يكشنبه ۲۵خرداد ۱۳۸۲- سا ل يازدهم - شماره ۳۰۷۷ - jun .15, 2003
تمايز رفتار جمعي در جنبش اجتماعي و حزب سياسي
018620.jpg
اشاره:
وجود جنبش هاي اجتماعي و احزاب سياسي به عنوان بخشي از زندگي اجتماعي و سياسي جوامع در دوران مدرن به امري كم و بيش عادي تبديل شده اند و تقريباً همه جوامع به گونه اي با اين پديده ها روبه رو هستند. جنبش اجتماعي و حزب سياسي از گونه هاي مختلف رفتارهاي جمعي هستند. رفتار جمعي پاسخ عده اي از مردم به يك وضعيت يا مسأله خاص است. اين رفتارها در جامعه به شكل هاي گوناگوني تجلي مي يابد كه جنبش اجتماعي و حزب سياسي از جمله آنها هستند. با وجود اين ويژگي و ساير جنبه هاي مشابهي كه ممكن است جنبش هاي اجتماعي و حزب سياسي با هم داشته باشند، اين دو داراي تفاوت هاي ماهيتي، ساختاري و كاركردي هستند كه نوشتار زير در يك بررسي تطبيقي به عمده ترين آنها اشاره مي كند. جداسازي مفهومي جنبش اجتماعي و حزب سياسي به عنوان رفتار جمعي و بازانديشي پيرامون اين دو مفهوم در علوم اجتماعي و سياسي هدف اصلي اين مقاله است.
۱- تعريف جنبش اجتماعي و حزب سياسي
محققان و نويسندگان اجتماعي و سياسي از جنبش اجتماعي و حزب سياسي تعريف هاي متعددي ارائه كرده اند كه در اينجا به بيان چند نمونه از آنها بسنده مي كنيم.
۱-۱- تعريف جنبش اجتماعي
گي روشه در تعريف جنبش اجتماعي مي نويسد: جنبش اجتماعي عبارت از سازماني كاملاً شكل گرفته و مشخص است كه به منظور دفاع و يا گسترش و يا دستيابي به هدف هاي خاصي به گروه بندي و تشكل اعضاء مي پردازد.(۱) آنتوني گيدنز در كتاب جامعه شناسي خود جنبش اجتماعي را كوشش جمعي براي پيشبرد منافع مشترك، يا تأمين هدفي مشترك، از طريق عمل جمعي خارج از حوزه نهادهاي رسمي تعريف مي كند.(۲) ترنر و كيليان نيز در كتاب رفتار جمعي خود جنبش اجتماعي را اقدام دسته جمعي مجموعه اي از افراد جامعه مي دانند كه براي تبليغ و ترويج و نهايتاً عملي ساختن يا جلوگيري از تغييري در جامعه به طور كلي و يا بخش و پاره اي از جامعه يعني در بين گروهها يا عده اي از افراد جامعه، بسيج شده و اقدام مي كنند.(۳)
۲-۱- تعريف حزب سياسي
تعريف حزب سياسي نيز همانند بسياري از مفاهيم ديگر علوم اجتماعي دشوار است. زيرا اين مفهوم در طي زمان تغيير كرده و در يك زمان و مكان هم چندين مفهوم از آن وجود داشته است. از دشواريهاي ديگر در تعريف حزب سياسي گوناگوني ويژگي هاي آنها است.
لئون اپستين از دانشمندان علوم سياسي در تعريف حزب سياسي مي گويد: حزب سياسي عبارت است از هر نوع گروهي، ولو با سازماندهي ضعيف، كه درصدد انتخاب مقامات حكومتي تحت يك عنوان معين باشد.(۴) جيوواني سارتوري نيز در رويكردي توصيفي حزب را چنين تعريف مي كند: حزب سياسي عبارت است از هر گروه سياسي داراي يك عنوان رسمي كه در انتخابات شركت كرده و اين امكان يا توانايي را دارد كه از طريق انتخابات ( آزاد يا غير از آن)، نامزدهاي مورد نظر خود را در رأس پست ها و مناصب عمومي جامعه قرار دهد.(۵)
با توجه به تعريف هايي كه از جنبش اجتماعي و حزب سياسي ارائه شده، با وجود آن كه هر دو رفتار جمعي هستند و براي پيشبرد اهداف و تأمين منافع مشترك مي كوشند، اما ميزان فراگيري، سازماندهي، هدف و روش و ابزار جنبش اجتماعي با حزب سياسي متفاوت است. جنبش اجتماعي عموماً  داراي فراگيري گسترده تر، سازماندهي كمتر، هدف غيرسياسي تر از حزب سياسي است و اعضاي آن برخلاف حزب سياسي به صورت رسمي نمي كوشند قدرت را در اختيار بگيرند.
۲- ويژگي هاي جنبش اجتماعي و حزب سياسي
با وجود آن كه در تعريف جنبش اجتماعي و حزب سياسي برخي ويژگي هاي اين دو مشخص شد، اما براي آن كه اين موضوع بهتر تبيين شود در اينجا ويژگي هاي جنبش اجتماعي و حزب سياسي نيز به طور جداگانه بررسي مي شود. همانند تعريف، در بيان ويژگي هاي جنبش اجتماعي و حزب سياسي نيز جامعه شناسان ديدگاههاي مختلف را ابراز مي كنند و در برخي موارد ويژگي هاي متفاوتي را برمي شمارند.
۱-۲- ويژگي هاي جنبش اجتماعي
لترپي، گرلاخ و ويرجينيا اچ.هاين به پنج خصوصيت مشترك ساختار سازماني، الگوهاي عضوگيري، ايدئولوژي، تعهد شخصي و حريفان جنبش هاي اجتماعي اشاره مي كنند:
- ساختار و نحوه سازماندهي جنبش هاي اجتماعي از سلول هاي نيمه خودمختار تركيب يافته و جنبش داراي چند سرو غيرمتمركز است. جنبش يك رهبر عالي ندارد، بلكه هر بخش يا سلول داراي رهبر يا رهبراني و واحدهاي سازماني جنبش هر كدام داراي عضو، ساختار و ايدئولوژي هستند.
- الگوهاي عضوگيري در جنبش هاي اجتماعي براساس روابط شخصي و چهره به چهره با دوستان، همسايگان و همكاران است.
- هر جنبش داراي ايدئولوژي مخصوص به خود است كه ارزش ها و اهداف را مشخص مي كند و يك شبكه مفهومي منسجم را براي تفسير تجربيات و حوادث فراهم مي آورد. همچنين امور مربوط به اهداف و ايجاد تغيير را تأمين، مخالفان را مشخص و گروههاي جداگانه را با يكديگر متحد مي  كند.
- تعهد و الزام افراد به وسيله كنش ها يا تجربه بدست مي آيد و جاي افراد را در سازمان مشخص مي كند و آنها را باارزش ها، تعهدات و رفتار جديد آشنا مي سازد.
- حريفان ممكن است واقعي يا تصنعي باشند كه براي ترويج و رشد جنبش لازم هستند و موجبات اتحاد و تعهد جنبش مي شوند.(۷)
يكي از نويسندگان ايراني نيز چهار ويژگي براي جنبش هاي اجتماعي نام مي برد كه براي شكل گيري و استمرار فعاليت اين جنبش ها مؤثرند. اين ويژگي ها كه در همه جنبش ها، اعم از سنتي و جديد، مشترك هستند عبارتند از:
الف) جنبش ها حول محور يك يا چند تضاد و شكاف در جامعه شكل مي گيرند، مانند شكاف سياسي، جنسيتي، قومي و طبقاتي از عمده ترين اين شكاف ها است.
ب) آموزه ها، ايده ها و شعارهاي مشتركي بايد شكل گرفته باشد و هواداران جنبش در جريان قبول و استقبال از اين آموزه ها نسبت به يكديگر احساس آگاهي،  هويت و همبستگي كنند. (اين روزها به مجموعه اين آموزه ها «گفتمان» مي گويند در حالي كه در دو دهه قبل از آن به نام «ايدئولوژي» ياد مي كردند.)
ج) روابط ميان طرفداران جنبش فقط به احزاب، نهادها و سازمانهاي بزرگ بوروكراتيك متكي نيست بلكه به شبكه وسيع روابط غيررسمي در ميان همفكران،  همكاران و دوستان اتكاي اساسي دارد و نهادهاي حكومتي به راحتي نمي توانند اين شبكه وسيع روابط جمعي با شبكه روابط محسوس را از پيش روي خود بردارند.
د) در تمام جنبش ها بايد امكان شكل خاصي از اعتراض جمعي و سياسي وجود داشته باشد. معمولاً امكان اين اعتراض وقتي فراهم مي شود كه يا ساختارهاي دولت اجازه فعاليت به جنبش ها را بدهد، يا دولت ضعيف باشد و قادر به كنترل فعاليت جنبش ها نباشد و يا نيروي ناشي از بسيج مردمي جنبش چنان قوي باشد كه دولت نتواند، آن را كنترل كند.(۸)
علاوه بر اين مي توان ويژگي هاي ديگر نيز براي جنبش هاي اجتماعي برشمرد كه برخي از آنها به شرح زير مي باشند:
- از نظر گستردگي زماني و مكاني جنبش هاي اجتماعي محدوده اي نسبتاً وسيع را در برمي گيرند. آنها پديده اي گروهي، موقتي و محلي نيستند.
- جنبش هاي اجتماعي از مركزيت و رهبري و ايدئولوژي واحدي برخوردار نيستند. خواست آنها يا هدف كلي آنها مشخص است، اما هيچ برنامه عمل مشخصي را دنبال نمي كنند و تابع هيچ ايدئولوژي خاصي نيستند. همچنين به خاطر گستردگي جنبش ها، افراد و گروههاي متفاوتي در چارچوب آنها فعاليت مي كنند و هر كس درك خاص خود را از مبارزه و اهداف آنها دارد. گاه البته چنين به نظر مي رسد كه در برخي از جنبش ها يك ايدئولوژيك نقش تعيين كننده دارد.
- جنبش هاي اجتماعي از پويايي بالايي برخوردارند و پي در پي سمت و سوي حركت آنها تغيير مي كند، اعضاي جديد گرايش هاي جديد را با خود به درون جنبش مي آورند و
گرايش هاي جديدي را در تطابق با آنچه در جامعه در حال وقوع است بر آن حاكم مي كنند. با اين حال خط و سير كلي جنبش  ها به هر رو ثابت مي ماند و نمي توان اهدافي يكسره نو و متفاوت براي آنها تعيين كرد. به عنوان مثال جنبش كارگري را نمي توان به صورت جنبشي در خدمت سرمايه در آورد و يا جنبش محيط زيست را نمي توان به سطح جنبشي براي گسترش عدالت ارتقا داد.
- جنبش هاي اجتماعي تغيير شرايط در يك حوزه معين زندگي اجتماعي را مي طلبند، جنبش هاي اجتماعي نه تنها عملاً نمي توانند جز در يك حوزه فعال باشند، بلكه به خاطر گستردگي خود محدود به يك حوزه معين باقي مي مانند. زندگي اجتماعي مدرن اساساً انشقاق يافته است. حوزه هاي گوناگون زندگي اجتماعي نسبت به يكديگر به حد معيني از استقلال رسيده اند .يك حوزه ديگر نمي تواند در كاركرد حوزه هاي ديگري دخالت كند.
- ويژگي ديگر جنبش هاي اجتماعي اين است كه دستاورد و تا حدي هدف اصلي آنها بيش از آن كه تغيير ساخت قدرت يا تحميل خود به قدرت باشد، سازماندهي توده ها و تغيير و تعليم افكار عمومي است. قدرت جنبش هاي اجتماعي در گستردگي و درجه سازماندهي آنها نهفته است. از اين نظر بايد در جهت جذب اعضاي جديد و سازماندهي آنها بكوشند و اين بدون كار تبليغي و ترويجي ناممكن است. همزمان اهداف جنبش هاي اجتماعي نه در گستره سياست كه در گستره جامعه تحقق مي يابد.(۹)
۲-۲- ويژگي هاي حزب سياسي
با توجه به تعريف هايي كه از حزب ارائه شد، مي توان ويژگي هاي آن را نيز اين گونه برشمرد:
- توافق نظر معيني درباره اصول بنيادي ميان افراد تشكيل دهنده حزب سياسي؛
- سازمان يافتگي اعضا و داشتن تشكيلات و فلسفه كاملاً منسجم؛
- تلاش براي دست يافتن به هدف ها از راههاي مشخص شده در قانون اساسي؛
- كوشش در راه گستراندن و تأمين منافع ملي، نه منافع محلي يا منطقه اي؛
- مبارزه در راه تصرف قدرت سياسي براي تأمين منافع عمومي؛
- وجود رهبري تك سالار و اليگارشيك در ذات سازمان حزب.(۱۰)
لاپالمبارا و ايرون واينر در كتاب احزاب سياسي و توسعه سياسي پس از ارائه تعريفي از حزب سياسي مي گويند: هر حزب بايد داراي چهار ويژگي باشد:
اول اينكه حزب بايد داراي سازماندهي مركزي و رهبري كننده، پايدار و ماندني باشد. يعني اين اميد را بايد داشت كه دوره زندگي حزب از عمر رهبران حزب درازتر است. به زبان ديگر تشكيلات حزب نبايد با مردن رهبران و بنيانگذاران حزب از هم بپاشد. دوم اينكه حزب بايد داراي سازمان هاي محلي پايدار بوده و با سازمان هاي مركزي حزب پيوند هميشگي و گونه گون داشته باشد. سوم اينكه رهبران مركزي و محلي بايد مصمم باشند كه قدرت سياسي را در پهنه كشور خواه به تنهايي يا به ياري حزب هاي ديگر به دست گيرند و آن را رهبري و اداره كنند و نبايد تنها به اعمال نفوذ بر قدرت سياسي حاكم بسنده كنند. سرانجام اينكه حزب بايد از پشتيباني توده مردم برخوردار باشد.(۱۱)
با توجه به ويژگي هاي يادشده در مورد جنبش هاي اجتماعي و احزاب سياسي به نوعي تفاوت عمده اين دو مفهوم از نظر ماهيتي و ساختاري روشن شد. اينكه جنبش هاي اجتماعي داراي تشكيلات كمتر سازمان يافته و رسمي هستند و عضويت در آنها آسانتر از حزب سياسي است و همچنين تفاوت رهبري در جنبش اجتماعي و حزب سياسي در بيان اين ويژگي ها مورد توجه قرار گرفت. نكته ديگر در اين بررسي تطبيقي تفاوت اهداف و شيوه هاي دستيابي به آنها در جنبش هاي اجتماعي و احزاب سياسي بوده است.
۳- شكل گيري جنبش اجتماعي و حزب سياسي
۱-۳- شكل گيري جنبش اجتماعي
زماني كه انسان هاي ناراضي از طريق عمل جمعي مشترك متحد شوند، نطفه جنبش اجتماعي بسته مي شود. متحد شدن براي عمل جمعي مشترك چنانچه با شرط پيش گفته همراه شوند، جنبش اجتماعي از قوه به فعل درمي آيد و بروز مي كند، لذا احساس مشترك شرط لازم است، اما شرط كافي نيست. همچنين فضاي سياسي مناسبي بايد در جامعه فراهم شود و حداقلي از تضمين هاي لازم براي صيانت از حقوق فردي، حقوق گروهها، تشكل ها و سازمان هاي اجتماعي بايد به صورت قانوني و نهادينه وجود داشته باشد و از طرف نظام سياسي به رسميت شناخته شود. همچنين مشاركت حداقل اعضا براي شكل گيري جنبش اجتماعي لازم است. در مقابل پايمال كردن حقوق فردي، گروهي و سازماني، فقدان فضاي سياسي مناسب، سركوب شديد و گاه خشن جنبش هاي اجتماعي و ضعف عرصه عمومي و جامعه مدني مانع شكل گيري و تداوم فعاليت اجتماعي مي شوند.
چه عللي باعث به وجود آمدن جنبش هاي اجتماعي در جامعه مي شود؟ در پاسخ به اين پرسش نظريه هاي مختلفي مطرح شده است.(۱۲) ادامه دارد
علي عنايتي شبكلايي

انديشه
اجتماعي
اقتصادي
خارجي
سياسي
شهري
علمي
علمي فرهنگي
محيط زيست
ورزش
ورزش جهان
صفحه آخر
همشهري اقتصادي
همشهري جهان
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   انديشه   |   خارجي   |   سياسي   |   شهري   |   علمي   |   علمي فرهنگي   |  
|  محيط زيست   |   ورزش   |   ورزش جهان   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |