جذابيت هاي ظاهري فوتبال بسيار است اما اگر كسي پي به جذابيت هاي شطرنج ببرد در دنيا آن را با چيزي عوض نمي كند البته اين ديد من است جذابيت هايي فراتر از چيزهاي معمولي زندگي
قسمت اول
اميرحسين ناصري
از شرق تهران، در دومين خانه را كه بزني كسي برايت در را باز مي كند شايد قيافه اش آشنا نباشد. اگر بروي داخل خانه كه طبقه دوم همين ساختمان است، يك اتاق كوچك ۶ متري وجود دارد كه خودش مي گويد: «به بابا مي گويم اين اتاق براي بچه من هم كوچك است. » يك اتاق ديگر هم وجود دارد كه در بخش بالايي آن پر است از كاپ ها و مدال هايي كه او گرفته. يك بسته پلاستيكي هم وجود دارد. درونش روبان هاي رنگارنگ مدال ها طوري به هم گره خورده اند كه نمي تواني رنگ و جنس مدال ها را ببيني. پادري اتاقش هم صفحه شطرنج است. نامش را شنيده ايد. اما شايد مثل من كه تا لحظه مصاحبه چهره اش را نديده بودم، او را نمي شناسيد. احسان قائم مقامي اولين استاد بزرگ شطرنج ايران كه در ۱۸ سالگي به اين لقب دست يافت را مي توانيد در شرق تهران، دومين خانه پيدا كنيد. خيابان ۲۲۰ شرقي.
• • •
• وقتي مي خواهي در مورد شطرنج باز صحبت كني، همه فكر مي كنند قرار است از يك مغز متحرك حرف بزني. اما مي خواهم بدانم مي داني ضريب هوشي ات (IQ) چند است؟
نه، تست نكرده ام.
• حدودي هم نمي داني؟
باز هم نه.
• ديگران فكر مي كنند ضريب هوشي ات بالاست؟
بله. خب. . . بله.
• رابطه اي بين ضريب هوشي و شطرنج وجود دارد؟
رابطه مستقيمي دارد اما تنها عامل و فاكتور براي شطرنج محسوب نمي شود، بخشي از ملزومات اين رشته است.
• چند درصد شطرنج به ضريب هوشي بستگي دارد؟
۱۵ تا ۲۰ درصد.
• يعني ۸۰ تا ۸۵ درصد به عوامل ديگر بستگي دارد؟
بله، مسائل ديگري مثل پشتكار، علاقه، تمرينات، سيستم برنامه ريزي، مسابقات، مربي و. . . نيز وجود دارد.
• به دليل هوش بالا وارد اين رشته شدي يا مسائل ديگر؟
فكر مي كنم به خاطر علاقه سراغ شطرنج رفتم. پشتكارم نيز بد نبود. اين دو عامل باعث شده كه از انتخاب رشته شطرنج خوشحال باشم. چون تا پيش از آن فوتباليست خوبي بودم. تا ۱۰ سالگي حتي اميد داشتم به مدارج بالاي فوتبال برسم. به خاطر تكنيكم فوتبال سالني و گل كوچك را بهتر بازي مي كردم. حتي تا تيم منتخب تهران هم پيش رفتم، اما به خاطر شطرنج فوتبال را كنار گذاشتم. هر چند از اين انتخاب ناراضي نيستم. جايي كه قدم گذاشته ام جاي خوبي است.
• در مورد استفاده از هوش چه تفاوتي ميان فوتبال و شطرنج وجود دارد؟
در پست هايي مثل فوروارد يا دفاع عامل ضريب هوشي بسيار مهم است. اين مسئله در ورزش هاي توپي مثل فوتبال به مراتب كمتر از شطرنج است. اما فوتباليست هاي باهوش موفق تر از ديگران هستند.
• چه نشانه اي در باهوش بودن يك ورزشكار وجود دارد؟
البته نبايد سرعت انتقال مسائل را با ضريب هوشي اشتباه بگيريم. سرعت انتقال حتي مي تواند در افراد نه چندان باهوش بالا باشد. هوش در ورزش بستگي به اين دارد كه ورزشكار چه قدر خلاقيت براي ايجاد موقعيت هاي جديد دارد. در شطرنج اين مسئله به مراتب حساس تر است. شما در يك لحظه با تعداد زيادي راه حل مواجه هستيد كه فقط يكي در آن شرايط مي تواند كمك تان كند.
• يك روزي در انتخاب يك رشته ورزشي قرار گرفتي چرا شطرنج را انتخاب كردي؟
وقتي با شطرنج آشنا شدم ـ شايد خنده دار باشد ولي ـ عاشق اش شدم. يازده سال است كه ۶ تا ۶ ساعت از روز من به شطرنج اختصاص دارد. من از همان اول هم هدف هاي بزرگي را براي خودم قرار مي دادم. تا الان به هر چه مي خواستم رسيدم، به جز يك آرزو.
• چي؟
فكر مي كنم من به آرزوي هر شطرنج بازي رسيده ام، يعني استاد بزرگ اين رشته. خب فقط تعداد محدودي مي توانند به آن نقطه برسند.
• مي داني در كل چند نفر به اين جايگاه رسيده اند؟
حدود ۲۰۰ نفر. قهرمانان جهان در اين جايگاه قرار دارند. فقط عنوان قهرماني بزرگسالان جهان است كه بايد برسم. البته فكر مي كنم كمي به كمك نياز دارم.
• كمك در چه موردي؟
به طور مثال من مربي خوبي ندارم. بدون مربي تمرين مي كنم. وقتي شما بدون مربي در مسابقات قهرماني بزرگسالان آسيا شركت مي كني و در ۲۰ سالگي بدون باخت دوم مي شوي، همه تعجب مي كنند.
• حريفان قدرتمندي هم بايد داشته باشي.
بله، هند، چين، آسياي ميانه، كشورهاي جنوب شرقي آسيا حريفان بسيار قدرتمندي هستند. تازه كشوري مثل هند يك سهميه ندارد، ۶ سهميه دارد كه ۶ نفرش استاد بزرگ هستند.
• يادت مي آيد اولين باري كه شطرنج بازي كردي كي بود؟
فكر مي كنم ۸ سالم بود.
• چه كسي آن شطرنج را خريده بود؟
در خانه داشتيم. پدر و مادرم و همچنين اقوام بازي مي كردند.
• مي شود گفت شطرنج شما موروثي بوده؟
نه، فكر نمي كنم. معمولاً اين طور نيست. موارد زيادي ديده نمي شود كه فرزند يك ورزشكار آن رشته را به خوبي پدر يا مادرش انجام دهد. آمار و ارقام نشان مي دهد كه اين طور نيست. البته ارث مي تواند در كشش و گرايش افراد نقش داشته باشد.
• فكر مي كني در تو چه قدر تاثير داشته؟
حتي اگر ارث هم تاثير نداشته باشد، پدر و مادرم بهترين مشوق هاي من بوده و هستند.
• اولين كسي كه با او بازي كردي كه بود؟
پدرم.
• بردي يا باختي؟
معلوم است، باختم. همان موقع هم از باخت ناراحت مي شدم.
• كي توانستي پدرت را ببري؟
شايد بعد از يك سال.
• ديگر نباختي؟
نه. البته عموي من به صورت آماتوري شطرنج بازي و حتي در مسابقات شركت مي كرد. با او كه تمرين كردم همه اعضاي خانواده را توانستم ببرم.
• كي او را بردي؟
حدود ۱۰ سالگي. من بعد از يك سال و نيم قهرمان نونهالان ايران شدم يعني حدوداً ۹ سال و نيم يا ۱۰ سالم بود.
• شطرنج بازي كردن به صورت جدي از همان سال اول آغاز شد يا پس از اولين مسابقات و قهرماني؟
نه بعد از اين مسابقات كه قهرمان شدم جدي شد، طوري كه جاي فوتبال را گرفت. تا پيش از ۱۱ سالگي من بايد روزي ۴ تا ۵ ساعت فوتبال بازي مي كردم. اتفاقاً مربي ام آقاي جلال چراغپور بود. اما پس از اين سال شطرنج جاي فوتبال را گرفت.
• چه نكته اي در شطرنج وجود داشت كه فوتبال با جذابيت هاي ظاهري بي شمارش را رها كردي؟
دقيقاً. جذابيت هاي ظاهري فوتبال بسيار است، اما اگر كسي پي به جذابيت هاي شطرنج ببرد، در دنيا آن را با چيزي عوض نمي كند. البته اين ديد من است.
• چه قدر زيبايي دارد؟
به حد عجيبي.
• يعني چه؟
شايد فراتر از چيزهاي معمولي زندگي. خلاقيت ها عجيب است. شايد ۱۰۰۰ برابر فوتبال باشد. شطرنج رازهاي بي شماري دارد. شايد بدانيد روزي حدود ۲ ميليون بازي شطرنج در دنيا انجام مي شود، (البته اين آمار دقيقي نيست) اما هيچ دو بازي اي مثل هم نيستند، مگر با تعداد حركت هاي كم.
• صفحه شطرنج را به چه چيزي مي توان تشبيه كرد؟
من به صفحه زندگي تشبيه مي كنم.
• چه شباهتي دارند؟
از لحاظ گستردگي شطرنج ۶۴ خانه دارد. اين ۶۴ خانه مي تواند زمينه هاي مختلف زندگي باشد. حالت ها و حركت هاي مختلف مهره ها در خانه ها مي تواند نمايشگر صفحه زندگي باشد. پشت اين ميز آدم خيلي چيزها ياد مي گيرد، مثل تواضع، پشتكار، صبر، متانت و. . . اين طور نيست كه پشت ميز هر كاري دلتان خواست بكنيد. بايد ۵ ساعت در سكوت پشت ميز بنشينيد. ۵ ساعت بايد به حريف ات احترام بگذاري، كاري نكني كه طرف مقابل ناراحت شود. حتي آب خوردن سر ميز كار اخلاقي نيست، چون صداي آب خوردن شما امكان دارد باعث به هم خوردگي تمركز حريفتان بشود. احترام به حقوق ديگران از اين طريق وارد زندگي تان مي شود. شايد بگويند يك بچه ۱۱ ساله كه فلان ساعت پشت ميز مي نشيند بچگي نكرده، بازي نكرده. اما آنها بهتر وارد جريان زندگي مي شوند، چون شطرنج بازي مي كنند.
• خودت در دوران كودكي به اندازه كافي بچگي كرده اي؟
بله. دوران خوبي بود ولي شايد پس از آشنايي با شطرنج اين كار بهترين تفريحم شد. حتي از درس مي زدم تا به شطرنج برسم.
• در مورد صفحه شطرنج زندگي نمونه عيني تري داري؟
من ۱۴ سالم بود كه در مسابقات غرب آسيا شركت كردم. قهرمان بزرگسالان ايران بودم. يعني بعد از ۵ سال از شروع شطرنج مسابقاتي. اين ركورد بود، هيچ كسي در دنيا چنين ركوردي ندارد. يك نفر يا دو نفر از اين مسابقات براي رقابت هاي جهاني انتخاب مي شدند. من در پايان دور هشتم در صدر جدول بودم. دور نهم با بازيكن سوريه اي بازي مي كردم. اگر آن بازي را مي بردم قهرمان شده بودم و احتمالاً به رقابت هاي جهاني راه پيدا مي كردم آن هم در ۱۴ سالگي. وقتي بازي را باختم به جز من بسياري در سالن گريه كردند. فقط روي يك اشتباه فاحش و عجيب باختم. درست مثل گل به دروازه خودي. امكان دارد يك لحظه خون به مغزتان نرسد. آن موقع هم مسائل روحي و فيزيكي را خوب درك نمي كردم. فكر مي كردم همه چيز در صفحه شطرنج خلاصه مي شود. امروز مي دانم كساني كه از لحاظ بدني خود را در شرايط خوبي قرار مي دهند شايد پس از ۱۰ سال با يك مشكل روحي مواجه شدند. آن شكست براي من خيلي سخت بود. شكست هاي اين چنيني بود كه باعث شد من موفقيت هاي بعدي را جشن بگيرم.
• چه قدر برايت ركوردها مهم بوده؟
هيچي. اصلاً فكر نمي كردم. من بين ۸۰ نفري كه به مرحله نهايي رقابت هاي قهرماني ايران رسيده بودند، از همه كوچك تر بودم. نفر بعدي يك سال از من بزرگ تر بود كه چهل و پنجم يا پنجاهم شد.
• مقام هايي كه كسب كرده اي چه بوده اند؟
من به جز بار اولي كه در مسابقات شركت كردم و دوم شدم در بقيه رقابت هاي داخلي كه در رده هاي سني برگزار مي شد اول شدم. در رده بزرگسالان هم فقط دو بار اول نشدم. اين هم يك ركورد است. من ۱۵ بار قهرمان ايران شده ام.
• حوصله ات را سر نبرده؟
نه. به اين چيزها زياد فكر نمي كنم. وقتي الان مي شمارم متوجه مي شوم ۱۵ بار قهرمان شده ام.
• بار پانزدهم كه مسابقه مي دادي انگيزه ات كم نشده بود؟
اصلاً. من فقط به شطرنج فكر مي كردم.
• برايت مهم است كه حريف ات قوي باشد يا ضعيف؟
خيلي دوست دارم حريفم قوي باشد. سعي مي كنم با بازيكن ضعيف بازي نكنم زيرا در كيفيت بازي تاثير مي گذارد. آدم بايد آزمايش شود. حريف بايد بتواند از اشتباهات كوچك شما استفاده كند.
• برگرديم به ۱۴ سالگي. چه طور شد در مسابقات بزرگسالان اول شدي؟
فكر مي كنم به سطحي رسيده بودم كه براي اول شدن بازي مي كردم. يك ماه قبل مسابقاتي را فتح كردم كه از آن به مراتب سخت تر بود. ۱۸ نفر اول ايران دعوت شده بودند براي انتخاب تيم ملي كه به مسابقات غرب آسيا اعزام مي شد. من در اين مسابقات يك دور قبل از پايان رقابت ها قهرماني ام را جشن گرفتم. آن مسابقات به مراتب از قهرماني كشور سخت تر بود. در ۱۴ سالگي روحيه قهرماني را داشتم اما امروز كه نگاه مي كنم اصلاً كامل نبودم. البته امروز هم نيستم ولي آن روزها تجربه ام خيلي پايين بود. آن موقع خيلي خام بودم.
• چه چيزي به تو اين انگيزه را مي داد كه تا به اين سطح برسي؟
فقط دوست داشتن شطرنج و پشتكار. البته پشتكارم نيز حالت غيرارادي داشت. پشتكارم ناشي از علاقه بود. من در يك سال ۵۵ روز متوالي، روزي يك يا دو بازي شطرنج انجام دادم ولي فقط يك يا دو باخت داشتم. آرزو شده بود براي حريفانم كه من را ببرند. من خيلي از مواقع براي خودم الگوسازي مي كردم. روزهايي رسيدن به يك شطرنج باز آماتور كه آن موقع برايم خيلي بزرگ بود، آرزوي دوري محسوب مي شد. وقتي به آنجا رسيدم نام خودم را در فهرست برترين هاي شطرنج دنيا يا ايران قرار دادم.
• شد كه با آنهايي كه آرزو مي كردي مثل آنها بشوي، مسابقه بدهي؟
بله. حتي در اولين بار شكست شان مي دادم. وقتي ۱۱ سالم بود قهرمان ايران را در مسابقه برق آسا (شطرنج سريع) شكست دادم. اكثر اعضاي تيم ملي حضور داشتند. فكر مي كنم آنجا دوم شدم. البته آنجا خيلي ها حدس مي زدند كه من اولين استاد بزرگ ايران بشوم.
• بازي شطرنج تاكتيك هاي خاصي دارد و يا بيشتر شخصي است؟
مجموعه اي است علمي، هنري و ورزشي. در زمينه هنري خلاقيت هاي فرد به كمك اش مي آيد. طراحي هاي جديد كه فرد مي تواند در اين صفحه پررمزوراز انجام دهد در اين بخش است. حالت مسابقه اي بودن شطرنج آن را در حيطه ورزشي قرار مي دهد. در شطرنج بيشتر از هر ورزش ديگري مسابقه انجام مي شود. ما بايد فكر كنيم كه شطرنج ۵ ساعت مسابقه است.
۵ ساعتي كه از ذهنتان كار مي كشيد در نتيجه به تمام اعضاي بدن تسري پيدا مي كند. نبايد فراموش كنيم كه شطرنج باز خوب نمي تواند ورزشكار نباشد. در غير اين صورت امكان موفقيت وجود ندارد. فرض كنيد ۱۱ روز پي در پي، روزي ۶ ساعت مسابقه بدهيد، ۲ ساعت قبل اش براي مسابقه آماده شويد، ۲ ساعت بعد براي بازي فردا برنامه ريزي كنيد. مي شود ۱۰ ساعت كار فكري. كار فكري كه مثل حل مسئله رياضي نيست.
• چطور معتقدي كه شطرنج ورزش است؟
در شطرنج هم تقويت قواي ذهني را مدنظر داريم. من تا ۶ ماه پيش ۵ روز در هفته، روزي ۲ ساعت شنا مي كردم. سعي مي كردم ۲ هفته يك بار برنامه كوهنوردي داشته باشم. شايد مستقيماً نتوانيم به شطرنج جنبه ورزشي دهيم چون عضلات بدن را تقويت نمي كند ولي ذهن را تقويت مي كند.
• اين طور كه مي گويي پس يك فيزيكدان هم ورزشكار است چون ذهن اش را تقويت مي كند.
نه چون حالت مسابقه اي ندارد. فيزيكدان از علم اش روي كاغذ استفاده مي كند، اما اين علم حالت رقابتي ندارد.
• شايد حالت رقابتي هم داشته باشد.
اين طوري كه كل زندگي رقابت است پس مي توان گفت همه ورزشكارند؟ آقاي ايوانچوك ضريب هوشي فوق العاده اي دارند. اما ايشان به خاطر شرايط روحي نامناسب نتوانست به فينال مسابقات جهاني برسد و شكست خورد.
• ۵ ساعت پشت ميز نشستن چقدر باعث تحليل قواي جسماني مي شود؟
پس از پايان مسابقه ۱۱ دوره كه شما به طور متوسط ۴ ساعت پشت ميز نشسته باشيد، شايد ۵ تا ۶ كيلو وزن كم كنيد.
• تجربه اش كرده اي؟
بله. من در پايان يك مسابقه ۶ روزه، ۶ كيلو وزنم كم شد. اين تازه مسابقه در يك جدول سبك بود البته اين شرايط من است كه برنامه تغذيه اي مناسبي دارم.
• بيشترين كاهش وزن مربوط به چه مسابقه اي بود؟
همين رقابت هاي بي كنر هندوستان. حدود يك سال و نيم پيش بود. براي چند جدول استادبزرگي دعوت شده بود. به دليل رژيم غذايي غلطي كه داشتند وضعيت بدتر شد. شهرش هم طوري نبود كه شما بروي رستوران هر چه مي خواهي بخوري. از آن شهرهايي بود كه از لحاظ مذهبي خوردن گوشت را درست نمي دانستند. ۶۶ كيلو بودم كه پس از مسابقات ۶۰ كيلو شدم.