امير عربي: انگيزه باشگاه هاي ايراني از تيمداري چيست؟ اين مهمترين سئوالي است كه نتيجه گرفتن از آن مي تواند نگرش ضعيف اقتصادي باشگاه هاي ما را به يك نگرش پويا بدل كند. امروز پس از گذر از دو دوره ليگ حرفه اي هنوز تفكرات ايستايي بر تيم هاي ايراني حاكم است. تفكراتي كه ليگ حرفه اي ايران را به قهقرا مي برد.
«در اين ليگ فقط شماره ها خارجي شده.» گفته معروف ناصر حجازي در انتقاد از ليگ حرفه اي و تفكرات حاكم برآن است. آن روز- دوره اول ليگ برتر- سرمربي استقلال رشت در انتقاد از نحوه برگزاري ليگ برتر و شرايط زمين هاي چمن اين جمله را به زبان آورد. امروز پس از سپري شدن دو دوره از ليگ حرفه اي ايران هنوز تفكرات حرفه اي براين ليگ سايه  نيفكنده، هنوز اين ليگ آماتورگونه اداره مي شود، آنچنان كه بسياري از باشگاه هاي حاضر در اين ليگشرايط حاكم بر باشگاه هاي ايراني، به ويژه دو نمونه ليگ- استقلال و پرسپوليس- لااقل اين نتيجه را براي ما در بردارد؛ ليگ ما ناتوان در جذب اسپانسر- لازمه ليگ حرفه اي- هرگز نمي تواند يك ليگ حرفه اي نام گيرد. براي مثال، بايد انگيزه رئال مادريد- موفق ترين تيم اروپا در جذب بازيكنان بزرگ- را با استقلال- تيمي كه در سالهاي اخير در فصل نقل و انتقالات موفق ترين تيم در جذب بازيكنان پرسروصدا بوده- مقايسه كرد.
رئال مادريد انگيزه اش از گرفتن بكهام چيست؟ استقلال انگيزه اش از گرفتن پژمان نوري چيست؟ به يقين هدف رئال در نهايت قهرماني در لاليگا و جام قهرمانان اروپاست، همچنان كه هدف استقلال از به خدمت گيري پژمان نوري حضور قدرتمندانه در ليگ حرفه اي است. بهتر است دو سئوال بالا را اينگونه مطرح كنيم؛ رئال مادريد با چه انگيزه اي قهرمان لاليگا مي شود يا قهرماني لاليگا چه مزايايي را براي رئال مادريد در بردارد؟ استقلال با چه انگيزه اي بايد قهرمان ايران شود؟ سپاهان با قهرماني در فصل گذشته ليگ برتر چه مزايايي را در مقايسه با قهرمان يك ليگ حرفه اي به دست آورد؟ و...
خيزش موج فوتبال آن هم به صورت حرفه اي در شرق و جنوب غرب آسيا، ايران را مجاب كرد تا ليگ حرفه اي اش را هرچه سريع تر راه اندازي كند. آن زمان محسن صفايي فراهاني با انگاره هاي نو تلاش مي كرد تا چارچوب روشني را براي ليگ حرفه اي سازماندهي كند. او با اين هدف از چند كارشناس مجرب فيفا دعوت كرد تا شرايط تيم هاي ايراني را براي راه اندازي ليگ حرفه اي از هر نظر - تمرين كردن حرفه اي، داشتن امكانات براي حضور در ليگ حرفه اي، بررسي زمين هاي چمن و...- بررسي كنند. آدم هايي كه در نقش كارشناس در اين مدت به ايران آمدند، بررسي هايشان را در قالب جزوه اي به رئيس فدراسيون ارايه مي كردند و او آنها را در گوشه اي بايگاني مي كرد. اما آنچه باعث نگراني صفايي فراهاني مي شد، نوعي مديريت ساده انگارانه در باشگاه هاي ايراني بود و نيز موانع موجود در جذب اسپانسر.
در حقيقت، نوع اداره باشگاه هاي ايراني به صورت دولتي و نه به صورت خصوصي چالش بزرگي بود براي رفتن به سوي يك ليگ حرفه اي. ضمن اين كه تمام آن كارشناس ها با بررسي راههاي درآمدزايي باشگاه هاي ايراني نتيجه گرفته بودند؛ ليگ حرفه اي هرگز در ايران پايدار نمي ماند به دليل مشكلاتي كه باشگاه ها براي به دست آوردن پول دارند. صفايي فراهاني به هر ترتيبي ليگ حرفه اي را راه اندازي كرد تا شايد بتواند با استفاده از نفوذ خود در مجلس شوراي اسلامي، راه هايي را براي درآمدزايي باشگاه هاي حاضر در اين ليگ بيابد. اولين راه، حق پخش تلويزيوني بود. اما مخالفت مديران سازمان صدا وسيما باشگاه ها را از مهمترين بخش تأمين درآمد محروم كرد و...
درآمدزايي در فوتبال حرفه اي آنچنان اهميت مي يابد كه در روزهاي اخير بسياري از مجله هاي فوتبال در اروپا از جمله world soccer بخشي را به راههاي به دست آوردن پول اختصاص داده اند.
حق پخش تلويزيوني
مهمترين روش تأمين پول براي يك باشگاه حق پخش تلويزيوني است كه صدا و سيما، باشگاه هاي ايراني را از اين پول محروم مي كند. مسئولان اين سازمان پيش از هر چيز بايد به يك سئوال پاسخ دهند؛ براي توليد يك برنامه ۹۰ دقيقه اي آنها چقدر هزينه مي كنند؟
اين پول چرا نبايد به باشگاه هايي كه يك برنامه ۹۰ دقيقه اي را با تماشاچي تلويزيوني بالا توليد مي كنند، پرداخت شود؟ پرداخت حق پخش تلويزيوني خود انگيزه اي است براي تيم ها تا يك ليگ را با قهرماني به پايان برند. در ليگ قهرمانان اروپا، بيشترين پول به قهرمان اين رقابت ها اختصاص مي يابد. اينگونه است كه باشگاهي مثل بارسلونا- كه اين فصل در ليگ قهرمانان اروپا حاضر نيست- به دنبال راههايي براي پوشش ضررهايش از نبودن در ليگ قهرمانان اروپاست. بايد بدانيم بيش از نيمي از درآمد باشگاه هاي اروپايي از پخش تلويزيوني به دست مي آيد.
جذب اسپانسر
در ايران اغلب تيم ها تنها اسپانسر را شركتي مي دانند كه نامش روي پيراهن حك مي شود. در حالي كه يك تيم مي تواند بيش از ۱۰۰ اسپانسر در زمينه هاي مختلف داشته باشد. باشگاه بارسلوناي اسپانيا به احترام پيراهن تيمش- نماد كاتالونيا- از زدن نام شركت هاي تجاري روي آن خودداري مي كند. همين تيم اما نزديك به سي درصد از بودجه ساليانه خود را از راه اسپانسر به دست مي آورد. رولند كخ، سرمربي آلماني فصل گذشته استقلال، درباره اهميت اسپانسرها مي گفت: «بايد شركت هاي تجاري را مجاب كرد به سرمايه گذاري در باشگاه ها. آنها بايد بدانند كه از اين سرمايه گذاري ضرر نمي كنند. بلكه يك رابطه دوطرفه بين اسپانسرها و باشگاه هاي فوتبال برقرار است. محصولات آنها توسط باشگاه تبليغ مي شود و اين باعث فروش بيشتر محصولاتشان مي شود.» جملات كخ بسيار ساده به نظر مي رسد اما در عين سادگي داراي مفاهيم عميقي است. جذب اسپانسر در فوتبال اروپا تنها به تيم ها محدود نمي شود بلكه خود بازيكنان نيز بيشتر درآمد خود را از راه اسپانسر و تبليغ به دست مي آورند. ديويد بكهام به رئال مادريد مي آيد و بيشتر درآمد خود را از راه تبليغ براي محصولات شركت هاي مختلف تجاري مي يابد. باشگاه رئال نيز در تفاهم نامه اي با اين بازيكن به او اجازه داده تا درآمدهايش از اين راه را براي خودش بردارد و تنها چند درصدي را به اين باشگاه بپردازد.
البته در ايران رسم شده توليد كنندگان پوشاك ورزشي به عنوان اسپانسر تيم ها وارد عمل مي شوند. اتفاق خوشايندي كه بايد در تمامي زمينه ها تكرار شود. امروز كه نمايندگان شركت هاي توليد كننده كفش فوتبال در ايران حضور دارند، بازيكنان بايد با بستن قرارداد با اين شركت ها ضمن تأمين كفش خود، بخشي از درآمد خود را نيز از اين راه به دست آورند.
نكته مهم ديگر تبليغات دور زمين است. در فوتبال اروپا به دليل اينكه هر تيم براي خود يك زمين اختصاصي دارد، پول به دست آمده از تبليغات دور زمين به حساب باشگاه واريز مي شود، در فوتبال ايران اما به دليل اينكه زمين ها بيش و كم در اختيار سازمان تربيت بدني و فدراسيون فوتبال است بيشتر پول حاصل از تبليغات دور زمين به حساب اينها ريخته مي شود و اين چالشي جدي در راه جذب اسپانسر است.
حق كپي رايت
رئال مادريد بكهام را به خدمت مي گيرد، اما پيش از آن به درستي مي داند چگونه بايد پول هزينه شده براي بكهام را بازيابي كرد؟ فروش پيراهن يكي از بهترين راه هاست. فروشگاه هاي زنجيره اي باشگاه رئال در سراسر اروپا و آسياي شرقي پيراهن هاي شماره ۲۳ بكهام را به فروش مي رسانند و از اين راه بخشي از پول هزينه شده براي بكهام را به باشگاه برمي گردانند. اما در ايران آيا استقلال مثلاً مي تواند با فروش پيراهن هاي پژمان نوري، بخشي از پول هزينه شده براي او را بازپس گيرد؟ نبود قانون جدي كپي رايت به طور كل صنعت را در ايران با چالش روبه رو كرده است. فوتبال نيز از اين ضرر بهره مند شده. تيم هاي ايراني هرگز نمي توانند پيراهن خود را خود به فروش برسانند، چرا كه شركت هاي توليدي مختلفي به توليد پيراهن اين تيم ها اقدام و به طور غيرقانوني به بازار عرضه مي كنند. البته تأسيس فروشگاه هاي زنجيره اي توسط باشگاه استقلال براي فروش پيراهن اين باشگاه راه حلي براي رهايي از اين وضعيت بغرنج بود. آينده ثابت مي كند كه استقلال در تأمين بخشي از بودجه اش از اين راه چقدر موفق بوده است.
فروش بليت
چندي پيش باشگاه بارسلونا اعلام كرد؛ با گران  كردن بليت بازي هايش در نيوكمپ سعي دارد تا هشت ميليون يورو پول بيشتر به چنگ آورد. در ايران اما مثل چند روش قبل، شرايط متفاوت است. مدير عامل سابق يكي از باشگاه هاي بزرگ درباره پولي كه باشگاه زيرنظرش از فروش بليت به دست آورد، مي گفت: «وقتي به فدراسيون فوتبال مراجعه كرديم، يك چيزي هم بدهكار شديم.» استقلال و پرسپوليس براي برگزار كردن بازي هايشان در ورزشگاه آزادي يا تختي، بايد به سازمان تربيت بدني اجاره پرداخت كنند پول حاصل از فروش بليت براي اين هدف به سازمان تعلق مي گيرد.
اگر بكهام براي رئال تماشاچي آورد و نيز رونالدينهو براي بارسلونا، پژمان نوري يا مهدي شيري نيز مي تواند براي استقلال و پرسپوليس تماشاچي به همراه بياورند. اگر پول حاصل از حضور اين تماشاچيان به باشگاه ها برسد. براي رسيدن به اين هدف،  باشگاه ها خود بايد زمين اختصاصي داشته باشند. داشتن زمين اختصاصي هزينه بسيار بالايي را در بردارد كه يك باشگاه فقط مي تواند آن را از طريق اسپانسر تأمين كند. سالهاي گذشته چند اسپانسر خارجي براي اين منظور به باشگاه استقلال يا پرسپوليس پيشنهاد همكاري داده اند، اما به دليل نبود ايران در سازمان تجارت جهاني از پيشنهاد خود منصرف شده اند. يك شركت ماشين سازي در ژاپن به استقلال يك پيشنهاد سه ميليون دلاري براي يك فصل داده بود، اما به دليل اينكه ماشين هاي توليد شده اين شركت به ايران وارد نمي شود از اقدام خود صرفنظر كرد. با اين وصف، باشگاه هاي بزرگ ناتوان در جذب اسپانسر به سختي مي توانند براي خود ورزشگاه اختصاصي بسازند و مدت ها طول مي كشد تا يك ليگ حرفه اي با مفاهيم حرفه اي داشته باشيم.
پرورش بازيكن
چند سال قبل - اردشير لارودي- طرحي را براي پرورش بازيكن در باشگاه ها تدوين كرد. طرحي كه در كوتاه مدت مي توانست باشگاهي مثل استقلال را به يك سرمايه قابل قبول برساند. مديران چند باشگاه پس از مطالعه طرح پرورش بازيكن آن را در كشوي ميزشان قرار دادند. آن طرح خاك خورد و خاك مي خورد تا اينكه مديريت ها از كار بركنار شده و مي روند. امروز سرنوشت آن طرح روشن نيست. طرح آن مشاور با تجربه آنقدر جامع و فكر شده بود كه مي توانست باشگاه ها را به يكي از پايگاه هاي بازيكن سازي ايران تبديل كند به سياق آژاكس در هلند. اما مديران آن روز و امروز به قهرماني و موفقيت در كوتاه ترين زمان مي انديشند.
با توجه به مشكلاتي كه در ايران وجود دارد باشگاه ها آنچنان نمي توانند از طريق صنعت به پول برسند و يا اگر مي رسند بيشتر به حمايت هاي دولتي وابسته است. حق پخش تلويزيوني و مسأله اسپانسرها نيز براي تأمين سرمايه بن بست است، همچنان كه درآمدزايي از راه فروش بليت و حق كپي رايت. تنها راه ممكن بازيكن سازي است. آن روز كه كارشناسان فيفا براي بررسي شرايط برپايي ليگ حرفه اي به ايران آمده بودند، درباره اهميت بازيكن سازي با رئيس فدراسيون فوتبال گفت وگو كرده بودند. جزوه تهيه شده آنها از نوع تمرين كردن بازيكنان ايراني در باشگاه ها واقعيت تلخي را در برداشت؛ تمام تيم هاي موجود در ايران- آنهايي كه سرمربي ايراني داشتند- غلط تمرين مي كردند. صفايي فراهاني با مطالعه آن جزوه نتيجه گرفت بايد هرچه سريع تر راهي را تأليف كند براي پرورش صحيح بازيكنان. او با اين هدف ميروسلاوبلاژويچ را به ايران آورد. چيرو به ايران آمد تا راه و روش كشف كردن را به مربيان ايراني بياموزد.
امروز داريم نتايج كار بلاژويچ در ايران را تماشا مي كنيم. هر چند نوع كاركردن او باعث نشد مربيان ما صحيح تمرين دادن را بياموزند اما لااقل آنها ياد گرفتند كه براي موفقيت بايد كاشف بازيكن بود. حقيقت اين است، ليگ حرفه اي ايران هرگز شرايط يك ليگ حرفه اي را دارا نيست و نمي تواند حرفه اي نام بگيرد. ليگ ما به ليگ هاي آماتوري فوتبال اروپا- شايد در سطحي بسيار پايين تر- شبيه است. با اين وصف، باشگاه هاي ما بايد به صورت باشگاه هاي آماتور براي خود درآمدزايي كنند. باشگاه هاي آماتور بخش عمده اي از سرمايه مورد نياز خود را از راه بازيكن سازي تأمين مي كنند. پرورش بازيكن به مربياني نياز دارد كه خوب ببينند و خوب پرورش دهند. به همين دليل دغدغه خود را آمدن مربي خارجي بيان مي كنيم. براي مثال شرايط مالي امروز فولاد خوزستان متأثر از حضور وينگوبگوويچ است. فولاد امروز با پرورش بازيكناني مثل حسين كعبي، علي بداوي، ايمان مبعلي، ابراهيم ميرزاپور، سيدمحمد علوي و... داراي سرمايه اي هنگفت است و اگر راه بگوويچ در كشف استعداد توسط بوناچيچ ادامه يابد اين تيم به سرمايه هاي بيشتر نيز خواهد رسيد. برخلاف فولاد، استقلال تهران يك فصل بازيكنان زبده اي را جذب تيم اميد و جوانانش كرد، آنها را پرورش داد و با محيط باشگاهش آشنا كرد. اما برخلاف تصور، هنگامي كه مديريت باشگاه يك مربي خارجي را براي پرورش دادن، صحيح تمرين دادن و البته رسيدن به موفقيت به ايران آورد، اين بازيكنان جوان به تيم هاي ديگر- عقاب، ابومسلم و پگاه- فرستاده شدند.
كخ به ايران مي آيد تا پرورش دهنده بازيكنان پرسن و سالي مثل فكري، منصوريان، دين محمدي، هاشمي نسب، پاشازاده و... باشد. آن روز فتح الله زاده مشكلات سربازي بازيكنانش را بهانه كرد. اما امروز تماشا مي كنيم كه چه كلاهي سر مديران استقلال رفته است؛ رضايتنامه رضا عنايتي در قبال رضايتنامه سعيد بيگي، مجتبي جباري، خسرو حيدري و علي باقري صادر شده است! مجتبي جباري و خسرو حيدري بازيكناني بودند كه با توجه به جواني بي گمان بيشتر از عنايتي ارزش داشتند اما نبود بينش عميق  نزد مديران باشگاه استقلال آنها را به راحتي از كف مي دهد.
آنچه ما آن را چالش بزرگ ليگ حرفه اي مي دانيم برآمده از همين تفكر غلط نزد مديران باشگاه هاي بزرگ- استقلال و پرسپوليس- است. استقلال چرا بايد پژمان نوري را به خدمت بگيرد در حاليكه مي داند، نمي تواند بازگشت سرمايه داشته باشد؟ شايد مديران استقلال در انديشه ترانسفر نوري باشند اما در تمام سالهاي اخير چند بازيكن مثل پژمان نوري به استقلال آمده اند، موفق نشده اند و رفته اند و هزينه هاي سرسام  آوري را براي باشگاه در برداشته اند. استقلال چرا نبايد در انديشه پرورش بازيكنان خودش- خسرو حيدري و مجتبي جباري- باشد و آنها را به اروپا برساند؟ هدف از تيمداري نزد مديران باشگاه استقلال و تمام باشگاه هاي ايران چيست؟ آنها كه ابتداي فصل دو ميليارد تومان هزينه مي كنند آخر فصل چقدر از اين هزينه را بازيابي مي كنند؟ كجاي دنيا يك باشگاه در ابتداي فصل دوميليارد سرمايه دارد و در آخر فصل سرمايه اش به صفر مي رسد؟ تيم هاي ما اگر مي خواهند كه براي خود درآمد ايجاد كنند بايد هرچه سريع تر در رفع مشكلات خود در راه پرورش بازيكن بكوشند. شايد آمدن يك مربي خارجي سطح بالا بهترين راه باشد. كخ به ايران آمد، موفق نبود چرا كه ابزار كار مناسبي- بازيكنان جوان و با انگيزه- را نداشت البته اين آمد و رفت نيز سودهايي را براي استقلال داشت. عليرضا نيكبخت و مهدي پاشازاده به اروپا مي روند و رفتن نيكبخت پولي را به حساب باشگاه واريز مي كند.
اگر مي خواهيم يك ليگ حرفه اي داشته باشيم، پيش از آن بايد به حاكم شدن تفكرات حرفه اي بر باشگاه ها فكر كنيم. باشگاه هاي دولتي با اين نوع مديريت- دولتي- نمي توانند مثل يك باشگاه حرفه اي اداره شوند. براي داشتن تفكر حرفه اي پيش از هر چيز بايد به خصوصي سازي باشگاه ها بينديشيم.

بهرام توكلي - روز گذشته در جريان كامل مسابقات شنا و واترپلو قهرماني جهان در بارسلونا قرار گرفتيم و امروز با حضور سه شناگر ايراني در اين مسابقات آشنا مي شويم. پوپوف ۳۲ ساله الگوي قهرمانان ما در بارسلونا قرار گرفت. كسب سه مدال طلا در اين سن و در اين شرايط كار بزرگي بود كه پوپوف انجام داد. با هم دنباله مطالب روز گذشته را مي خوانيم :
در اين دوره از مسابقات ۳ شناگر نيز از كشورمان حضور داشتند. بابك فرهودي كه در شناي ۱۰۰ متر پروانه در بين ۱۱۰ شناگر نودو سوم شد. در ۵۰ متر آزاد صدونهم، در ۱۰۰ متر آزاد در بين ۱۵۸ شناگر هشتاد و چهارم و در شناي ۲۰۰ متر آزاد هفتاد و يكم شد - محمد ناظري در شناي ۱۰۰ متر كرال پشت در بين ۸۴ شناگر شصتم شد و در ۲۰۰ متر كرال پشت چهل و نهم و يكتاش قيدي كه در شناي ۱۰۰ متر قورباغه در بين ۹۲ شركت كننده شصت و ششم شد تلاش اين شناگران چشمگير بود و مطمئنيم تلاشهاي عزيزان باعث شد تا ركوردهاي ملي زيادي جابجا شود. شكستن ركوردهاي ملي براي شناگر افتخاري بزرگ است. حضور در اين مسابقه ها به تجارب آنها نيز خواهد افزود، مي دانيم از رقابتهاي داخلي و كم اهميت اين مهم بدست نمي ايد.
حضور در مياديني چون بازيهاي المپيك، مسابقات قهرماني جهان و بازيهاي آسيايي (المپيك آسيايي) براي شناي ايران ميدان كسب تجربه و يا شكستن ركوردهاي ملي است و نبايد انتظار كسب افتخار داشت. ركوردهاي ملي هنوز با ركوردهاي جهاني و المپيكي و حتي قاره اي فاصله دارد البته اميدواريم به ركوردهاي آسيايي نزديك شويم. البته اميدواريم كه مربيان مستعد شهرستاني كه اكثر شناگران تيم ملي حاصل تلاش و كوشش اين عزيزان هستندبه كشورهاي صاحب شنا در جهان اعزام شوند و در كنار مربيان مطرح و آگاه و با دانش جهان قرار گيرند مي توان به عنوان دستيار دانش لازم را فراگيرند و سپس در كنار تيم ملي حاصل علوم كسب شده را اعمال كنند.
همچنين بايد تمهيداتي انديشيده و به كار بست تا در جذب باشگاه ها به ورزش شنا موفق باشيم و به اين ترتيب ورزشكاران و شناگران كشورمان را نسبت به آينده اي روشن و با چشم اندازي بهتر اميدوار كنيم و نگراني هاي آنها و خانواده هاي آنها را از بابت تأمين زندگي برطرف كنيم. در انتخاب اجازه دهيد تا آماري و ارقامي را از اين مسابقات ارائه دهيم:در طول سيزده روز برگزاري مسابقات ۶۲ مدال طلا و ۶۲ مدال نقره و ۶۲ مدال برنز در رشته هاي شنا، شيرجه، واترپلو، شناي آبهاي آزاد و شناي هماهنگ توزيع گرديد كه جدول توزيع مدالها را در انتهاي گزارش خواهيد ديد. اما مراسم اختتاميه نيز به مانند ديگر مراسم باشكوه خاصي برگزار شد و در انتهاي مراسم ۳ شناي برگزيده اهل اسپانيا خانم ها - جما منگوئل و نينا ژيوانوسكايا و آقاي سالوادور گومن پرچم Fina را تحويل دبير تشكيلات ورزش كانادا دادند تا در سال ۲۰۰۵ در يازدهمين دوره مسابقات قهرماني جهان در مونترال به اهتزاز درآورند.

نقش فوتبال محلات در ورزش
معراج مژده -فعاليت هاي ورزشي شهرداري در سالهاي نه چندان دور در مناطق مختلف تهران به ويژه مناطق جنوبي يكي از تأثيرگذارترين حركت هايي بود كه در ورزش محلات صورت گرفت. مسابقات فوتبال محلات كه كليت مناطق جنوب، غرب، شرق و حتي شمال را دربر گرفته بود، استعدادهاي زيادي را كشف و به باشگاه ها تحويل داد، در ضمن اكثر نوجوانان، جوانان و حتي بزرگسالان در اين مسابقات درگير شده بودند و خلاصه كلي فضاي ورزشي در روزهاي جمعه بر تهران حاكم بود. طبيعي است كه در چنين شرايطي ناهنجاري رايج براي فعاليت خود فضايي پيدا نمي كنند .جاي اين مسابقات در فعاليت هاي فرهنگي و ورزشي شهرداري خالي است. مركز فرهنگي، ورزشي و تفريحي بازي در يك برنامه ريزي مستمر سعي دارد تا در منطقه جنوب تهران يعني مجموعه فرهنگي رازي مسابقات فوتبال محلات را آغاز كند. مديريت اين مجموعه در اولين حركت خود به مناسبت روز خبرنگار در زمين چمن مصنوعي اين مجموعه مسابقاتي را با حضور ۱۴ تيم از روز جمعه آغاز مي كند. به استقبال اين مسابقات مي رويم تا براي مناطق ديگر الگويي شود براي راه اندازي دوباره مسابقات فوتبال محلات .

تبليغات در فوتبال
فصل نقل و انتقالات كه فرامي رسد، بازار شايعات و نرخ گذاري داغ تر مي شود. طي اين سه هفته چه قيمت هايي كه در مطبوعات پرتعداد ما مطرح نشد. از رقم هاي نجومي غيرقابل باور تا عددهايي كه براي يك كيلوگوشت مرغ پرداخت نمي كنند. در اين ميان بازيكناني كه باهوش ترند هرگز نام خود را وارد اين بازار نمي كنند .در واقع كالاي فني و هنري خود را دست نخورده حفظ مي كنند و از بازار شايعات مي گريزند. تيم ها و باشگاه ها نيز در اين دور، به جنگ تبليغاتي پرداختند. كالايي بنام پروين را در آشفته بازار پرسپوليس يكي يكي به خانه خود بردند. پيكان، پاسارگاد، اراك، سايپا و... كه بتوانند از اين نمد كلاهي بزرگ براي خود بسازند. پروين با تيزهوشي وارد اين بازيها نشد. كاري كه علي دايي با تدبير و درايت انجام داد.
او راه خود را مي رود و به تمام رموز تبليغاتي نيز كاملاً آشناست.
در شرايط فعلي هر تيمي كه «دايي» را بدست آورد، نيمي از مشكلاتش به دلايل عمده اجتماعي، ورزشي و مردمي حل خواهد شد. به همين خاطر پرسپوليس، پاس، سپاهان، پيكان و ديگر تيم ها در به در بدنبال دايي اند تا شايد تمام اين امتيازات را به سود تيم خود بدست آورند. واقعاً كه اين فوتبال به تبليغات زنده است و با ستاره ها ماندگار.

نقش... وويچ ها در فوتبال ما
اين آقايان ...وويچ ها هر زمان حركتي مي كنند فضاي ورزش ما را متشنج مي كنند. بلازويچ، ايوانكوويچ، بگوويچ، ايويچ و سرانجام وويچ هاي ديگري كه در راهند. اتفاقا اين وويچ ها به فوتبال ما خدمت هاي شاياني كرده اند. چند دهه برگرديم به عقب و ببينيم رايكوف در فوتبال ما چه نقشي داشت و زير  بناي فوتبال علمي را چگونه در تيمهاي ملي و استقلال ريخت و درپي آن مقامهايي را فوتبال ما در جامهاي مختلف آسيايي بدست آورد و رفت در جام جهاني ۱۹۷۸. ايويچ هم كم تأثير در فوتبال مانبود. همه معتقدند تيم ما روي استراتِژي و برنامه ايويچ به جام جهاني راه يافت، هر چند در ميانه راه سرنگون شد. اما اين وويچ هاي شرقي از اينگونه مسايل ناراحت نمي شوند، چون حرفه اي فكر مي كنند و حرفه اي رفتار مي كنند.
بگوويچ هم بيدي نيست كه از اين بادها بلرزد و در پرسپوليس محكم ايستاده است، ايوانكوويچ هم كار خود را انجام داد و با قهرماني در بازيهاي آ سيايي اثر خوبي از خود بر جاي گذاشت. حالا آمدن ايويچ كلي مسائل گذشته را رو كرده است كه براي خود ايويچ چندان مهم نيست، اما براي ما كه در آن لحظه ضربه خورديم از نظر مديريتي بسيار مهم بوده است كه دلايل و علت هاي آن كودتا را كه عليه ايويچ رخ داد بدانيم. البته زياد هم نبايد در اين نوع مسائل جدي بود. گذشت و رفت و ايويچ هم آمد و پذيرايي گرمي هم از او صورت گرفت. آن اتفاق را ناديده بگيريد.

رحمان در ذوب آهن مي ماند
مديرعامل باشگاه ذوب آهن اصفهان گفت: ما شكايت خاصي از رحمان رضايي نداريم و فقط معتقد هستيم كه بايد تكليف او و ذوب آهن مشخص شود.
ما معتقد هستيم كه بايد به رحمان رضايي ثابت شود كه بازيكن ذوب آهن اصفهان است و تداوم روند اين موضوع زياد به صلاح نيست. وي افزود: رحمان رضايي براي مجموعه ذوب آهن بسيار عزيز و دوست داشتني است، و ما دوست داريم اين مسايل به نحو مطلوب حل شود.
كفعمي در خصوص انتقال رحمان رضايي به باشگاه هاي داخلي يا خارجي تأكيد كرد: انتقال رحمان رضايي به باشگاه هاي ديگر بايد از ناحيه ما صورت گيرد و ما در تلاش هستيم كه او را به باشگاه هاي اروپايي ترانسفر كنيم.
وي افزود: اگر انتقال او به خارج از كشور صورت نگيرد قطعا رضايي در ذوب آهن باقي خواهد ماند. چرا كه ما به عنوان نماينده ايران در مسابقات آسيايي شركت مي كنيم و بايد از حيثيت فوتبال كشور دفاع كنيم.
وي ادامه داد: رحمان رضايي را به باشگاه هاي ديگر همانند پرسپوليس و استقلال نخواهيم داد. اولويت با ذوب آهن است.

۱ - كالچو، فصل ۲۰۰۳-۲۰۰۴
حسن حيدري - فصل جديد فوتبال در اروپا پس از دو ماه استراحت به تدريج آغاز مي شود. طي روزهاي آينده در همين ستون سيماي ليگهاي اروپايي در فصل تازه را براي شما معرفي خواهيم كرد.نخست از ايتاليا آغاز مي كنيم . فوتبال باشگاههاي ايتاليا امروز يكي از بزرگترين، گرانترين و پرهياهوترين باشگاههاي جهان است. اگر در اسپانيا رئال مادريدو بارسلونا در مركز اخبار فوتبال حرفه اي قرار گرفته اند و يا در انگليس منچستر يونايتد، آرسنال و چلسي تمام توجه جهان را به خود معطوف كرده اند، اما در ايتاليا و كالچو كه فوتبال بحث تمام محافل سياسي و اجتماعي است، نيمي از تيمهاي حاضر در ليگ پر هياهو و بحث انگيزند.در اولين روز به معرفي يكي از بزرگترين تيمهاي تاريخ ايتاليا يعني يوونتوس مي پردازيم، اميدواريم مورد توجه علاقمندان قرار گيرد.

يوونتوس(۱)
نام باشگاه: يوونتوس
نام رسمي: يوونتوس
لقب ها: بيانكونري (سفيد و سياه ها) لاوكيا سينيورا (بانوي پير)
تأسيس: ۱۸۹۷
رئيس باشگاه: جيوواني و امبرتو آنلي
مدير باشگاه فوتبال: لوكا موجي
سرمربي: مارچلو ليپي ۵۵ ساله
آدرس سايت: www.Iuventus.it
ورزشگاه: دل  آلپي(تورين) ۷۱ هزار نفر
زمين تمرين: ورزشگاه كوموناله
لباس اصلي: راه راه سفيد و سياه
لباس دوم: سرمه اي تيره
حامي مالي: Fastweb 
طراح لباس: Lotto
افتخارات داخلي
۲۷ قهرماني در سري A اولين بار در سال (۱۹۰۵-۱۹۰۴)
آخرين بار در سال(۲۰۰۳-۲۰۰۲)
۹ قهرماني در جام حذفي اولين بار در سال (۱۹۳۸-۱۹۳۷)
آخرين بار در سال (۱۹۹۵-۱۹۹۴)
۲ قهرماني در سوپر جام ايتاليا (۲۰۰۳-۲۰۰۲) (۹۶-۱۹۹۵)
افتخارات اروپايي
۲ جام باشگاههاي اروپا(۹۶ و ۱۹۸۵)
يك جام برندگان جام اروپا(۱۹۸۴)
۳ جام يوفا(۹۳ و ۹۰ و ۱۹۷۷)
۲ سوپر جام اروپا: (۹۷ و ۱۹۸۴)
۲ جام بين قاره اي: (۹۶-۱۹۸۵)
بهترين پيروزي: ۹ بر يك مقابل اينتر ميلان(۶۱-۱۹۶۰)
بدترين شكست: ۷ بر يك مقابل آ ث ميلان(۵۰-۱۹۴۹)
بهترين گلزن تمام دوران: جيامپيرو بونيپي(۱۷۸) گل
بيشترين بازي: دينوزوف(۳۳۳) بازي
اسطوره باشگاه: گتانو شيره آ
معروفترين بازيكنان: آلساندرودل پيرو، پاول  ندود، ادگار داويدز.
مقام فصل پيش: قهرمان با (۷۲) امتياز
پيش بيني مقام اين فصل: اول يا دوم
اولين بازي اين فصل: امپولي
بازيكنان تازه وارد:
آپياه(هافبك- برشا)، آتهيرسون(مدافع- فلامينگو)، بنجامين(مهاجم- رجينا)، كامورانزي(هافبك- ورونا)، كاريني(دروازه بان- استانداردليژ)، لگروتاليه(مدافع- كيه وو)، مارسكا (هافبك- پياچنتزا)، ميكولي(مهاجم- پروجا)
بازيكنان خارج شده:
آرونيكا، بونفوي، جنتيله، لاوكيا(مسينا)، بايوكو(رجينا)، جاستادلو(كيه وو)، پارو(كيه وو)، سالاس(ريورپلات)، زنوني(سمپدوريا).
بازيكنان مورد نظر:
آدريانو(مهاجم- پارما)، كاوناگي(مهاجم- ريورپلات)، امرسون(هافبك- رم)، فيوره (هافبك- لاتزيو)، هينز(مدافع- پاري سن ژرمن)، يانكولوفسكي(هافبك- اودنيزه)، لوسيو(مدافع- بايرلوركوزن)، موتو(مهاجم- پارما)، روتن (هافبك- موناكو)، استم(مدافع- لاتزيو)، توماسون(مهاجم- ميلان)، زاكاردو(مدافع- بولونيا)، گروسو(هافبك- پروجا)

ورون در چلسي
باشگاه فوتبال چلسي پيشنهاد رسمي خود در مورد استخدام خوان سباستين ورون بازيكن تيم منچستر يونايتد را تقديم باشگاه كرد. باشگاه منچستر يونايتد اين خبر را تأييد و اعلام كرد كه مشغول مطالعه بر روي اين پيشنهاد است و در هفته آينده به اين قضيه فيصله مي دهد. فرگوسن گفت: خريدهاي بزرگ هم نمي تواند قهرماني براي چلسي به ارمغان آورد بلكه بايد بدانند براي قهرماني نياز به تجربه مي باشد و در ادامه گفت: اما اگر ورون خود علاقمند باشد در اولدترافورد بماند، منچستر هم مايل به انتقال او نخواهد بود. منچستر به ستاره آرژانتيني خود فرصت داده تا ۴۸ ساعت ديگر تصميم نهايي خود را بگيرد و مبلغ پيشنهادي سران چلسي ۱۵ميليون پوند به منچستر است.