شنبه ۲۸ تير ۱۳۸۲
شماره ۳۱۱۱- July, 19, 2003
سياست
Front Page

تحليلي بر وضع شيعيان عراق و نگاه آمريكا به آنها
اكثريت خاموش
زير ذره بين
آمريكايي ها از بيم همپيماني شيعيان عراق با ايران از سال ۱۹۹۲ تا ۲۰۰۳ صدام حسين را تحمل كردند.پس از سقوط صدام ، شيعيان با برگزاري تجمعات و مراسم مذهبي به قدرت نمايي پرداخته و اين پيام را مخابره كردند كه اكنون مي توانند اعمال قدرت كنند
001175.jpg
عكس از : جيمز نچوي - تايم

گردهمايي بزرگ شيعيان عراق كه دو هفته بعد از حضور اشغالگرانه آمريكا در عراق و به مناسبت ايام سوگواري امام حسين(ع) در شهرهاي كربلا و نجف برگزار شد و شبكه هاي مهم خبري دنيا آن را پخش كردند، موضوعي را در كانون اخبار و تحليل ها و گمانه زني هاي ناظران سياسي در آمريكا و خارج از اين كشور قرار داد كه پيش از اين از عوامل مهم اكراه واشنگتن در برچيدن رژيم صدام حسين بود: شيعيان عراق در عراق پس از صدام.
آينده عراق اكنون در گرو پاسخ به اين پرسش است كه نقش شيعيان عراق كه اكثريت قدرتمندي در اين كشور هستند و سالها تحت حكومت صدام تحت شديدترين سركوب ها و محدوديت ها حتي از برگزاري ابتدايي ترين مراسم مذهبي خود محروم بوده اند، در آينده اين كشور چه خواهد بود.
سابقه حضور شيعيان در عراق
شيعيان عراق در قرن نوزدهم و وقتي قبايل عرب چادرنشين در آنجا ساكن شدند و به كار كشاورزي پرداختند، به اكثريت تبديل شدند.
اين قبايل، چه آنها كه در جنوب به شيعه گرويدند و چه آنهايي كه به دليل حفظ شيوه صحرانشيني در مركز عراق همچنان به مذهب تسنن معتقد ماندند، در حفظ صفات فرهنگي عرب با يكديگر مشترك هستند و دو گروه فرقه اي با شباهت هاي بسيار به حساب مي آيند. اختلافات اين دو گروه سياسي است نه قومي و فرهنگي و بيشتر برخاسته از رقابت براي تصاحب قدرت و همچنين تعريف معناي ناسيوناليسم در عراق است.
نخبگان سني مذهب حاكم از ناسيوناليسم عربي در معناي وسيع تر(ناسيوناليسم منطقه گرا) به عنوان ايدئولوژي اصلي خود پيروي مي كنند و شيعيان، ناسيوناليسم عراقي را ترجيح مي دهند. هردوي اين گروه ها در حفظ تماميت ارضي كشور عراق از زمان تأسيس عراق مدرن در سال ۱۹۲۱ با يكديگر اشتراك نظر داشته اند.
اقليت سني مذهب عراق ۱۷ درصد و اكثريت شيعيه ۶۰ درصد از جمعيت عراق را تشكيل مي دهند.
اگر عراق تقسيم شود، شيعيان با وجود آن كه نيمي از جمعيت شهر بغداد را تشكيل مي دهند اما اين شهر را از دست خواهند داد. شيعيان همچنين شهرهاي مقدس كاظمين و سامره و بخش عمده درآمدهاي كشور از چاههاي نفت شمال عراق را از دست مي دهند.
شيعيان در سال ۱۹۲۰ در مقابل حكومت استعماري انگلستان دست به شورش زدند. طي ماههايي كه به شورش منتهي شد، رهبران شيعي در عراق با «شريف »هاي سني به رهبري ملك فيصل كه در كشور سوريه استقرار داشتند متحد شدند. دو طرف بر سر طرحي براي حاكميت يك دولت عرب اسلامي تحت حاكميت يك امير عرب كه در برابر يك مجلس قانون گذار نيز پاسخگو باشد توافق كردند. ارتش قدرتمند انگليس شيعيان را سركوب كرد و سپس انگليس شريف ها و مأموران رژيم سابق عثماني را به حاكميت رساند.
رهبران سني عراق، هم شريف ها و هم مقامات دولت سابق عثماني، تا سال ۱۹۵۸ بر عراق حكومت مي كردند و سپس بعثي ها كه قدرت سياسي را يك دهه بعد به چنگ آوردند انحصار قانونگذاري را در دست گرفتند و ارتشي تدارك ديدند كه مي توانست اعتراضات شيعيان را كنترل كند. حاكمان سني رهبري شيعيان را دچار تفرقه كردند و برخي از شيوخ قبايل شيعي را با خود همراه ساختند و با اين كار از قدرت روحانيون كاستند.
دولت به موقعيت فكري و منافع درآمد حوزه علميه نجف نيز آسيب وارد كرد، به طوري كه در سال ۱۹۶۴ اين حوزه جايگاه خود را به عنوان مركز عمده شيعه به قم واگذار كرد.
حكومت بعثي ها همچنين روحانيون شيعي عرب از اعضا ء خانواده هاي صدر و حكيم را اعدام كرد تا مطمئن شود كه يك نهاد مذهبي شيعه قوي و متحد در سياست هاي ملي كشور ايفاي نقش و نفوذ نمي كند.
شيعيان عراق يك بار ديگر در سال ۱۹۹۱ عليه رژيم حاكم قيام كردند.
اين قيام سازمان نايافته و بدون هدايت رهبري مذهبي يا سياسي بود. پس از آنكه بخش هايي از جنوب عراق به كنترل مردم درآمد، آيت الله ابوالقاسم خويي از رهبران بزرگ شيعه كه پسرش يك روز پيش از سقوط صدام در نجف به قتل رسيد، با اكراه تشكيل يك دولت شيعي در عراق را تصويب كرد. او نيز مانند آيت الله سيستاني تمايلي به دخالت در امور سياسي نداشت. اما روحانيون جواني چون مقتدي صدر از نجف و محمدالفرطوسي از بغداد با بيانيه هاي جسورانه از اين كار حمايت مي كردند. قيام شيعيان به شدت سركوب شد.
تا يك ماه پيش و قبل از كشف گورهاي جمعي در جنوب عراق، كسي از عمق كشتار و سركوب شيعيان تا اين اندازه باخبر نبود.
001180.jpg

شيعيان بعد از سقوط صدام
در جريان حمله آمريكا به عراق، شيعيان و رهبران مذهبي سياسي آنها در عين خشم و نفرت از رژيم صدام همكاري اي با نيروهاي آمريكايي نداشتند يا حداقل اين همراهي به اندازه گروههاي ديگر مخالف رژيم بعث نبود. اگرچه با ورود نيروهاي اشغالگر به شهرهاي جنوبي، آنها نقش مهمي در آرام كردن مردم ايفا كردند.
شيعيان با برگزاري تجمعات و مراسم مذهبي به قدرت نمايي پرداخته و اين پيام را مخابره كردند كه اكنون مي توانند اعمال قدرت كنند.
يك هفته بعد روحانيون شيعه بغداد به ويژه در «صدام شهر» كه اكنون به ياد محمد صادق صدر كه در سال ۱۹۹۹ تيرباران شد، «صدرشهر» ناميده شده، تجمعات اعتراض آميز عليه حضور آمريكايي ها برگزار كردند و خواستار استقرار جمهوري اسلامي در اين كشور شدند. تظاهرات هاي مشابهي نيز در نجف برگزار شد. مطالبه جمهوري اسلامي در عراق چندان هم دور از انتظار نبود. در ميان شيعيان عراق هسته اي از اصول گرايان وجود دارد كه خواستار استقرار جمهوري اسلامي و عقب نشيني فوري آمريكايي ها هستند. آنچه تعجب آور بود اينكه اين تظاهرات بسيار زودتر از موعد و تنها چند روز بعداز ورود نيروهاي ائتلاف به عراق و با شركت جمعيت پرشمار برگزار شد.
يكي از علل اين موضوع ممكن است به خلاء قدرتي مربوط باشد كه پس از سقوط صدام و پيش از استقرار تشكيلات ائتلاف ايجاد شده بود. تا اواخر ماه آوريل (اواسط ارديبهشت) اكثر نقاط نجف و «صدر شهر»، تحت نفوذ خانواده صدر و كربلا تحت نقوذ خانواده حكيم و مجلس اعلاي انقلاب اسلامي قرار گرفت.
تا به حال هيچ يك از حملات به نيروهاي ائتلاف در عراق از سوي شيعيان و حتي با سازماندهي و هدايت آنها نبوده است. اين براي آمريكايي ها اهميت بسيار دارد و تلاش مي كنند كه اين شرايط تغيير نكند. به همين دليل آمريكايي ها طي روزهاي اخير بارها و بارها تأكيد كرده اند كه قصد ندارند بيش از مدتي كه براي بازگرداندن عراق به وضعيت عادي و تدوين قانون اساسي جديد و دولت دمكراتيك مورد نياز است در اين كشور بمانند. نيروهاي ائتلاف همچنين تلاش مي كنند با احياي خدمات عمومي و بهبود شرايط نقش و نفوذ «گروه هاي تندرو» را در ميان شيعيان محدود كنند. آمريكايي ها معتقدند روحانيون شيعه با كمك به فقرا و تأمين امكاناتي چون مسجد، مدرسه و كتابخانه، در ميان مردم محبوبيت يافته اند. به همين دليل قصد دارند با كمك به روحانيون ميانه رو خود عهده  دار ارائه چنين خدماتي شوند و اين محبوبيت را براي خود به دست آورند. تحليلگران آمريكايي حتي به سياستگذاران اين كشور توصيه كرده اند كمك هاي انسان دوستانه به شهرهاي تحت كنترل ميانه روها را در اولويت قرار دهند و اين شهرها را به شهرها و مناطق تحت نفوذ گروه هاي نزديك به ايران ترجيح دهند. شهرهايي چون نجف و كربلا براي خارجي ها مناطق خطرناك خوانده شده است. آمريكايي ها در پي جلب حمايت جامعه عرب هاي سني عراق كه گروهي سكون به نظر مي رسند هستند. عرب هاي سني، كردهاي سني، تركمن ها، مسيحيان و ديگر اقليت هاي كوچك عراق نزديك به ۴۰ درصد از جمعيت اين كشور را تشكيل مي دهند.
ايران و شيعيان عراق
مقامات دولت جورج بوش پدر همواره در پاسخ به اين انتقاد واشنگتني ها كه چرا در جنگ اول خليج فارس كار صدام حسين را يكسره نكردند با ارائه تحليلي كه مبتني بر ديدگاه منفي و خصمانه آمريكا نسبت به ايران و تهديد نظامي و ايدئولوژيك ناشي از اين كشور است مي گفتند، در صورت سقوط رژيم صدام و خلاء قدرتي كه پيش خواهد آمد شيعيان عراق تحت نفوذ ايران قدرت مي گيرند و آن وقت مشكل واشنگتن در خاورميانه چند برابر مي شود. اين نگراني هنوز هم از ميان نرفته است به طوري كه با گذشت دو يا سه روز از جنگ دونالدرامسفلد وزير دفاع آمريكا در يكي از نشست هاي خبري با خبرنگاران در اتاق رسانه هاي پنتاگون كه حداقل روزي يك بار برگزار مي شد به ايران درباره «دخالت در عراق» هشدار داد. اين هشدارها هنوز هم ادامه دارد. پل برمر حاكم نظامي آمريكا در عراق اخيراً و همزمان با شروع به كار شوراي حكومتي عراق در يادداشتي در روزنامه نيويورك تايمز با اشاره به حملات روزانه به نيروهاي آمريكايي در عراق بخشي از آن را «به نيروهاي تحت نفوذ ايران» نسبت داد.
آيت الله محمد باقر حكيم رهبر مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق دوران تبعيد خود را در ايران گذراند و بعد از سقوط رژيم صدام به اين كشور بازگشت. مجلس اعلا نزديكترين گروه شيعي به ايران است. آيت الله حكيم از زمان ورود به عراق بارها در سخنراني هاي خود ضمن اعتراض به حضور اشغالگران آمر        يكايي درعراق، استفاده از خشونت و توسل به زور را آخرين راه حل خوانده و به طور تلويحي اين حملات را رد كرده است.
001195.jpg

تحليل آمريكايي ها از نقش و نفوذ ايران بر شيعيان عراق دو محور را شامل مي شود.
از يك سو مي گويند ايران نگران ايجاد يك نظام باز دمكراتيك و احياناً نه چندان مذهبي در عراق است چرا كه چنين وضعي موقعيت حكومت تهران را تضعيف مي كند، به همين دليل ايراني ها تلاش مي كنند در روند ايجاد چنين دولتي اخلال ايجاد كنند. از سوي ديگر آمريكايي ها بر اين باورند كه اگر درعراق به درستي عمل كنند و بتوانند شيعيان را در جايگاه مناسبي قرار دهند، با برقراري رابطه اي خوب با شيعيان عراق، مي توانند از آنها به عنوان پلي ميان خود و دولت ايران و حتي شيعيان جهان عرب استفاده كنند.
منابع:

 
-Post- Saddam Iraq: The Shiite Factor "The Brookings Institution"
- The Shiites and Future of Iraq, Foreign Affairs July/ August 2003

- شيعيان و آينده عراق، اسحاق نقاش استاد تاريخ خاورميانه دانشگاه بزنديز بوستون


نگاه امروز
كانون تحولات عراق

يوسف عزيزي بني طرف
در آبان ماه سال ۱۳۷۴ كه همراه روزنامه نگاران ايراني به عراق رفته بوديم فرصتي پيش آمد تا سه بار به شهر نجف سفر كنيم. نخستين چيزي كه توجه ام را جلب كرد عدم حضور روحانيان در خيابان ها و كوچه هاي شهر بود. امر عجيبي به نظر مي رسيد كه در يك شهر مذهبي و مركز نخستين ومهمترين حوزه هاي علميه باشي و از روحانيان خبري نباشد. البته در همان لحظه فهميدم كه علت بايد برخاسته از شدت سركوبي باشد كه اين لايه اجتماعي در آن هنگام با آن روبه رو بود.
دو سه سالي از خيزش مردم عراق مي گذشت و هنوز رنگ و بوي سرب را مي توانستي در گوشه گوشه اين شهر تاريخي ببيني. بي گمان خيزش ياد شده در دو منطقه، شديدتر و خونين تر بود يكي در شمال كردنشين و ديگري در جنوب شيعه نشين.صدام حسين در واقع همان كاري را با روحانيان شيعه كرد كه رضا شاه در ايران، اما شيعيان عراق به سبب ستم مذهبي رژيم گذشته به نوعي خود را در زادگاه خويش مغبون مي ديدند. لذا آنان بيشترين نقش را در پيكار عليه نظام استبدادي و بعثي صدام ايفا كردند. اما اين پيكار منحصر به اكنون نيست.شيعيان و روحانيان مبارز آنان در انقلاب سال ۱۹۲۰ نيز چنين نقشي را به عهده داشتند. هيچ عراقي اي نيست كه پيشگامي آيت الله حبوبي از روحانيان حوزه علميه نجف را در مبارزه عليه استعمارگران انگليسي نداند. در آن انقلاب البته كردها و عرب هاي سني هم نقش داشتند؛ اما نقشي ثانوي.
اكنون، اما وضع فرق مي كند و گروه هاي قومي و مذهبي عراق، رويكردهاي متفاوتي نسبت به نيروهاي آمريكايي و انگليسي دارند.
نجف و كربلا دو يادگار خونرنگ دشت هاي جنوبي عراق اند. در نجف بود كه حدود يك هزار سال پيش نخستين پايه هاي حوزه علميه شكل گرفت.تاريخي كه قدمتش به قدمت حوزه هاي درسي آكسفورد مي رسد. اكنون اين حوزه و پس از شكستن سد سياه ديكتاتوري و زدودن آثار سركوب و شكنجه، شاهد جريان ها و گرايش هاي مختلفي است كه گاه با هم رقابت مي كنند و گاه خصومت و زماني نيز دوستي.در ميان روحانيان شيعه از بحرالعلوم ليبرال را مي بيني تا عبدالعزيز حكيم پراگماتيست و از مقتدا صدر خشمگين را تا آيت الله سيستاني مرجع شيعيان.
نجف اما، شهر شعر و ادب عربي نيز هست. از اين شهر بود كه محمدمهدي جواهري،  واپسين شاعر كلاسيك گوي جهان عرب برخاست كه البته مي توان به اين فهرست، آيت الله بحرالعلوم، آيت الله جمال الدين و ده ها سخن سراي ديگر را اضافه كرد.
نجف، بزرگترين شهر عراق نيست اما پيوسته بزرگترين نقش را در تحولات اين كشور بازي كرده است. اين نقش در آينده هم قطعاً تكرار خواهد شد.

نگاه
مردي براي تمام فصول

جورج تنت رئيس سازمان سيا اخيراً با قبول مسئوليت گزارش مخدوش جورج بوش درباره خريد اورانيوم توسط صدام از آفريقا بار ديگر در كانون اخبار و موردتوجه محافل داخلي آمريكا قرار گرفت. او يكي از افراد بانفوذ در دولت بيل كلينتون بود كه به جورج بوش هم نزديك شد. او به دليل اين كه هم در دولت كلينتون دمكرات رئيس سازمان سيا بود و هم اكنون در دولت بوش جمهوريخواه اين سمت را به عهده دارد، داراي ويژگي هاي منحصر به فردي است.
او بعد از پذيرفتن مسئوليت گزارش، نگفت كه از سمتش استعفا مي كند و بوش نيز تأكيد كرد كه همچنان به او اعتماد دارد. سنا قصد دارد درباره اين موضوع تحقيق كند.
001185.jpg

از زماني كه تنت اين سمت را از جان داچ در سال ۱۹۹۷ تحويل گرفت، اين نخستين بار نيست كه رئيس ۵۰ ساله سازمان جاسوسي آمريكا در چنين موقعيتي قرار مي گيرد. تنت پيش از اين نيز بارها از حملات كنگره رهايي يافته است.در چند دوره هم به دليل تلاش سيا براي بهبود اوضاع بعد از چند رسوايي جاسوسي و مشكلات اخلاقي، مورد تحسين قرار گرفت.بعد از حملات ۱۱ سپتامبر، عده اي در جامعه اطلاعاتي آمريكا انتظار داشتند تنت از سمت خود استعفا كند. تنت آن طوفان را پشت سر گذاشت، البته با حمايت بوش و ديك چني معاون او. تنت سپس با اعزام تيم هايي از نيروهاي ويژه و متخصص به افغانستان در جريان جنگ با طالبان، در ميان محافظه كاران محبوبيت يافت. با اين حال در حالي كه هنوز بن لادن پيدا نشده است، او به عنوان رئيس سازمان سيا بيشترين مسئوليت را در اين شكست دارد.
تنت در گذر از آب هاي پرتلاطم سياست واشنگتن تجربه قابل توجهي دارد. او هم در دستگاه هاي قانون گذاري كار كرده و هم در نهادهاي اجرايي، هم براي جمهوريخواهان و هم براي دمكرات ها.
تنت پيش از پيوستن به سازمان سيا در تلاش براي تحكيم جايگاهش در دنياي بعد از جنگ سرد به عنوان دستيار ويژه رئيس جمهور و رئيس برنامه هاي اطلاعاتي در شوراي امنيت ملي مشغول به كار بود.بيل كلينتون تنت را براي رياست سازمان سيا انتخاب كرد و بعد از آن بوش در سال ۲۰۰۱ او را در اين سمت ابقا نمود. بوش هم مانند كلينتون، او را براي گفتگو با آريل شارون و ياسر عرفات به خاورميانه فرستاد تا مقدمات آتش بس ميان دو طرف را فراهم كند. اكنون كه تنت مسئوليت خطاي پيش آمده در گزارش مربوط به تسليحات كشتارجمعي عراق را پذيرفته، بسياري معتقدند، با اين كار در سمت خود ابقا مي شود زيرا دولتمردان واشنگتن اكنون به او مديون هستند.در حالي كه بسياري از مسائل اطلاعاتي هنوز حل نشده باقي مانده است، بركناري او از اين سمت را هيچ كس پيش بيني نمي كند.تنت پسر يك رستوران دار يوناني است و خود يك پسر دارد. او در دانشگاه جورج تاون در رشته روابط خارجي تحصيل كرده و از دانشگاه كلمبيا هم در رشته امور بين الملل مدرك كارشناسي ارشد دارد.

سايه روشن سياست
جنگ بي پايان

در حالي كه دومين سالگرد واقعه ۱۱ سپتامبر نزديك مي شود، بيش از ۳۰۰۰ مظنون به عمليات تروريستي در سراسر دنيا بدون محاكمه در حبس به سر مي برند.
در نيمه ارديبهشت ماه بوش در يك سخنراني گفت: جنگ با تروريسم پايان نيافته، اين جنگ پايان ناپذير است.
او سرمست از پيروزي در عراق گفت، القاعده توان تهاجمي خود را از دست داده و اكنون در وضعيتي تدافعي قرار دارد. اما درست در همان لحظاتي كه او در حال سخنراني بود، هسته اي از القاعده در آن سوي دنيا مشغول برنامه ريزي براي حمله اي بزرگ به آمريكا يي ها بود.
دو هفته بعد در انفجاري بزرگ در رياض ۳۵ نفر از جمله ۹ تن از بمبگذاران كشته شدند.
القاعده هفته ها بود كه در سكوت به سر مي برد اما اكنون به نظر مي رسد كار خود را آغاز كرده است.
درپي انفجار رياض، چند انفجار هم در دارالبيضا (كازابلانكا) روي داد.
سرلشگر گوهل كارشناس تروريسم در مؤسسه آسيا و اقيانوس آرام مي گويد، اعلام هر گونه پيروزي در جنگ با ترور، كاري زودرس است.
او مي گويد: با نگاهي به آنچه بعد از ۱۱ سپتامبر و جنگ  افغانستان روي داده، درمي يابيم كه تعداد حملات بيشتر هم شده است و نقاط بيشتري از دنيا را دربر گرفته است. هيچ نشاني از عقب نشيني القاعده يا فرار عوامل اين شبكه ديده نمي شود.
چگونه مي توان قضاوت كرد كه چه كسي در اين جنگ پيروز شده است؟ يكي از راههاي اين قضاوت نگاهي به ميزان موفقيت حملات تروريستي و دامنه آنهاست.
انفجار در بالي و نقاط ديگر نشان از ناتواني اطلاعاتي دارد. اما علي رغم گسترده بودن هيچ شباهتي به واقعه هولناك ۱۱سپتامبر ندارند. از آن زمان افزايش همكاري هاي بين المللي موجب شد چندين حمله ناموفق بماند.
طرح انفجار كشتي هاي جنگي انگليس در جبل الطارق با همكاري مشترك اطلاعاتي حداقل ۵ كشور خنثي شد.
نمونه ديگري از موفقيت را مي توان در شمار دستگير شدگان از گروههاي تروريستي مشاهده كرد. رمزي بن الشيبه يكي از طراحان حملات ۱۱ سپتامبر شهريورماه گذشته در كراچي دستگير شد. بازجويي هاي او به دستگيري هاي جديد منجر شد، از جمله دستگيري خالد شيخ محمد همكارش.
در حال حاضر بيش از ۳ هزار مظنون در سراسر دنيا در حبس هستند. برخي از آنها ممكن است كاملا بي گناه باشند. اما برخي ديگر اطلاعات ارزشمندي دارند.
001190.jpg

مايك بيكر از مأموران سابق سيا بازجويي ها را عامل مهمي در اين جنگ مي داند و مي گويد: بازجويي ها كه در جريان است و ادامه مي يابد در عين مهم بودن بسيار هم دشوار هستند. نمي توانيم وارد اتاق شويم و شروع به سئوال كردن كنيم. براي هر جلسه بازجويي كار بسياري لازم است.
اين جنگ موجب بروز خشم و احساسات ضدغربي در دنيا شده است. تظاهرات كنندگان ضدغربي در كشورهاي اسلامي دولت هايشان را سرنگون نكرده اند. اما با اين كار نشان دادند مقاومت در برابر جنگ آمريكا با تروريسم چه مقدار عميق است.
زندانيان فقط در پايگاه گوانتانامو نيستند بلكه در زندان هاي مخفي و مخوف كشورهاي عربي هم كه شكنجه در آنها عادي است، نگهداري مي شوند.
برخي فعالان عربي مي گويند، غرب در تلاش براي جلب افكار عمومي اعراب با شكست روبرو شده است. از يك طرف علي رغم محدوديت هاي امنيتي كه براي القاعده ايجاد شده است، اين سازمان به عنوان يك قدرت عمده اجتماعي و استراتژيك با حمايت اجتماعي، تداركاتي و همچنين اخلاقي كساني رو به روشده است كه فكر مي كنند وجود القاعده به عنوان چالشي استراتژيك براي آمريكا لازم است.
اين موضوعي است كه دولت انگليس قصد تغيير آن را دارد و براي جلب افكار عمومي اعراب تلاش مي كند.
در گوشه اي از وزارت خارجه انگليس، بخشي به عنوان «واحد رسانه هاي عربي» مصاحبه هايي به زبان عربي پخش مي كند. هدف آن ترويج نظرات (انگليس) به سراسر دنياي عرب است.
جرارد راسل رئيس اين مركز مي گويد:  به نظر من القاعده در دو سال گذشته  بازي را باخته است. اكنون نسبت به گذشته تعداد بيشتري از مردم كار القاعده و بن لادن را تمام شده مي دانند. با اين حال او نيز تأييد مي كند كه اين به معناي از بين رفتن مقاومت در برابر غرب نيست.
او مي  گويد: بايد به كار روي كساني كه با ما اختلاف نظر دارند ادامه دهيم و آنها را آگاه كنيم از اينكه مي توانند دولت  هاي غربي را از طريق ابزارهاي دمكراتيك تحت تأثير قرار دهند و به آنها بگوييم فرصت انجام گفتگو از طريق دولت ها يشان را با دولت هاي ما دارند، بدون اينكه به خشونت يا ترويسم متوسل شوند.
جنگ با تروريسم در يك مورد موفقيتي نداشته است. كارشناسان مي گويند اگر مردم در وحشت زندگي كنند تروريست ها برنده شده اند. آنها مي گويند، سال گذشته توني بلر گفت بايد براساس شواهد روشن عمل كنيم و اگر به هشدارهاي نامشخص كلي توجه كنيم در حقيقت با فلج كردن جوامع مان كار تروريست ها را كامل كرديم.
اما بيكر از عوامل سابق سيا نظري متفاوت دارد. او مي گويد: اگر بر روي مردم كار كنيم و به آنها كمك كنيم تا بفهمند در دنياي جديدي زندگي مي كنند، در كارمان موفق تر خواهيم بود. او مي گويد:« تهديد تروريسم پايان نمي يابد. بايد براي مردم هم روشن كنيم كه اين تهديد پايان نمي يابد. علي رغم برخي موفقيت ها، اين خطر وجود دارد.»
مشكل همين جاست. هر چقدر كه دستگيري ها، بازجويي ها و موفقيت هاي اطلاعاتي ادامه يابد، تهديد تروريسم باقي مي ماند، تا وقتي كه برخي از مردم از غرب نفرت دارند. تا وقتي هم كه اين تهديد برطرف نشود، جنگ با ترور هيچگاه حقيقتاً پايان نمي يابد.
فرانك گاردنر- بي بي سي
ترجمه: نيلوفر قديري

|  ادبيات  |   اقتصاد  |   انديشه  |   زندگي  |   سياست  |   فرهنگ   |
|  ورزش  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |