|
|
|
|
|
مسابقه نامه اي به خدا فردا برگزار مي شود
گروه علمي فرهنگي: جشن مسابقه بزرگ نامه اي به خدا فردا جمعه بيستم تير در مركز همايش هاي بين المللي سازمان صدا و سيما برگزار مي شود.
به گزارش خبرنگار همشهري، در اين مراسم كه با حضور صدها دانش آموز برگزيده اين مسابقه برگزار مي شود، گسترش شناخت و معرفت كودكان و نوجوانان به پروردگار، تشويق كودكان و نوجوانان براي ايجاد ارتباط نزديك با خدا، ايجاد زمينه فكري و بسترسازي براي آفرينش آثار كودكان و نوجوانان ، آشنا كردن كودكان و نوجوانان با الگوهاي صحيح شناخت ، پرستش و ستايش خداوند و آشنايي با آثار برتر درباره توصيف و ستايش خداوند از ديدگاه كودكان و نوجوانان از جمله اهداف برگزاري اين مسابقه است .
در اين مراسم دانش آموزان برگزيده معرفي و جوايزي به آنان اهدا مي شود.
اين مسابقه را ستاد اقامه نماز سازمان صدا و سيما با همكاري وزارتخانه هاي فرهنگ و ارشاد اسلامي ، آموزش و پرورش و سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران برگزار مي كند.
|
|
|
با تصويب شوراي عالي انقلاب فرهنگي
تاريخ روز گفتگوي تمدنها تغيير كرد
گروه علمي فرهنگي: روز گفتگوي تمدنها به جاي ۱۳ آبان،
۳۰ شهريور ماه (۲۱ سپتامبر)، تعيين شد.
اداره كل روابط عمومي دبيرخانه شوراي عالي انقلاب فرهنگي اعلام كرد: پيرو ارسال خبر مورخ ۱۱/۴/۸۲ درباره نامگذاري روز ۱۳ آبان (۴ نوامبر) سالروز تصويب طرح گفتگوي تمدنها در مجمع عمومي سازمان ملل متحد، به عنوان «روز گفتگوي تمدنها»، با توجه به تقارن اين روز با مناسبت هايي همچون «روز ملي مبارزه با استكبار جهاني»، «روز دانش آموز» و «سالروز تسخير لانه جاسوسي آمريكا توسط دانشجويان مسلمان پيرو خط امام» و به پيشنهاد مركز بين المللي گفتگوي تمدنها، روز ۳۰ شهريور ماه (۲۱ سپتامبر)، به عنوان «روز گفتگوي تمدنها» تعيين شد.
شايان ذكر است كه در اين روز در سال ۱۳۷۷ سيدمحمد خاتمي در سخنراني خود در مجمع عمومي سازمان ملل متحد به نام جمهوري اسلامي ايران، پيشنهاد سال ۲۰۰۱ ميلادي را به نام «سال گفتگوي تمدنها» به آن سازمان ارائه نمودند.
|
|
|
تأكيد انجمن هاي اوليا و مربيان بر ضرورت مشاركت هاي مردمي
گروه علمي فرهنگي: هفتمين كنگره سراسري انجمن اوليا و مربيان مدارس سراسر كشور با تأكيد بر اعتلاي نظام تعليم و تربيت، آموزش خانواده و دانش آموزان براي مصون ماندن در مقابل آسيب هاي اجتماعي و اهميت مشاركتهاي مردمي در آموزش و پرورش به كار خود پايان داد.
به گزارش واحد مركزي خبر، شركت كنندگان در اين كنگره همچنين با تصويب اصول كلي برنامه هاي سال آينده سازمان انجمن اوليا و مربيان، كيفيت بخشي و توسعه مراكز مشاوره در سراسر كشور براي ارائه خدمات مشاوره اي آسانتر به خانواده ها را خواستار شدند.
در اين كنگره همچنين از ميان ۲۰۰ مقاله ارسال شده به دبيرخانه، ۱۸ مقاله برتر مطرح و به نويسندگان مقاله ها جوايزي اهدا شد.
|
|
|
دهانه غلامان تنها شهر به جامانده از هخامنشيان
|
|
اشاره: شهر هخامنشي دهانه غلامان، نخستين بار در بررسي هاي باستان شناسي توسط هيأت ايتاليايي به سرپرستي اومبرتو شراتو عضو مؤسسه سابق ايزمتو و استاد وقت باستان شناسي و دانشگاه شرق شناسي ناپل و دانشگاه رم در سال ۱۹۶۰ ميلادي كشف شد و سپس با كاوش همين هيأت در سالهاي ۱۹۶۲ تا ۱۹۶۵ ، ۲۷ ساختمان آن با وسعتي نزديك به ۲ تا ۳ هزار متر مربع شناسايي شد.
به گفته اومبرتو شراتو و همكارش گراردو نيولي كشفيات اين محوطه منجر به پرده برداري از ساختمان مذهبي بزرگي شد كه تنها نمونه آثار ساختماني اجراي مراسم مذهبي در ايران باستان است. حفاري و بررسي دهانه غلامان، مجدداً از سال ۱۳۷۹ و پس از گذشت ۳۵سال، از سوي هيأتي از باستان شناسان ايراني به سرپرستي دكتر سيد منصور سيد سجادي آغاز شده است.
زيور موسوي خويي
دهانه غلامان شهري به جا مانده از سده هاي ششم و پنجم پيش از ميلاد از مهمترين محوطه هاي باستاني دوره هخامنشي است.
اين شهر با آثار و خرابه هاي بسيار از دوره هاي مختلف تاريخي واقع در دو كيلومتري روستاي قلعه نو از توابع شهرستان زهك زابل در استان سيستان و بلوچستان حكايتگر تمدن و فرهنگ ديرينه هزاره هاي دور در اين منطقه است.
آثار موجود در دهانه غلامان در روي يك سلسله بلنديهاي طبيعي به درازاي ۵/۱ كيلومتر و پهناي ۳۰۰ تا ۸۰۰ متر در كنار بقاياي دلتاي قديمي و خشك سنارود واقع شده است.
ساختار نظام مند اين شهر بيانگر آن است كه اين شهر براساس پروژه اي مستقل و تنها براساس اصول شهرك سازي با برنامه ريزي پيش بيني شده، نقشه قبلي و اهداف خاص استوار شده است كه مي توان آن را نمونه قابل توجهي براي مطالعه روند تاريخ شهرسازي در ايران دوره تاريخي دانست.
دكتر سيد منصور سيد سجادي سرپرست هيأت باستان شناسي دهانه غلامان، معتقد است در كنار اين موضوع، آثار پيدا شده كمك بسياري به درك مذاهب ايراني پيش از دين زرتشت و توسعه آن به سوي مناطق غربي ايران كرده است. اهميت اين شهر، در مقايسه با كمبود و در حقيقت نبود آثار باستاني باقيمانده از شهرهاي دوران هخامنشي آشكار مي شود.
دكتر سجادي در اين زمينه مي گويد: اگر بخواهيم كاخ شهرهاي تخت جمشيد، شوش و پاسارگاد را مستثني كنيم، دهانه غلامان تنها مركز شهري باقيمانده از زمان هخامنشيان است.
به نظر او، هيچ شهري از دوره هخامنشيان وجود ندارد كه از نظر وسعت، تقسيم بندي، كاربري محله ها، خانه ها و ساختمانها با اين شهر مقايسه پذير باشد. به سخني ديگر، هيچ مركز شهري ديگري با اين گستردگي، تقسيم بندي بخشهاي ساختمانهاي عمومي كه قسمتهايي از آن مذهبي و بخشهاي ديگري از آن بناهاي خصوصي به شمار مي روند، در ايران هخامنشي يافت نشده است.
اين شهر با عمر بسيار كوتاه ۱۵۰ تا ۲۰۰ سال كه شكل گيري آن حالت شهرهاي كلاسيك قديم را كه ابتدا دهكده كوچكي بوده و در طول زمان گسترش يافته و به صورت مركز شهري درآمده، نداشته است، بلكه با برنامه ريزي و نقشه قبلي و هدف خاص بنا شده و وضعيت اين شهر را در ميان شهرهاي فلات ايران در طي دوران ياد شده ممتاز و در حقيقت بي نظير مي نمايد.
دهانه غلامان، تنها شهر هخامنشي است كه در آن انواع خانه هاي شخصي و خصوصي مردم دركنار ساختمان هاي دولتي، اجتماعي و مذهبي قابل مشاهده است.
اين محوطه يكي از نوادر محوطه هاي باستاني فلات ايران است كه اطلاعات مفيد در مورد آيين هاي پرستش غيررسمي و «دولتي» ايران باستان را در خود نهفته دارد.
سرپرست هيأت باستان شناسي دهانه غلامان نبود آثار برج، بارو، ديوارهاي دفاعي، قلعه، شواهد باستاني و عدم وجود آثار منقول و غيرمنقول كه بتوان آنها را به سده هاي پيش از پنجم و ششم ميلادي و يا پس از آن نسبت داد را بيانگر عمر كوتاه اين شهر برشمرد. وي نبود هرگونه شيء قابل توجه، تميز بودن و خالي بودن محوطه هاي حفاري شده از بقاياي سكونتي را از عوامل تخليه سريع اما با آرامش و نظم و ترتيب بيان مي كند و وجود دلايلي همچون جنگ، آتش سوزي، تصميم سياسي و طوفان هاي عظيم شني را در تخليه و ترك اين شهر منتفي مي داند و تنها خشك شدن ناگهاني بستر رودخانه اي كه به شهر آب مي رسانده را معقول ترين و بهترين فرضيه براي ترك شهر از سوي ساكنين اعلام مي كند.
دهانه غلامان پس از تخليه براي مدت كوتاهي به صورت فصلي مورد استفاده بيابانگردان و شبانان قرار مي گيرد و در طول قرنها آرام آرام با تپه هاي شني پوشيده مي شود و به مدت ۲۰۰۰ سال از نظرها پنهان مي ماند.
دكتر سجادي پيش از تشريح اوضاع معماري، وضعيت ساختمانهاي شهر و نتيجه دستاوردهاي كاوشهاي سال جاري در مورد نام اصلي اين شهر و موقعيت آن در دوره هخامنشي مي گويد: تاكنون هيچ كتيبه يا نوشته اي از اين شهر به دست نيامده تا نام باستاني شهر با قاطعيت كامل روشن شود اما پژوهشهاي ايران شناسان بيانگر آن است كه اين شهر حداقل براي مدت كوتاهي مركز، سياسي، اداري، اجتماعي و يا پايتخت درانگيانا يا درانجاناي هخامنشي بوده و مطابق با زرنكاي كتيبه هاي به جا مانده اين سلسله، شهر زرين مورخاني چون كتزياس و ايزودور خاراكسي يونان بوده است.
وي دهانه غلامان را نام جديد اين شهر كه از تنگه اي با همين نام گرفته شده ذكر كرد و گفت: وجه تسميه اين نام به خوبي روشن نيست. ظاهراً چون دهانه يا تنگه مزبور يكي از راههاي ورودي به داخل فلات بوده و در دو سده گذشته برده فروشان، غلامان آفريقايي را براي فروش به بلوچان از طريق اين تنگه به خاك ايران وارد مي كردند به اين نام معروف شده است.
سطح زمينهاي اين شهر عاري از بقاياي آثار مادي فرهنگي به ويژه سفال است و تنها در برخي موارد استثنايي نمونه هاي فرسوده و شكسته سفالي كه به سبب فرسايش زياد غيرقابل تشخيص مي باشند به صورت پراكنده در سطح شهر پيدا مي شود.
ابعاد بناها و گستردگي آنها در سطح شهر بيانگر گسترده بودن شهر اصلي و اوليه است. پيمايش سطحي زمين، آزمايش بقاياي ساختمانها، بزرگي و استحكام آنها، نشان از وجود شهري بزرگ است كه به سبب فرسايش ناشي از وزش بادهاي شديد و طوفانهاي شن از بين رفته است.
بقاياي موجود اين شهر از دو گروه ساختمان اصلي و تعدادي بناهاي منفرد تركيب شده اند. يك قسمت شهر در بخش غربي و در درازاي آبراهه اي كه شن هاي متحرك آن را پر كرده اند قرار داشته و بخش شرقي مشتمل بر دو بخش برابر تا جايي كه قبر زردشت خوانده مي شود امتداد دارد.
به گفته دكتر سجادي در اين دو بخش ۲۷ بناي قابل تشخيص شناسايي شده است. اين بناها كه هم از نظر بزرگي اندازه و نيز نقشه و تركيب اتاقها و ساير اجزاي معماري قابل توجه اند شامل ساختمانهاي شماره ۱ ، ۲ و ۳ در بخش شرقي و شماره هاي ۱۵ تا ۲۲ در شمال آبراهه قديمي در بخش غربي شهر داراي كاربرد همگاني- مذهبي و اجتماعي است.
ساختمان شماره ۳ با سكو (محراب) مركزي، غربي و شرقي، اجاقهايي براي روشن كردن آتش با تيغه هاي گلي به شكل ضربدر، آتشدان هاي پله دار و... نمونه بناهاي مذهبي، ساختمان شماره ۲ با سري اتاق هاي مستطيل شكل با درهايي در وسط ديوار با عرض ۶ متر و ۲۶ سانتيمتر كه هر كدام نيز با ديوارهايي به واحدهايي كوچكتر تبديل شده اند نمونه بناهاي دولتي و ساختمانهاي ۶ و ۷ نمونه اي از خانه هاي خصوصي اين شهر محسوب مي شود كه توسط هيأت ايتاليايي كشف شده اند.
در بخش جنوبي و در فاصله ۲ كيلومتري شهر آثار و بقاياي بناي بزرگي وجود دارد كه از آن با نام بناي نظامي يا پادگان ياد شده است. ديوارهاي بزرگ و حجيم اين بناي بزرگ مربع شكل به طور تقريب ۲۰۰ متر طول و ۳ تا ۴ متر عرض دارند.
ساختمانهاي دهانه غلامان در رديفهاي نسبتاً منظم با دقت زياد ساخته شده و درهاي ورودي كليه آنها به دليل وزش بادهاي ۱۲۰ روزه كه همواره از شمال غرب به سوي جنوب شرق مي وزند در ضلع جنوبي ساختمانها قرار گرفته است.
دقت در تعيين اندازه ها و بقيه جزئيات همگي نشان دهنده آشنايي سازندگان اين بناها با اصول هندسي است.
دهانه غلامان پس از ۳۵سال از آخرين كاوش و بررسي سال ۱۳۴۴ كه از سوي ايتاليايي ها انجام گرفت، در سال ۱۳۷۹ از سوي گروه باستان شناسان سازمان ميراث فرهنگي به سرپرستي دكتر سيد منصور سيد سجادي و با انتخاب ساختمان شماره ۱۵ كه از سوي ايتاليايي ها كاوش نشده بود مورد بررسي و حفاري قرار گرفت.
اين بنا در بخش شمال غربي شهر دهانه غلامان با قرارگيري در روي يك تراس طبيعي با ارتفاع ۴ تا ۵ متر از زمين هاي اطراف به شكل مربع متشكل از ۳۶ اتاق دراز و باريك است كه همگي با نقشه اي مستطيل و يكسان در چهارضلع بنا و در گرداگرد حياط مركزي چهارگوشه با اضلاعي به طول ۵۰ متر قرار گرفته اند. اين بنا با ۲۵۰۰ متر مربع مساحت بنايي نسبتاًَ سالم با فرورفتگي هايي حاصل از نشست زمين در داخل فضاهاي اتاقهاي آن است.
خشتهايي بسيار بزرگ، متوسط، كوچك و خشتهاي هلالي سقف از جمله مصالح به كار رفته در بناي اين ساختمان به شمار مي رود. بخشهايي از اين بنا دچار حرارت ديدگي بسيار شديد شده است. آثار حرارت در بسياري قسمتها به ويژه در جاهايي همچون اجاقها، كوره ها كه استفاده از آتش الزامي بوده ديده مي شود.
ديوار اصلي كه با خشتهاي بزرگ ساخته شده داراي سطحي صاف از داخل بدون هيچ تزئيني با شيبي به سوي خارج بنا است. ارتفاع اين شيب از مركز ساختمان به سوي خارج به تدريج كم و كمتر شده كه در نتيجه آن ارتفاع سقفهاي اتاقهاي باريك آن نيز كم شده و آنها را شبيه دالانهاي دراز و باريك درآورده است.
اين بنا فاقد پنجره نورگير است و تنها درگاههاي كم عرض اتاقهاي اين ساختمان را از يك سو به يكديگر متصل مي كند و از سوي ديگر به حياط مركزي مرتبط مي سازد.
تاكنون ۱۸۰۰ متر مربع اين بنا كه به لحاظ معماري در دنيا بي نظير است ،حفاري شده است.
براساس كشفيات اخير، ساختمان شماره ۱۵ كاربري همچون كارگاه صنعتي مذهبي داشته كه بعضي از مواد و اقلام مورد نياز نيايشهاي مذهبي در آنجا تهيه مي شده است.
به گفته دكتر سجادي پيرامون اين بناي چهارگوش، ۳۶ اتاق شيبدار با يك حياط مركزي وجود دارد .در داخل حياط، چهار انبار به شكل اتاقهاي دراز و كم ارتفاع قرار گرفته كه تصور مي شود به عنوان سردخانه براي نگهداري مواد غذايي مورد استفاده قرار مي گرفته است. اتاق شماره ۲ اين مجموعه جالب ترين اتاق يافت شده اين بنا محسوب مي شود. اين اتاق داراي سكويي طويل در ميان آن به ارتفاع ۶۰ سانتيمتر، درازاي ۶ متر و ۷۰ سانتيمتر و پنهاي ۱ متر و ۷۰ سانتيمتر است. در دو جبهه شرقي و شمال سكوي يادشده يك سلسله عناصر منظم ساخته شده از گل و ساروج ديده مي شود.
آسيابهاي سالم و شكسته، كوره، لوله هاي سفالي شكسته، انبارهاي كوچك نگهداري مواد اوليه، وسايل و ابزار كار مانند سنگ ساب، سنگ آسياب، ابزار و آلات سايش و... از جمله كشفيات اتاقهاي اين مجموعه به شمار مي رود.
در يكي از اتاقهاي ساختمان شماره ۱۵ شهر هخامنشي دهانه غلامان، سكو و يا محرابي با ارتفاع ۷سانتيمتر از كف زمين يافت شده كه به نظر مي رسد محل تقديس مواد توليد شده اي بوده كه در مراسم مذهبي مورد استفاده قرار مي گرفته اند.
در اين محل همچنين پيكركهاي گلين كوچك با ارتفاع ۸ تا ۱۰ سانتيمتر كه همگي بدون سر بوده و ملقب به «پيكره آناهيتا» شده اند كشف شده است.
كشف ۱۰۰ ليوان با علامت يكسان و پنج اثر مهر منطبق با شكل موجود بر روي اين ليوانها كه بيانگر نشان سازنده آن است از جمله كشفيات در يكي ديگر از اتاقهاي ساختمان شماره ۱۵ محسوب مي شود.
دكتر سجادي كشف دو نمونه اثر نقاشي بي نظير بر روي ديوار اتاق شماره ۲۵ شهر هخامنشي دهانه غلامان كه باستان شناسان را شگفت زده كرده ،مهم خواند و در تشريح اين نقاشي ها گفت: در نخستين اثر نقاشي كشف شده، صحنه اي از شكار به تصوير كشيده شده كه طي آن يك نفر كه احتمال مي رود حاكم و يا اميري باشد بر كالسكه اي مكعب شكل كه توسط يك اسب قوي هيكل كشيده مي شود، ايستاده و تيري را رها كرده تا به يك گراز در حال فرار برخورد كند.
در اين نقاشي يك نيزه كه به پشت گراز اصابت كرده و نيز تيري كه در نزديكي محل نيزه فرود آمده و سوار با تير و كمان خود در حال رها كردن تير بعدي به چشم مي خورد.
به نظر مي آيد سوار داراي كلاه و يا نوعي تاج قرمز رنگ است كه به علت فرسودگي نقاشي، كاملاً مشخص نيست.
اين نقاشي در ارتفاع حدود ۹۰ سانتيمتري از كف زمين و در ابعاد ۱۲۰*۳۵ سانتيمتر با رنگ سياه بر دل ديوارهاي اتاق شماره ۲۵ نقش بسته و با نقاط سفيد رنگ نيز تزئين شده است.
سرپرست هيأت باستانشناسي دهانه غلامان درخصوص اهميت اين نقاشي مي گويد: اهميت اين نقاشي در شباهت آن با يك مهر استوانه اي متعلق به داريوش كبير در شهر تب مصر است كه در كنار رودخانه جيحون و قبل از جنگ جهاني دوم پيدا شده و هم اكنون در موزه بريتانيا نگهداري مي شود.
سجادي شباهت نقاشي كشف شده در دهانه غلامان و آثاري كه در جيحون پيدا شده را بيانگر گسترش حكومت هخامنشي از آسياي مركزي يا ازبكستان امروزي تا درياي عمان و مكران ذكر كرد. دومين نمونه نقاشي مكشوفه اثري است كه به صورت كنده كاري شده بر بالاي يك درگاهي و زير سقف يك اتاق در ابعاد ۵۰*۴۰ سانتيمتر حك شده است.
در اين تصوير يك حيوان كه به احتمال زياد اسب است روبه روي پلكاني ايستاده و به نظر مي رسد كه قصد بالارفتن از اين پله ها را دارد. اين پلكان منتهي به ساختماني است كه تصوير يك انسان كه احتمال مي رود يك شاه نشين باشد در بالاي آن نقش بسته است.
دكتر سيد منصور سيد سجادي، باستان شناس، احتمال مي دهد فردي پس از مشاهده بناي تخت جمشيد به قصد توصيف آن به ساده ترين شكل ممكن و با استفاده از يك قلم نوك تيز اين صحنه را بر روي ديوار حك كرده باشد.در اين اتاق نقشهاي ديگري نيز يافت شده كه بسياري از آنها به دليل گذشت زمان، وجود موريانه و نمك از بين رفته و فرسوه شده است.
اين شهر هزاره هاي دور، شهري با عمر كوتاه، شهري كه بيانگر روند شهرسازي دوره تاريخي ايران است، شهري است كه براساس گفته هاي شراتو كهن ترين شاهد باستان شناختي پرستش خدايان سه گانه اهورامزدا، ميترا، آناهيتا و كهن ترين نمونه از تز و دكترين هند و ايراني آتش هاي سه گانه است.
دهانه غلامان شهري با ساختمانهايي از شواهد مهم ميراث پرستشي و مراسمي در دوره هخامنشيان، تنها شهر به جا مانده از دوره هخامنشيان مبتني بر اصول شهرسازي است كه به گفته دكتر سجادي در سالهاي آتي و در صورت بيرون كشيدن ساير ساختمانهاي آن طرح تشكيل پارك موزه آن در دست بررسي قرار خواهد گرفت.
|
|
|