محمد علي توحيد
تورم خط لوله اي اصطلاحي است كه در آلمان براي توجيه بحران اقتصادي جاري در اين كشور مطرح مي شود.تورمي كه ناشي از افزايش قيمت نفت قلمداد مي شود.
اين بحران در نيمه نخست سال جاري موجب شد تا كسري بودجه اين كشور بيش از سقف تعيين شده بانك مركزي اروپا باشد.
طبق آخرين آمار رسمي دولت آلمان كسري بودجه نيمه نخست سال جاري اين كشور معادل ۸/۳ درصد توليد ناخالص ملي اين كشور بوده است.
دولت سوسيال دمكرات گرهارد شرودر پيش از اين ميزان كسري بودجه را ۵/۳ درصد توليد ناخالص ملي پيش بيني كرده بود و اطمينان داده بود كه در سال آينده ميلادي كسري بودجه را به سطح مورد نظر اتحاديه اروپا كاهش دهد.
اما بسياري از كارشناسان در اين زمينه ترديد دارند و تاكيد مي كنند كه تنها عاملي كه مي تواند اين اميد را تحقق بخشد كاهش قيمت نفت و رشد اقتصاد آمريكا در ماههاي آينده است.
طبق آمارهاي رسمي دولت آلمان در نيمه نخست سال جاري حدود ۱۷ هزار شركت آلماني نيز ورشكست شده اند. اين تعداد ۵/۸ درصد بيشتر از مدت مشابه سال گذشته افزايش داشته است. براساس همين آمارها سرعت و تعداد ورشكستگي در ماههاي آخر نيمه نخست سال رشد بيشتري داشته و اين خود نشانه وخامت بيشتر شرايط اقتصادي در اين كشور است.
آمارهاي اقتصادي علاوه بر اين از افزايش نرخ تورم در آلمان حكايت دارد و اين اوضاع مي تواند به بحران فراگير اقتصادي آلمان بيفزايد.
اين در حالي است كه گزارش اتحاديه اروپا نيز از كاهش نرخ رشد اقتصادي در اين منطقه و تاثير ركود اقتصادي آلمان به عنوان بزرگترين اقتصاد اين منطقه در كاهش رشد اقتصادي اين منطقه تاكيد دارد.
علاوه بر آلمان، فرانسه، ايتاليا و هلند نيز از جمله اقتصادهاي بيمار در اروپا هستند كه با كسري بودجه رشد اقتصادي اروپا را كاهش داده و كند كرده اند.
بيمار آلماني
قول دولت آلمان براي رشد اقتصادي و كاهش كسري بودجه در سال ۲۰۰۴ ميلادي در شرايطي تحقق خواهد يافت كه نرخ رشد اقتصاد اين كشور به دو درصد برسد.
آرزويي كه تحقق آن با شاخص هاي كنوني غيرقابل تحقق است و در صورت عدم دستيابي به اين نرخ رشد و كاهش نيافتن ميزان كسري بودجه آلمان با مجازات هاي اقتصادي گوناگوني از سوي اتحاديه اروپا روبرو خواهد شد.
رشد كنوني اقتصاد آلمان حدود ۱/۰ درصد اعلام شده و هيچ روشنايي در افق اقتصادي آلمان ديده نمي شود.
همه اميد مقامات اقتصادي در آلمان به تحول و دگرگوني در اقتصاد جهان است، تحولي كه از رشد اندك اقتصادي در روزهاي اخير در اقتصاد آمريكا آغاز شده است و بسياري را اميدوار كرده است.
رشدي كه هنوز دامنه آن به متحدان اروپايي آمريكا نرسيده و انتظار دشوار و غير قابل تحمل آن در اروپا همه دولتمردان را در شرايط بي ثبات سياسي قرار داده است.
شرايطي كه آينده بسياري از احزاب صاحب قدرت در اروپا را به خطر انداخته است. تضادي نيز ميان احزاب چپ و راست وجود ندارد. چه سوسيال دمكرات ها در آلمان چه راستگرايان در فرانسه و ايتاليا هر دو از بيماري اقتصادي رنج مي برند و احتمال شكست در انتخابات آينده را پيش بيني مي كنند.
اين امر موجب شده تا برخي دولت ها براي فرافكني و انحراف افكار عمومي به بحران هاي خارجي دامن زنند.
ماههاي اخير يك بحران گسترده ميان ايتاليا و آلمان به تيرگي روابط دو كشور منجر شد وتوجه رسانه هاي گروهي دو كشور نيز از بحران اقتصادي بر اين مساله متمركز شد.
بحراني كه از اظهارات وزير جهانگردي ايتاليا در مورد نژادپرستي جهانگردان آلماني آغاز شد و با كناره گيري وي از سمت خود و لغو سفر گرهاردشرودر به ايتاليا براي تعطيلات شدت يافت.
اين بحران در نهايت با ديدار رهبران دو كشور و با پوشش خبري گسترده از اين ديدار در يكي از مناطق ييلاقي ايتاليا خاتمه يافت و بحران چند هفته اي رسانه اي خاتمه يافت.
اما اين ماجرا نيز توجه به بحران اقتصادي را كاهش نداد و بار ديگر انتشار آمارهاي نگران كننده از اوضاع اقتصادي دو كشور بويژه آلمان در رسانه هاي گروهي بازتاب يافت.
بحراني كه اقتصاد بسياري از كشورهاي منطقه يورو را تحت تاثير قرار داده است.
اخيراً آماري نيز از متوسط ساعت كار در كشورهاي عضو سازمان اقتصاد و همكاري و توسعه منتشر شده كه نشان مي دهد ساعت كار در اكثر كشورهاي اروپايي طي دهه گذشته كاهش يافته و اين شاخص به عنوان يكي از عوامل مهم كندي رشد اقتصادي اين منطقه اعلام شده است.
اتحاديه هاي كارگري
عليرغم بحران جاري اقتصادي در آلمان تلاش دولت سوسيال دمكرات اين كشور براي مهار اين اوضاع با اعتراض هاي شديد اتحاديه هاي كارگري روبرو شده است.
اتحاديه هاي كارگري كه مهمترين حاميان گرهاردشرودر براي كسب قدرت طي دو دوره اخير بوده اند اكنون تاب و طاقت خود را از دست داده و به سياست هاي دولت مي تازند.
اخيراً «يورگن پترز» رهبر اتحاديه كارگران فولاد كه قوي ترين اتحاديه كارگري اين كشور است اصلاحات دولت شرودر را غلط و ناكارآمد توصيف كرد و گفت: اين سياست ها نه تنها شغل ايحاد نمي كند بلكه به صاحبان كارخانجات اجازه مي دهد كه كارگران بيشتري را به سادگي بيكار كنند.
اين اتحاديه كه ۵/۲ ميليون عضو دارد خود با بحران رهبري روبروست و دچار اختلاف هاي جدي است. سياست هاي دولت سوسيال دمكرات در واقع به اختلاف ميان اتحاديه هاي كارگري نيز دامن زده و اين اختلاف ها را عميق تر كرده است.
روزنه هاي اميد
تنها اميد دولت آلمان براي كاهش بحران اقتصادي، تغيير روند جاري در اقتصاد جهان و بهبود اوضاع اقتصادي آمريكا، كاهش برابري يورو نسبت به دلار و كاهش قيمت نفت است.
تورم خط لوله اي كه با سياست هاي دولت بوش بر اقتصاد اروپا سنگيني مي كند، آلمان را در تنگنا قرار داده است و تلاش هاي گرهاردشرودر براي خارج شدن اقتصاد اين كشور از زير فشار سنگين اين سياست ها تنها به همگرايي سياسي بيشتر با آمريكا منجر شده است.
روندي كه با افزايش نرخ دلار طي هفته هاي اخير در برابر يورو نشانه هاي اميدوار كننده اي براي دولت آلمان داشته است.
گرهاردشرودر پيش از اين يكبار با مسئولان بانك مركزي اروپا براي تغيير سياست هاي پولي و كاهش نرخ يورو در برابر دلار به مجادله پرداخته بود اما عليرغم اينكه رئيس بانك مركزي اروپا هنوز يك آلماني است در تلاش خود ناكام ماند و در مقابل تحت فشار قرار گرفت تا سياست هاي مالياتي و مقررات كارگري را تغيير دهد.
آنچه مسلم است اقتصاد اروپا در سخت ترين دوران خود بسر مي برد و اين شرايط قطعاً به اصلاحات اساسي در منطقه يورو منجر خواهد شد اصلاحاتي كه به كاهش دخالت دولت در اقتصاد و نفوذ بيشتر بازار آزاد در اروپا منجر خواهد شد.
اقتصاد سنتي اروپا كه سال ها از سوي آمريكا براي مقابله با موج كمونيسم اروپايي با نظام رفاه اجتماعي و نظريه دولت رفاه تجهيز شده بود اكنون كارايي خويش را از دست داده است.
متوسط ساعت كار در كشورهاي صنعتي
از سال ۱۹۹۰ متوسط ساعت كار در كشورهاي صنعتي كاهش يافته است. اين كاهش در ژاپن و اكثر كشورهاي اروپايي بيشتر و در آمريكا ميزان كاهش اندك بوده است.
اين امر به اعتقاد بسياري از كارشناسان علت اصلي كاهش درآمد سرانه در كشورهاي اروپايي است.
اين شاخص به خوبي نشان مي دهد كه ميزان كار و توليد در رشد اقتصادي اثر روشني دارد.