يكشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۸۲ - شماره ۳۱۳۹- Aug, 17, 2003
بازي جديد
006120.jpg
آمريكا قصد دارد جاي پاي خود را در قفقاز جنوبي و آسياي مركزي محكم تر كند و آن را توسعه دهد. روسيه با تحكيم و تقويت حضور نظامي و اقتصادي خود و ايجاد ساختارهاي امنيتي در منطقه به اين تصميم آمريكا واكنش نشان داده است.
آسياي ميانه و قفقاز در حال تبديل شدن به حوزه جديد رقابت ميان روسيه و آمريكا بعد از جنگ عراق است.
در كانون اين رويارويي جديد، منابع نفت و گاز خزر قرار دارد كه ممكن است يكصد ميليارد بشكه نفت داشته باشد. واشنگتن از همين حالا در صنايع نفت و گاز منطقه براي خود جاي پايي باز كرده به طوري كه شركت هاي آمريكايي و آنها كه به طور مشترك متعلق به آمريكا و انگليس هستند، ۲۷ درصد از ذخاير نفتي خزر و ۴۰ درصد از ذخاير گاز آن را در كنترل خود دارند.
سال گذشته، خط لوله نفتي باكو- جيحان كه از گرجستان و تركيه مي گذرد و مهمترين طرح استراتژيك اروپايي آسيايي آمريكا از زمان فروپاشي شوروي است، شروع به كاركرد تا نفت خود را با دور زدن روسيه به اروپا منتقل كند.
آمريكا در سناريوي بعد از عراق، قصد دارد حضور خود را در قفقاز جنوبي و آسياي مركزي تقويت كند. او به شدت تلاش مي كند تا GUUAM، گروه امنيتي و اقتصادي متشكل از پنج كشور شوروي سابق يعني گرجستان، اوكراين، ازبكستان و آذربايجان و مولداوي را احيا كند. (نام GUUAM، عبارت اختصاري است كه از حروف اول نام اين كشورها تشكيل شده است).اين گروه چهار سال پيش در اقدامي براي مقابله با نفوذ روسيه تشكيل شد.
به دليل فشار ديپلماتيك آمريكا نشست سران اين گروه بعد از مدت ها تأخير در روزهاي ۳ و ۴ جولاي (۱۲ و ۱۳ تير) تشكيل شد، اما تنها دو تن از ۵ رهبر كشورهاي عضو اين گروه در اين نشست شركت كردند.
ادوارد شواردنادزه رئيس جمهور گرجستان يكي از دو رهبري كه در اين نشست شركت كرد به صراحت اعتراف نمود: بدون حمايت آمريكايي ها حل مشكلات و مسايل پيش  روي اين سازمان مشكل خواهد بود.
آمريكا وعده داده كه ۴۶ ميليون دلار براي حمايت از طرح هاي GUUAM در آموزش هاي ضدتروريستي تبادل اطلاعات و ايجاد مجمع پارلماني اين گروه هزينه كند.
در بيانيه مشترك آمريكا و GUUAM آمده است، دو طرف در انتظار سطح جديدي از طرح هاي همكاري مشترك هستند.
گرجستان كه به روسيه به دليل تلاش براي سركوب استان هاي شورشي آبخازيا و اوستياي جنوبي بدگمان است، (به اميد كمك آمريكا) به متحد اصلي واشنگتن در منطقه تبديل شده است. اوايل امسال، پارلمان گرجستان پيمان دفاعي با آمريكا را تصويب كرد كه در آن به نظاميان آمريكا حق بي سابقه مسافرت بدون ويزا و استقرار آزادانه نيروها، تسليحات و سخت افزارهاي دفاعي در خاك گرجستان داده شده است. از سال گذشته، نيروهاي ويژه آمريكايي، نيروهاي گرجستاني را براي عمليات هاي ضد تروريستي آموزش مي دهند. ماه گذشته يك ژنرال نيروي هوايي ناتو براي گرفتن اجازه تردد هواپيماهاي آواكس كه در پايگاه ناتو در تركيه مستقر است در آسمان گرجستان، به اين كشور رفته بود.
هواپيماهاي جاسوسي يو-۲ آمريكا تاكنون چندين پرواز در مرز گرجستان با روسيه انجام داده اند. اين كار به آمريكا امكان جاسوسي در عمق خاك روسيه و شمال قفقاز، درياي سياه و خزر را مي دهد.
آمريكا در حال تهيه طرح هايي براي ايجاد يك پايگاه نظامي در آذربايجان غني از نفت است و تركيه را به مذاكره براي ايجاد پايگاه هاي نظامي اش در اين كشور تشويق كرده است. واشنگتن همچنين تلاش مي كرد حمايت ارمنستان، تنها متحد محكم و نزديك روسيه در منطقه را با پيشنهاد كمك نظامي، تمرين هاي مشترك با ناتو جلب نمايد.
پنتاگون اخيراً در آسياي ميانه گفت گوهايي را با تاجيكستان درباره خالي كردن سه پايگاه نظامي براي آمريكا شروع كرده است. آمريكا بعد از ۱۱ سپتامبر دو پايگاه در ازبكستان و قرقيزستان ايجاد كرده است. سال گذشته تاجيكستان ۱۰۹ ميليون دلار كمك اقتصادي از آمريكا دريافت كرد و در مقابل پيشنهاد آن را براي بازسازي يك باند در فرودگاه دوشنبه (براي خود) پذيرفت.
واشنگتن همچنين كمك نظامي به سه كشور قزاقستان، ازبكستان و قرقيزستان را كه در برنامه صلح ناتو مشاركت دارند، افزايش داده است. جورج رابرتسون دبير كل ناتو ماه گذشته در قزاقستان درباره گشايش دو پايگاه نظامي در خاك اين كشور با مقامات قزاقستان گفت وگو كرد. تنها در سال گذشته آمريكا بيش از ۹۰۰ ميليون دلار از طريق برنامه هاي متعدد كمكي به آسياي ميانه پول داده است. روسيه با تقويت حضور نظامي و اقتصادي خود و همچنين ايجاد ساختارهاي چند جانبه امنيتي در منطقه، به اين موج واكنش نشان داده است. ماه آينده يك پايگاه هوايي جديد روسيه قرار است رسماً در كانت قرقيزستان و در۳۰ كيلومتري پايگاه آمريكا دربيشكك پايتخت، گشايش يابد.
مقدمات ايجاد يك پايگاه نظامي روسي در تاجيكستان هم در دست تهيه است. با اين كار روسيه شبكه تأسيسات نظامي خود در آسياي ميانه را تقويت مي كند. آزمايش موشك بالستيك در قزاقستان و رادار هشدار زودرس در تاجيكستان بخش هاي ديگر اين شبكه هستند.روسيه همچنين با وارد كردن دهها كشتي جنگي جديد به خزر طي سال هاي آينده قصد دارد برتري دريايي خود را در اين دريا تحكيم كند.
در پايان ماه آوريل (۱۰ ارديبهشت) روسيه و پنج كشور شوروي سابق، قزاقستان، قرقيزستان، تاجيكستان، ارمنستان و بلاروس، پيمان امنيت جمعي ۱۰ ساله خود را به يك پيمان دفاعي منطقه اي تمام عيار تغيير دادند. سازمان پيمان امنيت جمعي به پيروي از الگوي پيمان ورشو در شرق اروپا مقرهاي مشترك و نيروي مسلح و تعهدي كتبي دارد كه محتوي آن عدم تهاجم به هيچ يك از كشورهاي عضو است. سفير ايران در مسكو اخيراً درباره «امكان همكاري» با اين سازمان با نيكولوي بورديوژا دبير كل آن گفت وگو كرده است.
روسيه همچنين در حال همكاري و هماهنگي با چين براي ايجاد يك كمربند امنيتي در آسياي ميانه و خزر با هدف مقابله با حضور آمريكا در منطقه است. سه ماه پيش روسيه، چين و چهار كشور قزاقستان، ازبكستان، قرقيزستان و تاجيكستان، نهادينه كردن سازمان همكاري شانگ هاي را كامل كردند و نهادهاي دائم اين سازمان از جمله دفتر دبيركل آن در پكن و يك ساختار ضد تروريستي منطقه اي را ايجاد نمودند. دفتر نهاد ضد تروريستي منطقه اي در بيشكك قرقيزستان و در كنار دفتر ضدتروريستي سازمان كشورهاي مستقل مشترك المنافع در اين شهر واقع خواهد شد.
مركز ضدتروريستي سازمان كشورهاي مستقل مشترك المنافع سال گذشته در بيشكك تأسيس شد. سازمان همكاري شانگ هاي نخستين تمرينات ضدتروريستي خود را ماه آينده در قزاقستان انجام مي دهد.
روسيه همچنين خواستار آن است كه هند به بازيگر بزرگي در آسياي ميانه و عاملي متعادل كننده و براي حضور آمريكا و چين در منطقه تبديل شود. دهلي با حمايت و پشتيباني كامل مسكو روابط دفاعي خود را با تاجيكستان برقرار كرد و ارتش اين كشور را براي آموزش به هند دعوت نمود.
روسيه براي پذيرفتن هند در گروه شانگهاي رايزني مي كند و خواستار همكاري نزديك در مورد امنيت منطقه اي در چارچوب مثلث مسكو- دهلي- پكن است. در حوزه اقتصادي، روسيه در ماه آوريل (فروردين) با امضاء توافقنامه خريد همه صادرات گاز تركمنستان طي ۲۵ سال آينده از كشوري كه سومين ذخاير عمده ثابت شده گاز در دنيا را دارد، كودتايي عليه منافع آمريكا به راه انداخت. اين توافقنامه طرح «اوپك براي گاز» روسيه را تقويت كرد. براساس اين طرح روسيه مهمترين و اصلي ترين كانال صادرات گاز از جمهوري هاي شوروي سابق به اروپا خواهد شد. اين طرح، جايگزين آمريكايي خود را كه در پي ايجاد راهي از خزر و از طريق قفقاز جنوبي و تركيه به اروپاست، نابود مي كند و طرح ايجاد خط لوله گاز از تركمنستان و از طريق افغانستان به پاكستان را زير سؤال مي برد. اين يكي ديگر از طرح هاي مورد حمايت واشنگتن است.
توافقنامه گاز با تركمنستان راه را براي طرح هاي مسكو در انتقال گاز ايران به افغانستان هموار مي كند. با اجراي اين طرح، ايران به عنوان رقيب اصلي روسيه در بازارهاي اروپا حذف مي شود و نفوذ تهران در افغانستان افزايش مي يابد. «بازي بزرگ» جديد در آسياي ميانه و قفقاز در حال به اوج رسيدن است، اما روسيه به شدت تلاش مي كند تا از سناريوي رويارويي اجتناب كند يا حداقل از شدت آن بكاهد. ولا ديمير پوتين رئيس جمهور روسيه با شيوه سياست خارجي خود، تلاش مي كند زمينه ها و منافع مشتركي با آمريكا حتي در موارد اختلاف برانگيز بيابد.
آمريكا مشتاق افزايش ميزان نفوذ و مشاركت خود در منطقه است اما درباره توانايي و تمايل او براي پذيرفتن مسئوليت در رويارويي با درگيري منطقه اي بي ثباتي و سياسي و نبود دمكراسي، ترديد وجود دارد.
نه آمريكا و نه اروپا، برنامه و طرح عملي مثلاً براي حل مناقشه ميان ارمنستان و آذربايجان بر سر قره باغ و حل مشكل استان هاي شورشي آبخازيا و اوستياي جنوبي گرجستان ندارند.
اين روسيه بود كه به فرو نشاندن آتش جنگ در منطقه و نشاندن طرف هاي درگير پشت ميز مذاكره كمك كرد. آمريكا جهت استفاده از حضور نظامي خود در آسياي ميانه دچار تناقض است زيرا از سويي شعارهايش در جهت حمايت از دمكراسي است و براي حمايت از رژيم هاي مستبد در برابر تهديدات داخلي توجيهي براي افكار عمومي ندارد،اما از سوي ديگر با ظهور دوباره طالبان در افغانستان و همچنين بسيج نمودن طرفداران جنبش هاي تندروي اسلامي در آسياي ميانه با شعار مبارزه با مهاجمان آمريكايي،براي مقابله با اين تهديدها كه اخيراً شدت گرفته است ناچار از همسويي با حكومت هاي غير دمكراتيك آسياي ميانه است.
گشايش يك پايگاه نيروي هوايي روسيه در كنار پايگاه آمريكا در قرقيزستان نشانه اي از اين است كه دو كشور براي تقسيم مسئوليت ها در منطقه به توافق رسيده اند. آمريكا با تهديدات خارجي روبه رو شود و روسيه ثبات داخلي را زير نظر داشته باشد. شانس پوتين براي تبديل رويارويي ميان روسيه و آمريكا به همكاري، در كنار عوامل ديگر به اين بستگي دارد كه آمريكا تا كي گرفتار عراق و افغانستان باشد.
منبع :نشريه هندو

جنگ بازدارنده «گناه بزرگ» (بخش پاياني )
توجيه اشتباه
006140.jpg
به محض اينكه دوستشان صدام با سرپيچي (يا شايد سوءتفاهم) از دستورات به كويت حمله كرد و مرتكب نخستين جرم خود شد، حاميان به محكوم كنندگان تبديل شدند. مجازات اين جرم بسيار شديد بود، اما براي مردم (عراق). حاكم ستمگر نجات يافت و در اثر تحريم هايي كه از سوي متحدان سابقش اعمال شد تقويت هم شد.
ديدن اينكه آنها به راحتي توضيح مي دهند چرا آمريكا بار ديگر بعد از جنگ خليج فارس از صدام در سركوب شورش هايي حمايت كرد كه ممكن بود به سرنگوني او كمك كند، جالب است!
توماس فريدمن خبرنگار ارشد ديپلماتيك نيويورك تايمز توضيح داد كه براي آمريكا حكومت نظامي مشت آهنين در عراق بدون صدام بهترين گزينه بود اما چون اين هدف دست نيافتني به نظر مي رسيد، ما با گزينه دوم راضي شديم. شورش ها شكست خورد چون آمريكا و متحدانش متفق القول بر اين باور بودند كه گناهان رهبر عراق هر چه باشد، براي غرب و منطقه اميد اول ثبات كشور است و از اين نظر به كساني كه توسط او سركوب شدند ارجحيت دارد. گورهاي جمعي قربانيان ترور مورد حمايت آمريكا در رژيم صدام به عنوان توجيهي براي اين جنگ بر اساس «زمينه هاي اخلاقي» مطرح شد. در سال ۱۹۹۱ از همه اينها با خبر بودند اما به دلايل خودشان، آن را ناديده گرفتند.
تب جنگ بايد مردم آمريكا را كه تمايلي به اين جنگ نداشتند، مي گرفت. از ماه سپتامبر هشدارها درباره تهديدي كه صدام براي آمريكا دارد و روابط او با القاعده و حتي شركت در حملات ۱۱ سپتامبر شروع شد. به گفته سردبير نشريه دانشمندان اتمي بسياري از اين اتهامات كه در رسانه ها مطرح مي شد حتي نتوانست مردم را بخنداند. اما به همان اندازه كه اين مطالب كسا لت آور بود رسانه ها بيشتر به آن مي پرداختند و با آن ميهن پرستي مردم را محك مي زدند.»
تهاجم تبليغاتي تأثيرات خود را گذاشت. طي چند هفته اكثريت آمريكايي ها به اين نتيجه رسيدند كه صدام تهديد فوري براي آمريكاست. خيلي زود نيمي از آنها به اين باور رسيدند كه عراق در حملات ۱۱ سپتامبر دست داشته است.
حمايت از جنگ با اين باورها مرتبط بود. جنگ تبليغاتي آنقدر كافي بود تا اكثريت را در انتخابات مياندوره اي از آن حزب كند و راي دهندگان نگراني هاي فوري خود را كنار گذاشتند و زير چتر وحشت از يك دشمن ديوگونه پناه گرفتند.
موفقيت چشمگير ديپلماسي مردمي وقتي آشكار شد كه بوش در اول ماه مه به گفته يكي از منتقدان «به شيوه قدرتمندانه ريگاني با چتر (از هواپيما) بر روي ناو هواپيمابر ابراهام لينكلن فرود آمد.» اين يادآور اظهارات مغرورانه رونالد ريگان بود كه بعد از فتح گرانادا در سال ۱۹۸۳ گفت، آمريكا در نقطه بلندي ايستاده و نمي گذارد روس ها از اين نقطه براي بمباران آمريكا استفاده كنند. بوش هم مانند ريگان بدون نگراني از انتقادات ترديد آميز در داخل كشور گفت: در جنگ با ترور با سرنگوني يكي از متحدان القاعده پيروزي بدست آورده است. مهم نبود كه هيچ مدرك معتبري براي ارتباطي كه ادعا مي شد ميان صدام حسين و اسامه بن لادن وجود دارد، يافت نشده و اين اتهام توسط ناظران آگاه رد شده است.
همچنين مهم نبود كه تنها ارتباطي كه ميان اين پيروزي با ترور وجود داشته اين بود كه اين حمله ضربه اي بزرگ به جنگ با ترور بود چون نيروگيري القاعده را به اعترافات مقامات آمريكايي افزايش داد. وال استريت ژورنال دريافت كه فرود بوش بر روي اين ناو آغاز مبارزات انتخاباتي دور دوم در سال ۲۰۰۴ بود كه كاخ سفيد اميدوار است با محور موضوع امنيت ملي انجام شود. كارل روو استراتژيست بلندپايه سياسي جمهوريخواهان مي گويد: «مبارزات انتخاباتي با محوريت نبرد عراق خواهد بود نه جنگ، جنگ بايد ادامه يابد تا افكار عمومي در داخل همچنان در كنترل باشد.»
روو پيش از انتخابات سال ۲۰۰۲ به فعالان حزب گفته بود بر مسائل امنيتي تأكيد كنند تا توجهات از سياست هاي ناموفق و نامحبوب جمهوريخواهان در داخل منحرف شود. اين موضوعات براي ريگانيست هاي احيا شده اي كه اكنون در قدرت هستند در درجه دوم اهميت قرار دارد. آنها به اين شيوه در دور اول در قدرت ماندند؛ مرتب بر وحشتي كه وجود دارد تأكيد مي كنند تا از مخالفت مردمي با سياست هايي كه ريگان را به نامحبوب ترين رئيس جمهور زنده تا سال ۱۹۹۲ تبديل كرد، اجتناب كنند. و تا آن زمان ريگان از نظر محبوبيت حتي از ريچارد نيكلسون هم پايين تر بود. اين جنگ شديد تبليغاتي علي رغم موفقيت هاي محدود مردم را درباره برخي موضوعات اساسي تحت تأثير قرار نداد. اكثر آنها همچنان سازمان ملل را در بحران هاي بين المللي به رهبري آمريكا ترجيح مي دهند و با نسبت دو به يك ترجيح مي دهند كه سازمان ملل و نه آمريكا بايد هدايت كار بازسازي در عراق را به عهده بگيرد.
وقتي ارتش ائتلاف اشغال نتوانست سلاح هاي كشتارجمعي را بيابد، موضع دولت آمريكا از اطمينان قطعي درباره وجود اين سلاح ها در عراق به سخن گفتن اينچنيني تغيير يافت كه: «اين اتهامات با كشف تجهيزاتي كه مي تواند در توليد سلاح استفاده شود، توجيه مي شود.»
مقامات بلندپايه پيشنهاد اصلاح و پالايش مفهوم جنگ پيشگيرانه را دادند تا بتوان آن را براي حمله آمريكا به كشوري كه «سلاح هاي مرگبار در مقدار زياد» داشت، به كار برند. اين بازنگري نشان مي دهد كه دولت عليه رژيم متخاصمي كه چيزي بيش از نيت و توانايي توليد سلاح كشتارجمعي ندارد، اقدام مي كند.» مهمترين نتيجه از ميان رفتن استدلال اعلام شده براي اين حمله، پايين آوردن و كاستن از سطح معيارها براي توسل به زور است.
شايد مهمترين دستاورد اين تبليغات تمجيد از ديدگاه بوش براي وارد كردن دمكراسي به خاورميانه بود، در شرايطي كه (امريكا) نوعي نفرت و بي احترامي و بي اعتنايي غيرمعمولي به دمكراسي نشان مي داد. اين نگرش با متمايز كردن اروپاي جديد و قديم از سوي واشنگتن بيشترين نفوذ را داشت، اروپاي قديم مورد انتقاد قرار مي گرفت و اروپاي جديد به دليل شهامتش تشويق مي شد.
معيار اين تمايز بسيار تيز بود: اروپاي قديم متشكل از دولت هايي بود كه همان موضع افكار عمومي شان را در قبال جنگ عراق اتخاذ كردند، اما قهرمانان اروپاي جديد بدون در نظرگرفتن و توجه نظرات اكثريت شهروندان كه مخالف جنگ بودند دستورات تگزاس را اطاعت مي كردند.
در منتهي عليه ليبرال اين طيف، ريچارد هالبروك سفير آمريكا در سازمان ملل به «موضوع مهمي» اشاره كرد و گفت: جمعيت هشت كشور اصلي اروپاي جديد بيشتر از اروپاي قديم است و اين ثابت مي كند آلمان و فرانسه در انزوا قرار دارند. همينطور است، مگر اينكه تسليم اين تفكر چپ راديكال شويم كه مردم بايد در دمكراسي نقشي داشته باشند. سپس توماس فريدمن خواستار آن شد كه فرانسه از شوراي امنيت حذف شود چون «در مهدكودك به سر مي برد و با ديگران به خوبي بازي نمي كند.» اگر بر اساس قضاوت درباره نظرات افكار عمومي بگوييم بايد گفت كه پس مردم اروپاي جديد هنوز در شيرخوارگاه هستند.
تركيه مورد ويژه بسيار مفيدي است. دولت تركيه در برابر فشار سنگين آمريكا مقاومت كرد و با اطاعت از دستورات آمريكا و ناديده گرفتن نظرات ۹۵ درصد از مردم خود، اعتبارات دمكراتيكش را زير سئوال نبرد. تركيه همكاري نكرد. آمريكايي ها از اين درس دمكراسي خشمگين شدند به طوري كه برخي مطبوعاتي ها حتي جنايات ترك ها را عليه كردها در دهه ۱۹۹۰ گزارش كردند، مواردي كه پيش از اين به دليل نقش محوري آمريكا در آنچه روي داده بود يك تابو به حساب مي آمد، اگرچه اين نقش همچنان با هوشياري پنهان مي شود.
پول وولفوتيز معاون وزير دفاع به موضوع مهمي اشاره كرد و ارتش تركيه را به دليل اينكه «نقش رهبري قدرتمندي كه ما انتظار داشتيم ايفا نكرد» محكوم نكرد.
يعني چرا آنها براي بازداشتن دولت تركيه از احترام به افكار عمومي تقريباً يكصداي كشور مداخله نكردند.
تركيه بايد مي آمد و مي گفت: «ما اشتباه كرديم، بگذاريد ببينيم كه چگونه مي توانيم براي آمريكايي ها مفيد باشيم.»
موضع وولفووتيز آگاه كننده است چون او شخصيتي محوري در نهضت دولت (آمريكا) براي دمكراتيزه كردن خاورميانه ترسيم شده است.
نوام چامسكي
ترجمه: نيلوفر قديري

نگاه
آمريكا به ايران حمله نمي كند
تحركات سياسي اخير آمريكا نشان مي دهد كه انجام عمليات نظامي عليه ايران توسط واشنگتن در حال حاضر امكان پذير نيست و آمريكا نيز تمايل به انجام چنين عملياتي عليه ايران ندارد؛ زيرا آمريكا در حال حاضـر با بحـرانهاي سياسي بسيار سختي روبرو است و زمان به سود منافع آمريكا در جهت حمله به ايران قرار نگرفته است.
به گزارش خبـرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)يك روزنامه اردني با ارائه  تحليلي درخصوص سياست هاي  آمريكا درباره  ايران نوشت: آمريكا با توجه به بحرانهايي كه در حال حاضر با آن روبروست نمي تواند اقدام به حمله  نظامي عليه ايران كند؛ زيرا اوضاع سياسي اين كشور روز به روز در حال وخيم شدن است؛ به طوري كه در آخرين نظرسنجي انجام شده مشخص شد كه محبوبيت بوش رفتـه رفتـه رو بـه كاهش است.
در اين روزنامه هـمچنين آمده است: جنگ افغانستان و بعد جنگ عراق زيانهاي اقتصادي گسترده اي را به آمريكا وارد ساخته است به طوري كه اعتراض اكثريت احزاب داخلي اين كشور و نارضايتي مردم را در پي داشته است.
از سوي ديگر واشنگتن به خوبي درك كرده است كه ايـران ماننـد عراق نيست و قـدرت و نظام ايـن كشـور با قدرت و نظام عراق متفاوت است؛ بنابراين زيانهاي اقتصادي و سياسي آمريكا در اين جنگ قابل پيش بيني نيست.
اين روزنامه  اردني در ادامه مطالب خود نوشت: هزينه هاي منطقي و جهاني نيز آمريكا را براي حمله به ايران ياري نمي كند؛ زيرا هنوز شرايط لازم براي اين جنگ نه از سوي كشورهاي منطقه و نه از سوي كشورهاي اروپايي فراهم نشده است و در واقع به جرات مي توان گفت شرايط منطقه پس از جنگ عراق تغيير كرده است و در واقع اين تغييرات به سمت و سويي كه آمريكا مي خواهد پيش نمي روند؛ بنابراين آمريكا از ارايه طرح نظامي ديگر در منطقه نه تنها ترديد دارد؛ بلكه به خوبي درك كرده است كه چنين طرحي قابل ارايه دادن نيست.
اين روزنامه همچنين مي نويسد: يكي ديگر از دلايلي كه براساس آن آمريكا خود را در ارايه طرح نظامي عليه ايران محدود مي كند؛ آن است كه اين كشور به خوبي مي داند كه ايران در مرحله ي بسيار پيشرفته اي در توليد سلاح هسته اي به سر مي برد و در اين مرحله دستيابي به سلاح هسته اي امكان پذير است؛ بنابراين زماني كه كشوري به سلاح هسته اي دست يافت؛ معادلات سياسي متفاوت خواهد شد و آن كشور با لغت زور و قدرت كنار نخواهد آمد؛ بلكه با زبان سياست خود يعني دفاع متقابل سخن خواهد گفت.
در ادامه  اين گزارش تحليلي مي خوانيم: با توجه به تحولات سياسي داخلي آمريكا، تلاشهاي سياسي و پشت پرده ي اسرائيل(رژيم صهيونيستي) براي تحريك آمريكا جهت انجام عمليات نظامي عليه ايران به نتيجه اي نخواهد رسيد و اين تلاشها بيشتر منجر به سوق دادن آمريكا به سوي اعمال فشارهاي ديپلماتيك و سياسي به ايران خواهد شد.
در واقع، هدف نهايي اسرائيل از انجام چنين تحركاتي نابودي كامل قدرت باز دارنده ايران در منطقه يا همان قدرت هسته اي است كه اين دولت براي رسيدن به چنين هدفي از رويارويي مستقيم با ايران خودداري مي كند و بيشتر درصدد تحريك آمريكا و به دنبال آن تحريك كشورهاي اروپايي براي رهبري چنين حمله اي به ايران است؛ كه پس از آن بدون آن كه زيان هاي اقتصادي و نظامي شامل حال اسرائيل شود اين دولت به قدرت بي چون و چراي منطقه تبديل شود.
گزارش ايسنا، حاكي است كه روزنامه  اردني در ادامه تحليل خود آورده است: آمريكا و يا لابي صهيونيست خود به انجام چنين عملياتي متمايل است؛ اما فشارهاي داخلي آمريكا از چنين تحركات و اقداماتي جلوگيـري مي كنـد؛ به ناچار واشنگتن تحت فشار اين لابي صهيونيست درصدد اعمال فشار سياسي و ديپلماتيك به ايران و بسيج افكار عمومي عليه اين كشور است. در اين تحليل همچنين نوشته شده است: ايران نيز با درك چنين حقايق و وقايع سياسي در اتخاذ موضع گيري هاي خود هوشيارانه عمل كرده است؛ به طوري كه با اتخاذ سياست انعطاف پذيري و وقت كشي در يك زمان هم حمايت مثبت افكار عمومي منطقه را كسب مي كند و هم رفته رفته روابط خود را با كشورهاي اروپا براي بار ديگر در جهت مثبت سوق مي دهد؛ چون اين كشور به خوبي مي داند شرايط زماني و محيطي به نفع آمريكا نيست؛ بنابراين تلاش مي كند كه فرصت را غنيمت شمـرد.

خبر - شايعه
استراتژي يك جناح
006125.jpg

علي اكبر محتشمي پور عضو مجمع روحانيون مبارز از تشكيل ستاد انتخابات جناح منتقد دولت زير نظر علي اكبر ناطق نوري خبر داد.
محتشمي پور گفت كه جناح محافظه كار قصد ندارد در انتخابات مجلس هفتم چهره هاي شناخته شده خود را مطرح كند. همچنين قصد دارد با استفاده از انتخابات شورا، كرسي هاي مجلس هفتم را از آن خود كند.
محتشمي پور اضافه كرده است: اين ستاد هرگونه تبليغات خارج از آرايش سيستم تبليغاتي را برنمي تابد .
خبرهاي ديگر حاكي از آن است كه مسئوليت اجرايي اين ستاد با محمدرضا باهنر است و وي از مدت ها قبل هماهنگي نيروهاي استاني اين ستاد را در استانهاي مختلف برعهده دارد.

جبهه دوم خرداد فعال مي شود
يدالله اسلامي عضو شوراي هماهنگي گروههاي هجده گانه جبهه دوم خرداد نيز گفته است: جبهه دوم خرداد در حال بررسي و برنامه ريزي براي چگونگي حضور در انتخابات مجلس هفتم است.
وي تشكيل كميته براي ايجاد اين هماهنگي را رد كرد.

اصلاح طلبان استعفا نمي دهند
006130.jpg

بهزاد نبوي رئيس شوراي هماهنگي گروه هاي جبهه دوم خرداد در گفتگو با روزنامه نسيم صبا گفته است: اگر شوراي نگهبان نامزدهاي اصلاح طلب را در انتخابات مجلس هفتم از تيغ نظارت استصوابي بگذراند دچار غفلت شده است.
وي پيش بيني كرده كه الگوي انتخابات شوراها در مجلس هفتم نيز باز توليد شود.
بهزاد نبوي با انتقاد از راهكار استعفا در شرايط كنوني گفته است: اگر اصلاح طلبان استعفا دهند تمامي فضاي سياسي به دست محافظه كاران مي افتد.

رويگرداني مردم
علي دارابي قائم مقام جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي گفت كه در حال حاضر علائم برجسته اي در اقبال به «اصول گرايي» از سوي مردم وجود ندارد هرچند كه آنها از جريان «دوم خرداد» نيز رويگردان شده اند.
به گزارش ايسنا، دارابي خبرهاي اخير مبني بر بروز اختلاف بين مجمع روحانيون مبارز و جبهه مشاركت را ساختگي خواند و گفت: آنها با القاي اين انشعاب درصددند دوباره مجلس هفتم را بدست آورند و بين خود تقسيم كار كرده اند.

اصول گرايان پيروز انتخابات مجلس هفتم
006135.jpg

حسين شريعتمداري مديرمسئول روزنامه كيهان پيش بيني كرد كه مجلس هفتم دراختيار اصول گرايان قرار خواهد گرفت.
هادي قابل رئيس دفتر جبهه مشاركت در قم نيز در گفتگو با خبرگزاري فارس گفت: درصورتي كه هيچ تغييري در نگاه حاكميت نسبت به حضور و خواست مردم بوجود نيايد، انتخابات مجلس نسبت به انتخابات شوراها سردتر برگزار خواهد شد و عده اي با حداقل رأي از يك طيف و جناح وارد مجلس خواهند شد.
وي از جناح اصلاح طلب خواست تا همه تلاش خود را در جهت از بين بردن فضاي سرد حاكم بر كشور به كار گيرند.
هادي قابل گفت: اگر اصلاح طلبان دربازسازي بي اعتمادي مردم توفيقي به دست نياورند، حضور يا عدم حضور آنها در انتخابات يكسان خواهد بود.

سرنوشت لايحه انتخابات در هاله اي از ابهام
006145.jpg

محسن تركاشوند عضو كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي با اشاره به رد لايحه اصلاح قانون انتخابات توسط شوراي نگهبان گفت: بعيد است اين لايحه به نتيجه اي برسد.
وي افزود: اين لايحه با اصرار شوراي نگهبان، كماكان بلاتكليف خواهد ماند، و خاتمي بايد خواستار پس گرفتن لايحه از مجلس شود در غير اين صورت مجلس آن را مسكوت مي گذارد و يا به مجمع تشخيص مصلحت نظام خواهد فرستاد.
كميسيون ملي انتخابات
در پي مخالفت وزارت كشور با تشكيل دفاتر نظارتي شوراي نگهبان و اعلام صريح وزير كشور به استانداران مبني بر جلوگيري از دخالت اين دفاتر در كار انتخابات، جناح منتقد دولت اقدام به طرح تشكيل كميسيون ملي انتخابات كرد.
اين جناح كه به نظر مي رسد هنوز جزئيات اين طرح را تدوين نكرده است، قصد دارد با تشكيل كميسيون ملي نقش وزارت كشور را در انتخابات آينده كمرنگ كند.
استدلال جناح مذكور اين است كه قانون اساسي در مورد نظارت شوراي نگهبان بر انتخابات صراحت دارد در حالي كه هيچ سخني از وزارت كشور براي اجراي انتخابات در قانون اساسي نيست.

سايه روشن سياست
موضع ايران
علي اكبر محتشمي پور در مورد موضع ايران در برابر «نقشه راه» گفت: ايران هيچ اقدامي در اين رابطه نكرده و در دستور كار هم ندارد، و تنها چيزي كه اعلام كرده  اين است كه با اين طرح مخالف است؛ و اگر اين نقشه مورد پذيرش مردم فلسطين قرار بگيرد، ما هيچ تصميم نمي توانيم بگيريم و مورد احترام همه  ماست.
به گزارش ايسنا، نماينده مردم تهران در مجلس در عين حال گفت: البته تصميم آنها براي ما الزام آور نيست؛ اگر فلسطين، اسرائيل را به رسميت شناخت ما ملزم نيستيم اسرائيل را به رسميت بشناسيم؛ ما تنها به عنوان يك ملت مسلمان و در سايه احكام اسلام، موظفيم از مظلوم حمايت كنيم، و لااقل موضع گيري سياسي ما به نفع مردم مظلوم باشد.
تعبير انگليسي
سايت اينترنتي بي بي سي تصويب طرح ساخت فاز دوم نيروگاه بوشهر در شوراي عالي انرژي اتمي را تصميم ايران به افزايش فعاليت هسته اي تعبير كرد و درباره آن نوشت: شوراي عالي انرژي اتمي ايران طي نشستي كه پنجشنبه گذشته برگزار شد به سازمان انرژي اتمي اين كشور اجازه داد براي تكميل واحد دوم نيروگاه اتمي بوشهر اقدام كند و بررسيهايي براي احداث نيروگاه هاي اتمي تا ظرفيت پنج هزار مگاوات برق انجام دهد.
واحد اول نيروگاه اتمي بوشهر كه با همكاري روسيه احداث شده قرار است تا دو سال ديگر با ظرفيت توليد يك هزار مگاوات برق به بهره برداري برسد.
بنابر گزارشها مرحله دوم نيروگاه اتمي بوشهر نيز ظرفيت توليد ۱۰۰۰ مگاوات برق خواهد داشت.
تصميم به گسترش تاسيسات هسته اي ايران در شرايطي اتخاذ مي شود كه دولتهاي غربي به ديد بدگماني به فعاليتهاي هسته اي ايران مي نگرند و بر اين باورند كه اين كشور در پوشش ساخت نيروگاه هاي اتمي به دنبال دست يافتن به جنگ افزار هسته اي است.
بازرسان آژانس بين المللي انرژي اتمي هم اكنون در ايران سرگرم تحقيق در مورد امكان توليد جنگ افزار هسته اي در ايران هستند. دولت ايران بارها اعلام كرده كه از انرژي اتمي تنها در جهت مقاصد صلح جويانه استفاده مي كند.
نشست شوراي عالي انرژي اتمي ايران كه به رياست محمدرضا عارف، معاون اول رئيس جمهور انجام گرفت،براي نخستين بار اعلام كرد اين كشور قصد دارد تجهيزات شتاب دهنده بسازد. در اين نشست همچنين تصميم گيري هايي در مورد ديگر كاربردهاي انرژي اتمي همچون پرتودهي، استريل كردن مواد غذايي، تجهيزات پزشكي و همچنين كاربردهاي صنعتي اتخاذ شد.
فعاليتهاي هسته اي ايران تاكنون عمدتا با همكاري روسيه پيش رفته و وزير انرژي اتمي روسيه اخيرا تمايل كشور خودرا براي ساخت واحدهاي ديگر نيروگاه اتمي بوشهر نيز اعلام كرده است.

سياست
ادبيات
اقتصاد
انديشه
سفر و طبيعت
فرهنگ
ورزش
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  انديشه  |  سفر و طبيعت  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |