يكشنبه ۲۹ تير ۱۳۸۲
شماره ۳۱۱۲- July, 20, 2003
هنر
Front Page

گفت وگو با كاظم راست گفتار نويسنده و كارگردان فيلم عروس خوش قدم
رو مسخرگي پيشه كن و مطربي آموز
«عروس خوش قدم» فيلمي است كه جدول فروش فيلم هاي فصل را تكان داده است. فيلم اولين ساخته بلند كاظم راست گفتار است. فيلمسازي كه به گفته خود سالها وقت خود را در عرصه ساخت تيزر تلف كرده. اما برخلاف تصور او تجربياتش در ساخت اولين فيلم بلند به كمكش آمده است.
«عروس خوش قدم» فيلمي است مفرح كه ويژگي هاي يك فيلم كمدي همه پسند را دارد آن هم با روايت و ساختاري متفاوت از آنچه تاكنون در سينماي ايران اتفاق افتاده. با اين همه، كاستي هاي فيلم را نيز نبايد از نظر دور داشت. با كاظم راست گفتار در حالي گفت وگو كرديم كه براي نظارت بر روش تبليغات سر در سالن سينما صحرا به اين سينما رفته بود. گفت وگو در دفتر مديريت سينما صحرا انجام شد، در عصر يك روز گرم تابستاني.
«راست گفتار» فيلمسازي است كه ضمن نظارت بر همه مراحل ساخت فيلم مي تواند در مورد هر يك به خوبي صحبتي مفصل داشته باشد. اما الگويي كه او براي سينماي كمدي ارائه داده است ما را بر آن داشت كه بيشتر در مورد تأثيرات فيلم صحبت كنيم و كمتر به جزئيات ساختاري آن بپردازيم.

علي اكبر عبدالعلي زاده
001455.jpg

* فيلم با بيانيه اي مشخص آغاز مي شود. شعري كه با صداي خودتان در ابتداي تيتراژ خوانده مي شود و به مخاطب مي گويد كه به رويه كمدي فيلم بسنده نكن و به بطن آن توجه كن.
- معتقدم در ايران در دوره هاي مشخص مثل دوره حاضر بهترين شيوه برخورد با ضدارزش ها شيوه هجو و طنز و مطايبه است چون با فرهنگ ما سازگاري دارد. معمولاً وقتي ما مي خواهيم يك اشتباه يا نقصي را به كسي يادآور شويم اگر با لحن جدي اين كار را انجام بدهيم با جبهه گيري مواجه مي شويم. يك مثال ساده مي زنم، فرض كنيد شما يك ساعت به دستتان بسته ايد كه من آن را نمي پسندم. اگر من به شما بگويم اين ساعت شما با ارزش هاي اجتماعي و فرهنگي ما منافات دارد، بلافاصله شما استفاده از آن را توجيه مي كنيد. حالا اگر به جاي اين همه فلسفه بافي، يك كلمه بگويم، عجب ساعت قشنگي ا ست، از اين ها مردانه اش هم هست؟ شما جوابي نمي دهيد. با دو جمله من كاري مي كنم كه به استفاده از ساعت مشكوك مي شويد. تابو شكني در اجتماع ما كه متأسفانه هر انديشه اي هر قدر غلط، وقتي تكرار مي شود كم كم ريشه هاي آنچنان واقعي و غيرقابل انكاري پيدا مي كند كه مردم مي ترسند آن را رد كنند. بهترين شيوه حمله به ضدارزش ها، روش استفاده از كمدي ا ست. فكر مي كنم اگر قرار است نظر اصلاحي را بيان كنم بهتر است از اين روش استفاده كنم.
* ضمن اينكه كمتر دچار محدوديت مي شود و حساسيت هاي كمتري را ايجاد مي كند.
- بله در طول تاريخ هم همين طور بوده، سلاطين بسياري مثل سلطان محمود، ناصرالدين شاه و... داشته ايم كه با يك اشاره سرآدم ها را قطع مي كردند ولي همين افراد دلقك هايي داشته اند كه روشنفكرهاي عصر خود بودند و با شوخي و مطايبه حرف هايي را به پادشاهان مي زدند كه هيچ وزير يا فرد نزديكي به پادشاه جرأت نمي كرد بگويد.
* اما گويا تاريخ را تا به انتها نخوانده ايد و از عاقبت دلقك هاي دربار ناصرالدين شاه بي خبريد، آن مرگ ها و شكنجه هاي فجيع...
- البته هر كس كه با آتش بازي كند بايد انتظار داشته باشد كه خودش هم بسوزد اما من معتقدم هنر وظيفه اش فراتر از اين است كه به عنوان يك حزب سياسي عمل كند. اساساً با اينكه به سينما وجهه سياسي داده شود مخالف هستم چون اين گونه سينمايي نه ارزش هنري دارد و نه ماندگاري. لازم است سينما در نقد فضاي اجتماعي تنها ضدارزش هاي انساني را مطرح كند. اگر اين ضدارزش ها درست شود كم كم نواقص ديگر هم درست مي شود. اصلاً مقوله هنر از ايدئولوژي جداست و اگر دچار ايدئولوژي شود به هنر سفارشي تبديل مي شود.
* اما آنچه مي بينيم اين است كه قدرت ها از طريق هنر گسترش و استحكام پيدا مي كنند و در اين ميان سينما بيشترين كاربرد را دارد. اينطور نيست؟
- اگر هنر بشود بيانيه سياسي ديگر قدرت خود را از دست مي دهد. در تمام طول استقرار حكومت كمونيستي در شوروي سابق سالانه تعداد زيادي فيلم سفارشي ساخته مي شده، چيزي حدود ۵۰۰ فيلم در سال. فرض كنيد در طول ۶ سال ۵۰ هزار فيلم ساخته شده اما از اين تعداد چند فيلم باقي مانده و اين تعداد كه باقي مانده جزو آن فيلم هاي سفارشي هستند يا به فطرت انسان ها پرداخته اند. هر كار هنري كه بخواهد ماندگار و پويا باشد نبايد وارد ايدئولوژي شود.
* در همين دوره فيلم هايي هستند كه حتي تاريخ را عوض كرده اند، اتفاقاً فيلم هاي سفارشي هم بودند مثل «رزمناو پوتمكين» اما اين بحث امروز ما نيست. به فيلم برمي گرديم، به نظر مي رسد فيلم در بخش هاي مختلف وامدار تجربيات شما در عرصه تبليغات است. از ابتداي توليد با انتخاب اسامي متفاوت و متعدد كه با «همه شوهران من» شروع شد و به   «دنيا روي صندلي راحتي»، «با من ازدواج كنيد» و «عروس خوش قدم» ختم شد. در واقع فيلمي كه قرار بود در بي خبري توليد شود با اين روش در فواصل مختلف سر زبان ها افتاد. براي مخاطب عام و خاص جالب بود بداند، اين چه فيلمي است كه اين اسامي متناقض برايش انتخاب مي شود. به هر حال فيلم جدي  است، كمدي است يا فلسفي. اگر كمدي است، چه جور كمدي است كه اين اسامي روي آن نشسته، آيا با چنين رويكردي به تعويض اسامي دست زديد؟
- شعري است كه اين ماجرا را به خوبي توضيح مي دهد؛ گاه باشد كه كودكي نادان به غلط بر هدف زند تيري. شايد اين اتفاق براي ما هم افتاد. معتقدم در تمام طول توليد نيرويي ناخودآگاه ما را به سمتي هدايت مي كرد كه اتفاقات مفيدي براي فيلم بيافتد. هر دو اتفاق افتاد. ما به صورت اتفاقي دچار تغيير اسامي شديم و اين تغيير به نوعي فضاي تبليغي مناسبي براي فيلم ايجاد كرد.
* يعني تجربيات تان در عرصه تبليغات را بكار نگرفتيد؟
- تجربه تبليغاتي براي انتخاب اسامي به كار آمد. اما هدف از تغيير اسامي جريان سازي تبليغاتي نبود.
* مي توانيد بگوييد معاونت سينمايي وزارت ارشاد مثلاً از اسم «همه شوهران من» چه ايرادي گرفت كه شما مجبور به تعويض آن شديد؟
- ارشاد كه اشكال نمي گيرد فقط مي گويد اسم را عوض كنيد.
* گفته بوديد با حبيب الله بهمن راجع به فيلمنامه بحث هاي زيادي كرده ايد. اين مباحث به اين شوخي ها نيز ارتباط داشت؟
- نه، مشكل ما به ساختار فيلمنامه مربوط مي شد. آقاي بهمني، تربيت شده سينماي كلاسيك است، با يك روايت مشخص با روند استانداردهاي تعريف شده در مورد قهرمان. ولي من معتقدم هر قصه اي ساختار خودش را خودش تعريف مي  كند. وقتي ساختارها را مي شكنيد فيلمي در خور عرضه مي شود. خيلي ها فكر مي كنند ساختار شكستن فقط در فيلم هاي مخاطب خاص امكان پذير است، در حالي كه در اين فيلم كمدي نيز ما تغييرات اساسي در ساختار فيلم ايجاد كرده ايم، قهرمان را كنار گذاشته ايم. بسياري از قواعد سينماي كلاسيك را آگاهانه حذف كرده ايم ولي با اين همه مي بينيد كه سينماها پر مي شود.
001470.jpg

* به نظر مي رسد تعاريفي كه راجع به شوخي ها داديد در بسياري موارد فقط توجيه است. چون در موارد زيادي هيچ ضرورتي در بروز اين شوخي ها وجود ندارد. از دست دور ليوان كشيدن دنيا گرفته تا حركات دكتر روانپزشك و...
- اجتماع ما الان با رسانه هايي مثل ماهواره، اينترنت و ... مواجه است. بيش از هزار كانال ماهواره قابل دريافت داريم كه بيش از ۵۰ شبكه آن پرونوگرافي است، در كاربري اينترنت هم به صورت اتوماتيك يك سري سايت هاي جنسي باز مي شود. جوانان امروز با چنين فضايي مواجه هستند. در چنين حال و هوايي كه مي بينيد اگر خودمان را سانسور كنيم نتيجه اي نمي گيريم. اين همان قضيه پاك كردن صورت مسأله است. شيوه من فرق مي كند اگر فرزندم بپرسد رابطه جنسي يعني چه؟ ترجيح مي دهم خودم به اين سؤال پاسخ بدهم تا اين كه برود از دوستش بشنود يا در كتاب نامناسبي بخواند. سعي مي كنم خودم برايش توضيح بدهم تا در ذهنش به تابو تبديل نشود. به نظر من هر وقت بخواهيم مانع از اين جريان شويم دچار مشكل مي شويم.
* البته اگر بخواهيم به روش هاي غيرمنطقي اين موانع را ايجاد كنيم دچار مشكل مي شويم.
- سال ۵۴ مؤسسه اي در قم بود به اسم مكتب قرآن كه متولي آن آيت الله ناصر مكارم شيرازي بود. در اين مؤسسه با هدف هدايت جوانان و نوجوانان فعاليت مي كردند. كتاب هايي كه آنها براي هدايت و جلوگيري از انحراف جنسي نوجوانان چاپ مي كردند براي آنهايي كه نمي دانستند شيوه هاي جنسي چيست از طريق آن كتابها با روش ها آشنا مي شدند، اما اين باعث نمي شد كه آن مؤسسه اصل هدف را كنار بگذارد. در اين فيلم هم اين مسائل باعث مي شد تماشاگر با فيلم ارتباط برقرار كند.
* راه بهتري براي ايجاد ارتباط وجود ندارد؟
- قطعاً خيلي راهها وجود دارد كه اين يكي از آنهاست.
* راهي ديگر كه تجربه اش كرده باشيد؟
- به هر حال اين فيلم تجربه اول من است و تا كارگرداني سر صحنه فيلمبرداري نرود و آن جمله لعنتي صدا، دوربين، حركت را نگويد و بعد اسير هزار و يك حاشيه سينما نشود نمي تواند تجربه كسب كند.
* بسياري شوخي  ها خيلي رو آمده است، چيپس خوردن و پيشنهاد همكاري دانشجويي ، يا صحنه اي كه دنيا براي ديدن شوهرش مي آيد و او را پشت صندلي و در شرايط سوء تفاهم برانگيز پيدا مي كند و فكر مي كنم به غير از معاشقه جمال با گاو صحنه هاي تكان دهنده ديگري هم در فيلمتان هست. حتي در ديالوگ ها، چنين مسائلي به وفور وجود دارد.
- خيلي جاهاي فيلم ممكن است از اين شوخي ها وجود داشته باشد.
* ممكن است وجود داشته باشد؟! قطعاً وجود دارد آن هم كاملاً  تعمدي.
- همين طور است. منتها آدمهاي مختلف در سطوح فكري متفاوت برداشت هاي مختلفي از فيلم دارند. خيلي از مخاطبين بسياري از اين موارد را نمي بينند.
* براي ما هدف سازنده مهم است. دوست داريد باز هم مثال بياورم؟
- سطح اين شوخي ها سطح مجازي است. حداقل اين كه ناظرين نظارت و ارزشيابي به آن اجازه اكران عمومي داده اند. به هر حال فكر مي كنم اگر فيلم خيلي هم بي بو و بي خاصيت باشد جذابيت خودش را از دست مي دهد. در اين حد از طرف خانواده ها پذيرفته است. خانواده هايي هستند كه براي سوم و چهارمين مرتبه به سينما مي آيند. اتفاقاً  با فرزندانشان هم مي آيند. جالب اين كه ديده ام گاهي والدين مانع از ديدن آنونس  هاي فيلم  هاي ديگر مي شوند كه قبل از شروع فيلم عروس خوش قدم پخش مي شود. آنونس هاي فيلم هاي رايج امروز سينما گيتار و آتش و ... يعني والدين آن تكه فيلم ها را پرخطر مي بينند ولي فيلم عروس  خوش قدم را بي خطر مي دانند. بچه براي والدين ارزشمندترين چيز دنياست و هر كاري برايش مي كنند و وقتي ببينيد كه خانواده ها بارها براي تماشاي فيلم به سينما مي آيند در مي يابيد كه از نظر آنها اين فيلم تأثير منفي بر فرزندانشان نمي گذارد.
* از نسخه جشنواره اي تا نسخه اي كه اكران شد حذفيات بسياري در فيلم ايجاد شده است. صحنه شام خوردن دنيا با مهران (شريفي نيا) نماهاي بسياري حذف شده، حمام رفتن جمال (وثوقي) حذف شده دليل حذف اين صحنه ها و صحنه هاي ديگر چيست؟
- مي توانم دلايل و بهانه هاي مختلفي بياورم مثلاً  اينكه فيلم طولاني و خسته كننده بود. اما مي خواهم دوستانه بگويم؛ بعد ازجشنواره چند نقد بر اين فيلم خواندم و ديدم منتقدان از بخشهايي از فيلم تعريف مي كنند. آن بخش ها را خطرناك احساس كردم. مي گويند شخصي نزديك حكيمي مي رود و مي گويد فلاني از تو تعريف مي كرد، حكيم مي گويد: اي واي من چه خطايي كردم كه او از من تعريف مي كند! چند سكانس از فيلم عروس  خوش قدم در سايت هاي اينترنتي و نشريات به عنوان سكانس هاي برگزيده انتخاب شد. فهميدم اين بخش ها به اين فيلم تعلق ندارد. چون وقتي يك منتقد اين بخش ها را مي فهمد ولي كليت فيلم را درك نمي كند يعني آن قسمت از بقيه جداست. همچنين براي كوتاه كردن فيلم و جلوگيري از خستگي تماشاگر آن صحنه هايي را كه مي دانستم فقط باب طبع منتقدان و روشنفكران خاص است از فيلم حذف كردم تا حسابم را از آنها جدا كنم. يك بخش هايي را هم ديدم ممكن است موضوع از مسير اصلي خودش خارج شود بنابراين يكي دو سكانس فرعي حذف كردم. با توجه به اين كه ريتم تدوين خيلي تند است و اغلب سكانس ها حداكثر ۳۰ ثانيه و يك دقيقه اي است، وقتي ۲ دقيقه از آن را حذف مي كردم ناگهان ۵ سكانس فيلم حذف مي شد.
* در نسخه اصلي دنيا پس از ازدواج با هيچ يك از اين آدمها ارتباط برقرار نمي كند ولي با حذف سكانس هايي از فيلم و استفاده  از نماي بيروني منزل اين توهم ايجاد مي شود كه او با جمال ارتباط دارد.
- اين را قبول دارم و اشكال فيلم است.
*همه اين حرف ها براي اين بود كه بگويم اين فيلم گاه بسيار ظريف از شوخي ها استفاده كرده و در مواردي هم زياده روي كرده ولي با توجه به اين كه معمولاً  در سينماي ايران يك فيلم پرفروش الگو مي شود براي ساخت چند فيلم ديگر، اگر اين فيلم براي كساني كه به ساختار آن تسلط ندارند اما تأثير آن را مي دانند الگو شود نتيجه فاجعه آميز خواهد شد.
- متأسفانه همين طور است حرف شما درست است و آن را قبول دارم.

نگاه ديگر
مخاطب شناسي

علي شيدفر
بحران،  ورشكستگي يا مخاطب گريزي اگر چه پديده  تازه اي در سينماي ايران نيست اما مدتي است كه بار ديگر بخش قابل توجهي از عناوين خبري، گفت وگوها و گزارش هاي سينمايي مطبوعات كشور را به خود اختصاص داده است.
در اين ماهها و هفته هاي اخير نظرهاي گوناگوني از سوي دست اندركاران صنعت سينما شنيده و خوانده ايم كه با وجود تنوع و تفاوت نقطه ديد، همگان بر يك نكته اشتراك نظر و توافق دارند: سقوط نزديك و اجتناب ناپذير صنعت سينماي ايران، بازار چاره گري و چاره جويي هم البته همچنان داغ است.گروهي دخالت دولت را در كار توليد مانع اصلي رونق فيلمسازي مي دانند و معتقد ند كوشش براي تقويت بخش خصوصي در عرصه سينما در چند سال اخير موفق نبوده و فقط در حد شعار باقي مانده است آنها مي گويند اگر دولت به سياست خودمحوري ادامه دهد بخش خصوصي سينما به سمت ورشكستگي كامل پيش مي رود.
گروهي اكران آزاد و نمايش آثار مطرح سينماي جهان را چاره كار مي دانند و بر اين باورند كه اكران فيلم هاي روز جهان سالن سوت و كور سينماها را از همه تماشاگران مشتاق پر مي كند و سينماي بي رقيب و يكه تاز ايراني را در مسير رقابتي ناگزير به فكر خانه تكاني و تحول مي اندازد. با افزايش سطح آگاهي و توقع تماشاگر ايراني دست اندركاران سينماي ايران را در مسير يك توفيق اجباري قرار مي دهد. كپي برداري رايج و طبق عادت را از محدوده يكنواخت و خسته كننده كنوني رها مي بخشد و كپي برداران حرفه اي سينماي وطني را در برابر چشم انداز گسترده تري قرار مي دهد تا حداقل مجبور نباشند از كپي هاي ديگران كپي بردارند و توقع داشته باشند كه صف طويل خاكستري تماشاگران براي ديدن شاهكارشان خيابان هاي شهر را گرفتار ترافيك كند.در اين ميان گروهي ديگر اما نمايش فيلم خارجي را سم مهلكي مي داند و بر اين باور است كه سينماي ايران در ميدان رقابت با آثار تكنيكي و غول آساي سينماي روز جهان، كودكي دست و پا بسته است و هيچ شانسي براي ايستادگي و ادامه حيات ندارد.
با اين همه، برخي از دست اندركاران سينما راه نجات سينماي ايران و آشتي تماشاگران را با سينما در توليد فيلم هاي كمدي مي  دانند و معتقد ند با اين سوژه هاي تكراري و يكنواخت از زندگي و ملودرام هاي خانوادگي و با اين دست افزار و ادوات عهد دقيانوسي فيلمسازي و با سالن هاي نمايشي كه از زمان سينماي صامت تا امروز چندان تغييري در شكل و شمايل ظاهري و دستگاههاي نمايشش ايجاد نكرده فقط با فيلم هاي كمدي و سرگرم كننده مي توان تماشاگر گريزپا را به سينما كشاند.
فيلم عروس خوش قدم كه با چنين هدفي ساخته شده اگر چه به عنوان يك اثر سينمايي چندان قابل اعتنا نيست اما چنانكه آمار فروش نشان مي دهد در جذب مخاطب ناموفق نبوده است.
البته اغلب فيلم هايي كه در اكران عمومي با استقبال روبه رو شده اند در داستان پردازي ، شخصيت پردازي و فضاسازي دچار ضعف هستند اما برخي از تماشاگران كه به اين عناصر كاري ندارند و بيشتر قصه سرراست را دوست دارند متوجه اين ضعف ها نمي شوند. با اين همه مخاطب شناسي يا مناسبات مخاطب يا سينماي ايران يكي از پيچيده ترين مناسباتي است كه طي اين دو دهه شناخته شده است. تحليل اين كه مخاطب كيست و چگونه بايد آن را شناخت و چه فيلم هايي را چه نوع مخاطبي پرفروش مي كند بحث مهمي است كه جدا از ارزشگذاري فيلم، بايد مورد بررسي قرار گيرد. نمايش فيلم عروس خوش قدم در سينماهاي تهران و استقبال مردم در اين فيلم مي تواند درآمدي بر اين بحث باشد.

سايه و روشن هنر

امتحان، مهرماه اكران مي شود
ناصر رفاهي كه اولين فيلم بلند خود را دو سال پيش به نام «امتحان» ساخت هم اكنون مشغول تدارك ساخت دومين فيلمش به نام «تنها» است.
وي اظهار داشت: به دليل اينكه تهيه كننده، بايد مطمئن از برگشت سرمايه باشد كمتر بر روي اين نوع سناريوها سرمايه گذاري مي شود بنابراين در اين مدت در تلاش بودم كه خودم بتوانم تهيه كننده باشم.وي درباره سوژه و موضوع اصلي فيلم تنها گفت: يك سوژه و فيلم كاملاً متفاوت با امتحان است و داستان يك آدم تنها كه ما از زاويه نگاه اين آدم محيط اطرافمان را مي بينيم.
ناصر رفاهي درباره انتخاب نابازيگران در اين فيلم گفت: اصراري ندارم حتماً از نابازيگر استفاده كنم ولي اين نوع سناريوها كه برنامه ريزي مقطعي را نمي طلبد و در عين حال با بازيگران حرفه اي بايد قرارداد زماني ببندم كه ايجاب مي كند از نابازيگران استفاده كنيم.وي درباره زمان اكران امتحان گفت: قرار است مهرماه اكران شود. ابتدا فرصت تابستان فراهم بود ولي چون شرايط گرما كسي را به سينما نمي كشاند، ترجيح دادم، كه در مهرماه اكران شود.
سينماي جشنواره اي كودك
001460.jpg

فريدون حسن پور- كارگرداني كه فيلم هاي كودكي همچون «داروندار» ،«تعطيلات تابستاني» را در كارنامه هنري خود دارد- در گفت وگويي با خبرنگارما اظهار داشت: قبل از اينكه اين موج جديد ساخت فيلم كودك در فارابي ايجاد شود، طرحي را آماده كردم كه هم اكنون مراحل بازنويسي آن توسط رضايي در حال انجام است و تا چند ماه ديگر اميدوار هستيم جلوي دوربين برود وقصه آن درباره يك مادر بزرگ و تعدادي بچه در روستا است.
اين كارگردان، درباره وضعيت سينماي كودك و عدم كار مداوم در اين زمينه گفت: اساساً هر سوژه اي كه به من پيشنهاد بشود نمي توانم كار كنم و اتفاق اساسي كه در سينماي كودك افتاد، اين بود كه يكسري فيلم هاي جشنواره اي- فلسفي در اين ژانر ساخته شده كه بچه اي در آن بود و مديران جشنواره گفتند اين فيلم كودك است!.
وي اظهار داشت: در حالي كه وقتي فيلم كودك مفرح ساخته مي شود، توجهي به آن نمي كردند در نتيجه بسياري از فيلمسازان كودك از اين نوع فيلم هاي جشنواره اي ساختند يا اساساً هيچ فيلمي نساختند و بعضي ها مثل من مجبور شدند، «خانه پدري» بسازند!.
سينماي تاجيكستان
پناهندگي و مهاجرت، در قالب فيلم مستندي با عنوان گريز به تصوير كشيده مي شود.
اين فيلم مستند، به كارگرداني رضا درميشيان و به طريقه دي وي كم در كشور تاجيكستان توليد شده و هم اكنون آماده نمايش است. وي، هم اكنون مشغول تدوين فيلم مستند ديگري درباره سينماي تاجيكستان است كه در آن وزير فرهنگ، مسئول كميته سينما، رئيس خانه سينما، تهيه كنندگان، كارگردانان و جمعي از هنرمندان تاجيكستان درباره سينماي ملي سخن گفته اند. ديگر عوامل گريز عبارتنداز: تدوين: علي اكبر عبدالعلي زاده، مدير توليد: شاهين جعفري، صدا: علي اسكندرزاده، عكاس: نادر سحري، روابط عمومي: رضا استادي، دستيار كارگردان: سيد فريد حسيني، دستيار تصويربردار: مهدي ابراهيمي، عنوان بندي: عباس عبدالعلي زاده، امور فني: استوديو جهان.
رفيعي در تئاتر شهر
001465.jpg

با حل مشكلات نمايش «در مصر برف نمي بارد» اين نمايش اوايل مردادماه در تالار اصلي مجموعه تئاتر شهر به روي صحنه مي رود.
علي رفيعي كارگردان اين نمايش، مي گويد: چند روز است كه تمرينات اين نمايش آغاز شده و مهرانه مهين ترابي به جاي ثريا قاسمي در اين نمايش بازي خواهد كرد.
به گزارش خبرنگار ما پيش از اين اجراي اين اثر به علت درگير بودن بازيگران اين نمايش در سريالهاي تلويزيوني و پافشاري علي رفيعي به اجراي اين نمايش در تالار وحدت به عقب افتاده بود. متن نمايشنامه در مصر برف نمي بارد، توسط محمد چرمشير نوشته شده است كه نگاهي به داستان يوسف و زليخا دارد. مهرانه مهين ترابي، سهيلا رضوي، گلاب آدينه، ستاره اسكندري، شبنم فرشاد جو، مينا خسرواني، حسن معجوني، سيامك صفري، محمد جوزي و احمد ساعتچيان در اين نمايش بازي مي كنند.
هم نفس آماده نمايش
فيلم سينمايي «هم نفس» به كارگرداني «مهدي فخيم زاده» و تهيه كنندگي موسسه هدايت فيلم مهرماه آماده نمايش مي شود.
فخيم زاده مي گويد: فيلمبرداري «هم نفس» تا اوايل مردادماه در تهران ادامه دارد و به زودي تدوين اين فيلم توسط «حميد قرباني» آغاز مي شود.
اين فيلم با مضموني اجتماعي به روايت مسايل و مشكلات يك بيمار رواني در جامعه در قالبي طنز مي پردازد.
«رويا نونهالي»، «ناصر آقايي»، «مريلا زارعي»، «افسانه ناصري»، «متين عزيز پور»، «مصطفي طاري» و «فرهاد شريفي» از هنرمنداني هستند كه در فيلم «هم نفس» نقش آفريني مي كنند.
فخيم زاده، ايجاد جذابيت و توجه به ذائقه مخاطب عام را از اهداف توليد فيلم «هم نفس» برشمرد.وي، آحاد مردم را مخاطب سينما دانست و تأكيد كرد: نبايد تنها براي مخاطب خاص فيلم ساخت.

|  ادبيات  |   اقتصاد  |   زندگي  |   سياست  |   فرهنگ   |   ورزش  |
|  هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |