چهارشنبه ۵ شهريور ۱۳۸۲ - شماره ۳۱۴۹- Aug, 27, 2003
فقر چيست؟
زير ذره بين
تحقيقات نشان مي دهد: كاهش سطح بي عدالتي و توزيع عادلانه درآمد بين مردم، در كنار رشد اقتصادي مي تواند موجب كاهش فقر در دنيا شود و حضور يكي به تنهايي تأثيري در حل مشكل ندارد.
در واقع كاهش فقر جهاني، تابع نرخ رشد اقتصادي تغيير مستقيم توزيع درآمد و عادلانه تر شدن توزيع درآمد در سطح دنيا است.
نويسنده: آنوپ شاه
007925.jpg

مترجم: مونا مشهدي رحيمي
فقر يعني چه؟ طبق چه معياري كسي فقير و ديگري ثروتمند خوانده مي شود؟
چرا كشورهاي جهان سوم تحت عنوان كشورهاي در حال پيشرفت و كشورهاي جهان اول تحت عنوان كشورهاي پيشرفته يا صنعتي نامگذاري مي شوند؟ تعريف يك كشور با لفظ در حال پيشرفت چه معنايي را القا مي كند؟ آيا اقتصاد قدرتمند در يك كشور پيشرفته زماني كه اكثريت مردم جهان تنها براي زنده ماندن تلاش مي كنند بدون اين كه چشم داشتي به منابع ديگر ثروت داشته باشند نمايانگر پيشرفت واقعي است؟ پيشرفت واقعي و كامل چه در زمينه اقتصاد و چه در جنبه هاي ديگر اثرات زيادي دارد كه با مشاهده آن آثار به راحتي مي توان به وجود پيشرفت در يك جامعه پي برد. آثاري از قبيل: ارتقاي استاندارد زندگي تمام مردم و تأمين نيازهاي اوليه افراد از قبيل غذا، آب، مسكن، پوشاك، آموزش و بهداشت.
وجود يك وضعيت باثبات اقتصادي، اجتماعي و سياسي در كشور در كنار اعطاي حق آزادي سياسي و اقتصادي به مردم در يك كشور پيشرفته كه همه مردم بايد حق مالكيت ملك و سرمايه داشته باشند و اين حق محدود به گروه خاصي نشود.
مردم در چنين جامعه اي بايد حق تصميم گيري داشته باشند و اطلاعات لازم در مورد موضوعات مختلف در اختيار آنها قرار داده شود.
مردم امكان مشاركت در يك فضاي مردمي را داشته باشند و حق تصميم گيري در مورد آينده خود را داشته باشند. در جامعه دموكراسي برقرار باشد و مردم بتوانند در مورد تصميمات كشور كه مستقيماً آينده زندگاني آنها را تحت تأثير قرار مي دهد نظر دهند. توان توسعه انساني در آن مناطق وجود داشته باشد.
سازمان ملل متحد توسعه انساني را بزرگترين عامل نمايانگر يك كشور پيشرفته مي داند. طبق تعريفات سازمان ملل متحد، توسعه انساني فراتر از كاهش يا افزايش درآمد ملي است. توسعه انساني يعني محيطي فراهم كنيم كه مردم بتوانند در آن تمام توانايي هاي بالقوه خود را شناسايي كرده و در جهت ارتقاي وضعيت جامعه از آنها استفاده كنند. جامعه اي كه مردم در آن فعال و خلاق باشند و در راه تأمين نيازهاي اوليه و ضروري زندگيشان مجبور به ترك علايق و خواسته هايشان نباشند.
انسان ها ثروت واقعي ملتها هستند. پس بايد بيشترين سرمايه گذاري روي آنها انجام بگيرد. توسعه انساني يعني راههاي متفاوتي براي پيشرفت در اختيار مردم قرار دهيم و آنها قدرت انتخاب داشته باشند. روشن است كه اين قضيه فراتر از رشد اقتصادي است. اگرچه رشد اقتصادي جامعه يكي از عوامل بسيار با اهميت در افزايش قدرت انتخاب مردم و خلاق و فعال شدن آنها است.
يك خانوار، گروه، جامعه، ملت و حتي در سطح بين المللي براي پيشرفت و توسعه به همه موارد ذكر شده نياز دارد. علاوه بر آنها وجود سازمان هاي مردمي كه وابسته به احزاب خاصي نباشند، براي تحقق اهداف گروههاي سياسي فعاليت نكنند و تفكرات سياسي نداشته باشند نيز ضرورت دارد.
متأسفانه در نقاط مختلف دنيا، بسياري از موارد ذكر شده كه حق مسلم مردم است اجرا نمي شود. وقتي احزاب سياسي مردم را از حقوقشان محروم كرده اند و تلاش براي دست يابي به آن را جرم تلقي مي كنند، چگونه مي توان انتظار پيشرفت و رشد در يك جامعه داشت؟ شايد همين مسئله يكي از اصلي ترين دلايل پايداري فقر جهاني و كاهش نيافتن اين معضل در دنياي امروز عليرغم تمام تلاشهاي دولتها و مردم باشد.
سياستهاي رايج در كشورهاي فقير دنيا نه تنها وضعيت نامساعد آنها را بهبود نمي بخشد بلكه به بحراني تر شدن شرايط نيز كمك مي كند. گاهي سياستگذاري هاي بين المللي هم به ضرر كشورهاي فقير و موافق منافع بازارهاي غربي است. همين سياستگذاري هاي غلط موجب افزايش سطح فقر در دنيا شده است و جمع كثيري از مردم دنيا را از برآوردن نيازهاي اوليه خود مثل غذا، آب، امكانات بهداشتي، آموزش و ديگر خدمات ضروري اجتماعي محروم كرده است. اين عامل بزرگترين مانع در راه توسعه و پيشرفت در دنيا است.
بي عدالتي
تحقيقات نشان مي دهد: كاهش سطح بي عدالتي و توزيع عادلانه درآمد بين مردم، در كنار رشد اقتصادي مي تواند موجب كاهش فقر در دنيا شود و حضور يكي به تنهايي تأثيري در حل مشكل ندارد.
در واقع كاهش فقر جهاني، تابع نرخ رشد اقتصادي تغيير مستقيم توزيع درآمد و عادلانه تر شدن توزيع درآمد در سطح دنيا است.
007940.jpg

طبق نتايجي كه يك مؤسسه تحقيقاتي كانادايي ارائه كرده است، ثروتمند ترين ملتها، سالم ترين آنها نيستند. در مقابل كشورهايي كه فاصله طبقاتي در آنها كم باشد از سلامت بيشتري برخوردارند. طبق نظر محققان اين مركز، فقر اصلي ترين عامل بيماري در جوامع است. زيرا آنها نمي توانند حتي نيازهاي اوليه و اساسي خود را تأمين كنند. نيازهايي كه برآوردن آنها تضمين سلامت انسان است.
درآمريكاي لاتين بيشترين تفاوت طبقاتي بين فقرا و ثروتمندان وجود دارد. به نظر مي رسد سياستهاي خارجي آمريكا نه تنها به بهبود وضعيت اقتصادي دنيا كمك نمي كند، بلكه تنها تأمين منافع ملي خود را مد نظر قرار داده و براي آن تلاش مي كند.
محققان بيان كردند همكاري بيشتر دولت، بخش بازرگاني و جامعه گامي مؤثر در راه كاهش فقر و بي ثباتي اقتصادي در آمريكاي لاتين و كاراييب است. بي ثباتي اقتصادي بيشتر از همه روي فقرا تأثير مي گذارد و باعث اختلاف طبقاتي چشمگير مي شود.
اندونزي، نيجريه، آمريكاي لاتين نمونه هاي بارزي از كشورهاي فقير دنيا هستند كه مشكلات عديده اي در آنها وجود دارد.
آمريكا در بين تمام كشورهاي صنعتي بيشترين اختلاف طبقاتي را دارد. محققان انگليسي اعلام كردند:  اختلاف طبقاتي كه به دليل توزيع نامتعادل درآمد ايجاد مي شود مي تواند بهترين مردم را به بدترين آنها بدل سازد. اين دقيقاً مصداق همان جمله است كه مي گويد فقر مادر تمام مشكلات است.
به گفته اين محققان بسياري از زندانيان اولين بار براي احقاق حق خود و مبارزه عليه بي عدالتي ها به پا خاستند اما به كارهاي خلاف روي آوردند. آنها اعلام كردند: دموكراسي ما آنقدر شكننده است كه هر نسيم كوچكي مي تواند يك تهديد جدي براي آن به حساب بيايد و موجب تزلزل پايه هاي دموكراسي كشور شود.
بي عدالتي اجتماعي موجب ايجاد طبقات مختلف در جوامع مي شود. طبقاتي كه در دو راس آن ثروتمندان و فقرا قرار دارند. يكي از دلايل اين مسأله استثمار فقرا و وابسته كردن آنها به ديگران است به نحوي كه نتوانند بدون حمايت و كمك كاري انجام دهند. همين وابسته بودن به ديگران موجب مي شود از بهره برداري منابع بالقوه سرزمينشان محروم شوند و تجارت هم در آن مناطق محدود شود. فشار عوامل خارجي براي وابسته نگهداشتن آنها نيز يك عامل بسيار مهم و تأثيرگذار است. در اعلاميه جهاني حقوق بشر كه در سال ۱۹۴۸ منتشر شده عنوان شده است: همه حق كاركردن دارند، كاري كه مطابق ميل و علاقه شان باشد تا بتوانند از خود و خانواده خود حمايت كنند. همه حق دارند از يك سطح استاندارد زندگي برخوردار باشند. همه حق دارند از غذا، پوشاك مسكن و بهداشت برخوردار باشند به نحوي كه خود و خانواده شان بتوانند به راحتي و سلامت زندگي كنند.
جورج كنان، طراح برنامه جنگ سرد آمريكا در سال ۱۹۴۸ مي گويد: ۵۰ درصد ثروت جهان در آمريكا است در حالي كه تنها ۳/۶ درصد از كل جمعيت جهان را در خود جاي داده است. در اين شرايط وظيفه ما اين است كه يك الگويي طراحي كنيم تا اجازه بهبود وضعيت داخلي را به ما بدهد و ما بتوانيم در سايه آن ثروت خود را افزايش دهيم. براي رسيدن به اين منظور بايد احساساتي بودن را كنار بگذاريم و از فكر كردن راجع به حقوق بشر ارتقاء استاندارد زندگي مردم جهان و دموكراسي دست برداريم و تنها به خود و ثروت آينده كشورمان فكر كنيم.
از آنجا كه حضور مؤسسات قدرتمند، دموكراسي كارا، آزادي رسانه ها ،توزيع عادلانه زمين وجود يك سيستم توزيع عادلانه درآمد در يك كشور نشان از موفقيت يك ملت و اجتماع دارد پس فقدان هريك از آنها موجب ايجاد اختلاف در بين بخش هاي مختلف مي گردد. اين اختلاف مي تواند به صورت افزايش سطح درآمد عده قليلي از مردم باشد.
كساني كه بيشتر از همه از اين بي عدالتي بهره مند مي شوند ثروتمندان و صاحبان قدرت جوامع مختلف هستند.
اختلال در اجراي يكي از موارد ذكر شده ممكن است روي زندگي صدها نفر تأثير بگذارد و فقر را در جامعه چندين برابر كند و همه ثروت را به گروه كوچكي از مردم تخصيص دهد.
براي مثال دوران فئوداليسم اروپا را به خاطر بياوريد. در آن روزها تمام ثروت و قدرت از طريق سيستم فئودالي كنترل مي شد. در آن دوران قدرت در دست مالكان زمين ها بود و اكثريت جامعه در فقر و تنگدستي زندگي مي كردند.
مالكان همه چيز را حق خود مي دانستند.
- ارتشي عظيم از لردها و بزرگان داشتند تا به طرح و اجراي سياست هايي موافق با منافع شخصي شان بپردازند. (آنها از مذهب و عرق مذهبي مردم براي پيشبرد اهدافشان استفاده مي كردند)
- مردمي كه روي زمين هاي آنها كار و زندگي مي كردند مجبور بودند مبلغ قابل توجهي ماليات بپردازند.
- آنها به هيچ كس اجازه نمي دادند زمين هايشان را تصاحب كنند پس با اين حساب مردم هميشه در فقر و تنگدستي تمام زندگي مي كردند و هيچ اميدي به ارتقاء سطح زندگيشان نداشتند. آنها به زندگي توأم با نااميدي ادامه مي دادند چون مي دانستند هرچقدر تلاش كنند بازهم سهم بسيار كوچكي به آنها خواهد رسيد.
- وقتي ماليات هاي طبقه فقير كفاف مخارج حاكمان را نمي داد به دريافت ماليات از اشراف زادگان ثروتمند مي پرداخت. همين مسأله موجب آغاز انقلاب هايي از قبيل انقلاب فرانسه شد. زيرا در اين حالت اشراف زادگان، ثروت خود را در معرض خطر مي ديدند و بانفوذ و قدرتي كه داشتند تمام اجاره داران زمين هايشان را مجبور به همكاري با خود مي كردند و عليه كسي كه ثروت آنها را مورد تجاوز قرار داده بود به جنگ و شورش وامي داشتند. در اين حالت حاكماني كه روي كار مي آمدند به دليل احتمال شورش، كمتر به مردم فشار وارد مي كردند و حق بيشتري براي مردم قائل مي شدند.
وضعيت توصيف شده كاملاً مشابه وضعيت دنياي كنوني ماست. ملل ثروتمند دنيا روي رسانه هاي جمعي و خبرهاي مندرج در آنها، سياستمداران كشورهاي مختلف و مؤسسات مهم و بزرگ دنيا تأثير مي گذارند به نحوي كه حداكثر سود نصيب اقليت ثروتمند دنيا شود.
مسأله جهاني سازي كه امروزه مطرح است هم يك سياست ديگر است كه اول قدرتمند انبراي افزايش قدرت نفوذ خود روي كشورهاي دنيا از آن استفاده مي كنند. آنها مي توانند از اين طريق روي قوانين بين المللي، مؤسسات بين المللي و روش هاي اطلاع رساني جهاني و نيز اطلاعاتي كه در سطح جهان مخابره مي شود تسلط داشته باشند و از ارسال اطلاعاتي كه مخالف منافع ايشان است جلوگيري كنند.
عليرغم تلاش هاي بسيار براي از بين بردن روش حكومتي امپراتوران، آمريكا هنوز هم به روش حكومتي تك قطبي خود ادامه مي دهد و ثروتمندترين كشور دنيا محسوب مي شود.
جي- دبيلو- اسميت، اقتصاددان و محقق در زمينه دموكراسي جهاني در تحقيقي تحت عنوان درگيري هاي سياسي قرن بيست ويكم مي گويد: اولين درگيري ها بين حاكمان با زيردستاني بود كه تمايل به استقلال و آزادي تجارت داشتند. استقلال اين مناطق تهديدي جدي براي آنها محسوب مي شود آنها به حمله و غارت مراكز توليدي خود مي پرداختند تا كنترل دنيا در دست آنها باقي بماند.
طبق تحقيقات موسسه دموكراسي اقتصادي: شهرهاي قديمي اروپا مركز ثروت و قدرت بودند. حاكمان آن مناطق از حومه شهر به عنوان مايملك و ثروت خود ياد مي كردند. اما اگر يك منطقه اي توسعه اقتصادي پيدا مي كرد، سطح توليدش ارتقاء مي يافت و تجمع قدرت اقتصادي و ثروت موجب مي شد آنها اقدام به تجارت با همسايگان خود كنند، حاكمان شهرها به آنها حمله مي كردند.
از نظر آنها از بين رفتن يك قطب مؤثر توليدي و اقتصادي بهتر از اين بود كه يك منطقه مستقل شود و تجارت آزاد داشته باشد.
همين مسأله عامل جنگ هاي بسيار بين شهرهاي قديمي اروپا بود. حاكمان براي ترغيب مردم به جنگ شعارهايي از قبيل صلح جهاني و امنيت داخلي را مطرح مي كردند. آنها با ايجاد ارتش هاي بزرگ خود را همواره آماده جنگ مي كردند. پس از آن با مجزا شدن مرز كشورهاي مختلف، مداخله آمريكا و آغاز جنگ هاي جهاني اول و دوم تسلط بخش هايي از جهان به دست چند قطب قدرتمند دنيا افتاد.
جنگ هاي جهاني اول و دوم در واقع جنگي بود بين امپراتورهاي كشورهاي مختلف براي افزايش قدرت كنترل خود برروي جهان و تلاش آنها براي تصاحب سهم بيشتري از دنيا و منابع موجود در آن بود.
با بررسي وضعيت دنياي كنوني متوجه مي شويم تاريخ دوباره تكرار شده است. استثمار جهان سوم و كشورهاي ضعيف مشابه غارت حومه هاي شهرهايي بود كه روند استقلال را طي مي كردند.
همانطور كه حاكمان استقلال آنها را تهديدي جدي در راه پيشرفت اهداف سلطه طلبانه خود مي دانستند و به مقابله با آن مي پرداختند، امروزه نيز جهان اول، پيشرفت اقتصادي  كشورهاي جهان سوم را تهديدي جدي براي خود به شمار مي آورد و از هر راهي كه بتوانند جلوي اين پيشرفت و توسعه را مي گيرد.
ادامه دارد

ديدگاه
بحران اقتصادي تركيه
نويسنده: مايكل لليولد
برآوردهاي اقتصادي اخير تركيه، مشكلاتي را براي عرضه كنندگان گاز طبيعي ازجمله روسيه، ايران و آذربايجان ايجاد خواهد كرد.
در سوم آوريل ۲۰۰۲ مطلبي در يكي از روزنامه هاي بوستون چاپ شد به اين مضمون، تغيير سياستهاي اقتصادي تركيه مشكلات زيادي را براي پروژه هاي انرژي ايجاد خواهد كرد. اين سياستهاي جديد موجب مي شود نياز به وارد كردن گاز طبيعي از روسيه، ايران و آذربايجان از بين برود، با حذف درآمدهاي مربوط به صادرات گاز طبيعي بحران بزرگي در كشورهاي موردنظر به وجود خواهد آمد.مركز آمار تركيه اعلام كرد: توليد ناخالص داخلي تركيه در سال گذشته ۴/۷ درصد بوده است در حالي كه مجموع توليد ناخالص ملي اين كشور و درآمدهاي خارجي ۴/۹ درصد بوده است. آمار ارائه شده موجب نگراني مسئولين كشور شد.زيرا از ۱۳ ماه پيش اجراي برنامه بازسازي اقتصادي تركيه آغاز شده بود و صندوق بين المللي پول تخمين زده بود با اجراي آن، رشد توليد ناخالص داخلي تركيه بيشتر از مقدار موجود باشد. آمار نشان از ناكارآمدي روشها داشت و همين امر نگراني همگان را برانگيخت.
اكتبر سال گذشته، صندوق بين المللي پول پيش بيني كرده بود درآمد ناخالص داخلي تركيه ۳/۴ درصد كاهش خواهد داشت. در گزارش ارسال شده در ماه دسامبر مطرح شد كه كاهش نرخ درآمد ناخالص داخلي اين كشور به ۱/۶ درصد خواهد رسيد. اما مسئولين تركيه اعلام كردند وضعيت اقتصادي تا پايان سال روند كاهشي خواهد داشت. پيش بيني ها حتي از كاهش توليد ناخالص داخلي تركيه تا ۴/۱۰ درصد نسبت به سال گذشته خبر مي داد.
در اواخر فوريه، صندوق بين المللي پول اعلام كرد، توليد ناخالص ملي تركيه امسال ۳ درصد افزايش خواهد داشت. براساس اين گزارش بدهي هاي اين كشور از سال ۱۹۹۹ تا به حال به صندوق بين المللي پول به ۳۱ ميليارد دلار رسيده است. آمار نشان از وخامت وضعيت اقتصادي تركيه داشت و مسئولين را برانگيخت تا به طرح و اجراي سياستهاي جديد اقدام كنند.
007935.jpg

يكي از نشريات تركيه مطلبي چاپ كرد و در آن اقتصاددانان و مسئولين را مورد خطاب قرار داد و گفت: شما كه نمي توانيد برآوردهاي درستي بكنيد لازم نيست مردم را بي جهت اميدوار كنيد. شما مي گوئيد ما بحران را پشت سر گذاشته ايم و بازسازي اقتصادي در جامعه ما آغاز گرديده است ولي اين يك توهم و تصوير مجازي است. همچنين در ادامه نوشته شده بود: شما هميشه از تركيه به صورت يك ملعبه استفاده كرديد. سياستها و قوانين مختلفي را در آن اجرا كرديد و ادعا كرديد كه به زودي شاهد رشد اقتصادي داخلي كشور خواهيم بود. اما هيچ وقت اين رويا محقق نشد.
نكته مهم اين است كه عليرغم ركود اقتصادي تركيه، اين كشور طي دو دهه اخير روي ايجاد و راه اندازي منابع انرژي سرمايه گذاري بسياري كرده است تا شايد از اين طريق موجب پيشرفت اقتصاد داخلي خود شود اما متأسفانه ركود، دامنگير اين زمينه از سرمايه گذاري ها هم شد و برنامه ها طبق نقشه پيش نرفت. در ژانويه ۲۰۰۳، وزير انرژي تركيه پيش بيني كرد،  امسال تقاضاي انرژي ۸درصد افزايش خواهد داشت و همين رشد تقاضاي انرژي موجب رشد اقتصاد داخلي كشور هم خواهد شد. وي افزود: اين افزايش تقاضا تنها در صورت توسعه نيروگاهها و افزايش قدرت رقابتي آنها ميسر مي شود و ما اميدواريم شاهد اين پيشرفت و توسعه باشيم.
عليرغم كاهش تقاضاي انرژي در سال هاي اخير مسئول شركت بوتاش اعلام كرد: امسال تقاضاي گاز طبيعي ۲۵ درصد افزايش خواهد يافت و به ۲۰ هزار ميليون مترمكعب خواهد رسيد. وي پيش بيني كرد تا پايان سال ۲۰۰۵، تقاضاي گاز كشور دو برابر خواهد شد.تأييد نظر ايشان با توجه به شرايط بحراني كنوني در تركيه و تفاوت پيش بيني هاي قبلي مسئولين با اتفاقاتي كه شاهد آن بوديم بسيار مشكل است.
اما مسئله مهم اين است كه حتي اگر پيش بيني او درست باشد چطور مي توان اطمينان داشت موجب رشد اقتصاد داخلي شود و اين كشور را از بحراني كه گريبانگيرش است رها كند.
در سالهاي اخير كشورهاي مختلف ميلياردها دلار در تركيه سرمايه گذاري كردند تا هرچه سريعتر خط لوله گاز اين كشور راه اندازي شود و آنها بتوانند به بازار رو به رشد جهان دسترسي داشته باشند. اما روند اجراي آن هم با مشكل روبه رو شد. روسيه هنوز هم گاز را از طريق دو خط لوله به تركيه صادر مي كند و در نظر دارد يك خط لوله ديگر را هم راه اندازي كند. اين خط لوله جديد گاز را از طريق درياي سياه به تركيه انتقال خواهد داد. ژانويه سال ۲۰۰۳، ايران يك خط لوله را براي انتقال گاز طبيعي به تركيه راه اندازي كرد و آذربايجان هم در نظر دارد تا پايان سال ۲۰۰۵ خط لوله درياي خزر را مورد بهره برداري قرار دهد. همه كشورها در نظر دارند از تركيه به عنوان كانالي براي ارسال توليدات خود به بازار اروپا استفاده كنند. اخيراً آنكارا يك پروتكل با مصر امضا كرد تا يك خط لوله ۲۸۵ كيلومتري را به منظور كاهش فشار حاصل از افزايش ميزان گاز طبيعي صادر شده به اين كشور بسازد و از آن طريق گاز طبيعي مازاد نيازش را به مصر صادر كند. به گزارش خبرگزاري تركيه،  ساخت اين خط لوله ۳۰۰ ميليون دلار هزينه دربرمي گيرد و دو سال به طول خواهد انجاميد.
به گزارش كارشناسان پس از راه اندازي مي توان سالانه ۵۰۰ ميليون مترمكعب گاز طبيعي را با كمك آن به مصر صادر كرد.
بوتاس اعلام كرد: امسال تركيه ۵۰۰ ميليون مترمكعب مازاد گاز طبيعي دارد يعني ۱۰ برابر ظرفيت خط لوله.
طبق گزارشات طرح اوليه ساخت خط لوله به سال ۲۰۰۰ برمي گردد. در آن زمان طرح تقاضاي گاز طبيعي در مصر ۷۵۰۰ ميليون مترمكعب برآورد شده بود. اما به گزارش آژانس بين المللي انرژي، مصرف گاز طبيعي در مصر امسال معادل ۲۰۰۰ ميليون مترمكعب بوده است يعني معادل ۱/۱ درصد مقدار موردنظر.
اوايل امسال وزير توسعه مصر اعلام كرد: پوتين رئيس جمهور روسيه قول داده است ظرفيت گاز طبيعي ارسال شده به اين كشور را دو برابر كند. وي ادامه داد: تا به حال روسيه سالانه ۳۰۰۰ ميليون مترمكعب گاز طبيعي از خط لوله ارتباطي به مصر مي فرستاده است و در نظر دارد آن را به ۶۰۰۰ ميليون مترمكعب برساند.
تا به حال روسيه تمام گاز طبيعي موردنياز مصر را تأمين مي كرده است اما به نظر مي رسد اخيراً ايران تقاضاي ارسال گاز طبيعي به مصر را كرده باشد. ايران در نظر دارد از اين خط لوله براي ورود به بازارهاي جهاني استفاده كند.بعد از كاهش تقاضاي گاز طبيعي در مصر، اين كشور در نظر دارد قراردادي كه با روسيه دارد را تغيير دهد و ميزان مورد قرارداد او را كاهش دهد.به علاوه، ساخت يك خط لوله براي انتقال گاز طبيعي به ايتاليا هم در برنامه كار اين كشور قرار دارد. اجراي اين پروژه به نفع كشورهاي صادركننده گاز طبيعي خواهد بود. زيرا ايتاليا با تقاضاي معادل هفتاد هزار ميليون مترمكعب گاز طبيعي جزء بزرگترين مصرف كنندگان گاز طبيعي در جهان محسوب مي شود و بازار بسيار مناسبي براي توليدكنندگان اين منبع انرژي است.

سايه روشن اقتصاد
بيمار، داروساز و داروخانه
دبير انجمن علمي داروسازان ايران گفت: مشكلات اقتصادي داروخانه ها، عرضه مطلوب دارو را از داروسازان سلب مي كند كه اين كار سلامت جامعه را تهديد مي كند.
به گزارش روابط عمومي انجمن داروسازان ايران، دكتر حسين اميرعضدي در آستانه برپايي دومين همايش انجمن علمي داروسازان ايران با عنوان بيمار، داروساز و داروخانه افزود: يكي از مهمترين عللي كه باعث شده تا داروخانه ها در كشور خدمت رساني علمي نداشته باشند، مشكلات اقتصادي داروخانه ها است.
وي با اشاره به مشكلات اقتصادي داروخانه ها گفت: زيان ناشي از مشكلات اقتصادي داروخانه ها در نهايت متوجه بيمار خواهد شد.
عضدي افزود: با توجه به آزادسازي اقلام دارويي كشور با تعرفه ۱۰۰ درصد از ابتداي سال ۱۳۸۲، انجمن هاي داروسازي كشور خواستار حفظ اين تعرفه براي چندين سال متوالي با هدف حفظ توليدات داخلي هستند.

ناخرسندي مردم اصفهان
رئيس شوراي اسلامي شهر اصفهان از اجرا نشدن طرحهاي عمراني و ساماندهي اطراف چهارباغ، ميدان نظام در محدوده چهارباغ بالا در اصفهان خبر داد و تأكيد كرد مردم اصفهان نگران و ناخرسندند.

رئيس  شوراي  اصفهان : تجميع  عوارض  سبب  تأخير طرحهاي  عمراني  اصفهان  شده  است
وي گفت : تصويب  طرح  تجميع  عوارض  در مجلس  شوراي  اسلامي و تمركز عوارض  سوخت  كلان شهرها سبب  شده  است  طرحهاي  عمراني  در اصفهان با كمبود اعتبار و تأخير در اجرا مواجه  شود.
عباس  حاج  رسوليها  افزود: از ابتداي  سالجاري  تاكنون  بابت  عوارض  سوخت  هيچگونه اعتباري  براي  اصفهان  ارسال  نشده  وبه اين  دليل  بخشي  از طرحهاي  عمراني  پيش  بيني  شده  در اين  شهر دچار وقفه  شده است .
حاج  رسوليها از تبعات طرح  تجميع عوارض  و نيز نحوه  توزيع  اعتبارات  از سوي  وزارت كشور ابراز نگراني كرد و گفت : اگر مسئولان  نسبت  به  قوانين  و مصوبات  ديد مثبتي  نداشته  باشند درهمه  امور تأثير منفي  خواهد داشت .

خطوط لوله صادرات نفت عراق به تركيه راه اندازي مي شود
خبرگزاري فارس به نقل از رويتر نوشته است اين خط لوله نفتي عراق به تركيه كه حجم عظيم نفت را از ميدان نفتي كركوك در شمال عراق به سواحل درياي مديترانه در تركيه انتقال مي دهد و پنج ماه قبل در اثر آتش سوزي بسته شد، راه اندازي مي شود.
بازگشايي دوباره مسير صادرات نفت شمال، آمريكا را در رسيدن به ظرفيت توليد دو سوم قبل از جنگ و تأمين مخارج بازسازي از آن طريق اميدوار كرد.
گفتني است، واحد مهندسي لشكر چهارم پياده ارتش آمريكا، متصدي تعمير اين خط لوله نفتي است.
007930.jpg

ميادين نفتي عراق ۳۸ ميليارد دلار
دويچه بانك آلمان گزارش داد: توسعه ميادين نفتي عراق ۳۸ ميليارد دلار هزينه مي برد.
دويچه بانك آلمان كل ذخاير نفتي عراق را در حوزه هاي نفتي توسعه نيافته اين كشور ۶۵ ميليارد بشكه برآورد كرد.
اين درحالي است كه كل ذخاير نفتي اثبات شده عراق ۱۱۲ ميليارد بشكه مي باشد و عراق پس از عربستان در رتبه دوم قرار مي گيرد.
بيشترين ذخاير نفتي عراق در حوزه نفتي مجنون با ۳۰ ميليارد بشكه وجود دارد كه توسعه اين ميدان نفتي ۴ ميليارد دلار هزينه مي برد و اين حوزه ظرفيت توليد ۶۰۰ هزار بشكه در روز را دارد.
براساس تحقيقات اين بانك، ظرفيت توليد از اين ميادين توسعه نيافته ۷/۴ ميليون بشكه در روز است كه حوزه نفتي قرنا (فاز دوم) با توليد يك ميليون بشكه در روز بيشترين سهم را خواهد داشت.
بنابراين گزارش، از مجموع ۷۳ چاه نفتي در عراق تنها ۱۵ حلقه توسعه يافته و به بهره برداري رسيده است.

تعطيلي ۵۰ كارخانه فيليپس
شركت الكترونيك فيليپس هلند، ۵۰ كارخانه خود را براي اجتناب  از خطر ورشكستگي تعطيل مي كند.
اين شركت هلندي در حال حاضر ۱۵۰ كارخانه توليدي در سرتاسر جهان در اختيار دارد كه با اين اقدام تعداد كارخانه هاي توليدي آن به رقم صدكاهش مي يابد.
جرارد كليسترلي رئيس فيليپس با اعلام اين خبر گفت: ما از اين پس محصولاتي را توليد خواهيم كرد كه نسبت به محصولات ديگر شركتها متمايز و قابل رقابت باشد. وي تصريح كرد: اين اقدام دليلي بر كناررفتن اين شركت از بازار نيست و محصولاتي را كه ما توليد نمي كنيم، ديگران با هزينه كمتري توليد مي كنند.اين اقدام در پي افزايش هزينه ها و كاهش توان رقابتي شركت انجام شده است و شركت فيليپس طي ۵ سال گذشته ۱۲۰ كارخانه خود را تعطيل كرده است.
بنابراين گزارش، شركت فيليپس از دو سال گذشته تاكنون بيش از ۵۰ هزار نفر از كاركنان خود را اخراج كرد و در حال حاضر ۱۷۰ هزار نفر نيروي كار در اختيار دارد.
007945.jpg

نابودي محصولات كشاورزي استراليا
دولت استراليا اعلام كرد: خشكسالي بي سابقه كه در صد سال اخير در استراليا مشاهده نشده است ۸۰درصد محصولات كشاورزي اين كشور را در سال جاري در معرض نابودي قرار داده است.
خسارت ناشي از اين خشكسالي و نابودي محصولات كشاورزي ۸ ميليارد دلار استراليايي برآورد شده است. منابع دولتي استراليا اعلام كرد: تاكنون نيمي از حبوبات و ديگر محصولات كشاورزي اين كشور در پي خشكسالي از بين رفته است. بنابراين گزارش، اين موج خشكسالي نرخ رشد اقتصادي استراليا را در سال جاري يك درصد كاهش خواهد داد.
وزير كشاورزي استراليا نيز گفت: يك ميليارد دلار براي كاهش اثرات زيانبار خشكسالي و پرداخت غرامت به كشاورزان تخصيص خواهد يافت.

اقتصاد
ادبيات
انديشه
روزنت
سفر و طبيعت
سياست
فرهنگ
ورزش
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  انديشه  |  روزنت  |  سفر و طبيعت  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |