شنبه ۲۵ مرداد ۱۳۸۲ - شماره ۳۱۳۸- Aug, 16, 2003
آشنايي با باشگاه هاي ايتاليا
بولونا
نام رسمي: بولونيا فوتبال كلاب
006055.jpg

نام مستعار: رسو بلو (قرمز و آبي)
تأسيس: ۱۹۰۹
آدرس سايت: www.bolognafc.it
ورزشگاه: رناتو دال آرا(۴۰ هزار نفر)
زمين تمرين: مجموعه ورزشي كاستل دبوله
رئيس باشگاه: رناتو چيپوليني
سرمربي: فرانچسكو گويدولين (متولد ۱۹۵۵)
مدير باشگاه فوتبال: سزار گيا كوبازي
لباس اصلي: پيراهن قرمز و آبي راه راه
لباس دوم: پيراهن سفيد با حاشيه هاي قرمز و آبي
حامي مالي: اسكاي - آريا برانكو
طراح لباس: Macron
افتخارات داخلي:
۷ قهرماني سري A اولين بار در سال (۲۵-۱۹۲۴)
آخرين بار در سال (۱۹۶۴-۱۹۶۳)
۲ قهرماني جام حذفي (۱۹۷۴-۱۹۷۰ ) 
افتخارات اروپايي:
جام ميتروكاپ (۱۹۶۱ و ۱۹۳۴ و ۱۹۳۲)
جام آنگلو- ايتاليا(۱۹۷۱)
ركوردهاي باشگاه:
بهترين گلزن تاريخ باشگاه: آنجلو شياوو ۲۴۴ گل
بهترين گلزن در طول يك فصل: ۲۹ گل (۵۶-۵۵)
بيشترين بازي باشگاهي: جياكومو بولگارلي ۳۹۲ بازي
بيشترين بازي ملي: جياكومو بولگارلي ۲۹ بازي ملي
ركوردهاي سري A
بيشترين امتياز: ۵۴ (۶۴-۱۹۶۳)
كمترين امتياز: ۱۸ (۹۱-۱۹۹۰)
بزرگترين پيروزي خانگي: هشت بر صفر مقابل تريستينا(۳۲-۱۹۳۱)
سنگين ترين شكست خانگي: شش بر صفر مقابل اينتر (۸۹-۱۹۸۸)
بزرگترين پيروزي خارج از خانه: هفت بر يك ليگوريا (۱۹۴۳-۱۹۴۲)
سنگين ترين شكست خارج از خانه: هشت بر دو مقابل لاتزيو (۴۹-۱۹۴۸)
بيشترين پيروزي در يك فصل: ۲۲ (۶۴-۱۹۶۳) 
كمترين پيروزي در يك فصل:  ۴ (۷۹-۱۹۷۸) - (۹۱-۱۹۹۰)
بيشترين شكست: ۲۰ باخت (۹۱-۱۹۹۰)
كمترين شكست: ۲ باخت (۶۴-۱۹۶۳) 
بيشترين گل زده: ۸۵ گل (۳۲-۱۹۳۱)
كمترين گل خورده: ۲۱ گل (۷۸-۱۹۷۷) 
بيشترين گل خورده: ۶۳ گل (۵۰-۱۹۴۹)
كمترين گل خورده:  ۱۸ گل (۶۴-۱۹۶۳) 
اسطوره باشگاه: آنجلو شياويو
معروفترين بازيكنان: جوزپه سينيوري، خوليو كروز، جيان لوكا پاليوكا
مقام فصل پيش: يازدهم
پيش بيني مقام اين فصل: بين ششم تا هشتم
اولين بازي اين فصل: با پارما در ورزشگاه رناتو دل آرا
بازيكنان تازه وارد:
دالابونا(هافبك- ميلان)، گوگليل مين پيترو (هافبك- اينتر)،  يوآرز(مدافع - كومو)، مانينجر(دروازه بان - تورينو)، پكپا (هافبك- كومو)، روكاتي (دروازه بان- رندئه)، روسيني(مهاجم- آتالانتا)، ترويز(مدافع- ناپولي) و گامبريني (مدافع- ورونا)
بازيكنان خارج شده:
آرديتو(سيه نا)، فالكونه (سمپدوريا)، فرارا(ترنانا)، اليوه(ناپولي)، پاراماتي (رجينا)، سالوتي (ورونا) و ونولي (بازيكن آزاد)
اهداف خريد:
كاستليني (مدافع- تورينو)، مارسكا(هافبك- يوونتوس)، مينيرو(مهاجم - پالرمو)، پيري (هافبك - اودينزه)، اسكارلاتو(هافبك- ترنانا)، زالايتا(مهاجم- يوونتوس) و كاربوني (هافبك- لائوس)

سينيوري مسافر بولونيا
006080.jpg

بولونيا يكي از شهرهاي فرهنگي ايتالياست كه اولين دانشگاه اروپا در اين شهر تأسيس شده است. اكنون اين شهر علاوه بر تمام تمايلات فرهنگي مردم داراي يك اسطوره ورزشي است.
جوزپه سينيوري كاپيتان بولونيا در اين فصل ششمين سال حضورش را جشن مي گيرد. مهاجم ۳۴ ساله بولونيا از سال ۱۹۸۴ به فوتبال حرفه اي روي آورد و اولين تيم او هم «لي في» بود. او در سال ۸۶ به پياچنزا رفت كه در آن زمان در رقابت هاي سري B حضور داشت. او در همان فصل در ۳۲ بازي شركت نمود و ۵ گل نيز به ثمر رساند. در فصل بعدي به عنوان بازيكن ثابت در هر ۳۴ بازي تيم جديدش فوگيا بازي كرد و اين بار تعداد گل هايش را به يازده رساند. در همان فصل بود كه فوگيا با مهاجم گلزنش به سري A صعود كرد و اين فصل جديدي از زندگي ورزشي سينيوري بود. بازي در ورزشگاه هاي غول پيكر ايتاليا زماني آرزوي دست نيافتني براي او بود اما اكنون ديگر اين رويا رنگ حقيقت به خود گرفته بود.

فيلم نگار ۱۲ منتشر شد
006045.jpg
دوازدهمين شماره ماهنامه فيلم نگار با مطالبي متنوع در زمينه فيلمنامه نويسي منتشر شد.
نقد فيلمنامه هاي ايستگاه متروك، صورتي و هشت زن، گفت وگو با عليرضا رئيسيان و پيمان معادي فيلمنامه نويسان ايستگاه متروك و عطش، نگاهي به فيلمنامه شهر اشباح، نشانه هاي شخصيت هاي رمان «دل تاريكي» و فيلمنامه اينك آخرالزمان، از پوسته واقعيت تا جوهر داستان ازمطالبي است كه در اين شماره نشريه فيلم نگار به چاپ رسيده است.
متن كامل فيلمنامه جويندگان نوشته فرانك اس. نوجنت با ترجمه مهدي عبدالله زاده نيز در بخش آخر مجله منتشر شده است.

كارلوس تي وز پديده تازه فوتبال آمريكاي جنوبي
يك ستاره از محله آپاچي ها
006050.jpg
آزاده قاضي- كارلوس تي وز مهاجم ۱۹ ساله بوكا جونيورز بازيكني است كه در رقابتهاي اين فصل باشگاههاي آرژانتين سروصداي زيادي برپا كرد. هواداران رقباي سنتي مانند ريول پلات ادعا مي كنند كه بدون شك هافبك تيمشان اندرس دي الساندرو بهترين بازيكن ليگ است. هوگو كاتي دروازه بان سابق تيم بوكاجونيورز مي گويد: «تي وز خيلي بهتر از دي الساندرو است. او حالت تهاجمي و بازي خواني بهتري دارد و مسلما در جريان بازي موثرتر است.»
مي توان پيش بيني كرد كه او به اسپانيا و ترجيحا بارسلونا انتقال پيدا خواهد كرد. جايي كه هافبك سابق بوكا و مشاور او ژوئن ريكولهم هم به آن فكر مي كنند. بايرن مونيخ براي اين بازيكن جوان ۷۵ ميليون مارك پيشنهاد داده كه رقمي مطلوب است. و بعد هم باز كار بين المللي مهمتري براي به انجام رساندن است. مطمئنا توز در تلاش براي بدست آوردن آن است.
اما از آنجايي كه تي وز در شهر بدنام و پرجنايت بوينس آيرس در حومه آپاچي به دنيا آمده مي گويد فقط از اينكه مي تواند فوتبال بازي كند خوشحال است او مي گويد: «من به دنيا آمدم تا فوتبال بازي كنم. اگر اين كار را نمي كردم يك لاشخور مي شدم مانند صدها جواني كه شبها در كوچه هاي بوينس آيرس ديده مي شوند كه آشغالها را براي پيدا كردن مقوا ،كاغذ و يا هر چيز ديگر قابل فروشي زيرورو مي كنند تا مگر براي گذران زندگي چند سكه بدست بياورند. پس از چندسال فوتبال بازي كردن در خيابانها، «توز» پسر يك كارگر ساختمان به عنوان يك بازيكن ۸ ساله مورد توجه تمام اعضاي باشگاه بويز كه يك تيم دسته دو بود قرار گرفت و چهار سال بعد به باشگاه بوكاجونيورز منتقل شد. او اولين بازي خود در دسته يك باشگاهها را در نوامبر ۲۰۰۱ به عنوان هافبك تهاجمي در ريكوئلمه انجام داد. اما به زودي مشاهده شد كه او در خط حمله حتي كارآمدتر هم هست. رومان مادوني كمك مربي او در بوكا مي گويد او هميشه با تمام قوا، با سرسختي به جنگ براي تصاحب توپ مي رود .به ندرت ديده مي شود كه يك مهاجم اينقدر دلير و بي باك باشد و البته او به همان اندازه هم در حفظ توپ دلير و بي باك است. وي ادامه مي دهد: «او به طور فوق العاده اي چالاك و سريع است و حتي در اوج سرعت به خوبي با پاي راست خود دريبل و شوت مي كند و فقط نياز به تقويت پاي چپ خود دارد.»
بوكا در حال حاضر براي تي وز و خانواده اش در محله اي خوب خانه اي اجاره كرده است. روي ديوارهاي اتاق خانه او پوسترهاي بزرگي از مارادونا - كه از لحاظ چهارشانگي شباهت زيادي به خود او دارد - ديكوئلمو و رونالدو ديده مي شود. پرچم بوكا به عنوان پرده در اتاقش نصب شده است و آخرين هديه گرانبهاي او پيراهن ديويد بكهام است.
تي وز در يك بازي دوستانه در مقابل منچستر يونايتد در اولدترافورد بازي داشت. او در اينباره مي گويد: «بعد از بازي من بدون اينكه حتي يك كلمه انگليسي بدانم با اشاره و ايماء با بكهام صحبت كردم و او پيراهنش را به من داد مرا در آغوش گرفت و بعد «وند ستروي» به رختكن آمد و از من پيراهنم را خواست.» اين اولين ملاقات او با انگليس نبود. در سال ۱۹۹۹ تي وز وقتي براي آرژانتياي زير ۱۵ سال تورنمنت ومبلي بازي مي كرد با يك ضربه سر در مقابل فرانسه براي تيمش امتياز كسب كرد.
او با شوخي مي گويد: «چه كسي باور مي كند كه من توانسته باشم با ضربه سر در ومبلي براي تيمم امتياز كسب كرده باشم؟» و ادامه مي دهد: «در حقيقت من بيشتر از پرواز - اولين مسافرتم با هواپيما - وحشت داشتم تا بازي در ومبلي!»
در ابتدا تي وز به دليل يك سري تعهدات بين المللي به زحمت توانست خودش را آنچنان كه بايد نشان دهد. او در موفقيتهاي آرژانتينا در مسابقات قهرماني زير ۲۰ سال آمريكاي جنوبي در اوروگوئه و بعد هم در بازيهاي تداركاتي جام جهاني نوجوانان در امارات عربي خوش درخشيد. اما زماني كه بازيها بخاطر جنگ عراق به تعويق افتادند، تي وز به بوكا كه در كشاكش بود بازگشت و نتايج آنها ناگهان بالا رفت تا بوكا بتواند به فينال جام باشگاههاي آمريكاي جنوبي راه پيدا كند. تي وزعامل اصلي اين موفقيت براي بوكا بود.

كلاس هاي فوتبال تابستاني يا محلي براي كسب درآمد؟
هر اندازه كلاس هاي تابستاني براي ورزش نوجوانان فراهم كنيم بازهم كم داريم. حجم موجود كلاس هاي فوتبال در تابستان هنوز جوابگوي جمعيت نسلي كه در تابستان به دنبال اين رشته اند نيست. كلاس هاي فوتبال در هر جامعه اي براي خود فلسفه اي دارد. روي معيارها و اصول خاصي اجازه بازكردن پيدا مي كنند و براي اداره آن شرايطي دارند. كلاس هاي فوتبالي كه در فصل تابستان در شهرهاي مختلف كشورمان داير مي شود، اكثراً مجهز به ابزارهاي لازم نيست، البته در بين آنها كلاس هاي استثنايي هم وجود دارد كه مي توانند پايه هاي اصلي فوتبال نونهالان را بنا بگذارند.
006070.jpg

گزارش زير براي خانواده هاي مشهدي كه در فصل تابستان فرزندان خود را به كلاس هاي فوتبال مي فرستند جالب است، همچنين براي مسئولين ورزش كشور.
***
همزمان  با آغاز تابستان  و گرم  شدن  هوا بازار كلاس هاي  ورزشي  و تفريحــــي همچون  كلاس هاي  فوتبال  رونق  يافته است  تا زماني  از اوقات  فراغت  نوجوانــــان را پر كنند.
اين  كلاس ها در تمامي مناطق  شهر مشهد مشاهده  مي شود و اشخاص  مختلف  تحــــت عنوان  مدرسه  فوتبال  اقدام  به  تشكيل  اينگونه  كلاس ها كرده اند كــــه  اين  امررضايت  مردم  را به دنبال  نداشته  است .
براساس  آمارهاي  غير رسمي تاكنون  ۱۱۵ كلاس  يا مدرسه  فوتبال  در سطح  شهرمشهد داير شده  اما در بسياري  از آنها تعداد مراجعه كنندگان  به  حدنصاب نرسيده  است .
اين  كلاس ها با عناوين  مختلف  توسط دستگاه ها و بخش هاي  دولتي  و خصوصي  وعموما دريافت  مجوز رسمي از هيات  فوتبال  استان  خراسان  فعاليت  مي كنند.
در اين  بين  هستند مدارسي  كه  خارج  ازاصول  هيات  فوتبال  به  عبارتي  بدون مجوز اين  مجموعه  فعاليت  مي كنند.
محمد رضا سلماسي  شهروند مشهدي  مي گويد: حدود يك  ماه  است  كه  پسرم  را دريكي  از اين  كلاسها ثبت نام  كرده ام  و ۳۵ هزار تومان  بابت  دوره  آموزشي  آن پرداخت  كرده ام  اما تاكنون  لباس  و امكاناتي  كه  تعهد كردند در اختيار ثبت نام كنندگان  نگذاشته اند.
وي  افزود: اين  كلاس ها آن طور كه  تصور مي كردم  كارآيي  ندارند و حتي آموزش هايي  را هم  كه  مي دهند در سطح  يك  كلاس  آموزشي  نيست .
عباس  فرزادي  مي گويد: سال  گذشته  فرزندم  را در يكي  از اين  كلاسها ثبت  نام كردم  اما در پايان  تابستان  آنچه  عايد فرزندم  شد چيزي  جز خستگي  روحي  وجسمي نبود.
وي  گفت : معلوم  نيست  چه  كسي  و يا چه  دستگاهي  براين  مجموعه ها و عملكرد وكيفيت  كار آنان  نظارت  مي كند.
وي  عنوان  داشت : در طول  دو ماهي  كه  پسرم  به  اين  كلاسها مي رفت  ناچار بوددر هواي  گرم  حدود ساعت  ۲ بعد از ظهر روي  زميني  كه  اسمش  چمن  بود اما پراز خاك  و خاشاك  بود، بازي  كند.
وي  افزود: پول  را از ما مي گيرند اما وقتي  مي خواهند خدمات  ارائه  دهندبدترين  نوع  آنها را ارائه  داده  و مي گويند همين  است .
وي  گفت : امسال  فرزندم  علاقه اي  به  شركت  در اين  كلاسها ندارد و خود نيزترجيح  مي دهم  او در اين  كلاس ها شركت  نكند چرا كه  تنها چيزي  كه  براي  آنهااهميت  ندارد پرورش  فوتباليست  و كشف  استعدادهاي  بچه هاست .
صدرا محمدي  ديگر شهروند مشهدي  در اين باره  مي گويد: نمي دانم  چه  كســـــي طرح  تاسيس  اين  مدارس  را داده است  و چه  نهادي  بر كار آنها نظارت  مي كند.
او مي گويد: سال  قبل  برادرم  را در يكي  از اين  مدرسه ها نام  نويسي  كردم و با وجود همه  مشكلات ، كلاس  را با علاقه  تمام  كرد اما بعد كه  براي  گرفتن كارنامه  و گواهينامه  اتمام  دوره  به  هيات  فوتبال  استان  مراجعه  كردم  اعلام نمودند اين  مدرسه  مجوز نداشته  و غيرمجاز فعاليت  كرده  است .
معاون  امور فرهنگي ، ورزشي  اداره  كل  تربيت  بدني  خراسان  در اين  زمينه مي گويد: مدارس  فوتبال  اگر تحت  شرايط و ضوابط ويژه  و خاص  خود ايجاد شودمي تواند در شناسايي  و پرورش  استعدادهاي  موجود در اين  رشته  ورزشي  موثرباشد.
006085.jpg

غلامرضا اصغري  با بيان  اينكه  متاسفانه  امروز اينگونه  نيست  افزود: ايجاداين  كلاسها عموما در فصل  تابستان  صورت  مي گيرد. وي  با بيان  اينكه  صادركننده  مجوز تاسيس  و راه اندازي  اين  مدارس ، هيات فوتبال  استان  است ،گفت : تربيت  بدني  تنها در حد تاييد داوطلب  تاسيس  آنهابه  لحاظ اخلاقي  عمل  مي كند.
وي  تصريح  كرد: ما هيچ  دخالتي  در انتخاب  مربي ، كيفيت  تدريس  و امكانات اين  مدارس  نداريم .
مدير تربيت  بدني  آستان  قدس  رضوي  در اين باره  اظهارداشت  زماني  كه  نظارت كمرنگ  مي شود ورزش  راهي  براي  كاسبي  مي شود.
مهريار عنوان  داشت : امروز كلاسهايي  كه  گذاشته  مي شود، فاقد دوره هاي  لازم براي  آموزش  مربيان  است  و هيچ  تست  و آزموني  نيز ندارند.
وي  گفت : اگر ۱۱۵ مدرسه  در شهر فعال  است  بايد ۱۱۵ مجوز و به  همين  تعدادمربي ، كمك  مربي ، سرپرست  و مسئول  تداركات  داشته  باشند.
وي  افزود: مربيان  آنها بايد كساني  باشند كه  با كودكان  كار كرده  باشند.
به  اعتقاد وي ، الفباي  درس  دادن  كار مشكلي  است  و نظارت  برآن  حرف  نخست  رامي زند وهيات  فوتبال  به  عنوان  متولي  اين  مدارس  بايد اين  كار را انجام  دهد.
مهريار افزود: آنچه  امروز در مدارس  فوتبال  ديده  مي شود آن است  كه  بحث كيفيت  در آنها به  هيچ  وجه  مطرح  نيست  چرا كه  ملاك  ارزشيابي  آن وجود ندارد،و بودجه اي  هم  براي  اين  نظارتها در نظر گرفته  نشده  است .
به  اعتقاد وي ، متوليان  اين  مدارس  كمترين  هزينه  را براي  خريد لباس  صرف مي كنند و مدارس  آنان  زمين  چمن  مناسب  ندارند.
به  اعتقاد وي ، اين  كلاسها اگر واقعا مدرسه  باشد بايد حداقل  تاكنون  چندفوتباليست  معرفي  كرده باشند اما بعد از ۱۰ سال  فعاليت  هنوز هيچ  چيزي  ازآنها ديده  نشده  است .
وي  گفت : تيم هاي  ملي  ما همواره  تشكيل  شده  از فرزندان  اقشار ضعيف  جامعه كه  از زمين  خاكي  و با پاي  برهنه  شروع  كرده اند و ورود به  اين  مدارس  باهزينه هاي  آنچناني  آنها در حد توانشان  نبوده  و نيست .
وي  اين  مدارس  را مجموعه هايي  سودجو دانسته  كه  بعد از دو ماه  كسب  درآمدبه  حالت  تعطيل  درمي آيند.
يكي  از مسئولين  اين  مدارس  مي گويد: سال  گذشته  ۱۵۰ نفر را ثبت  نام  كرديم و امسال  اين  تعداد به  نصف  كاهش  يافته  است .
اصغر ادريسي ، كاهش  استقبال  مردم  از اين  كلاسها را ناشي  از عدم  كيفيت اين  مجموعه ها به  دليل  فقدان  نظارت  بر آنها دانست . وي  افزود: يك  روز زمين  چمن  خيس  است ، روز ديگر هوا خيلي  گرم ، مي گوييم تغذيه  و سرويس  مي دهيم ، اما نمي دهيم .مي گوييم با مربي  درجه  يك ،اما مربي  درجه  سه است .
وي  اظهار داشت : هيات  فوتبال  آنجا نشسته  و يك  سري  امتياز جمع  مي كند ومجوز تشكيل  مدرسه  مي دهد در حالي  كه  كسي كه مي خواهد مدرسه  تشكيل  دهد حداقل بايد زمين  چمن  مناسب  داشته  باشد، كيفيت  و ظرفيت  مشخص  داشته  باشد.
مدير اين  مدرسه  فوتبال  مي گويد: در طول  سه  سالي  كه  اين  مدرسه  را فعال كرده ام  تا كنون  هيچ  كس  براي  نظارت  و ارزيابي  نيامده  است . وي  معتقد است : هيات  فوتبال  استان  براي  نظارت  بايد ضمن  ارزيابي هاي  خود،تشويق  اين  مجموعه ها و درجه بندي  و اولويت گذاري  را نيز انجام  دهد.
رئيس  روابط عمومي هيات  فوتبال  خراسان  نيز با بيان  اينكه  تاكنون  ۵۰مدرسه  فوتبال  در سطح  مشهد مجوز فعاليت  گرفته اند افزود: اين  مجموعه هاعموما براي  ترم  تابستانه  فعاليت  مي كنند.
وي  زمان  شروع  كلاسها را اواخر تيرماه  عنوان  كرد و بيان  داشت : به  احتمال زياد تعداد اين  كلاسها در مشهد و ميزان  صدور مجوز براي  فعاليت  آنها درتابستان  به  منظورپركردن  مفيد اوقات  فراغت  علاقه مندان  به  ۱۰۰ مدرسه  خواهدرسيد.

سايه روشن ورزش
... به خود رسيدن
006060.jpg

معراج مژده- ناصرخان حجازي در ورزش و فوتبال ما شخصيتي دارد كه با تمام پرخاش ها و اعتراضات غيرمنطقي او نمي توان به راحتي وي را كنار گذاشت. شخصيت دوگانه ناصرخان مثبت و منفي است، خوشبين و بدبين است، مهربان و خشمگين است، لطيف و خشن، كريم و خسيس و خلاصه به نظر شخصيتي دوگانه در وجود حجازي نهفته است. ناصرخان گاه منيت و من بودن را به نقطه اي مي برد كه باور آن از جانب حجازي مشكل مي شود. از تواضع و افتادگي حجازي نيز بعيد است كه در مقايسه خود با ديگران اين اندازه اسير شخصيت فردي خودش شود. ناصرخان عزيز بدون تعارف مقايسه خود با هيتزفلد، تراپاتوني و كوپر كمي ناعادلانه و غيرباور است. زاگالو فاتح دو دوره جام جهاني است، چه با عصا چه بي عصا. در مورد بگوويچ و كخ هم بي انصافي است قبول بفرمائيد كه آنها خيلي سال است از جنابعالي جلو افتاده اند و امروز فوتبال را به روز مي شناسند. تا چند سال بايد از صندوق پس انداز نام و شهرت گذشته مصرف كرد. بالاخره يك روزي اين گنج تمام مي شود، حتي اگر يك سرش به بخارا وصل باشد. بايد آموخت، افتادگي داشت و از خود گفت و به خود رسيد.
آينده نگري قهرمانان
006065.jpg

فلسفه ماندگاري پهلوانان و قهرمانان در زندگي و حيات ورزشي يك جامعه چيست؟ يك مقايسه تكراري به ما مي گويد چرا تختي مي ماند و چرا قهرماناني با مدالهاي بيشتري نسبت به تختي به فراموشي سپرده مي شوند. راز نهفته در وجود يك قهرمان در رفتار و منش انساني اوست. گاهي حيفمان مي آيد بعضي از تذكرها و هشدارها را براي تعدادي از قهرمانان ننويسيم. انتظار آنچناني نداريم،  قصد آنرا نيز نداريم كه بگوئيم تمام شما تختي باشيد. اما براي ماندن و آينده خود قهرمانان مي تواند اين نصايح مفيد و موثر واقع شود. يك قهرمان از طريق موقعيت قهرماني به همه چيز مي رسد. حتي به مسائل مالي و شرايط اقتصادي خوب. اگر يك قهرمان باهوش باشد، مي تواند در شرايط عالي خود آينده اش را بسازد. دو نمونه خيلي بارز و موجود را مي توان نام برد، علي دايي و عليرضا دبير. من طي اين ۳۰ سال اخير بازيكناني چون دايي و دبير با تدبير، آينده نگر و قابل اعتماد نديدم. اين مقدمه نوشته شد تا برسم به مهدي حاجي زاده، جوانك رعنايي كه مدال طلاي جهان را بر سينه دارد، آنهم در وزن ۷۴ كيلوگرم، مدال با ارزشي كه بزرگاني چون جهانبخت توفيق، امامعلي حبيبي، محمد علي صنعتكاران و منصور برزگر بر سينه دارند. حاجي زاده بايد قيد بسياري از سرگرمي هاي زودگذر امروزي را بزند تا يك قهرمان باقي بماند. پسرك خوش چهره مازندراني ما در فنون كشتي بي نظير است، اما تدبير و درايت دبير را نيز بايد بياموزد. آينده از آن كسي است كه آينده نگر باشد.
بازي را تمام كنيد
006075.jpg

ماندگارهاي ما در ورزش نخبگاني بوده اند كه سرلوحه كارشان اخلاق و انصاف ورزشي و انسانيت بوده است. در فضاي فوتبالي كه همگان مي شناسيم به تعداد انگشتان دست هم دهداري نداشته ايم. آنها چشم به روي ماديات بستند و اصول انسانيت را در تمام سالها رعايت كردند. در فوتبال فعلي هم بايد چراغ برداريم و به دنبال يك پهلوان در تاريكي بگرديم و چه بسا پس از سالها جستجو يكي را بيابيم و بر آن اخلاق را حجت كنيم. محمد علي پيرواني از آن جمله بازيكنان با ارزش و با اخلاقي است كه نمونه اش را كمتر داشته ايم. رفتار وحسن سلوك در تيم ملي و باشگاهش هميشه زبانزد بوده است. به تمام بازيهاي تيمش نگاه كنيد كه در اوج پرخاشگري هاي بازيكنان تنها كسي كه هميشه بين آنها و داور حائل بوده ، پيرواني بوده و بس. او با اتكا به شعور و برداشتش از قضاياي پرسپوليس، با تيم خود تمريناتش را آغاز كرده است. حالا عده اي بي خبر از شرايط و اوضاع، عده اي ولگرد و آواره كه از صبح تا شب در كناره هاي نمايشگاه  و دفاتر آويزان شده اند او را مورد شماتت قرار داده و مورد دشنام قرار مي دهند. اين طفيلي هاي اين و آن كه تبديل به مهره هاي فلان جريان و مربي هستند چگونه به خود اجازه مي دهند به يكي ازمومن ترين و پاكترين بازيكنان تيم ملي دشنام دهند. سازمان ورزش، مديران پرسپوليس روي آوردن كدام مربي تمام شده پافشاري مي كنند كه طفيلي هايش همين پادونشينان نمايشگاهها هستند. سازمان ورزش به دنبال كدام اصول است كه قصد دارد تيم ملي را نيز آلوده يك جريان تيره كند. اجازه دهيد اصول و اخلاق جاي خود را در ورزش ما پيدا كند. بازي را تمام كنيد.

ورزش
ادبيات
اقتصاد
سفر و طبيعت
سياست
علم
فرهنگ
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  سفر و طبيعت  |  سياست  |  علم  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |