اختلافاتي در مورد اصلاح برخي مصوبات و لوايح قانون اساسي تركيه در راستاي پيوستن به اتحاديه اروپا ميان دولت و نظاميان وجود دارد. آيا اين مسائل تأثير نامطلوبي بر روند هماهنگي تركيه با قوانين اتحاديه اروپا نخواهد داشت؟
نظاميان نگراني هاي خود را دارند اما به هر حال مجلس تصميم گيرنده براي اين مصوبات خواهد بود و هفته آينده در مورد اين قوانين تصميم گيري خواهد شد. مطمئناً تركيه راه پيوستن به اتحاديه اروپا را به زودي طي كرده و به اتحاديه خواهد پيوست.
• آمريكا در اين مدت تهديداتي را عليه ايران و سوريه داشته است. اگر اين نوع مسائل شدت يابد موضع گيري تركيه چه خواهد بود؟
در درجه اول بهترين كار اين است كه مشكلي ايجاد نشود. چرا كه بروز مشكل در روابط هيچ فايده اي براي كسي ندارد. اما در صورت بروز معضل، خوشحال مي شويم در حل آن كمك كنيم.
• شما زماني كه در اواخر جنگ عراق، آمريكا سوريه را تهديد كرده بود، گفته بوديد كه در مورد ايران و سوريه هيچ كمكي به آمريكا نخواهيد كرد.
ما با همسايگانمان روابط خوبي داريم و سعي داريم اين روابط را بهبود ببخشيم. بروز مشكل براي هر يك از اين كشورها تمام كشورهاي منطقه را تحت تاثير قرار مي دهد. تمام سعي ما بر اين است كه در منطقه صلح برقرار شود. اما همان طور كه گفتم نبايد اجازه داده شود كه مشكلي ايجاد شود. در ضمن اين مسائل تا حدود زيادي غلو مي شود نبايد اين طور به برخي مشكلات سياسي نگاه كرد.
• در مطبوعات شما آمده بود كه برخي از ديپلمات هاي شما در آمريكا گفته اند كه گرچه تركيه دوست ندارد جنگي در منطقه رخ دهد اما اين كشور نيز در مورد تسليحات هسته اي و تروريسم در ايران نگراني هاي مشتركي با آمريكا دارد.
نه من چنين چيزي نشنيدم. البته خيلي هم سطر به سطر روزنامه ها را نمي خوانم.
• شما از يونان به ايران آمديد و مطمئناً در آنجا در مورد مناقشه قبرس نيز گفت وگو كرده ايد. وضعيت تركيه را در اين مورد چطور مي بينيد؟
ترك هاي قبرس اقليت نيستند و حقوق آنها بايد در نظر گرفته شود به خصوص در مورد مسئله اتحاديه اروپا كه بايد بخش شمالي قبرس نيز به اتحاديه بپيوندد. ما معتقديم كه بايد دو حكومت مستقل در قبرس با حقوق مساوي وجود داشته باشد و بعد از اين، اين دو زير يك سقف يكي شوند.
• شما مدتي است مناسبات اقتصادي سياسي را با ارمنستان آغاز كرده ايد و گويا حتي نيروي برق و نيز كالاي استراتژيك مانند گندم و برنج براي اين كشور مي فرستيد آيا اين نشانه اي از تغيير سياست سنتي ترك ها در قبال ارمنستان است؟
بله كالاهايي از تركيه به ارمنستان مي رود. تركيه هم مي خواهد با ارمنستان روابط داشته باشد اما اين مستلزم حل بعضي از مسائل قديمي است. ارمنستان بايد مرز تركيه را محترم بشناسد، بايد ديد در آينده چه خواهد شد. اميدواريم هر روز بيشتر هم كالا به ارمنستان بفرستيم.

نگاه اول
بوش و ديگران در فرانسه

دكتر حسين دهشيار
وجه تمايز رهبران در گستره روابط بين الملل در بسياري از موارد برتافته از اين است كه كدامين داراي بصيرت و پنداره هستند. رهبراني كه عملكردها و رفتارها را بر بستر پنداره ها حيات مي دهند شكل دهنده تاريخ هستند. رهبراني كه بري از پنداره هستند قربانيان تاريخ محسوب مي گردند. اما نكته ظريف تر در اين است كه شكل دادن به تاريخ في نفسه اهميت ندارد بلكه آنچه ايجادگر اعتبار است از يك سو اين است كه تا چه ميزان پنداره ها با واقعيات منطبق هستند و از سويي ديگر تا چه حد جسارت براي عملياتي و ملموس كردن بينش وجود دارد. رهبراني كه تحولات بنيادي در صحنه روابط بين الملل به وجود آورده اند به انتخاب بين شكل هاي متمايز شر بسنده نمي كنند بلكه به تمايز واضح و مشخص بين خير و شر در حيات سياسي مبادرت مي كنند چرا كه بهره مند از وسعت پنداره ها هستند.
گردهم آيي رهبران هشت غول صنعتي در فرانسه به ضرورت، كمتر تحت الشعاع معضلات اقتصادي گسترده در اين ممالك است و آنچه محوريت يافته است همانا اختلاف نظرهاي وسيع رهبران اروپايي و آمريكا و از همه برجسته تر بين ژاك شيراك و جورج دبليو بوش در خصوص مشروعيت حمله به عراق در مجادلات لفظي گسترده پيش از آغاز حمله نيروهاي ائتلاف براي سرنگوني رژيم صدام است. حضور رهبر آمريكا در فرانسه پيش از آنكه بازتاب تلاش براي تنبيه فرانسه باشد، اقدامي است در جهت اينكه موضع قدرتمند آمريكا تصريح و بارز گردد. رهبر آمريكا به كرات صحبت از اين كرده است كه از عملكرد رهبران سياست خارجي فرانسه در قبال مسئله عراق «دلسرد و مأيوس» است هرچند كه او به خوبي آگاه است كه به جهت ضرورت هاي فرهنگي، فرانسه بدون توجه به واقعيات جهاني تصميم به مقابله با آمريكا گرفت. رهبر فرانسه به درك اين واقعيت نائل نشد كه ميل به قدرت به جهت برجستگي فاحش توانمندي آمريكا در حيطه هاي نظامي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي، لزوماً آمريكا را به سوي حمله به عراق سوق خواهد داد. آنچه مهم است اين نيست كه آيا واقعاً سلاح هاي كشتارجمعي براساس ادعاي آمريكا در عراق وجود داشت بلكه اين امر مسلم است كه آمريكا تنها درصدد پديد آوردن يك توجيه اخلاقي براي تجاوز به عراق بود.
مخالفت با آمريكا با توسل به ملاحظات و ارزش هاي اخلاقي براي دفاع از رژيمي كه در كشور خود برهوت ارزش هاي اخلاقي و انساني را شكل داده بود از همان ابتدا شكست را براي فرانسه رقم زده بود.
آنچه دولتمردان فرانسوي قادر به درك آن نگرديدند اين واقعيت است كه به جاي مخالفت با آمريكا مي بايستي گزينه متفاوتي را در برابر تصميم آمريكا به حمله به عراق در برابر رهبران آمريكا و مردم جهان قرار مي دادند. گزينه اي كه با توجه به واقعيات حاكم بر منطقه و ميزان قدرت فرانسه در شكل دادن به اين واقعيات شكل گرفته باشد. اما فرانسويان بدون توجه به الزامات برخاسته از مولفه هاي قدرت كه آمريكا را در موقعيت متمايز و تعيين كننده اي قرار داده بود به مخالفت برهنه و بدون برخورداري از پنداره عمل كردند. روسيه برعكس فرانسه با وجود مخالفت با حمله آمريكا به عراق، اين را براي تصميم گيرندگان واشنگتن آشكار ساخت كه ملاحظات داخلي و چانه زني هاي سياسي براي تقسيم غنايم است كه شكل دهنده مخالفت مسكو است و مخالفت اين كشور كاملاً بري از نگرش هاي ضدآمريكايي است. فرانسه برعكس مخالفت را كاملاً ماهيتي ضدآمريكايي اعطا كرد و از چانه زني هاي متداول سياسي براي تقويت موضع خود و متقاعد ساختن آمريكا براي ملحوظ ساختن منافع حياتي آمريكا در عراق ابا كرد. حضور جورج دبليو بوش در فرانسه بعد از مسافرت به روسيه براي شركت در جشن هاي سيصد سالگي سن پترزبورگ و حضور در لهستان به اين مفهوم است كه توزيع قدرت در اروپا به گونه اي متمايز امروزه بسيار متفاوت از گذشته است و اين واقعيتي است كه رهبر فرانسه آن را ناديده مي گيرد. حضور سربازان لهستاني در جنوب و مركز عراق براي كنترل اين دو قسمت و سفر رهبر آمريكا به اين كشور قبل از شركت در كنفرانس سران هشت كشور صنعتي بيانگر اين است كه يك جابه جايي قدرت به سوي شرق اروپا كه مركز آن لهستان خواهد بود در حال انجام است.
انگاره هاي حاكم قدرت در صحنه روابط بين كشورها بيانگر اين هستند كه بقاي فرهنگي و موضع برتر فرانسه در اتحاديه اروپا و از همه مهم تر در شكل دادن به سياست هاي اروپايي در حال زوال و نزول است. آنچه اهميت دارد درك اين مسئله است كه كاهش قدرت به جهت الزامات ساختاري اجتناب ناپذير است. اما آنچه مي تواند اين گريزناپذيري را تعديل كند مخالفت آشكار و واضح با آمريكا نيست چرا كه فرانسه فاقد ابزارهاي لازم براي اين مهم است بلكه شكل دادن به ائتلاف هاي متوازن كننده قدرت آمريكا در سطح اروپا در وهله اول و در سطح جهاني در وهله دوم است. به جهت درهم فروريختگي اخلاقي ارزش هاي چپ گرايانه به دنبال سقوط بدون اندوه كمونيسم در اروپا، چپ گرايان آلماني نمي توانند گزينه مناسبي براي مقابله با سلطه گري اروپايي و جهاني آمريكا باشند بلكه اين ائتلاف ضرورتاً مي بايستي روسيه را به جهت توانمندي هاي بالقوه و بالفعل اين كشور در بر بگيرد. به جهت محوريت يافتن لهستان در معادلات آمريكا در اروپا محققاً روسيه به جهت دغدغه هاي تاريخي بسيار مستعد براي تبديل شدن به يك شريك و متحد استراتژيك در اروپا براي به چالش گرفتن قدرت و يكه تازي آمريكا است. حوادث چند ماه گذشته نشان از اين دارد كه دولتمردان فرانسه فاقد نگرش كلان به موضع جهاني آمريكا هستند و بدين روي بعيد به نظر مي رسد كه قادر به اين باشند كه توفيق شكل دادن به ائتلافي همه گير و همه جانبه را براي به سخره گرفتن هژموني آمريكا داشته باشند. اين محققاً باوري است كه رهبر آمريكا در خصوص فرانسه دارد و بدين روي است كه سفر به فرانسه را بهترين فرصت مي يابد كه به رهبران فرانسه متذكر گردد كه در صحنه سياست بر اساس گفته لرد و سياستمدار انگليسي دوست و يا دشمن هميشگي وجود ندارند و آنچه هميشگي است منافع هستند و منافع فرانسه ايجاب مي كند كه سياستي متفاوت را در برابر آمريكا پيشه كند.

مبارزه و نقشه راه
014000.jpg

بن گرانبي
ترجمه: بهمن دارالشفايي
اين صحنه ها در آنولا در ۱۹ مه ،۲۰۰۳ صحنه هاي آشنايي بودند. جيغ، داد و فرياد و خون هايي كه همه جا پاشيده است. وقتي هيبا درقمه، درست بيرون يك فروشگاه عمومي مواد منفجره اي را كه همراهش بود منفجر كرد، سه نفر بي گناه مردند. همه آمريكايي ها اين خبر را فهميدند. اين خبر بلافاصله تبديل به خبر اول همه شبكه هاي تلويزيوني آمريكايي و روزنامه هاي معروف شد. در همان روز، در جايي كه گويي دنياي ديگري است، بستگان خالد ناصر پسر ۱۳ ساله فلسطيني عزاداري مي كردند، او همان روز صبح با شليك سربازان اسرائيلي كشته شده بود. آيا كشته شدن او ارزش مخابره شدن را نداشت! چون اين عمليات انتحاري است و در نتيجه ارزش آن را دارد كه خبرگزاري ها روي آن تمركز كنند. طي ۴۸ ساعت، ۵ مورد عمليات انتحاري در اسرائيل و سرزمين هاي فلسطيني انجام شده است. رسانه هاي آمريكايي، هدف اين موج ناگهاني را بي اثر كردن طرح جديد جورج دبليو. بوش يعني «نقشه راه» ارزيابي مي كنند. شيكاگو تريبون در روز ۲۰ مه تيتر زد: «نقشه راه درخطر»، يو.اس.اي تودي نوشت: «پاره شد» و واشنگتن پست اعلام كرد «طرح صلح در معرض خطر». همين روزنامه چند روز قبل تيتر زده بود: «بمبگذاري ها زيرآب طرح صلح را مي زنند. » در اثر بمبگذاري در محله فرنچ هيل در حومه بيت المقدس (درواقع در منطقه اشغالي كرانه باختري است) كه منجر به كشته شدن ۶ اسرائيلي شد، نخست وزير اسرائيل سفرش به آمريكا را لغو كرد. قرار بود او در اين سفر با جورج بوش درباره نقشه راه گفت وگو كند. همان روز رويتر خبري با اين عنوان منتشر كرد: «بمبگذاري هاي انتحاري، عمليات صلح را تهديد مي كند. » رسانه هاي آمريكايي، لغو سفر از جانب طرف اسرائيلي را واكنشي منطقي به افزايش حملات ارزيابي كردند و طرف فلسطيني، به متوقف كردن روندي كه در حال پيش رفتن است، متهم شد. در نتيجه، به جامعه آمريكا فهمانده مي شود كه شبه نظاميان فلسطيني تنها مانع پيشروي روند صلح هستند. در روز اول مه، روزي كه جورج بوش نقشه راهش را ارائه كرد، ارتش اسرائيل حمله گسترده اي را به شهر غزه در نوار غزه ترتيب داد. نيروهاي اسرائيلي با پشتيباني عظيم يگان هاي زرهي و ناوگان هلي كوپتري، راهشان را به سمت يك آپارتمان ۵ طبقه باز كردند. آپارتماني كه تعدادي از مظنونان به عضويت در گروه هاي جهادي در آن زندگي مي كردند. درگيري شديد از ۱ بامداد تا ۵ بعدازظهر ادامه داشت. در اين زمان، اسرائيلي ها ساختمان را منفجر كردند. در پايان، ۱۳ فلسطيني از جمله دو كودك و يك پيرمرد شهيد شدند. ديويد بيكر يكي از سخنگويان شارون از اين حمله دفاع كرد. به گزارش واشنگتن پست او گفت: «اين فعاليت ها، در هر جا و در هر زمان كه احتياج باشد، ادامه پيدا مي كنند و هيچگونه ملاحظه خارجي نيز در مورد آنها به عمل نخواهيم آورد. » وقتي هم كه مسئولان فلسطيني، حمله غزه را به عنوان نشانه اي از عدم همراهي اسرائيل با نقشه راه بوش معرفي مي كنند، بازتاب كمي در رسانه هاي آمريكايي پيدا مي كند. مسلماً هيچ يك از رسانه هاي عمده آمريكا به هنگام بررسي تاثير بمبگذاري هاي اخير بر طرح نقشه راه، به اين حمله اشاره اي نكرده است. حمله هاي اسرائيل با دستگيري يك عضو ارشد حماس در ۸ مه و تاخت و تازهاي بي شمار به خان يونس و بيت اللحم ادامه يافت. در اين حمله ها خانه هاي زيادي ويران، مردم زيادي مجروح و تعداد بيشتري بي خانمان شدند. روش «اول - شليك» اسرائيلي ها جان بي گناهان زيادي را در اين دوره زماني گرفته است. در روز ۸ مه، تك تيراندازان اسرائيلي، يك معلول ذهني را در بيرون خان يونس بدون هشدار دادن كشتند. هفته قبل از آن، روزنامه اينديپندنت چاپ لندن در مقاله مفصلي خاطرنشان كرده بود تا زماني كه مسئولين فلسطيني درخواست بازگشت پناهندگان فلسطيني را مطرح كنند، شارون حاضر به مذاكره درباره هيچ موضوعي نخواهد شد. در حالي كه عباس نخست وزير فلسطين همه شرايط طرح آمريكا را پذيرفته، دولت شارون حداقل ۱۵ مورد را براي بازبيني قبل از اجراي طرح برشمرده است. در پشت صحنه هم، در اوايل ماه مه شارون، وزير گردشگري خود بني الون را به آمريكا فرستاد تا عليه نقشه راه رايزني كند و جلوي تشكيل هرگونه دولت مستقل فلسطيني را بگيرد. الون قبل از سفرش به روزنامه اسرائيلي هاآرتص گفت كه فلسطين «در حال از بين رفتن است.» اما اكنون با اوج گيري عمليات انتحاري، صفحه اول روزنامه ها و اخبار ويژه تلويزيون ها به مردم مي قبولاند كه اين فلسطيني ها هستند كه با روند صلح مخالفند. حتي يك روزنامه مهم هم ارتباط بمبگذاري هاي اخير حماس را با موج حمله به رهبران حماس از جمله كشتن ايادبك در دو هفته پيش خاطرنشان نمي كند. اين اولين باري نيست كه شارون قصد از بين بردن گروه هاي نظامي فلسطيني را دارد. در ۲۳ جولاي ،۲۰۰۲ درست روزي كه حماس و جهاد اسلامي قصد اعلام اولين آتش بس يك طرفه را داشتند، يك هواپيماي جت اسرائيلي موشكي روي خانه صالح شهاده فرمانده بلندپايه حماس انداخت و او و ۱۶ نفر ديگر از جمله ۹ كودك را كشت. تنها شيكاگو تريبون در گزارشي كه درباره بمبگذاري هاي اخير نوشت در اولين پاراگرافش به اين نكته اشاره كرد كه اسرائيل از پذيرش طرح بوش سر باز زد. در حالي كه ايالات متحده نقشي كليدي در فرآيند صلح خاورميانه بر عهده گرفته، جامعه آمريكا نياز به پوشش رسانه اي متعادلي در مورد وقايع منطقه دارد. وقتي فقط اخبار عمليات انتحاري پخش شود، بيشتر آمريكايي ها تصور مي كنند كه اكثر فلسطيني ها با صلح مخالفند و مي خواهند كه حمله به شهروندان را ادامه دهند. همچنين رسانه ها، مسئوليتي براي آگاه كردن خواننده ها و بيننده هايشان از همه اتفاقات دارند. رسانه هاي آمريكايي در گزارش اينكه بمبگذاري اخير اثر سويي بر طرح صلح خواهد داشت، عجله مي كنند ولي كمترين اشاره اي به مانع تراشي هاي آريل شارون و نيز حمله هاي ارتش اسرائيل به شهرهاي فلسطيني نمي كنند. طرح نقشه راه بوش بدون پوشش رسانه اي متعادل تر و عميق تري درباره اين موضوع، به احتمال زياد شكست خواهد خورد و آمريكايي ها دلايل اصلي آن را نخواهند فهميد.
انتفاضه الكترونيك

حاشيه جهان

• اعتراض عليه گروه ۸
013990.jpg

جمعيت روستاي اويان در اثر حضور چند هزار سرباز و پليس، چند برابر شده است. اين شهر كوچك كه در نزديكي مرز سوئيس قرار دارد، در روزهاي آينده ميزبان سران كشورهاي گروه ۸ و نيز چند تن از رهبران كشورهاي در حال صنعتي شدن است. جاده ها و راه آهن هاي منتهي به اين شهر از فاصله ۱۰ كيلومتري مسدود شده اند و اعتراض كنندگان حق ندارند جلوتر از آن بيايند. مخالفان اين اجلاس در شهر كوچكي در ۴۰ كيلومتري اويان چادر زده اند و از روز سه شنبه، اجلاسي در تقابل با اجلاس سران برگزار كرده اند. آنها در روز يكشنبه تظاهراتي در مرز سوئيس ترتيب داده اند. سازماندهان اين تشكيلات در روزهاي قبل اعلام كرده بودند كه انتظار حضور صد هزار نفر را در اين تظاهرات دارند. تدابير شديد امنيتي باعث شده كه بعضي گروه ها، براي اعتراض به روش هاي نامعمول متوسل شوند. مثلاً يكي از اين گروه ها تصميم دارد كه با عبور از درياچه ژنو به وسيله چند كرجي پرچم دزدان دريايي را بر فراز محل برگزاري اجلاس نصب كند. ۱۵ هزار سرباز و پليس فرانسوي به همراه چند هزار نيروي امنيتي از سوئيس و آلمان مسئوليت برقراري امنيت در اين اجلاس را بر عهده دارند. براي اين منظور آنها از روز پنج شنبه، چهار منطقه امنيتي تشكيل داده اند. تنها سران كشورها و همراهان آنها مي توانند به آخرين لايه اين حفاظ امنيتي وارد شوند. هليكوپترهاي مسلح و هواپيماهاي جنگي از آسمان منطقه حفاظت مي كنند و تنها ماموران ويژه و پليس هاي غواص اجازه دارند كه به بخش فرانسوي درياچه ژنو وارد شوند. همه اين تمهيدات براي جلوگيري از اتفاقاتي است كه در جريان اعتراضات به اجلاس سران گروه ۸ در جنواي ايتاليا در سال ۲۰۰۱ روي داد. در جريان آن تظاهرات، يكي از معترضين به ضرب گلوله پليس كشته شد. فرانسوي ها دوست ندارند اين اتفاق در مهد دموكراسي تكرار شود.
013995.jpg

• سركوب گروه هاي اسلامي در كامبوج
پليس كامبوج قصد دارد يك گروه اسلامي محلي را به نام ام القري كه تصور مي شود روابطي با جماعت اسلاميه داشته باشد، تعطيل كند. جماعت اسلاميه گروهي متشكل از مسلمانان آسياي جنوب شرقي است كه بمبگذاري هاي سال گذشته در بالي اندونزي را به آن نسبت مي دهند. تاكنون رئيس گروه ام القري، كه فردي مصري است به همراه دو عضو تايلندي آن به اتهام فعاليت هاي تروريستي بين المللي و داشتن رابطه با جماعت اسلاميه بازداشت شده اند. اگر اتهام اين سه تن در دادگاه ثابت شود، احتمالاً حكم صادره براي آنان حبس ابد خواهد بود. روز پنج شنبه پليس كامبوج دو شاخه ام القري را در كاندال و كامپونگ كه بيشترين مسلمانان كامبوج را در خود جاي داده اند تعطيل كرد. در عين حال، پليس به ۲۸ معلم خارجي كه در مدرسه اسلامي متعلق به عربستان سعودي تدريس مي كرده اند اخطار داد كه ظرف ۶۲ ساعت كشور را ترك كنند. نام هاي سه نفري كه بازداشت شده اند عبدالعزي حاجي تايمينگ و محمد جلال الدين مادينگ اهل تايلند و عصام محمد قدير علي اهل مصر است. هدف از اين سركوب ها تضمين امنيت كامبوج براي اجلاس وزيران و ديگر مقامات ۲۳ كشور، از جمله ايالات متحده و اعضاي آسه آن در روزهاي ۱۶ تا ۲۱ ژوئن است. گفتني است كه اقليت مسلمانان كمتر از ۵ درصد از جمعيت ۵/۱۲ ميليون نفري كامبوج را تشكيل مي دهند كه عمدتاً بودايي هستند.
014005.jpg

• قانون جديد چاوز
اگر هوگو چاوز، رئيس جمهور ونزوئلا موفق شود قانون جديد پيشنهادي خود را براي محدود كردن برنامه هاي راديو تلويزيوني به تصويب برساند، از اين به بعد در ونزوئلا از پخش مستقيم خشونت هاي سياسي، خبرهاي مربوط به تروريسم و ايستگاه هاي راديويي مختص موسيقي راك و ديگر اشكال موسيقي خارجي، خبري نخواهد بود. قانونگذاران حزب حاكم از اين لايحه پيشنهادي حمايت مي كنند و معتقدند كه با تصويب آن از كودكان در برابر خشونت محافظت خواهد شد؛ همچنين به «سانسور انتخابي» كه در حال حاضر به رسانه ها حاكم است خاتمه داده خواهد شد. آنها ادعا مي كنند كه رسانه هاي ونزوئلا به طور يكجانبه از اپوزيسيون حمايت مي كنند ولي با تصويب قانون جديد در مقابل مردم پاسخگو خواهند بود. در مقابل بسياري از طرفداران آزادي مطبوعات معتقدند كه هدف از اين قانون خاموش كردن صداي اپوزيسيون پيش از راي گيري در مورد رياست جمهوري چاوز است. به گفته آنان تصويب قانون جديد دولت را بر رسانه ها حاكم مي گرداند. ويكتور فررس، رئيس شبكه تلويزيوني ونويژن مي گويد: «اگر بخواهيم اين قانون جديد را رعايت كنيم، بايد هر خبري را كه در اطراف ما مي افتد، ناديده بگيريم و در نتيجه ۲۴ ساعته شاهد صفحه خالي تلويزيون باشيم. »

نگاه روزنامه نگار
پس جنگ براي چه بود

رابرت فيسك
۵۰ نفر در طول يك هفته مردند. به خاطر جنگ عراق متشكريم. آقاي بوش و آقاي بلر! از شما به خاطر اين كه جهان را امن تر كرديد و ما را از شر يك جنايتكار - صدام حسين - نجات داديد، متشكريم. جنايتكاري كه هيچ رابطه اي با ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ يا بمب گذاري هاي رياض يا انفجاري هاي كازابلانكا نداشت. انتظار مي رفت كه «آزادسازي» عراق، ما را از شر انفجارهاي القاعده خلاص كند. اين را آقاي بلر و آقاي استراو گفته بودند. آقايان بلر و استراو! ممكن است جواب ما را بدهيد؟ جنگ عراق براي چه بود؟ درست است كه هيچ گروهي مسئوليت كشتار كازابلانكا را بر عهده نگرفته، ولي طبيعت حاكم بر اين انفجارها، براي قضاوت كردن كافي است. اسامه بن لادن هميشه گفته است كه هدف او سرنگون كردن «حكومت هاي مستبد و فاسد جهان عرب» است. عربستان سعودي در ابتداي هفته و مراكش در پايان آن. به بحث خودمان برگرديم. ۱۰ بمب گذار، تعدادي بي گناه را در كازابلانكا كشتند. تعداد اين بمب گذارها، بيش از بمب گذارهاي ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ بود و اين اتفاق تنها ۵ روز بعد از حمله القاعده به رياض صورت گرفت. اين آقاي بوش نبود كه با افتخار اعلام كرد چگونه آمريكا در جريان حمله به عراق و «جنگ عليه ترور»، ضربه نابودكننده اي به آنها زده است؟ يا اين آقاي چني نبود كه به ما اطلاع داد القاعده از حمله آمريكا به افغانستان، گيج و سردرگم شده است؟ اين آقاي رامسفلد وزير دفاع نبود كه به ما قبولاند نيمي از رهبران القاعده از دور خارج شده اند؟ حالا نگاهي به منطقه بيندازيم: افغانستان در وضعيت بي قانوني است. دولت رسمي حداكثر بر كابل حكومت مي كند. وضعيت عراق خيلي بي سروسامان تر است. قسمت عمده اي از كشور برق، پول و سوخت ندارند. آيا اين جنگ خير عليه شر است؟ كازابلانكا، برگي غم انگيز در تاريخ حماقت هاي آمريكا در جهان عرب است. خب، اتفاق بعدي چيست؟ فخرفروشي هاي بيشتر آقاي بوش درباره اينكه «جنگ عليه ترور» را برده است يا ادعاهاي بيشتري در باب ابدي بودن اين جنگ؟

|  ادبيات  |   اقتصاد  |   ايران  |   جهان  |   علم  |   ورزش  |
|  هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |