شنبه ۲۴ خرداد ۱۳۸۲ - شماره ۳۰۷۶- June, 14, 2003
كنفرانس وزراي خارجه كشورهاي اسلامي بدون نتيجه پايان يافت
ضيافت اسلامي
محمد جواد ظريف نماينده ايران در سازمان ملل به همشهري گفت: توافق كشورهاي اسلامي دستاورد خوبي است اما معمولاً مشكل در اجراي آنها است
015485.jpg

گروه ايران، فرشاد محمودي: تهران باران زده در روزهاي پاياني بهار براي هيأت هاي شركت كننده در سي امين اجلاس وزراي خارجه كشورهاي اسلامي چنان جذاب بود كه وزير امور خارجه سودان را به وجد آورد تا به خبرنگار ايراني بگويد كشور زيبايي داريد. گرچه باران بهاري تهران همچون گردهمايي وزراي خارجه كشورهاي عضو سازمان كنفرانس اسلامي نحيف و كم رمق بود اما برف نابهنگام و تند دومين روز اجلاس سران كنفرانس اسلامي در پاييز ۱۳۶۶ را به ياد مي آورد كه ناگهان ساختمان اجلاس سران را سفيدپوش كرد و فرصتي فراهم آورد تا رهبران كشورهايي كه از اقصي نقاط جهان گردهم آمده و بسياري در سرزمين هايشان در حسرت باران و برف بودند پشت پنجره ها جمع شوند و با حيرت شهري را تماشا كنند كه قرار بود ام القراي جهان اسلام شود. شهري كه در آن شتري نمي رفت و كوير و خاك برپا نبود و نم خليج فارس صورتي را خيس نمي كرد.
۳۵ وزير امور خارجه، يك وزير كابينه و ۴ وزير مشاور شركت كنندگان در ميهماني اسلامي اي بودند كه تهران ميزبانش بود. بار گذشته اي كه اعضاي سازمان كنفرانس اسلامي در تهران جمع شده بودند اوضاع جهان به گونه اي ديگر بود. چشم انداز تيره سياسي اقتصادي افغانستان اميد را در هيچ دلي زنده نمي گذاشت و كرسي اين كشور همراه تاجيكستان خالي بود. اوضاع مبهم فلسطين و عرفات و همكاري نظامي تركيه و روابط اقتصادي قطر با اسرائيل به موضوع اصلي اختلاف ها تبديل شده بود اما با اين همه ۲۵ رئيس جمهور، ۲ امير و ۲ وليعهد، ۱۳ نخست وزير به همراه ۵۰ وزير امور خارجه به تهران آمدند و براي نخستين بار در تاريخ كنفرانس اسلامي، صندلي همه كشورها پر شد و كسي اجلاس را تحريم نكرد. چنانكه همين اتفاق در سطح وزرا نيز رخ داد و تمام اعضاي كنفرانس اسلامي به غير از عراق كه قرار شده بود تا تشكيل دولتي مردمي صندلي اش خالي بماند نماينده همه كشورها در تهران حاضر شدند. هرچند ميهمانان نام آور به تهران نيامدند سعودالفيصل وزير خارجه عربستان كه در شمار ميهمانان وارد شده به تهران اعلام شده بود در آخرين لحظات، سفرش به تهران را لغو كرده و آماده شده بود تا همراه امير عبدالله وليعهد عربستان كه كشورش يك هفته پيش هدف حملات تروريستي قرار گرفته بود عازم پاريس شود فيصل يكي از ميهماناني بود كه غيبتش در نشست تهران بسيار به چشم آمد. در لحظاتي كه ميهمانان براي جلسه افتتاحيه وارد سالن اجلاس مي شدند فيصل با برگزاري كنفرانسي خبري در رياض ابراز اميدواري كرده بود كه ايران هركدام از اتباع سعودي را كه در زمره افراد بازداشت شده القاعده هستند تحويل دهد. شيخ جابر سالم الصباح كويتي، اين كهنسال ترين وزير امور خارجه جهان كه هم معاون نخست وزير و هم وزير خارجه است و اندازه خود را بزرگ تر از وزارت مي بيند قرار بود كه به تهران بيايد اما سفر توني بلر نخست وزير انگلستان مانع از عمل به وعده اش شد، هرچند كه در تهران اعلام شد علت لغو سفر وي فوت مادرش بوده است.
وزير امور خارجه قطر هم به دليل همراهي امير از سفر به تهران منصرف شد و وزير خارجه امارات هم نماينده خود را به تهران فرستاد. عبدالله عبدالله وزير خارجه افغانستان هم كه حضورش در تهران مي توانست نخستين تجربه افغانستان بعد از طالبان در كنفرانس اسلامي باشد دستيارش را روانه ايران كرد. غيبت اين وزرا باعث شد كه در روز نخست اجلاس نمايندگان رسانه هاي جمعي از وزير امور خارجه ايران سوال كنند كه علت اين غيبت ها فشار آمريكا بوده يا خير كه وزير ايراني هم اين كشورها را كشورهاي مستقلي خواند كه سياست خاص خود را دارند و از فشار آمريكا اظهار بي اطلاعي كرد و گفت كه به ما اعلام شده دليل غيبت آنها برنامه هاي همزمانشان با اين اجلاس بوده است. عقربه ها به وقت تهران ساعت ۱۰ را نشان مي داد كه اجلاس سي ام وزراي خارجه عضو سازمان كنفرانس اسلامي با سخنان اخلاق گرايانه محمدخاتمي آغاز شد. اجلاس قبلي وزراي خارجه كشورهاي اسلامي سال گذشته در سودان برگزار شده بود و به همين دليل وزير خارجه اين كشور پس از محمد خاتمي به سخنراني پرداخت و رياست اجلاس وزرا را براي يك سال به كمال خرازي سپرد.
نخستين بار كه وزراي خارجه كشورهاي اسلامي گردهم آمده بودند مهر سال ۱۳۴۸ در رباط پايتخت مراكش بود. نشستي كه با برگزاري آن سازماني در اوج جنگ سرد پا به عرصه نهادهاي بين المللي گذاشت كه نه بر اساس يك ائتلاف از كشورهاي همجوار و منطقه اي يا راهبردي كه بر اساس يك دين بود. همبستگي كشورهاي اسلامي، تفاهم و همكاري از نخستين تعابيري بود كه در منشور سازمان كنفرانس اسلامي كه محور تمامي فعاليت هاي سازمان به شمار مي رود منتشر شد. هدف اصلي از ايجاد سازمان كنفرانس اسلامي در نظر حاكمان وقت كشورهاي اسلامي افزايش همبستگي ميان كشورها در عهد تقسيم بندي جهان به دو بلوك شرق و غرب بود. سازماني كه در اولين نشست خود داراي ۴ ركن اصلي شد كه اولين آن كنفرانس سران است. اجلاس وزرا كه دوره سي ام در تهران بود ركن دوم، دبيرخانه ركن سوم و ركن چهارم آن دادگاه بين المللي عدل اسلامي است كه پس از تصويب تأسيس آن در اجلاس سوم هنوز تشكيل نشده است تا اين سازمان همچنان در قالب يك تريبون بين المللي براي كشورهاي اسلامي باقي بماند. تريبوني كه هيچ يك از كشورها توقع اجرايي شدن مصوبات آن را ندارند و علناً اعلام مي كنند كه اصلاً امكان اجراي مصوبات آنها وجود ندارد. به همين دليل است كه توصيه هاي پندآميز خاتمي كه گفته بود براي خروج از دايره تنگ و وحشت بار جهان كنوني گامي به پيش بگذاريم و پيش بيني وزيران خارجه شركت كننده در اجلاس براي ايجاد تحركي مشترك بين كشورهاي مسلمان بي نتيجه ماند تا تهران تنها چند روزي يك ميهماني اسلامي ترتيب داده باشد مقدمه اي براي ضيافت بزرگ سران در مهرماه امسال در كوالالامپور مالزي. نشست تهران از اين جهت كه نخستين گردهمايي كشورهاي مسلمان پس از سقوط صدام بود اهميتي غيرقابل انكار داشت و مي توانست دست كم در چند طيف ديدگاه هاي كشورهاي همسو و نزديك به هم را در قبال بحران فروكش كرده عراق و مسئله فلسطين و نقشه راه صورت بندي كند. خواستي كه تنها در بيانيه پاياني اجلاس انعكاس يافت و به اتحاد و همبستگي بيشتر منجر نشد و در مقاطعي گاه پرده از اختلاف هايي برداشت كه كنفرانس تهران را به نمونه هاي متعدد گردهمايي اغلب بي نتيجه نمايندگان حكومت هاي اسلامي اضافه كند. نمونه اين اتفاق در جلسه افتتاحيه رخ داد آن هنگام كه «عبدالرحمان العطيه» دبير كل شوراي همكاري خليج فارس در سخنان مراسم افتتاحيه به جزاير سه گانه ايراني اشاره كرد و گفت كه با ادعاي امارات اين جزاير متعلق به اين كشور است و اظهار اميدواري كرد كه اختلاف ايران و امارات حل و فصل شود يا در غير اين صورت به دادگاه بين المللي برود. اين سخنان العطيه واكنش پيش بيني نشده خرازي را به دنبال داشت. وزير خارجه ايران كه متن سخنراني اش زودتر در ميان خبرنگاران توزيع شده بود با اضافه كردن چند جمله به سخنانش گفت كه موضوعات خارج از دستور كار اجلاس سران نبايد در اين نشست مطرح شود. البته نام خليج فارس در نامه ها و بيانيه هاي پيشنهادي كشورها، خليج يا خليج عربي ذكر شد كه واكنش جدي و تذكر تهران را در پي نداشت.
دستوركار نشست تهران يك ماه پيش در اجلاس كارشناسان كنفرانس اسلامي در جده تصويب شده بود و موضوع «نقشه راه» نيز در آن به تصويب نرسيد. كنفرانسي كه توجه محافل خبري دنيا را به دنبال نداشت، داراي مصوباتي مانند سياست واحد در مقابل جهاني سازي، افزايش همكاري هاي منطقه اي درباره تروريسم، مبارزه با مواد مخدر بود، مصوباتي كه براي هيچ يك از دولت هاي امضاكننده آن الزامي پديد نمي آورد. به دليل مجموع اين شرايط است كه كسي در انتظار خبر بزرگي از اين دست اجلاس ها نيست. محمدجواد ظريف سفير ايران در سازمان ملل كه يكي از شركت كنندگان اجلاس تهران بود در حالي كه به سوي اتاق ملاقات هاي خرازي با عجله قدم برمي داشت به همشهري گفت كه توافق كشورهاي اسلامي زمينه اتفاق و دستاورد خوبي است، اما معمولاً مشكل در اجراي آن است.
ظريف در زمان برگزاري اجلاس سران در تهران معاون بين الملل وزارت خارجه و سخنگوي اجلاس بود كه نشست كارشناسان كنفرانس اسلامي به رياست او و در همين سالني كه وزرا امسال در آن گرد آمدند انجام شد. كارشناسان و ديپلمات هاي ارشد اكثر كشورهاي عضو سازمان كنفرانس اسلامي معتقدند كه سه سال رياست ايران بر اين سازمان يكي از دوران طلايي كنفرانس اسلامي است، رياست سه ساله اي كه در آذر ۶۶ در ساختمان ۲۵ ميليارد توماني حافظيه به محمد خاتمي سپرده شد. آن سال حضور تمام كشورها به اجلاس تهران اهميتي بخشيده بود كه حتي غيبت چهره هاي خبرسازي چون ملك حسين، ملك حسن، قذافي، فهد، صدام، مبارك، سوهارتو و شيخ زايد اماراتي از اهميت آن نكاست. از حاضران در كنفرانس، سران حافظ اسد هم به جهت آنكه قديمي ترين رهبر بود و هم به جهت جايگاه سوريه به سبب همسايگي با اسرائيل در ميان كشورهاي اسلامي، چهره اي شاخص بود. از همان لحظات اول ورود او به محل اجلاس صف درازي كه از رهبران و رئيسان هيأت هاي نمايندگي براي دست دادن با او تشكيل شده بود، اهميت اش را نشان مي داد. همچنان كه استقبال هيأت هاي نمايندگي و اشتياق خبرنگاران براي ملاقات با فاروق الشرع وزير خارجه سوريه كه كشورش پس از سقوط صدام شاهد بيشترين فشار از سوي آمريكا بود، در نشست وزراي خارجه در تهران بسيار قابل توجه بود. درخواست ملاقات با عمرو موسي دبيركل اتحاديه عرب و عبدالله گل وزير خارجه تركيه كه در شمار محدود ميهمانان ويژه تهران بودند، نيز زياد بود. البته اين تنها عبدالله گل نبود كه با ابلاغ پيامي كه آورده بود، صبح دومين روز اجلاس و پيش از ملاقات با رئيس جمهور تهران را ترك كرد، و تنها ترجيح داد كه در مراسم ضيافت شام خرازي شركت كند. عمرو موسي، فاروق الشرع و «احمد ماهر» وزير خارجه مصر هم دومين روز اجلاس در كشورهايشان بودند و مراسم ضيافت شام رئيس جمهور در دارآباد تهران بي حضور آنها انجام شد.
گل تنها يك روز در اجلاس حضور داشت و شايد بتوان گفت كه اين موضوع تنها شباهت بين حضور وي در اجلاس وزراي خارجه و حضور هيأت عالي رتبه تركيه در اجلاس سران تهران بود. اما ديپلماسي او تفاوت هاي بسياري با دميرل رئيس جمهور سالخورده تركيه در اجلاس سران داشت. هر بار كه گل از درب سالن اجلاس خارج مي شد يكي از وزراي خارجه عربي همراه وي بود. او آمده بود تا با رايزني با وزراي كشورهاي عربي حمايت ايشان را براي طرح صلح خاورميانه و نقشه راه كسب كند و همانطور كه خود نيز در گفت وگو با همشهري اشاره كرد محور اصلي ديدارهايش با وزيران خارجه كشورهاي عربي مسئله نقشه راه بود. موضوعي كه شايد بسياري از حاضران در اجلاس تمايل چنداني به بازگو كردن جدي آن نداشتند چرا كه به گفته گل برخي از كشورهاي عربي در اين مورد ترديدها و شبهه هايي داشتند بنابراين ترجيح مي دادند تا رفع اين دغدغه ها صبر كنند. از ديگرسو گل در سخنراني اش به موضوع ديگري نيز اشاره كرد و آن لزوم تجديدنظر كشورهاي منطقه بر نحوه حكومت هايشان بود. شايد وزير خارجه تركيه سعي داشت با اين سخنراني زنگ خطري را كه پس از سقوط رژيم صدام بسياري از كشورهاي منطقه مانند عربستان و سوريه را تهديد مي كرد به صدا درآورد. نكته جالب اين كه اين بار نيز وزير دفاع اسرائيل پيش از سفر گل به تهران در آنكارا بود اما اين بار نه نظاميان ترك بلكه دولت اسلام گراي تركيه پذيراي وي بود آن هم درست زماني كه از يك سو موضوع نقشه راه و طرح صلح خاورميانه مطرح بود و از سوي ديگر فشار آمريكا و اسرائيل بر ايران و سيل اتهامات گوناگون از حمايت از تروريسم گرفته تا توليد سلاح هاي هسته اي روزبه روز افزايش مي يافت گرچه به اعتقاد گل بسياري از اين مسائل تنها ناشي از شاخ و برگ هاي بسياري است كه خبرنگاران و رسانه ها به موضوع مي دهند. سال ۱۳۶۶ هنگامي كه ساختمان اجلاس تهران افتتاح شد، سليمان دميرل سياستمدار سالخورده و رئيس جمهور وقت تركيه با اعلام اينكه ارتش اين كشور به زودي از شمال عراق خارج خواهد شد، كوشيد از بار انتقادهاي اجلاس از خود بكاهد. اين تدبير دميرل اثر داد و در اشاره سخنرانان به لزوم حفظ تماميت ارضي عراق، نامي از تركيه به ميان نيامد. اما موضوع مهم تري وجود داشت كه مسلمانان به ويژه اعراب را از دولت تركيه عصباني كرد و آن همكاري نظامي آنكارا و تل آويو بود. نظاميان تركيه هم زمان با حضور دميرل در تهران با وزير دفاع اسرائيل در آنكارا قرارداد توليد موشك امضا كردند. گرچه رئيس جمهور وقت تركيه بارها اعلام كرد كه همكاري نظامي آنكارا و تل آويو عليه هيچ كشوري نيست، اما اين قدر كه درهاي سالن كنفرانس به روي خبرنگاران بسته شد، صداي اعراب حتي آنها كه به ميانه روي و دوستي با آمريكا مشهورند و در پيمان سازش با اسرائيل حاضر بودند عليه ترك ها بلند شد. چنين بود كه دميرل سالخورده ترجيح داد در زمان قرائت قطعنامه كنفرانس كه در آن آشكارا از دولت وي انتقاد شده بود در تهران نباشد و زودتر از ديگران و خداحافظي نكرده به اتفاق دكتر حبيبي معاون اول رئيس جمهور كه وي را بدرقه مي كرد به مهرآباد رفت و در مصاحبه اي كوشيد تا كوتاه شدن سفر خود را به حساب برنامه هاي از پيش تعيين شده بگذارد. توجيهي كه البته كسي آن را باور نكرد. وضعيت گل وزير خارجه تازه كار تركيه در اجلاس وزراي تهران از اين جهت هم شباهتي به تركيه سال ۱۳۶۶ نمي برد. گل در تهران در مصاحبه با همشهري آشكارا از رابطه آنكارا و تل آويو دفاع كرد و همچون پيام آوري كه رسالتش را به انجام رسانده راهي آنكارا شد تا نشان دهد كه با وجود گوناگوني و تكثر نظرات اعضاي سازمان كنفرانس اسلامي، اعضاي اين سازمان كه همگي از كشورهاي در حال توسعه هستند تا چه ميزان ظرفيت دگرگوني دارند. با اين همه اجلاس تهران فرصت ديگري را نيز فراهم آورد و آن حضور وزير خارجه اي بود كه كشورش با ايران رابطه سياسي ندارد و روابط دو كشور مدت هاست كه در انتظار برقراري است. احمد ماهر وزير خارجه مصر كه كشورش داعيه رهبري اعراب را با عربستان سعودي به رقابت گذاشته از جمله افرادي بود كه بلافاصله پس از ميهماني تهران عازم شرم الشيخ براي ميزباني جورج بوش و آريل شارون و ملك عبدالله شد.
ماهر در تهران به همشهري گفت كه در حال حاضر ارتباط و تماس مداومي بين ايران و مصر براي از سرگيري روابط عادي وجود دارد و اين ارتباطات در سطح گسترده اي آغاز شده است.
015390.jpg

وزير خارجه مصر كه از اتاق ملاقات هاي كمال خرازي خارج شده بود با «دوست عزيز» خطاب قرار دادن خرازي اظهار اميدواري كرد كه با وجود برخي مشكلات در روند ايجاد روابط بين تهران و قاهره اين مشكلات از راه مذاكره و گفت وگوي مقامات دو كشور مرتفع بشود و در آينده اي نزديك شاهد ايجاد روابط مستحكمي باشيم. كمال خرازي وزير امور خارجه ايران هم در پاسخ به سوال همشهري درباره چشم انداز رابطه سياسي با مصر در قالب جواب ديپلماتيك گفت كه ايران و مصر دو كشور مهم هستند كه علاوه بر علايق مشترك به دليل مسئوليت هايي كه در منطقه دارند بايد با يكديگر همكاري داشته باشند. خرازي روابط تهران و قاهره را نسبت به گذشته رو به پيشرفت خواند و از «تلاش هاي بسيار» براي برقراري روابط كامل خبر داد كه به گذشت زمان احتياج دارد.
مصر كه تا چندي پيش يعني قبل از اجلاس اول همسايگان عراق، بحران اين كشور را موضوعي عربي مي دانست كه ارتباطي به ديگر كشورها از جمله ايران ندارد اينك موضعي سياسي تر نسبت به اين مسئله دارد چنانكه ماهر در گفت وگوي كوتاه با همشهري از حضور تركيه و ايران در قبال حل مسئله عراق دفاع كرده تا اجلاس وزراي خارجه در تهران چندان هم بدون دستاورد سياسي ملموس به پايان نرسد. جمهوري اسلامي به عنوان يكي از نخستين كشورهايي كه در روزهاي تأسيس بر مودت و همگرايي يك ميليارد مردم كره زمين بر پايه دين تأكيد مي كرد و كوشش براي اتحاد مسلمانان را در صدر اولويت هاي سياسي خارجي خود مي داند.
رياست سه ساله ايران بر اين سازمان شايد باعث شد كه تهران خود را يكي از بازيگران بزرگ سازمان كنفرانس اسلامي بيابد كه مي تواند نقشي به مراتب بزرگ تر در اين سازمان ايفا كند. به همين منظور بود كه محمد خاتمي در آستانه حمله آمريكا به عراق سران اين سازمان را به جلسه اي فوق العاده تشويق و امير قطر مقدمات آن را فراهم كرد. اجلاسي كه به پيشنهاد خاتمي شكل گرفت به دليل برخي از مشكلات بدون حضور او تشكيل شد و با درگيري لفظي برخي كشورها با نمايندگان عراق از جمله طارق عزيز معاون صدام و ناجي صبري وزير خارجه دولت وي بي هيچ دستاورد سياسي اي پايان گرفت. ميزباني اجلاس فوق العاده، به اين علت به قطر سپرده شد كه اين كشور تا مهرماه امسال رياست دوره اي كنفرانس اسلامي را به عهده دارد. قطر در سال ۱۳۶۹ با برگزاري اجلاس دوره نهم در دوحه رياست اين سازمان را به عهده گرفت. در اجلاس نهم برخلاف كنفرانس تهران كه در آن تلاش هاي ايران و سوريه براي نفي كامل مذاكرات سازش به جايي نرسيد، اين بار مهم ترين مسئله اي كه تمام موضوعات ديگر كنفرانس حتي انتقال رياست ايران به قطر را تحت الشعاع قرار داده بود، مسئله فلسطين و چگونگي مقابله با اسرائيل بود. ايران و عربستان اين دو عضو مهم كنفرانس حتي تا به آن جا پيش رفتند كه حضور روساي خود را مشروط به لغو ارتباط اقتصادي اسرائيل و قطر كردند. كاري كه قطري ها سرآخر به آن تن دادند. اما چنان كه معلوم بود به آن وفادار نماندند تا اجلاس دوحه تحت الشعاع مسائل جانبي قرار نگيرد. اتفاقي كه اگر هم رخ مي داد تفاوتي با وضع فعلي نمي كرد چنانكه با پايان زودهنگام اجلاس، فلسطيني ها نصيبي جز يك بيانيه ديپلماتيك نبردند تا سران در ميهماني ديگري گرد هم آيند و باز در بر همان پاشنه قبلي بگردد. همچنان كه پس از اجلاس وزرا در تهران چنين شد اما با اين همه شايد فاطمه هاشمي رئيس سازمان همبستگي زنان جمهوري اسلامي ايران را بتوان فرد موفقي خواند كه مي خواست از اجلاس تهران توشه خود را بردارد، تا بتواند سازماني فراملي براي زنان مسلمان پايه گذاري كند. خواسته اي كه او در ملاقات با وزراي خارجه در ميان مي گذاشت چنان كه در اجلاس سران در تهران و دوحه هم اين كار را انجام داد كه البته هنوز نسخه آن معلوم نيست. اينك اجلاس وزراي خارجه پايان يافته و كشورهاي عضو سازمان يك چندي ديگر خود را براي اجلاس سران كه در مالزي برگزار مي شود آماده مي كنند اما آنطور كه از شواهد برمي آيد قرار نيست در منشور و اساسنامه اين سازمان بازنگري و تجديدنظر شود.
عناوين و برنامه هاي كلي سازمان كنفرانس اسلامي، ميزان موفقيت برنامه را از دست كارشناسان و اعضاي اين سازمان خارج كرده است، با اين حال به نظر مي رسيد كه ايران مي توانست مبتكر ايجاد نوزايش اين سازمان عريض و طويل باشد كه نام آن نيز تنها يك تريبون بزرگ بين المللي را به اذهان مي آورد.
اگر ميهماني اسلامي تهران كه امكان ديد و بازديدهاي كشورهاي مسلمان را فراهم كرد و در آستانه برگزاري اجلاس سران برگزار شد تنها اين نقاط ضعف اساسي سازمان كنفرانس اسلامي و چشم انداز سياست خارجي ايران را نشان داده باشد. اين موفقيت كمي براي ايران نيست تا با پي گيري اين ضعف ها و در دستور كار قرار دادن آن در اجلاس دهم سران، اين مرجع رسمي بين المللي را قوت ببخشد. كشورهاي عضو سازمان كنفرانس اسلامي اگرچه از نقطه نظر اشتراك ديني همسو هستند اما به دليل تنوع جغرافيايي، فرهنگي، ضعف سياسي و بنيه نحيف اقتصادي در تصميم گيري هاي واحد و اجراي آنها دچار مشكلات فراواني مي شوند كه بي انسجامي درون آنها را به طور چشمگير نشان مي دهد. اگر فكري به حال بي اثر ماندن فعاليت هاي سازمان كنفرانس اسلامي نشود دور نيست كه سرنوشت اين سازمان نيز همچون نامه صدام حسين به سران كنفرانس در سال ۶۹ مايه طنز و مزاح قرار گيرد: «برادران من اگر هر يك از رهبران اين امت از جمله خود ما از خود بپرسيم مردم ما حقيقتاً در اعماق دلشان چه مي خواهند بي شك پاسخ اين خواهد بود كه مردم مي خواهند فلسطين آزاد شود. من در مقام حكمران كشورم عميقاً به سوالي كه از سوي وجدانم از من شده است فكر مي كنم مردم عراق چه مي خواهند؟ جواب من هميشه و تا زماني كه زنده ام اين است كه آزادي فلسطين از طريق جهاد. صداي مردم عراق و حاكميت آزاد، متعهد و سخت كوش آنها به اين جهت مي رود. . . تا اين لحظه ۴۲۲۹۶۶۱ مرد و ۱۶۴۴۶۵۵ زن داوطلب جهاد شده اند. »

نگاه اول
مشروعيت سازمان كنفرانس اسلامي
015395.jpg
دكتر صادق زيباكلام
يكي از مباحث مهم در جامعه شناسي سياسي آن است كه ميان حكومت از يك سو و مجموعه اي از نخبگان سياسي، احزاب و تشكل هاي سياسي، تفكرات و جريانات سياسي و در يك كلام واقعيت هاي سياسي يك جامعه از سوي ديگر، چقدر فاصله است. حاجت به گفتن نيست كه هر قدر اين شكاف كمتر باشد آن حكومت دموكراتيك تر و منعكس كننده انتظارات، توقعات و خواسته هاي مردمش است. برعكس اگر حكومت در دنياي خودش باشد و مردم به همراه نخبگان سياسي در دنياي ديگري، به زحمت مي توان حاكميت را منتخب واقعي جامعه اي كه بدان حكومت مي كند دانست.
شايد بتوان با اندكي تسامح و تساهل چنين قياسي را پيرامون سازمان كنفرانس اسلامي از يك سو و جهان اسلام از سويي ديگر به عمل آورد. به سخن ديگر، مي توان پرسيد كه اساساً سازمان كنفرانس اسلامي به عنوان يك واقعيت و به عنوان نهادي كه علي القاعده مي بايستي از آن انتظار داشت كه منعكس كننده جهان اسلام باشد، چقدر با واقعيت هاي جهان اسلام و مسلمانان مرتبط است. مي توان پرسيد زماني كه سران كشورهاي اسلامي، زماني كه وزراي خارجه كشورهاي اسلامي در تهران، منامه يا قاهره گرد هم مي آيند چه ميزان از بحث ها و سخنراني هاي شركت كنندگان منعكس كننده مسائل واقعي جهان اسلام است؟ قطعنامه ها، مصوبات و تصميماتي كه در پايان چند روز بحث و گفت وگو در اجلاس هاي سازمان كنفرانس اسلامي به تصويب مي رسند يا در دستور كار قرار مي گيرند، چه ميزان منعكس كننده مشكلات، مسائل و دغدغه هاي واقعي يك ميليارد و چند صد ميليون مسلمان است؟ رهبران و مسئوليني كه به نمايندگي از كشورهاي متبوعشان در كنفرانس اسلامي شركت مي كنند، چه ميزان مي توانند مدعي شوند كه نمايندگي واقعي مردمانشان را برعهده دارند؟ چه تعدادي از شركت كنندگان در سازمان كنفرانس اسلامي منتخب واقعي ملتشان هستند؟
اينكه نمايندگان كشورهاي اسلامي شركت كننده چه ميزان منتخب آراي مستقيم مردمشان هستند صرفاً يك بحث روشنفكرانه سياسي نيست بلكه تبعات عملي دارد.
چرا كه اگر رهبراني كه در كنفرانس اسلامي شركت مي كنند منتخب واقعي ملتشان مي بودند، قطعاً وضع و حال و سرنوشت سازمان كنفرانس اسلامي به جز اين مي شد كه امروز است. ۲۴ دي ۱۳۶۶ يعني زماني كه خاتمي به عنوان رئيس جمهور ايران در كنفرانس اسلامي سخن گفت را مي بايستي يك استثناي بزرگ دانست. زيرا خاتمي «فرشته»اي بود كه بحق مي توانست مدعي شود كه نمايندگي ملت ايران را برعهده دارد و با آراي مستقيم مردم ايران در كنفرانس اسلامي حضور يافته و آنچه مي گويد منعكس كننده خواست مسلمانان كشورش است. از آن استثناي تاريخي كه بگذريم، به راستي كدام يك از ديگر رهبران شركت كننده، كدام يك از ديگر اعضاي كنفرانس در طول تاريخ آن مي توانند مدعي شوند كه وكالت ملتشان را برعهده داشته اند؟ كدام پادشاه، امير، سلطان، نخست وزير يا رئيس جمهورهاي علي الاغلب مادام العمر حاكم بر كشورهاي اسلامي مي توانند مدعي شوند كه به نمايندگي از ملتشان در سازمان كنفرانس اسلامي سخن مي گويند؟
همانطور كه پيشتر گفتيم، فقدان نمايندگي واقعي از سوي مسلمانان صرفاً يك بحث آكادميك روشنفكرانه نيست بلكه تبعات عملي مستقيمي بر سرنوشت و جايگاه سازمان كنفرانس اسلامي دارد. چرا كه اگر شركت كنندگان كنفرانس اسلامي به واقع منتخب ملت هاي اسلامي مي بودند، علي القاعده دردها، مشكلات، مسائل، انتظارات، توقعات و آرزوهاي موكلينشان را در كنفرانس اسلامي منعكس مي كردند. اما واقعيت آن است كه بخش عمده اي از آنچه كه توسط شركت كنندگان در كنفرانس اسلامي مطرح مي شود، كمتر ارتباطي با مسائل واقعي مسلمانان و دنياي اسلام پيدا مي كنند. اكثر مسائلي كه در طول كنفرانس مطرح مي شوند به علاوه مصوبات قطعنامه هاي پاياني كنفرانس و تصميمات متخذه اكثراً كليشه اي، قالبي، شعارگونه و تكرار مكررات هستند. بدون آنكه تلاشي از سوي سازمان صورت گيرد تا مشكلات واقعي جهان اسلام را منعكس كرده و پيرامون آن به بحث و گفت وگو بنشينند. كنفرانس اسلامي همواره خواسته است كه در عرصه بين المللي تأثيرگذارتر بوده و در عرصه جهاني جدي تر گرفته شود. اما به مصداق:
ذات نايافته از هستي بخش‎/ كي تواند كه شود هستي بخش
وقتي مردم كشورهاي اسلامي نسبت به عملكرد و جايگاه اين سازمان بي تفاوت بوده و اهميتي به آن نمي دهند، چگونه مي توان اين انتظار منطقي را داشت كه كشورها و ملل ديگر به اين سازمان اهميت دهند؟
از زمان پيدايشش تا به امروز همواره دو طيف اصلي بر كنفرانس حاكميت داشته. يك طيف اكثريت كه طرفدار غرب است و از ناحيه رهبران كشورهاي اسلامي متمايل به غرب اعمال مي شود و يك اقليت راديكال كه شامل آن دسته از كشورهاي اسلامي مي شود كه داراي رژيم هاي راديكال ضدغربي است. چه طيف طرفدار غرب و چه طيف ضدغرب كمتر توانسته اند منعكس كننده خواسته ها و تحولات واقعي كشورهاي اسلامي باشند. تكليف طيف غرب گرا مشخص است. بسياري از آنان امروزه مواجه با امواج گسترده نارضايتي مسلمانان اصول گرا يا بنيادگرا شده اند كه تحت پوشش مبارزه با تروريسم و محكوم كردن تروريسم، همواره تلاش كرده اند تا از طرح مسائل جدي و واقعي جهان اسلام و كشورهاي متبوعشان طفره روند. طيف راديكال ضدغرب نيز اگرچه تلاش مي كند تا كنفرانس اسلامي را به اتخاذ مواضع راديكال تر ضد غربي سوق دهد، اما آنان نيز به گونه اي ديگر چشم بر روي مشكلات و مسائل واقعي جهان اسلام فرو بسته اند. راديكال هاي جهان اسلام هنوز در فضا و گفتمان عصر جنگ سرد به سر مي برند. در نتيجه آنان نيز به گونه ديگري از رويارويي و درك مشكلات و مسائل واقعي جهان اسلام باز مانده اند و در عوض در فضايي از غرب ستيزي، صهيونيست ستيزي و آمريكاستيزي فرو رفته اند.
جهان اسلام ظرف دو دهه گذشته با مشكلات عميق سياسي، اجتماعي، اقتصادي، فكري و فرهنگي عديده اي روبه رو بوده است. ظهور امواج گسترده اصولگرايي يا بنيادگرايي اسلامي، نفوذ و تاثيرات گسترده گفتمان سياسي و اجتماعي غرب، جهاني شدن، ماهواره و ارتباطات مدرن، مسئله دموكراسي، آزادي بيان و انديشه، حكومت هاي انتخابي، مسئله زنان و اقليت ها، مهاجرت نيروهاي متخصص مسلمان به غرب، فروپاشي نظام دو قطبي عصر جنگ سرد و تاثيرات و تبعات آن بر كشورهاي اسلامي، مسئله برخورد تمدن ها، رويايي ميان اسلام و غرب و بسياري از مسائل ديگر كه به هر حال بخش هاي قابل توجه اي از مسلمانان را به خود مشغول داشته، كمتر نمود و اثري در كنفرانس اسلامي داشته. گويي اين مسائل و مشكلات در كره ديگري يا در جهان ديگري يا در آمريكاي لاتين به وجود آمده اند و ارتباطي با جهان اسلام پيدا نمي كنند.
واقعيت آن است مادام كه اعضا و شركت كنندگان كنفرانس اسلامي نمايندگي رژيم ها و حكومت هايي را بر عهده دارند كه ارتباطي با مردمانشان ندارند، وضعيت و جايگاه اين سازمان بهتر از اين نخواهد بود. راه پيشبرد و ترقي سازمان كنفرانس اسلامي، راه با اهميت ساختن آن از معبر دشوار اصلاحات و توسعه سياسي در كشورهاي اسلامي مي گذرد. مادام كه يك ميليارد و چند صد ميليون مسلمان فاقد رأي، فاقد مشاركت سياسي و فاقد قدرت تصميم گيري و تاثيرگذاري بر سرنوشتشان باشند، فقط يك «فرشته» و يك «معجزه» مي تواند منشاء اثر و تغيير و تحولي جدي در سازمان كنفرانس اسلامي باشد.

بخش هايي از بيانيه اجلاس وزراي خارجه كشورهاي اسلامي
يادگار تهران
015410.jpg
وزيران خارجه و روساي هيات هاي شركت كننده در سي امين كنفرانس وزيران امور خارجه كشورهاي اسلامي، «نشست وحدت و عزت» طي روزهاي ۶ الي ۹ خردادماه ۱۳۸۲ برابر با ۲۸ الي ۳۰ مه ۲۰۰۳ ميلادي در تهران، با تاييد مجدد بر پايبندي كامل و نيز عزم راسخ خود براي تحقق اصول و اهداف منشور سازمان كنفرانس اسلامي؛ با تاييد مجدد اسلام به عنوان دين صلح و شفقت، كه بنيان، منبع و نيز الهام بخش حفظ وحدت و عزت امت اسلامي به شمار مي آيد و موجبات ارتقاي مناسبات مودت آميز بين كشورهاي اسلامي و همچنين ميان ملل اسلامي و غيراسلامي را فراهم مي آورد؛ با تاكيد بر نقش شناسايي سازمان كنفرانس اسلامي به عنوان مجمعي براي همكاري و هماهنگي ملل اسلامي در طيفي گسترده از مسائل سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اسلامي به كار خود پايان داد.
عزت براساس ايمان، خرد، گفتمان و حضور موثر جهاني
• اين مهم را مورد تاكيد قرار دادند كه عليرغم دستاوردهاي عمده و تحولات مهم در زمينه هاي مختلف، انسانيت از ناحيه گرايش به سلطه، به وسيله اعمال زور و قدرت از يك طرف و توسل به خشونت و ارعاب به عنوان شيوه هاي حل اختلاف از جانب ديگر، در معرض تهديد واقع شده است.
• تاكيد نمودند كه خشونت و تروريسم كور، دورنماي حصول به يك راه حل انساني در قبال چالش هاي مشترك، از طريق همكاري را مخدوش نموده و علاوه بر آن توسل به نيروي نظامي، يكجانبه گرايي و ارعاب، آرمان آزادي و مردم سالاري را تضعيف مي نمايد.
• نگراني عميق خود را نسبت به مترادف دانستن نابجا و مخاطره آميز اسلام و مسلمين با خشونت، تروريسم و فقدان مشاركت و مردم سالاري با هدف برانگيختن اسلام ستيزي و جو انزجار اعلام داشتند.
• نياز مبرم در عرصه بين المللي در مقطع كنوني به «گفت وگو ميان تمدن ها» به منظور اعتلاي تفاهم، تساهل و احترام متقابل بين تمدن ها را مورد تاكيد قرار دادند.
• تعهد خود به مبارزه با تروريسم در كليه صور و اشكال آن را كه تهديدي بر عليه جان و مال افراد و همچنين حاكميت ملي، تماميت ارضي، ثبات، امنيت كشورها، به همراه ضرورت رسيدگي به علل و ريشه هاي شكل گيري تروريسم است، مورد تاكيد قرار دادند و برچسب نهادن تعصب آميز بر كشورها و جنبش هاي اسلامي كه در برابر اشغال و تجاوز خارجي مقاومت مي كنند را به عنوان تروريست رد نمود.
• محو كليه سلاح هاي كشتار جمعي و عدم تكثير سلاح هاي اتمي در سطح جهان، با هدف خلع سلاح كامل و عمومي را درخواست نموده و بر نقش جايگاه نهادهاي بين المللي چند جانبه به عنوان يگانه ارگان هاي مشروع در تاييد و تضمين رعايت مقررات ذيربط بين المللي تاكيد نهادند.
• بر عزم راسخ خود جهت پيگيري مجدانه ارتقا و حمايت كليه آزادي هاي بنياني و حقوق بشر، بدون هر گونه تبعيض در سطوح جهاني، منطقه اي و محلي، تاكيد نمودند.
• تاكيد نمودند كه جهان در مقطع حاضر با يك بحران هويت و معنويت روبه رو است، به نحوي كه نقش نوع بشر را در خانه خود مورد تهديد قرار مي دهد؛ و همچنين تاكيد نمودند كه اسلام، در اين عصر از فناوري پيشرفته اطلاعات، مي تواند به منزله منبع نيرومندي براي ارائه پاسخ هاي متقن نسبت به چالش هاي جهاني و اخلاقي كه پيش روي بشريت قرار دارد، محسوب گردد.
وحدت از طريق همبستگي و همكاري
• عزم راسخ خود را براي مشاركت موثر در حفظ و ارتقاي صلح و امنيت منطقه اي و جهاني، به همراه صيانت از صلح و امنيت كلي كشورهاي اسلامي اعلام داشته و ضمن رد تبليغات سوء و تهديدات عليه كشورهاي اسلامي، بر ادامه حمايت كامل توام با همبستگي با كشورهاي اسلامي كه با فشار و تهديد خارجي در امور داخلي خود مطابق با منشور ملل متحد مواجه هستند، تاكيد نمودند.
• تداوم اشغال سرزمين هاي فلسطيني و ساير كشورهاي عربي توسط اسرائيل به همراه سياست ها و اقدامات آن در سركوبي و تروريسم دولتي عليه مردم فلسطين را محكوم نموده و علاوه بر آن بر همبستگي خود با مقاومت مردم فلسطين، سوريه و لبنان بر عليه تجاوز و اشغال مورد تاكيد قرار دادند.
• حمايت كامل خود را از مردم عراق در ايجاد يك دولت مستقل و منتخب مردم، با كمك، حمايت و نقش محوري سازمان ملل، كه به مفهوم واقعي كلمه، نمايانگر كليه اقشار ملت عراق بوده و از همكاري و روابط دوستانه با همسايگان برخوردار باشد، اعلام داشتند.
• از تاسيس دولت موقت افغانستان به عنوان اقدامي مهم در جهت ايجاد دولت دائمي منتخب و ارتقاي امنيت و نيز توسعه جامع و مستمر، استقبال و حمايت به عمل آوردند و تصميم گرفتند در جهت تحقق سريع تعهد مالي خود به مردم افغان و افزايش مساعدت خود به دولت موقت در كشت جايگزين خشخاش و جلوگيري از قاچاق مواد مخدر اقدام لازم معمول دارند.
• از ابتكارهاي مثبت اخير توسط رهبران پاكستان و هند با هدف تنش زدايي در منطقه، استقبال كرده و بر حمايت خود از مردم جامو و كشمير در جهت تحقق حق تعيين سرنوشت خويش تاكيد نهادند.
• از تحولات مثبت جديد بين دو طرف ذي نفع در قبرس به منزله گامي در جهت اعتلاي اعتماد كه مي تواند به تلاش هاي در دست انجام به منظور حصول به رفع اختلاف جامعه شتاب بيشتري ببخشد، استقبال كردند و همچنين از جامعه مسلمان ترك قبرس در تحقق حقوق مشروع خود حمايت كردند.
• اعلام كردند كه جهاني شدن و آزادي هاي فزاينده موجب شده است تا ظرفيت پتانسيل مناسبي براي توسعه فراهم شود، اما اين در شرايطي است كه اعضاي سازمان كنفرانس اسلامي در قبال نوسانات تجارت بين المللي، جريان هاي مالي و پولي و نيز تغييرات فناوري آسيب پذير شده اند. لذا از كشورهاي توسعه يافته درخواست كردند در جهت ايجاد محيطي شفاف تر، برابرتر و عملي تر اقدام كرده تا به موجب آن كشورهاي در حال توسعه بتوانند برنامه هاي تعديل ساختاري براي حصول به توسعه همه جانبه را در پيش گيرند.
تاثيرگذاري از طريق مشاركت و عقل گرايي
•تصميم گرفتند در جهت ارتقاي جايگاه سازمان كنفرانس اسلامي در صحنه بين المللي از طريق گفت وگو و همكاري با كليه نهادها و سازمان هاي ذي ربط بين المللي، اقدام لازم را مبذول دارند و از دبيركل درخواست كردند براي بسط هر چه بيشتر اين قبيل تعاملات، گزارش يافته هاي خود به دول عضو را ارائه كرده و علاوه بر آن از نمايندگي هاي خارجي خود به ويژه نمايندگي هاي دائم در نيويورك و ژنو درخواست كردند در جهت افزايش هماهنگي و انجام رايزني هاي مستمر در كليه مسائل حائز اهميت براي جهان اسلام بكوشند.
• نقش فزاينده سازمان كنفرانس اسلامي در محيط جديد بين المللي و نياز سازمان به بازنگري و عقلايي ساختن دستور كار خود و اجرايي كردن قطعنامه هاي خويش را مورد تاكيد قرار دادند و تصميم گرفتند اجلاس كارشناسي مقامات ارشد خود را در اواسط سال ۲۰۰۳ جهت تحقق اين هدف برگزار نمايند.

حاشيه ايران
• نخست وزير ايتاليا: بوش حمله نمي كند
سيلويو برلوسكوني رئيس جمهور ايتاليا به نقل از جورج بوش در جمع «گروه ۸» فاش كرده است كه هدف آمريكا حمله به ايران نيست. سيلويو برلوسكوني در يك كنفرانس مطبوعاتي در شهر اويان فرانسه درباره نشست «گروه ۸» توضيح داد و گفت: «در اين نشست امكان وجود سلاح هاي هسته اي در ايران مورد بحث و بررسي قرار گرفته و در اين بين جورج بوش به طور صريح ايده حمله آمريكا به ايران را بي اساس خوانده است. » خبرگزاري رويتر مي افزايد، اين در حالي است كه روابط سياسي ايران با آمريكا پس از انقلاب اسلامي سال ۱۳۵۶ قطع و آمريكا، ايران و دو كشور كره شمالي و رژيم سابق عراق را به سركردگي صدام حسين، جزو محور شرارت قرار داده و مدعي است كه ايران در جهت رسيدن به سلاح هاي كشتارجمعي تلاش مي كند.

• به دنبال برقراري دموكراسي
آمريكا از سازمان كشورهاي آمريكايي (OAS) خواست تا همكاري همه جانبه اي را براي برقراري دموكراسي در ايران انجام دهند. كالين پاول وزير امور خارجه آمريكا در مجمع عمومي ساليانه OAS كه در شيلي برگزار شده بود، گفت: «بايد با تروريست ها و قاچاق مواد مخدر مقابله شود. » پاول افزود: «دولت من سعي مي كند كه با متحدان خود در OAS روش هايي را براي برقراري دموكراسي در كوبا جست وجو كند. » وي تصريح كرد: «تجربيات من در ربع قرن گذشته در اين نيم كره از جهان و در كل جهان نشان مي دهد كه نظام ديكتاتوري نمي تواند در مقابل آزادي مقاومت كند. » پاول در ادامه سخنان خود افزود: «حقوق بشر در كوبا رعايت نمي شود. براساس آمار به دست آمده تعداد مخالفاني كه بيش از ۲۸ سال زنداني شده اند، ۶۵ نفر است و ۳ نفر از مخالفان هم اعدام شده اند. » وي تصريح كرد: «آمريكا براي برقراري دموكراسي در ايران و كره شمالي هم تلاش مي كند و فعاليت هاي آمريكا فقط به قاره آمريكا محدود نمي شود.
015400.jpg

• رفع كسالت آيت الله جنتي
آيت الله جنتي دبير شوراي نگهبان كه اخيراً در پي كسالتي (عمل جراحي صفرا) بستري شده بود، به دنبال رفع كسالت و بهبودي شرايط عمومي، فعاليت خود را پس از چند روز استراحت آغاز كرده و در جلسه اخير شوراي نگهبان حضور يافت. يك منبع مطلع در اين خصوص به خبرنگار همشهري گفت: كسالت ايشان جزئي بوده است و اكنون با رفع كسالت جاي هيچ گونه نگراني وجود ندارد و ايشان فعاليت مجدد خود را از سر گرفته اند. جمعي از مقامات كشور طي روزهاي اخير از آيت الله جنتي عيادت كردند.

• ايجاد ثبات در منطقه خزر
نورسلطان نظربايف رئيس جمهوري قزاقستان خواستار ايجاد ثبات در منطقه كاسپين شد. وي تصريح كرد كه عدم استفاده از نيروي نظامي در منطقه كاسپين ممكن است يك نكته كليدي براي ايجاد ثبات در منطقه باشد. ايلنا به نقل از منابع خبري روسي گزارش داد نظربايف همچنين پيشنهاد كرد كه براي يك ساختار ضدتروريستي در منطقه كاسپين گفت وگو شود. مشكل ايجاد يك رژيم قانوني در منطقه درياي كاسپين بسيار جدي است. اخيراً مواضع آذربايجان، روسيه، قزاقستان در مورد رژيم حقوقي اين منطقه به هم نزديك تر شده است، اما هنوز با ايران و تركمنستان به توافق نرسيده اند.
015405.jpg

• استراو: توافق نداريم
جك استراو وزير امور خارجه انگليس اعلام كرد كه انگليس و آمريكا در خصوص مقابله با ايران با هم توافق ندارند. استراو در كميته روابط امور خارجه پارلمان گفت: انگليس و آمريكا يك عدم تفاهم محترمانه در مورد مسئله ايران دارند. استراو گفت: علي رغم موضع گيري سخت توني بلر نخست وزير انگليس در مورد ايران، انگليس خواستار تغيير رژيم در ايران نيست. اين سخنان استراو به دنبال افزايش فشار واشنگتن بر تهران است. آمريكا ايران را متهم به توسعه برنامه هاي توليد سلاح هاي اتمي و كشتارجمعي و نفوذ در عراق كرده است.

• هشدار برمر در مورد نفوذ ايران
پل برمر حاكم آمريكايي عراق نسبت به افزايش نفوذ ايران در بين مردم عراق به ايران هشدار داد. برمر گفته ما مطمئن هستيم كه عناصري از ايران در امور عراق مداخله مي كنند. ايرانيان خودشان مي دانند كه اين كار را انجام مي دهند و آنها مي دانند كه ما از اين كار آنها ناراضي هستيم و آنها بايد به اين كار خود خاتمه دهند. در عين حال احمد چلبي رهبر حزب كنگره ملي عراق و ديگر رهبران احزاب سياسي به كميته روابط خارجي آمريكا گفتند كه از زماني بترسيد كه نفوذ ايرانيان در بين مردم عراق افزايش يابد.

• اروپا و آمريكا: توافق داريم
ديپلمات هاي اتحاديه اروپا اعلام كردند كه پس از مذاكره هفته گذشته با تهران و سوال در مورد برنامه هاي هسته اي تهران هنوز متقاعد نشده اند و با واشنگتن در مورد افزايش فشار بر ايران و انجام بازرسي هاي دقيق تر موافق هستند. روزنامه فايننشال تايمز نوشت بين واشنگتن، لندن، پاريس، برلين در مورد افزايش فشار بر ايران و وادار كردن مقامات ايران براي پذيرش بازرسي دقيق تر در مورد برنامه هاي هسته اي ايران توافق ايجاد شده است. ديپلمات هاي اتحاديه اروپا اعتقاد دارند كه همكاري نزديك با واشنگتن باعث مي شود، برنامه هاي هسته اي ايران متوقف و از ايجاد شكاف بين ايران و اتحاديه اروپا بر سر مسئله ايران ممانعت شود.

ايران
ادبيات
اقتصاد
جهان
ورزش
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  ايران  |  جهان  |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |