پنج شنبه۲۶ تير ۱۳۸۲- سا ل يازدهم - شماره ۳۱۰۹ - July . 17, 2003
بازشناخت آلودگي محيط زيست در پهنه جهان
در رأس بحران هاي معاصر
004430.jpg
اشاره: انسان از زمان تبلور خود در محيط طبيعي و قرارگرفتن در مدار زندگي اين كره چرخان، با محيط متعادلي مواجه شد. انسان  اگرچه دوران ابتدايي خود را در توحش مي گذراند اما در فاصله ورود به دوران بربريت كنش و واكنش هاي طبيعي انسان در مقابل محيط به تبعيت از شرايط حاكم بر محيط طبيعي بويژه موانع آن صورت مي گرفت. يعني انسان تابع تقريباً بي چون و چراي محيط و به عنوان جزيي از حلقه اكوسيستم محسوب مي گرديد. اين شرايط انسان را در برخورد با رفع احتياجات خود ازطبيعت محدود وتوقعات آن را اندك ساخته بود. با گذشت زمان و ورود انسان به دوره تمدن، صفات وجودي وي، آن را وادار كرد به محدوديت زدايي در محيط بپردازد. اين زمان را بايد تغيير شرايط اساسي طبيعت به نفع انسان دانست. نفوذ در عمق محيط، به تسخير در آوردن منابع، ايجاد فضاهاي متراكم انساني به نام شهرها و... در مفاهيم توسعه طي يكي، دو قرن اخير نتيجه اش آن شد كه امروزه شاهد آن هستيم.
به جرأت مي توان ادعا كرد كه عصر حاضر بحراني ترين دوره بوجود آمده براي كل بشر در تاريخ بشريت مي باشد چرا كه محيط زيست در حال حاضر در نهايت آلودگي به سر مي برد كه انسان تكامل يافته و صنعتي باعث و باني آن مي باشد. جامعه شناسي محيط كه در رهگذر تأثيرات محيط زيست بر جوامع انساني و نقش آن در تداوم زندگي و حيات بشري به شكل پيچيده اي گسترش يافته است، به شدت متأثر از تخريب محيط زيست و بحرانهاي مربوطه شده است. توسعه شهرها در كنار ساير توسعه هاي تكنولوژيكي عليرغم همه امتيازاتي كه در تأمين رفاه بيشتر نصيب انسان نموده است، اما بيشترين سهم را در تشكيل و تشديد آلودگي محيط زيست داشته است. لذا در اين مقاله بخشي از بحران هاي زيست محيطي ناشي از آلودگي محيط زيست كه حاصل توسعه است، به صورت اجمالي اشاره مي شود.
توسعه بويژه در زمينه مسائل شهري و ايجاد مناطق گسترده انساني در مسير خود فكر انسان را از مسئوليت در قبال محيط زيست به حاشيه رانده و در واقع توجه نمودن بيش از حد به كسب عواملي چون رفاه مدرن، درآمد بيشتر، اقبال براي عمر زيادتر توسعه متعادل را قرباني توسعه عجولانه ساخت. در قرن بيستم ميلادي و بيشتر دهه هاي بعد از جنگ جهاني دوم به اين طرف انسان در برنامه ريزي هاي خود براي توسعه هرگز توجه نكرده كه براي آينده اي نه چندان دور چه مي كند؟
به نقل از يك سرخ پوست آمريكايي اين طور شهرت يافته است كه: اما سرزمينمان را از پدرانمان به ارث نبرده ايم بلكه از فرزندانمان دزديده ايم . اين جمله برداشت صريحي است از عواقب تلخي كه در انتظار كره زمين مي باشد اين تهديدات عليه كره زمين زماني تشديد يافته كه بسياري از برنامه  ريزي هاي توسعه سمت و سوي غلطي داشته و فوايد و نتايجش منفعت طلبانه بوده است. نگاهي ساده و گذرا بر توسعه فضاي شهري شهر تهران در دو دهه اخير بيانگر گوشه اي ناچيز از اين حكايت تلخ محيط آواري مي باشد. در حالي كه در برنامه ريزي هاي مرتبط با توسعه شهري و ايجاد يا گسترش فضاهاي شهري «عامليت توسعه» رمز موفقيت در توسعه بدون ضرر و يا با خسران محدود مي باشد كه در صورت رعايت نكردن آن توسعه نتيجه و فرجام مطلوبي نخواهد داشت.
توسعه بويژه توسعه شهري بر دو ركن مهم يعني عوامل طبيعي و عوامل اجتماعي استوار است.
در بحث عوامل طبيعي بايد اذعان داشت كه هسته اصلي توسعه اصلي برعوامل ژئومورفولوژيكي (مخروط افكنه ها، رودها، درياچه ها، دريا و...) استوار مي باشد يا عوامل اقليمي مناسب زندگي كه براي زندگي لازم مي باشد. اگر در بحث عوامل طبيعي مدار و محورهاي نگهدارنده محيط زيست رعايت نشود و توسعه فرهنگي به پديدآورندگان صنعت- اقتصاد- انرژي و...تزريق نشود تشديد تخريب طبيعي از قبيل فرسايش ژنتيكي در خاكهاي مستعد، تخريب سازوارهاي محيط طبيعي، از بين رفتن منابع جنگلي و ساير منابع طبيعي، آلودگي آب، زمين ها و در نتيجه شكل گيري رفتار نامتعارف در محيط مي شود. انسان از اين معضلات تاكنون زيانهاي فراواني را متحمل شده و براي محيط زيست جهان، آينده مبهمي را رقم زده است.
افزايش آلودگي هاي ناشي از توسعه بي رويه در كره زمين در عين حال كه بر پيچيدگي هاي آن افزوده، شرايط نگاه انساني به محيط را نيزدچار دگرگوني كرده است. تصميم دولتها مبني بر ايجاد و توسعه شهرهاي جديد نيز نتوانسته بار تكثير آلودگي ها را كاهش دهد. ميزان گستردگي آلاينده ها حتي عادي ترين فعاليت هاي انساني را تحت تأثير قرار داده است. اگرچه بسياري از متخصصان فرهنگي تأكيد برگسترش فرهنگ آگاهي عمومي و جهاني بشريت را دارند، اما تلقي هاي متفاوت از فرهنگ و برداشت هاي خرد و ريز مقوله هاي فرهنگي نتوانسته  تاكنون پاسخ مناسبي براي حل اين مشكلات ارائه كند. «آندره ژيد» در اين زمينه چنين بياني در تعريف فرهنگ ارائه نموده است:«فرهنگ آگاهي فرد از شخصيت خود به عنوان يك موجود متفكر و آگاهي او از روابطش با ديگران و با محيط طبيعي است و انسان فرهيخته و آگاه كسي است كه خود و در عين حال موقعيت خاص خود را درمي يابد. او با زمين و انسانهاي ديگر در ارتباط است و سعي مي كند آنها را دريابد». اما تكثير آلودگي هاي مرگبار محيط زيست، مناسبات انسان با طبيعت و همچنين روابط و مناسبات انساني را به مخاطره افكنده است. توسعه در وهله نخست بايد از
۳ اصل شناخت، برنامه ريزي و بهره برداري منطقي برخوردار باشد.
شهرها به هر حال و به هر دليل گسترش مي يابند و نمي توان از رشد آنها جلوگيري كرد اما اگر گسترش و توسعه شهرها مطابق با برنامه ريزي هاي مقبول و استانداردهاي بين المللي نباشد، اولين اثرات آن بروي عوامل مرتبط با حيات انسان يعني آب و هوا، زمين و خاك و انرژي هاي حياتي منعكس مي شود. انعكاس آلودگي ناشي از توسعه غيرمنطقي واكنش هاي فتوشيميايي را تشديد نموده و فعاليت هاي منظم تعادل زيستي را دستخوش تغيير مي كند و يا باعث بوجود آمدن حوادث غيرطبيعي و مرگبار مي گردد.
اثرات زيست محيطي زباله ها و آلاينده ها
زباله ها در نتيجه توسعه سرسام آور ديگر تنها در مفهوم محدود كاغذ پاره ها، پوست ميوه ها و... نمي گنجد بلكه زباله در مفهوم پيچيده خود مسبب بسياري از اثرات زيست محيطي مي باشند. امروزه هر چه شهرها توسعه بيشتري مي يابند و انسانها به سمت شهرنشيني روي مي آورند به همان اندازه محيط زيست درگير آلودگي هاي زيادتري مي شود. استفاده از آلاينده هايي چون: ازبست فيبري و ساير ايروسلهاي فيبري، عايق بندي صوتي و حرارتي(آكوستيك) فيبرهاي دكورسازي.
- ازبست سخت مثل كفپوشهاي سخت وينيلي و توليدات سيماني.
- منواكسيد كربن(اجاق گاز، بخاري هاي نفتي، گازي و زغالي، شومينه و از همه اثرگذارتر استعمال دخانيات)
- فرماليدها(تخته هاي قابسازي، فرشهاي ماشيني، انواع مصالح ساختماني و...)
- ذرات معلق (آلودگي هاي ناشي از خروجي هاي اگزوز وسايط حمل و نقل)
- دي  اكسيد كربن و دي اكسيد نيتروژن، ازن و...
و بسياري آلاينده هاي درشت و ريز ديگر كه هر روز نيز بر حجم آنها افزوده مي شود. اين آلاينده ها بيشتر جامد به اضافه زباله ها اولين و بزرگترين معضل شهرهاي ما را تشكيل مي دهند خود به چهار طريق باعث آلودگي در محيط مي شوند:
۱- رشد و تكثير جمعيت حشرات و جانوران موذي مانند: مگس، جوندگاني چون موش كه حتي به علت مهيا نمودن شرايط عالي براي رشد اين جونده در محيط آلوده، مبارزه مقطعي براي نابودي آن مؤثر نمي افتد. به عنوان مثال شهر تهران را مي توان از منظر آلودگي آب، هوا و خاك مورد بررسي قرار داد.
۲- مواد زائد جامد و مايع تخليه شده در محيط به وسيله آبهاي سطحي اعم از جويبار، رودخانه و ديگر آبهاي حاصل از بارندگي به نقاط مختلف منتقل شده و باعث انتشار آلودگي مي گردد. همين عوامل باعث تكثير مگس خانگي كه بيش از بقيه حشرات با انسان ارتباط دارد و قادر است به طور متوسط ۰۰۰/۲۵۰/۱ باكتري منتقل كند، مي شود.
زائدات نيز خود سه دسته گوناگونند كه هر كدام به نوبه خود انواع ناراحتي هاي مختلف را باعث مي گردند.
۳- جمع آوري و دفع زائدات اماكن كاري و فعاليت شغلي، اماكن متمركز و متراكم مسكوني و زائدات بيمارستاني نيز ازجمله مسايل مهم شهر تهران است.
۴- انباشته شدن زباله ها در فضاي باز و هواي گرم علاوه بر توليد گازهاي خطرناكي كه نام برديم باعث سوختن زباله ها به طور طبيعي شده و با سوخت ناقص و توليد دود وگازهاي متعدد خطرناك وسمي سبب مي گردد كه در نتيجه موجب تشديد و تراكم در آلودگي هوا مي گردند.
عوامل فوق تنها بخشي ناچيز از معضلات زيست محيطي مي باشند كه امروزه به شدت حيات بشري را تهديد مي كنند. توسعه سريع اقتصادي باعث تخريب محيط زيست شده و انسانها براي زيستي متعادل در حال و آينده با مخاطرات جدي زيست محيطي مواجه مي باشند. شرايط نامطلوب ناشي از نبود آموزش كافي براي ارتقاي سطح فرهنگي انسانها، اصلي ترين عامل در ناكامي انسانها براي حفاظت از محيط زيست مي باشد. انسان حال براي بقاي زمين بايد متوجه اين خطرات گردد و از فرمول غلط استفاده حداكثر تحت هر شرايط از محيط زيست دست بردارد. زمين فراسوي زمان و مكان به همه موجودات برخوردار از حق حيات تعلق ندارد.
بنابراين نبايد طول و عرض زندگي را براي رسيدن به خودكامگي به نفع خود در حال محاسبه كنيم.
كيومرث يزدان پناه درو
منابع و مأخذ:
۱- انيوني، مجيد، آلودگي محيط زيست آب، هوا و خاك، تهران: نشر اركان، ۱۳۷۹
۲- تومه ژرژ، توسعه فرهنگي و محيط زيست، ترجمه محمود شارع پور، تهران: نشر باز، ۱۳۸۰.
۳- اثرات بهداشتي و زيست محيطي مواد زائد جامد شهري، فصلنامه موج سبز، سال دوم، ش ۷ ، ۱۳۸۰.

تالاب هشيلان، خانه ماران
004420.jpg
تالاب ها از جمله نظام هاي حيات بخشي هستند كه جايگزين ندارند و متأسفانه آگاهي عمومي در مورد اهميت و حساسيت اين نوع اكوسيستم ها بسيار اندك مي باشد. تالاب ها به عنوان شاهكار خلقت جزء زيباترين اكوسيستم هاي طبيعي به شمار مي روند. كمتر زيستگاهي است كه در سطح جهاني تا اين حد مورد غفلت واقع شده باشد. در تمام طول تاريخ تالاب ها به عنوان اراضي پست، بي فايده و حتي مضر شناخته شده و مأمني براي حشرات ناقل بيماري ها تصور شده اند و به همين دليل رابطه انسانها با تالاب ها هميشه خصمانه بوده است. به طوري كه تالاب ها و تبديل آن به گستره هاي قابل كشت و يا حتي تبديل آن به اراضي باير و رها شده جزء موفقيت هاي بشري به حساب آمده است و اين در حالي است كه انديشمندان علم اكولوژي تالاب ها را به عنوان كيسه هاي هوايي مي شناسند كه ضامن بقاي تمامي زيستمندان كره زمين است. ازجمله اين تالاب  هشيلان مي باشد. اين تالاب از جنبه هاي مختلف اكولوژيكي، علمي، زيباشناختي، تفريحي، اقتصادي، اجتماعي و هيدرولوژيكي داراي ارزش هاي گوناگوني است.
تالاب هشيلان در ۲۶ كيلومتري شمال غربي كرمانشاه در دهستان الهيار خاني و در دامنه كوه هاي خورين و ويس قرار دارد. اين تالاب از طريق محور آسفالته كرمانشاه به روانسر و از سمت شرق به كامياران قابل دسترسي است.
تالاب هشيلان به مساحت تقريبي ۴۵۰ هكتار يكي از تالاب هاي زيباي غرب كشور به شمار مي آ يد. پوشش گياهي سطح اين تالاب علفي است كه بعضاً به صورت گياهي آبزي در داخل آب و غيرآبزي در جزاير مستقر شده است.در اين تالاب  به تناسب شرايط خاص گونه هاي گياهي و جانوري شكل گرفته اند. به علت تنوع اقليمي منطقه غرب تفاوت هايي نيز در قسمت آب و هوا مشاهده مي شود. اقليم استان كرمانشاه به استثناي قصر شيرين داراي اقليمي خشك و سرد و تابستان هاي تقريباً گرم و زمستان هاي نسبتاً سرد مي باشد. بيشترين بارندگي در بهار، پاييز و زمستان وجود دارد و در تابستان هوا خشك است. در سراسر سال باد در اين منطقه در همه جهات وزش دارد و باد چيره در اين منطقه باد شرقي است.
از نظر پوشش گياهي در داخل محدوده تالاب هيچ درخت خودرويي وجود ندارد فقط گونه هاي بيد به صورت پراكنده و اندك در نقاطي چند از تالاب رويش دارد. گلها در اين منطقه ديدني است كه معروف ترين گونه هاي اين گروه يسيم واش، نيلوفر آبي، عدسك آبي و بزواش مي باشد. در داخل و حاشيه تالاب حيواناتي چون گرگ، روباه، خرگوش، شغال و گربه وحشي زندگي مي كنند.
ارتفاعات خورين واقع در شمال و شمال غرب تالاب، زيستگاه مناسبي جهت بز وحشي  است. اين تالاب ذخيرگاه طبيعي مناسبي براي زمستان گذراني تعداد زيادي از پرندگان مهاجر آبزي و كنارآبزي به شمار مي رود.
پرندگاني از قبيل اردك سبز،خوتكا، اردك ارده اي، گيلار، خوتكاي پرسفيد، نوك پهن، كشيم گردن سرخ، غاز خاكستري ،كاكايي نوك سبز و بعضي سالها به طور اتفاقي فلامينگو، پليكان و قو به عنوان گروه پرندگان آبزي و حتي غراب به عنوان پرندگان خشك زي در اطراف تالاب زندگي مي كنند.
نامگذاري اين تالاب بر اساس گويش كردي(محلي) هشيلان مركب از دو سيلاب (هشي) به معناي مار و (لان) مخفف لانه است و اين نام بدين جهت انتخاب شده است كه تعدادي زيادي مار بويژه مار آبي و مار چليپر در تالاب وجود دارند.
در اينجا لاك پشت خزري يا بركه اي و مارمولك را مي توان يافت. از گونه هاي عمده ماهيان تالاب مي توان به عروس ماهي، سياه ماهي، سفيدكولي،زردك و سس ماهي اشاره كرد. آب اين زيست بوم در شمال تالاب تأمين مي شود. سراب سبز علي به عنوان مهمترين و پرآب ترين منبع تأمين كننده و بقيه از طريق چشمه من مي سراب شله تأمين مي گردد. يكي از عمده ترين منابع درآمد بوميان منطقه را دامپروري تشكيل مي دهد. اين تالاب استعداد بالقوه اي در زمينه گردشگري دارد.
منبع: اداره كل محيط زيست كرمانشاه
تنظيم: سرور قاسمي

پايگاه دريايي سابق يوگسلاوي، ميعادگاه دوستداران طبيعت شده است
جزيره گنج هاي پنهان
004425.jpg
در دوران ۵ ساله حكومت كمونيست ها بر يوگسلاوي سابق جزيره زيباي كرواسيايي «ويس» به صورت يك پايگاه دريايي غيرقابل دسترسي در ميان درياي آدرياتيك باقي ماند. در طول اين سال ها ساكنان جزيره ويس معيشت خود را از ماهيگيري و ارائه خدمات به ارتش يوگسلاوي تأمين مي كردند. توريسم، كه در كرواسي امروز سالانه ۴ ميليارد دلار درآمد دارد، خيلي ديرتر از ساير سواحل آدرياتيك به جزيره ويس آمد.
هيچ هتل بزرگ با اسلوب سوسياليستي در جزيره ويس وجود ندارد. اين محل بيشتر مانند يك جامعه ماهيگيري در آغاز قرن بيستم به نظر مي رسد و ظاهرا مقامات كرواسي برآنند كه براي حفظ جاذبه هاي گردشگري اين جزيره زيبا، وضعيت طبيعي بكر آن را حفظ كنند.
به گزارش خبرگزاري رويتر از شهر كوميزا در كرواسي صندوق حيات وحش جهان جزيره ويس را يكي از
۱۰ بهشت جزيره اي درياي مديترانه دانسته و گامهايي درجهت حفظ زيبايي بكر و دست نخورده و حيات  وحش آن برداشته است. اين اقدام به ساكنان محلي فرصتي مي دهد كه در اين فرآيند صاحب درآمد تازه اي شوند و وضعيت اقتصادي بهتري پيدا كنند.
صندوق حيات وحش جهان برآورد مي كند تا سال ۲۰۲۰، حدود ۳۵۰ ميليون توريست - كه ۲۲ درصد تمام جهانگردان جهان در سال است - به سوي سواحل مديترانه روي خواهند آورد. رقم كنوني توريستهاي اين منطقه ۲۲۰ ميليون نفر است.
اين صندوق نيز باور دارد كرواسي به همراه يونان و تركيه احتمالا يكي از مقصدهاي پيشتاز توريستي در منطقه خواهد شد، اما اين نگراني نيز وجود دارد كه اين استقبال چشمگير توريست ها ممكن است به ساختار طبيعي جزيره آسيب وارد كند.
«پائولو گوگيل مي»، زيست شناس آبزيان صندوق حيات وحش جهان مي گويد:برخي بخشهاي مديترانه، مانند بيشتر خاورميانه، سواحل اسپانيا يا ايتاليا، هم اينك در معرض آسيب هاي جدي زيست محيطي قرار دارند، اما جزيره ويس همانند ۱۰ منطقه واپسين بهشت هاي جزيره اي جهان است كه هنوز از لحاظ تنوع زيستي ارزش فوق العاده اي دارد و بايد براي نجات آنها تلاش هاي وسيعي صورت گيرد.
جزيره ويس همچون دو جزيره جنوب كرواسي به نامهاي «لاستوو» و «ملجت»، كه از نظر صنعت توريسم روبه رشد هستند، هنوز دچار آسيب هاي زيست محيطي نشده اند لاك پشتهاي دريايي و دلفينهاي معمولي و دلفين هاي بيني مخروطي، در آبهاي پيرامون اين جزاير كرواسي همراه با پرندگان كمياب ديده مي شوند.
كارشناسان محيط زيست در كرواسي مي گويند، بهترين راه اين است كه با بوميان اين جزيره همكاري نزديك داشته باشيم و فعاليتهايي را شكل دهيم كه در درازمدت به حفظ ساختار طبيعي اين جزيره كمك كند.
اما وي اضافه كرد: «كليد مسأله قانع كردن ۳۶۰۰ ساكن اين جزيره است، كه برخي از  آنان شتاب در پول درآوردن از جهانگردان دارند، در اينكه از طبيعت نبايد غافل شد.»
اين كارشناسان مي گويند، بسياري از افراد اين جزيره با شتاب سعي دارند، پول بيشتري درآورند اين شوق تب آلود آنان كه با برنامه   هايي از قبيل ساخت و سازهاي بي رويه و آلاينده، در آميخته مي تواند به جاذبه  هاي گردشگري جزيره آسيب رساند اما جاي اميدواري است كه هنوز جمعيت بزرگي از ساكنان جزيره دوست دارند، با انتخاب شغل هاي سازگار با طبيعت پولدار شوند نه از راه ساخت و سازهاي بي رويه و تخريب طبيعت كه حيات طبيعي و آينده جزيره را به خطر مي اندازد.
ترجمه: سعيد علوي نائيني

محيط زيست
اجتماعي
اقتصادي
انديشه
خارجي
سياسي
شهري
علمي فرهنگي
گلستان كتاب
ورزش
ورزش جهان
صفحه آخر
همشهري اقتصادي
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   انديشه   |   خارجي   |   سياسي   |   شهري   |   علمي فرهنگي   |   گلستان كتاب   |  
|  محيط زيست   |   ورزش   |   ورزش جهان   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |