ترجمه: رضا سادات
سايت السهاء كاملاً شسته رفته و عاري از گناه به نظر مي رسد. اين سايت اينترنتي كه در ابوظبي مستقر است بولتن هايي را ارائه مي دهد كه عربي زبان ها در آن همسريابي مي كنند و به انتقال اخبار در مورد ورزش، سياست و معناي واقعي جهاد مي پردازند. پس از حملات يازدهم سپتامبر اف بي آي و سيا از نزديك اين سايت را زير نظر داشته اند و آن را نوعي سيستم پيش اخطار در زمينه تروريسم و حملات تروريستي مي پندارند. دليلش هم مشخص است: نهم سپتامبر ۲۰۰۱ يعني تنها دو روز قبل از حملات تروريستي يازدهم سپتامبر پيامي روي اين سايت ظاهر شد كه ادعا مي كرد طي دو روز بعد حادثه شگفتي ساز بزرگي در ناحيه اسير عربستان سعودي به وقوع خواهد پيوست. اسير ناحيه اي دورافتاده و كوهستاني است كه ريشه اكثر عوامل شركت كننده در حوادث يازدهم سپتامبر به آن جا بازمي گردد.
هفته پيش بود كه نيوزويك مطلع شد نهادهاي امنيتي ايالات متحده از ملاحظه عبارتي منظوم و شعرگونه در سايت السها بيش از حد معمول دچار نگراني شدند. در اين عبارت آمده بود: «برادران به هوش باشيد. طي ۴۸ ساعت آينده حملات جديدي در راه است.» در ادامه آمده بود: «همه مسلمانان معتقد در نيويورك، بوستون و ساير شهرهاي سواحل شرقي آمريكا بايد اين مناطق را ترك كنند.» آنچه مطرح بود آنكه آيا اين عامل محركه هسته هاي خاموش بود تا وارد عمل شوند؟ آيا حادثه هرج ومرج آفرين ديگري مي رفت در نواحي پرجمعيت كريدور شمال و جنوب آمريكا به وقوع پيوندد؟ متخصصان امور مبارزه با تروريسم ابراز ترديد مي كردند. اف بي آي و سيا به جز اين پيام هيچ گزارش ديگري كه مويد وقوع حملات تروريستي باشد دريافت نداشته بودند و تحليلگران اطلاعاتي اين نكته را نيز از نظر دور نداشته بودند كه ممكن است تروريسم براي ايجاد وحشت عمومي در حال ارائه اخبار و اطلاعات دروغين باشند.
اين در حالي بود كه سطح تهديدات تروريستي دوباره افزايش يافته بود. رمزگشايي از مكالمات تلفني و اطلاعات به دست آمده از ماهواره هاي جاسوسي نشان مي داد عوامل پراكنده القاعده در سراسر جهان در حال طراحي براي انجام اقدامي جديد هستند. هر روز صبح جورج بوش رئيس جمهور آمريكا خلاصه گزارشي در مورد تهديدات تروريستي دريافت مي كند، گزارشي خلاصه و دسته بندي شده اي از اخبار متفاوتي كه به دست آمده است. برخي كمرنگ به نظر مي رسند و برخي ديگر دور و نامحتمل. در اين بين برخي چون توده اي از آتش برافروخته در شب جلب توجه مي كنند. چهارشنبه گذشته صدايي نهيب از الجزيره به گوش رسيد و چهره اي كه اين نهيب از او به گوش مي رسيد كسي نبود جز ايمن الظواهري، آن دكتر مصري تباري كه از ديرباز به عنوان دست راست بن لادن عمل كرده و عموماً او را به عنوان مغز متفكر القاعده مي شناسند. گمان مي رود او در يك غار پنهان شده باشد اما به همان اندازه گذشته خروشان به نظر مي آمد. ميليون ها آمريكايي و يهودي تنها زبان زور را مي فهمند. آنها فقط بازگشت تابوت ها، منافع از دست رفته، برج هاي سوخته و اقتصاد درهم شكسته را درك مي كنند. اين پزشك پيام خود را روي نوار ويدئويي مخدوشي ضبط كرده بود كه با اين جملات آغاز مي شد: «مسلمانان عزيز، برادران مجاهد شما در حال تعقيب دشمنان شما و مترصد نابودي آنهايند... روزهايي كه از پي مي آيد حامل اخبار خوبي است كه آلام دل شما را تسكين مي بخشد.»
او از چه اخباري سخن مي گويد: «كارشناسان مبارزه با تروريسم در سيا و اف بي آي هيچ چيز را به شانس وانمي گذارند. آنان هشدار دادند جنگ با ترور در حال ورود به فازي جديد و به مراتب عميق تر است. اين هشدارها در يكي از اسناد داخلي اف بي آي اين گونه توصيف شده است: «تهاجمات جهاني هماهنگ بهاره / تابستانه». در اين سند پيش بيني شده احتمال تلاشي براي انجام حملات عليه قلمرو آمريكا وجود دارد... كه ممكن است طي ۳۰ تا ۹۰ روز آينده به وقوع بپيوندد.» اطلاعات به دست آمده از افراد بازداشت شده از احتمال هدف قرار گرفتن سيم حمل ونقل زيرزميني شهرهاي آمريكا حكايت دارد. بر اساس اظهارات يكي از مقامات ارشد قضايي ـ امنيتي برخي از عوامل القاعده در ايالات متحده كه به همكاري با نهادهاي امنيتي ايالات متحده رغبت نشان داده اند از طرح هاي احتمالي آتي پرده برداشته اند. نهادهاي اطلاعاتي به ويژه در مورد يك رابط كانادايي و ارتباطات او ابراز نگراني مي كنند. يكي از رهبران حملات اوايل ماه ميلادي گذشته به رياض فردي به نام عبدالرحمن جباره بود كه پاسپورت كانادايي دارد. يكي از اسناد اطلاعاتي انگلستان نشان مي دهد هسته تروريستي اي كه طرح نافرجام بمب گذاري فرودگاه لس آنجلسي در جشن هاي هزاره جديد را از خاك كانادا طراحي كرده بود هنوز فعال است. در برخي از گفت وگوها و مراوداتي كه عوامل شنود آمريكا آنان را ثبت و ضبط كرده اند برخي از هواداران القاعده از اينكه در حملات اخير به عربستان سعودي و مراكش تعداد قربانيان مسلمانان از غربي هايي كه در اين حملات كشته شدند بيشتر بوده ابراز تأسف شده است.
همين حملات براي افزايش نگراني سياستگذاران و اصحاب دنياي سياست كافي بود. شوراي امنيت داخلي، كميته اي ارشد و متشكل از مقامات ارشد دولت كه در سطح وزيران كابينه تشكيل مي شود و به طور معمول به بررسي سطح آمادگي كشور در برابر تهديدات مي پردازد تصميم گرفت سطح رسمي تهديدات را به وضعيت نارنجي ارتقا دهد. اين بدان معنا است كه احتمال وقوع حملات تروريستي بسيار بالاست. يكي از مقامات ارشد امنيتي آمريكا در اين رابطه مي گويد: «اين وضعيت به شكل عجيبي مشابه شرايطي است كه درست قبل از وقوع حملات يازدهم سپتامبر وجود داشت.» دوباره سر خانه اول هستيم. اين چهارمين بار طي يك سال گذشته است كه دولت بوش وضعيت امنيتي را از زرد به نارنجي ارتقا داده است. در پي آن اخبار اميدواركننده اي از راه رسيد: دستگيري كساني چون خالد شيخ محمد كه گفته مي شود رهبر عملياتي القاعده است و با بهت و ناباوري، با چشماني خواب آلود و ورم كرده در آپارتمان محل اختفاي خود اوايل ماه مارس در كراچي پاكستان بازداشت شد. جنگ عراق آغاز شد و به پايان رسيد بي آنكه حمله تلافي جويانه اي در كار باشد. بوش كه بر فراز عرشه ناو هواپيمابري ايستاده بود اعلام داشت: «القاعده زنده است و نفس مي كشد.»
آمريكايي ها در تلاشند به افكار جهاني بقبولانند تروريست ها چون غول هاي داستان هاي ترس آور در حال قيام از قبور خود هستند. حال و هواي موجود انسان را دچار خطا مي كند. به واقع ايالات متحده درگير جنگي آرام و كثيف شده كه براي سال ها در جريان بوده است. سلاح آمريكا تكنولوژي (ماهواره هاي جاسوسي، تجهيزات پيشرفته استراق سمع، كامپيوترهاي رمزي)، هوشياري و هماهنگي دقيق بين نهادهاي دولتي رقيب بوده كه تا پيش از يازدهم سپتامبر خود معضلي بزرگ و وجوهي بود كه اينجا و آنجا خرج شد تا در دستگاه هاي امنيتي خارجي براي خود دوستي بيابيم. گفته مي شود بودجه محرمانه دستگاه هاي امنيتي طي دو سال گذشته افزايش ۵۰ درصدي داشته است. پيشرفت هاي به دست آمده كند بوده است. ريچاردهاس مدير سابق اداره برنامه ريزي وزارت دفاع مي گويد: «اين درست به مثابه مبارزه با يك بيماري است. شما به ندرت به پيروزي اي دايمي يا كامل دست مي يابيد.» در اطاقي شلوغ و در هم كه با تحليلگراني كه با چهره هاي گرفته به صفحه كامپيوترها خيره شده اند پر شده، مركز جديد التأسيس بررسي تهديدهاي تروريستي در دفاتر مركزي سيا در لانگلي ويرجينيا، كارشناسان سعي مي كنند نقاط پراكنده و به ظاهر نامربوط را به يكديگر ربط دهند.
حملات تروريستي رياض كه موجبات مرگ جمعي تعدادي از اتباع مسلمان اين كشور را در پي داشت موجبات شگفتي تحليلگران مركز بررسي تهديدات تروريستي كه با نام اختصاصي TTIC شناخته مي شود فراهم آورد. در حالت معمول عربستان سعودي مركز جلب نيرو و تأمين هزينه هاي مالي القاعده و نه يكي از اهداف اين گروه بود. تامين اين حملات كه به مرگ ۲۴ تن از جمله هشت آمريكايي منجر شد اين بود كه روابط سرد واشنگتن با رژيم سعودي را جان دوباره اي بخشيد. يكي از مقامات ارشد كشوري عرب از همسايگان سعودي به مذاكراتي اشاره مي كند كه بين تندروهاي عربستان سعودي كه خواستار سركوب شبكه القاعده هستند و ميانه روها اشاره مي كند كه طرفدار كنار آمدن با اين شبكه هستند. اين مقام مي گويد: «پس از آنچه در رياض حادث شد تندروها غالب شدند.» اميرنايف وزير امور خارجه سعودي كه زماني حضور القاعده در پادشاهي سعودي را رد مي كرد و حملات يازدهم سپتامبر را به يهوديان نسبت مي داد اكنون به طور نزديك با سيا و اف بي آي همكاري مي كند. آنان درصدد شناسايي پنج تا شش هسته خاموش القاعده هر يك متشكل از ۱۲ تا ۲۰ عضو هستند كه گمان مي رود در عربستان سعودي پنهان شده اند. پس از جنگ عراق، القاعده فرصت يافت از بين جوانان مذكر خشمگين عرب براي هدف قرار دادن ميليون مهاجم نيرو جذب كند. مقامات اطلاعاتي هشدار مي دهند هيچ تضميني وجود ندارد عوامل القاعده بر تسليحات هسته اي و بيولوژيك رازگونه صدام حسين - كه هنوز كشف نشده اند - دست نيافته باشند. همه عوامل جذب شده جديد كارآمد نيستند. مقامات اطلاعاتي بريتانيا مي گويند در حملات كازابلانكا برخي از بمبگذاران به نظر مي رسد اهداف اشتباهي را هدف رفته اند. به ادعاي اين منابع بمبگذاراني كه كافه تريا اسپانيايي را هدف قرار دادند دچار خطا شده بودند. هفته گذشته سه مراكشي از پست بازرسي پروازي كه فرودگاه جده را ترك مي گفت گذشتند. مقامات امنيتي يكي از آنان را كه نامش در فهرست تروريست هاي تحت تعقيب بود شناسايي كردند. هرسه به بازداشت درآمدند در حالي كه مشخص شد هرسه چاقو به همراه داشته و احتمالاً قصد هواپيماربايي داشتند. بدتر آنكه در حملات كازابلانكا گروهي ناكار آزموده و بدوي موفق شدند با بمب هاي دست ساز حمله اي از پيش طراحي شده را انجام دهند كه از بين ۱۴ بمبگذار ۱۲ نفر در انجام ماموريت خود موفق بودند. القاعده هميشه مجموعه سلسله مراتبي است. يكي از تحليلگران اف بي آي مي گويد هسته مراكشي هر چند از سوي القاعده تغذيه مي شده اما گروهي مطرود بوده است. اكنون مامورين امنيتي در حال جست وجو براي يافتن حيطه قدرت و فعاليت هاي روحاني اي هستند كه بخش اعظم وقت خود را در لندن سر مي كند. ماموران اف بي آي اعتقاد دارند امام جماعت يكي از مساجد لندن، شخصي به نام ابوقطا كه اغلب در مسجد فيتربري پارك رفت و آمد دارد در حملات اخير نقشي بيش از الهام بخش داشته و شايد در روند سازماندهي حملات دخيل بوده است.
براساس يكي از اسناد اطلاعاتي بريتانيا ابوقطا در اواسط دهه ۹۰ ميلادي فتوايي صادر كرده بود كه در آن قتل عام زنان و كودكان الجزايري توسط گروهي راديكال به جماعت اسلامي مسلح يا GIA مشروع دانسته شده بود. مقامات اردني ابوقطا را در طرح نافرجام حملاتي كه همزمان با جشن هاي هزاره سوم قرار بود عليه تروريست هاي آمريكايي انجام شود شريك جرم مي دانند. فرانسوي ها مي گويند امام مسجد لندن رهبر روحاني و منبع الهام بخش به عاملان اجراي طرح هاي تروريستي در استراسبورگ و پاريس به سال ۲۰۰۰ است و هجده نوار ضبط شده از وعظ هاي او در آپارتمان محمدعطا، رهبر عمليات هواپيماربايي يازدهم سپتامبر در هامبورگ كشف شد.
در حال حاضر يكي از اضطراري ترين سوال هايي كه براي آمريكايي ها مطرح است اينكه آيا القاعده در داخل آمريكا فعال است. پاسخ اين سوال مثبت است. يك مقام ارشد امنيتي آمريكا مي گويد تنها چيزي كه مي توان با اطمينان در موردش سخن گفت اين است كه آنان در خاك آمريكا فعالند. القاعده با شكيبايي در حال كار كردن روي روش هاي نفوذ به خاك آمريكا همگام با افزايش تمهيدات امنيتي در مرزهاي ايالات متحده بوده است. القاعده از ديرباز در حال بررسي نقاط آسيب پذير ايالات متحده بود و پس از اشغال افغانستان سربازان آمريكايي در غارهاي محل اختفاي اعضاي القاعده جزواتي را يافتند كه به تشريح نقاط ضعف زيرساخت هاي آمريكا مي پرداخت. القاعده اكنون بر چگونگي رسوخ جاسوسان خود و بمب گذاران انتحاري به داخل قلمرو ايالات متحده متمركز شده است. آنان اكنون در جست وجوي يافتن آمريكاييان آفريقايي تبار ـ كانادايي ها، زنان و سياه پوستان آمريكايي و اعرابي هستند كه پاسپورت هاي تروتميز دارند يا به عبارتي كساني كه نامشان در فهرست افراد تحت مراقبت نيست.
با وجود يك ميليون مهاجر قانوني به آمريكا در هر سال و ۴۲ ميليون گردشگري كه هر ساله از ايالات متحده ديدار مي كنند يافتن تروريست هايي كه مترصد فرصتي براي نفوذ به خاك ايالات متحده هستند كار دشواري است. در اين راه آمريكا از كمك شايان توجه خارجي ها برخوردار شده است. ميليون ها دلاري كه در جهان غرب توزيع شده سرويس هاي امنيتي و خبرچين هاي بالقوه را به همكاري ترغيب مي كند. در حالي كه دولت هاي فرانسه و آلمان پاييز گذشته در سازمان ملل رودرروي ايالات متحده قرار گرفتند و دستگاه هاي اطلاعاتي اين دو كشور به همكاري خود با سيا و اف بي آي ادامه دادند. يك دليلش اين است كه تهديد القاعده به همين اندازه كه ايالات متحده را تهديد مي كند در اروپا نيز جدي است.
نيوزويك

• صدام فقط سكوت كرده بود
به گفته علا البشير پزشك ويژه صدام حسين رئيس جمهور سابق رژيم بعث عراق، صدام مدت هاست در حالت افسردگي شديد به سر مي برد. البشير به عنوان نزديك ترين رازدار صدام و ماهرترين جراح پلاستيك عراق در زمان جنگ ايران و عراق سال هاي ۸۸ ـ ۱۹۸۰ صدام را كه از ناحيه صورت و دست زخمي شده بود، تحت جراحي پلاستيك قرار داد به طوري كه هيچ اثري از جراحات بر پوست وي نمانده بود. دكتر البشير در گفت وگو با روزنامه زمان چاپ تركيه با اشاره بر اينكه ۳۵ سال است صدام را مي شناخته گفت كه مرگ يا زندگي انسان هايي كه صدام آنها را دوست نداشت وابسته به زمزمه اي بود كه بر لب مي راند اگر او دلش مي خواست مي توانست دستور دهد كه بلافاصله كسي را بكشند. مردم به او مانند كسي مي نگريستند كه فقط كافي بود صدام به كسي بگويد بمير و آن شخص حتماً كشته مي شد. پزشك صدام با بي حد خواندن قدرت صدام اظهار داشت كه اگر اين قدرت در اختيار بلر نيز بود او نيز صدام مي شد.
پزشك صدام كه هشت بدل صدام را جراحي پلاستيك كرده و آنها را به شكل صدام درآورده است ضمن تأكيد بر اينكه در مورد جزئيات جراحي ها چيزي نخواهد گفت افزود: «مسائلي وجود دارد كه اگر گفته شود آب هاي روان نيز از حركت بازمي ايستند.»
به گفته البشير صدام در روزهاي آخر از او خواسته تا در مورد نظر مردم درباره ماندن صدام بر رأس قدرت بررسي انجام دهد و زماني كه علا گفته كه كمتر از ۲۰ درصد مردم حامي صدام بوده و بقيه آرزو مي كنند او سقوط كند، صدام فقط سكوت كرده است. البشير مي گويد اگر وضع طور ديگري بود صدام مطمئناً او را به خاطر بازگو كردن چنين واقعيتي اعدام مي كرد اما براي اولين بار رئيس جمهور عراق فقط سكوت كرده و در افكارش فرو رفته است.
پزشك ويژه صدام در دانشگاه بريستول انگليس دوره پنج ساله اي را براي تخصص در حساس ترين جراحي هاي پلاستيك صورت گذرانده و تنها پزشك عراقي عضو آكادمي جراحان پلاستيك جهان است.

عليرضا باقري ده آبادي
سياستمدار جوان و اغلب خندان انگليسي كه ژست هاي سياسي و نمادين او در جريان بحران عراق وي را به چهره دوم خبري جهان مبدل ساخت، امروز با دشواري ها و انتقادهاي فراواني در داخل مواجه است. توني بلر، نخست وزير انگليس را شايد بتوان در برهه اي از زمان با همتاي سياسي او يعني مارگارت تاچر مقايسه كرد.
تاچر نخستين زن بريتانيايي بود كه در سال ۱۹۶۹ به رهبري حزب محافظه كار و سپس به مقام نخست وزيري انگلستان رسيد. وي به ياري دو تن از وزيران برجسته كابينه اش مسئله زيمبابوه را حل كرد و در كشمكش فالكلند هيچ گونه سازشي را با دولت نظامي آرژانتين بر سر مالكيت جزاير مزبور نپذيرفت. اين موضع كه مورد حمايت آمريكا نيز بود، وي را سياستمداري نرمش ناپذير و قاطع نشان داد تا جايي كه در نتيجه همين سياست ها حزب محافظه كار به رهبري او با اكثريت قاطع آرا و براي اولين بار در قرن گذشته در سه دوره پياپي انتخاباتي در اين كشور پيروز ميدان شد. به همين دليل شهرت و آوازه او از مرزهاي انگليس نيز فراتر رفت و به بانوي آهنين معروف گشت. توني بلر را شايد بتوان از حيث سياست هاي همسو با دولت آمريكا دست كم در مسئله بحران عراق كه از اهميت فراواني برخوردار بود با تاچر مقايسه كرد و به همين دليل در آغاز بحران عراق طبق نظرسنجي صورت گرفته در آمريكا، توانست جايگاه رفيعي را به خود اختصاص دهد تا حدي كه منتقدين ضدجنگ او در داخل از وي به عنوان وزير امور خارجه ايالات متحده ياد كردند. اما شرايط بين المللي و به ويژه اروپا در مقايسه با سال هاي گذشته بسيار شكننده شده است.
اروپاي يك پارچه گذشته كه انگليس نقش برجسته اي در راهبردهاي كلان آن داشت امروز در اتخاذ سياست هاي اساسي دچار انشقاق شده است. توني بلر در حالي از سوي محافل داخلي و شركاي حزبي خود مورد انتقاد قرار گرفته كه هنوز مسئله عراق پايان قطعي نيافته است. درك اين شرايط از آن رو داراي اهميت است كه اگر انگلستان در دوران تاچر وارد كشمكش در حوزه هاي خارجي شد در واقع به نوعي منافع ملي و ارضي آن كشور به طور مستقيم در مخاطره بود، لذا پيروزي در آن ميادين براي مردم انگليس نوعي افتخار ملي محسوب مي شد اما اوضاع كنوني و شرايط داخلي انگليس آن قدر از نظر سياسي و اقتصادي متفاوت است كه بلر را به اعتراف برخي اشتباهات وادار نمايد.
هم اكنون اعضاي جناح چپ حزب كارگر به خاطر سياست هاي داخلي بلر در زمينه خصوصي سازي و موضوع عراق به شدت ناراضي هستند و ۵۳ نفر از آنها با امضاي طرحي پارلماني بلر را به چالش كشيده اند. در زمينه اقتصادي سنديكاهاي كارگري نيز بر مخالفت خود افزوده اند و با توجه به اين مطلب كه سطح فقر در دوران بلر بيشتر از دوران تاچر شده و همچنين ضريب نابرابري درآمدها در جامعه انگليس از ۲۹ درصد در زمان تاچر به ۳۵ درصد در دوران بلر رسيده، اين مخالفت ها در حال عميق تر شدن هستند.
در اين رابطه پاسخ به اين پرسش كه چرا جورج بوش پيش از حمله آمريكا به عراق نزد مردم آمريكا از محبوبيت كمتري برخوردار بود و بلر نزد مردم كشور خود داراي محبوبيت بالاتري بود اما پس از خاتمه بحران عراق اين مسئله كاملاً بر عكس گرديده، به خوبي نشان دهنده تاثير شرايط داخلي بر ميزان اقبال مردم اين دو كشور به روساي خود است. از همين رو شايد بتوان وضعيت جديد را از اين زاويه نيز تحليل كرد كه حادثه يازده سپتامبر كه براي مردم و رهبران سياسي آمريكا سرمنشا بسياري از تحولات و مخاطرات داخلي بود، تفوق نظامي آمريكا بر طالبان و صدام توانست مقداري از آلام آنها را التيام بخشد و چشم انداز اميدواركننده اي را براي جورج بوش و حزب متبوع او نويد دهد امري كه در خصوص انگليس و به ويژه براي شخص بلر متفاوت است.
به رغم تمامي مطالب فوق نبايد ارج گذاري مقامات آمريكايي را نسبت به توني بلر فراموش كرد، در حالي كه بلر از ديدگاه مردم كشورش فردي نامحبوب محسوب مي شود، كنگره آمريكا قرار است به زودي مدال افتخار آن كشور را به خاطر همراهي با سياست هاي واشنگتن در جنگ عليه عراق و افغانستان به او عطا كند.
در اين ميان تحرك جديد محافظه كاران در داخل پارلمان كه همراهي بخشي از حزب كارگر را با خود دارد يكي ديگر از نشانه هاي مشكلات داخلي بلر است كه فشار فزاينده اي را براي اداي پاره اي از توضيحات مشكل به او وارد كرده است.
رهبر حزب محافظه كار انگليس در هفته جاري براي نخستين بار فاش كرد كه نسبت به مشروع بودن تهاجم نظامي به عراق در چارچوب حقوق بين الملل ترديد پيدا كرده است. اين در حالي است كه راي مثبت نمايندگان اين حزب اپوزيسيون در پارلمان انگليس در واقع برگ برنده دولت كارگري براي كسب حمايت مجلس عوام از مشاركت ارتش بريتانيا در اقدام نظامي عليه عراق بود.
اين تناقض آشكار در مواضع حزب محافظه كار بيش از آنكه ناشي از مواضع حزبي باشد، مويد بروز مشكلات و انتقادهايي است كه در عرصه جامعه از سياست هاي توني بلر مي شود و حزب محافظه كار قصد بهره برداري از آن را دارد. موضوعي كه دست كم تا چند ماه پيش بسيار دشوار بود. چرا كه مارگارت تاچر چندي پيش با ابراز همدردي با ايان دانكن اسميت رهبر به شدت متزلزل حزب محافظه كار كه نهاد سياسي تحت رهبريش روند نزولي محبوبيت را در افكار عمومي داشت از مشكلات اين حزب ابراز نگراني كرده و گفته بود مسئله اصلي حزب محافظه كار در دوران تنزل آن است كه توني بلر و حزب كارگر بيش از اندازه خود را شبيه ما نشان مي دهد.
شايد به همين دليل باشد كه بلر را پس از سال ها، احياگر حزب كارگر لقب داده اند. امري كه شرايط آينده ميزان تحقق آن را بهتر نشان مي دهد.