يكشنبه ۲۵خرداد ۱۳۸۲- سا ل يازدهم - شماره ۳۰۷۷ - jun .15, 2003
اجتماعي
Front Page

وزير علوم در جمع دانش آموختگان غيرايراني:
توسعه علمي، ضامن بقاي جهان اسلام در دنياي امروز است
توسعه علمي، ضامن بقاي جهان اسلام در دنياي امروز است و براي تحقق اين امر بايد به همكاريهاي علمي و فناوري شتاب و شدت بيشتري بخشيد.
دكتر مصطفي معين كه در جشن دانش آموختگي دانشجويان غيرايراني در دانشگاه تهران سخن مي گفت خطاب به دانشجويان غيرايراني گفت: شما به كشوري آمده ايد كه از يك تاريخ و تمدن كهن، جمعيت جوان، مستعد و آرمان خواه و از يك نظام علمي و دانشگاهي فراگير و گسترده برخوردار است.
دانشگاه هاي ايران در ضمن برخورداري از نظم و كيفيت علمي بالا، داراي تعهد و التزام اجتماعي و حساسيت نسبت به محيط ملي و بين المللي هستند.
وزير علوم، تحقيقات و فناوري با تاكيد بر پويايي نهاد دانشگاه ،آفت اصلي دانشگاه و حركت دانشجويي را فرو افتادن در گرداب احساسات و عدم عقلانيت دانست و افزود: واكنش هاي مبتني بر خشونت و سركوب، اصلي ترين دام هلاك كننده عقلانيت در جامعه است و تحولات سالهاي اخير در عرصه جهاني و تك قطبي شدن نظام بين المللي را نيز مي توان مصداق بارزي از خشونت و تجاوز به جاي عقلانيت ارزيابي كرد كه قربانيان آن مردم بي گناه و بي پناه عراق و فلسطين هستند. وزيرعلوم تعداد دانشجويان خارجي در ايران را بيش از ۱۰ هزار نفر برآورد كرد كه از بيش از
۷۰ كشور مختلف در جمهوري اسلامي ايران مشغول به تحصيل هستند.

۴۰ درصد فارغ التحصيلان كاردانش جذب بازار كار مي شوند
مديركل دفتر آموزش و پرورش كاردانش اعلام كرد كه بيش از ۴۰ درصد دانش آموزان شاخه كار دانش حداكثر دو سال بعد از فارغ التحصيلي جذب بازار كار مي شوند.
اسفنديار چهاربند روز شنبه به ايرنا گفت: حدود ۳۰ درصد دانش آموختگان كار دانش نيز براي ادامه تحصيل در دانشگاه جامع علمي كاربردي، دانشگاه آزاد اسلامي و آموزشكده هاي فني و حرفه اي آموزش و پرورش پذيرفته مي شوند.
وي تأكيد كرد: اكنون فارغ التحصيلان كاردانش نسبت به سايرين به  آينده خود اميدوارتر هستند و منحني رشد آموزش كاربردي در كاردانش روبه صعود است و اين حادثه در طول آموزش و پرورش كشور بي سابقه بوده است.

روزنامه نگاران بايد امكان فعاليت آزادانه داشته باشند
گروه اجتماعي: رئيس انجمن صنفي روزنامه نگاران با ارسال نامه هاي جداگانه به وزير كشور و فرمانده نيروي انتظامي خواستار توجه نيروهاي پليس به شأن و منزلت روزنامه نگاران و امكان فعاليت آزادانه آنان شد.
در نامه مزروعي رئيس انجمن صنفي به موسوي لاري وزير كشور آمده است: ماده پنج قانون مطبوعات، كسب و انتشار اخبار داخلي و خارجي «حق قانوني مطبوعات» شناخته شده است، اما متأسفانه در عرصه رويدادها در مواقعي اين مهم ناديده انگاشته مي شود.
در جريان اعتراضات دانشجويي در طي چهار روز اخير چند تن از خبرنگاران و روزنامه نگاران هدف ضرب و شتم افراد لباس شخصي و نيز متأسفانه مأموران نيروي انتظامي قرار گرفته اند و در كار اطلاع رساني ايشان اخلال جدي ايجاد شده است.
سپاسگزار خواهد بود كه دستور فرماييد مقامات مسئول به ويژه نيروهاي پليس در مواقع بحراني به اين مهم توجه جدي نشان دهند و با رعايت شأن و منزلت روزنامه نگاران امكان فعاليت آزادانه آنان را فراهم سازند.
همچنين در نامه وي به سرتيپ قاليباف فرمانده نيروي انتظامي آمده است: بر اساس گزارش هاي واصله به انجمن صنفي روزنامه نگاران ايران در جريان اعتراضات دانشجويي در طي چهار روز اخير چند تن از خبرنگاران و روزنامه نگاران هدف ضرب و شتم افراد لباس شخصي و نيز متأسفانه مأموران نيروي انتظامي قرار گرفته اند و در كار اطلاع رساني ايشان اخلال جدي ايجاد شده است.
حداقل انتظار اين است كه مقامات مسئول به ويژه نيروهاي پليس در مواقع بحراني به اين مهم توجه جدي نشان دهند و با رعايت شأن و منزلت روزنامه نگاران امكان فعاليت آزادانه آنان را فراهم سازند.
از سوي ديگر سيد محمد صحفي، معاون امور مطبوعاتي و تبليغاتي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در تماس با خبرگزاري دانشجويان ايران از رخدادهاي پيش آمده براي مديرعامل خبرگزاري دانشجويان ايران وبرخي خبرنگاران و عكاسان در جريان ناآرامي هاي خوابگاه دانشجويان دانشگاه تهران، اظهار تأسف كرد.
صحفي، گفت: حفظ حرمت خبرنگاران يك ضرورت انكارناپذير است به ويژه آنكه حضور ايشان در جريان ناآرامي هاي اخير با اطلاع و هماهنگي قبلي پليس انجام مي شود وظيفه  پليس اقتضاء مي كند ضمن كنترل و مهار عصبيت ها امكان كسب خبر و انعكاس واقعيات را براي خبرنگاران فراهم كند تا فرصت دروغ پردازي و بزرگنمايي از رسانه هاي بيگانه سلب شود. البته نمي توان از نظر دورداشت جز اينگونه موارد عموما تدابير فرماندهي انتظامي تهران بزرگ كمك شايان توجهي به امر اطلاع رساني داشته است.
معاون مطبوعاتي وزارت ارشاد خاطرنشان كرد: بازسازي اعتماد مخاطبين مطبوعات و رسانه ها كار آساني نيست.
بنابراين همه بايد كوشش كنيم و در اين ميان پليس از طريق اطمينان به صحت عمل خبرنگاران داخلي و تأمين امنيت آنها بيشتر از سايرين مي تواند  ايفاي نقش كند.

داوران نهايي جشنواره مطبوعات انتخاب شدند
گروه اجتماعي: داوران نهايي دهمين جشنواره مطبوعات انتخاب شدند.
به گزارش خبرنگار ما داوران نهايي جشنواره مطبوعات عصر ديروز با رأي داوران مرحله اول جشنواره مطبوعات برگزيده شدند.
در جلسه اي كه عصر ديروز در محل انجمن صنفي روزنامه نگاران برگزار شد عليرضا رجايي، دكتر مهدي فرقاني، ليلا رستگار، رجبعلي مزروعي، فريبرز بيات، علي اكبر قاضي زاده و افشين سبوكي به عنوان داوران نهايي جشنواره انتخاب شدند.
قبل از رأي گيري مزروعي دبير انجمن صنفي روزنامه نگاران طي سخناني گفت: امسال به دليل اينكه شركت كنندگان در جشنواره فقط مي توانند در يك گرايش آثار ارائه كنند تعداد آثار رسيده كاهش يافته اما تعداد شركت كنندگان به همان ميزان سال گذشته است.
مزروعي گفت : امسال داوران
نمي توانند در كميته هايي كه در آن داور هستند داراي اثر باشند . وي همچنين گفت: با تصويب هيأت مديره انجمن مديران مسئول نمي توانند داور باشند.

۵۰ درصد ذخيره صندوق ارزي براي توسعه بخش خصوصي و كارآفريني به اين بخش داده شده است
ستاري فر، معاون رئيس سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور در گردهمايي استانداران، روساي سازمان ها و مديران منتخب شوراهاي برنامه ريزي و توسعه شش استان خوزستان، فارس، بوشهر، چهار محال و بختياري، هرمزگان و كهگيلويه و بويراحمد در اردوگاه آموزش و پرورش استان كهگيلويه و بوير احمد گفت: مجموع ذخيره هاي ارزي و ريالي كشور ۱۹ ميليارد دلار و ميزان ذخيره صندوق ارزي كشور تا پايان سال ۸۱ بيش از ۷ ميليارد و ۳۹۷ ميليون دلار بوده است كه حدود ۵۰ درصد آن براي توسعه بخش خصوصي و كارآفريني به اين بخش داده شده است.
وي گفت: براساس برنامه سوم توسعه، ميزان بيكاري در كشور كه هم اكنون ۶/۱۴ درصد است تا پايان سال ۸۳ بايد به ۶/۱۲ كاهش يابد كه به اين منظور در اين دو سال باقيمانده از برنامه، سالانه بايد ۱۰۴ هزار شغل ايجاد شود.
به گفته وي بيشترين ميزان اشتغال ايجاد شده در كشور تاكنون ۷۰۰ هزار شغل بوده كه در سال ۸۱ ايجاد شده است.

كمك وديعه مسكن زنان بي سرپرست از امسال پرداخت مي شود
ايسنا: سرپرست دفتر امور زنان و خانواده سازمان بهزيستي كشور گفت: در صورت حمايت سازمان مديريت و برنامه ريزي و فراكسيون زنان مجلس شوراي اسلامي، كمك وديعه مسكن زنان بي سرپرست از امسال پرداخت مي شود.
خليلوند در گفت وگو با ايسنا، همچنين اظهار داشت: در حال حاضر مهمترين اصلي كه سازمان بهزيستي درباره خانواده هاي بي سرپرست بر آن تأكيد دارد، توانمندسازي و مشاركت اين خانواده ها در سرنوشت اجتماعي، اقتصادي و سياسي خويش بوده، نمونه اي از اين طرحها كه غير از جنبه حمايتي داراي بعد توانمندسازي است، طرح ارتقاي شاخصهاي توسعه نظير توسعه حرفه آموزي است.
وي با اعلام اين كه سازمان بهزيستي جهت پشتيباني از اصول ۲۱ و ۲۹ قانون اساسي برنامه هايي را در قالب توانمندسازي و حمايتي اجرا كرده است، افزود: در اجراي طرح گروههاي هميار، زنان سرپرست خانوار مي توانند با تشكيل گروههاي ۶ نفره درآمدزايي كنند.
سرپرست دفتر امور زنان و خانواده سازمان بهزيستي كشور، بهبود تغذيه خانواده هاي تحت پوشش و پرداخت كمك هزينه تحصيلي براي فرزندان آنها از دوره دبستان تا پيش دانشگاهي را از طرحهاي حمايتي تكميلي اين سازمان عنوان كرد.

پيامدهاي آسيب هاي اجتماعي ( بخش دوم )
عوامل آسيب اجتماعي
018630.jpg
مقاله اي از دكتر حسن روحاني
يكي از مباحث بسيار مهم در زمينه آسيب هاي اجتماعي، عوامل و دلايل مهم بوجود آمدن اين آسيب ها است. عوامل اين آسيب ها بسيار زياد هستند كه فرصت بيان همه آنها نيست. من به ده عامل مهم و اصلي از عوامل آسيب ساز اشاره مي كنم:
۱- تحولات و تغييرات اجتماعي در دو دهه اخير به ويژه مسأله نرخ رشد جمعيت؛ ۲- ضعف نهادهاي اقتصادي و وجود مشكلات فراوان اقتصادي به ويژه مسأله بيكاري و تورم؛۳- عدم وجود برنامه صحيح براي اوقات فراغت به ويژه براي نسل جوان كه مشغول كار و يا تحصيل است؛ آيا براي پركردن ساعات فراغت آنها پس از پايان ساعت كار و يا پايان كلاس درس، فكري شده است و يا نه؟ ۴- گذر از جامعه سنتي به مدرنيته و تأثير مدرنيسم در هنجارهاي اجتماعي به ويژه تكنولوژي ارتباطات؛ ۵- بحران هويت در ميان جوانان،(۱۰) كه متأسفانه در شرايط فعلي كم كم به اين بحران نزديك مي شويم؛۶- تضعيف باورهاي اعتقادي به دليل ضعف نهادهاي ديني، فرهنگي و آموزشي كشور و تعارض نهادهاي مسئول فرهنگي؛ متأسفانه گاهي شاهد آن هستيم كه نهاد ديني طرحي دارد و نهاد فرهنگي درست نقطه مقابل آن، كه متأسفانه نتوانسته ايم بين اين نهادها هماهنگي لازم را بوجود آوريم.۷- عدم توافق حاكمان نسبت به اصل مفهوم آسيب، حد خطر اين آسيب ها و شيوه برخورد با آنان؛ متأسفانه ارگان هاي مختلف نسبت به آسيب هاي اجتماعي و خطرآنها نظر واحدي ندارند. حتي بين مجلس، دولت و دستگاه قضايي هم نظر واحدي وجود ندارد. برخي از مسئولين آسيب ها را خيلي خطرناك مي دانند در حالي كه برخي ديگر آنها را در حد خطر براي سلامت جامعه ارزيابي نمي كنند. همچنين در اين كه كدام آسيب مهم است نيز اختلاف نظر وجود دارد و نسبت به اولويت بندي آسيب ها نظر واحدي وجود ندارد. حتي نسبت به برخي از اين آسيب ها، بعضي ها معتقدند كه نه تنها آنها آسيب نيستند بلكه موجب نشاط جامعه نيز مي باشند. يعني توافق مفهومي و نظري در بحث آسيب هاي اجتماعي وجود ندارد. ۸- نداشتن برنامه براي فضاي بعد از جنگ؛ نسل قبل، ۸ سال در فضاي دفاع مقدس بوده و براي مقطعي كه اين جنگ خاموش مي شود، متأسفانه برنامه اي از قبل نداشته ايم و حتي بعد از جنگ نيز بلافاصله يك برنامه ريزي فوري انجام نگرفته است تا اين خلأ را از لحاظ فرهنگي پر كند.۹- كاهش اعتماد عمومي بين خود مردم و بين مردم و حكومت؛۱۰- و توطئه هاي خارجي.
در ميان اين ده عامل مهم براي آسيب هاي اجتماعي، من نسبت به چهار عاملي كه اهميت بيشتري دارند توضيحاتي را ارائه مي دهم:
۱- تحولات تكنولوژيك به ويژه در زمينه ارتباطات؛ ۲- تحولات و تغييرات اجتماعي در دو دهه گذشته؛ ۳- توطئه هاي خارجي ۴- و بالاخره معضل كارآمدي نظام.
تحولات تكنولوژيك در زمينه صنعت الكترونيك
در سالهاي اخير (از ۱۹۸۰ به بعد) با پيشرفت علم و تكنولوژي، انقلاب وسيعي در عرصه صنعت الكترونيك بوقوع پيوست كه در نتيجه اين انقلاب تكنولوژيك، چهره دنيا تغيير يافت. دانشمندان مي گويند رشد تكنولوژي در ۳۰ سال آخر قرن بيستم بيش از ۳۰۰۰ سال قبل از آن بوده است. نتيجه اين رشد، تولد رايانه، ارتباطات جديد، نرم افزار، ارتباطات ماهواره اي و... بود كه اثرات اجتماعي اين تغييرات كمتر از اثرات تكنولوژيك آن نيست.(۱۱) از اوايل دهه ۸۰ گروهي از نظريه پردازان مانند تافلر(۱۲) سعي كردند قالب هاي اجتماعي براي اين تغييرات را در قالب نظريات دهكده جهاني، دنياي تك قطبي و موج سوم ارائه نمايند. آنچه مسلم است اين كه انقلاب تكنولوژيك در تغييرات سياسي، ژئوپوليتيك جهان نظير فروپاشي شوروي و بلوك شرق، ايجاد اروپاي واحد و... بي تأثير نبوده و شايد بيشترين وزن را داشته است.
در سال هاي آينده و اساساً در قرن ۲۱ شاهد اثرات سياسي- اجتماعي رشد تكنولوژي خواهيم بود. ساز و كارهايي از قبيل تجارت الكترونيك (E-Commerce) دولت الكترونيكي (E-Government) و اساساً تمامي Eها مانند پزشكي، آموزشي و كار از راه دور بدون شك اثرات بسيار زيادي در رفتارها و روابط اجتماعي- سياسي ملت ها و كشورها خواهد گذاشت.
در اين ميان مهم ترين مسأله، تحول در مقوله ارتباطات مثل ماهواره و اينترنت است. اگرچه اولين ماهواره ها در دهه ۶۰ در مدار كره زمين قرار گرفت ولي تا سال هاي دهه ۸۰ از ماهواره استفاده عمومي نمي شد. دليل اين امر مشكلات تكنولوژيك و گراني بيش از حد اين تجهيزات بود.
در سالهاي اخير ضمن ارزان شدن تجهيزات مورد نياز، ظرفيت ماهواره ها نيز افزايش يافته است. مثلاً ماهواره هاي قديمي حداكثر ۴ ترانسپوندر حمل مي كردند در حالي كه ماهواره هاي جديد قادرند تا ۱۲۰ ترانسپوندر حمل كنند. همچنين با استفاده از تكنولوژي فشرده سازي، حجم اطلاعات بر روي ترانسپوندرها افزايش يافته است. به عنوان مثال در گذشته بر روي يك ترانسپوندر يك كانال تلويزيوني ارسال مي گرديد ولي در حال حاضر در ماهواره هاي ديجيتالي ۱۶ كانال ارسال مي گردد كه به زودي اين عدد به ۶۴ كانال خواهد رسيد.
تجهيزات دريافت و ارسال ماهواره ارزان و در دسترس همه قرار گرفته است. در گذشته تجهيزات ماهواره بسيار گران و استراتژيك بود. در حال حاضر (Popular) عمومي گرديده و به ارزاني در اختيار همه قرار دارد. به عنوان مثال LNB ديش ماهواره اسد آباد همدان ابعادي به اندازه يك اتاق داشت ولي در حال حاضر LNB ها ي كوچك و تجاري و به آساني در تمامي بازارها به فروش مي رسد. مي توان گفت شايد تجهيزات ماهواره در ۳۰ سال گذشته صدها برابر كاراتر و صدها برابر ارزانتر شده است. به طوري كه در حال حاضر راه اندازي شبكه هاي ماهواره اي در توان شركت هاي تجاري نه چندان بزرگ نيز مي باشد.
تقريباً تمامي ماهواره ها، داراي آنتن هاي Global بوده و اساساً مشكل پوشش از بين رفته است. با اين تفاوت كه بر مبناي موقعيت و سيگنال، قطر ديش تغيير مي يابد. به عنوان مثال ماهواره هاي تركيه در ايران با يك ديش يك فوت نيز قابل دريافت است. در حال حاضر ۹۷ شبكه ماهواره اي از ۱۵ كشور جهان خاك جمهوري اسلامي ايران را تحت پوشش قرار داده اند كه بر روي برخي از اين ماهواره ها تا بيش از ۲۰۰ كانال تلويزيوني به طريق ديجيتال پخش مي گردد.
اينترنت در كشور ما از سال ۱۳۷۵ توسط يك خط k36 راه اندازي گرديد. تعداد مشتركين پرظرفيت مخابرات در سال ۱۳۷۹ ، ۱۹۵ مشترك و در سال ۸۰ ، ۷۰۰ مشترك بوده كه پيش بيني ۱۵۰۰۰ مشترك در سال جاري مي شود. در حال حاضر حداقل بيش از ۱۰۰ نقطه تماس بين المللي و ۷۰۰ توزيع كننده اينترنت (ISP) در كشور وجود دارد.
پيشرفت صنايع ارتباطي، جهان را تحت تأثير خود قرار داده است. ارتباطات در كشورهاي پيشرفته حرف اول را در توسعه، اقتصاد و مسايل اجتماعي مي زند. چالش اصلي ما تطابق مسايل اجتماعي- اعتقادي مردم با سازوكارهاي جديد مي باشد. به نظر مي رسد از هم اكنون مي بايست گروه هايي مسايل تكنيكي، اجتماعي و سياسي آنها را مورد بررسي قرار دهند. آنچه مسلم است در آينده نزديك ارتباطات با سرعت بالا (۵۰ Mbps) به سادگي در منازل در دسترس عموم خواهد بود. اين بدان معني است كه با يك زوج سيم همه مردم مي توانند به دنياي خارج (اينترنت، تلفن، فاكس، ارتباطات شبكه اي كامپيوتري و حتي تلويزيون هاي كابلي) دسترسي پيدا كنند.
تحولات چشمگير و باورنكردني در صنعت ارتباطات و دسترسي مردم به ماهواره و اينترنت آثار خاص سياسي و فرهنگي خود را خواهد داشت كه هم از لحاظ فرهنگي و هم از لحاظ سياسي براي ما اهميت دارد. حالا يك تحولي هم در حال وقوع است كه فعلاً بعضي از كشورها منجمله ايران با آن مخالفت كرده اند و آن بحث باند UHF براي پخش برنامه هاي تلويزيوني است كه اگر اين ماهواره ها با اين تكنولوژي فعال شوند ديگر نه ديش ماهواره اي مي خواهد و نه رسيور، هر تلويزيون معمولي قادر است مستقيم از ماهواره برنامه را بگيرد، كه يك تحول بسيار شگرف خواهد بود و خود به خود آسيب اجتماعي فراواني هم به همراه خواهد داشت. ما بايد خودمان را براي آن روز آماده كنيم و براي آن راه حل پيدا كنيم. مسلماً آنچه تا امروز دنبال مي شده ممانعت مردم از دريافت برنامه ماهواره بوده است. اگر برفرض اين طرح براي كوتاه مدت كارساز باشد، بي  ترديد براي بلندمدت كارساز نخواهد بود. ما بايد بتوانيم در جامعه آمادگي لازم فكري و فرهنگي را ايجاد كنيم و آنچنان نسل جوان خودمان را واكسينه كنيم كه بتوانند در برابر اين امواج ايستادگي و تحمل كنند و هويت ديني، اسلامي و ايراني خودشان را از دست ندهند و از طرف ديگر با ساختن برنامه هاي متنوع تلويزيوني و گسترش آن و اشاعه اطلاعات لازم و مفيد، نسل جوانمان را اشباع نماييم.
تحولات و تغييرات اجتماعي طي دو دهه اخير
جمعيت كشور طي دو دهه گذشته به دو برابر افزايش يافته و جامعه به شدت جوان شده است. جامعه جوان نياز و مقتضيات خاص خود را دارد كه در نگرشها، تمايلات، انتظارات و رفتار آنان قابل مشاهده است. بدون شك تمامي عرصه هاي سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي كشور از اين متغير متأثر شده و مي بايست سياستها و سياستگذاري ها با توجه به آن تدوين گردند.
يك تحول بزرگ، نرخ رشد نسل جوان جامعه ما است. از سال ۱۳۵۸ تا سال ۱۳۶۴، رشد جمعيت كشور ما حدود ۹/۳ بوده است. اگر جمعيت كشور را در آن زمان حدود ۳۷ ميليون نفر در نظر بگيريم، سالانه حدود يك و نيم ميليون نفر به جمعيت كشور اضافه شده است. كودكان آن زمان هم به جوانان امروز تبديل شده اند، كه همه آ نها شغل،  مسكن وسايل زندگي و ديگر مطالبات را مي خواهند. خود اين مسأله مي تواند به يك معضل بزرگ در جامعه ما تبديل شود. طي دو دهه گذشته سطح سواد در كشور به شدت افزايش يافته است. طبق اعلام رسمي در سال ۱۳۷۵ به ۷۹ درصد رسيده است. اين در حالي است كه در آغاز پيروزي انقلاب اسلامي كمتر از نيمي از مردم از نعمت سواد برخوردار بودند. در كنار رشد كمي جمعيت با سواد، رشد كيفي نيز با افزايش چشمگير توسعه آموزش عالي كشور همراه بوده است. در حالي كه تعداد دانشجويان كشور در سال ۱۳۵۵ محدود به ۱۵۰ هزار نفر بود، در سال ۱۳۸۰ اين رقم به حدود ۴/۱ ميليون نفر افزايش يافته است. افزايش سطح تحصيلات ضمن اينكه دانشجويان را با انديشه ها، تئوري ها، گفتمانها و نگرشهاي متفاوت آشنا مي سازد، خود دانشجويان نيز عامل بسيار مؤثري براي ترويج و انتشار اين انديشه ها در سطح جامعه مي باشند.
اين سيل عظيمي از جوانان كه وارد دانشگاه مي شوند و از دانشگاه خارج مي شوند، اگر آموزش عالي كشور برنامه با كيفيتي در دانشگاه داشت، مي توانست فرصت بسيار خوبي براي نظام باشد كه اين همه جوان در محيط دانشگاهها با فرهنگ اسلامي- ايراني آشنا شوند و به عنوان متخصص متعهد و مسلمان و وطن پرست از دانشگاهها فارغ التحصيل شوند. چون ما آمادگي كافي نداشته ايم، نسل جوان ما در دانشگاه با افكار وارداتي و با تئوري هاي جديد و متأسفانه ناقص و ترجمه اي مواجه شده است. دانشجويان نيز واسطه اي بين نخبگان جامعه و توده مردم عادي كشور براي انتقال يافته هاي خود در دانشگاه بوده اند كه اين خود موجب تحولي جديد در جامعه امروز ما شده است. بنابراين، مي توان تأكيد كرد افزايش تعداد دانشجويان و فارغ التحصيلان دانشگاهي و همچنين افزايش نرخ سواد در كشور تحولات ساختي كاملي را در جامعه پديد آورده است كه خود منشأ بسياري از تحولات، روابط و تفكرات و انديشه هاي جديد در ميان اقشار مختلف جامعه شده است.
همچنين طي دو دهه گذشته شاهد افزايش چشمگير جمعيت به ويژه جمعيت شهرنشين بوده ايم. صرف نظر از علل و پيامدهاي جامعه شناختي اين گونه مهاجرتها، افزايش جمعيت شهرنشين، بروز كلان شهرهاي با جمعيت هاي ميليوني، رشد تعداد شهرها و رشد نسبت جمعيت شهرنشين، ساختار اجتماعي كشور به شدت از اين موضوع متأثر و آثار اجتماعي خاصي را در جامعه پديد آورده است. به طور مداوم روستاها تخليه مي شوند و به شهرستانها روي مي آورند، شهرستانها تخليه شده و به كلان شهرها پناه مي برند. يك روستايي كه پنج سال پيش در يك روستاي كوچك زندگي مي كرد در شهر بزرگ ميليوني، با دهها مسئله جديد از قبيل جدايي از خانواده و طايفه، گمنامي و دهها مسأله ديگر مواجه مي شود. آن وقت كه در روستا زندگي مي كرد همه افراد روستا همديگر را مي شناختند، ولي در شهر بزرگ با يك فضاي جديدي مواجه مي شوند و درواقع از چتر نظارتي همسايه، اقوام و هم روستايي خارج مي شود. با فرصتهاي جديد اجتماعي، وضع مسكن، آپارتمانها، افراد متنوع، وضع خيابانها، پاركها، سينماها و بسياري از مسايل مختلف كه با آنها مواجه مي شود. اصلاً كلان شهرها معضلات خاص خودشان را دارند و روز به روز اين كلان شهرها در حال افزايش هستند. مرتب شهرهاي بزرگ بزرگتر مي شوند و روستاها تخليه مي شوند، كه علاوه بر معضلات فراوان اقتصادي و سياسي در جامعه، موجب آسيب هاي اجتماعي نيز مي شود.
بنابراين پيچيدگي و تنوع روابط و مناسبات اجتماعي، جايگزين شدن روابط ثانويه به جاي روابط چهره به چهره، ارتقاء سطح دسترسي هاي اطلاعاتي و تنوع نگرشها همه از آثار رشد و گسترش شهرنشيني در يك جامعه است. ارتقاء نرخ شهرنشيني را بايد يكي از تحولات بزرگ ساختي جامعه شناختي ايران دانست كه به كلي روابط و مناسبات اجتماعي را دچار دگرگوني كرده است.
نكته ديگر افزايش شتابنده حضور زنان در عرصه عمومي بويژه در حوزه آموزشي كشور است. طبق اعلام آموزش عالي كشور در سال ۱۳۸۰نسبت دختران پذيرفته شده در دانشگاه به پسران ۶۲ درصد در مقابل ۳۸درصد بوده است. اين شرايط به كلي روابط و مناسبات قبلي اجتماعي كه زنان را بيشتر در عرصه خصوصي و خانواده، نگاه مي داشت، دچار دگرگوني خواهد كرد. با افزايش سطح سواد و نقش پذيري اجتماعي زنان، جامعه شاهد طرح مطالبات حقوقي جديد از سوي زنان است كه روابط جديدي را بر جامعه تحميل خواهد كرد.
شرايط حضور زنان در صحنه سياسي، فرهنگي و اقتصادي جامعه، كاملاً وضع را نسبت به گذشته متفاوت كرده است. هيچ گاه زنان مطالبات و توقعاتشان مثل امروز نبوده است. حضور اين همه زن در دانشگاهها تحول بزرگي است. اين همه دختر كه وارد دانشگاه مي شوند و با سطح تحصيلات عالي از دانشگاه خارج مي شوند توقعات جديدي را ايجاد مي كند. اينها خواهان روابط جديد و نظام جديد اجتماعي مي باشند و هنجارهاي گذشته را تغيير مي دهند. در كنار اين مسأله، رشد گروههاي اجتماعي مثل گروه، سازمان، حزب، جمعيت و جامعه با هدف فرهنگي و يا سياسي و يا صنفي توسط زنان بوجود آمده است كه هر كدام پرچم، تفكر و ايده اي را همراه دارند. همه اينها مي خواهند آن هنجارهاي سنتي قديم را بشكنند و يك هنجار جديدي را در جامعه ترويج كنند، در حالي كه آن قبلي تخريب مي شود بدون اينكه، اين جديد بوجود آمده باشد. شما ببينيد در اين شرايط چه عدم تعادل هنجاري در جامعه ما بوجود خواهد آمد.
بنابراين، از اين نظر نيز جامعه ما دچار تكانهاي شديد ساختاري شده و تحولات ژرف و عظيمي را تجربه خواهد كرد. بايد در سياستگذاريها و تصميمات اجتماعي اين متغير به عنوان يك متغير كليدي مد نظر قرار گيرد. قطعاً نمي توان زنان را كه حضور آنها در عرصه عمومي به شدت در حال افزايش است مجبور به پذيرش قواعد و مناسباتي كرد كه در يك جامعه سنتي و ساده قابل اجرا بوده است. يك تحول جديد در جامعه امروز ما ظهور گروههاي متعدد اجتماعي، فرهنگي، سياسي و... است. عليرغم اينكه ممكن است ميزان سازمانهاي غيردولتي در عرصه هاي متعدد آنچنان كه با نيازهاي اجتماعي منطبق باشد، گسترش نيافته باشد، اما دامنه اين گروهها رشد قابل ملاحظه اي را نشان مي دهد و عرصه هاي گوناگون ورزشي، هنري، سياسي و اجتماعي ميدان حضور آنها گرديده است. گروههاي اجتماعي كه امروزه تحت عناوين متعدد، زنان، جوانان، كارگران، دانشجويان، دانش آموزان و صنوف به فعاليت مشغولند، توانسته اند درصدي از اقشار اجتماعي را متوجه نگرشها و ديدگاهها و فعاليت خود بنمايند. گروهها و احزاب سياسي با نامهاي متعدد بروز يافته است و تلاشي مستمر در جهت جذب، اثربخشي و ايجاد سازماندهي اقشار متعدد اجتماعي هستند.
احزاب سياسي مي توانند در نهادينه شدن ارزشها، جهت دهي به مطالبات اجتماعي، توجه و تأكيد بر منافع ملي و جلب تعهدات جمعي نقش بي بديلي داشته باشند. اما احزاب سياسي كشورمان به دليل بي تجربگي در مسايل حزبي،  توجه بيش از حد به مسايل باندي و قدرت طلبي، معضلات فراواني را براي جامعه ما بوجود آورده اند. قواعد، هنجارها و ضوابط رفتاري سنتي توسط اين گروهها مورد چالش قرار گرفته است بدون آنكه الگوهاي جديدي شكل گرفته باشد كه بتواند جامعه را در سطحي بالاتر سامان داده و به انسجام جمعي بينجامد (۱۳) لذا تا رسيدن به مرحله انسجام، با فروپاشي هنجارها و قواعد سنتي، جامعه دچار نوعي نابساماني و اختلالهاي رفتاري مي گردد كه مهمترين آن اختلال در سطح ارزشها و هنجارها است. با وقوع اين پديده است كه جوامع در حال گذار انواع نابسامانيها را تجربه مي كنند. لذا بايد با شناخت مناسب اين فرايند بتوان اين مرحله را به زودي پشت سرگذارند. عدم شناخت و عدم برنامه ريزي و سياستگذاري مناسب مي تواند جامعه را به سوي فروپاشي اجتماعي سوق دهد.

|   اجتماعي    |    اقتصادي    |    انديشه    |    خارجي    |    سياسي    |    شهري    |
|   علمي    |    علمي فرهنگي    |    محيط زيست    |    ورزش    |    ورزش جهان    |    صفحه آخر    |

|    صفحه اول    |    آرشيو    |    شناسنامه    |    بازگشت    |