يكشنبه ۱۹ مرداد ۱۳۸۲
شماره ۳۱۳۲- Aug, 10, 2003
فرهنگ
Front Page

همزمان با توزيع كارنامه هاي كنكور و انتخاب رشته توسط قبول شدگان مرحله اول
داستان انتخاب رشته
زير ذره بين
مرور تجربه چندين ساله مدارس كشور در كار با دانش آموزان پيش دانشگاهي، نشان مي دهد كه نه مدارس اقدامات منسجمي براي انتخاب رشته انجام مي دهند و نه دانش آموزان تا زماني كه وقت انتخاب رشته فرا نرسيده است، به موضوع جدي نگاه مي كنند، هست و آنقدر سمبل يا جاذبه دارد كه بتواند جانشين هاي  خيلي بهتري براي خودش پيدا كند.
004985.jpg
محمد امين- شايد براي كسي كه وارد موضوع انتخاب رشته نشده، قضيه بسيار ساده و عادي جلوه كند. اما نه، اين گونه نيست و انتخاب رشته هم از قصه هايي است كه سر دراز دارد. مثل خيلي از مسائل آموزشي ديگر در ايران كه انحرافات و كاستي  هاي فراواني دارند، انتخاب رشته نيز، نياز به يك آسيب شناسي جدي دارد. اگر مسائل آموزشي در ايران، سيري استاندارد و طبيعي داشته باشند، آن گاه انتخاب رشته نيز در جايگاه خود موضوعي بسيار ارزشمند و مهم تلقي خواهد شد. اگرچه در حال حاضر انتخاب رشته موضوعي دانش آموزي به حساب مي آيد. ولي در يك نگرش علمي و تخصصي، جنبه هاي فراوان ديگري نيز بدان افزوده مي شود. نقش مدارس و وظيفه دانشگاهها از جمله جنبه هايي هستند كه به شدت مورد غفلت قرار گرفته اند.
به هر حال و با استفاده از فرصت پيش آمده، به قسمتي از داستان پيچيده و مبهم انتخاب رشته مي پردازيم؛ باشد كه متوليان امور به ابعاد موضوع توجه بيشتري بنمايند.
انتخاب رشته كامپيوتري
واقعيت اين است كه تا قبل از تهيه گزارش براي انتخاب رشته، ديد مثبتي نسبت به انتخاب رشته كامپيوتري و مؤسسات مربوطه نداشتم. طي صحبت هايي كه با چند مؤسسه نرم افزاري انتخاب رشته داشتم، ديدم كه آنها هم دل پري دارند. اگرچه اين گزارش به قصد استفاده دانش آموزان كنكوري و خانواده هايشان تهيه مي شود، ولي حيف است كه حداقل قسمت هايي از حرف هاي مهندسان نرم افزاري را نشنويم.
از مهندس جواني كه طراح برنامه نرم افزاري انتخاب رشته است و بنا به دلايلي مايل نيست اسمش عنوان شود، سؤال مي كنم كه برنامه هاي نرم افزاري تا چه حد اعتبار دارد؟ و همين پرسش باعث مي شود كه او درد دل خود را شروع كند.
مي گويد: «نظام آموزشي به همه اجازه مي دهد كه در همه مسائل از قبيل تشكيل كلاسها، كنكور آزمايشي، آموزشهاي فني و حرفه اي و غيره دخالت كنندو كلي آموزشگاه و مؤسسه خصوصي در اين امور فعاليت دارند، اما وقتي نوبت به انتخاب رشته مي رسد، شكل قضيه عوض مي شود و سازمان سنجش و خيلي هاي ديگر توصيه مي كنند كه دانش آموزان براي انتخاب رشته دنبال مؤسسات نروند، اما كسي توجه ندارد كه ضعف اعتباري اين مؤسسات كجاست؟ تعاوني سازمان سنجش با حمايت اين سازمان، به شكل انحصارگرايانه اي عمل مي كند. سازمان سنجش به هيچ وجه اطلاعات سالهاي گذشته را بيرون نمي دهد و مؤسسات را با ضعف اطلاعاتي مواجه مي سازد. وقتي بخش خصوصي در همه مسائل آموزشي دخالت مي كند، چه اشكالي دارد كه سازمان سنجش هم به ۲۰-۱۰ مؤسسه نرم افزاري مجوز بدهد كه در امر انتخاب رشته به صورت رسمي فعاليت كنند.البته اين آقاي مهندس اشاره نمي كند كه در سال هاي گذشته تا چه ميزان نارضايي از مؤسسات خصوصي مدعي انتخاب رشته ايجاد شد.به طوري كه اين مؤسسات كه ادعاي كار علمي و فني داشتند و پولهاي كلاني هم مي گرفتند از سوي برخي مردم متهم به كلاهبرداري شدند.
به نظر اين مهندس، يك دليل عمده عدم قبولي رتبه هاي خوب، عدم دسترسي آنان به اطلاعات است. اگر حتي خود دانش آموزان به اطلاعات دسترسي داشته باشند، شايد حتي نياز به مراجعه به مراكز كامپيوتري هم از بين برود. با همه اين تفاصيل، وي اذعان دارد كه قدرت تشخيص برنامه هاي نرم افزاري شركت هاي خصوصي تا حدود ۷۰ درصد است و اين شركت ها براي جبران احتمال خطا به جاي ۱۰۰ رشته، ۲۰۰ رشته را به دانش آموز پيشنهاد مي دهند.
مهندس...، مسئول يكي ديگر از شركت هاي نرم افزاري اعتقاد دارد كه در هر حال و با عنايت به تعداد رشته ها- مثلاً ۱۳۰۰ رشته تجربي- براي دانش آموزان بهتر است كه از خدمات نرم افزاري استفاده كنند، اما اين بدان معنا نيست كه صرفاً به اين اطلاعات اكتفا نمايند. مسأله انتخاب رشته در مورد هر فرد متفاوت است و لذا انتخاب رشته مطلوب، زماني امكان پذير خواهد بود كه با خدمات مشاوره اي مستمر- و نه فقط براي چند روز- همراه باشد. وي ادامه مي دهد كه تأكيد صرف بر روي علاقه، مشكل گشاي دانش آموزان نيست و براي انتخاب رشته، آنها هم نياز به آمار و اطلاعات و هم نياز به راهنمايي مناسب دارند.
و اما دانش آموزان
همان گونه كه اين مهندس رايانه مي گويد، تيپ هاي دانش آموزان در انتخاب رشته متفاوت است و شايد بتوان به تعداد دانش آموزان كنكوري، توصيه هاي متفاوت ارائه كرد.
با ۴ دانش آموز دختر كه براي كاري به يكي از آموزشگاههاي كنكوري آمده اند، صحبت مي كنم. همه آنها مي گويند كه از روش انتخاب رشته كامپيوتري شناخت چنداني ندارند، ولي به احتمال زياد از اين امكان استفاده خواهند كرد. جالب است كه هر كدام، كساني را به عنوان راهنماي خود در انتخاب رشته معرفي مي كنند كه بعيد به نظر مي رسد بتوانند كمك مؤثري انجام دهند. يكي مي گويد از كساني كه در رشته مورد علاقه من درس مي خوانند، كمك مي گيريم، ديگري استفاده از بروشورها و سومي هم مراجعه به استادان دانشگاهها را مطرح مي كنند و چهارمي هم مي گويد كه پشتيبان آموزشي دارد. مرور تجربه چندين ساله مدارس كشور در كار با دانش آموزان پيش دانشگاهي، نشان مي دهد كه نه مدارس اقدامات منسجمي براي انتخاب رشته انجام مي دهند و نه دانش آموزان تا زماني كه وقت انتخاب رشته فرا نرسيده است، به موضوع جدي نگاه مي كنند. بالاخره از ويژگي هاي فرهنگي ما يكي هم اين است كه مردم دقيقه ۹۰ هستيم. تازه روز انتخاب رشته همه به ياد اهميت موضوع مي افتند- مثل همين گزارش ما!- و تا قبل از آن اقدامي مؤثر صورت نمي گيرد.
ساناز جعفريان دانشجوي رشته فيزيك يكي از شهرستانها مي گويد: خواهرم برايم انتخاب رشته كرد.
از او مي پرسم كه خواهرت تا چه حد اطلاعات داشت و چقدر از انتخاب رشته او راضي هستي؟
جواب مي دهد: فقط دفترچه را خوانده بود و انتخاب رشته اش بد نبود، ولي شايد امكان داشت كه رشته بهتري قبول مي شدم.
همين جا بد نيست كه اشاره كنم دانش آموزان را از يك نظر مي توان به دو تيپ درسي و يا علمي تقسيم كرد. گروه اول درس را، بيشتر از روي اجبار و يا انجام وظيفه مي خوانند، اما گروه دوم به ميزان كم و زياد، به خود علم و آموختن علاقه مندند. موضوع انتخاب رشته براي هركدام از اين دو تيپ، ماهيتي متفاوت دارد. به نظر مي رسد تيپ اول حساسيت ها و دغدغه هاي كمتري براي انتخاب رشته دارند و براي آنان مهم تر از هر چيزي، اين است كه بالاخره از جايي قبول شوند. اما تيپ دوم به مسأله انتخاب رشته بهاي بيشتري مي دهند و به نوعي آن را با آينده و سرنوشت خود مرتبط مي  دانند.
علاوه بر دو تيپ ياد شده، مي توان تقسيم بندي ديگري نيز براي دانش آموزان انجام داد؛ از جمله:
۱- تعدادي از دانش آموزان بي خيال همه چيز هستند و معمولاً دغدغه هاي والدين و اطرافيان آنها براي انتخاب رشته، بيشتر از خودشان است.
۲- تعدادي به خاطر ترس ناشي از قبول نشدن، پاسخگو بودن در برابر والدين، سربازي رفتن و موارد مشابه، با سپردن انتخاب رشته خود به ديگري يا ديگران، به نوعي از خود سلب مسئوليت مي كنند تا از عواقب انتخاب خود در امان باشند.
۳- تعدادي به دليل كثرت منابع اطلاعاتي و اصرار در مراجعه به افراد و منابع مختلف، با حالت گيجي و سردرگمي مواجه مي شوند.
۴- تعدادي به خاطر ايده آل ها و افكار بلند پروازانه خود، خيلي خودرأي و انفرادي عمل مي كنند و حاضر نيستند از كسي نظر بگيرند.
۵- تعدادي چشم شان دنبال ديگران است. مي بينند دوستان و آشنايان چه مي كنند آنها هم همان كار را انجام مي دهند.
۶- تعدادي هم خيلي منظم و حساب شده به موضوع نگريسته و معمولاً همه پيش بيني ها و اقدامات لازم را از قبل انجام مي دهند.
و البته گروه هاي ديگري را هم مي توان به اينها اضافه كرد.
اهل فن چه مي گويند؟
علي رغم تفاوت نظرهاي موجود، بيشتر نكاتي كه كارشناسان و اهل فن پيشنهاد مي كنند، مشابه هم هستند.
يك مشاور و صاحب نظر آموزشي تأكيد دارد كه انتخاب رشته، مسأله اي فردي است و درباره هر فرد بايد متغيرهاي متفاوتي را در نظر گرفت. مثلاً در مورد پسران، سربازي رفتن و نرفتن و يا حتي وضعيت اقتصادي خانواده مي توانند عواملي تعيين كننده باشند. انتخاب رشته دختر و پسر هم فرق دارد. دخترها معمولاًَ احساسي تر عمل كرده و به علايق بيشتر بها مي دهند، اما پسرها دنبال بازار كار و آينده شغلي هستند. دخترها در انتخاب رشته محتاط تر عمل مي كنند و براي همين شانس قبولي در رشته هاي مناسب تر را از دست مي دهند.
وي اضافه مي كند: علاوه بر تفاوتهاي فردي، تمايل جمعي هم، سال به سال فرق مي كند. يك سال اقبال جمعي به رشته اي بيشتر است و سال بعد اين اقبال متوجه رشته ديگري مي شود. بنابراين وقتي سؤال مي شود كه چگونه انتخاب رشته كنيم؟ بايد بپرسيم: براي چه كسي و با چه ويژگي ها و شرايطي؟
ج. ش يكي از دبيران كنكوري و كسي كه دانش آموزان براي انتخاب رشته به وي مراجعه مي كنند، اعتقاد دارد كه استفاده از انتخاب رشته نرم افزاري خوب است، ولي بايد توجه داشت كه بعضي از نرم افزارها مناسب نيستند. بنابراين بايد دانش آموزان مراكز مطمئن و با اطلاعات روزآمد و كافي را شناسايي كرده و به مراكز خلق الساعه و فرصت طلب نروند.
وي ادامه مي دهد كه اگر دانش آموزان از خدمت مشاوره اي دبيران يا افراد ديگر استفاده مي كنند بايد سراغ كساني بروند كه اطلاعات آنها به روز است.
يكي ديگران از دبيران كنكوري و داراي سابقه طولاني در انتخاب رشته ضمن تأييد استفاده از خدمات نرم افزاري، دليل آن را اين گونه بيان مي كند: اطلاعات مربوط به انتخاب رشته، حالت منسجمي ندارند و بالعكس بيشتر اطلاعاتي متفرقه و پرت و پلا است، لذا حداقل امكانات كامپيوتري تا حدودي به اين اطلاعات انسجام مي دهد.
وي معتقد است كه عامل مهم در انتخاب رشته، رتبه فرد است. مثلاً در رشته رياضي تا رتبه ۶۰۰۰ را مي توان قوي يا نسبتاً قوي قلمداد كرد و اين دانش آموزان مي توانند بيشتر بر مبناي سلايق و علايق خود عمل كنند. تا رتبه ۱۳-۱۲ هزار متوسط محسوب مي شود. به اين دانش آموز توصيه مي شود از يك مشاور توانمند كه اطلاعات كامل كنكورهاي ۷-۶ سال گذشته راداشته باشد، كمك بگيرد. براي رتبه هاي بالاتر، اطلاعات سازمان سنجش ضرورت دارد. وي به دانش آموزان توصيه مي كند وقتي كارنامه را گرفتند، توجه كنند كه رتبه زير گروهشان چند است و سپس جمع تعداد ظرفيت رشته هاي يك زير گروه را پيدا كرده و وضعيت خود را در گروه ارزيابي كنند. مثلاً دانش آموزي در گروه رياضي علاقه دارد رشته عمران را انتخاب كند و در زير گروه يك، رتبه اش ۲۱۰۰ است. در كل كشور رشته هاي زيرگروه يك ظرفيتي در حدود ۳۰۰۰ نفر دارند. اين دانش آموز مي تواند تشخيص دهد كه در تهران قبول نخواهد شد. شايان نيز مي گويد: دانش آموزان وقتي كارنامه گرفتند، ابتدا به رتبه كل و سپس به رتبه زيرگروهها توجه كنند و ببينند بهترين زير گروه، شامل چه رشته هايي مي شود.
يك نكته قابل توجه در انتخاب رشته، اين است كه دانش آموزان به قابليت ها و توانايي هاي بعضي از دانشگاهها توجه نمي كنند و يا آنها را نمي شناسند.
مهندس ...مي گويد: با اين كه رشته هاي علمي بعضي از دانشگاه قوي تر است، اما دانش آموزان باز هم تهران را ترجيح مي دهند. مشاور پيش گفته هم در اين باره به چند نكته اشاره مي كند. بعضي رشته هاي نيمه متمركز خيلي خوب است، مثلاً در گروه رياضي، پتروشيمي و نفت آينده خوبي دارند. از طرف ديگر گرايش دانش آموزان رياضي و تجربي به آن دسته از رشته هاي انساني كه حق انتخاب آنها را دارند، بيشتر شده است. همچنين دانش آموزان بايد توجه كنند كه رشته هاي شبانه غير از پرداخت شهريه، هيچ تفاوتي با دوره هاي روزانه ندارند و گاهي حتي كلاسهاي آنها در نوبت صبح تشكيل مي شود. دانشگاههاي غيرانتفاعي هم چون مورد تأييد وزارت مربوطه هستند، لذا انتخاب آنها هم مشكلي ندارد.
با يك نگرش آسيب  شناسي، از درويش سؤال مي كنيم كه اشتباهات رايج دانش آموزان در انتخاب رشته چيست؟ او پاسخ مي دهد: اول- عدم توجه به علايق؛
دوم - سلب مسئوليت از خود و سپردن كار به ديگري؛
سوم- عدم توجه به شرايط و امكانات و ملاحظات شخصي و خانوادگي؛
چهارم- انتخابهاي بد، يعني كساني كه يا ريسكي و شانسي انتخاب رشته مي كنند و يا آنهايي كه توقعات بالايي دارند.
پنجم- عدم دقت در انتقال كد رشته ها به فرم انتخاب رشته. وي تأكيد مي كند كه درخصوص مورد پنجم، شاهد اشتباهات فراواني از طرف دانش آموزان بوده است.

بحثي پيرامون ضرورت آموزش فرهنگ عمومي توسط نهادها، سازمان ها و مؤسسه هاي دولتي
محيط زيست رفته گل بچينه!
زير ذره بين
آيا واقعاً فكر مي كنيد فرهنگ زيست محيطي مردم كامل است؟ پس اين چه وضعي است؟ آيا فرهنگ سازي در اين زمينه كار سختي است؟ پس چراو چگونه ديگران اين كار را انجام مي دهند؟ آيا مدعي هستيد كه وظيفه اطلاع رساني را انجام داده ايد كي و چگونه؟
005025.jpg

امين ابراهيم پور - ۱- در صفحه ۱۷ ضميمه فرهنگ همشهري در ۵/۵/۸۲ مطلبي تحت عنوان «زباله دان باستاني» آمده بود: متأسفانه بسياري از غارهاي كشور به دليل كم توجهي ، به زباله دان تبديل شده است ، از جمله غاري كه چاه مرگ نام دارد. اين غار در شيراز قرار دارد و شهرداري ، آن را جايي براي زباله هاي شهر در نظر گرفته است. با وجودي كه كشور ما از نظر باستاني ، مخصوصاً غارها نسبت به كشورهاي ديگر در وضع بهتري قرار دارد ، ولي متأسفانه اهميتي به آن نمي دهند.
آنچه زمينه نگارش نوشته حاضر را به وجود آورد ، بحث غارشناسي و باستان شناسي و ميراث فرهنگي نبود. خواندن اين مطلب مرا به ياد سفر شمال تابستان پارسال انداخت. در طي مسير رفت و برگشت ، هر جا كه براي استراحتي كوتاه مدت پياده شديم همه  جا پر از انواع و اقسام زباله بود. شرم آورتر آن كه هر جا زيباتر و پرجاذبه تر بود (مانند جاده چالوس) ، از زباله و آشغال بيشتري هم انباشته شده بود. واقعاً مردم ما بر سر طبيعت و محيط زيست چه مي آورند؟ آخر بي توجهي و بي مبالاتي تا چه حد؟ مردمي كه به طبيعت رحم نمي كنند ، به غارها و كوه ها رحم نمي كنند ، به كوچه و خيابان محل زندگي شان رحم نمي كنند ، پس چه بر سر خود و فرهنگ شان خواهد آمد؟
۲- اصلاً رشته و تخصص كاري من ارتباط چنداني با محيط زيست ندارد. آنچه مي نويسم فقط به لحاظ وظيفه شهروندي و اداي تكليف فردي است. هيچ نيت سويي هم ندارم! مي خواهم به همه و بخصوص سازمان حفاظت محيط زيست به عنوان متولي امر يادآوري كنم كه آيا نمي شود كاري كرد؟ محيط زيست مسأله ديروز ، امروز و فرداي ماست. بايد همه باور كنيم كه نمي شود مسايل زيست محيطي را به شوخي و مسخره گرفت. مسخره كردن اين مسايل ، مسخره كردن خودمان است. محيط زيست مسأله نفت و انرژي نيست كه بگوييم به ما چه ، ما مصرف مي كنيم و آيندگان فكري براي خودشان بكنند. محيط زيست با همه عوامل و مسايل ديگر زندگي فرق دارد. دود بي مبالاتي نسبت به مسايل زيست محيطي قبل از همه به چشم خودمان خواهد رفت. نمي دانم چرا درك نمي كنيم كه چه وضع اسفباري در مسايل زيست محيطي داريم؟
۳- به عنوان يك كارشناس و صاحب نظر آموزشي، هرگاه در تلويزيون برنامه هاي آموزش فرهنگ عمومي را با هدف اطلاع رساني مي بينم ، هم خوشحال مي شوم و هم ناراحت. براي من بسيار جالب است كه نيروي انتظامي برنامه هاي انيميشن براي آگاه سازي مردم تهيه مي كند ، هر چند كه نقايص زيادي هم دارند. وقتي كودكي از پدرش كه در حين رانندگي با تلفن همراه صحبت مي كند ، مي خواهد ابتدا توقف كرده و بعد به مكالمه ادامه دهد يا وقتي در برنامه اي ضرورت استفاده از كلاه ايمني به موتورسواران يادآوري مي شود، حداقل بيانگر اين نكته است كه نيروي انتظامي به ضرورت اطلاع رساني فرهنگي و ارتقاي آگاهي هاي فرهنگ عمومي مردم پي برده است. وزارت بهداشت و درمان ، اهميت شير مادر و دانستني هاي تغذيه اي اوليه براي كودكان را آموزش مي دهد. زماني نحوه استفاده از برق و گاز و نكات ايمني مربوطه آموزش داده مي شد. اين نوع برنامه ها، هرچند هم كه ساده به نظر برسند ، در افزايش آگاهي هاي عمومي بسيار مؤثرند. اصولاً راهنمايي بموقع و مؤثر وظيفه اي اساسي و ضروري براي همه نهادهاي اجتماعي است. هرچه نهادها و سازمان هاي رسمي به راهنمايي بيشتر بها دهند و البته با شيوه ها و ابزار مناسبت به اين امر بپردازند، از حجم مشكلات جامعه كاسته خواهد شد. يك نكته ظريف و شايد تأسف آور در برنامه هاي اطلاع رساني و راهنمايي ، عدم وجود نظم و استمرار آنهاست. موضوعي را به مناسبتي سوژه مي كنيم و مدت زماني از آن سخن مي گوييم و بعد به يكباره رهايش مي سازيم. اين تأثير راهنمايي را كاهش مي دهد. نهادها و سازمان هايي مانند نيروي انتظامي ، وزارت بهداشت ، ستاد مبارزه با مواد مخدر ، بهزيستي ، وزارت نيرو و امثال آن ، در برنامه هاي تلويزيوني و اطلاع رساني رسانه اي بايد روندي درجه بندي شده ، تكويني و تكاملي را در پيش بگيرند تا به توفيق بيشتري دست يابند.
۴- و اما ناراحتي من از برنامه هاي اطلاع رساني فرهنگي از اين بابت است كه چرا ساير نهادها و سازمان ها چنين اقداماتي انجام نمي دهند. آيا صرفاً مشكلشان مسأله بودجه است؟
آيا به اهميت موضوع پي نبرده اند؟ آيا دلسوزي لازم را ندارند؟ آيا فكر مي كنند فايده اي ندارد و خلاصه نمي دانم چه دليلي براي بي تفاوتي خود دارند؟ مگر همه نمي گويند دنياي امروز دنياي اطلاعات و اطلاع رساني است ، پس چرا بعضي ها از حداقل وظيفه خود در اطلاع رساني غافلند؟
۵- يكي از جاهايي كه در وظيفه اطلاع رساني خود كوتاهي ها و كاستي هاي غيرقابل انكاري دارد سازمان  حفاظت محيط زيست است. اصلاً توجه كرده ايد نام اين سازمان چه زمان هايي بيشتر شنيده مي شود؟ مگر اين كه مشكل زيست محيطي عمده اي به وجود بيايد ، سميناري و همايشي تشكيل شود ، موضوعي بين المللي پيش آمده باشد و... آيا جايگاه اين سازمان در همين حد است؟ اگر بپذيريم كه مسايل زيست محيطي مربوط به زندگي تك تك ما در همه زمان هاست ، آيا نبايد انتظار داشته باشيم كه سازمان محيط زيست ، حضوري فعال و چشمگير در بين مردم داشته باشد؟
آيا واقعاً فكر مي كنيد فرهنگ زيست محيطي مردم كامل است؟ پس اين چه وضعي است؟ آيا فرهنگ سازي در اين زمينه كار سختي است؟ پس چرا و چگونه ديگران اين كار را انجام مي دهند؟ آيا مدعي هستيد كه وظيفه اطلاع رساني را انجام داده ايد كي و چگونه؟ به عنوان يك شهروند اگر نگويم چيزي از سازمان محيط زيست نديده ام، حداقل مي توانم ادعا كنم كه موارد آن بسيار كم بوده است و تازه آن هم يا خودم دنبالش رفته ام و يا تصادفي به دستم رسيده است.
سازمان محيط زيست كتاب هاي راهنماي بسيار جالبي دارد كه ظاهراً فقط به دفاتر نمايندگان مجلس و مديران ارشد و رؤسا فرستاده مي شود. در اين كتاب ها دانستني ها و نكات بسيار مهم و حياتي وجود دارند كه متأسفانه مردم به دليل بي اطلاعي به آنها توجهي نمي كنند.
۶- در كشور ما ، موقعيت هاي بسياري وجود دارد كه سازمان محيط زيست مي تواند با اقدام بموقع و اطلاع رساني مؤثر عمومي ، علاوه به كمك بر افزايش آگاهي زيست محيطي ، به وظيفه اصلي خود كه همانا حفاظت از محيط زيست است، عمل كند. خانه تكاني ايام عيد فرصت خوبي براي يادآوري خطرات و مضرات شوينده ها و سفيدكننده ها است. آيا اين امكان براي سازمان  وجود ندارد كه از طريق برنامه هاي تلويزيوني ، تبليغات مطبوعاتي ، ارسال كارت تبريك آغاز سال جديد به همراه پيام هاي زيست محيطي ، تهيه پوسترهاي اطلاع رساني و نصب آنها در مجتمع هاي مسكوني و دهها روش ديگر، اهميت حفاظت از محيط زيست را به مردم يادآوري نموده و آموزش هاي لازم را ارايه دهد.
وقتي نيروي انتظامي براي كليه منازل تهران ، كتابچه دانستني هاي انتظامي ارسال مي كند ، وقتي شركت هاي بيمه طرح خانه به خانه را پياده مي كنند، وقتي برخي از شركت هاي تبليغاتي بروشورهاي ماهانه به منازل ارسال مي كنند ، آيا نبايد از محيط زيست انتظار داشت كه با همكاري شهرداري و خيل NGOهاي زيست محيطي به ارتباط فرهنگي رودررو و گسترده به مردم اقدام كند؟ اين سازمان مي تواند حداقل محرك و هدايت كننده چنين فعاليت هاي ارتباطي فرهنگي باشد.
تعداد زيادي از تشكل هاي غيردولتي (NGO) در ايران ، اختصاص به تشكل هاي زيست محيطي دارد. اين تشكل ها كه با انگيزه هاي مردمي تشكيل مي شوند ، بيش از هرچيز نياز به هدايت ، برنامه ريزي و پشتيباني از طرف سازمان محيط زيست دارند. ايام تابستان كه فرصت مردم براي گردش و تفريح بيشتر است موقعيت مناسب ديگري براي اطلاع رساني زيست محيطي است. شما كافي است بچه ها را مخاطب قرار دهيد و از آنها بخواهيد كه در گردش و مسافرت مواظب طبيعت باشند. عجيب است كه ما براي جمع آوري زباله از كوهها و جنگل ها كلي سروصدا و هياهو راه مي اندازيم ولي براي زباله نريختن ، تواضع به خرج مي دهيم و چيزي نمي گوييم!
به همين ترتيب هر فصل و هر مناسبتي از سال ، مي تواند موقعيت و فرصتي براي آگاه سازي مردم باشد. چرا همه تلاشمان را مصروف يكي دو روز خاص مانند روز درختكاري مي كنيم كه آن هم بيشتر جنبه تشريفاتي و تبليغاتي دارد و حتي خود NGOها ، ديگر از آن استقبال نمي كنند؟
۷- و حرف آخر ، از ما گفتن؛
سازمان محيط زيست وظيفه دارد اطلاع رساني فرهنگي ، گسترده و لازم را انجام دهد ، بقيه اش پاي مردم است. اگر مردم متوجه حساسيت و اهميت حياتي موضوع شدند كه خود حركت هاي لازم را انجام مي دهند و اگر نشدند كه بايد عواقب آن را هم بپذيرند. بنابر اين بايد حداقل در خانه هر ايراني يكي دو جلد كتب راهنماي مسايل زيست محيطي موجود باشد. در آپارتمان ها و مجتمع هاي مسكوني ، پوستر حاوي اطلاعات و دانستني هاي زيست محيطي ضروري نصب شده باشد.
دوره ها ، جلسات و كارگاه هاي آموزشي قابل استفاده براي عموم مردم با همكاري شهرداري ها ، فرهنگسراها ، مدارس و غيره تشكيل شود.
از قابليت هاي روزنامه ها و مجلات براي اطلاع رساني و زمينه سازي فرهنگي استفاده شود.
برنامه هاي جذاب تلويزيوني ، هم به منظور هشدار دادن و هم با هدف اطلاع رساني در مسايل زيست محيطي ، تهيه و ساخته شود.
اين شعار نيست يك واقعيت راهبردي است: محيط زيست ، مسأله ديروز ، امروز و فرداي ما است. محيط زيست بايد دغدغه و دل نگراني همه ما ، براي هميشه و در همه جا باشد.

بازار فرهنگ

صداي گريه طفلان زمكتب ها
005040.jpg

اين كتابچه پالتويي ۸۰ صفحه اي، «درآمدي بر جامعه شناسي آموزش و پرورش در ايران» است و انتشارات آواي سرزمين ماهور، آن را به قلم كيومرث فلاحي به چاپ رسانده است.
در اين كتاب، روند شكل گيري نظام آموزش و پرورش ايران به روايت ادبيات فارسي كه آينه فرهنگ ايراني است، به تصوير كشيده شده و مؤلف گفته است: «تفصيل آن آسوده  شبي خواهد و خوش مهتابي...»
كتاب فاقد شمارگان است و گويا حجم كم، ضربه خود را بر ناپخته جلوه داده شدن مطالب وارد آورده است، چرا كه خواننده احساس مي كند در برخي از بخش ها، مؤلف مي بايد چيزي را مي گفته و نگفته است.
شايد هم، فلاحي به دنبال شبي آسوده و مهتابي خوش است كه اگر هر دو هم فراهم باشد، تنها مشغله فراوان در تصدي مديركلي دفتر وزارتي وزير آموزش و پرورش، كافي است كه چنين اقدامي ميسور نشود.
005045.jpg


كيفيت بخشي آموزش و پرورش دوره ابتدايي با رويكرد مديريت كيفيت جامع
اين كتاب، با عنواني به اين مطولي، آنقدر قابل تأمل بوده است كه در فاصله اي كوتاه، به چاپ دوم رسيده است.
كتاب توسط دكتر حيدر توراني- استاد دانشگاه و سردبير مجله رشد مديريت مدرسه- به رشته تأليف درآمده و انتشارات قو، چاپ دوم آن را با شمارگان سه هزار نسخه، در ۱۷۶ صفحه رقعي به قيمت هزار تومان بر روي پيشخوان كتاب هاي آموزشي قرار داده است.
كتاب، مناسب مديران مدارس و سياستگذاران آموزشي است. به اعتقاد دكتر توراني «فرآيند حركت به كيفيت جامع، فرآيندي آهسته و پيوسته است.
كيفيت جامع يك سفر است، نه مقصد. مديريت كيفيت جامع در مدرسه؛ يعني حمايت و پذيرش همه افرادي كه در جريان تغيير سهم دارند.»
005050.jpg


فرهنگ مردم
اين كه در وانفساي ركود بازار نشر، فصلنامه اي تخصصي بتواند نفس زنان خود را به شماره ۵ برساند، نعمتي است بزرگ. فصلنامه فرهنگ مردم، شماره يكم از سال دوم (بهار ۱۳۸۲) را به عنوان پنجمين شماره پي درپي خود به صاحب امتيازي و مدير مسئولي سيداحمد وكيليان و با سردبيري سهراب فرسيو منتشر كرده است. اين فصلنامه ۱۳۶ صفحه اي كه اين بار به ادبيات داستاني و فولكلور اختصاص يافته، با قيمت ۸۰۰ تومان منتشر شده است و آثاري از ايرج افشار، هاشم رجب زاده، محمد بهارلو، همايون امامي، احمد وكيليان، روشن رحماني، محمد محمد علي،  بيژن نجدي، سهراب فرسيو، كتايون مزداپور، غلام عباس توسلي و... را به همراه ويژه نامه و مقالاتي درباره صادق هدايت در آن مشاهده مي كنيم.
از سيداحمد وكيليان، فولكلوريست و مردم شناس تلاشگر ايراني كه اين نشريه را تنها و تنها به همت خود پابرجا زنده نگه داشته است، انتظار مي رود در مجله خود، جايگاه متناسب و موزوني را به هريك از اقوام ايراني و طرح مسايل فولكلوريك آنها اختصاص دهد. چرا كه در اين شماره، به غير از دو صفحه از مجله كه به معرفي يك كتاب درباره فرهنگ مردم كرد مي پردازد، بقيه مطالب بلااستثناء از آن مردمان فارس زبان كشورمان است.
005035.jpg


بشارت ۳۵
سي وپنجمين شماره نشريه قرآني «بشارت»، ويژه جوانان از سوي مؤسسه معارف اسلامي امام رضا(ع)، با گرافيكي زيبا و صفحه آرايي هنري موزون و دلنشين در ۸۰ صفحه تمام رنگي منتشرشد.
اين نشريه كه قيمت آن براي اشخاص حقيقي ۲۵۰ تومان و براي اشخاص حقوقي ۴۰۰ تومان است، داراي مقاله هاي تربيتي درباره موضوع هاي ارزشي و اعتقادي قرآن كريم، داستان ها و خاطره هاي قرآني، لطايف و شگفتي هاي قرآن، معرفي و نقد تفسيرها، فيلمنامه ها، ترجمه ها و كتاب هاي قرآني، مسابقه و پاسخ به پرسش هاي قرآني جوانان و گفت وگو با قرآن شناسان، حافظان و قاريان قرآن كريم است. همچنين تنوع، استفاده از قالب هاي گوناگون مطبوعاتي و مطالب متناسب با سن و سال جوانان از ديگر ويژگي هاي اين مجله است.
مدير مسئول و سردبير بشارت محمد عبداللهيان است و با صندوق پستي ۳۳۱۹-۳۷۱۸۵ در قم و نشاني اينترنتي www.besharat.com مي توان با اين نشريه ارتباط برقرار كرد.

نگاهي ديگر
توصيه هاي استادان زن به داوطلبان دختر در انتخاب رشته

با توجه به افزايش تعداد داوطلبان دختر كنكور سراسري نسبت به پسران در طي دو سال گذشته، چند تن از اعضاي خانم هيأت علمي دانشگاه علم و صنعت ايران در گفت وگو با خبرنگار ما ، جهت انتخاب رشته تحصيلي توصيه هايي ارائه دادند.
دكتر فرزانه فيضي، استاديار و رئيس دانشكده مهندسي شيمي اظهار داشت: توصيه من به كليه داوطلبان شركت در كنكور سراسري اعم از دختر و پسر، اين است كه رشته هاي دانشگاهي را برحسب علاقه خود و با شناخت كامل انتخاب كنند و انتخاب آنان براساس شهرت رشته هاي تحصيلي نباشد.
وي افزود: متأسفانه برخي، در انتخاب رشته تحصيلي به بازار كار در آينده فكر مي كنند كه اين طرز تفكر صحيح نيست. زيرا اشخاص در رشته هاي تحصيلي مورد علاقه خود، داراي خلاقيت هستند و اين امر نيز باعث موفقيت در كار و شغل آينده آنان مي شود.
همچنين دكتر راضيه السادات رضازاده استاديار دانشكده معماري و شهرسازي در اين باره عنوان داشت: به نظر من در انتخاب رشته تحصيلي، بايستي چند نكته مدنظر قرار گيرد. اول اين كه شخص با توجه به روحيات خود، در پي رشته اي باشد كه متناسب با آن، امكان كار و اشتغال آتي براي وي فراهم باشد. مثلاً افراد برون گرا كه تمايل به كارهاي اجرايي و اجتماعي دارند، اين نوع رشته ها را انتخاب كنند و در مقابل افراد درون گرا نيز رشته هايي را برگزينند كه محيطي آرام و دنج را طلب مي كند.
وي ادامه داد: نكته ديگري كه در انتخاب رشته خصوصاً براي دختران و با توجه به تغيير شرايط فردي آنان مطرح است، انعطاف پذيري شغل آتي آنهاست. مشاغلي كه دوره هاي پركاري و كم كاري را راحت تر پذيرا شوند، براي اين منظور بهترند و به عبارتي هر چه شخص بر ميزان و مكان فعاليت خود، امكان اعمال كنترل بيشتري داشته باشد، در چنين مواردي مطلوب تر است.
دكتر آزاده تجردي استاديار و معاون پژوهشي دانشكده شيمي، «محل تحصيل» و «بازار كار» را از مواردي مي داند كه داوطلبان دختر بايد به آن توجه داشته باشند. وي در تبيين آن گفت: آيا دانشگاه مورد نظرشان در شهري غير از شهر محل سكونت، امكانات اسكان و خوابگاه دارد يا خير؟ چون در صورت نبودن امكانات، هم هزينه اي بر خانواده تحميل مي شود و هم پيدا كردن خانه يا آپارتمان براي يك دختر در يك شهر ناآشنا، مشكل خواهد بود. «بازار كار» نيز از نكاتي است كه بايد در نظر گرفت و اين كه، آيا دختري كه در رشته اي قبول مي شود، در جامعه كنوني ما بازار كار براي آن نيز وجود دارد يا خير؟
علاوه براين، دكتر مريم قرباني استاديار واحد اقماري بهشهر دانشگاه علم و صنعت به دختر خانم هاي داوطلب توصيه كرد به دو دليل، حتماً در انتخاب رشته، به منطقه بومي توجه داشته باشند. يكي اين كه در سهميه پذيرش آنها اثر دارد و ديگر اين كه نزديكي به خانواده آرامش لازم را در هنگام تحصيل به همراه خواهد داشت.

آشنايي با دانشگاه هاي ايران - ۱۰
كدام دانشگاه را انتخاب كنيم؟

دانشگاه زابل
نشاني: زابل- ميدان جهاد سازندگي/ تلفن: ۱۸-۳۲۱۱۲
مشخصات كالبدي: اين دانشگاه داراي فضاي آموزشي با زير بناي ۵۱۲۰ متر مربع و فضاي رفاهي ، كمك آموزشي با زيربناي ۲۰۷۰۰ متر مربع مي باشد. در ضمن دانشگاه مذكور فضاي آموزشي با زيربناي ۵۱۰۰ متر مربع و فضاي رفاهي و كمك آموزشي با زيربناي ۱۲۷۰۸ متر مربع در دست احداث دارد.
تاريخچه: دانشگاه زابل ، در بيست و هشت تيرماه سال ۱۳۷۸ با جداسازي واحدهاي تابعه دانشگاه سيستان و بلوچستان مستقر در شهرستان زابل تأسيس و راه اندازي گرديده است.
تعداد اعضاي هيأت علمي: ۱۳۴ نفر
تعداد دانشجويان: ۳۵۵۴ نفر
تعداد دانش آموختگان (سال تحصيلي ۷۸-۷۷):۲۰۱نفر
تعداد كل فارغ التحصيلان از بدو تأسيس: ۵۵۰ نفر
دانشكده ها: كشاورزي (تأسيس: ۱۳۶۲)
گروه هاي آموزشي: زراعت ، علوم دامي ، اقتصاد كشاورزي ، گياهپزشكي ، آبياري و صنايع غذايي.
دامپزشكي: (تأسيس: ۱۳۶۸)
گروه هاي آموزشي: كارشناسي علوم آزمايشگاهي و كارداني دامپزشكي
منابع طبيعي: (تأسيس: ۱۳۷۶)
گروه هاي آموزشي: مرتع و آبخيزداري ، شيلات ، علوم و صنايع چوب و كاغذ و محيط زيست.
ديگر مراكز آموزش عالي
گروه آموزشي علوم
تعداد دانشجويان: ۴۷۴ نفر
تعداد اعضاي هيأت علمي: ۱۰ نفر
گروه هاي آموزشي:  زيست شناسي در سه شاخه
گروه آموزشي ادبيات و علوم انساني
گروه هاي آموزشي: زبان و ادبيات عرب ، زبان و ادبيات فارسي و الهيات و معارف اسلامي.
مراكز تحقيقاتي
پژوهشكده كشاورزي زابل
گروه هاي پژوهشي: اقتصاد كشاورزي ، زراعت و اصلاح نباتات ، بهداشت دام و طيور.
كتابخانه مركزي
كتابهاي فارسي: ۲۴۰۰۰ جلد ، فارسي۱۸۰ عنوان و غير فارسي ۸۰ عنوان
نام بانك هاي اطلاعاتي: در حال حاضر ، شاخه اي از كتابخانه منطقه اي علوم و تكنولوژي در اين دانشگاه داير گرديده است.
مركز خدمات رفاهي و پشتيباني
انواع خدمات رفاهي دانشجويي: سلف سرويس ، درمانگاه ، خوابگاه ، اردوگاه فرهنگي- تفريحي بقيه الله الاعظم(عج) ، نانوايي
انواع خدمات رفاهي اعضاي هيأت علمي و كاركنان: مهمانسرا ، خوابگاه هاي مجردي و متأهلي ، نانوايي
خوابگاه
خوابگاه مجردين: ۴ باب ، با گنجايش ۱۷۰۰ نفر
دانشگاه سمنان
نشاني: سمنان- بلوار مولوي- سازمان مركزي/ تلفن ۲۳۰۸۸
پست الكترونيكي:
a-feredon@ kumesh semnen.ac.ir
مشخصات كالبدي: دانشگاه سمنان ، داراي يك مجموعه مركزي شامل دانشكده مهندسي ، علوم پايه ، سالن ورزشي ، سلف سرويس و مسجد در پرديس دانشگاه و دانشكده تربيت دبير در مهدي شهر ، آموزشكده دامپزشكي در شهميرزاد و ۴ خوابگاه خواهران و ۳ خوابگاه برادران ، مهمانسراي اساتيد ، منازل مسكوني ارم و شهرك گلستان مي باشد.
تاريخچه: اين دانشگاه با پذيرش تعداد ۵۸۷ نفر دانشجو در ۷ رشته تحصيلي با عنوان مدرسه عالي تكنولوژي سمنان فعاليت خود را آغاز كرد. در سال ۱۳۶۸ مدرسه عالي تكنولوژي سمنان با موافقت وزارت فرهنگ و آموزش عالي تبديل به مجتمع آموزش عالي سمنان گرديد و در سال ۱۳۷۲ نيز مجتمع آموزش عالي به دانشگاه سمنان ارتقا يافت.
تعداد اعضاي هيأت علمي: ۱۰۰ نفر
تعداد دانشجويان: ۲۵۰۶ نفر
تعداد دانش آموختگان (سال تحصيلي ۷۸-۷۷): ۲۸۴ نفر
تعداد كل دانش آموختگان از بدو تأسيس: ۳۶۷۴
دانشكده ها: مهندسي (تأسيس: ۱۳۷۱)
گروه هاي آموزشي: مكانيك ، برق ، مواد و عمران
علوم انساني (تأسيس: ۱۳۷۶)
گروه هاي آموزشي: مديريت بازرگاني ، دروس عمومي ، زبان و ادبيات انگليسي ، زبان و ادبيات عرب و الهيات.
گروه هاي آموزشي: علوم پايه
ديگر مراكز آموزش عالي
تربيت دبير مهدي شهر (تأسيس: ۱۳۷۰)
گروه هاي آموزشي: رياضي
آموزشكده دامپزشكي (تأسيس: ۱۳۷۰)
كتابخانه مركزي
كتابهاي فارسي: ۲۷۳۲۸ جلد ، غيرفارسي: ۱۷۶۵۶
مجلات و فصلنامه هاي ادواري: حدود ۲۱ عنوان
ساير منابع غيرچاپي: ۱۵۰ عدد CD
مركز مشاوره:
مركز خدمات رفاهي و پشتيباني
انواع خدمات رفاهي دانشجويي: سلف سرويس ، خوابگاه ها جهت برادران و خواهران ، فوق برنامه ، امور دانشجويان شاهد و ايثارگر ، دفتر مشاوره ، تربيت بدني ، سرويس اياب و ذهاب ، سايت كامپيوتري
انواع خدمات رفاهي اعضاي هيأت علمي و كاركنان: مهمانسرا و كوي استادان.
خوابگاه
خوابگاه برادران: (شماره ۱) ، واقع در مجموعه مركزي با گنجايش ۳۸۸ نفر ، خوابگاه برادران (شماره ۲) ، واقع در مجموعه مركزي با گنجايش ۳۱۲ نفر
خوابگاه خواهران ، واقع در مجموعه مركزي با گنجايش ۲۴۲ نفر
خوابگاه خواهران: (فاطميه) در داخل شهر با گنجايش۵۰ نفر
خوابگاه برادران: (شهميرزاد) ، با گنجايش ۲۴ نفر
خوابگاه برادران: (مهدي شهر) ، با گنجايش ۳۸ نفر
خوابگاه خواهران: (شهميرزاد)، با گنجايش ۱۵ نفر
خوابگاه خواهران: (مهدي شهر)، با گنجايش ۸۵ نفر

حرف آخر

توصيه هاي بسيار مهم به دانش آموزان
توصيه هايي را كه به دانش آموزان ارائه مي دهيم به سه مرحله تقسيم كرده ايم، اما توجه كنيد كه منظور از سه مرحله اين نيست كه همه، هر سه را طي كنند. دانش آموزان براساس ويژگي هاي فردي، رتبه اي كه به دست آورده اند، امكانات و حساسيت مسأله براي آنان، مي توانند مراحل سه گانه را تا جايي كه امكان پذير است طي كنند. لازم به يادآوري است كه اين توصيه ها حاصل فكر جمعي و برآوردي از نظر كساني است كه گفته هاي آنان را در سطرهاي قبلي خوانديد.

خود ارزيابي - مرحله اول
اين مرحله شامل دو فعاليت مي شود: سؤالات فردي و كارنامه.
الف- سؤالات فردي: كسي كه بيشتر از همه شما را مي شناسد، خودتان هستيد. بنابراين لازم است قبل از اين كه پيش كسي برويد و يا كاري انجام دهيد، وضعيت خودتان را با دقت ارزيابي كنيد. به شما توصيه مي كنيم به سؤالات زير پاسخ داده و حتماً جوابهايتان را يادداشت كنيد. نتايج پاياني پاسخ به اين سؤالات، تا حد غيرقابل تصوري وضعيت انتخاب رشته شما را مشخص خواهد كرد و اما سؤالات:
۱- آيا اصرار داريد در رشته اي كه بدان علاقه منديد، قبول شويد؟
۲- آيا اصرار داريد در شهر خاصي درس بخوانيد؟
۳- آيا در انتخاب رشته، براساس واقعيت عمل مي كنيد يا خيالباف و روياپرداز هستيد؟
۴- آيا در آينده، دغدغه مسئوليت خانه و خانواده خواهيد داشت و ارتباط اين دغدغه با رشته دانشگاهي و شغل به چه ميزاني است؟
۵- انتخاب رشته منجر به چه كاري در آينده خواهد شد؟
۶- آيا امكان زندگي و درس خواندن در شهرهاي غيرمحل سكونت را داريد؟ آيا فاميل نزديكي داريد كه در صورت عدم وجود امكانات خوابگاهي، بتوانيد از كمك آنها استفاده كنيد؟
۷- آيا شرايط و ويژگي هاي دانشگاههاي مورد انتخاب را مي دانيد؟ (هم از نظر تجهيزات، اعتبار علمي و سختگيري در دروس و هم از نظر امكانات رفاهي و خوابگاهي).
۸- آيا در صورت قبول شدن در شهر غيرمحل سكونت، امكانات مالي تأمين هزينه ها را داريد؟
۹- آيا كليه افراد صاحب نظر در دسترس را شناسايي كرده ايد كه بتوانيد از آنها براي انتخاب رشته كمك بگيريد؟
۱۰- آيا صرفاً برايتان قبول شدن در دانشگاه مهم است و يا به نوع رشته و مسائل ديگر هم اهميت مي دهيد؟
۱۱- آيا سطح رشته (هم سطح و كيفيت علمي و هم مقطع تحصيلي مثلاً اين كه كارشناسي باشد يا كارشناسي ارشد) برايتان اهميت دارد؟
۱۲- آيا شرايط و امكانات ادامه تحصيل در رشته مورد نظر را مي دانيد؟
ب- ارزيابي كارنامه- به اين موضوع در طي صحبت هاي صاحب نظران در قسمت هاي قبلي اشاره شد. فقط يادآوري مي شود كه ارزيابي كارنامه واقع بينانه و براساس شناخت خود و شرايط موجود صورت مي گيرد.

مراجعه به منابع و اطلاعات - مرحله دوم
در اين مرحله نيز دو فعاليت پيشنهاد مي شود:
الف- استفاد از انتخاب رشته كامپيوتري فقط با اين ديد كه به انتخابهاي ارائه شده به عنوان پيشنهاد نگاه كنيد و نه انتخابهاي قطعي.
ب- استفاده از اطلاعات دفترچه معرفي رشته ها كه هرچقدر در اين كار دقت و حوصله به خرج دهيد، بهره بيشتري از مرحله دوم خواهيد برد.

مشاوره - مرحله سوم
در اين مرحله يك نكته بسيار ظريف وجود دارد. متأسفانه به كرات ديده شده كه دانش آموزان به محض گرفتن كارنامه، پيش مشاوري مي روند كه براي آنها انتخاب رشته كند. توجه كنيد كه مشاور تصميم گيرنده نيست، پيشنهاد دهنده است. او براي اين كه بتواند پيشنهادهاي بهتري ارائه كند، نياز به اطلاعات شما دارد. بنابراين اگر قصد مراجعه به مشاور را داريد، قبل از آن حتماً مراحل اول و دوم را طي كنيد و با دست پر و اطلاعات جامع و خوب نزد مشاور برويد.
در اين مرحله نيز امكان دو فعاليت وجود دارد:
الف- مراجعه به دبيران، استادان، مشاوران تحصيلي كه در مورد انتخاب رشته مهارت دارند.
ب- مراجعه به مشاور يا روان شناسي كه با ويژگي هاي شخصيتي شما آشنا بوده و مي تواند درخصوص موارد مراحل اول و دوم راهنمايي تان كند.

چند توصيه عمومي
۱- به علايق تان توجه كنيد، اما با درنظر داشتن رتبه كسب شده و ساير شرايط و امكانات.
۲- پراكنده كاري نكنيد. مثلاً اگر مي خواهيد كامپيوتري انتخاب رشته كنيد، مراجعه به يك مركز مطمئن كافي است و ضرورتي براي رفتن به چند جا وجود ندارد. در مورد مشاوره هم، هر چه نزد افراد بيشتري برويد، امكان انتخاب شما سخت تر خواهد شد.
۳- به هزينه هايي كه صرف مي كنيد، توجه داشته باشيد. براي انتخاب رشته كامپيوتري، هزينه بين ۳۵۰۰ تا ۵۰۰۰ تومان در نوسان است. اگر مراكزي ۱۵-۱۰ هزار تومان مي گيرند، ببينيد آيا امكاناتي كه مي دهند قابل مقايسه با پول دريافتي هست يا نه؟
۴- تا جايي كه مي توانيد دفترچه معرفي رشته ها را با دقت مطالعه كنيد. به انتخاب هاي بومي توجه كنيد. اولويت رشته ها و شهرها را در گروه خود بشناسيد (كدام رشته ها و شهرها بيشتر مورد انتخاب قرار مي گيرند) و در انتخابهاي خود به ترتيب اولويتها عمل كنيد.

توصيه هايي براي والدين
۱- همراه فرزندتان باشيد، ولي تصميم گيرنده نباشيد. بگذاريد خود او عواقب انتخاب و مسئوليت كارش را برعهده بگيرد.
۲- يك كمك بسيار بزرگ و مؤثر شما، اين است كه دفترچه معرفي رشته ها را با دقت بخوانيد تا اگر فرزندتان به دليل فرصت كم يا اضطراب، نتوانست با رشته ها آشنا شود، شما بتوانيد در حداقل زمان اطلاعات لازم را دراختيارش قرار دهيد.
۳- بعضي از والدين معمولاً در سال اول كنكور به فرزند دخترشان اجازه انتخاب رشته شهرستانها را نمي دهند، ولي در سال دوم به ناچار مجبور مي شوند رضايت بدهند، پس همان بهتر كه در سال اول هم اين امكان را به فرزند دخترتان بدهيد.
۴- به فرزندتان در دانستن تفكر منطقي و ارزيابي واقع بينانه موقعيت  كمك كنيد. به دخترتان ياري دهيد كه اولاً بيش از حد محتاط و شكاك نباشد و ثانياً رشته هايي را انتخاب كند كه محيط و شرايط كاري آن در آينده، مناسب باشد. هم دختر و هم پسرتان را ياري دهيد تا به انتخاب رشته به صورت چند عاملي و با در نظر داشتن عواملي چون علاقه، رتبه كسب شده و بازار كار نگاه كند.

همگام با انديشه ورزان جهان -۱۰
دريدا، ژاك
005030.jpg

دكتر محرم آقازاده
فرانسوي الجزايري تبار. متولد سال ۱۹۳۰، الجزيره. فيلسوف پساساختارگرا؛ پديدارشناس؛ فيلسوف زبان؛ متافيزيكدان؛ زيبايي شناس. علايق: ساخت شكني. در مدرسه عالي و دانشگاه هاروارد تحصيل كرده است. تحت تأثير: سارتر، هوسرل، هايدگر و كساني كه در مكتب پديدارشناسي بودند و نيز سوسور و ديگر نظريه پردازان ساختارگرا. مناصب: استاد فلسفه سوربون؛ استاد مدعود دانشگاه جان هاپكينز، ييل و دانشگاه كاليفرنيا در ايروين؛ شخص اول توسعه كالج بين المللي فلسفه پاريس. دريدا، بنيانگذار و هواخواه اصلي فلسفه شالوده شكني يعني روش تحليل متن تعميم پذير به همه متون است. وي فلسفه اي را بنا مي كند كه به اندازه ادبيات خلاق، حايز اهميت است و با كمك سلسله راهبردهاي بسيار جنجال برانگيز سعي در آشكار كردن بي ثباتي ذاتي و ابهام معنا دارد. يكي از اهداف اساسي او توجه دادن به ويژگي «متني» بودن همه نوشته هاي فلسفي است، كه به اعتقاد وي بيشتر فلاسفه سعي در انكار آن دارند و فلسفه را فقط بحثي مطلق مي پندارند.
رويكرد شالوده شكني شكلي از شك گرايي راديكال و ضد بنيادگرايي است و دريدا نسبت به فلسفه غرب از دوره افلاطون به بعد، به سبب عدم توجه به «متافيزيك حضور»، موضع مخالف گرفته است. بروفق ايده «متافيزيك حضور»، معنا، پايدار و معلوم و كليت آن دست يافتني است. فلسفه غرب در اين معنا، كلام محور است و بر اين باور است كه واژه ها قادر به انتقال معاني صريح و عاري از ابهامي هستند كه در ذهن فرد حضور دارند. دريدا در مقام يك «آواگرا» معتقد است كه كلام بسيار دقيق تر از نوشته، معنا را منتقل مي كند و بيشتر از نوشته به تفكر اصيل نزديك تر است. از طرف ديگر، براي دريدا معنا با بازي مدام تفاوت ها مشخص مي شود و كل آثار او با اين هدف طراحي شده كه نشان دهد كه چگونه فرضيات كلام محوري و آوا محوري را كه مأخذ گفتمان فلسفي است، زير سؤال مي برد. تحقيقات دريدا، در اصل، تحقيقات زبان شناختي است- وي خط مشي خود را از شناسايي نشانه هاي قراردادي سوسور مي گيرد- هر چند كه غور در متافيزيك، زيباشناسي، اخلاقيات، نقد ادبي و هنري در طول حرفه نويسندگي را هم داشته است.
انديشه دريدا ريشه در پديدارشناسي دارد و مهمترين آثار اوليه منتشر او تفسيرهايي درباره هوسرل است، كسي كه مفاهيم پرانتز يا گيومه، عزل نظر و تقليل پديدارشناختي او نقش حياتي در پرورش دريدا داشته است. وي اظهار مي دارد با همه راديكاليسمي بودن مفاهيم ياد شده، هوسرل هنوز در متافيزيك حضور درجا زده است. هدف انتقاد دريدا از روش فلسفي غرب، ساختارگرايي بوده است، كه به اعتقاد وي به طور گسترده اي مفاهيم ضمني نشانه هاي قراردادي را ناديده مي گيرد. همچنين وي يورش بنيان كني هم به تفكري كرده است كه گفتمان را حايز ساخت مي داند. دريدا به ويژه، اين اعتقاد لوي استراوس كه اسطوره ها مي توانند به ساختاري عام تبديل شوند را به باد انتقاد مي گيرد، چون اين باور نياز به وجود اسطوره اصيل دارد. دريدا به خاطر رديف كردن يك سلسله مفاهيم در نوشته هاي خود شهره عالم است- نظير تفاوت، مكمل، نيرو- و در عين حال انكار مي كند كه آنها داراي جايگاه «مفهومي» باشند. «فعاليت پاك كردن» كه نخستين بار آن را هايدگر استفاده كرد، ناظر بر تحريم استفاده از يك واژه منهاي الزامات متافيزيكي آن مي باشد.
تفاوت دريدا به غرابت و ابهام سبك شهرت دارد كه در آن تجنيس و بازي با واژه ها، مهمترين بخشهاي يك استراتژي براي ايجاد شكاف بين گفتمان ها است. گرايش به هدف- نتيجه، شكلي از فلسفه است كه بازيهاي دستجمعي را بيشتر از بحث هاي فلسفي سنتي موشكافي مي كند. اما چون غامض شدن مسئله انشقاق فلسفه و ادبيات بخشي از دغدغه خاطر دريداست و نيز اصرار بر اينكه فلسفه فراتر از نوشتن است و در استفاده از نشانه هاي كلامي مستقل تر از هر چيز ديگري است، چنين فعاليتهايي بخش جدايي ناپذير پروژه براي شالوده شكني متافيزيك غربي شده است.
يورش همه جانبه آثار دريدا عليه ضد بنيانگراهاست و درواقع او يكي از بنيانگراهاي آشتي ناپذير در فلسفه مدرن است و در اين مورد بخشي از يك جريان كلي است كه شخصيت هاي پساساخت گراي فرانسوي چون ميشل فوكو و ژان فرانسوا ليوتارد فيلسوف پراگماتيست آمريكايي، ريچارد رورتي را دربرمي گيرد. دريدا تأثير عظيمي بر تفكر مدرن گذاشته است و پساساخت گرايي او يكي از جنجال برانگيزترين و محركات پيشرفتهاي زندگي روشنفكري اواخر قرن بيستم بوده است.
اكنون آنچه هست، افزون بر تلاشهاي دريداست- كريستوفر نوريس در سالهاي اخير درباره «بازگشت شالوده شكني» با گفتمان آكادميك صحبت كرده است- و كمتر كاري در زمينه مطالعات فرهنگي، تأثير دريدا يا پرداخت با عقايدش را انكار مي كند. واكنش به نظريه هاي دريدا گرايش به دوقطبي شدن داشته است و دشمني هاي افراطي و هواخواهي هاي احساسي تقريباً به يك اندازه نسبت به او شكل گرفته است. شايد موفق ترين حوزه براي او زندگي آكادميك در آمريكا بوده است كه وي در آنجا الهام بخش منتقدان ادبي مكتب ييل، كساني چون هارولدبوم، پل دومن، جي هيليس ميلير و جري هارتمن بوده است و از طريق نوشته هاي آنها بر كل نسل هاي آكادمي ادبي الهام بخشيده است. دريدا خود نسبت به سوءاستفاده از عقايدش در «شالوده شكني آمريكايي» اظهار بيم كرده است و از اينكه تفسيرات مذكور به وي نسبت داده شده اظهار نارضايتي و تعجب كرده است اما وسعت تأثير او انكارناپذير است. عقايد دريدا در بريتانيا با مقاومت هاي زيادي مواجه شده است هم از جانب چپ ها كه پيوسته اقدام خطرناك شالوده شكني و ماهيت غيرسياسي كاراكتر آن را نقد كرده اند و نيز از جانب مؤسسه فلسفي بريتانيا كه به غير از چند مورد استثنايي تمام آنچه را كه دريدا انجام مي دهد، به ندرت جزو مقوله فلسفه به حساب مي آورد.
با وجود وسواس دريدا درباره چنين جزئيات حاشيه اي فلسفي نظير قانون امضاء به عنوان گواهي شهود اتهامات شارلاتانيزم روشنفكري امر متداولي است. كريستوفر نوريس، نظريه پرداز ادبي، از درون زندگي آكادميك بريتانيا، يكي ازتوانمندترين مدافعين دريدا بوده است و نيز فيلسوفاني چون جان للولين و ديويد وود دفاعيات دلسوزانه اي نسبت به اعتبار فلسفي دريدا صورت داده اند.اما به طور كلي، دريدا بر نظريه پردازان فرهنگي و منتقدين ادبي بيشتر از ساير جوامع فلسفي تأثيرگذاشته است.
چند اثر از دريدا:


1- Derrida , J. (1978). The Truth in Painting. Translated by, Geoffrey Bennington and Ian Mcleod, Chicage: Chicago Uneversity Press.
2- Derrida, J. (1980). The Post Card: From Soerates to Freud and Beyond, translated by, Alan Bass, Chicago. Chicago University Press.
3- Derrida, J. (1993). Spectres of Marx, translate by, Peggy Kamuf, London: Routledge.

منبع:


Brown, S, Collinson, D., & Wilkinson, R. (1998). One Hundred Twentieth- Century Philosophers, London: Routledge

.


|  ادبيات  |   اقتصاد  |   سفر و طبيعت  |   سياست  |   فرهنگ   |   ورزش  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |