چهارشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۲ - شماره ۳۱۲۸- Aug, 6, 2003
ايران و آمريكا ماجراي تازه
نقشه راه اقتصادي
زير ذره بين
مقام هاي كاخ سفيد با مطرح كردن نقشه راه اقتصادي كه در ماه هاي گذشته دو گام از آن را با امضاي قرارداد تجارت آزاد با اردن و مراكش برداشته اند، چند هدف را پيگيري مي كنند. انجام اصلاحات اقتصادي در كشورهاي خاورميانه با ايجاد، تقويت و رشد طبقه متوسط در اين كشورها، افزايش سطح رفاه عمومي و استانداردهاي زندگي از جمله اين هدف هاست.
محمدصادق جنان صفت
004385.jpg

جرج بوش، رئيس جمهوري آمريكا در ماه هاي گذشته چند سخنراني مهم انجام داده است. با كنار هم قرار دادن اين سخنراني ها مي توان چشم اندازي از هدف هاي ميان مدت نومحافظه كاران براي مناطق حياتي منافع آمريكا را ديد. در يكي از اين سخنراني ها كه در دانشگاه كاروليناي جنوبي برگزار شد، جرج بوش از طرح جديد اين كشور مبني بر ايجاد منطقه آزاد تجاري بين خاورميانه و  آمريكا خبر داد. وي در اين سخنراني در حد كليات مسائلي را مطرح و مأموريت انتشار جزئيات آن را به كالين پاول وزير امور خارجه خود داد.
مقام هاي مسئول و بازرگانان آمريكايي در جريان اجلاس جهاني اقتصاد در اردن جزئياتي از طرح آمريكا براي ايجاد منطقه آزاد تجاري آمريكا و خاورميانه را بازگو كردند. نشريه معتبر اكونوميست در يكي از شماره هاي خود گزارش جذابي از اين طرح ارائه كرد و نوشت: «كالين پاول در نشستي براي مخاطبان عرب دورنمايي را توصيف كرد كه در آن، خاورميانه در يك دوره ۱۰ ساله به منطقه آزاد تجاري خاورميانه (MEFTA) و آمريكا تبديل مي شود. در كنسرتي كه ملك عبدالله پادشاه اردن كنار دريا ترتيب داد و بيل كلينتون هم در آن حضور داشت، پل برمر حاكم آمريكايي عراق به صدها بازرگان عرب نويد داد كه فرصت هاي تجاري مناسبي براي آنها فراهم خواهد كرد.»
اكونوميست در ادامه تفسير خود نوشت: «مقام هاي آمريكايي تأكيد مي كنند برنامه هايشان براي تبديل كردن عراق به موتوري براي اصلاحات در منطقه همچنان پيگيري مي شود... در حاشيه نشست مجمع جهاني اقتصاد، رابرت زوليك نماينده تجاري آمريكا موافقت ملك عبدالله و وزيران ۱۰ كشور عرب ديگر را با طرح MEFTA به دست آورد. در اين طرح ها نوعي ترجيح سياسي هم وجود دارد: حاكماني كه به روي اسرائيل لبخند بزنند در موقعيت بهتري قرار مي گيرند. اينها ۳ كشور مراكش در غرب، اردن در مركز و بحرين در شرق هستند. پس از اين ۳ كشور مي توان تونس، عربستان و مصر را نام برد كه دشمني كمتري با آمريكا دارند. ليبي، سودان و سوريه اما در مرتبه بعدي قرار دارند و كسي درباره آنها چيزي نگفته است. انتشار طرح منطقه آزاد تجاري آمريكا در روزهاي ۲۳ و ۲۴ خرداد ماه موجب واكنش اروپايي ها شد. پاسكال لامي پس از شنيدن جزئيات اين طرح گفت: «اكنون كه چنين شده است اروپايي ها بايد در سياست خارجي و مسائل اقتصادي متحد شوند... اگر مي خواهيم زنده بمانيم و اگر نمي خواهيم به عنوان وزنه تعادل روابط آمريكا با جهان عمل كنيم، بايد متحد شويم. اين اتحاديه به ويژه براي مواجهه با مشكلاتي كه در خاورميانه پيش روي اروپا قرار گرفته است، بيش از هر چيز ضرورت دارد.»
سياست در كنار اقتصاد
كارشناسان اكونوميست در توجيه هدف هاي آمريكا براي اقتصاد خاورميانه كه از آن به نام «نقشه راه اقتصادي» نام برده اند تأكيد دارند: «هم پيوندي اصلاحات سياسي و اقتصادي از ويژگي هاي عمده دوران پس از ۱۱ سپتامبر است. در واشنگتن بسياري اين حقيقت را دريافته اند كه خشونت در منطقه خاورميانه از سرخوردگي مردم از سركوب سياسي حاكمان ناشي شده تا شرايط اقتصادي، اما نمي توان واقعيت هاي فقدان آزادي اقتصادي را ناديده گرفت». مقام هاي كاخ سفيد به ويژه وزارت امور خارجه و وزارت بازرگاني اين كشور، رئيس جمهوري را تشويق مي كنند در معادلات سياسي و امنيتي كه متغيرهاي اصلي حاكم بر سياست ها و تحركات ديپلماتيك را تشكيل مي دهند، ملاحظات اقتصادي را نيز به عنوان متغيرهاي اساسي در نظر بگيرند.
اگرچه مقام هاي وزارت دفاع و مشاوران امنيتي كاخ سفيد، عنصر اقتصاد را همچنان تابعي از متغيرهاي سياسي و امنيتي مي دانند، اما شرايط گونه اي است كه رئيس جمهوري نمي تواند همه آنچه كه از سوي وزارت خارجه و بازرگاني گفته مي شود را ناديده بگيرد. گرايش هاي اخير جرج بوش در اين باره قابل ملاحظه است. وي به زودي بايد در مبارزات انتخاباتي سال ۲۰۰۴ حضور پيدا كند و گفته مي شود موفقيت وي منوط به پي ريزي بنيادهاي ثبات و امنيت در خاورميانه به ويژه از نظر اقتصادي است.
مقام هاي كاخ سفيد با مطرح كردن نقشه راه اقتصادي كه در ماه هاي گذشته دو گام از آن را با امضاي قرارداد تجارت آزاد با اردن و مراكش برداشته اند، چند هدف را پيگيري مي كنند.
انجام اصلاحات اقتصادي در كشورهاي خاورميانه با ايجاد، تقويت و رشد طبقه متوسط در اين كشورها، افزايش سطح رفاه عمومي و استانداردهاي زندگي از جمله اين هدف هاست.
004415.jpg

تحليلگران آمريكايي به اين نتيجه رسيده اند كه گروه هاي فقير جامعه ها استعداد خوبي براي جذب در گروه هاي تروريستي دارند. وعده هايي كه اين گروه ها مي دهند وشعار هاي آنها نيز عموماً بر محور رفع تبعيض طبقاتي مي چرخد براي دور كردن فقرا از محيط هاي جهاني، نيرومندي زيادي دارد. آمارهاي منتشر شده از سوي بانك جهاني نشان مي دهد در ۱۰ سال آينده جمعيت بيكار در خاورميانه به ۴۷ ميليون نفر خواهد رسيد. اصلاحات اقتصادي در خاورميانه و بهبود وضعيت اقتصادي آنها زمينه رشد افكار ضدغربي و ضدآمريكايي را از بين مي برد.
-آمريكايي ها - جمهوري خواهان و دموكرات ها - مي دانند كه در سال هاي آتي همچنان نيازمند استفاده از انرژي حاصل از نفت خاورميانه اند. شركت هاي آمريكايي شايد به اين نتيجه رسيده اند كه جايگزين كردن نفت خزر به جاي نفت خاورميانه شايد در ميان مدت رؤيايي نزديك به واقعيت باشد، اما در بلندمدت سرابي بيش نخواهد بود. گزارش هاي معتبر جهاني نشان مي دهد عربستان، ايران، عراق و امارات ظرفيت هاي توليد نفت در دهه هاي آتي را دارند. تضمين جريان مداوم و آسان نفت خاورميانه به بازارهاي جهاني نيز از هدف هاي اقتصادي آمريكا در اين منطقه است.
- طرح مارشال آمريكا در اروپا كه منجر به نجات اقتصاد برخي از كشورهاي بزرگ اين قاره شد آنقدر تاريخي شده است كه مقام هاي آمريكايي نمي توانند براي نشان دادن برتري نظام اقتصاد آزاد بر آن تكيه كنند. تجربه رشد كشورهاي جنوب شرقي آسيا نيز چندان تازه نيست. مقام هاي آمريكايي اعتقاد دارند اصلاحات اقتصادي در خاورميانه كه به رشدهاي بالا در اين كشورها منجر شود مي تواند نمونه موفقي از تفكر اقتصادي آمريكا در هزاره سوم معرفي شود. علاوه بر اين، كشورهاي خاورميانه به ويژه كشورهاي نفت خيز آن بازار مناسبي براي فروش محصولات برتر آمريكايي در آينده است و تعميق مناسبات اقتصادي آمريكا مي تواند ضمانتي براي فروش آنها باشد. دور كردن اروپايي ها از بازار خاورميانه توسط شركت هاي آمريكايي نيز در همين معادله مي گنجد. آنچه در بالا يادآوري شد در ماه هاي گذشته بارها از سوي مقام هاي آمريكايي به ويژه جورج بوش بيان شده است.
- مقام هاي آمريكايي اميدوارند با ايجاد سياست هاي آزادسازي اقتصادي و تجاري و اصلاحات ساختاري در كشورهاي خاورميانه و همپيوندي آنها با نظام تجارت جهاني، شرايط ورود آنها به سازمان جهاني تجارت را هموار سازند. مقام هاي كاخ سفيد مي دانند اقتصاد آزاد و شفافيت هاي حاصل از اين تفكر اقتصادي ريشه هاي پيدا شدن باندهاي مالي كه بتوانند به تروريسم كمك كنند يا از فعاليت هاي تروريستي حمايت كنند را مي خشكاند. ايجاد اقتصاد آزاد در كشورهاي خاورميانه كه قدرت اقتصادي را از حكومت ها و دولت ها گرفته و به مردم مي دهد از نظر آمريكايي ها يك گام به جلو براي خشكاندن استبداد اقتصادي در اين كشورهاست.
- مقام هاي كاخ سفيد مي دانند كه اصلاحات اقتصادي با ويژگي هاي ياد شده در كشورهاي خاورميانه، زمينه هاي همكاري اقتصادي بازرگانان و صاحبان صنايع بزرگ را با اسرائيل فراهم مي كند. بازرگانان بزرگ و صاحبان سرمايه هاي بزرگ در صنعت، بيمه و بانك در هيچ كشوري تابع محض سياست هاي دولت نيستند و براساس منافع شركت خود عمل مي كنند.
كار آساني نيست
آيا آمريكا مي تواند به آساني به هدف هاي اقتصادي خود در خاورميانه برسد؟
مقام هاي ايالات متحده آمريكا بارها گفته اند كه هموار كردن نقشه راه اقتصادي دشوار است و نبايد انتظار داشت بدون هزينه هاي هنگفت به آن رسيد. مقام هاي آمريكايي در حال حاضر در عراق به عنوان مدل نقشه اي كه دارند هزينه هاي قابل توجهي اختصاص داده اند. با اين همه، تنگناهاي قابل تأملي در اين مسير وجود دارد كه گذر زمان نشان مي دهد آيا به سمت حل آنها حركت مي شود يا اين كه آنها ژرفتر خواهند شد. بخشي از اين تنگناها به شرح زيرند:
- همان طور كه كارشناسان تيزبين اكونوميست توجه كرده اند تبعيضي كه در ذهن و عمل مقام هاي آمريكايي بين كشورهاي خاورميانه وجود دارد، دشواري بنياديني است. درصورتي كه ايران، ليبي، سوريه و سودان در اين حلقه قرار نگيرند و بيرون از بازي باشند، ميدان عمل منطقه آزاد تجاري خاورميانه تنگ خواهد شد.
منشأ بيرون ماندن برخي كشورها از نقشه راه اقتصادي مي تواند عدم تمايل رهبران آنها باشد كه اين كار را دشوار مي كند. درصورتي كه مقام هاي آمريكايي اين كشورها را در ميدان بازي به كار نگيرند، تبليغات منفي عليه تفكر آنها ابعاد مهمي پيدا مي كند كه مي تواند كل نقشه را با پرسش ها و چالش هاي اساسي به ويژه در افكار عمومي جهانيان رودررو سازد.
- سخت ترين مرحله كار براي آمريكايي ها در راه رسيدن به هدف ايجاد اقتصاد آزاد در خاورميانه نگاه نه چندان خوش بينانه افكار عمومي كشورهاي مستقر در اين منطقه است. همانطور كه مقام هاي آمريكايي بارها اعلام كرده اند افكار عمومي مردم خاورميانه به ويژه رهبران و مسئولان سياسي فعلي در اين كشورها به هدف هاي آمريكا با ترديد نگاه مي كنند. وجود ترديد به ويژه در ميان احزاب نيرومند دولت هاي فعلي نزديك به آمريكا نيازمند صرف وقت و متقاعد كردن آنها است و در حال حاضر يك معضل به شمار مي آيد.
- واقعيت اين است كه سياست هاي اقتصادي كه از دل نظريه هاي اقتصادي بيرون آمده اند در كشورهاي خاورميانه اي ناسازگاري بنيادين دارند. اين ناسازگاري ها، كار آمريكا براي ايجاد همپيوندي اقتصادي خاورميانه را دشوار مي كند.
- نقشه راه اقتصادي خاورميانه، حاصل تفكر و دستاورد وزارت امور خارجه و وزارت بازرگاني است و عدم همراهي وزارت دفاع و مشاوران امنيتي كاخ سفيد با گروه اول ممكن است در نيمه راه به تعطيل نقشه منجر شود. اين ناسازگاري ها در روزها و هفته هاي اخير تا اندازه اي آشكار شده است.
- مانع بزرگ در مسير اجراي اين نقشه آمريكا، وضعيت مبهم منازعه تاريخي فلسطيني ها و اسرائيل است. با وجود برخي پيشرفت هايي كه نقشه راه براي برطرف كردن سوءظن هاي عميق ميان فلسطيني ها و اسرائيلي ها داشته است، عمق اختلاف آنها هنوز پابرجاست.
- اتحاديه اروپا، چين و ژاپن كه بازيگران عمده اي در سياست و اقتصاد جهاني اند به سادگي اجازه نمي دهند كه نقشه راه اقتصادي به سادگي اجرا شود.
ايران كجاست
نقش و سهم ايران در نقشه راه اقتصادي آمريكا چيست؟ ايران در كجاي نقشه قرار مي گيرد؟ آمريكايي ها علاقه مندند در تداوم ايجاد محدوديت براي اقتصاد ايران، جايي در نقشه راه به اين كشور ندهند و بر اين كار اصرار دارند. از طرف ديگر، گروه هاي سياسي ايران نيز تاكنون در اين باره به روشني نظر نداده اند.
كارشناسان اقتصادي اما معتقدند بدون حضور جدي ايران در منطقه آزاد تجاري، نقشه كامل نخواهد شد. نيرومندي اقتصاد ايران حتي براي رهبران كاخ سفيد مشخص است. ايران داراي دومين ذخاير گاز جهان است، بازار آن بزرگ و رو به رشد است، طرح توسعه نفت و پتروشيمي در ايران سالانه به ميلياردها دلار سرمايه گذاري جديد نياز دارد، ايران مرزهاي مشترك با عراق (قلب منطقه آزاد تجاري خاورميانه) دارد، ايران با تركيه مرزهاي طولاني دارد، ايران در نزديكي بازار ۳۰۰ ميليون نفري كشورهاي جدا شده از روسيه و خود روسيه قرار دارد، سابقه صنعتي شدن ايران از همه كشورهاي منطقه بيشتر است و مسير خوبي را باتوجه به ساير كشورها طي كرده است، ايران داراي نيروي فني، مهندسي ماهر و بازرگانان ثروتمندي است و... آمريكا در شرايط عادي نمي تواند ايران را در نقشه راه اقتصادي بازي ندهد. آنچه مي ماند اين است كه روند مناسبات ايران و آمريكا به چه سمتي ميل خواهد كرد.

نگاه امروز
خاورميانه نو
احزاب حاكم بر آمريكا به نيابت از گروه هاي ذي نفوذ جامعه آمريكا - مثل بانكداران، صاحبان شركتهاي بزرگ نفتي، صاحبان شركتهاي بيمه و... - خاورميانه را منطقه اي تعريف كرده اند كه در آن منافع حياتي دارند.
به همين دليل از نظر مقام هاي آمريكايي، حضور نيرومند دپيلماتيك، نظامي و اقتصادي در جاي جاي اين منطقه طبيعي است. مقام هاي آمريكايي و مشاوران امنيتي و سياسي آنها نيك مي دانند براي رسيدن به هدف حفظ و توسعه منافع حياتي آمريكا در خاورميانه، استفاده از عنصر نيرومند اقتصاد براي متقاعد كردن افكار عمومي جهان و همچنين به دليل اينكه تضمين كننده منافع آنها با كمترين هزينه است، به مراتب كارسازتر از حضور نظامي است. به اين ترتيب، اگر مقام هاي آمريكايي طرح بلندمدت تغيير بنيادين در شكل و ماهيت اقتصاد خاورميانه را تهيه و آن را اعلام كرده اند جاي تعجب ندارد. آيا آمريكا در اين زمينه كامياب مي شود؟ در صورتي كه اراده آنها براي براندازي رژيم صدام حسين با هر قيمت را معيار سنجش قرار دهيم، بايد گفت تغيير ماهيت اقتصاد منطقه حتي با دشواري هاي زياد را بايد انجام شده تلقي كرد.
يادآور مي شويم كه تغيير شكل و ماهيت اقتصادي كشورهاي خاورميانه با توجه به منافعي كه براي گروه هاي مختلف دارد، با مخالفت جدي مواجه نخواهد شد و پياده كردن نقشه راه اقتصادي با سهولت كمتري ممكن خواهد شد.
تشكيل و تقويت سازمان اقتصادي كشورهاي حاشيه خليج فارس در همين چندسال اخير نيز اين ادعا را تقويت مي كند. به نظر مي رسد مواجهه با اين وضعيت مهمترين اولويت سياست خارجي ايران دستكم براي دو يا سه سال آينده خواهد بود و گريز از اين چالش ممكن نيست.
ديپلماسي ايران با اين پديده و اين واقعيت چگونه برخورد خواهد كرد؟ بدترين نوع برخورد اين است كه چشم هايمان را ببنديم و واقعيت ها را ناديده بگيريم كه در اين صورت آسيب جدي خواهيم داد. برخورد منفعلانه و از سر ضعف نيز در شأن كشور نيرومندي مثل ايران نيست. هنر ديپلماسي ايران بايد اين باشد كه توانايي هاي اقتصاد ايران را در عمل نشان دهد و ثابت كند كه منطقه آزاد تجاري يا هر تغييري در ماهيت اقتصاد خاورميانه بدون ايران سرنوشتي غم انگيز داشته و فاقد توانايي هاي واقعي است.

اتحاد دوباره آمريكا و اروپا
004435.jpg
منبع: فايننشيال تايمز
مترجم: مونا مشهدي رجبي
در اثر جنگ عراق بين آمريكا و متحدان اروپايي اش اختلاف افتاد و اين اختلاف هنوز هم ادامه دارد. اصل اين اختلافات از يازده سپتامبر ۲۰۰۱ آغاز شد. اين حادثه آمريكا را به مركز جنگ و حوادث تبديل كرد. با ايجاد اين تصور در اذهان عمومي آمريكايي ها بيشتر نيروهاي خود را براي مقابله در برابر خطراتي كه امنيت كشورشان را هدف قرارداده استفاده مي كنند. به همين دليل بود كه در جنگ عراق حتي با وجود مخالفت متحدان اروپايي اش تنها براي حفظ امنيت داخلي جنگ را آغاز كرد و آن را ادامه داد و حتي به سازمان هاي بين المللي فرصت تصميم گيري نداد.
بسياري از كشورهاي اروپايي فكر مي كنند كه آمريكا بدون كمك متفقانش و سازمان هاي بين المللي نمي تواند از پس حل مشكلات جهان برآيد. بازهاي آمريكا عقيده دارند كه ائتلاف داخلي كافي است. جسارت هاي اقتصادي و نظامي آمريكا در كنار تعهد به رواج آزادي و عدالت كم كم همه جهانيان را متقاعد مي كند كه بايد رهبري آمريكا را بپذيرند و دنباله روي او باشند. همانگونه كه بالاخره همه كشورهاي اروپايي به حمايت از عملكرد آمريكا در مقابل عراق پرداختند، علي رغم اينكه ناتو و سازمان ملل متحد با اين كار مخالف بودند. اين سياست خارجي يك جانبه آمريكا باعث شده بين كشورهاي اروپايي اختلاف بيفتد. توني بلر، نخست وزير انگليس عقيده دارد كه اروپايي ها بايد از آمريكا حمايت كنند. وي مي گويد براي حفظ امنيت همه بايد با آمريكا همراه شوند تا از اين طريق به جهانيان نشان دهند كه اتحاد مفيد است و دودستگي به كشورهاي مختلف خسارت وارد مي كند. اما ژاك شيراك رئيس جمهور فرانسه مي گويد آمريكا مرتكب اشتباه شده است- او عقيده دارد كه جنگ با عراق اشتباهي بود كه آمريكا مرتكب شد- كشورهاي اروپايي بايد با اقدام آمريكا مخالفت كنند تا جلوي انحصاري شدن قدرت در جهان گرفته شود. اگرچه شواهد نشان مي دهد كه اين اختلافات روز به روز كمتر مي شود اما آمريكا در عراق با مشكل بزرگي مواجه است. هزينه هاي كلاني كه اين جنگ به آمريكا تحميل مي كند، و از طرف ديگر اكراه كشورها براي اعزام نيروهاي كمكي براي آمريكايي ها در عراق باعث شد كه واشنگتن به فكر راه چاره اي بيفتد.
بسياري از اعضاي حزب جمهوري خواه در آمريكا عقيده دارند كه بايد از كشورهاي مخالف جنگ براي حفظ امنيت كمك خواست. اما دولت بوش به خوبي مي داند كه بدون واگذار كردن نقش مهم تر و اساسي تري به اتحاديه اروپايي نمي توان بخشي از مسئوليت اداره و مديريت عراق را از روي دوش آمريكا برداشت و به اروپايي ها واگذار كرد. در صورتي كه در مورد كشورهاي موافق با جنگ وضعيت كاملاً متفاوت است آنها از هيچ كمكي به آمريكا دريغ نمي كنند.
حقيقت اين است كه آمريكا بايد ايدئولوژي يك جانبه گرايي و مطلق خود را كه تا به امروز سياست هايش را در عراق براساس آن پيش برده كمرنگ تر كند تا بتواند از كمك ديگر كشورها بهره گيرد. مشكلات موجود در عراق موجب شده كه پنتاگون مسئوليت بيشتري در عراق را برعهده بگيرد. نفوذ بيشتر پنتاگون موجب شد كه بخشي از نگراني گروه بازهاي آمريكا از تأثير سياست هاي وزارتخانه آمريكا روي ملل ديگر از بين برود. اين سياست هاي چند جانبه ايالات متحده در كره شمالي هم جريان يافته است. زيرا آمريكا در نظر دارد كشورهاي همسايه كره شمالي را از رده خارج كند.
اگر تابستان امسال دولت بوش از فرايند برقراري صلح در خاورميانه فارغ شود با اين كار رئيس جمهور بسياري از منتقدان اروپايي را كه با اين جنگ مخالف بودند به دليل صرف وقت و انرژي روي برقراري صلح در اين كشورها خلع سلاح خواهد كرد. حال كه اسرائيل و فلسطين هم در حال مذاكره مي باشند، منبع اصلي مخالفت ها در حال از بين رفتن است.
در اين شرايط اروپايي ها سعي دارند كه به آمريكا نشان دهند كه مي توانند شركاي خوبي باشند. ماه گذشته آنها نخستين استراتژي امنيتي عمومي كه نشان از اهميت واشنگتن در رهبري دنيا مي داد را پذيرفتند. دولت آلمان هم براي حمايت از راه پيشنهادي آمريكا از روش سنتي صلح طلبي خود دست كشيد. شعار آنها اين است كه وقتي قوانين و مقررات بين المللي زير پا گذاشته مي شود متحدان اروپايي آماده هستند كه از تمام قدرت خود براي جلوگيري از گسترش سلاح هاي كشتار جمعي استفاده كنند. نتايج به دست آمده از اين قرارند كه اگر ما خواهان سازمان هاي بين المللي هستيم، اگر ما به دنبال روش ها و معاهدات تأثيرگذار در برطرف كردن خطراتي كه امنيت بين المللي و صلح جهاني را تهديد مي كنند هستيم بايد همگي دست به دست هم دهيم تا در هنگام شكسته شدن قوانين با مشكل مقابله كنيم و جلوي پيشروي آن را بگيريم.
تهديد اتحاديه اروپا براي تحديد رابطه با ايران در صورتي كه تهران تحت نظارت هاي سازمان جهاني انرژي قرار نگيرد نشان مي دهد كه اروپايي ها نسبت به سلاح هاي كشتار جمعي جدي هستند.
به هرحال به نظر مي رسد سياست هاي آمريكا كمي چند جانبه تر شده است و اتحاديه اروپا هم نسبت به تهديدهاي امنيتي جديد كمي بي طرفانه تر عمل مي كند. اروپايي ها بايد از صحبت درباره اينكه چگونه بايد در مقابل سياست هاي آمريكا عمل كنند خودداري نمايند. انگليس بايد كمي كمتر از آمريكا حمايت كند و فرانسه هم نبايد اين قدر جدي و مصمم نظر ضدآمريكايي خود را مطرح كند.
اگر آقاي بلر و آقاي شيراك بتوانند با هم در مورد حمايت از آمريكا و سياست هايش به توافق برسند آمريكا سياست هاي مشترك را راحت تر تصويب و اجرا خواهد كرد. به اين ترتيب آمريكا بايد در برقراري صلح و توافق بين كشورهاي اروپايي تلاش كند زيرا در اروپايي كه كشورها با هم توافق ندارند برخي از كشورها پشتيبان آمريكا هستند و برخي با او مخالفت مي كنند. اين كشورهاي مخالف اين توانايي را دارند كه با آمريكا مقابله كنند و ممكن است در چنين شرايطي آسيب جدي به آمريكا و سياست هايش وارد شود. اما اگر اتحاديه اروپا كه ۱۰ عضو آن با آمريكا موافق هستند با هم به توافق برسند به يك هويت واحد تبديل خواهد شد كه مسلماً ضدآمريكايي نيست و امكان كمك به آمريكا در شرايط بحراني و مواقعي كه امنيت آمريكا مورد تهديد واقع شده را دارد.

ديدگاه
همسازي با آرزوها
سه سناريوي نفتي براي هزاره جديد
004425.jpg
شبكه هاي ارتباطي بين صنايع گوناگون به تدريج شكل مي گيرد. «مايكروسافت» مي گويد بر آن است كه «مديريت اجرايي خانه هوشمند» را به دست گيرد. نرم افزار شركت «مايكروسافت» هر چيزي را كه به خانه شما وارد مي شود، هدايت مي كند، از گاز و برق گرفته تا تلويزيون وتلفن. «مايكروسافت» هم اين خدمات را از طريق مقاطعه كاري به كارپردازان و عرضه كنندگان واگذار مي كند. سرانجام تمايز بين نفت، گاز و برق ناچيز خواهد شد. چون رقباي جديد «انرژي مصرفي» را به مثابه يك محصول از منابع متعددي تأمين و به مصرف كنندگان ارائه مي  دهند.مقايسه ديگري مي توانيد بكنيد. شركت «اسپرينت» اعلام كرده است كه به زودي خدماتي ارائه مي دهد كه همه نيازهاي مخابراتي از جمله صدا، ارتباطات راه دور، فيلم، اينترنت و انتقال داده هاي يك شركت را از طريق اتصالي واحد و با استفاده از يك دستگاه تأمين مي كند. به اين ترتيب «اسپرينت» از يك خرده فروش محصولات به سوي فروشندگي دستگاه هاي قوي مخابراتي گام مي گذارد. اگر شركت هاي نفتي مانند شركت هاي «مايكروسافت» و «اسپرينت» باز و آزاد فكر نكنند، نقش آنان به حد عرضه كنندگان انبوه مواد نفتي با حاشيه سود كم تنزل خواهد كرد.
سناريوي سوم
حال به تشريح سومين سناريو مي پردازيم. در اين سناريو فن آوري و مسايل محيط زيست باعث تغييرات شديدي مي شود. تغييراتي كه عموماً بسيار سريع تر از آن چه تصور مي شود رخ مي دهد. در اين دوره ما شاهد ماشين هايي خواهيم بود كه از چند منبع نيرو، مانند باتري هاي پيشرفته و سوخت هاي سلولي بهره مي گيرد. حتي ماشين هايي كه فقط با هيدروژن خالص كار مي كند. دوران جديد كي پيش خواهد آمد؟ وقتي كه قيمت ها به سبب ازدياد رايانه ها و با استفاده از ريز تراشه ها تا به اين حد پايين آمده است چرا نبايد ساخت سوخت هاي سلولي از چنين موقعيتي بهره مند نشود؟ آيا در ميان ما كسي هست كه بخواهد در مقابل پيشرفت فن آوري شرط بندي كند؟
مدير كل جنرال موتورز مي گويد، هيچ شركت توليدي ماشين در سده بيست و يكم قادر به رشد و ترقي نخواهد بود، اگر تنها در اين سده به توليد ماشين هايي با موتور احتراق دروني بپردازد. رئيس كل شركت توليد ماشين تويوتا مي گويد كه اين شركت به جز ارتقاي سطح بازار خود، در ارائه فن آوري هاي نوين هم مي كوشد.از اقدامات شركت ياد شده در اين زمينه معرفي ماشين هاي بسيار پيشرفته است. اين يك راهبرد تجاري ويژه اي است كه غرور بيجا و خودپسندي برخي افراد را زير سؤال مي برد. به هر حال شركت هايي كه نتوانند فن آوري هاي نوين مورد نياز را شناسايي كنند شكست مي خورند. آنگاه كه بتوانيد ماشين را پارك كنيد و سپس از سوخت سلولي آن براي توليد برق خانه خود بهره بگيرد، اقتصاد جهاني به ناچار دچار تغيير مي شود. شبكه برق يك شهر بيشتر به اينترنت مي ماند تا به يك رايانه قطع بزرگ (Main Frame) به واقع، اگر همه ماشين ها در ايالات متحده از سوخت سلولي بهره مي بردند بيش از ۵ برابر پست هاي ذخيره، برق اضافي مي داشتيم. امكان وقوع اين امر در ايالات متحده تا زماني كه هر گالن بنزين يك دلار است و در ديگر كشورهاي جهان هر گالن به بهاي ۵ دلار مي رسد، وجود ندارد، زيرا انگيزه هاي اقتصادي براي شركت ها داراي ارزش فراواني است. افزون بر اين بايد زيرساخت هاي تحول هم ايجاد شود.
نتيجه همه اين تحولات، بازار بسيار پيچيده اي براي انرژي و مبادله محصولات است.
همسازي با آرزوهاي كشورهاي در حال توسعه
آيا براي اين تغييرات آماده شده  ايم؟ البته ما نمي دانيم كه چه چيزي رخ خواهد داد. خوب، شما هم مجبور نيستيد موارد خاص سناريوهاي سه گانه را بدانيد تا قبول كنيد كه فشارها و نيروهاي نوين محيطي، فن آوري و اقتصادي زيادي در دنيا وجود دارد.
«برتراند راسل» روزي گفت كه «اين كار درستي است كه گاهي در مقابل آن چه كه مدت ها آنها را فرض مسلم گرفته ايم علامت سؤالي قرار دهيم» به نظرم اين براي ما كه در صنعت نفت فعاليت مي كنيم توصيه بسيار خوبي است. در «تگزاكو» واحدهاي تجاري ما از سناريوهاي سه گانه ارائه شده درباره آينده، در برنامه ريزي هاي راهبردي استفاده مي كنند. در حالي كه مراقب تغييرات بازار هم هستند. ما بايد خودمان را بيشتر با آرزوهاي كشورهاي در حال توسعه و نه فقط با اقتصادشان همساز كنيم. ما بايد بپذيريم كه آنان بايد به مقدار بيشتري بر سرنوشت منابع طبيعي خود كنترل داشته باشند تا در حركت به سوي رشد اقتصادي از آنها بهره بگيرند. ما بايد شركت هايي داشته باشيم كه بكوشيم بر رشد اجتماعي و اقتصادي كشورهاي در حال توسعه بيفزاييم. رفتار شركت هاي ما بايد به گونه اي باشد كه روشن كند پيشرفت آنها براي ما مهم است.
دوم اين كه ما با بازارنوزايي روبه رو هستيم كه در مجموع به صورت جديد و متفاوت با مشتريان ما ارتباط دارد. صنعت ما مدت مديدي است كه فقط به كشف، استخراج و فروش نفت پرداخته است. تحقيقات نشان مي دهد كه در واقع مردم علاقه اي براي رفتن به پمپ بنزين ندارند و اين كار را بسيار شاق مي دانند. حال با توجه به فن آوري هاي نوين حس گر، چه مي شد اگر در طول مدتي كه از مغازه اي خريد مي كنيد فروشگاهي مانند «سيرز» مقدار سوخت ماشين شما را بررسي مي كرد، بنزين مورد نياز را تأمين و پول آن را از كارت اعتباريتان كم مي كرد؟ چه تعداد از مردم، در اين صورت به پمپ بنزين روي مي آورند و بنزين مي  زنند؟ به نظرم، ما بايد حتي مشتريان خودمان را به عنوان يك بازار جديد بپذيريم.
شيوه هاي جديد علمي
سومين و آخرين نكته اين است كه ما با بازار نوزايي در زمينه هاي سوخت هاي جايگزين، انرژي ها و خدمات روبه رو هستيم. بايد كارخانه لوكوموتيو سازي «بالدوين» را به ياد آوريم. اين كارخانه گرچه بزرگ ترين كارخانه ساخت قطار بخار بود اما در سال ۱۹۳۹ روي كار آمدن موتور ديزلي را به مثابه يك رقيب جدي نگرفت و درسال هاي ۱۹۴۰ در آگهي هاي تبليغاتي خود چنين گفت: «اين بخار است كه مي ماند». اما امروز كارخانه «بالدوين» ديگر وجود ندارد و اين درسي است براي ما كه چشم به آ ينده نمي گشاييم. اگر ما برآنيم كه با موفقيت از دام شيوه هاي سنتي رها شويم و اگر بپذيريم كه اين ايام آخرين روزهاي شركت هاي نفتي سنتي است، بايد چشم اندازها، نگرش ها و مسيرهاي نويني را برگزينيم. امروز، رايانه ها هستند كه بر سرعت و قدرت مي افزايند. رايانه ها نماد آينده هستند. قطعه اي از يك وسيله حفاري چاه نفتي در سال ۱۹۵۰ در تگزاس جنوبي به دست آمده كه مقاوم تر و سخت تر از قطعه دو لايه رايانه اي نازك و پرزرق و برق امروزي است. گرچه امروز صنعت نفت از فن آوري رايانه اي استفاده مي كند، اما سؤال من اين است كه چه قدر از افكار و رفتار ما با دوران حفاري چاه نفت به شيوه قديمي ارتباط مي يابد؟
صنعت نفت امروز شيوه كشف مكانهاي نفتي را مي شناسد. اما من بر اين عقيده ام كه ما نياز به كشف شيوه هاي جديد فكري و علمي نيز داريم. زيرا اين ذخاير است كه در سال هاي آينده موفقيت مان را رقم مي زند. روزي تعريف شجاعت، كنار گذاشتن آن چه كه به آن آشنا بوديم بود. حال كه با سده جديدي روبه رو هستيم شركت هاي نفتي جهان بايد بپرسند، آيا ما چنين شجاعتي داريم؟
منبع: FT Energy Economist

سايه روشن اقتصاد
چين، ايران را توصيه نكرد
مسئولان سازمان جهانگردي چين ۲۷ كشور را براي گردش به چيني ها توصيه كرده است كه نام ايران در ميان اين ۲۷ كشور نيست. فريدون وردي نژاد سفير جمهوري اسلامي ايران در پكن خواستار احياي جاده ابريشم بين ايران و چين شده و گفته است: «عنوان شدن ايران به عنوان مقصد توريستي براي گردشگران چيني توسط ارگانهاي ذيربط چين در اين زمينه كمك كننده خواهد بود.»

شهامت و رانت خواري
حجت الاسلام والمسلمين عباسعلي سليماني، امام جمعه زاهدان گفته است: سرمايه گذاري در مسير ايجاد كارخانه هاي صنعتي و توليدي، شهامت، مردانگي، ايثار و ايمان مي طلبد.
وي كه در آيين آغاز عمليات يك كارخانه در زاهدان سخن مي گفت تأكيد كرد: برخي افراد در سطح كشور با فروش يارانه  اي كه به بهانه راه اندازي واحدهاي توليدي دريافت كرده بودند، سرمايه هاي فراواني به دست آوردند.

توانايان فرد و انتقاد از بانكها
حسن توانايان فرد از اقتصاددانان ايراني كه در سالهاي نخست انقلاب، نظراتش با اقبال عمومي مواجه بود و حتي كانديداي رياست جمهوري نيز شده بود و در سالهاي پس از جنگ كمتر سخنراني كرده بود، نوشته اي دارد كه سايت بازتاب آن را درج كرده است. وي در بخشي از مقاله خود نوشته است: «در كجاي قانون بانكداري بدون ربا آمده است بانك ها بيايند سهام مرغوب بورس را به وسيله كارگزاران خود شناسايي و شروع به خريد و فروش آن كنند و سودهاي هنگفت ببرند... الان يكي از مؤسسات اعتباري كار را به جايي رسانده كه اعلام كرده، ۱۵ ميليون تومان وام مسكن مي دهد، ۶ ساله، ۱۰ ميليون سود مي گيرد، اين يعني چه؟ يعني بانكداري بدون ربا؟ 
004420.jpg


فولكس افسانه اي
فولكس بيتل روز ۳۰ جولاي مصادف با هفتم مرداد متوقف شد.
پس از ۷۰ سال و عرضه ۲۱ ميليون ماشين از اين نوع از سال ۱۹۳۹ كه نوع جديد آن موسوم به «آلتيما» تنها ۳ هزار مدل در شعبه كارخانه فولكس در مكزيك توليد شد ديگر توليد نمي شود.

با خنده حرفش را زد
داستان غم انگيز روابط عمومي در ايران از چشم تيزبين ها دور نمانده است. مديران روابط عمومي ناچارند هر چه رئيس گفت را بازتاب دهند. اين واقعيت را مدير عامل بانك تجارت در گفت وگو با نشريه متعلق به بانك ابراز كرد. وي با خنده به مصاحبه گر گفت: «... خودتان داريد مرا به جاهاي سخت مي كشانيد. روابط عمومي ها در كشور ما بيشتر توجيه كننده عملكردهايند و هرگز به وظايف ديگر خود نپرداخته اند. ما آرزو داريم اين كار را انجام بدهيم.»

من نشنيده ام
خبرنگار ايلنا از احمد خرم پرسيده است آيا داوري سازمان هواپيمايي ياتا را كه مدعي است با توجه به فرسوده بودن ناوگان هوايي ايران پروازهاي بين المللي آن تا دو سال لغو مي شود را تأييد مي كنيد گفته است: «من چيزي نشنيده ام.»
وزير راه و ترابري به ايلنا گفته است: «بارها گفته ام ناوگان هوايي ما فرسوده است، اما براي تأمين قطعات هواپيما هيچ مشكلي نداريم و اقدام هايي نيز انجام داده ايم.»
004430.jpg


تحريم ميانمار
پس از آنكه نظاميان ميانمار آنگ سان سوچي را بازداشت كردند، جامعه جهاني به ويژه اروپايي ها و آمريكايي ها شرايط سختي را بر اين كشور تحميل كردند. مقامهاي كاخ سفيد چند روز پس از بازداشت رهبر ناراضيان ميانمار، اعلام كرد واردات هر گونه كالا از اين كشور تحريم مي شود. آمريكايي ها اعلام كردند بازداشت سان سوچي اقدامي غيرقابل قبول است.
سخنگوي وزارت خارجه آمريكا نيز اقدام نظاميان ميانمار را بي عدالتي و ظالمانه توصيف كردند.

منتفي شد
بيش از يك دهه است رويايي در ايران و هند شكل گرفته بود كه مي توان گاز ايران را از طريق خشكي و از داخل پاكستان به هند رساند. همين چند ماه پيش بود كه محمدحسين عادلي به عنوان نماينده ويژه رئيس جمهوري به هند رفت تا كار رساندن گاز به هند را تسريع كند. اما اين رويا، دست نيافتني است.

۸۴ ميليارد دلار
صنعت نفت در كشورهاي عربي نياز به ۸۴ ميليارد دلار سرمايه گذاري جديد دارد.
يك گزارش منتشر شده در رياض تأكيد دارد ۳۵ ميليارد دلار از اين سرمايه گذاري از كشورهاي عربي تأمين مي شود و بقيه اين رقم كه ۵۰ ميليارد دلار است بايد از منابع خارجي تأمين شود. تسهيلات ويژه اي كه كشورهاي عربي به سرمايه گذاران بين المللي مي دهند ورود سرمايه ها به كشورهايي مثل ايران را با مشكل مواجه مي كند.

۳ هزار ورشكسته
طي ۵ سال آينده دولت چين ۳ هزار شركت دولتي را ورشكسته اعلام خواهد كرد. منابع رسمي چين اعلام كردند در ميان شركت هاي ياد شده چندين شركت بزرگ كه متعلق به ارتش اين كشور است وجود دارد. تعداد اين شركت ها حدود ۲۰۰ واحد برآورد شده است.
004440.jpg


اسكناس هاي جديد
دولت ژاپن سه نوع اسكناس جديد ۱۰ هزار۵، هزار و يك هزار يني منتشر مي كند كه اسكناس ۵ هزار يني براي نخستين بار در اين كشور مزين به تصوير يك زن ژاپني خواهد شد.
ايچييو هيگو چي رمان نويس ژاپني نخستين زن ژاپني است كه تصويرش بر ين نقش مي بندد.

اقتصاد
ادبيات
تئاتر
سياست
علم
فرهنگ
ورزش
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  تئاتر  |  سياست  |  علم  |  فرهنگ   |  ورزش  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |