گردهمايي بزرگ شيعيان عراق كه دو هفته بعد از حضور اشغالگرانه آمريكا در عراق و به مناسبت ايام سوگواري امام حسين(ع) در شهرهاي كربلا و نجف برگزار شد و شبكه هاي مهم خبري دنيا آن را پخش كردند، موضوعي را در كانون اخبار و تحليل ها و گمانه زني هاي ناظران سياسي در آمريكا و خارج از اين كشور قرار داد كه پيش از اين از عوامل مهم اكراه واشنگتن در برچيدن رژيم صدام حسين بود: شيعيان عراق در عراق پس از صدام.
آينده عراق اكنون در گرو پاسخ به اين پرسش است كه نقش شيعيان عراق كه اكثريت قدرتمندي در اين كشور هستند و سالها تحت حكومت صدام تحت شديدترين سركوب ها و محدوديت ها حتي از برگزاري ابتدايي ترين مراسم مذهبي خود محروم بوده اند، در آينده اين كشور چه خواهد بود.
سابقه حضور شيعيان در عراق
شيعيان عراق در قرن نوزدهم و وقتي قبايل عرب چادرنشين در آنجا ساكن شدند و به كار كشاورزي پرداختند، به اكثريت تبديل شدند.
اين قبايل، چه آنها كه در جنوب به شيعه گرويدند و چه آنهايي كه به دليل حفظ شيوه صحرانشيني در مركز عراق همچنان به مذهب تسنن معتقد ماندند، در حفظ صفات فرهنگي عرب با يكديگر مشترك هستند و دو گروه فرقه اي با شباهت هاي بسيار به حساب مي آيند. اختلافات اين دو گروه سياسي است نه قومي و فرهنگي و بيشتر برخاسته از رقابت براي تصاحب قدرت و همچنين تعريف معناي ناسيوناليسم در عراق است.
نخبگان سني مذهب حاكم از ناسيوناليسم عربي در معناي وسيع تر(ناسيوناليسم منطقه گرا) به عنوان ايدئولوژي اصلي خود پيروي مي كنند و شيعيان، ناسيوناليسم عراقي را ترجيح مي دهند. هردوي اين گروه ها در حفظ تماميت ارضي كشور عراق از زمان تأسيس عراق مدرن در سال ۱۹۲۱ با يكديگر اشتراك نظر داشته اند.
اقليت سني مذهب عراق ۱۷ درصد و اكثريت شيعيه ۶۰ درصد از جمعيت عراق را تشكيل مي دهند.
اگر عراق تقسيم شود، شيعيان با وجود آن كه نيمي از جمعيت شهر بغداد را تشكيل مي دهند اما اين شهر را از دست خواهند داد. شيعيان همچنين شهرهاي مقدس كاظمين و سامره و بخش عمده درآمدهاي كشور از چاههاي نفت شمال عراق را از دست مي دهند.
شيعيان در سال ۱۹۲۰ در مقابل حكومت استعماري انگلستان دست به شورش زدند. طي ماههايي كه به شورش منتهي شد، رهبران شيعي در عراق با «شريف »هاي سني به رهبري ملك فيصل كه در كشور سوريه استقرار داشتند متحد شدند. دو طرف بر سر طرحي براي حاكميت يك دولت عرب اسلامي تحت حاكميت يك امير عرب كه در برابر يك مجلس قانون گذار نيز پاسخگو باشد توافق كردند. ارتش قدرتمند انگليس شيعيان را سركوب كرد و سپس انگليس شريف ها و مأموران رژيم سابق عثماني را به حاكميت رساند.
رهبران سني عراق، هم شريف ها و هم مقامات دولت سابق عثماني، تا سال ۱۹۵۸ بر عراق حكومت مي كردند و سپس بعثي ها كه قدرت سياسي را يك دهه بعد به چنگ آوردند انحصار قانونگذاري را در دست گرفتند و ارتشي تدارك ديدند كه مي توانست اعتراضات شيعيان را كنترل كند. حاكمان سني رهبري شيعيان را دچار تفرقه كردند و برخي از شيوخ قبايل شيعي را با خود همراه ساختند و با اين كار از قدرت روحانيون كاستند.
دولت به موقعيت فكري و منافع درآمد حوزه علميه نجف نيز آسيب وارد كرد، به طوري كه در سال ۱۹۶۴ اين حوزه جايگاه خود را به عنوان مركز عمده شيعه به قم واگذار كرد.
حكومت بعثي ها همچنين روحانيون شيعي عرب از اعضا ء خانواده هاي صدر و حكيم را اعدام كرد تا مطمئن شود كه يك نهاد مذهبي شيعه قوي و متحد در سياست هاي ملي كشور ايفاي نقش و نفوذ نمي كند.
شيعيان عراق يك بار ديگر در سال ۱۹۹۱ عليه رژيم حاكم قيام كردند.
اين قيام سازمان نايافته و بدون هدايت رهبري مذهبي يا سياسي بود. پس از آنكه بخش هايي از جنوب عراق به كنترل مردم درآمد، آيت الله ابوالقاسم خويي از رهبران بزرگ شيعه كه پسرش يك روز پيش از سقوط صدام در نجف به قتل رسيد، با اكراه تشكيل يك دولت شيعي در عراق را تصويب كرد. او نيز مانند آيت الله سيستاني تمايلي به دخالت در امور سياسي نداشت. اما روحانيون جواني چون مقتدي صدر از نجف و محمدالفرطوسي از بغداد با بيانيه هاي جسورانه از اين كار حمايت مي كردند. قيام شيعيان به شدت سركوب شد.
تا يك ماه پيش و قبل از كشف گورهاي جمعي در جنوب عراق، كسي از عمق كشتار و سركوب شيعيان تا اين اندازه باخبر نبود.
شيعيان بعد از سقوط صدام
در جريان حمله آمريكا به عراق، شيعيان و رهبران مذهبي سياسي آنها در عين خشم و نفرت از رژيم صدام همكاري اي با نيروهاي آمريكايي نداشتند يا حداقل اين همراهي به اندازه گروههاي ديگر مخالف رژيم بعث نبود. اگرچه با ورود نيروهاي اشغالگر به شهرهاي جنوبي، آنها نقش مهمي در آرام كردن مردم ايفا كردند.
شيعيان با برگزاري تجمعات و مراسم مذهبي به قدرت نمايي پرداخته و اين پيام را مخابره كردند كه اكنون مي توانند اعمال قدرت كنند.
يك هفته بعد روحانيون شيعه بغداد به ويژه در «صدام شهر» كه اكنون به ياد محمد صادق صدر كه در سال ۱۹۹۹ تيرباران شد، «صدرشهر» ناميده شده، تجمعات اعتراض آميز عليه حضور آمريكايي ها برگزار كردند و خواستار استقرار جمهوري اسلامي در اين كشور شدند. تظاهرات هاي مشابهي نيز در نجف برگزار شد. مطالبه جمهوري اسلامي در عراق چندان هم دور از انتظار نبود. در ميان شيعيان عراق هسته اي از اصول گرايان وجود دارد كه خواستار استقرار جمهوري اسلامي و عقب نشيني فوري آمريكايي ها هستند. آنچه تعجب آور بود اينكه اين تظاهرات بسيار زودتر از موعد و تنها چند روز بعداز ورود نيروهاي ائتلاف به عراق و با شركت جمعيت پرشمار برگزار شد.
يكي از علل اين موضوع ممكن است به خلاء قدرتي مربوط باشد كه پس از سقوط صدام و پيش از استقرار تشكيلات ائتلاف ايجاد شده بود. تا اواخر ماه آوريل (اواسط ارديبهشت) اكثر نقاط نجف و «صدر شهر»، تحت نفوذ خانواده صدر و كربلا تحت نقوذ خانواده حكيم و مجلس اعلاي انقلاب اسلامي قرار گرفت.
تا به حال هيچ يك از حملات به نيروهاي ائتلاف در عراق از سوي شيعيان و حتي با سازماندهي و هدايت آنها نبوده است. اين براي آمريكايي ها اهميت بسيار دارد و تلاش مي كنند كه اين شرايط تغيير نكند. به همين دليل آمريكايي ها طي روزهاي اخير بارها و بارها تأكيد كرده اند كه قصد ندارند بيش از مدتي كه براي بازگرداندن عراق به وضعيت عادي و تدوين قانون اساسي جديد و دولت دمكراتيك مورد نياز است در اين كشور بمانند. نيروهاي ائتلاف همچنين تلاش مي كنند با احياي خدمات عمومي و بهبود شرايط نقش و نفوذ «گروه هاي تندرو» را در ميان شيعيان محدود كنند. آمريكايي ها معتقدند روحانيون شيعه با كمك به فقرا و تأمين امكاناتي چون مسجد، مدرسه و كتابخانه، در ميان مردم محبوبيت يافته اند. به همين دليل قصد دارند با كمك به روحانيون ميانه رو خود عهده دار ارائه چنين خدماتي شوند و اين محبوبيت را براي خود به دست آورند. تحليلگران آمريكايي حتي به سياستگذاران اين كشور توصيه كرده اند كمك هاي انسان دوستانه به شهرهاي تحت كنترل ميانه روها را در اولويت قرار دهند و اين شهرها را به شهرها و مناطق تحت نفوذ گروه هاي نزديك به ايران ترجيح دهند. شهرهايي چون نجف و كربلا براي خارجي ها مناطق خطرناك خوانده شده است. آمريكايي ها در پي جلب حمايت جامعه عرب هاي سني عراق كه گروهي سكون به نظر مي رسند هستند. عرب هاي سني، كردهاي سني، تركمن ها، مسيحيان و ديگر اقليت هاي كوچك عراق نزديك به ۴۰ درصد از جمعيت اين كشور را تشكيل مي دهند.
ايران و شيعيان عراق
مقامات دولت جورج بوش پدر همواره در پاسخ به اين انتقاد واشنگتني ها كه چرا در جنگ اول خليج فارس كار صدام حسين را يكسره نكردند با ارائه تحليلي كه مبتني بر ديدگاه منفي و خصمانه آمريكا نسبت به ايران و تهديد نظامي و ايدئولوژيك ناشي از اين كشور است مي گفتند، در صورت سقوط رژيم صدام و خلاء قدرتي كه پيش خواهد آمد شيعيان عراق تحت نفوذ ايران قدرت مي گيرند و آن وقت مشكل واشنگتن در خاورميانه چند برابر مي شود. اين نگراني هنوز هم از ميان نرفته است به طوري كه با گذشت دو يا سه روز از جنگ دونالدرامسفلد وزير دفاع آمريكا در يكي از نشست هاي خبري با خبرنگاران در اتاق رسانه هاي پنتاگون كه حداقل روزي يك بار برگزار مي شد به ايران درباره «دخالت در عراق» هشدار داد. اين هشدارها هنوز هم ادامه دارد. پل برمر حاكم نظامي آمريكا در عراق اخيراً و همزمان با شروع به كار شوراي حكومتي عراق در يادداشتي در روزنامه نيويورك تايمز با اشاره به حملات روزانه به نيروهاي آمريكايي در عراق بخشي از آن را «به نيروهاي تحت نفوذ ايران» نسبت داد.
آيت الله محمد باقر حكيم رهبر مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق دوران تبعيد خود را در ايران گذراند و بعد از سقوط رژيم صدام به اين كشور بازگشت. مجلس اعلا نزديكترين گروه شيعي به ايران است. آيت الله حكيم از زمان ورود به عراق بارها در سخنراني هاي خود ضمن اعتراض به حضور اشغالگران آمر يكايي درعراق، استفاده از خشونت و توسل به زور را آخرين راه حل خوانده و به طور تلويحي اين حملات را رد كرده است.
تحليل آمريكايي ها از نقش و نفوذ ايران بر شيعيان عراق دو محور را شامل مي شود.
از يك سو مي گويند ايران نگران ايجاد يك نظام باز دمكراتيك و احياناً نه چندان مذهبي در عراق است چرا كه چنين وضعي موقعيت حكومت تهران را تضعيف مي كند، به همين دليل ايراني ها تلاش مي كنند در روند ايجاد چنين دولتي اخلال ايجاد كنند. از سوي ديگر آمريكايي ها بر اين باورند كه اگر درعراق به درستي عمل كنند و بتوانند شيعيان را در جايگاه مناسبي قرار دهند، با برقراري رابطه اي خوب با شيعيان عراق، مي توانند از آنها به عنوان پلي ميان خود و دولت ايران و حتي شيعيان جهان عرب استفاده كنند.
منابع:
-Post- Saddam Iraq: The Shiite Factor "The Brookings Institution"
- The Shiites and Future of Iraq, Foreign Affairs July/ August 2003
- شيعيان و آينده عراق، اسحاق نقاش استاد تاريخ خاورميانه دانشگاه بزنديز بوستون