شنبه ۲۴ خرداد ۱۳۸۲ - شماره ۳۰۷۶- June, 14, 2003
روابط اقتصادي پس از جنگ عراق
اگر آمريكا ظرف شش ماه حاكميت عراق را به دولت موقت بسپارد مشاركت و همكاري با اوپك در حيطه اختيارات آن دولت خواهد بود
015440.jpg
ترجمه: احد البرز
آنچه در پي مي آيد برگردان فارسي گفت وگوي روزنامه لوموند چاپ پاريس با دانيل هميلتون مدير مركز روابط دو سوي اقيانوس اطلس در واشنگتن است.
•••
• آقاي هميلتون! روابط اقتصادي پس از جنگ را چگونه مي بينيد آيا شرايط جديدي حاكم مي شود يا نظم اقتصادي همانند نظم پيش از جنگ خواهد بود؟
تصور نمي كنم كه جنگ عراق به خودي خود ساختارهاي بنيادي اقتصاد جهان را تحت تاثير قرار دهد. البته اقتصاد بين المللي مسئوليت هاي سنگين تازه اي را به ويژه در بازسازي عراق به دوش خواهد كشيد. اما در چارچوب اقتصاد جهاني، عراق از اهميت اساسي برخوردار نخواهد بود. مسئله اصلي براي اقتصاد بين المللي اين است كه آيا اروپا و ايالت متحده توانايي به حركت درآوردن دوباره چرخ هاي اقتصاد خود و رونق بخشيدن به رشد جهاني را خواهند داشت يا خير.
• آيا مي توان گفت كه تحريم كالاهاي فرانسوي و اروپايي از سوي ايالات متحده تاثير زيادي بر صادرات اروپا به آمريكاي شمالي خواهد داشت؟
ما شاهد تحريم فقط چند قلم كالا از سوي آمريكا هستيم. چيزي كه هست اغلب مردم در ايالات متحده و نيز اروپا نمي دانند كه اقتصادهاي ما به هم وابسته اند. همچنين از اين نكته آگاه نيستند كه سرمايه گذاري هاي خارجي اهميتي بيشتر از تجارت دارند و اين سرمايه گذاري ها را كمپاني هاي دو سوي اقيانوس اطلس انجام مي دهند. بنابراين تلاش براي تحريم محصولات مثلاً شركت ويوندي يا دايملر كرايسلر، كارگران آلاباما را براي مثال از كار بيكار مي كند.
• آيا فضاي جنگ عاملي بازدارنده در رونق دوباره اقتصاد آمريكا به شمار مي رود؟
ركود اقتصادي آمريكا پيش از جنگ آغاز شده و مدت زيادي هم به طول انجاميده است. بنابراين جنگ عامل اصلي ركود نيست. با اين حال، سياست داخلي دولت بوش كه كاهش گسترده ماليات ها و كسري بيشتر بودجه را در بر مي گيرد، بار سنگيني بر اقتصاد داخلي آمريكا تحميل مي كند. جنگ عراق با ابهام و ترديدهايي كه در بازارهاي بين المللي و در ميان سرمايه گذاران برانگيخته و سياست اقتصادي داخلي برروي هم ركود را در آمريكا دامن مي زنند.
• در داخل اتحاديه اروپا، آيا موضع گيري پاره اي كشورها تاثيري پايدار بر روابط ميان اعضاي اين اتحاديه خواهد گذارد؟ بر مناسبات با كشورهايي كه خواهان پيوستن به اتحاديه اروپا هستند چطور؟
از يكسو گسترش مرزهاي اتحاديه اروپا يك بازار واحد وسيع تر در قاره اروپا به وجود مي آورد. اين به رشد اقتصادي در اروپا ياري مي رساند و بازاري جذاب تر براي سرمايه گذاران اروپايي و بين المللي پديد مي آورد. از سوي ديگر، كشورهاي نامزد عضويت در اتحاديه اقتصادهاي كوچكي دارند و فقط در حدود ۴ درصد به توليد ناخالص ملي اروپا اضافه مي كنند. براي اين كشورها گذار به اقتصاد رقابتي اروپا نيز بسيار دشوار است و مستلزم توافق هايي مثلاً در زمينه سياست كشاورزي خواهد بود. اما مسئله اصلي در مورد رشد اقتصادي اروپا اين است كه آيا اقتصادهاي بزرگ اروپا يعني فرانسه و آلمان و بريتانيا و ايتاليا، خواهند توانست زمينه يك رشد كافي براي خارج كردن اروپا از ركود را فراهم آورند.
• آيا اثرات جنگ كنوني بر صنعت گردشگري به همان شدتي خواهد بود كه بعد از جنگ ۱۹۹۱ بروز كرد؟
اين جنگ بي ترديد تاثيري منفي بر گردشگري دارد اما اثرات مهم تر در حال حاضر بر صنعت گردشگري و رفت وآمدهاي بين المللي از ترسي گسترده تر ناشي مي شود و آن ترس از تروريسم و همين طور بيماري هاي عفوني است.
• آيا جايي براي شركت هاي اروپايي (غير از شركت هاي بريتانيايي) در بازسازي بعد از جنگ خواهد بود؟
پاسخ به اين پرسش تا اندازه زيادي به مسئله نقش جامعه بين المللي در عراق كه سازمان ملل متحد نماينده آن خواهد بود بستگي دارد. اگر جامعه بين المللي نقشي مهم تر ايفا كند مي توان تصور كرد كه قراردادهايي هم به شركت هايي غير از شركت هاي بريتانيايي و آمريكايي پيشنهاد شود. از طرف ديگر، بسياري از كمپاني هاي به اصطلاح آمريكايي، بريتانيايي يا فرانسوي در واقع چند مليتي هستند، تا آنجا كه مرز ميان كمپاني هاي كاملاً ملي و بين المللي در بسياري موارد از بين رفته است. اگر يك شركت «آمريكايي» قراردادي بگيرد، شمار بزرگي از قراردادهاي فرعي شايد نصيب شعبه هاي اروپايي يا فرانسوي آن شود.
• آيا آمريكا از اين كه اروپا بيش از حد قدرتمند شود واهمه دارد؟
خير. دلمشغولي بسياري اشخاص در آمريكا اين است كه اروپا بيش از اندازه ضعيف شود نه اين كه قدرتش از حد و اندازه فراتر رود. بسياري در ايالات متحده يك اروپاي نيرومند مي خواهند كه بتواند براي پاسخگويي به يك رشته مسايل و دشواري ها با آمريكا همكاري كند. مسايلي در جهان هست كه هيچ كشوري ولو يك ابرقدرت به تنهايي قادر به حل آنها نيست. نگراني خيلي از آمريكايي ها اين است كه اروپا چنان در مسئله تعميق و افزايش اعضاي خود غوطه ور شود كه ديگر وقت و توان چنداني براي همكاري با ايالات متحده نداشته باشد. نگراني ديگر اين است كه برخي ظاهراً در اروپا در پي ايجاد يك اروپاي قدرتمند به عنوان وزنه تعادلي در برابر آمريكا هستند و نه به عنوان يك شريك و همكاري براي آن كشور.
• اين افرادي كه در آمريكا خواهان اروپايي قدرتمند هستند چه كساني اند؟ و پرسش دوم اين كه آيا يك اراده سياسي واقعي در آمريكا براي جلوگيري يا حداقل ايجاد مانع در برابر شكل گيري اروپاي واحد وجود دارد؟
قرن گذشته به آمريكايي ها آموخت كه يك اروپاي ضعيف يا پراكنده و يا درگير جنگ با خود خطرات بزرگي براي آمريكا دارد. بنابراين وجود چنين اروپايي به سود ايالات متحده نيست. در شصت سال گذشته، ايالات متحده از كوشش براي وحدت و يكپارچگي اروپا حمايت كرده است. اما اين حمايت همواره مشروط به تامين پاره اي منافع آمريكا بوده است: اروپايي كه زيرسلطه هيچ قدرت مخالف با ايالات متحده نباشد، اروپايي كه پذيراي انديشه هاي آمريكايي، كالا و خدمات آمريكايي باشد، اروپايي كه منشاء جنگ ها و مناقشه ها نباشد تا ناگزير دست به دامن منابع و امكانات آمريكا شود. سياست آمريكا در قبال برخي اقدامات در اروپا با هدف وحدت اين قاره، متاثر از اين منافع است. طي ده سال گذشته يك نفع چهارمي هم مطرح شده است و آن جست و جوي نوعي همكاري و شراكت با اروپا فراتر از مرزهاي قاره اروپاست. اين مسئله هنوز موضوع بحث هاي پرشمار در ايالات متحده است. بسياري از دموكرات ها و نيز بسياري از جمهوريخواهان ميانه رو با چنين شراكتي موافقند. اما محافظه كاران نو كه نفوذ خاصي در دولت كنوني دارند با اين فكر مخالفت مي كنند.
• آيا فكر نمي كنيد كه يكي از دلايل و انگيزه هاي ايالات متحده در اين جنگ، به دست گرفتن منابع نفت و گاز هم براي بي نيازي از عربستان سعودي و هم براي كنترل نيازهاي آتي كشورهايي مانند چين به انرژي باشد؟
نفت بي ترديد در هر گونه استراتژي غربي در قبال خاورميانه به معني وسيع كلمه نقشي ايفا مي كند. اين در مورد ايالات متحده و همين طور در مورد فرانسه صدق مي كند. اما هدف هاي خاص ايالات متحده در عراق به نفت وابسته نيست. در دولت بوش به طور واضح اين ديدگاه هست كه صدام حسين نه تنها براي مردم خودش و منطقه بلكه براي تمام دنيا يك تهديد به شمار مي رفت. موضوع منابع نفتي در اين منطقه كه از درياي مديترانه تا آسياي ميانه را در برمي گيرد اهميتي اساسي براي غرب دارد. اما اين يك استدلال براي راه حل هاي نظامي مسايل بي ثباتي و فقر و مسايل ناشي از مناقشه هاي منطقه اي نيست بلكه بيشتر توجيه كننده استراتژي هاي چند بعدي براي سراسر اين منطقه است.
• به فرض اين كه نفت عراق صرف بازسازي اين كشور شود، چه كسي اين نفت را خواهد خريد؟ آيا توليد نفت با قوانين اوپك هماهنگي خواهد داشت؟ آيا توليد جهاني با ورود انبوه نفت عراق به بازار دچار تزلزل و بي ثباتي نخواهد شد؟
در آينده نزديك ابهام زيادي در خصوص توليد و فروش نفت عراق وجود خواهد داشت. اين به مسئله حاكميت سياسي كه در عراق برقرار خواهد شد بستگي دارد. اگر ايالات متحده درخواست خود مبني بر واگذار كردن حاكميت به يك دولت موقت عراقي ظرف شش ماه آينده جدي باشد، بيشتر تصميم هاي مربوط به نفت عراق از سوي اين دولت اتخاذ خواهد شد و براي مثال مشاركت و همكاري با اوپك در حيطه اختيارات او خواهد بود.
• تغيير دولت در آمريكا و انتقال حاكميت از دولت كلينتون به دولت بوش (كه بيشتر حامي صنايع داخلي است) چه تاثيري بر مناسبات اقتصادي ميان ايالات متحده و فرانسه و به طور كلي بين آن كشور و اروپا داشته است؟
دولت كلينتون دوره اي درخشان از رشد و شكوفايي را رهبري كرد و كوشش خود را بر اقتصاد به عنوان اولويت اصلي خود متمركز ساخت. از شكل گيري پول يورو و توسعه بازار واحد داخلي اروپا پشتيباني كرد و همگام با اتحاديه اروپا، براي كاستن از مرزها و موانع تجارت در چارچوب يك بازار جديد فرا اقيانوسي كوشيد. دولت كلينتون اما نتوانست اختيار قانوني لازم را براي به راه انداختن دور تازه اي در عرصه تجارت بين المللي از كنگره آمريكا بگيرد. دولت بوش موفق به انجام اين كار شده اما در تداوم بخشيدن به ابتكار عمل فرا اقيانوسي دولت كلينتون شكست خورده است.
• فكر نمي كنيد كه شما حامل اميدهاي يك نسل رو به پيري هستيد كه به ويژه در دولت بوش حضور دارد؟ و جوانان آمريكايي همچون جوانان اروپايي بيشتر در انديشه يك توسعه اقتصادي پايدار و منصفانه براي كشورهاي شمال و جنوب هستند؟
اين اولين بار است كه متهم مي شوم جزيي از نسل قديمي هستم و باز اين نخستين بار است كه همداستان با دولت بوش شناخته مي شوم. اما به اين تفسير احترام مي گذارم. من با اين ديدگاه كاملاً موافقم كه توسعه پايدار براي آينده ما اهميتي اساسي خواهد داشت. چيزي كه هست آمريكا و اروپا بايد دست به دست هم بدهند تا توسعه پايدار تحقق يابد زيرا روابط ما با اروپا متفاوت با روابط ما با ساير كشورها و دولت ها در جهان است. بنابراين هنگامي كه ما در دو سوي اقيانوس به يك توافق دست يابيم نيرويي براي پيشرفت جهاني خواهيم بود، چه در زمينه توسعه پايدار و چه در عرصه منع گسترش سلاح هاي غيرمتعارف و تقويت دموكراسي. اروپا و آمريكا هسته هرگونه ائتلاف بين المللي موثر هستند. اما وقتي اختلاف باشد ما به عامل بازدارنده در برابر پيشرفت جهان تبديل مي شويم. دولت بوش اين ديدگاه را امروز در عراق رد مي كند و اتحاديه اروپا نيز ديدگاه ما را در مورد كيوتو مردود مي شمارد. در هر مورد يكسو تصور مي كند كه مي تواند در يك مسئله بين المللي مهم بدون پشتيباني طرف ديگر پيش رود. از اين رو هر دو طرف فوق العاده مشكل ساز هستند و احتمال بسيار كمي براي موفقيت آنها متصور است. يك مشاركت و همكاري ميان دو سوي اقيانوس اطلس كه كشورهاي در حال توسعه را نيز در بر گيرد اما توافق هاي آمريكا و اروپا در آن از اهميت اساسي برخوردار باشند، همچنان بايد هدف ما باشد. شايد بحراني مانند بحران عراق ما را به آگاهي از اين ضرورت سوق دهد.
• به نظر شما كارزار برخي رسانه هاي مهم آمريكا در ضديت با فرانسه مي تواند پيامدهاي اقتصادي بلندمدت داشته باشد؟
خير، برخي از كالاهاي فرانسوي مشمول تحريم شده اند اما شمار آنها اندك است. برخلاف آنچه درباره بازارهاي بزرگ نوظهور يا رونق «نفتا» مي خوانيم، بيش از نيمي از سودهاي شركت هاي آمريكايي از اروپا به دست مي آيد. به همين ترتيب ايالات متحده مهم ترين بازار در جهان از نظر درآمد براي شركت هاي چند مليتي فرانسوي و اروپايي به شمار مي رود. تاريخ ده سال گذشته، تاريخ يكپارچگي و انسجام بيشتر اقتصاد منطقه اقيانوس اطلس بوده است. جهاني شدن بين اروپا و آمريكا بيش از قاره هاي ديگر سرعت و عمق داشته است. از زمان پايان جنگ سرد وابستگي متقابل براي پيشرفت و رونق ما به گونه اي چشمگير بيشتر شده است.
منبع: لوموند

فرار ۲۰۰ ميليارد دلاري
015460.jpg
ترجمه: زارع زاده
اخيراً دانشگاه هاي مصر گزارش هاي تحقيقاتي جديدي را درباره مقايسه بودجه تحقيقات علمي در كشورهاي عربي با ساير كشورهاي جهان به ويژه اسرائيل منتشر كرده اند. محور اكثر اين گزارش ها را پايين بودن بودجه تحقيقات علمي در كشورهاي عربي و تاثير آن بر پيشرفت اقتصادي و علمي اين كشورها تشكيل مي دهد.
در يكي از تازه ترين بررسي ها درباره آينده تجارت الكترونيكي در مصر، سرانه بودجه تحقيقات علمي در كشورهاي عربي حدود ۳ دلار ذكر شده كه بيانگر شكاف گسترده ديجيتالي بين اين كشورها و كشورهاي پيشرفته صنعتي به علت پايين بودن بودجه تحقيقاتي در كشورهاي عربي است. بر اساس اين گزارش كه توسط «دكتر عزت قناوي» استاد اقتصاد در موسسه عالي مطالعات جيزه تهيه شده است سرانه بودجه تحقيقات علمي در آلمان ۴۰۹ دلار، در ژاپن ۶۰۱ دلار و در آمريكا ۶۸۱ دلار است.
«مركز مطالعات كشورهاي در حال توسعه» وابسته به دانشگاه قاهره نيز در گزارش ديگري با عنوان «آينده روابط قوي اقتصادي در خاورميانه» اعلام كرد بودجه تحقيقات وتوسعه در اسرائيل معادل ۸/۱ درصد توليد ناخالص داخلي آن است در حالي كه كشورهاي عربي كمتر از ۲/۰ درصد توليد ناخالص خود را صرف هزينه تحقيقات مي كنند. همچنين تعداد نشست ها و كنفرانس هاي علمي كه هر سال در اسرائيل برگزار مي شود بيش از نصف تعداد نشست ها و كنفرانس هاي علمي است كه در كل كشورهاي عربي برگزار مي شود. در اين گزارش تأكيد شده است اسرائيلي ها در سال ۱۹۹۹ تعداد ۱۳۹ اختراع را به نام خود در اروپا و آمريكا به ثبت رساندند در حالي كه در اين سال حتي يك مورد اختراع به نام اعراب در اروپا يا آمريكا به ثبت نرسيد.
هشدار اتحاديه عرب درباره
عقب ماندگي تكنولوژيكي
اتحاديه عرب در گزارشي كه مدتي پيش منتشر شدخاطرنشان كرد كشورهاي عربي در مجموع سالانه بيش از ۲۰۰ ميليارد دلار به علت مهاجرت متخصصان و دانشمندان عرب به ساير كشورها كه به پديده فرار مغزها معروف است متحمل زيان مي شوند. اتحاديه عرب با اشاره به برتري تكنولوژيكي اسرائيل در برابر كشورهاي عربي و تبديل تدريجي مناقشه عربي ـ اسرائيلي به كشمكش براي كسب برتري تكنولوژيكي، خواستار تلاش براي جذب اين متخصصان و بازگرداندن آنها به كشورهاي عربي شده است.
در اين گزارش، برتري علمي و تكنولوژيكي اسرائيل بر اعراب فاجعه اي توصيف شده كه آينده ملت هاي عرب را تهديد مي كند. بر اساس اين گزارش، اسرائيل از طريق اغوا و جذب دانشمندان اروپايي و آمريكايي و سكونت دادن آنها در داخل اسرائيل توانست در رقابت علمي از اعراب پيشي بگيرد، اين در حالي است كه مهاجرت متخصصان و دانشمندان عرب به خارج هر سال ابعاد جديدي پيدا مي كند و كشورهاي عربي تاكنون در جذب يا استفاده از اين قشر با شكست مواجه شده اند. به عنوان مثال اداره آمار مصر اعلام كرد ۸۲۲ دانشمند مصري كه داراي تخصص هاي كمياب هستند در خارج از اين كشور زندگي مي كنند.
اتحاديه عرب در گزارش خود درباره خطرات پديده فرار مغزها بر آينده اوضاع امنيتي و سياسي و اقتصادي كشورهاي عربي هشدار داده است و به ويژه آنكه بزرگ ترين دشمن اعراب يعني اسرائيل در بين كشورهاي پيشرفته جهان در رده ۲۴ قرار گرفته و در زمينه تحقيقات و توانايي هاي علمي پس از آمريكا در رده دوم و از نظر جذب پيشرفت هاي تكنولوژيكي پس از ژاپن، آمريكا و فنلاند در رتبه چهارم ايستاده است.
طبق اين گزارش، كشورهاي غربي بيشترين استفاده را از اقامت بيش از ۴۵۰ هزار تحصيلكرده عرب در غرب مي برند و از توانايي ها و تخصص آنان براي پيشبرد طرح هاي تكنولوژيكي خود استفاده مي كنند.
سازمان علمي فرهنگي سازمان ملل متحد «يونسكو» نيز به گزارشي به پايين بودن سطح علمي كشورهاي عربي در برابر اسرائيل و ساير كشورهاي جهان اشاره مي كند. براساس اين گزارش، كشورهاي عربي در زمينه ثبت اختراعات تكنولوژيكي در جهان تقريباً هيچ سهمي ندارند در حالي كه سهم اروپا از اين اختراعات ۴/۴۶ درصد، سهم آمريكاي شمالي
۴/۳۳ درصد و سهم كشورهاي تازه صنعتي شده كه عمدتاً در شرق آسيا واقع هستند ۶/۱۶ درصد است.
«دكتر احمد زويل» دانشمند مصري تبار مقيم آمريكا پس از دريافت جايزه نوبل در علوم به عقب ماندگي كشورهاي عربي در زمينه تحقيقات علمي اشاره كرد. وي خواستار ايجاد زمينه سخت افزاري مناسب، براي رشد تحقيقات تكنولوژيكي در مصر و ساير كشورهاي عربي شد تا اعراب نيز بتوانند در جهان ابراز وجود كنند.
به عقيده دكتر زويل، محققان عرب از جمله مصري ها به طور بالقوه مي توانند در زمينه تحقيقات علمي پيشتاز باشند به شرط آنكه حمايت مالي مناسب از فعاليت آنان صورت گيرد. فردي بودن تلاش ها در زمينه تحقيقات علمي در مصر مشكل ديگري است كه به عقيده دكتر زويل براي حل آن بايد اين گونه تلاش ها را نهادينه كرد تا نتايج بهتري از آنها گرفته شود.
دكتر زويل معتقد است فضاي كنوني حاكم بر تحقيقات علمي در مصر و ساير كشورهاي عربي به گونه اي است كه محققان جوان را براي باقي ماندن يا بازگشت به كشورشان تشويق نمي كند ولي در صورتي كه فضا تغيير كند اين محققان به كشورشان باز خواهند گشت.
گفتني است پارلمان مصر در دوره هاي قبلي خود بارها اين مسئله را مورد بررسي قرار داده و درباره خطرات برتري تكنولوژيكي اسرائيل بر مصر هشدار داده است. اين برتري از مقايسه تعداد افراد شاغل در بخش تكنولوژي در مصر و اسرائيل و حجم صادرات دو كشور مشخص مي شود.
دكتر «اسامه الباز» مشاور سياسي رئيس جمهور مصر نيز تاكيد كرد تحريم اقتصادي به تنهايي براي مبارزه با اسرائيل در سطح اقتصادي كافي نيست و كشورهاي عربي بايد با حركت در مسير پيشرفت علمي و تكنولوژيكي، با اسرائيل در زمينه تكنولوژي نيز رقابت كنند. مشاور رئيس جمهور مصر در سمينار «مديريت جنگ اقتصادي با اسرائيل» كه در دانشگاه الازهر قاهره برگزار شد گفت اسرائيل با دريافت كمك هاي مالي و فني گسترده از خارج، توانايي توليد كالاهايي با تكنولوژي پيشرفته را به دست آورده است. وي افزود ارزش توليدات تكنولوژي در اسرائيل به ۱۱۰ ميليارد دلار در سال رسيده است كه با توجه به جمعيت اسرائيل رقم بسيار بزرگي محسوب مي شود.
منبع: قدس پرس

حاشيه اقتصاد
• مثل همه انتصاب ها
015445.jpg

محمود حجتي وزير جهاد كشاورزي، مجيد قاسمي فيض آبادي مديرمسئول روزنامه نسيم صبا را به مديريت كل روابط عمومي اين وزارتخانه برگزيد. حجت الاسلام قاسمي فيض آبادي مدير روزنامه اي است كه رسول منتجب نيا صاحب امتياز آن است و ارگان غيررسمي مجمع روحانيون مبارز محسوب مي شود. خود قاسمي هم از نزديكان اين مجمع است. ظاهراً علت انتصاب يك روحاني به مديريت روابط عمومي يك وزارتخانه اقتصادي، تمايل وزير براي به همكاري گرفتن يكي از نزديكان مجمع و نزديك شدن به اين گروه سياسي است. مهدي كروبي و سيدمحمد خاتمي دو تن از اعضاي اين مجمع به شمار مي روند.

• تجارت اسلامي
حجت الاسلام طباطبايي امام جمعه اصفهان با اعضاي يكي از صندوق هاي قرض الحسنه اين استان ديدار كرد. وي در اين ديدار گفته رسالت اصلي صندوق هاي قرض الحسنه پرداخت وام هاي بدون كارمزد به مردم است ولي اگر صندوق ها نيز فقط بخواهند از موجودي خود اين عمل را انجام دهند غيرممكن است و امكان ندارد، پس بهترين راه براي حفظ بقاي خود صندوق تجارت اسلامي و واقعي است. وي با انتقاد از كارمزدهاي بالاي وام صندوق ها افزود: صندوق هايي كه اين وام ها را به مردم پرداخت مي كنند بايد جوابگوي نام قرض الحسنه باشند چون در قرض الحسنه دريافت كارمزد از مردم معنا ندارد. كارمزد اين صندوق ها با خداست.
در ادامه اين ديدار مديرعامل صندوق قرض الحسنه ايثار يكي از افتخارات اين صندوق را خدمات رساني به ۲۰ مورد معرفي شده از دفتر امام جمعه اصفهان دانست و افزود اين خدمات در كم ترين زمان مقرر انجام گرفته است. او همچنين اعزام زائران به حرم حضرت امام(ره) را با سرويس هاي رفت و برگشت از جمله خدمات فرهنگي اين موسسه عنوان كرد.
وي همكاري اين صندوق با «ارگان ها» و «نهادها» را نزديك توصيف كرد و خواستار محدوديت كمتر صندوق هاي قرض الحسنه شد. گفتني است وزارت امور اقتصادي و دارايي قصد دارد تا وضعيت برخي از صندوق ها را به «بانك» تغيير داده و از خلق پول و اعطاي سود توسط مابقي صندوق ها جلوگيري كند.
015455.jpg

• مهمانداران خارجي در ايران اير
شركت هواپيمايي جمهوري اسلامي (ايران اير) پس از اينكه نتوانست خريد هواپيماهاي ايرباس مورد نياز را به قرارداد برساند چندي پيش ۲ فروند ايرباس ۳۲۰ هواپيمايي تونس را كه سال ۲۰۰۲ ساخته شده است به اجاره خود درآورد كه يك فروند از اين هواپيماها حدود يك ماه پيش تحويل شده و يك فروند ديگر نيز ظرف يك ماه آينده تحويل مي گردد. تفاوت اين هواپيما در مقايسه با ساير هواپيماها به اندازه اي است كه اغلب مسافران پس از مسافرت با آن اظهار شگفتي مي كنند. خصوصاً آنكه خلبان و چهار مهماندار اين هواپيما نيز اهل تونس بوده و نوع پوشش شان مطابق مقررات هواپيمايي تونس است. ظاهراً هزينه اجاره اين هواپيما ساعتي ۸ تا ۱۰ هزار دلار است. نكته جالب اينكه ايران اير ترجيح داده از اين هواپيما در خطوط داخلي استفاده كند. مسافران اين هواپيما به طور مرتب وضعيت پرواز و خط پرواز را بر تلويزيون هاي مقابل خود مشاهده مي كنند.

• شلاق و نرخ بهره
روزنامه دنياي اقتصاد در سرمقاله روز چهارشنبه با يادآوري دوران آغاز سياست هاي تثبيتي و كنترل دولتي «گران» آورده است: هنوز بيشتر مردم به ياد دارند كه وقتي در سال هايي نه چندان دور سياست هاي تورم زاي سياستمداران باعث افزايش قيمت ها مي شد و اينان به قيمت ها دستور مي دادند كه كاهش يابد و قيمت ها كاهش نمي يافت مجبور مي شدند براي تسكين آلام شرمندگي خود، آخرين انتقال دهنده افزايش قيمت ها به مردم يعني آن مغازه دار بيچاره را به شلاق ببندند و كركره مغازه اش را پايين بكشند و پلاكاردي روي آن نصب كنند كه مشاراليه به علت گران فروشي در زندان به سر مي برد. سرمقاله نويس اين روزنامه سپس به شبيه سازي كاهش دستوري نرخ سود تسهيلات و سپرده هاي بانكي با مبارزه دولت با گراني پرداخته است: به عبارت بهتر، منطق كاهش دستوري نرخ بهره به دليل عدم برخورد ريشه اي با مسائل، تقريباً تفاوتي با منطق شلاق زدن دريا ندارد، هرچند كه طرفداران اين تفكر بر استدلال هاي كهنه خود لباسي مدرن بپوشانند و شاهد مثالي از اقتصادهاي توسعه يافته بياورند كه آنجا هم دولت ها در تعيين نرخ بهره دخالت مي كنند غافل از اينكه اگر آنجا چنين اتفاقي در شرايط حاد اقتصادي بيفتد با ابزار تغيير حجم پول و متناسب كردن نرخ تورم انجام مي شود و اينجا با ابزار بخشنامه.

نگاه اقتصادي
بازار داغ خودروهاي اردني
015450.jpg
فاطمه العيساوي
حذف عوارض گمركي پس از فروپاشي رژيم صدام حسين بسياري از عراقي ها را تشويق به خريد اتومبيل از بازار آزاد اردن كرده است. «احمد جمعه» دلال عراقي اتومبيل با استفاده از فرصت پيش آمده ظرف يك روز، چهل دستگاه اتومبيل در اردن خريداري كرد تا آنها را به عراق منتقل كند.
احمد تنها تاجر عراقي نيست كه براي خريد اتومبيل راهي اردن شده است. ده ها تاجر عراقي مثل او براي خريد اتومبيل در شهر «الزرقا» در شمال امان كه بازار آزاد اردن در آنجا واقع است، تجمع كرده اند تا اتومبيل هاي خريداري شده را بدون پرداخت هيچ گونه عوارض گمركي از راه زميني به عراق منتقل كنند.
احمد كه فقط ۲۴ سال دارد مي گويد قبل از فروپاشي حكومت صدام براي وارد كردن هر اتومبيل به عراق مجبور به پرداخت ۱۶۰۰ دلار عوارض گمركي بودم ولي اكنون با حذف اين عوارض هزينه خريد هر اتومبيل و انتقال آن به عراق به نصف كاهش يافته است. احمد به وجود آمدن چنين وضعيتي را لطف خدا مي داند.
اين «لطفي» كه شامل حال تجار عراقي شده به بازار آزاد اردن رونق بخشيده است. دلالان اتومبيل در اردن از صبح تا شب سرگرم جوش دادن معامله و پاسخگويي به تقاضاي روزافزون براي انواع اتومبيل ها هستند. «عامر الجيوسي» دلال اردني در بازار آزاد اردن مي گويد: اگر خريد به اين شكل ادامه پيدا كند تا مدتي ديگر اتومبيل براي خريدن پيدا نخواهيد كرد. از نظر او وضعيت پيش آمده هيچ گاه سابقه نداشته است.
انتقال اتومبيل از امان به بغداد پس از سقوط صدام بسيار آسان شده است زيرا فقط كافي است دلالان وجه اتومبيل را به فروشنده اردني بپردازند و آن را از راه زميني به عراق انتقال دهند، بدون آنكه هيچ گونه عوارض گمركي بپردازند. اين تجارت پرسود، دلالان اتومبيل در بغداد و عراقي هاي مقيم امان و كساني را كه مايلند به كشورشان بازگردند به خود جذب كرده و اشتهاي تجار اردني را كه مايل به يافتن بازارهاي جديدي هستند تحريك كرده است.
به گفته الجيوسي، بازرگانان عراقي كه در زمان جنگ دستشان از بازار اردن كوتاه شده بود، اكنون به بازار آزاد اردن سرازير شده اند و تجار عراقي مقيم اردن نيز قبل از بازگشت به كشورشان تعداد زيادي اتومبيل مي خرند. الجيوسي كه ظرف يك روز ۱۲ دستگاه اتومبيل فروخته است مي گويد: تعدادي از همكارانش هر روز بيش از ۲۰ دستگاه اتومبيل مي فروشند. اين استقبال گسترده به ركود حاكم بر بازار آزاد اردن در زمان جنگ عراق پايان داد.
براي الجيوسي پول هايي كه دلالان عراقي مي پردازند باوركردني نيست. او مي گويد، آنها با بسته هاي دلار در جيبشان وارد بازار مي شوند و معلوم نيست دلارها را از كجا آورده اند.
احمد جمعه، دلال ۲۴ ساله اتومبيل براي خارج كردن چهل دستگاه اتومبيل از انواع مختلف كه براي هر كدام ۲۰۰۰ تا ۳۰۰۰ دلار پرداخته است، مشكلي ندارد. فروش هر دستگاه اتومبيل در عراق حدود ۵۰۰ دلار سود خالص نصيب او مي كند. احمد مي گويد همه اين اتومبيل ها را به نام برادران و خويشاوندانم سند زده ام زيرا طبق قوانين اردن هيچ كس نمي تواند بيش از يك دستگاه اتومبيل را به نام خود از اين كشور خارج كند.
ولي همكارش «حسين» كه يك تاجر عراقي مقيم اردن است براي خارج كردن ۱۵ دستگاه اتومبيلي كه در اردن خريداري كرده روش بهتري پيدا كرده است. او مي گويد: اين اتومبيل ها را به نام عراقي هاي مقيم اردن كه قصد بازگشت به عراق را دارند، سند زده ام و بابت انتقال هر دستگاه اتومبيل به عراق به آنها ۲۰۰ دلار مي پردازم. وي تاكيد مي كند نيروهاي آمريكايي مستقر در پست مرزي «الطريبل» بين اردن و عراق فقط سند اتومبيل ها و مدارك شناسايي افراد را كنترل مي كنند و هيچ گونه عوارض گمركي درخواست نمي كنند.
سرنوشت اين تجارت كوتاه مدت «احمد» را چندان نگران نكرده است. او با اطمينان مي گويد: منتظر تشكيل دولت جديد نخواهم ماند بلكه اين اتومبيل ها را بلافاصله پس از بازگشت به عراق خواهم فروخت.
ولي آيا اين تعداد اتومبيل در عراق كه هنوز درگير پيامدهاي جنگ است و گروهي از ساكنانش حتي چيزي براي خوردن پيدا نمي كنند به فروش خواهد رفت؟ احمد با اطمينان مي گويد: بله، بازار خريد و فروش اتومبيل در عراق داغ و بحمدالله پول هم در دست عراقي ها هست!!
منبع: ميدل ايست آن لاين

اقتصاد
ادبيات
ايران
جهان
ورزش
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  ايران  |  جهان  |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |