سه شنبه ۱۱ شهريور ۱۳۸۲ - شماره ۳۱۵۵- Sep, 2, 2003
واكاوي نقش سلاح هاي هسته اي در حفظ منافع ملي ايران
معماي هسته اي ايران براي آمريكا
زير ذره بين
تكنولوژي هسته اي ايران حائز اهميت است. چگونه اين دو كشور مي توانند قدرت خود را در منطقه حفظ كنند؟ آيا دولت بوش هنوز از پشتيباني مردم آمريكا براي تبديل كردن رجز خواني هاي خود به اقدام عملي براي سرنگون كردن حكومت ايران، برخوردار است؟
008835.jpg

بيش از دو دهه از تاريخ اختلافات جمهوري اسلامي ايران و آمريكا مي گذرد، اما اختلافات دو كشور منحصر به زمان جمهوري اسلامي نيست.
عمده ترين اختلاف ميان دو كشور مدتي پس از انتخاب محمد مصدق به نخست وزيري ايران در سال ۱۳۳۰ آغاز شد. مصدق، صنعت نفت را ملي كرد و شركت ملي نفت ايران را ايجاد كرد. اين حركت در مرداد ۱۳۳۲ باعث كودتايي به رهبري آمريكا و انگليس شد كه با سرنگوني حكومت محمد مصدق ،محمدرضا پهلوي را ۲۵ سال بر ايران مسلط كرد. شاه مدتي پس از به قدرت رسيدن، به كنسرسيوم بين المللي شركتهاي نفتي آمريكا، انگليس، فرانسه و آلمان اجازه داد با اجراي طرح هاي نفتي ۵۰ درصد سود آن را نصيب خود كنند.
به رغم نزديكي شاه با دولتهاي اروپايي و آمريكا روشهاي استبدادي وي در مورد اختلافات داخلي با سياست مخوف امنيتي اش (ساواك)، موجب انقلابي در جامعه ايران به رهبري روحانيان شد.
با سرنگوني دولت حامي آمريكا، منافع آمريكا در منطقه تهديد شد و رهبران جديد ايران، دشمنان دولتهاي آمريكايي شدند.
در طول دهه ۹۰، عراق تحت رهبري صدام حسين و حزب بعث، براي بدست آوردن مسير جنجال برانگيز اروندرود (شط العرب) به ايران حمله كرد.
جنگ منجر به ويراني ايران و عراق شد. از پايان جنگ در سال ۱۳۶۷، ايران و عراق روابط محدودي داشتند. علاوه بر عراق، ايران از سوي قدرتمندترين كشور منطقه يعني اسرائيل و تنها دارنده سلاح هسته اي در خاورميانه مورد تهديد قرار دارد. اسرائيل در سال ۱۹۸۱ به صورت غيرمنتظره به را كتور هسته اي «اسيرك» عراق حمله كرد تا مانع دستيابي اين كشور به سلاح هسته اي شود. روشن است كه اگر ايران در صدد دستيابي به سلاح هسته اي باشد، اسرائيل همان كار را با ايران نيز خواهد كرد.
علاوه بر نگرانيهاي امنيتي، ايران با تغييرات سريع قدرت در مرزها مواجه است.
در سال ۲۰۰۱، آمريكا رهبري طالبان را در افغانستان سرنگون كرد.
در حالي كه طالبان هنوز بر سر قدرت بود، ايران از مرزهاي شرقي خود كمي هراس داشت و با كشوري سازمان دهي نشده و پيوسته در گير و دار جنگ داخلي روبرو شد.با سرنگوني حكومت طالبان، ايران هم مرز با كشور تحت كنترل نيروهاي متخاصم آمريكايي گرديده است. علاوه بر افغانستان، ايران با تهديداتي از جانب عراق روبرو است. سقوط حزب بعث نگراني براي تهران ايجاد نكرد، بلكه نگراني تهران به خاطر جايگزيني آمريكاييها بجاي بعثي هاست.
008840.jpg

در حال حاضر نيروي اشغالگر آمريكا در مرز غربي ايران قرار دارد، به علاوه چنانچه اهداف آمريكا در عراق و افغانستان مشخص شود، رهبري ايران با آينده مخاطره آميزي روبرو خواهد بود، چرا كه ايران اكنون در محاصره كشورهاي خصم است (به علت حضور آمريكا در عراق و افغانستان) اين نگراني هاي امنيتي باعث شده است كه دولت ايران به فكر دستيابي به سلاحهاي اتمي بيفتد. پيش از اين، ايران توانائيهاي موشكي خود را در حدي كه بتواند هدف هايي را در داخل عراق، افغانستان و اسرائيل نشانه رود، تقويت كرده است.
با وجود اين، حتي با چنين سلاح هسته اي نيز، ايران همچون تمام كشورهاي دارنده سلاحهاي اتمي، از توانائي هاي هسته اي اش به عنوان يك ابزار بازدارنده استفاده مي كند نه به عنوان يك سلاح تهاجمي.
علاوه بر نگراني ايران از حضور نيروهاي آمريكايي در مرزهاي غربي و شرقي، تهران نگران عمليات پنهان سازمان هاي جاسوسي آمريكاست كه هدف تغيير رژيم اسلامي ايران را دنبال مي كنند. جورج بوش رئيس جمهوري آمريكا، ايران را در كنار عراق و كره شمالي ذيل عنوان محور شرارت طبقه بندي كرده است. كاربرد چنين تعبيرهايي درباره ايران با انتخاب دولت بوش در سال ۲۰۰۰ آغاز شد كه در آن آمريكايي  ها مخالف جمهوري اسلامي و دوست اسرائيل به كاخ سفيد راه يافتند.
اين مقام ها، اغلب در زمره نو محافظه كاران قرار دارند و آشكارا مي كوشند حكومت ايران را سرنگون كنند و در اين كشور نفت خيز، يك دولت دوستدار آمريكا برپا كنند. تهران نگران است كه حمايت آمريكا و انگليس، موجب تقويت شورشيان ايراني مستقر در عراق شود. در واقع، ايران در سال ۱۹۹۷ يك رشته حملات هوايي در خاك عراق انجام داد تا گروههاي شورشي را تضعيف كند. در حال حاضر با توجه به حضور آمريكا و انگليس، چنين روش آشكاري غيرممكن خواهد بود.
مآلا اينكه با حمله يك طرفه آمريكا به افغانستان و عراق كه در مورد عراق آمريكا را مستقيما در مقابل سازمان ملل قرار داد، حركت بعدي بوش درباره ايران مبهم به نظر مي رسد.
با الگو گرفتن از اين نمونه ها، ايران هم مثل كره شمالي مي داند كه بايد تسليحات هسته اي ايجاد كند تا احتمال حمله آمريكاكاهش يابد.
هر گونه تعرض به ايران از سوي دشمنان اين كشور يعني آمريكا و اسرائيل، ممكن است با واكنش تند ايران و استفاده از اين كشور از سلاح هاي متعارف يا غيرمتعارف مواجه شود.
اما اگر دشمنان ايران بخواهند ضربات گسترده اي را آغاز كنند و تسليحات هسته اي اين كشور را منهدم كنند بايد مطمئن شوند كه چنين اقدامي از نظر ميزان بازدارندگي آن مي تواند مانع حملات انتقام جويانه ايران شود.
ناكامي در از ميان بردن كامل توان تسليحاتي يك كشور مسلح ممكن است به نتايج غيرقابل قبولي براي مهاجمان منجر شود. اگر كشوري چون آمريكا حمله را آغاز كند، ايران نمي تواند در مقابل يك حمله اتمي با آمريكا قرار گيرد، اما به راحتي مي تواند در خاك عراق يا افغانستان به نيروهاي آمريكايي حمله كند.
با اين اوصاف، روشن است كه سلاحهاي هسته اي در حال گسترش، منافع ملي براي تهران به همراه دارد. در شرايطي كه تهران به علت تعهدات بين المللي خود نمي تواند توان هسته اي اش را به صورت آشكار گسترش دهد به سوي تحقيقاتي در زمينه انرژي هسته اي صلح آميز گرايش پيدا مي كند و به آن روزي چشم مي دوزد كه بتواند به سرعت نخستين سلاح  اتمي خود را بسازد و به اردوگاه كشورهاي هسته اي بپيوندد.
چنين موقعيتي، ايران را در برابر تهديدات خارجي از جمله تهديدات رقباي ديرينه اش يعني آمريكا و اسرائيل و همچنين دولتهاي تازه شكل گرفته در كابل و بغداد محافظت مي كند.
توجه به عكس العمل هاي آمريكا و اسرائيل به برنامه تكنولوژي هسته اي ايران حائز اهميت است. چگونه اين دو كشور مي توانند قدرت خود را در منطقه حفظ كنند؟ آيا دولت بوش هنوز از پشتيباني مردم آمريكا براي تبديل كردن رجز خواني هاي خود به اقدام عملي براي سرنگون كردن حكومت ايران، برخوردار است؟
آيا رژيم صهيونيستي حاضر است عواقب سياسي و نظامي فاجعه بار تلاش خود را براي حفظ انحصار هسته  اي اش در منطقه بپذيرد؟
در ماههاي آينده، اين سئوالات اهميت بيشتري پيدا مي كنند.
اريك ماركوارت http:www.pinr.com
ترجمه: لادن صاعدي

صحبت درباره اصلاحات ممنوع
008855.jpg
بعد از چند ماه كه به روشنفكران چيني آزادي و اجازه داده شده بود خواستار آزادي سياسي شوند و درباره بازبيني قانون اساسي و تغيير در موضع رسمي دولت نسبت به سركوب ميدان تيان آنمن سخن بگويند، حزب كمونيست چين دستور داده است اين بحث ها متوقف شود و مأموران امنيتي سركوب دانشگاهيان، كارشناسان اقتصادي و استادان حقوق را آغاز كرده اند.
در هفته هاي اخير به سازمان هاي تحت نظارت حزب، مؤسسات تحقيقاتي و دانشگاهها دستور داده شد كه همه كنفرانس ها را جمع كنند و از انتشار مقالات درباره اين سه موضوع (آزادي سياسي، بازبيني در قانون اساسي و ميدان تيان آنمن) جلوگيري كنند.
منابعي از داخل حزب كمونيست با اعلام اين خبر مي گويند: در دستورات جديد، اين سه موضوع، موضوعات «غيرقابل اشاره» اعلام شده و وزارت تبليغات چين به رسانه هاي خبري اين كشور اطلاع داده است كه موضوعات ديگري هم هستند كه ديگر نبايد درباره آن بحث شود.
شركت كنندگان در كنفرانسي كه اخيراً براي بررسي اصلاحات قانون اساسي تشكيل شده بود تحت تعقيب قرار گرفتند، بازجويي شدند و به آنها گفته شده كه از صحبت كردن درباره اين موضوعات خودداري كنند. چندي پيش مأموران امنيتي تعقيب و دستگيري و آزار و اذيت «كائو سيوان» برگزاركننده اين كنفرانس را آغاز كردند.
او يكي از كارشناسان چين در امور ورشكستگي و از حاميان پيشرو اصلاحات سياسي در اين كشور است. اين كنفرانس ۱۹ و ۲۰ ژوئن (۲۹ و ۳۰ خردادماه) در شهر ساحلي كينگ دائو چين برگزار شده بود.
جيانگ پينگ از استادان حقوق و رئيس سابق دانشگاه حقوق و علوم سياسي چين و زو هوز مسئول سابق امور تبليغاتي حزب كمونيست از ديگر شركت كنندگان اين كنفرانس بودند كه با محدوديت هاي مشابهي روبه رو شدند.
در نشست هاي داخلي كه تابستان امسال در دانشگاهها و مؤسسات دولتي چين برگزار شد، برخي استادان با نفوذ خواستار ارزيابي دوباره موضع رسمي دولت درباره سركوب ميدان تيان آنمن در سال ۱۹۸۹ شدند. آنها ديدگاه تأييدآميز دولت درباره سركوب آن تظاهرات را كه مي گويد حزب كمونيست در تيراندازي به سوي دانشجويان كه به طرفداري دموكراسي تظاهرات كرده بودند كار درستي انجام داد، زير سئوال بردند.
شمار اين تقاضاها و شدت آن، مقامات حزب كمونيست به ويژه نزديكان جيانگ زمين را نگران كرده است.
جيانگ بعد از سركوب تيان آنمن به قدرت رسيد و هر تغييري در ديدگاه دولت نسبت به آن واقعه مشروعيت او و افرادي كه او روي كار آورده است را زير سئوال مي برد.
دستور توقف اين بحث ها بخشي از جدال بزرگ ميان جيانگ و هوجيتائو جانشينش به نظر مي رسد. منابع خبري چين و تحليلگران اين كشور اين موضوع را تأييد مي كنند. جيانگ و متحدانش به  طور كلي با هر تغيير و امتيازدهي سياسي مخالفند. در مقابل هو خود را در جايگاه دوست اصلاح طلبان قرار داده و تلاش مي كند حمايت آنها را در جدال با جيانگ به دست آورد. هو سال گذشته به عنوان دبير حزب كمونيست منصوب شد و در ماه مارس (ارديبهشت ماه) رئيس جمهور چين شد. عملي شدن جانشيني هو و انتقال قدرت از جيانگ ۷۶ ساله يك دهه طول كشيد. اما در كميته مركزي حزب يا پوليت بورو، هو در محاصره متحدان قديمي جيانگ است. از ميان ۹ عضو پوليت بورو، ۵ نفر از وفاداران جيانگ هستند. جيانگ همچنين يكي از قدرتمندترين مناصب چين را براي خود حفظ كرده است و آن رياست كميسيون مركزي ارتش است كه كنترل ارتش را به عهده دارد. مردان جيانگ در كابينه هم مناصب مهمي دارند و براي «ون جيابائو» نخست وزير چين و متحد اصلي هو دردسرساز هستند.
در بهار امسال دو طرف تلاش كردند از شيوع سارس به نفع خود استفاده كنند. جيانگ و طرفدارانش تاكتيك سنتي و هميشگي حزب را در پيش گرفتند و اساساً وجود هرگونه بحراني را تكذيب كردند. سرانجام «هو» و «ون» حزب را وادار كردند با سازمان بهداشت جهاني در مبارزه با اين بيماري همكاري كند. آن دو همچنين وزير بهداشت را كه از وفاداران و نزديكان جيانگ بود و همچنين شهردار پكن را بركنار كردند.
لي فان يكي از تحليلگران سياسي در پكن مي گويد: هو با مبارزه با سارس و بركناري مقامات بي كفايت موقعيت خود را به عنوان رهبر جديد چين تثبيت كرد. در پي اين وقايع و آغاز مبارزه علني حزب كمونيست با سارس محبوبيت هو و ون به شدت در سراسر چين بالا رفت.بحران سارس موقعيتي را براي روشنفكران فراهم كرد تا خواستار تغيير و خروج جيانگ از صحنه سياسي چين شوند و پيشنهاد كنند كه كشور و قدرت به هو و ون واگذار شود.
هو با يك اقدام ديگر محبوبيت خود را باز هم افزايش داد. او نشست تابستاني رهبران حزب كمونيست را در شهر ساحلي «بيداي هه» لغو كرد و سنت مسافرت خارجي مقامات را نيز برداشت.
بسياري از درخواست هاي كنوني براي تغيير، ريشه در نشست كنگره سيزدهم حزب كمونيسم در سال ۱۹۸۸ دارد كه در آن «زائو زيانگ» دبير حزب از اصلاحات سياسي و جدايي حزب و دولت و انتخابات مستقيم رهبران اتحاديه هاي كارگري حمايت كرد.
چندي بعد و بعد از واقعه تيان آنمن زائو از سمت خود بركنار شد چون با سركوب خونين تظاهرات تيان آنمن مخالف بود.
در ۲۵ جولاي (۳مرداد) روزنامه خلق ارگان حزب كمونيست درخواست سولي كينگ از مقامات بلندپايه دولت چين را منتشر كرد كه خواستار انتخاب مستقيم رهبران اتحاديه هاي كارگري محلي توسط كارگران كارخانه ها شده بود. تا آن زمان چنين پيشنهادي هيچگاه رسماً مطرح نشده بود. يك گروه پنج نفري از بزرگان حزب كمونيست در نامه اي از جيانگ خواسته اند از همه سمت هايش كناره گيري كند. روشنفكران مستقل هم سخن گفتن درباره بازبيني در موضع رسمي دولت نسبت به تيان آنمن را آغاز كردند.
چندين مقاله در روزنامه «استادي تايمز» از نشريات حزب كمونيست چاپ شد. اين روزنامه توسط دانشكده مركزي حزب منتشر مي شود. طي دو ماه گذشته اين نشريه شش مطلب در حمايت از اصلاحات سياسي به چاپ رسانده است.
در ماه گذشته، اين نشريه در «تلاش براي در جستجوي حقيقت» مقاله اي به چاپ رساند كه در آن دموكراسي بيشتر در درون حزب خواسته شده بود. چندي بعد استادي تايمز با چاپ مقاله اي از كميته هاي حزب خواست از دخالت در امور دپارتمان هاي دولت بپرهيزند. اين كشمكش به رسانه هاي خبري هم كشيده شده است. وزارت تبليغات چين كه در كنترل لويي يان شان يكي از نزديكان جيانگ است با صدور دستوراتي رسانه ها را از انتشار مطالب درباره چند موضوع منع كرد. همزمان «لي چانگ چون» از بالا دست هاي يان شان از اعضاي كميته پوليت بورو خواستار سازماندهي دوباره رسانه هاي دولتي شد تا چندين روزنامه حزب تعطيل شود و اشتراك واحدهاي دولتي از چند نشريه قطع شود. در نتيجه اين سازماندهي دوباره، چندين روزنامه حزب كه پيش از اين تيراژي تضمين شده داشتند، اكنون بايد در بازار رسانه اي چين براي جلب خواننده رقابت كنند.
در كنفرانس كينگ دائو، ۴۱ دانشگاهي چين و چند مقام دولتي مقالاتي درباره اصلاح  قانون اساسي ارائه كردند. چين قرار است سال آينده در قانون اساسي خود بازبيني كند. رئيس كنگره خلق چين در رأس كميته اي ويژه اين موضوع را بررسي مي كند.
منابع نزديك به اين كميته مي گويند،  در بازبيني قانون اساسي دو موضوع بحث برانگيز به صورت دو بند به آن اضافه مي شود. يكي بند حمايت از سرمايه خصوصي است كه نشانه اي از قدرت روبه رشد اقتصاد مبتني بر بازار در چين است. ديگري بندي است كه به «سه نماينده»  مربوط مي شود. اين تأكيدي بر نظريه ماركسيست است كه توسط جيانگ ارائه شده است و مي گويد: حزب كمونيست بايد نماينده منافع همه مردم ازجمله شركت هاي تجاري باشد نه فقط طبقه كارگر.
واردكردن اين بند به قانون اساسي از اين نظر اهميت دارد كه ميراث جيانگ را حفظ مي كند و به او موقعيتي مي دهد كه تقريباً معادل دو رهبر سابق چين كمونيست يعني مائو تسه دونگ و دنگ شيائوپينگ است. اين براي متحدان جيانگ مهم است زيرا وقتي رئيس سابقشان «مرد قدرتمند» چين است، موقعيت آنها تضمين شده خواهد بود.
در كنفرانس كينگ دائو، شركت كنندگان به اين اقدام جيانگ براي ثبت  نام خود در قانون اساسي انتقاد كردند. «كائو» با صدور بيانيه اي اعلام كرد كه قانون اساسي بايد عاري از ايدئولوژي باشد.
واشنگتن پست
ترجمه : نيلوفر قديري

گزارش
سپر بلا
بررسي آخرين تغييرات در حكومت نظاميان برمه
008850.jpg
تحليلگران گفته اند تحول عمده سياسي روز دوشنبه گذشته در ميانمار (برمه) كه منجر به روي كار آمدن يك ژنرال معتدل به عنوان نخست وزير شد، تلاشي براي كاهش محكوميت هاي بين المللي درباره دستگيري «اونگ سان سوكي» رهبر مخالفان و بهبود وضعيت وخيم اقتصادي اين كشور است.
ناظران بر اين باورند كه گروه نظاميان حاكم (خونتاها) اميدوار است با انتخاب رئيس اطلاعات ارتش «خين ني آنت» به عنوان چهره جديد عمومي خود به بن بست موجود بين اين كشور و جامعه بين المللي كه از ماه مه امسال بر سر مسئله بازداشت رهبر مخالفان اين كشور ايجاد شده، پايان دهد.
خين ني آنت عضو گروه نظامي حاكم كه پر از افراد رازپوش رسوا، بزدل و بي سواد نظامي است كه اقتصاد اين كشور را زمين گير كرده و دولت برمه را به يك حكومت پست تبديل نموده، يك شخص نسبتا مودب و برونگراست.
«خين ني آنت» بعد از اين كه از پست خود به عنوان دبير اول شوراي قدرتمند صلح و توسعه دولتي در چارچوب تحول سياسي روز دوشنبه گذشته بركنار و نخست وزيري را بر عهده گرفت، قدرتش كمتر شده و تنها رئيس عاجز دولت خواهد بود.
دبي استودارد از گروه فشار آلتسان برمه گفته است «اين وضعيت خين ني آنت را در موقعيت دشوارتري قرار داده زيرا با آنكه او اسما مسئوليت اداره امور روزانه كشور را بر عهده دارد، اما قادر به تغيير سياست نيست. اما اگر مسئله اشتباهي اتفاق بيفتد كسي كه مورد سرزنش و محكوميت قرار مي گيرد اوست.»
خين ني آنت، مسئول پيشبرد فرآيند آشتي ملي ميانمار با «اونگ سان سوكي» مخالف ميانماري برنده جايزه نوبل تحت نظارت سازمان ملل بود كه از ماه اكتبر سال ۲۰۰۰ با گفت وگوهاي آزمايش دو طرف آغاز شد.
اين فرآيند پس از بازداشت خانم اونگ سان سوكي متوقف شد و تحريم هاي بسيار شديد آمريكا و اتحاديه اروپا عليه ميانمار را بدنبال داشت به طوري كه اقتصاد اين كشور را به آشوب كشاند و ژنرال هاي حاكم را بر آن داشت تا براي خروج از اين وضعيت به فكر افتند.
مسئوليت خين ني آنت، به عنوان نخست وزير اين است تا اوضاع وخيم اقتصادي را سروسامان دهد و روابط كشورهاي خارجي را كه بر سر مسئله بازداشت سان سوكي - كه اكنون در يك مكان نامشخص زنداني است - با ميانمار بد شده ترميم كند.
چنانچه او با نخست وزير شدن مقام خود به عنوان رئيس اطلاعات مخوف نظامي كه بازوي خونتاهاست و پايگاه اصلي قدرت او را تشكيل مي دهد از دست دهد،  سقوط او از مركز قدرت تكميل خواهد شد.
تنها ابزاري كه اكنون خين ني آنت براي انجام وظايف سنگين شكست بن بست سياسي وسروسامان دادن به اقتصاد ميانمار در اختيار دارد كابينه،  يعني يك نهاد بي قدرت كه اتخاذ تصميمات سياسي را به ارتش واگذار كرده، مي باشد.
اونگ زاو،  ناشر مجله امور ميانمار مستقر در تايلند گفته است درست به خاطر همين نكته است كه مردم اين تحول سياسي را به عنوان سقوط خين ني آنت تلقي مي كنند،  زيرا اگر او نتواند كابينه را به خوبي اداره كند، آنها در خروج را به او نشان خواهند داد و از او خواهند خواست تا استعفا دهد».
ژنرال ارشد، «تان شووي» رهبر ميانمار كه معمار تحول سياسي اخير اين كشور است با تحويل پست نخست وزير به خين ني آنت همچنان به عنوان رئيس شوراي قدرتمند صلح و توسعه دولتي و فرمانده كل ارتش ميانمار قدرتمندترين شخص اين كشور باقي خواهد ماند.
يك تحليلگر گفته است «در حكومت تحت اداره ارتشي ها در ميانمار كساني كه ارتش را اداره مي كنند در رأس قدرت هستند فرمانده كل و معاون او ژنرال مانگ آيه.
به گفته او «واگذاري پست نخست وزيري به خين ني آنت برنامه ژنرال تان براي به حاشيه راندن وي و در عين حال همراه كردن او از طريق پست نخست وزير است».
ژنرال تان، مسئول اصلي پشت پرده دستگيري آنگ سان سوكي در روز ۳۰ مه امسال است كه پس از حمله يك گروه از طرفداران حزب جونتا به نماينده او در طول يك سفر سياسي به مناطق شمالي ميانمار رخ داد.
گفته مي شود اين توطئه توسط ژنرال «سو وين» كه در ماه فوريه به عنوان دبير دوم و سپس دبير اول شوراي دولتي صلح و توسعه به منظور جانشيني خين ني آنت در آخرين تغييرات سياسي منصوب شد، اجرا شده است.
حزب حاكم جونتا در ميانمار تاكنون در مقابل فشارهاي بين المللي از جمله فشارهاي اعمال شده از سوي همسايگان اين كشور در جنوب شرق آسيا،  براي آزادي آنگ سان سوكي كه از سال ۱۹۸۸ دو دوره طولاني بازداشت خانگي را سپري كرده، مقاومت كرده است.
دولت تايلند كه خونتاها را به منظور پذيرش طرح آن كشور براي اصلاحات دمكراتيك و آزادي اونگ سان سوكي تحت فشار قرار داده بود،  روز سه شنبه هفته گذشته از تحولات سياسي ميانمار استقبال كرد و اعلام نمود كه اين امر مي تواند به بهبود مناسبات ميانمار با جهان خارج منجر شود.
تاكشين شيناوارا،  نخست وزير تايلند اعلام كرد «تغيير و تحولات سياسي نشان مي دهد كه ميانمار فرآيند اداره كشور را براي اين كه بيشتر بين المللي باشد و به منظور اين كه جامعه بين المللي ميانمار را بپذيرد تغيير داده است»
خبرگزاري فرانسه
ترجمه: علي صباغيان

سايه روشن سياست
تحليل تازه
شنيده شد خاوير سولانا نماينده اتحاديه اروپا در گفتگو با مقام هاي ايران، حامل تهديدهاي شديد اتحاديه اروپا عليه ايران در صورت نپيوستن به پروتكل الحاقي بوده است. ظاهرا اين تهديدها از قطع روابط اقتصادي اروپا با ايران آغاز مي شود.وي در همه مذاكرات انجام شده تأكيد كرده است كه اروپا در برابر الحاق ايران به پروتكل الحاقي معاهده منع گسترش سلاح هاي هسته اي هيچ پاداش يا تضميني به ايران نخواهد داد.
همچنين شنيده شد ايران در واكنش به فشارهاي همه سويه غرب براي پيوستن بي قيد و شرط به پروتكل الحاقي روز به روز به اين نتيجه نزديك تر مي شود كه زيان هاي پيوستن، بيشتر از نپيوستن است، برخي ديپلمات ها گفته اند اگر اين تحليل به غربي ها منتقل شود، شايد آنها در رفتار متكبرانه خود تغييري بدهند.
در همين حال اين نظر در محافل سياسي ايران روز به روز مقبوليت بيشتري مي يابد كه بايد پيگيري مسائل حقوقي برنامه هسته اي ايران به وزارت خارجه سپرده شود تا سياست خارجي ايران در چشم خارجي ها گسسته ارزيابي نشود.
نامه به هيأت رئيسه
شنيده شد دادگاهي كه حكم احضار نمايندگان را به هيات رئيسه مجلس مي فرستد اخيرا در نامه اي به هيات رئيسه اعلام كرده كه نقش هيات رئيسه تنها رساندن نامه هاي احضار به نمايندگان مربوطه است و حق دخالت و بررسي در پرونده هاي آنان را ندارد. هنوز مجلس به رئيس اين دادگاه پاسخ نداده و قرار است موضوع در هيات رئيسه بررسي شود. احتمالا پاسخ مجلس براي رئيس قوه قضاييه نوشته مي شود و نه رئيس دادگاه.
در حال حاضر بر اساس توصيه امام خميني(ره) قوه قضاييه برگهاي احضار نمايندگان را ابتدا به هيات رئيسه مجلس مي فرستد تا از طريق هيات كارهاي مربوط به آن نماينده انجام شود. اين توصيه امام جهت جلوگيري از هتك حرمت نمايندگان و جلوگيري از بازداشت آنها بوده است.
008845.jpg

شيعيان عراق راديكال مي شوند
خبرگزاري رويتر گزارش كرد كه ترور يك روحاني عالي مقام در نجف (آيت الله حكيم) شيعيان عراق را پس از ماه ها خويشتنداري به افراط گرايي مي كشاند.
اين خبرگزاري افزود، هزاران نفر روز شنبه با انجام راهپيمايي از سراسر شهر بغداد به سوي مجموعه كاخ محل اقامت حكومت گران آمريكايي تلاش كردند تا هرج و مرج را جايگزين ثبات دوره پس از جنگ كنند.
طبق معمول، آنان بطور منظم شعارهاي مذهبي فرياد كرده و به صورت هماهنگ به سينه هاي خود مي كوبيدند در حالي كه سربازان آمريكايي از وراي كيسه هاي شن آنان را مي نگريستند.
ولي اين دفعه، زنان با چادرهاي مشكي خود در حالي كه درجه حرارت در حد تاول زدن بود، پوسترهايي را سر دست گرفته و فريادها سياسي شده بود.
به نظر مي رسد تركيب ويرانگر قتل وي و وقوع آن در برابر حرم امام علي(ع)، يكي از مقدس ترين اماكن براي شيعيان، احساسات خفته گروه اكثريت عراق را بيدار ساخته است.
008860.jpg

اول امنيت، بعد جلسه
در حالي كه احمد چلبي رئيس كنگره ملي عراق آماده مي شود تا رياست دوره اي شوراي حكومت انتقالي عراق را از ابراهيم جعفري تحويل بگيرد، مشكلات اين شورا رو به افزايش است.
در پي انفجار روز جمعه در نجف اشرف، شماري از اعضاي شورا، امريكا را تهديد كردند مادام كه امنيت كامل در عراق برقرار نشود در جلسات شورا شركت نخواهند كرد.
محمد بحرالعلوم از جمله اين افراد است. به گزارش الشرق الاوسط وي روز شنبه با اشاره به انفجارهاي اخير در مقر سازمان ملل در بغداد و نماز جمعه نجف گفت: تاكنون اقدام مثبتي براي تضمين امنيت انجام نشده است و نمي توان در جلسات شورا شركت كرد.

سياست
ادبيات
اقتصاد
سفر و طبيعت
فرهنگ
مدارا
ورزش
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  سفر و طبيعت  |  سياست  |  فرهنگ   |  مدارا  |  ورزش  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |