گفت وگو با دكتر ضياء الدين شعاعي رئيس پژوهشكده حفاظت خاك و آبخيزداري وزارت جهاد كشاورزي
اشاره: آنچه كه از نظر اخلاقي در گفت وگو با دكتر ضيا ءالدين شعاعي رئيس پژوهشكده حفاظت خاك و آبخيزداري وزارت جهاد كشاروزي جالب توجه به نظر مي رسيد تأكيد بر نام بردن از دكتر آهنگ كوثر به عنوان پيشكسوت، در اجراي طرح ملي آبخوانداري بود.
پس از آن كه در سال ۱۳۶۰ دكتر كوثر از وزارتخانه كشاورزي و پايتخت نشيني دست كشيد و همراه با خانواده خود به بياباني در اطراف استان فارس به نام گر بايگان رفت، تفكر آبخوانداري به طور عملي شكل گرفت. عمليات آبخوانداري را با همت و پشتكار خود در آن منطقه اجرا كرد و پس از گذشت بيست سال، آن منطقه از بياباني كه از رهگذر سيل در امان نبود و خسارات مالي و جاني براي ساكنان روستاهاي اطراف به بار مي آورد، به جنگلي انبوه با زمين هاي زارعي بسيار گران قيمت تبديل شده است. آبخوانداري يك طرح ملي است كه منجر به حفظ و بهره برداري پايدار از منابع زيرزميني آب و حفظ خاك مي شود و به اعتقاد دكتر شعاعي در سال ۲۰ تا ۳۰ ميليارد متر مكعب روانابهاي ناشي از سيل هاي فصلي را وارد چرخه توليد و ذخاير كشور خواهد كرد.
دكتر شعاعي فارغ التحصيل رشته زمين شناسي مهندسي و پايداري از ژاپن است و از سال ۱۳۷۳ در مركز تحقيقات و حفاظت خاك و آبخيزداري به كار تحقيق و مديريت مشغول بوده و از سال ۱۳۷۸ رياست پژوهشكده حفاظت خاك و آبخيزداري وزارت جهاد كشاورزي را بر عهده دار دارد.
شعاعي كوير را يك بخش زنده وفعال از طبيعت و سيل را رحمت خداوندي مي داند. با او درباره آب، خاك و طرح ملي آبخوانداري گفت وگويي انجام داده ايم كه در پي مي آيد.
* فعاليت اصلي پژوهشكده تحقيقات و حفاظت خاك و آبخيزداري وزارت جهاد كشاورزي چيست؟
اين پژوهشكده به عنوان يك واحد تحقيقاتي از بخش اجرا متولي انجام تحقيقات مورد نياز وزارتخانه در زمينه هاي حفظ آب و خاك كشور مي باشد. تحول و تغيير نگرشهايي كه از دهه ۷۰ ميلادي حتي در زمينه تعريف آبخيزداري و مديريت جامع حوزه هاي آبخيز بوجود آمد نياز حياتي كشور به بازنگري در روشهاي مديريت و بهره برداري از منابع و ايجاد تحولي مشابه را اقتضا مي كرد.
آبخيزداري پيش از آن سال ها به معناي جنگلداري، سدداري و احداث چند سازه ساده بود، ولي با پيشرفت علم و تكنولوژي و با مشخص شدن نقش بشر در به وجود آوردن فجايع زيست محيطي، توجه به اين حوزه جدي تر شده است. تا قبل از اين دهه دوره هاي زندگي انسان هر از گاهي تحت تأثير يك يافته و يا اختراعي قرار داشت بدون اين كه به عواقب جنبي توجه داشته باشد. آن هم ناشي از فاصله گرفتن علوم از يكديگر بود.
به عنوان مثال مي توان به كشف سوخت هاي فسيلي نظير نفت و سرعت در مصرف آن پس از دهه ۳۰ ميلادي اشاره نمود كه در حال حاضر مصرف بالاي سوختهاي فسيلي يكي از معضلات نه تنها جوامع بشري بلكه كليه ساكنان كره خاكي مي باشد. از اينگونه مثال ها در تاريخ زياد است. مثلاً مي گويند پس از كشف خواص اشعه ايكس تا مدتها در انگليس، كفاش ها از اين اشعه براي عكس برداري از كف پاي مردم و جهت دوخت كفش براي آنها استفاده مي كردند بدون اين كه از اثرات وحشتناك مخرب آن با خبر باشند.
كم كم و همزمان با بروز مشكلات پيچيده از اواخر دهه هفتاد و دهه هشتاد بحث توجه به محيط زيست و ضرورت در كنار هم قرار گرفتن تنگاتنگ علوم مختلف به منظور توسعه پايدار و حفظ محيط زيست مورد توجه قرار گرفت.
مديريت جامع منابع تجديد شونده در حوزه هاي آبخيز و بحث پايداري در بهره برداري از آنها به عنوان مديريت جامع حوزه هاي آبخيزداري هم از اين رهگذر دچار تحولي جدي گرديد.
در واقع آگاهي يافتن بشر از جهل گذشته خود نسبت به اثرات مخرب بهره برداري هاي بي رويه از منابع تجديد شونده و فسيلي محيط مناسبي را جهت اصلاح بنيادي ديدگاهها ايجاد نمود. بسياري از مقولات علمي دچار تحولي عميق حتي در تعريفات بنيادي خود شدند.
با تعاريف جديد، آبخيزداري به مجموعه فعاليتهاي ساختماني، بيولوژيكي و مديريتي گفته مي شود كه بهره برداري از بخش هاي مختلف حوزه هاي آبخيزداري را به گونه اي برنامه ريزي مي نمايد كه ضمن رعايت پايداري در بهره برداري، عدم ايجاد تأثيرات زيست محيطي منفي بهره برداري از يك منبع بر منابع ديگر نيز تأثير منفي و مخرب نداشته باشد. ملاحظه مي فرماييد كه در چهارچوب اين تعاريف چه بار مسئوليتي سنگين و بزرگي بر دوش مديران در راستاي مديريت آبخيزها قرار مي گيرد و در اين راستا مسئله شناخت داراي چه اهميتي مي باشد. شناخت كامل يك مدير حوزه آبخيز از توانايي ها و استعداد يك حوزه آبخيز است كه مي تواند به او در جهت برنامه ريزي صحيح كمك نمايد. يك مدير حوزه آبخيز بايد حوزه را از خط الراس تا خط القعر به خوبي شناخته و براي بهره برداري پايدار از آن برنامه ريزي كند. براي درك بهتر از يك حوزه آبخيز به عنوان واحدهاي برنامه ريزي در كشور نمونه اي ملموس را مثال بزنم. حد حوزه هاي آبخيز در بالادست ها مرزهايي هستند كه خط تقسيم آب ناميده مي شوند. مثلاً گردنه امامزاده هاشم در جاده هراز در شمال تهران يك خط الرأس و خط تقسيم آب بين حوزه كويري جنوب تهران و حوزه شمال كشور مي باشد. بارش هاي آن سوي امامزاده هاشم به خزر مي ريزد و بارش هاي سمت پايين خط الرأس به حوضچه كويري قم سرازير مي شود. به طور طبيعي هر بخش از يك حوزه آبخيز داراي توان مشخصي از نظر توليد آب و منابع طبيعي مي باشد و هر بخش مثل بالادستها يعني مناطق كوهستاني، ميان بندها شامل اراضي پاي دامنه ها و پايين دست ها داراي استعداد هاي خاص مي باشند.
* پژوهش هاي مركز حفاظت خاك و آب چه نتايجي عايد كشور كرده است؟
اين مركز طرح هاي بسيار زيادي را جهت آب و خاك كشور و برآورد ميزان هدر رفتهاي منابع و برآورد خسارات ناشي از فعاليت هاي بشري به محيط زيست اجرا نموده است.
يكي از اين پروژه ها كه نه تنها در سطح ملي بلكه در سطح بين المللي مورد توجه قرار گرفت، پروژه تعيين خسارات زيست محيطي ناشي از جنگ عراق عليه كويت به كشور ايران بود. شايد احساس شود كه در جنگ عراق وكويت خساراتي متوجه ايران نشد، اما رقمي برابر با ۱۷ ميليارد دلار خسارات وارده به حوزه هاي آبخيز كشور برآورد شده است كه شامل ميزان خسارات وارد شده به خاك، آب، كاهش پوشش گياهي، تأثيرات منفي كاهش پوشش گياهي، زاد و ولد دامها، تكثير آبزيان در درياي عمان و خليج فارس مي شود.
بررسي ميزان خسارت وارد شده از هر يك از موارد ذكر شده به وسيله گروه هاي تحقيقاتي انجام شد و پژوهشكده حفاظت خاك و آبخيزداري نيز متولي تلفيق و بررسي خسارات منابع طبيعي بود. در حال حاضر نيز به دليل موفقيت در ارائه شكوائيه عليه عراق توسط دولت جمهوري اسلامي ايران، طرح هاي پايش به منظور اثبات برآوردهاي اوليه در دست انجام مي باشد.
طرح ملي آبخوانداري پروژه ديگري است كه براي كشور بسيار اهميت دارد. سه چهارم ايران داراي اقليم خشك و يك چهارم نيز داراي اقليم نيمه خشك است. ميزان بارش متوسطي كه بر كشور جاري مي شود در حدود ۲۷۳ ميلي متر و يك سوم متوسط بارش جهاني است.
علاوه بر حفظ منافع خاك آنچه كه در آبخيزداري مطرح مي شود حفظ ميزان بارشي كه در شرايط مختلف ترسالي و خشكسالي هر سال از دسترس خارج مي شود. وظيفه يك مدير جامع حوزه آبخيز اين است رفتارهاي آبي حوزه را بشناسد و براي سيلا بهايي كه حتي در سالهاي خشكسالي نيز جاري مي شود راهكاري ارائه كند.
با توجه به تجارب دنيا و شناسايي رفتارهاي آبي حوزه ها، طرح ملي پخش سيلاب در آبخوان ها به وسيله اين مركز ارائه شد. در حقيقت آبخوانداري بخشي از فعاليت يك آبخيزدار است كه به منظور ذخيره و استفاده مردم از همين ميزان اندك بارش ها در سال هاي خشكسالي است. آبخوانداري حلقه اتصالي ميان دوره هاي ترسالي و خشكسالي است.
* با اين تعبير، بايد گفت سيل هميشه ويرانگر نيست؟
ما سيل را رحمت مي دانيم. ويرانگري سيل ناشي از جهل ما نسبت به رفتارهاي سيل است. كسب اطلاعات دقيق از رفتار سيل، چگونگي و زمان وقوع آن مانع از هجومي شدن جريان آن مي شود. به طور يقين سيل براي ما ذخيره آبي و نعمت خواهد بود كه مي توان به سهولت از آن بهره برداري كرد.
طرح هاي مختلف هيدرولوژي جهت شناخت رفتار آبي حوزه ها در زمان وقوع ترسالي و خشكسالي در دست انجام است. خشكسالي يك رفتار طبيعي است و هر چه آمار و ميزان تسلط محققان نسبت به وقايع گذشته بيشتر باشد، توانايي آنها در پيشگويي حوادث آينده بيشتر خواهد بود.
به طور مثال در شهر لندن با داشتن آمار ۲۵۰ ساله قادر هستيم با دقت بسيار بالايي ميزان بارش، ميزان سيلاب هاي سطحي و حتي ارتفاع آب در فاضلاب ها و شبكه هاي زهكشي را با ۹۵ درصد اطمينان پيش بيني نماييم چرا كه طبيعت، رفتاري كاملاً آماري و دوره اي دارد. اگر اطلاعات دقيق از رفتار صدسال گذشته بارش ها در تهران داشته باشيم به راحتي مي توان ميزان و مقدار بارش ها را در سالهاي مختلف پيش بيني كنيم. اگر رودخانه اي در تهران خانه هاي حريم خود را با ساكنانش مي برد، به دليل اين است كه به اتكاي بروز چند سال پي درپي خشكسالي مردم به بستر رودخانه تجاوز كرده اند و به همين منوال اگر آمار كافي از مناطق خشك داشته باشيم به سهولت امكان برآورد سيلاب هاي دوره اي را در اختيار داريم.
در حقيقت علي رغم نداشتن آمار كافي در كشور هيدرولوژيستهاي ما امروزه با استفاده از مدل سازي ها و با يك تقريب قابل قبول قادر به پيش بيني سيلاب ها و آبهاي مازاد در هر حوزه مي باشند.
از سويي ديگر اطلاعات به ما كمك مي نمايد تا برآورد نماييم كه چه مقدار از اين سيلاب به صورت طبيعي تغذيه مي شود و آمار خروجي دشت چه ميزان است و مثلاً در يك حوزه كاملاً قابل پيش بيني است كه از هر ۱۰۰ واحد ميزان واحد بارش، چند واحد تبخير، چند واحد در بالا دست تغذيه و چند واحد به صورت آب مازاد حوزه از دسترس خارج مي شود. گرچه بخشي از آب ورودي به كويرها براي حفظ حيات طبيعي آن الزامي مي باشد مثل درياچه نمك قم، درياچه نمك زنده و فعال است و سهم آب خود رانياز دارد و واردشدن بخشي از رواناب به آن هدر رفت نمي باشد.
كوير از ديدگاه اكوسيستمي يك نقطه زنده، فعال و داراي حيات مي باشد. اگر به مناطقي كه شوري مطلق دارد و آب از نمك اشباع شده است برويد متوجه رشد گونه هاي مختلف گياهي در آن زمين مي رويد. اطراف درياچه قم نيز گونه هاي مختلف گياهي وجود دارد؛ با وجود داشتن چنين نعمتي در كوير نيز مي توان به وسيله آب شور جنگل انبوه ايجاد كرد. ولي به هر حال در مجموع در هر سيلاب ميزان آبي وجود دارد كه به معني واقعي هدر مي رود.
اگر در بالادست سهم آب منابع طبيعي داده شود و اجازه تغذيه طبيعي نيز داده شود، باز هم در اكثر فصول سيلابي آبي مازاد در خروجي دشت وجود دارد. ميزان آبي كه پس از رهاسازي سهم درياچه ها، تالاب ها و حوضچه هاي طبيعي باقي مي ماند همان آبي است كه طرحهاي آبخوانداري مدعي استحصال آن مي باشد. آبخيزداري مدعي حفظ و حراست آب مازاد است. دليلي ندارد در كشوري كه درمضيقه شديد كمبود آب مي باشد اجازه داد كه اين آب از دسترس خارج شود. در طرح ملي آبخوانداري پيش بيني كرده ايم به وسيله مطالعه جامع، اين آب را كنترل كنيم و صرف تغذيه سفره هاي زيرزميني و توسعه منابع طبيعي كنيم.
ادامه دارد
گفت وگو: هنگامه عليقلي