فائزه حق شناس- پيرو بحث مشكلات داوري مطالب زيرخالي از لطف نيست. با توجه به تأثير و تأثر انسان ها و دسته ها از يكديگر، مسايل جامعه داوري فوتبال ايران، تحت تأثير چندين و چند بخش قرار مي گيرد.
۱- مطبوعات ورزشي: اثر اين گروه را مي توان اينگونه مطرح كرد:
توجه آنها به داوري و جامعه داوران و در حقيقت توجه آنان به قوانين حاكم برفوتبال كه متأسفانه مطبوعات كشور ما به اين بعد از مسئوليت خود توجه چنداني ندارند. مطبوعات ورزشي كشور ما تنها با پوشش اينكه فلان داور در فلان رشته براي مسابقات جهاني يا آسيايي انتخاب شده يا داوري كرده بسنده مي كنند و نمي توان شرح بيشتر و بهتري از وضعيت كار، زندگي، تحصيل و... داوران از آنها به دست آورد. در مقابل توجه بي حد و حصر و در حقيقت افراطي به بازيكنان فوتبال باعث شده كه متأسفانه آنها به غرور كاذبي برسند و در همه  زمينه ها و در هر شرايطي حق را به خود بدهند و از طرفي بعد از يك مسابقه فوتبال همه كاسه و كوزه ها بر سر داور شكسته مي شود و بازيكن از اتهامات  بري است! كه حداقل اين برخلاف انصاف و عدالت است ولي در مطبوعات وجود دارد.
۲- دسته دوم باشگاه هاي دارنده تيم در ليگ برتر و يا جام هاي مختلف كشور هستند كه متأسفانه آنها هم توجه چنداني به امر داوري ندارند و بزرگترين و بهترين بازيكنان ما حتي ملي پوشان به طور دقيق و كامل از قوانين اطلاع ندارند. اطلاع نداشتن بازيكنان از قوانين فوتبال باعث مي شود كه اگر در زمين مسابقه حركتي انجام دهند و داور خطاي آنها را اعلام كند، متعجب و معترض شده و بعد از چند بار جو بازي متشنج شده و حتي ممكن است كنترل بازي از دست داور خارج شود.
۳- گروه سوم خود بازيكنان فوتبال هستند كه همان طور كه در بخش مطبوعات هم به آن اشاره شد، متأسفانه كمتر حق و حقيقت را مي پذيرند و يا به زبان درست تر هميشه كارها و رفتار خود را مطابق قانون مي دانند و همين مسأله آنان را بارها در مقابل جامعه داوران قرار داده است. اين بحث بخصوص در مورد ورزشكاران و فوتباليست هاي دو تيم بزرگ پايتخت آشكار است. روزي نمي شود كه از كنار دكه هاي روزنامه فروشي رد شوي و عكس فوتباليست ها را روي جلد همه مجلات از خانوادگي و هنري و اجتماعي و طنز و ورزشي گرفته تا مجلات زرد نبيني.
گسترش روزافزون اين قضيه، نتيجه اي جز پرتوقع كردن بازيكنان ندارد. البته در اين بحث خود بازيكنان هم مقصر هستند. باز شدن حريم خصوصي ورزشكار به مطبوعات اين اجازه را به آنان مي دهد كه هر زمان و در هر شرايطي خبري راست يا دروغ به چاپ برسانند و فروش خود را بالاتر ببرند كه البته اين مطلب در بين بزرگترين بازيكنان جهان وجود ندارد.
چنانچه بعد از پيوستن ديويد بكام- كه زندگي خانوادگي او در بين مردم جهان مطرح است و خاص انگليس نيست- به تيم رئال مادريد ، او نگران دخالت روزنامه نگاران و ورزشي نويسان اسپانيايي در زندگي خصوصي خود است و اين مطلب را در مصاحبه هاي خود علناً اعلام كرده است.
۴- بخش چهارم خود داوران ما هستند كه متأسفانه با توجه به غرور ايراني كه در وجودشان هست، گاه اشتباهات خود را نمي پذيرند. البته خود آنها هم اذعان دارند كه سطح آموزشي پاييني دارند و كلاس هاي آموزشي كافي برايشان گذارده نمي شود.
۵- گروه پنجم كميته داوران است كه به نظر من مسئول اصلي اين ماجراست.برنامه هاي كميته داوران به چند دليل داراي اشكال بوده است: الف: آموزش ندادن داوران سطح اول كشور و مهيا نكردن امكانات پيشرفت داوران. ب: نبودن يك پشتيبان مناسب براي داوران. حامي اصلي داوران فوتبال كميته داوران فدراسيون است كه متأسفانه در اين زمينه نيز قوي عمل نكرده است. داوران ما در زمين فوتبال بايد مطمئن و شجاع باشند كه شجاعت آنها هنگامي شكل خواهد گرفت كه مطمئن به وجود مرجعي باشند كه اگر قانون را رعايت كردند و اين مسأله به مذاق بعضي ها خوش نيامد، اين مرجع به طور قاطع از داوران حمايت كند كه اين مسأله وجود ندارد. چرا داوران  ما در تك  به تك هاي دروازه بان ها و مهاجم حريف ، دروازه بان را با كارت قرمز جريمه نمي كنند؟ چرا زماني كه بازيكنان دو تيم به هم فحاشي مي كنند، اخراج نمي شوند؟ چرا داوران ما از بازيكنان و صحبت هاي بعد از بازي آنان و مسئولين تيم هايشان واهمه دارند؟ چرا كميته داوران مثل سدي محكم در هر شرايط و هر جايگاهي از داوران خود حمايت مي كنند؟ ج: اتهام ديگري كه متوجه كميته داوران است در مورد روشن نبودن قوانين در بين مردم،  بازيكنان و مسئولين تيم ها و حتي داوران است كه باعث برداشت هاي چند پهلو از يك قانون شده و بحث ها و مشكلات متعددي را بوجود مي آورد.
مبحث ديگر در مورد حقوق ناكافي داوران است كه باعث مي شود آنها تمام توجه خود را به بازي معطوف نكنند و گاه دچار اشتباهاتي شوند. چرا داوران ما نبايد حداقل دغدغه  نان شب را نداشته باشند؟ چرا تعداد داوران ما كم است؟ آيا كميته داوران به آينده و زماني كه داوران فعلي بازنشسته مي شوند، مي انديشد؟ مشكل ديگر كارشناسان داوري و بازنشستگان داوري كشور است كه اكثر آنها با كميته داوران مشكل دارند. چرا؟ مگر اين دو گروه براساس قانون و دستورات مكتوب و موجود سخن نمي گويند؟ پس مشكل كجاست؟ چرا كارشناس داوري ما در برنامه نود صراحتاً اعلام مي كند كه نمي تواند با رئيس كميته داوران فعلي بر سر يك ميز بنشيند؟ آيا اين دو گروه حرفي خلاف قانون مي زنند و اگر اينطور نيست چرا حاضر نيستند كمي صبور باشند و با هم بنشينند و هر دو طرف سخنان خود را بگويند، به نظرات طرف مقابل فكر كنند و بعد متوجه مي شوند مشكل چنداني وجود ندارد.
۶- گروه ششم كارشناسان داوري هستند كه دلسوزانه و گاه مغرضانه در مورد داوران اظهار نظر مي كنند. البته گاه حق با آنهاست، اما زماني هم با مطرح كردن مسايلي از قبيل اينكه زماني كه ما داوري مي كرديم، اين طور بود و آن طور، به حاشيه مي روند.
هر زمان و هر شرايطي رفتار خاص خود را مي طلبد و تا هر كسي در آن شرايط قرار نگيرد نمي تواند ادعايي داشته باشد. داوري در گذشته با الان كاملاً متفاوت بوده است. نه مردم، نه بازيكنان و مربيان و مسئولين باشگاه ها، نه مسئولين ورزش كشور و نه داوران حال با آن زمان قابل مقايسه است. بهتر است به جاي مطرح كردن اينگونه مسايل به فكر پيشنهادهاي سازنده و كارگشا باشيم.
۸- گروه اصلي و نقش آفرين اساسي همه عرصه ها مردم ما هستند كه بهتر است احساسات را كنار بگذارند و بهتر و بيشتر بنشينند و تصميم جدي بگيرند كه به قانون در هر زمينه اي من جمله عرصه فوتبال احترام بگذارند و داوران را در زمين مسابقه به خاطر اجراي قانون تحت فشار نگذارند بلكه فوتباليست ها را به خاطر نقض قانون محكوم كنند.

بورا ميلوتينوويچ قراردادي با فدراسيون فوتبال هندوراس منعقد كرد تا چهارمين تجربه مربي گري در رده ملي را در قاره آمريكا به كارنامه پربارش، اضافه كند. اين مشكل خود آنهاست، شايد مسئولان فدراسيون فوتبال هندوراس دوست دارند «تمام خاكريزها» را با مربي خارجي فتح كنند. يعني درست همان راهي كه اكثر قريب به اتفاق تيم هاي مطرح آسيايي پس از عقد قرارداد با مربيان معتبر خارجي در پيش گرفته اند. اما حساب ما جدا است، روشي كه در فدراسيون دنبال مي شود بر اين عقيده تكيه دارد كه هرگز نبايد دست مربي خارجي به خاكريزهاي فتح شده احتمالي برخورد كند.
بورا فرصتي بود كه از كف رفت. دلايلي كه به از دست رفتن اين فرصت انجاميد آنقدرها پشتوانه قرص و محكمي نداشت. فدراسيون به تمام مطالبي كه در مورد لزوم استخدام مربي خارجي براي تيم ملي نگاشته مي شود به ديده ترديد نگاه مي كند.
نگاهي به نام هاي معتبري كه در راس تيم هاي ملي كشورهاي آسيايي خودنمايي مي كنند خالي از لطف نيست، هر چند كه غبطه برانگيز باشد:
۱-فيليپ تروسيه (قطر): مربي فرانسوي ملقب به جادوگر سفيد در تمام ادوار مربيگري در قاره هاي آفريقا و آسيا بدون استثنا موفق عمل كرده است.
قطري ها برنامه هاي گسترده اي براي مطرح شدن در سطح قاره در ذهن دارند كه جذب مربي بزرگي مثل تروسيه فقط بخشي از آن است. گفتني اينكه تروسيه نامي بود كه براي مدتي موفق شد فدراسيون و روزنامه هاي ورزشي ايراني را سرگرم نگه دارد.
۲-زيكو(ژاپن): فوتبال ژاپن و كره جنوبي و در مقياس كوچكتر- عربستان- اهدافي كلان تر از موفقيت هاي قاره اي در سر دارند. صعود به مرحله يك هشتم پاياني جام جهاني سقف فوتبال ژاپن نيست. زيكو كه سال هاي آخر دوران بازي خود را در تيم هاي باشگاهي ژاپن سپري كرد پس از مدت ها حضور در فوتبال اين كشور به اندازه كافي با چم و خم آن آشناست. او از زمان جانشيني تروسيه هنوز در بازي هاي دوستانه موفق عمل نكرده است.
۳-كوئيليو(كره جنوبي): مربي پرتغالي براي هدايت تيمي كه دست پرورده «گاس هيدينگ» مربي بسيار موفق هلندي است كار دشواري پيش رو ندارد. البته كوئيليو و تمام مربياني كه بعد از او به كره جنوبي مي روند تا سال ها تحت تاثير و زير سايه هيدينگ خواهند بود . هيدينگ كه بعد از فتح تمام خاكريزها با كره جنوبي به تيم آيند هوون برگشت، هنوز هم با فدراسيون فوتبال اين كشور در ارتباط است.
۴-كارپه جاني(كويت): مربي برزيلي با تيم ملي پاراگوئه در رقابت هاي مقدماتي و نهايي جام جهاني و كوپا آمريكا خودش را اثبات كرده بود. از علاقه «كارپه جاني» براي مربيگري در تيم ملي ايران حتماً مطالبي خوانده ايد. او اين علاقه را اكنون بايد در قلبش مخفي نگه دارد و يكي از قدرت  هاي هميشگي منطقه را برابر فوتبال ايران تجهيز و احيا كند. در بازي هاي دوستانه و رسمي مقابل كويت كه سالي يكي دوبار روي مي دهد، مي توانيد چهره «كارپه جاني» را روي نيمكت كويت ببينيد و به زماني فكر كنيد كه اين مربي سرشناس برزيلي نزديك بود به تيم ملي ايران بپيوندد.
۵-واندرلم(عربستان): «واندرلم» از نظر اعتبار جهاني چيزي كم ندارد، مربي هلندي، سال گذشته در جريان يكي از بازي هاي تيم ملي عربستان دچار ايست قلبي شد و مدت زيادي دور از فوتبال به دوا و درمان مشغول بود.
۶-آري هان(چين): تجربه موفق گاس هيدينگ در تيم ملي كره جنوبي پاي ديگر مربيان نامدار هلندي را به قاره آسيا باز كرده است. آري هان همان مربي هلندي است كه در مدت كوتاه حضور در ايران، پشت وانت به محل تمرين تيم ملي برده شده و بلافاصله از ايران قهر كرد و رفت.
۷-روي هاجسون(امارات): دوران بسيار موفق او به همراه تيم ملي سوئيس را به خاطر بياوريد، زماني كه اين تيم را به قدرت جديد فوتبال اروپا تبديل كرده بود. اما او نام بزرگي است، نامي كه مي تواند براي تيم ملي امارات بزرگي به همراه بياورد.
۸-پيتروايت(تايلند): تايلندي ها به خاطر نفوذ در كنفدراسيون فوتبال آسيا و برنامه هاي گسترده اي كه در عرصه فوتبال طراحي كرده اند، بدون شك قدرت اول فوتبال منطقه آسياي جنوب شرقي به شمار مي روند. راز موفقيت «پيتروايت» انگليسي در اين تيم به حضور درازمدت او در پست سرمربيگري تيم ملي است . تجربه مسابقات انتخابي دوره گذشته جام جهاني نشان داد كه از پتانسيل رسيدن به سطح اول فوتبال قاره برخوردارند.
۹-بر نداشتانگه(عراق): حتي حمله آمريكا و متحدان اشغالگرش به عراق موجب بريدن مربي آلماني از علايقش در اين كشور نشد. او اين شانس را دارد كه از امتياز تبليغاتي كه حول و حوش نام عراق وجود دارد، بهره  برد و با تيم هاي مطرح جهان مسابقه دوستانه برگزار كند. به جز كشورهاي فوق ساير كشورهاي قاره كه در سطح پايين تر از قدرت هاي درجه اول دسته بندي مي شوند از جمله عمان، بحرين، اردن، لبنان، ازبكستان، مالزي، اندونزي و... در اين زمينه بيكار ننشسته اند، حتي لبنان كه همواره يك بازنده تمام عيار در برابر فوتبال ايران تلقي مي شود حركت خود را از يكي دو سال قبل آغاز كرد. جذب بازيكنان سرشناس مثل پير عيسي از آفريقاي جنوبي به تيم المپيك بيروت مقدمه تلاش لبناني ها براي كم كردن فاصله با تيم هاي قاره در شرايطي است، كه تنها حركت فوتبال ايران در رده ملي كه ماه هاي اخير شركت در تورنمنت غيرمعتبر نيجريه و تشكيل يك اردوي بلندمدت است. تورنمنت تهران اولين خاكريزي است كه قرار شده به دست مربي داخلي فتح شود. فدراسيون، مربي خارجي را براي تدريس و مشاوره مي خواهد و ورود ايويچ به ايران در همين راستا ارزيابي مي شود. بعد از قريب به يكسال وقت كشي در زمينه عقد قرارداد با مربي خارجي اكنون دليل محكمي براي مخالفت با استخدام مربي خارجي به عنوان سرمربي تيم ملي پيدا شده است.
تا روز ۱۳ شهريور و زمان برگزاري اولين ديدار رسمي ايران در چارچوب رقابت هاي انتخابي جام ملت هاي آسيا زمان زيادي باقي نمانده و قاعدتاً مربي خارجي نمي تواند در اين مدت كوتاه مفيد وقايع شود!!

«فابيو كاپلو»: جدول فيفا فاقد اعتبار است
اين جنا ب كاپلو هم از آن مربيان عجيب و غريب فوتبال است ،هميشه اظهارنظرهاي او با بقيه همكارانش تفاوت هاي فاحش داشته است و خلاصه برخلاف جريان آب شنا مي كند و باكي هم از فيفا و دوستانش در ايتاليا ندارد. او در تازه ترين اظهارنظرش بدجوري به فيفا تاخته است.
فابيو كاپلو مربي  تيم  فوتبال  آ.اس.رم   ايتاليا معيارهايي  را كــــه فدراسيون  بين المللي  فوتبال  فيفا براي  تعيين  رتبه  در جدول   اين  سازمان  مدنظر قرار مي دهد بي اعتبار شمرد.
تنها مسابقات  فوتبال  جام  جهاني  تعيين  كننده  سطح  فوتبال  كشورهاست  و جدولي كه  فيفا با معيارهاي  مورد نظر خود تنظيم  مي كند فاقد اعتبار است .
كاپلو به  عنوان  مصداق  نظريه اش  مكزيك  را كه  با شش  پله  صعود در جدول  اخير فيفا در رده  پنجم  ايستاد معتبر نمي شمرد و مي گويد: به  باور من موقعيت  كشورها در اين  جدول  ابدا حائز اهميت  نيست .
مكزيك  به  يمن  قهرمان  شدن  در مسابقات  جام  طلائي  كه  اخيرا در آمريكا برگزار شد، در جدول  فيفا بالاتر از كشورهاي  مطرحي  همچون  آرژانتين ، تركيه ، آلمان ، انگليس  و يا  ايتاليا  ايستاد.
باشگاه  آ.اس .رم  براي  گذراندن  يك  اردوي  تداركاتي  به  شهر آگواسكالينتز در مكزيك  سفر كرده  است .

درسهاي تازه فوتبال ايويچي
معراج مژده - همه مي گويند «ايويچ» فوتبال مدرن و بديعي را آموزش مي دهد. اكثر مربيان بزرگ باشگاههاي ما كه در كلاس چند ساعته ايويچ حضور داشتند از درسهاي اين مربي بزرگ جهان لذت بردند. ايويچ جزو چهار مربي برجسته و از مدرسين قابل اعتماد فيفاست كه چهار و پنج سال پيش فوتبال ايران روي درايت و تدبير رئيس وقت فدراسيون او را در رأس تيم ملي ما قرار داد. شانس بزرگي كه در خانه فوتبال ما را زد و هيچ كس به آن گوش نكرد. ايويچ را روي سياست هاي غلط و رايج در فوتبال با شيوه بازيكن سالاري سرنگون كردند و او نيز با رعايت تمام اصول اخلاقي و انساني رفت و امروز از او خواهش كرده ايم تا براي مربيان بزرگ ما كلاس درس بگذارد.
زماني كه كلاس ايويچ به پايان رسيد به طور اتفاقي ما هم حضور داشتيم از آن جمع حتي يك نفر نبود كه بگويد كلاسش بد نبود. همه معتقد بودند اين يكي از بهترين كلاسهايي بود كه تا به امروز درآن شركت كرده بوديم. به جز دو نفر كه هميشه با علم روز مخالفند و متأسفانه تيمهاي بزرگي هم دارند.

احساسات حاكم در ورزش
ورزش ما هميشه چوب تصميم گيري هاي شتابزده خود را مي خورد. بهتر است بگوييم چوب احساساتي برخورد كردن خود را مي خورد. گروهي را آورده ايم، بودجه گذاشته ايم و با اعتماد به آنها يك باشگاه بزرگ را به آنها سپرده ايم تا بتوانند به يك باشگاه معناي فرهنگي و ورزشي بدهند. همه چيز روي روال عادي پيش مي رفت، البته تقابلها و درگيري هاي معمولي هم داشته كه جزو ذات ورزشي است و اجتناب ناپذير هم مي باشد. به فاصله چند ماه با جوي كه ساخته شده دوباره احساساتي شديم و مديركل روابط عمومي سازمان ورزش كه نيت خير هم دارد، دچار هيجانات رايج فوتبال شدند و به دفاع از طرف ديگر، گروه مديريت پرسپوليس را در فشار قرار دادند تا آنجا كه شايعات تغيير مديرعامل پرسپوليس هم در سبد روزنامه ها ريخت و كمي اوضاع تغيير كرد، زماني كه جو و اوضاع بدجوري به سود پروين طرف دوم قضيه شد، اخطارها و اعلاميه هاي سازمان ورزش بيرون آمد كه هرگز مديريت پرسپوليس تغيير نخواهد كرد و معاون سازمان تربيت بدني با صراحت اعلام كرد، غمخوار در جاي خودش قرار دارد و قرار نيست تغييري صورت گيرد.
در واقع كفاشيان از اصولگرايي حاكم بر فرهنگ ورزش عدول نكرد و دوباره اين دومينوي دشوار را به روز اول بازگرداند. اميدواريم اين قصه تكراري در يكجا به پايان برسد و اين تيم مردمي در جايگاه واقعي خود با مديران حقيقي خود قرار گيرد.

مجيد جلالي:هم تيم پاس و هم تيم جوانان ايران را مربيگري مي كنم
دائم نوشتيم مربي دو شغله كار دست فوتبال ما مي دهد اما دوستان مربي ما براي آنكه موقعيت هاي معنوي و مالي خود را از دست ندهند، محكم هر دو شغل خود را چسبيده اند و رها نمي كنند.
مربي  تيم هاي  فوتبال  جوانان   ايران  و پاس  تهران  گفت  در رقابت هاي  جام سرداران  شهيد آذربايجان ، مربيگري  هر دو تيم  را برعهده  خواهم  گرفت .
جلالي گفت: فكر نمي كنم   اين  امر مشكلي  را براي  يكي  از اين  دو تيم  به  وجود آورد.
وي ، وضعيت  تيم هاي  جوانان   ايران  و پاس  تهران  را خوب  توصيف  كرد و گفت  تيم پاس  پس  از يك  اردوي  آمادگي  كوتاه  مدت ، نخستين  بازي هاي  تداركاتي  خود را براي  كسب  آمادگي  بيشتر براي  شركت  در ليگ  برتر، در رقابت هاي  جام  سرداران شهيد آذربايجان  برگزار مي كند.
به گفته  وي ، به  جز چهار بازيكن  تيم  پاس  تهران كه  در اردوي  تيم  ملي  فوتبال ايران  به سر مي برند و خداداد عزيزي  كه  امشب  به  چين  سفر مي كند، تمامي  بازيكنان   اين  تيم  به  تبريز سفر كرده اند.ديدارهاي   اين  دو تيم  در هفتمين  دوره  پيكارهاي  بين المللي  فوتبال  جام سرداران  شهيد آذربايجان  به  گونه اي  تنظيم  شده  است  كه  ابتدا تيم  ملي  جوانان ايران  و سپس  تيم  پاس  تهران  در يك  ورزشگاه  به  مصاف  حريفان  خود خواهند رفت .

نام رسمي: آ.ث. ميلان
اسامي مستعار: روسونري قرمز و سياه ها
تأسيس: ۱۸۹۹
رئيس باشگاه: سيلويو برلوسكوني
مدير باشگاه: آدريانو گالياني
سرمربي: كارلو آنجلوتي متولد (۱۹۵۹)
آدرس سايت:  www.acmilan.com
ورزشگاه: سن سيرو (جوزپه مه آتزا) ۸۰ هزار نفر
زمين تمرين: سنتر و اسپورتيو و ميلانو
لباس اصلي: پيراهن راه راه قرمز و سياه
لباس دوم: پيراهن سفيد
حامي مالي: اوپل
طراح لباس: آيداس
افتخارات داخلي: ۱۶ بار قهرمان سري A اولين قهرماني در سال (۱۹۰۱-۱۹۰۰)
آخرين قهرماني در سال (۱۹۹۸- ۱۹۹۹)
۵ بار قهرمان جام حذفي: اولين قهرماني در سال (۱۹۶۷-۱۹۶۶)
آخرين قهرماني در سال (۲۰۰۳-۲۰۰۲)
۴ بار قهرمان سوپر جام: اولين قهرماني در سال (۱۹۸۹)
آخرين قهرماني در سال (۱۹۹۴)
افتخارات اروپايي:
۶ قهرماني در جام باشگاههاي اروپا اولين قهرماني در سال (۱۹۶۳-۱۹۶۲)
آخرين قهرماني در سال (۲۰۰۳-۲۰۰۲)
۲ بار قهرماني در جام در جام اروپا:  (۱۹۷۳-۱۹۷۲)، (۱۹۶۸-۱۹۶۷)
۳ بار قهرماني در سوپر جام اروپا (۱۹۹۴ و ۱۹۹۰، ۱۹۸۹) 
۳ بار قهرماني در جام بين قاره اي (۱۹۹۰ و ۱۹۸۹، ۱۹۶۹)
بهترين پيروزي: ۹ بر صفر برابر پالرمو (۵۱-۵۰)
بدترين شكست: ۶ بر يك برابر يوونتوس در ميلان
بهترين گلزن تمام دوران: گونار نوردال (سوئد) ۲۱ گل
بيشترين تعداد بازي: فرانكو باره سي ۵۲۱ بازي
اسطوره باشگاه: جياني ريورا
مقام فصل پيش: مقام سوم با ۶۱ امتياز
پيش بيني مقام اين فصل: اول تا سوم
اولين بازي اين فصل: آنكونا
معروفترين  بازيكنان: اندري شوچنكو، روي كاستا و پائومالديني.
بازيكنان تازه وارد:
آليو (مهاجم-سيه نا)، برويلو(مهاجم- امپولي)، كافو (مدافع - رم)، پانكارو(مدافع- لاتزيو)
بازيكنان خارج شده:
آلبرتيني(لاتزيو)، اباميانگ (تريستينا)، ابراهيم با (بازيكن آزاد) ، چاموت (بازيكن آزاد)، كولوسيني (ويارئال)، دالابونا(بولونيا)، دوناتي (سامپدوريا)، دونادل (پارما)، فاوارو(پارما)، هلوگ (اينتر)،خوزه ماري (ويارئال)، استفاني (پارما)
اهداف خريد: 
ديگو (هافبك- سانتوز)، كونترا (مدافع- آتلتيكو مادريد)، فرناندو تورس (مهاجم_ آتلتيكو مادريد)، جرارد (هافبك- بارسلونا)، كاكا(هافبك- سائوپائولو)، لئوناردو (هافبك- آيندهوون) ، لوسيو (مدافع - بايرلوركوزن)،  موتا (مهاجم - بارسلونا)، ناكاتا(هافبك - ميلان)،  روبينهو(هافبك- سانتوز)، استام (مدافع- لاتزيو)، استانكوويچ (هافبك- لاتزيو)، ونولي (مدافع- بولونيا).
ريورا ستاره آث ميلان
جياني ريورا معماي بزرگ فوتبال ايتاليا در دهه ۶۰ و اوايل دهه ۷۰ بود. استعداد درخشان ولي غيرقابل باور بود. پسرك طلايي هنوز هم از فعاليت براي كشورش دست برنداشته و مشغول خدمت به ايتالياست. تا زماني كه قدرت بدنيش اجازه مي داد براي ايتاليا توپ زد و تمامي مديران موفق توانستند بهترين بازي ها را از او بگيرند. شروع بازيهاي حرفه اي از زماني محاسبه مي شود كه باشگاه ميلان او را از اولين باشگاهش الساندريا خريد. مبلغ شگفت آور ۶۵ هزار پوند براي نصف سهام او زماني كه فقط ۱۵ سال داشت، پرداخت گرديده قرارداد او در سال ۱۹۶۱ توسط باشگاه ميلان امضاء شد، در همان زماني كه آنها «جيمي گريوز» را هم خريده بودند. ريورا به عنوان كارآموز مورد توجه قرار گرفت. در كمتر از نصف فصل «گريوز» كه دچار دلتنگي و افسردگي در اثر دوري از انگلستان شده بود به كشورش بازگشت و ريورا جاي او را گرفت و اين پسرك تازه كار از شگفتيهاي فوتبال ايتاليا بود. در طي ۱۶ سال، او توانست جام جهاني باشگاهي ۲ جام قهرماني، جام جام ها، ليگ ايتاليا و ۳ جام ايتاليايي. او حتي به عنوان «فوتباليست سال اروپا» در سال ۱۹۶۹ دست يافت.
حسن حيدري