ش شريفي
ويروس استرس در سالن پخش مي شود بزرگ عقربه ساعت كش مي آيد تا دقيقه اي به ۸، لحظه لحظه چرخش مدادهاي سياه به فشردن لاي دندان ها مي كشد.
قرآن تلاوت مي گيرد، دل دخترك هول. آرام بار ديگر دعا را زير لب زمزمه مي گيرد.
برگه هاي سفيد خزان مي گيرد و كنار چارپايه هاي چوبي و آهني زوار در رفته زيرپا مي افتد و لحظه اي بعد صدايي قطع و وصل بلندگو مي شود «داوطلبان عزيز با آرزوي موفقيت شروع كنيد» هزار دست يخ زده كش مي آيد تا زير صندلي ها و سياهي مي دود به جان چهارگانه خانه هاي سفيد الف.ب.ج.د
دل به دلشان نيست مي دانند سياه كردن نابجا دايره زندگيشان را تنگ مي كند، انگار پركردن دايره هاي كوچك كنكور، پركردن دايره هاي بزرگ زندگيست. سكوتي سنگين از جنس اضطراب بر دل مدادها مي ريزد و جان كاغذها را مي درد و آرزوهاي ميليون ها پشت كنكوري قلم مي خورد.
دويدن مدادهاي سياه و سياه شدن ورق هاي سپيد و سرنوشت هايي كه در ثانيه رقم مي خورد سرنوشت ۶۱ درصد داوطلب دختر و ۳۹ درصدداوطلب پسر
ولي امسال كوچك دايره هاي چهارگانه سرنوشت، كمي گشاد بود. صندلي ها آرام تر بودند، استرس و اضطراب از اين صندلي به آن يكي سرايت نمي كرد، سئوالات آشنا بود و مدادها زودتر به جان دايره ديگر مي پريدند و خانه هاي سياه، از سپيدي رتبه در كنكور خبر مي داد.
سئوالهايي آشنا و جوابهايي آشناتر. گويي كمي قبل شايد دقيقه اي، شايد ساعتي پيش از نظر گذشته و به دست حافظه سپرده بود.
دو، سه صد سئوالي كه در كوتاه زمان به درستي سياه شدند.
پچ پچ به جان همه پشت كنكوري ها نشست؛ هشت ميليون تومان! اول در حد زمزمه تكرار شد و بلند بلند جان قوت گرفت، اعتراض ها تكرار شد. چه كسي سئوال ها را فروخته است؟
چه كسي ۳۶۴ شب كابوس غريب به دو ميليون كنكوري را فروخته است؛ چه كسي ۳۶۴ روز استرس را فروخته است، چه كسي بر تجربه و علم سال هاي سخت مدرسه قيمت گذاشته است چه كسي...
ولي هيچ جوابي به گوش نرسيد تا اينكه...
جوابي از نوع تكذيب
تكذيب شد، تكذيبي كوتاه و زمزمه، رئيس مركز آزمون دانشگاه آزاد اسلامي بود كه فروش سئوالات آزمون سراسري اين دانشگاه را تكذيب كرد.
ولي صداي اعتراض ها بلند فرياد شد «سئوالات لو رفته است» چه كسي آينده ما را به حراج گذاشته است.
انگجي صداي اعتراض ها را شنيد. شكايت ها يكي پس از ديگري فرياد كشيد و سرانجام گروهي ويژه براي رسيدگي به اين تخلف تشكيل شد.
رئيس مركز آزمون دانشگاه آزاد اسلامي با تكذيب فروش سئوالات و تأكيد بر تشكيل گروه ويژه رسيدگي به اين تخلف گفت: «هر ساله در فصل آزمون چنين بحث هايي داغ مي شود و متأسفانه چون والدين داوطلبان خواهان قبولي فرزندانشان هستند تحت عناوين مختلف مورد سوءاستفاده قرار مي گيرند.
وي در خصوص احتمال خارج شدن سئوالات قبل از برگزاري آزمون اظهار داشت: هنوز براي ما در اين مورد گزارشي نرسيده است.
ولي گروهي ويژه براي رسيدگي به اين تخلف تشكيل شده اند كه در آينده اي نزديك نتيجه بررسي هاي خود را اعلام مي كنند.
انگجي به افزايش تعداد شكايتها در خصوص تخلفات برگزاري آزمون آزاد نسبت به سال گذشته اشاره كرد و گفت: اين مركز كميسيون رسيدگي به تخلفات آزمون را فعال كرده است تا به شكايتها رسيدگي كنند.
تكذيب؛ تنها راه فرار از واقعيتي كه جان جامعه پشت كنكوري را رنجاند و خانواده هاي آنها را بار ديگر به بدنه آموزشي بدبين كرد.
تراژدي فروش سرنوشت تكرار شد
«پرونده تخلف تعدادي از كارمندان دانشگاه آزاد كه پس از دسترسي به كليد پرسش هاي آزمون سراسري اين دانشگاه، مبادرت به فروش آنها به داوطلبان كنكور كرده اند در مجتمع قضايي امام خميني در حال رسيدگي است.»
اين كارمندان كه هنوز به طور كامل شناسايي نشده اند متهم هستند پس از به دست آوردن پاسخ هاي سئوالات آزمون سراسري فني مهندسي دانشگاه آزاد، آنها را از ۵ تا ۷ ميليون تومان به افراد متقاضي آن به فروش رسانده اند.
برخي از متهمان كه پس از شناسايي در جلسه دادگاه حضور داشتند در خصوص اتهام خود اظهار كردند؛ به دليل آن كه بسياري از شركت كنندگان آزمون دانشگاه آزاد حاضرند براي قبولي در رشته مورد علاقه خود، هر قيمتي بپردازند،ما نيز پس از دسترسي به كليد پرسش ها كه به طور مخفيانه به دست آورديم با احتياط اقدام به شناسايي افراد خريدار كرديم و پس از اطمينان از خريد آنها، با توجه به وضعيت مالي افراد، پاسخ ها را از ۵ تا ۷ ميليون تومان به آنها فروختم.
اين گزارش مي افزايد: در حالي كه برخي از متهمان اظهار كردند اين كار در سطح وسيعي انجام شده است و آنها تنها متهمان پرونده نيستند، از قاضي محترم دادگاه طلب تخفيف مجازات كردند.
بنا به اين گزارش، رئيس محترم شعبه ۲۱ دادگاه عمومي تهران با توجه به اين مسئله كه برخي از خريداران كليد پرسش هاي آزمون به سن قانوني نرسيده بودند، پرونده آنها را به دادگاه اطفال ارجاع داد و همين پرونده متهمان اصلي را براي تحقيقات بيشتر و دستگيري ساير كارمندان دانشگاه آزاد كه اقدام به فروش پاسخنامه كرده بودند همچنان مفتوح باقي گذاشت.
امسال هم چون سال قبل و قبل تر سرنوشت ها به بازي اسكناس ها گرفته شد قيمت ها با تورم بالا رفت و از دو سال پيش كه قيمت ۵ الي ۷ ميليون توماني براي پاسخنامه گذاشته شده بود فراتر رفت. امسال هم پاسخنامه ها در سطح وسيعي شبانه فروخته شد و تهران، شب قبل از كنكور رعشه اي از جنس فروش آينده به خود ديد، پارك ها، خيابان هاي فرعي و تمام راه هايي كه به يك جا ختم نمي شد و راه گريزي داشت؛ منتظر دلالاني بود كه طعمه هاي خود را از قشر به دنبال علم گزيده بودند. سئوالات فروخته شد و راه تمام پارك ها و خيابان هاي فرعي و چند راهه به يك نقطه ختم شد، جايي به نام تقلب...
در كنار دلالان بايد از آموزشگاه هايي كه به عنوان تقويت كنكور بساط بزرگي پهن كرده اند نيز نام برد كه مدعي دسترسي به سؤالات و كليدها هستند و حتي بنا به برخي از اطلاعات يكي از ايشان كه عضوي از اعضاي خانواده يكي از وزراي سابق است كه مدعي خدمتگزاري در ساحت فرهنگي كشور بوده و همواره دم از آزادگي مي زده است بر اساس همين روابط در اينگونه معاملات نيز دست داشته است.
به گفته يك منبع آگاه كه خواست نامش فاش نشود، امسال هم ۸۴ نفر از كارمندان دانشگاه آزاد با فروش سئوالات و كليد پرسش نامه آزمون سراسري اين دانشگاه اخراج و براي خود پرونده سياه در شعب مختلف دادگاه هاي عمومي تشكيل دادند.
ابعاد واقعي شايعه
البتهٍ، حتي اگر همه ارقام گفته شده را درست بدانيم، ترديدي نيست كه شمار داوطلباني كه با پرداخت پول توانسته اند به كليد كنكور دست يابند، هرگز به يك درصد كل قبول شوندگان كنكور هم نخواهد رسيد.پس، باز هم موفقيت نهايي از آن ۹۹ درصدي است كه راه مستقيم را رفته و با درس و مطالعه به دنبال كسب كليد موفقيت در كنكور بوده اند. اين نكته نيز هرگز نبايد فراموش شود كه مصائب كنكور در ايران،فقط احتمال سرقت پاسخنامه نيست، بليه بزرگ كنكور،آسيبي است كه به نظام آموزشي ايران وارد مي كند و اين نكته كه علم را به حضيض ذلت كشانده و آن را فقط دستمايه اي براي تجارت (آموزشگاه ها) و كسب مدرك (فارغ التحصيلان) تبديل مي سازد.
زنگ هاي اعتراض بلند شد
تلفن به صدا مي ايستد، لحظه اي بعد صدايي لرزان مي گويد: دفتر روزنامه همشهري ؟
* بفرمائيد .
بي وقفه شروع مي كند: چه كسي مسئوليت اين تبعيض، تقلب و بي عدالتي را مي پردازد؟ آيا من به عنوان كسي كه تنها به كتاب هايم چشم دوخته بودم و تست زدم بايد تاوان اين رشوه ها را بپردازم؟
وي ادامه داد: از سال هاي ابتدايي دبيرستان به عشق معماري برنامه ريزي كردم. از همان زمان به جمع آوري فرمول هاي كوتاه وزدن تست هاي مختلف پرداختم تا آماده رويارويي با كنكور را داشته باشم. در سال هاي پاياني درسم بيشتر تلاش كردم و به صورت جدي براي هدف برنامه ريزي كردم. ولي درست شب كنكور اتفاقاتي افتاد كه حتي مرا از شركت در كنكور هم منصرف كرد.
ناخواسته صحبت هايش را قطع كردم از او علت انصراف از حضور در كنكور را پرسيدم .بي معطلي پاسخ داد: ناعدالتي، دزدي، تقلب...
وي افزود: شب قبل از كنكور يكي از دوستانم با من تماس گرفت و گفت مي تواند پاسخنامه سئوالات را از يك دلال بخرد. اگر مي خواهي نيمي از مبلغ آن را بپرداز تا سئوال ها را با هم بگيريم.
ولي من اول شوخي گرفتم و سپس با معذرت خواهي خواستم تلفن را قطع كنم.
وي ادامه داد: من با اين همه اشتياق آخر نتوانستم در كنكور آنگونه كه بايد تست بزنم ولي دوستم با پرداخت ۹ ميليون چك پول به دلال سئوال ها به تأكيد مي گويد جزو دورقمي هاي كنكور است و قطعا در يك رشته عالي به بهترين دانشگاه راه پيدا مي كند.
بي اختيار براي شنيدن جزئيات بيشتر گوش مي گيرم. ولي دخترك بغض مي كند و تنها با سپردن شماره تلفني به من حرف هايش را تمام مي كند.هر چند اين نقل قول ازيك شهروند ناشناس است بدون هيچگونه سندي و نمي تواند قابل اثبات باشد.
از هفت شروع مي كنم رقم اول تماس يكي از خريداران پاسخنامه ها دو سه باري زنگ خورد، صداي دو رگه اي به گوشي جواب داد.
* بله بفرماييد.
سلام كردم و خودم را از دوستان... دوستش معرفي كردم.
* مي خواستم در خصوص خريد سئوالهاي آزمون با هم صحبت كنيم.
برافروخته گفت: يعني چي چرا با من صحبت كنيد؟
* من اصلاً قصد اذيت يا لودادن شما را ندارم، فقط مي خواستم جزئيات خريداري پرسشنامه ها را بپرسم .
جزئيات خريدچي، اصلا شما در مورد چي سئوال مي كنيد و بعد صداي خوردن گوشي بوق ممتد را كشيد.
دوباره تماس گرفتم با تأخيري طولاني با مرد ميانسالي به گفتگوي تلفني نشستم گويي پدرش بود او هم در جريان كامل اين بده بستان علم شريك بود.
* سلام .
سلام بفرمائيد .
* ببخشيد من همين چند دقيقه پيش با پسر شما صحبت كردم ولي ايشان باعصبانيت گوش را قطع كردند.
امرتان چيست؟ بفرمائيد .
* تنها چند سئوال داشتم در خصوص شايعه خريد و فروش سئوالات آزمون آزاد.
خب سئوالهاي شما را من نمي توانم پاسخ بدهم برويد از همان هايي كه فروختند و خريدند بپرسيد.
* شنيدم شما يكي از آن خريداران هستيد.
نخير اشتباه به عرض رسانده اند.
* تشكر مي كنم و عذرخواهي .حتما اشتباه گرفته ام چون به من گفتند كسي كه سئوالات را فروخته لو رفته و تمام خريداران را معرفي كرده است. من گفتم به شما اطلاع دهم خداحافظ.
با صداي بلند خواست تماس را قطع نكنم و ادامه داد چي شده يكبار ديگر بگوئيد.
* شما كه خريدار نبوديد هيچ خطري شما را تهديد نمي كند.
دوباره مي خواهد كه خودم را معرفي كنم .
* سئوالم را دوباره تكرار مي كنم، پاسخنامه ها را چگونه خريديد؟
خيلي راحت با كشيدن يك چك تضميني به مبلغ هشت ميليون تومان.
* هشت ميليون ؟
بله البته ده ميليون مي خواست با چانه زني و معرفي يك نفر ديگر به هشت ميليون رسيد.
* چطور از درستي جواب ها اطمينان داشتيد؟
من يك چك تضميني به مبلغ هشت ميليون به تاريخ دو روز بعد كشيدم تا اگر سئوالات فروخته شده همان پرسش هاي كنكور باشد، فروشنده بتواند همان روز چك را نقد كند.
* پس هزينه سنگيني براي ورود به دانشگاه فرزندتان پرداختيد؟
البته فرزندم يك ميليون آن را زنده كرد.
* چطور؟
او پاسخ سئوال هاي تك درسهاي مختلف را به دوستانش كه مشكل داشتند و ضعيف بودند فروخت. تست هايي مثل فيزيك، رياضي، زبان و شيمي و هر تستي كه وقت گير بود.
* پس فرزند شما هم نقش دلالان را گرفته است. در كار خريد و فروش سئوالات است ؟
مي خندد وزير لب ريز مي گويد بله...
* چند درصد احتمال قبولي مي دهد ؟
آنقدر مطمئن تست ها را زده كه خودش را جزو رتبه هاي برتر دانشگاه مي داند.
* براي شما پرداخت هشت ميليون براي ورود به دانشگاه و هزينه هاي بعدي آن دشوار نيست؟
نخير در كشوري كه مدرك گرايي ملاك عمل و حرفه است سرمايه گذاري نهايت ۲۰ ميليوني براي فرزندان دور از ذهن نيست.
* اين قبولي دلچسب شما و فرزندان هست؟
قبولي كه با قبولي فرق نمي كند، فرزند من قبول مي شد ولي خريد پاسخنامه تنها در رتبه اش كمي تأثير مي گذارد. به هر حال من سرمايه گذاري كرده ام و به دنبال جواب خوب هستم.
قبولي ميليوني، فروش دايره هاي كوچك سياه، دلالاني كه بي هيچ دغدغه اي و به راحتي جواب ها را از قرنطينه به دست داوطلب مي رسانند و داوطلباني كه بي هراس از پشت كنكور به تك رقمي و دورقمي مي انديشند.
دلالاني خودي؛ كه شب هاي كنكور بنگاه هاي خود را باز مي كنند، بنگاه هايي يك روزه با درآمدي ميليوني... اي كاش اينها همه شايعه باشد.
شماره دلال را مي خواهم، ولي او اسرار دارد كه اين به عنوان يك راز بين خانواده اش بماند.
اما باز هم از ترفند استفاده مي كنم. من براي شما و ايشان هيچ دردسري ندارم تنها مي خواهم به ايشان بگويم چه كساني لو رفته اند و گوشزد كنم رد بعضي ها را گرفته اند. اين كار تنها توسط دلال شما صورت نگرفته، يك باند حرفه اي اين كار را هدايت مي كرده به هر حال آينده و آبروي شما و فرزندتان در دست كسي است كه تحت تعقيب قرار دارد.
كمي شل مي شود، مي گويد بگذار ايشان با شما تماس بگيرند. شماره ام را به او مي سپارم و انتظار مي كشم.
تلفن مي لرزد و صفحه همراه هيچ شماره اي را نشان نمي دهد.
در كنكور سراسري
صندلي ها هم پيش فروش شد
شايعه قوت گرفت و حدس ها به گمان رسيد، در آزمون سراسري امسال نه تنها سئوالات پيش فروش شده بود، بلكه صندلي ها با پاسخنامه هاي براي افراد خاص كه از پيش هزينه آينده را پرداخته بودند رزرو شده بود.
اين گر چه به شايعه اي بيش نمي مانست، ولي حسين رحيمي رئيس سازمان سنجش كشور به شجاعت اعلام كرد؛ «اين شايعه چيزي نيست كه حتي بتوان آن را تكذيب كرد» كار از اين كارها گذشته است، دانش هاي فروختني و آينده هايي كه به راحتي قيمت گذاشته مي شوند.
درپي تماس هاي متعدد با دفتر روزنامه از سوي شركت كنندگان در آزمون سراسري ۸۲ گفته شد، امسال در آزمون سراسري صندلي هاي مجهز شده به پاسخنامه پر شده با قيمت هاي بالا دلالي شد.
اين شايعه به حدي بود كه حتي سازمان سنجش از كتمان آن گريز نزد.
صندلي ها فروخته شد، سئوالات زودتر و نوع جديدي از فروش سرنوشت هاي ميليوني اين صندولي با پرسش نامه پر شده به دنبال يك داوطلب شيفته و ورود به دانشگاه است و اين معضل تنها معضل سازمان سنجش و يا دانشگاه آزاد نيست.
دانشگاه هاي معتبر دنيا مثل قيف سر گشاده دانشجو مي پذيرند، با آموزش هاي سطح بالا و پس از ورود آنان را كه قابليت ندارند غربال مي كنند و دست آخر به چندين مغز متفكر خود در دنيا مي نازند و ايران مثل همه كارها، مثل هميشه قيف را سر و ته نگه داشته است. از ته قيف دانشجو مي گيرد و از آن سو هزار هزار شايد ميليون ميليون دانشجوي تحصيل كرده و بيكار ارزاني جامعه مي كند.
و اما پوركاظمي...
آزمون سراسري امسال را عالي توصيف كرد و در پاسخ به اين سئوال كه چرا ملت ما اين شايعه را ساخته اند، گفت: «ملت ايران اهل شايعه است، خود شايعه مي سازند و خودشان منتشر مي كنند.»
وي مطبوعات را يد مبسوط انتشار اين شايعات خواند و افزود: وقتي جامعه گروه بندي مي شود هر كسي هر چه بشنود نقل مي كند و تشريح پيدا مي كند.
پوركاظمي به كرات اعلام كرد: كنكور سراسري ۸۲ هيچ مشكلي نداشته است سئوالات و رتبه ها به هيچ عنوان خريد و فروش نشده و سازمان سنجش مراقبت و نظارت كامل براي اجراي آن داشته است.
به هر حال كنكور ۸۲ برگزار شد، همچون كنكور سال هاي قبل، با اين تفاوت كه سال ۸۱ مشكل ديگري داوطلبان را به شوك برد، سئوالات سخت و پرغلط كه يك ميليون و ۴۵۵ هزار و ۸۱۸ داوطلب ورود به دانشگاه در پنج گروه آزمايشي را در روزهاي مياني تيرماه ۸۱ ناراضي كرد.
به هر حال هر ساله بيش از يك ميليون و پانصد هزار مشتاق شركت كننده در آزمون سراسري دانشگاه ها و مؤسسات، سيصد هزار قبولي (سراسري، آزاد) و بقيه هم پشت كنكور تا يك سال بعد باز هم بيش از يك ميليون و پانصد هزار مشتاق ديگر و اين چرخه ادامه دارد.
يك ميليون نفر پس از استراحت دوباره درس مي خوانند و بقيه عطاي ادامه تحصيل و اخذ مدرك را به لقايش مي بخشند و عده اي ديگر به راه هاي ميانبر فكر مي كنند. ميانبري از جنس تقلب، پا گذاشتن روي ارزش ها و خريدن آرزوها با اسكناس... و سئوال اينجاست كه چرا و چگونه كنكور بحران آفرين مي شود؟ حتي بحراني در حد شايعه؟ شايعه اي به قوت و وسعتي اين چنيني...
* كليد جعلي بود
يك خبر چند پاراگرافي از مركز اطلاع رساني نيروي انتظامي؛ با بازرسي كليد رمز سئوالات كنكور دانشگاه آزاد اسلامي، مشخص شد، كليد رمز جعلي بوده و هيچگونه شباهتي با كليد رمز واقعي نداشته است. براساس اطلاعيه نيروي انتظامي مأموران پليس موفق شدند، در يك معامله صوري متهماني را كه در ازاي دريافت مبالغ هنگفت، ظاهرا كليد رمز سئوالات كنكور سال ۸۲ دانشگاه آزاد اسلامي را مي فروختند، دستگير كنند.
اين موضوع پس از آن، در دستور كار پليس قرار گرفت، كه تعدادي از شركت كنندگان كنكور سال ۸۲ به مركز فوريت هاي پليسي ۱۱۰ گزارش كردند كه افرادي، كليد رمز سئوالات را در قبال مبالغ هنگفتي در اختيار آنها قرار داده اند.
مركز اطلاع رساني ناجا، خاطرنشان كرد كه متهمان يادشده كه كليد رمز جعلي را به مبلغ ۲۵ ميليون ريال به متقاضيان فروخته بودند، به دام مأموران پليس افتادند.