عكس هوايي تأسيسات اتمي نطنز. مكاني كه گفته مي شود شناسايي دقيق آن براي آژانس بين المللي انرژي اتمي مهمتر از نيروگاه بوشهر است.
شوراي حكام آژانس بين المللي انرژي اتمي قرار است امروز گزارش محمد البرادعي دبيركل آژانس را درباره برنامه هسته اي ايران بررسي كنند. به لحاظ حقوقي اگر اين شوراي ۳۵ نفره گزارش البرادعي را اينگونه تفسير كند كه ايران تعهدات خود را به معاهده منع گسترش سلاح هاي هسته اي عمل نمي كند، پيش نويس قطعنامه اي را به شوراي امنيت سازمان ملل مي فرستد كه مي تواند به تحريم تجاري ايران منجر شود.
از دو ماه پيش كه مفاد گزارش البرادعي در اختيار كشورهاي عضو شوراي حكام قرار گرفت و در برخي روزنامه هاي آمريكايي منتشر شد فشار بر ايران براي پيوستن به پروتكل الحاقي معاهده منع گسترش سلاح هاي هسته اي افزايش يافت. استدلال كشورهايي كه از ايران مي خواهند به پروتكل الحاقي بپيوندند اين است كه اين پروتكل با هموار كردن راه بازرسي هاي تصادفي و اعلام نشده «از نگراني جامعه جهاني مي كاهد». تاكنون آمريكا، اروپا، ژاپن، روسيه و برخي كشورهاي كوچك جهان از ايران خواسته اند به پروتكل الحاقي بپيوندد و ايران از آغاز اين مناقشه يك پاسخ رسمي داده است و پاره اي واكنش هاي غيررسمي، واكنشي رسمي ايران كه توسط وزارت خارجه اعلام شد اين بود كه ايران در حال مطالعه ابعاد و جوانب الحاق به پروتكل الحاقي است و انتظار دارد پيش از پيوستن به آن روشنگري هاي لازم صورت گيرد كه امنيت و منافع ملي ايران، از قبل الحاق لطمه نبيند.
وزير امور خارجه ايران در تازه ترين موضعگيري پيرامون اين موضوع، پريروز گفت: جمهوري اسلامي ايران با رفع ابهامات و توضيحات آژانس بين المللي انرژي اتمي در زمان نزديك، پروتكل الحاقي را امضا مي كند.
اين سخن كمال خرازي به سرعت در صدر خبرهاي جهان قرار گرفت و گزارشگران خبرگزاري ها و روزنامه هاي معتبر جهان، آن را گشايشي در روابط ايران با آژانس بين المللي و غيرمستقيم در روابط ايران و آمريكا ارزيابي كرد. دخيل كردن آمريكا در اين مسئله بيشتر از آن جهت است كه در ماه هاي اخير، آمريكايي ها در صدر گروه فشار بين المللي، مدام ايران را به نقض مفاد معاهده منع گسترش سلاح هاي هسته اي متهم كرده اند و گفته اند «ايران لاجرم بايد به پروتكل الحاقي اين معاهده بپيوندد.» اهميت سخنان وزير خارجه ايران براي تحليلگران وجه ديگري نيز داشت. زيرا درست همزمان با انتشار اظهارات خرازي، در واشنگتن اعلام شد آمريكا قطعنامه اي را كه قبلا اعلام كرده بود براي ارائه به شوراي حكام آژانس بين المللي انرژي اتمي آماده كرده است، ارائه نخواهد كرد.
تفسير خبرگزاري ها از انصراف آمريكا اين بود كه اين كشور اميد چنداني به قدرت سياسي خود براي قبولاندن آن به كشورهاي عضو شوراي حكام به ويژه متحدان اروپايي خود ندارد و مايل نيست به ابتكاري كه از پيش شكست آن قطعي است دست بزند.
اما آمريكايي ها با هر انگيزه اي كه از موضع پيشين خود عقب نشيني كرده باشند تأثير آن بر مسئله هسته اي ايران، كمابيش همان است كه ايران در جستجوي آن بود، ايران مي خواست با برخورد عادلانه و برابر جهان روبه رو شود. يعني اين كه يا مانند بسياري از كشورهاي جهان زير فشار قرار نگيرد و برنامه هسته اي صلح آميز خود را ادامه دهد و هر نوع توافقي،فرايند الحاق از معبر نهادهاي قانوني بين المللي را طي كند و تابع فشار ايالات متحده نباشد.
توافق بر سر پروتكل الحاقي، تصميمي برآمده از عزمي جدي براي حل مناقشه اي است كه ديگران ايجاد كرده اند. زيرا ايران در منطقه اي واقع شده است كه براي هيچ كشوري تهديد محسوب نمي شود، اما به طور دائم در معرض تهديد دشمني قرار دارد كه تجربه تاريخي مي گويد به هيچ قاعده صلح جويانه اي پايبند نيست. اسرائيل اگرچه رسما عضو باشگاه كشورهاي هسته اي نيست، درباره هسته اي بودنش كمترين ترديدي وجود ندارد. اين كشور، جمهوري اسلامي را خصم ذاتي خود مي پندارد و اگر هراس از قدرت بازدارندگي ايران مانع آن نشود در حمله به ايران ترديد نخواهد كرد.
|
|
تهران، براساس همين منطق مي تواند به جامعه جهاني بقبولاند كه اگر اقتضاي روابط بين الملل و مسائل منطقه اي بر محدود كردن توان هسته اي ايران قرار گرفته است و ايران حتي اين حق را ندارد كه به دانش هسته اي مطمئن به عنوان يك «توانايي بازدارنده» دست يابد، صلح و امنيت منطقه ايجاب مي كند كه قدرت هسته اي و حتي غيرهسته اي اسرائيل كاهش يابد. طرح چنين مسئله اي باتوجه به بافت كنوني جهان و منطقه به ويژه جانبداري بي پرده آمريكا از اسرائيل شايد مشكل به نظر برسد؛ اما مطرح كردن آن كه به ايجاد سابقه تاريخي آن مي انجامد، حتما مي تواند مفيد باشد.
بهترين شيوه عرضه اين مطلب طرح موضوع قديمي ولي زنده خاورميانه عاري از سلاح هاي هسته اي است.
البته نبايد از اين نكته غفلت كرد كه خط قرمز توافقات ما با آژانس بين المللي انرژي اتمي حفظ استقلال و حيثيت ملي ماست. بي ترديد اين توافق بايد نقطه پاياني بر
سوء تفاهمات ايجاد شده توسط اسرائيل و آمريكا عليه جمهوري اسلامي به حساب آيد. اما اگر قرار باشد حاصل اين توافق بازي جديد اين كشورها بر عليه ايران و در راستاي تقابل هاي گذشته ايران و به منظور ايجاد فشار بر ما باشد بي ترديد ملت و دولت ما چاره اي جز ايستادگي در برابر اين فضا سازي ها را ندارند تا از لعن نسل هاي آينده در امان باشد.
گرچه امروزه كارشناسان بين المللي امنيت به اين باور رسيده اند كه آمريكا با استفاده از فشار سياسي بجاي منطق تكنيكي براي اعمال فشار بر ايران كه خود از امضا كنندگان اوليه كنوانسيون هاي مهم محدود كردن سلاح هاي كشتار جمعي است، ضربات مهلكي را به اين پيمان ها وارد مي آورد.