چهارشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۸۲ - شماره ۳۰۸۰- June, 18, 2003
چشم هاي مراقب
گزارشي از سيستم هاي حفاظتي ورزشگاه آزادي
گروه ورزش، امير حسين ناصري: «اگر مي دانستند كه دوربين هاي ما آنها را مي بينند، قطعاً صندلي ها را نمي شكستند. » اينجا اتاق بسيار كوچكي است با شيشه اي نسبتاً بزرگ. استاديوم بزرگ آزادي زير پاي ماست، خالي خالي. فرمانده يگان ويژه نيروي انتظامي، نفراتش را به خط كرده است. آنها سعي مي كنند از خط بيرون نزنند. سيستم آبياري تحت فشار استاديوم، چمن هاي خسته را سيراب مي كند. سه مرد مو بور از ميان زمين مي گذرند. تفاوت چهره آنها حتي از اين فاصله هم قابل تشخيص است. آنها دست در گردن همديگر، ژست عكس مي گيرند تا دوربين عكاسي كوچكي لحظه ترك استاديوم خالي را ثبت كند.
015890.jpg
عكس: رضا معطريان

در اين فضا جاي خالي صندلي هايي كه فرم يكدستي به استاديوم داده بودند خودنمايي مي كند. صندلي هاي شكسته، بطري هاي نوشابه پس زمينه زيبايي براي عكس داوران اسلواكي نبود، لااقل براي ما كه ميزبانشان بوديم. ما در اتاقي هستيم كه استاديوم بزرگ آزادي مانند يك عكس در برابرمان قرار گرفته. آن سوي اين اتاق، اتاقي است ۱۲ متري با فضايي شبيه اتاق فرمان در تلويزيون. اينجا اتاق مونيتورينگ است. ۱۴ تلويزيون ۱۴ اينچ و ۶ ويدئو چشمان آن هايي هستند كه قرار است نظم را در محلي مثل استاديوم با جمعيت فشرده ۹۰ هزار نفري برقرار كنند.
پشت ميله ها
وقتي پشت ميله هاي در ورودي ساختمان استاديوم مانده بودم، وقتي معاون وزير كشور، زير يك وجب سايه اي كه پله هاي قوسي شكل استاديوم بر كف زمين انداخته بودند، ايستاده و با حالت عصبي به ميله ها نگاه مي كرد و البته سعي مي كرد آرام باشد، وقتي نماينده مجلس از ميان ميله ها سعي مي كرد به مامور انتظامي ثابت كند نماينده است.
وقتي به عكاسي گفتند كه برود از طبقه دوم عكس بازي را بگيرد، وقتي شنوندگان راديو منتظر گزارشگر بازي بودند و مامور پشت ميله ها با جمله عجيب «اينجا پر شده، برو طبقه دوم» گزارشگر را در آستانه ديوانگي قرار داده بود، تقريباً از تهيه گزارش بازي استقلال - پرسپوليس از اتاق مونيتورينگ نااميد شده بودم. اما حالا، ما اينجا هستيم. از صحنه تلويزيون خروج تماشاگران از مجموعه آزادي را تماشا مي كنيم. روي تلويزيون ۲۹ اينچ اتاق تصوير درگيري اواخر نيمه اول بازي، عقب مي رود تا به ابتداي درگيري تماشاگران دو تيم و آنچه دوربين مداربسته دريافت و در اين اتاق ضبط شده برسيم.
پسر آبي پوش
015985.jpg
عكس: رضا معطريان

حدود ۱۵ دقيقه گذشته. پسر سيه چرده اي با گرمكن آبي و كلاه سفيد و آبي كه صندلي شكسته اي به سمت طرفداران پرسپوليس پرتاب كرده، اينجا ايستاده است. او را آورده اند تا ببينمش. پهناي صورت او كاملاً خيس شده است. همچنان گريه مي كند و منكر شكستن صندلي مي شود. او هماني است كه تصويرش به وضوح ضبط شده بود. در سمت ديگر كريدور مصنوعي اتاق هاي آلومينيومي ۵ نفر ديگر ايستاده اند. تصوير تك تك آنها نيز ضبط شده است. چشماني آنها را ديده اند كه در دقتشان جاي شك نيست.
صدميليون براي دوربين ها
۶ سال پيش طرح راه اندازي سيستم مداربسته استاديوم آزادي، كه تا پيش از آن فقط در حد طرح بود، با ورود رئيس جديد حراست سازمان تربيت بدني به صورت جدي آغاز و پيگيري شد. در اين سال (۱۳۶۶) سازمان تربيت بدني بنا به طرح حراست، قراردادي با شركت حاد به منظور راه اندازي سيستم مداربسته استاديوم آزادي منعقد كرد. اين شركت جديدالتاسيس با مهندسان جوانش و همكاري شركت سوني شبكه مدار بسته اوليه اي را براي استاديوم آزادي راه اندازي كردند كه به مرور زمان تكميل شد؛ «تعدادي دوربين ثابت سياه و سفيد به ارزش ۱۰ ميليون تومان، پيش از حضور ما خريداري شده بود كه از آنها در سيستم استفاده كرديم ولي قطعا اين تعداد براي ما كافي نبود. تا امروز ۶ دوربين متحرك، ۲۴ دوربين ثابت و تعدادي دوربين مخفي براي اين سيستم نصب شده است. براي راه اندازي چنين مجموعه اي حدود ۶۵ تا ۸۰ ميليون تومان هزينه شده است كه البته اين مبلغ به جز سيم هاي ارتباطي است زيرا كابل هاي نصب شده از قبل وجود داشت. »
كابل هايي كه در تونل زيرزميني بين استاديوم و ساختمان مطبوعات (جايي كه امروز هتل المپيك است). براي راه اندازي سيستم ارتباطي مستقيم بين مجموعه و ساختمان مطبوعات تهيه شده بود، هنوز از استاندارد بالايي براي اين كار برخوردار بودند؛ «در ارزشگذاري كابل ها كه در سال ۱۳۶۶ انجام شد، قيمت آنها ۲۰ ميليون تومان برآورد شد. در مجموع هزينه راه اندازي سيستم مداربسته حدود ۹۵ تا ۱۰۰ ميليون شد. » بهره برداري از اين سيستم در سال ۱۳۶۶ آغاز ولي در دوره اي كوتاه به دليل خريد لنز از آلمان استفاده از آنها دچار وقفه شد. هر چند اين سيستم به تدريج به تكامل رسيد ولي بهزاد كتيرايي، رئيس حراست سازمان تربيت بدني معتقد است مجموعه، علاوه بر برآورده كردن خواست هاي امنيتي، به لحاظ اقتصادي نيز موثر بوده است؛ «با استفاده از اين دوربين ها عده اي از تماشاگران را كه از پشت فنس ها و ديوارها بدون بليت وارد استاديوم مي شدند را شناسايي و مقابل اين زيان را گرفتيم كه اگر تنها همين مورد را در نظر بگيريم، دوربين هاي مداربسته، هزينه هاي اقتصادي خود را جبران كرده اند. » با راه اندازي اين سيستم، در مدت كوتاهي تعداد ترقه هايي كه در استاديوم آزادي منفجر مي شد تا نيم تقليل پيدا كرد. ۶ دوربين متحرك در محل ها نصب شده اند:۲ دستگاه پشت دروازه ها، ۲ دستگاه پشت دو نيمكت ذخيره، ۲ دستگاه براي ورودي شرقي و غربي استاديوم. ۲۰ دستگاه دوربين ثابت در داخل استاديوم و ۴ دستگاه ديگر در خارج مجموعه ساختماني استاديوم قرار گرفته اند. ۵ دوربين متحرك روي دكل ۱۶ متري و يك دوربين ـ دوربين ورودي شرقي مجموعه ـ بر روي دكل ۳۰ متري نصب شده كه قدرت مانور و زواياي تحت پوشش بيشتر و بهتري داشته باشد.
زمان، سه دقيقه
تصاوير به صورت مستقيم بر روي تلويزيون هاي ۱۴ اينچ پخش مي شوند. تمام اين تلويزيون هاي كوچك به وسيله يك دستگاه سوئيچر به تلويزيون ۲۹ اينچي وصل شدند كه قدرت بزرگنمايي تصوير را دارد. اين تصوير به وسيله يك پرينتر ضبط و چاپ مي شود. سرعت عمل نيروهاي نظم دهنده استاديوم، به وسيله سيستم مداربسته كاهش چشمگيري داشته است. نصيبي مسئول مونيتورينگ در اين مورد مي گويد: «براساس آزمايش هاي مختلف، به طور متوسط تنها ۳ دقيقه طول مي كشد كه ما فرد خاطي را بر روي تلويزيون ببينيم، عكسش را چاپ كنيم، به ماموران برسانيم و آنها فرد را دستگير كنند. » با نصب و استفاده گسترده از اين سيستم تا ۸۰ درصد شناسايي تخلفات و متخلفان از راه دوربين ها صورت مي گيرد و در ۲۰ درصد باقي مانده، كمافي السابق ماموران با شناسايي خاطيان به دستگيري آنها اقدام مي كنند.»
دوربين هاي مخفي
015995.jpg
نمونه اي از عكس هاي دوربين هاي مستقر در ورزشگاه.

با اين حال يكي از معضلات استفاده از اين سيستم، نقاط كوري است كه فعلاً در معرض ديد دوربين ها نيست. كريدورهاي طبقه اول و دوم هنوز ميدان ديد كاملي براي مسئولان امنيت ورزشگاه نيست. نصيبي معتقد است: «نمي توانيم دوربين ها را در مقابل ديد نصب كنيم زيرا امكان شناسايي توسط برخي افراد و نابودي آنها وجود دارد. » با اين حال آنجا، جاي امني براي متخلفان نيست؛ «ما در آنجا دوربين هاي مخفي داريم. »
تخلفاتي كه ديده مي شوند
تخلفاتي كه در استاديوم آزادي واقع مي شوند، گاهي اوقات فراتر از درگيري هاي ورزشي است. عده اي در اين جمع جوانان پرشور، به دنبال بازارهايي براي كالاهاي خلاف خود هستند. ناهنجاري هايي كه گاهي اوقات، بدتر از درگيري هاي ورزشي طرفداران ۲ تيم است. كتيرايي مي گويد: « متوجه شده بوديم كه خلاف هاي غيرورزشي نيز در برخي مكان هاي استاديوم انجام مي شوند. توزيع و استفاده از مواد مخدر، منكرات و مفاسد اجتماعي، شرط بندي و... به همين دليل در طرحي ضربتي كه طي سال هاي ۶۸ و ۶۹ انجام شد، بسياري از عوامل اصلي اين تخلفات را دستگير كرديم.» دوربين هاي مداربسته در شناسايي و دستگيري اين نوع تخلفات نيز موثراند؛ «گاهي اوقات عده اي به پيست دوچرخه سواري مي روند و مواد مخدر يا محترقه اي كه به صورت حرفه اي در لباس هاي خود جاسازي كرده اند در آنجا آماده مي كنند. به طور مثال يك روز دوربين كه روي مجموعه دوچرخه سواري قرار گرفت متوجه شرايطي عجيب شديم. سر جواني بدون توجه به اطراف تكان مي خورد. وقتي ماموران ما به آنجا رفتند، او در حال تهيه نارنجك و مواد مخدر بود.
اما استفاده از دوربين هاي مداربسته به موارد ذكر شده ختم نمي شود. اگر حالت و شرايط بازي به گونه اي بود كه به شدت عصباني شديد سعي كنيد خود را كنترل كنيد زيرا دوربين ها شما را مي بينند؛ «ما حتي آن هايي كه فحش مي دهند و از جهت فرهنگي محيط ورزشگاه را آلوده مي كنند، شناسايي و دستگير مي كنيم. »
با تمام تدابير اتخاذ شده، عده اي در پي يافتن مغزي از ديد دوربين ها هستند. آن هايي كه مي دانند چشماني نظاره گرشان هستند؛ «عده اي متوجه دوربين ها شده و سعي مي كردند كه راه هاي فرار را شناسايي كنند. به طور مثال اگر شما نارنجك را پرتاب كني و ساكت سر جايتان بنشينيد كاملاً قابل شناسايي شده ايد اما عده اي روي پله ها ايستاده، نارنجك را پرتاب كرده و فرار مي كردند داخل كريدورها. اما ما با شناسايي آنها عكس هايشان را در اختيار نيروي انتظامي قرار مي دهيم كه اين مورد هم كارساز بوده و توانسته ايم خاطيان را دستگير كنيم. اتفاقاً در چند مورد آنها را از ميان تماشاگران برديم كه فكر نكنند اگر كسي اين كار را كرد از دست ما فرار كرده است. » بهتر است بدانيد افرادي كه در اين نوبت با خريد بليت ها، بازار سياه به راه انداخته بودند نيز دستگير شدند؛ «اين افراد در ورودي شرقي حضور داشتند كه با آنها برخورد شد. »
با تدابير اتخاذ شده، در اين بازي تعداد كمتري نارنجك نسبت به دوره هاي قبل منفجر شد. آيا آنها هم شناسايي شدند؛ «لحظه اي كه تصوير را به جهت پرتاب شدن نارنجك هدايت كرديم پرتاب كننده كار خودش را كرده بود اما نگران نباشيد، نيروهاي انتظامي و حراست آنها را نيز دستگير كرده اند. » با اين حال احتمال فرار فرد وجود دارد. رئيس حراست سازمان تربيت بدني اين موضوع را نيز حل شده مي داند؛ «فيلم تمام صحنه ها ضبط مي شود. شايد نتوانيم آن فرد را در همان لحظه پيدا كنيم اما نگران نباشيد. تصاوير به صورت عكس در آرشيو ما مي ماند و بازي بعدي كه او پايش را در استاديوم بگذارد دستگير مي شود. »
دوازده ساعت طاقت فرسا
016000.jpg
نمونه اي از عكس هاي دوربين هاي مستقر در ورزشگاه.

با پايان يافتن بازي اميد ايران ـ اميد ازبكستان به نظر رسيد كه دوربين ها با مشكل گرد گرفتگي و عدم وضوح ديد مواجه شده اند. بلافاصله دوربين هاي متحرك بيرون ورزشگاه با كمك جرثقيل ها تميز مي شدند اما دوربين هاي داخلي همچنان اين مشكل را دارند. چهارشنبه مسئولان مونيتورينگ تشخيص مي دهند كه مي توان در اين بازي نيز از اين سيستم استفاده كرد؛ «عصر روز پنجشنبه حاج آقا ـ بهزاد كتيرايي ـ تماس گرفتند و پرسيدند كه مي توان اين بازي را پشت سر گذاشت، گفتم بله، با وجود گرد و خاكي كه روي لنزها و شيشه ها نشسته مي شود كاركرد ـ به دليل تعميرات يك ساله در استاديوم آزادي نشستن گرد و خاك بر روي شيشه ولنزها چندان عجيب نيست ـ گفتند تميز كردن چطور، حالا مي شود تميزشان كرد، گفتم هر چي شما دستور بدهيد، گفتند پس تميزشان كنيد. » به اين ترتيب فعاليت نصيبي و مهندس مسئول نگهداري و مراقبت از سيستم آغاز شد. اما مشكل بزرگي براي گردگيري دوربين ها وجود داشت. به دليل تازه بودن پيست تارتان ـ دو و ميداني ـ امكان ورود جرثقيل به داخل استاديوم نبود؛ «با شهرداري هماهنگ كرديم كه از وانت هاي بالابر آنها استفاده كنيم اما نشد. » حد نهايي ارتفاع بالابرهايي كه روي نيسان ها نصب شده ۶ تا ۸ متر است اما دوربين ها در ارتفاع ۱۶ متري نصب شده اند؛ «تصميم گرفتيم داربست بزنيم. بلافاصله كار را شروع كرديم. روي يكي داربست مي زديم، مهندس مي رفت بالا روي يك ميله مي ايستاد و يك ساعت كار مي كرد. هم كار طاقت فرسايي بود و هم خطرناك. » فعاليت آنها بيش از ۱۲ ساعت به طول انجاميد؛ «ساعت ۵ بعدازظهر پنجشنبه كار را شروع كرديم و تا ساعت ۳۰/،۵ ۶ صبح كار به صورت يكسره ادامه داشت. وقتي آمديم پايين جان براي راه رفتن نداشتيم. » اما تازه فعاليت آنها از اين لحظه آغاز شده بود.
آغاز كار
«از ساعت ۶ صبح پشت مونيتورها نشستيم. » از اين ساعت تماشاگران آرام آرام به داخل مجموعه هدايت مي شدند تا براي خريد بليت در صف ها قرار بگيرند. ساعت ۸ صبح كه بليت فروشي آغاز شد، فعاليت اين گروه به اوج رسيد. ساعت ۱۱ صبح ازدحام تماشاگران در پشت كيوسك هاي بليت فروشي ورودي غربي استاديوم بيش از حد معمول شد؛ «نگران شديم. اگر كمي ديگر فشار مي آمد پنجره ها مي شكست و آن وقت معلوم نبود چه مي شد. نيروهايمان را آنجا متمركز كرديم تا مشكل حل شد. » اما مشكل به اينجا ختم نمي شد. ماموران نيروي انتظامي در طرحي جديد تماشاگران را پشت درها نگه مي داشتند و در دسته هاي كوچك ۵ تا ۱۰ نفري براي بازرسي بدني به داخل هدايت مي كردند؛ «اين طرح چند سال پيش در فينال جام حذفي كشور ميان تيم هاي استقلال ـ بهمن آزمايش شد اما جواب نداد. در آن بازي هجوم آن قدر زياد شد كه در شكست و تماشاگران بدون نظم وارد استاديوم شدند. خوشبختانه در اين بازي پس از چند ساعت ماموران نيروي انتظامي روش خود را تصحيح كردند زيرا تا پيش از آن هجوم تماشاگران به پشت درها نيز نگران كننده بود. »
دستگيري هشت خاطي
اوضاع تا حد قابل قبولي توسط ماموران برقراري نظم و امنيت ورزشگاه كنترل شد. اواخر نيمه اول ديدار دو تيم، تماشاگران تيم استقلال كه از نتيجه حاصل شده توسط تيم مورد علاقه شان و همچنين اخراج فرزاد مجيدي ناراحت بودند اقدام به پرتاب بطري هاي نوشابه و شكستن صندلي ها و پرتابشان به داخل زمين و سمت تماشاگران تيم حريف كردند. درگيري ميان تماشاگران دو تيم در دو سوي فنس هاي روبه روي جايگاه اوج گرفت اما هنگامي كه تماشاگران عصباني اقدام به پرتاب صندلي هاي شكسته مي كردند، به هيچ وجه نمي دانستند كه چشم هايي از نزديك آنها را مي بينند و در خاطر مي سپارند. دقايقي بعد دست ۸ خاطي اصلي در دست ماموران نيروي انتظامي بود. آنها به سمت حراست مجموعه هدايت شدند و... وقتي تماشاگران، مجموعه ورزشي آزادي را ترك مي كردند نيز نمي دانستند كه چشم هايي مراقب آنها هستند و ساعت ۸ شب؛ پايان تلاشي موفقيت آميز.

نگاه اول
امنيت زاييده احترام
آرش راهبر
شايد يك ساعت از اتمام بازي استقلال و پرسپوليس نگذشته بود كه ما در طبقه فوقاني ورزشگاه آزادي در محيطي كه كاملاً مسلط به جايگاه هاي تماشاگران و زمين بازي بود، حاضر شديم. از آنجا مي شد ابهت ورزشگاه را كاملاً احساس كرد. كمي آن طرف تر از پنجره و پشت يك ديوار چند نفر از مسئولان حراست ورزشگاه مشغول بازبيني فيلم هاي ضبط شده توسط دوربين هاي متعدد درون و بيرون ورزشگاه بودند. از آقاي كتيرايي خواستيم كه فردا (شنبه) براي تهيه گزارش به اين محل مراجعت كنيم. رئيس حراست سازمان تربيت بدني با صدايي گرفته و خسته گفت: «فردا كه نه، بچه ها بايد تمام فردا را استراحت كنند. » كوچكترين ترديدي در صدق گفتار وي نكرديم و تهيه گزارش را به روز يكشنبه موكول كرديم. هنگام بازگشت به سمت پايين وقتي روي پله هاي پر تعداد سراشيبي نماي خارجي ورزشگاه قدم مي گذاشتم به ياد بازي تيم المپيك ايران و ازبكستان افتادم. تماشاگران آبي و قرمز از همان روز مشغول خط و نشان كشيدن براي دربي بودند و عليه هم شعار مي دادند. شايد به همين دليل بود كه خيلي ها منتظر هجوم هميشگي هواداران آبي و قرمز به ورزشگاه بودند، از جمله مسئولان امنيتي سازمان تربيت بدني و ورزشگاه آزادي.
به نظر مي آيد بازي اخير پرسپوليس و استقلال با وجود اندك درگيري هاي پيش آمده نقطه عطفي براي نيروهاي انتظامي و حراست داخل ورزشگاه به حساب مي آيد. كساني كه حتي زودتر از تماشاگران عاشق در ورزشگاه پرهياهوي آزادي حاضر مي شوند و ديرتر از همه آنجا را ترك مي كنند. اين بار ما شاهد برخورد علمي تر و حساب شده تري با هيجانات در حال انفجار تماشاگران بوديم. شايد آنهايي كه در بين ساعت ۲ تا ۵ بعدازظهر در ورزشگاه بودند و برنامه هاي شادي آفرين و مفرح برنامه ريزي شده توسط گروه موسيقي و خوانندگان مشهور را ديدند نمي دانند كه دستمزد يك روزه همه عوامل آن برنامه چيزي نزديك به ۱۵ ميليون تومان بوده كه حراست سازمان با طرحي هوشمندانه آن را به صورت رايگان برگزار كرد. به هر حال اقدامات مثبت تيم حفاظت امنيت ورزشگاه باعث شد كه تماشاگران احساس كنند كه نسبت به گذشته محترم تر شمرده شده اند. بهتر است ضمن توجه به چند ايراد كوچك سپاسگزار به وجود آورندگان اين احترام باشيم و منتظر احترام متقابل هواداران بمانيم.

خط پايان
من نشكستم
مصاحبه با يكي از خاطيان بازي بزرگ
• چي شد گرفتندت؟
گفتند عكس ات را گرفته ايم، صندلي شكسته اي.
• يعني نشكسته اي؟
نه خداوكيلي.
• اگر فيلم و عكس ات را ببيني چه مي گويي؟
من يك صندلي شكسته پرت كردم. پرسپوليسي ها آن صندلي را انداختند، محكم خورد توي پايم و من هم بلند شدم پرتش كردم سمت خودشان.
• ولي ما تصوير شما را ديديم.
يعني من با لگد زدم صندلي را شكسته ام؟
• ما لحظه درگيري و پرتاب صندلي توسط تو را ديده  ايم.
نه به قرآن. دست روي قرآن مي گذارم.
• فكر مي كنيم حرف تو درست. حالا چرا صندلي پرت كردي؟
من خودم را مدام مي كشيدم كنار كه صندلي شكسته به هم نخورد كه يكي خورد توي پايم.
• كي شروع كرد؟
استقلالي ها شروع كردند.
• فكر مي كني براي چه اين كار را كردند؟
تيمشان گل خورده بود عصباني بودند.
• درست، گل خورده بود ولي اين كار تاثيري در روند بازي دارد؟
نه. قصدم اين نبود كه صندلي را بشكنم.
• نه كاري نداريم. فكر مي كني با پرت كردن يا شكستن استقلال گل مي زد؟
اين را چرا به هواداران پرسپوليس نمي گوييد؟
• اگر آنها هم شكسته و پرتاب كرده باشند همين وضعيت را دارند. فرقي نمي كند. اما الان تو اينجا هستي.
نيمكت هاي سمت پرسپوليس هم شكسته بود.
• خيلي كم. فقط همان سمتي كه درگيري بود. مي خواهيم بدانيم الان منصور پورحيدري يا سهراب بختياري زاده يا هر كس ديگري، مي داند تو چه وضعيتي داري؟
نه.
• چند سالت است؟
۱۸ سال.
• چند وقت است مي آيي استاديوم؟
زياد نمي آيم. در اين دو فصل گذشته اين اولين بازي پرسپوليس ـ استقلال بود كه آمده بودم. البته چند بازي استقلال هم كه در ورزشگاه تختي بود رفتم.
• چه شد كه فكر كردي اين بازي را بايد ببيني؟
من تا حالا اين بازي را نيامده بودم. خيلي دوست داشتم.
• درس مي خواني؟
نه. كار مي كنم.
• چرا تا حالا براي اين بازي نيامده بودي؟
بازي هايي كه در تختي بود، آن هم در جمعه، خب مي رفتم. وسط هفته نمي توانستم، چون كار داشتم.
• حتي اگر بد بازي مي كرد، باز هم مي رفتي؟
بله. اگر جمعه بود بله.
• چه ساعتي از خانه براي اين بازي در آمدي؟
۶ صبح.
• كي رسيدي؟
۶ يا ۳۰/۶ بود كه پشت گيشه ها بودم. ساعت ۸ هم بليت خريدم و هشت و نيم آمدم داخل.
• خب؟
از آن ساعت در استاديوم بودم. باز هم وقتي استقلال را تشويق مي كرديم، پرسپوليسي ها به سمتمان شيشه نوشابه پرت مي كردند. حتي همين ماموراني كه بودند اصلاً به كارهاي آنها توجه نمي كردند. ظرف پرت مي كردند ولي ماموران هيچي نمي گفتند ولي سمت ما يك حركت كه مي شد مي آمدند، مي گرفتند و مي بردند. اول اگر چيزي پرت مي كردند، مقابله نمي كرديم. مي رفتيم پيش ماموران مي گفتيم كه بطري نوشابه سمت ما پرت مي كنند، مي گفتند شما هيچي نگوييد همان جا بنشينيد. هيچ عكس العملي در مورد آنها نشان نمي دادند.
• براي كسي كه به عنوان مامور در استاديوم ايستاده چه فرقي مي كند. او در آن لحظه بيشتر به مسئوليتش فكر مي كند. به فرض اينكه مامور پرسپوليسي هم داشته باشيم، آيا همه شان پرسپوليسي بودند؟
من كاري به اينها ندارم. مي گويم اگر كسي آنجا ايستاده يكطرفه قضاوت نكند. آنها صندلي را پرت كردند من هم جوابشان را دادم.
• چي شد عصباني شدي؟
به خاطر همان صندلي شكسته اي كه خورد به پايم. استقلال هم گل خورده بود. از صبح هم آنجا نشسته بودم، خسته ام كرده بود.
• اصلاً بحثمان پرسپوليس يا استقلال نيست. مي گوييم چيزي كه از سمت شما پرت مي شد قطعاً وسط استقلالي ها كه نمي افتاده. پس هيچ دليلي وجود ندارد كه شما از آمار چيزهايي كه پرتاب كرده ايد اطلاعات دقيقي داشته باشيد.
درست ولي مثلاً آنها رنگ آورده بودند، پرت كردند سمت ما. ببينيد پشت گرمكنم و شلوارم چه طور قرمز شده! باز من هيچي نمي گفتم ولي تا كي بايد ساكت مي شدم.
• فكر مي كني چه طور بشود؟
نمي دانم.
• اگر خودت مسئول امنيتي يا حراستي بودي با چنين فردي چه كار مي كردي؟
اگر واقعاً شكسته بودم اعتراف مي كردم.
• نه، منظورم اين است كه خودت را بگذار جاي فلان مامور.
پيگيري مي كردم. مي بردم فيلم را نشان مي دادم تا طرف مقابل اگر اشتباه كرده ديگر حاشا نكند.
• خب بعدش؟ فكر كن فيلم هم نشان دادي.
بازداشتش مي كردم. جريمه هم مي كردم. هر چه خسارت بوده بايد پرداخت مي كرد.
• درآمد ماهانه ات چه قدر است؟
۶۰ هزار تومان.
• اگر ۱۲۰ هزار تومان جريمه ات كنند كلاه سرت نرفته؟
چي بگويم؟
• دوست عزيز، تو اينجا ضرر كرده اي. امكان دارد ادامه اين روند قانوني تو را دچار مشكلات زيادي كند.
نمي دانم. من فقط ناراحتم از اينكه كاري نكرده ام و دردسرش را مي كشم.
• ولي مطمئن باش كه تصوير تو ضبط شده.
در تصوير هست كه من مي زنم صندلي را مي شكنم؟
• به هر حال موقع پرت كردن هست.
گفتم يكي بيشتر پرت نكردم.
• به هر حال ما فيلم را ديديم. تو كلاه آبي داشتي؟
بله.
• پس اشتباه نگرفته ايم.
قبول دارم كه پرت كرده ام ولي صندلي نشكسته ام.

حاشيه ورزش
015990.jpg
• اول رضازاده، دوم بقيه
ملي پوش دسته به اضافه ۱۰۵ كيلوگرم تيم وزنه برداري ايران گفت در پيكارهايي كه من شركت مي كنم، حريفان در انديشه كسب عنوان نايب قهرماني هستند. «حسين رضازاده» پس از بازگشت از رقابت هاي بين المللي وزنه برداري جايزه بزرگ نروژ كه در شهر فورد اين كشور برگزار شد، روز دوشنبه در گفت وگو با خبرنگار ايرنا اين مطلب را عنوان كرد. وي افزود به اذعان شماري از حريفان جهاني ام، آنان زماني كه من در يك دوره رقابت ها شركت مي كنم تنها به فكر كسب عنوان دومي هستند. قوي ترين مرد جهان در سال هاي ۲۰۰۰ و ۲۰۰۲ درخصوص رقابت هاي وزنه برداري جايزه بزرگ نروژ گفت اين پيكارها در دسته فوق سنگين و با حضور وزنه برداراني همچون «اندري چمركين» وزنه بردار شهير اهل روسيه برگزار شد كه با توكل به خدا توانستم بار ديگر عنوان قهرماني اين مسابقات را به خود اختصاص دهم.
ملي پوش دسته به اضافه ۱۰۵ كيلوگرم وزنه برداري ايران در ادامه اظهار داشت: پس از آنكه در حركت دو ضرب خود وزنه ۲۵۰ كيلوگرم را بالاي سر قرار دادم، در خود توان زدن ركورد جهاني اين دسته را احساس كردم ولي به صلاحديد مربيان از اين كار منصرف شدم.
رضازاده استقبال مردم و مسئولان فدراسيون وزنه برداري نروژ از وي به ديگر اعضاي تيم ايران را مطلوب توصيف كرد و گفت پوسترهاي من در تمام شهر فورد پخش شده بود و خبرنگاران نروژي به دفعات با من به مصاحبه پرداختند. وي در ادامه اظهار داشت پس از بازگشت از نروژ از همين امروز تمرينات خود را زيرنظر مربيان براي شركت در رقابت هاي وزنه برداري قهرماني آسيا در چين و پيكارهاي جهاني كانادا آغاز خواهم كرد. ملي پوش دسته به اضافه ۱۰۵ كيلوگرم وزنه برداري ايران در پايان اظهار داشت: در صورتي كه اتفاق ناگواري رخ ندهد بدون ترديد ركورد جديدي براي اين دسته در جهان در پيكارهاي جهاني ونكوور كانادا كه حكم انتخابي بازي هاي المپيك ۲۰۰۴ آتن را نيز دارد، خواهم زد.

ورزش
ادبيات
اقتصاد
ايران
جهان
علم
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  ايران  |  جهان  |  علم  |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |