شنبه ۲۹ شهريور ۱۳۸۲
شماره ۳۱۷۲- Sep, 20, 2003
هنر
Front Page

سينماي جنگ در گفت وگو با احمدرضا درويش
به وسعت عشق
زير ذره بين
مگر جنگ حادثه اي نيست كه مستقيماً با زندگي ارتباط دارد؟ با آرزوها و دغدغه هاي بشري ارتباط دارد؟ اگر همه اين نشانه ها همچون احساس، آرزو، خيال و نيازهاي بشري اجزاي زندگي را تشكيل مي دهد و از عناصر ساختاري جامعه محسوب مي شود بنابر اين نگاه اجتماعي به دفاع مقدس، يك نگاه مستقيم به جنگ است.
گفت وگو: حسن معظمي، وحيد اسلامي
011435.jpg

«احمدرضا درويش» پيش از اين با فيلم هاي «آخرين پرواز»، «سرزمين خورشيد»، «كيميا» و «متولد ماه مهر» جايگاه خود را در عرصه كارگرداني فيلم هاي بلند سينمايي تثبيت كرده است.
او اين بار دست به تجربه اي تازه زده و با فيلم «دوئل» قرار است يكي از گران قدرترين آثار سينمايي سالهاي اخير سينماي ايران را بسازد.
فيلمبرداري اين فيلم پس از ۹ ماه به تازگي در اطراف تهران به پايان رسيده است. فيلمي كه نگاهي تازه به موضوع دفاع مقدس دارد.
با احمدرضا درويش راجع به سينماي جنگ، «دوئل» و پاره اي مسائل امروز سينماي كشورمان گفت وگو كرده ايم.
* آقاي درويش، چرا فيلمبرداري دوئل اينقدر طولاني شد و ۹ ماه زمان برد؟
- اجازه دهيد فضايي كه براي فيلم بوجود آمده ادامه يابد، از شروع تداركات تا مراحل پاياني فيلمبرداري، نسخه اي ۹۰ دقيقه اي تهيه شده كه در صورت لزوم ارائه مي شود. همه چيز شفاف و حرفه اي در اين فيلم كه از مراحل مختلف توليد تهيه شده به تصوير كشيده شده است. زمان طولاني نياز توليد اين فيلم بوده است اما درصد كمي از آن هم به شرايط طبيعي و منطقه از جمله جنگ آمريكا و عراق مربوط مي شود. آنچه انجام شده طبق برنامه بوده و خودم تهيه كنندگي طرح «دوئل» را عهده دار بودم و سرمايه گذار «مؤسسه تماشا» است.
* چه عاملي در مرحله نگارش فيلمنامه الهام بخش شما بود؟
- ساختار زيباشناسانه و دغدغه هاي اجتماعي در چارچوب مضامين امروزي عامل اصلي نگارش فيلمنامه دوئل بود، البته بايديادآور شوم داستان اين فيلم از سال ۷۸ در ذهنم نقش بست و مقدمات كار از همان ايام فراهم شد- به هر حال طرح خوب، انرژي زياد، گروه منسجم، فعاليت حرفه اي و دقت خاص خودش را مي طلبد- فيلمنامه «دوئل» بر اساس رويدادهاي امروز جامعه و با موضوع جنگ و آدم هاي آن دوران است كه در محيط  جديد قرار مي گيرند.
* با توجه به اين كه شرايط سينماي جنگ چندان مطلوب نيست و اكثر فيلم سازان نظير «حاتمي كيا» و اخيرا «ملاقلي پور» از اين گونه سينمايي خارج شدند، شرايط اين سينما را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
011430.jpg

- چطور اين مطلب را عنوان مي كنيد، امسال چهارمين فيلم دفاع مقدس در حال توليد است. البته بحث مخاطب با موضوع توليد اين سينما جداست. دو نكته براي ادامه اين سينما وجود دارد، درست است كه مثلاً فيلم «دوئل» با حال و هواي جنگ است اما موضوع آن مربوط به سال ۸۲ است و كاملاً يك كار اجتماعي است، يعني بستر جنگ محملي براي بروز مجموعه اي از مضامين روز جامعه است و نمي توانيم تأكيد كنيم كه يك فيلم صرفاً جنگي در حال توليد است.
اساساً دفاع مقدس و جنگ اثر مستيقم با زندگي امروز و آن روز ما داشته است، بنابر اين نمي شود گفت مثلاً شاخص هاي اجتماعي و فرهنگي جدا است يا اين كه فيلم «دوئل» امروز اتفاق افتاده و تنها ساختار آن متأثر از جنگ است. البته براي پاسخ به پرسش مطرح شده بايد دريچه اي ديگر گشود با اين تعريف كه چقدر ما در حوزه سينمايي مؤلف وارد اين ساز و كار و قاعده بشويم كه فيلمساز عناصر توليد فكر و فيلم را در معرض شرايط روزآمد سينما قرار بدهد. به عنوان كسي كه دغدغه  فيلمسازي دارم چقدر مي توانم شرايط كلان و حاكم بر اقتصاد كشور را در نظر بگيرم؟ بايد براي روند فيلمسازي تفكيك قائل شد، به عنوان فيلمساز، يك تأثير از شاكله  كلي وضعيت موجود سينما دريافت مي كنم اما به عنوان هنرمند قرار است، مجموعه اي از تأثيرات رويدادهاي اجتماعي را هم در ذهنم به فرايند فكري، فرهنگي و هنري تبديل كنم. به اندازه كافي، متأسفانه وضعيت بحراني فعلي بر سينما اثر گذاشته است. در واقع اگر موضوع هايي نظير حمايت، نظارت، زيرساخت، اجرا، توليد، توزيع و در نهايت نمايش را بررسي كنيم، دقيقاً  به فاصله سينماي دفاع مقدس و مخاطب پي مي بريم و مي پذيريم كه ا ين سينما با كاهش مخاطب روبه رو است. در حوزه دفاع مقدس، فيلمساز در جستجوي آرزوها و ذهنيات خود است و خيلي به اقتصاد سينما فكر نمي كند. البته در مورد فيلم «دوئل» اين موضوع كاملاً متفاوت است و اين به معني اين نيست كه كارگردان نبايد به بخش مخاطب و سالن فكرنكند.
011425.jpg

* اساساً مخاطب در چه جايگاهي در حوزه فيلمسازي و توليد اثر هنري قرار دارد؟ آيا شما در توليد طرح پرهزينه «دوئل» به اين مقوله توجه داشتيد؟ 
- اتفاقاً در اين فيلم بر خلاف كارهاي قبلي ام، برنامه ريزي و فكر شده است. در مطالعات اوليه، حتي بررسي دقيق در مورد نمايش فيلم، يعني بستر حضور آنان در دو يا سه سال آينده نيز چاره انديشي شده است، يكي از ويژگي هاي فيلم «دوئل»، زمان مناسب براي اجراي برنامه ها است چرا كه فيلمنامه اين اثر چهار سال پيش نوشته شده و حدود ۶ بار بازنويسي شده است. اين فيلم سه سال است كه درگير توليد است و يك سال ديگر هم طول مي كشد تا آماده نمايش گردد. پس فيلم را براي مخاطب و بر اساس دريافت خودم از شرايط مي سازم و دغدغه حضور فيلم را در رويدادهاي هنري ندارم.
* آيا رويكرد اجتماعي فيلم دوئل به دليل كشش مخاطب به اين گونه سينما است يا مفاهيم سينماي جنگ تعديل يافته و اساساً فيلمسازان نمي توانند با اين مفاهيم مخاطب را اقناع كنند؟
- واقعيت اين نيست كه به دليل جذب مخاطبين، مضمون اجتماعي را به يك جغرافياي جنگي سوق دهيم، بعد اين كه از كجا اين پرسش كه سينماي جنگ تمام شد، به ذهن وارد مي شود؟ مگر از كجا شروع شده كه تمام شود. اين موضوع را در مورد هيچ پديده اجتماعي و تاريخي نمي توانيم مطرح كنيم. حالا مگر موضوع هاي مستقيم به جنگ تمام شده كه به موضوع هاي غيرمستقيم بپردازيم، اصلاً چه كسي تعيين مي كند كه نگاه اجتماعي به جنگ، نگاه مستقيم نيست. به نظرم اين قواعدي كه در ذهن  جاي مي گيرد اما خيلي پاسخ روشني براي آن نداريم. مگر جنگ حادثه اي نيست كه مستقيماً با زندگي ارتباط دارد؟ با آرزوها و دغدغه هاي بشري ارتباط دارد؟ اگر همه اين نشانه ها همچون احساس، آرزو، خيال و نيازهاي بشري اجزاي زندگي را تشكيل مي دهد و از عناصر ساختاري جامعه محسوب مي شود. بنابر اين نگاه اجتماعي به دفاع مقدس، يك نگاه مستقيم به جنگ است.
* اوايل، آثاري كه مستقيماً به جنگ مي پرداخت، مخاطب گسترده اي داشت اما در طول سال هاي اخير اين روند كاهش داشته است، آيا فيلمسازان كوتاهي مي كنند؟ آيا ايده هاي بكر و جذاب تمام شده است؟
- نه، نمي شود گفت تمام شده، اما مي توانيم سؤال كنيم كه چرا اين طور شده است. موضوعاتي كه مستقيم به مجموعه عمليات نظامي مربوط مي شود، امروز به آنها اقبالي نشان نمي دهند. اين برمي گردد به اين مسئله كه آن روز جامعه از آن گونه آثار استقبال مي كردند. يك شرايط ذهني، رواني حاكم بود و از طرفي فاصله اش با مقوله جنگ كم و اثربخشي بيشتر بود. امروز در يك عرصه تحولات اجتماعي ديگر زندگي مي كنيم، شايد اصلاً دغدغه هاي جامعه ما و در واقع نيازهاي امروز طور ديگري است. بنابر اين فيلمساز و كسي كه عامل اصلي حركت است نيز خود در اين جامعه زندگي مي كند و تحت تأثير نيازهاي خود و مخاطب است.
011455.jpg

* درسينماي هاليوود وقتي به موضوع مستقيم عمليات نظامي توجه مي شود، مخاطب از آن استقبال مي كند. اما مخاطب ايراني، با همين مضامين به راحتي ارتباط برقرار نمي كند، چرا؟
- چندين چالش عمده در اين موضوع وجود دارد، در واقع مقوله دفاع مقدس با آن جنگ ها كه در آثار هاليوود و دستمايه توليد فيلم  قرار مي گيرد، متفاوت است. مقايسه اذهان عمومي و مخاطبين عمومي دنيا و مخاطب آمريكايي با مقوله جنگ تفاوت دارد. سوم، عناصري كه آنها (هاليوود) متناسب با تصويري كه از جنگ در ذهن خود و مخاطب دارند با شرايط و ويژگي و عناصري كه در بروز جنگ در توليد آثار بصري قرار دارد، با ديگران تفاوت اساسي دارد. يعني تسلط آنها بر فناوري و صرف هزينه هاي بسيار كلان، شرايطي براي فيلمساز بوجود مي آورد كه به راحتي توانايي خلق تصاوير و تعابير ديگري در كمال حيرت و ناباوري از جنگ ايجاد كند و بيننده در بستر آن حيرت آنها را قبول كند، آيا در سينماي ما چنين باوري وجود دارد؟ اصلاً چنين چيزي در نزد فيلمسازان ايراني است كه با ايجاد حيرت و حتي تكنولوژي بالا اگر در اختيار داشته باشد، فيلم بسازد. واقعيت جلوي آنها را مي گيرد، جامعه ما هنوز از اصل رويداد جنگ دور نشده و بسيار نزديك با مقوله جنگ است. ادبيات حاكم بر ذهن شهروند ايراني و آمريكايي كاملاً متفاوت است و نمي توان در مقام مقايسه برآمد، اما در حوزه تكنيك  كاري مي توان به مقايسه سينماي دو كشور پرداخت.
* به نظر شما، چه راهكارهاي علمي و عملي براي بيرون آمدن از حالت سكون در حوزه سينماي جنگ مي توان، ارائه كرد؟
- مشكل، كمبود موضوعات متنوع است كه اين معضل كل سينماي ايران است، سينماي مربوط به جنگ هم در اين عرصه جاي دارد. البته بررسي ميداني در خصوص ايجاد شرايط متنوع موضوعي در حوزه تخصصي من نيست، بلكه در حيطه مسئوليت سياستگذاران و منتقدان سينمايي است. اگر بخواهيم برگرديم به گذشته، بايد كمي تلقي خود را از سينماي ايران گسترش دهيم و اين پرسش را مطرح كنيم كه اساساً آيا سينماي حرفه اي داريم؟ و يا اين كه اصلاً سينما داريم يا نداريم و اساساً به چه شكلي از اين صنعت بهره مند هستيم. مثل صنايع ديگر نظير كشاورزي و يا خودروسازي، صنعت ملي فيلمسازي داريم؟ اما به هر حال وقتي درباره يك پديده سخن مي گويم، بايد اين تعريف را بدانيم و جايي آن را باز كنيم. متأسفانه تاكنون نديدم كسي يا جايي دراين باره سخن گفته باشد و تعريف جامعي از سينماي ايران ارائه دهد.
به نظرم «سينماي ايران، كاملاً تجربي است» يعني در يك دوره گذاري بسر مي برد و تا مرزهاي مطلوب فاصله دارد. شايد اين پرسش مطرح شود كه ايران در رديف ۲۵ كشور صاحب صنعت فيلمسازي قرار دارد، اما بايد باور كرد تنها در بخش هايي صاحب سينما هستيم. اما وقتي كه سخن از سينماي ملي به ميان مي آيد نمي توان آن را صرفاً با جنبه  هاي بين المللي تعريف كرد. سينماي ملي همچون دو مقوله ملي بايد داراي تعريف و مؤلفه هاي فراگير باشد يعني ساز و كار شكل گيري دروني هم از لحاظ كمي و كيفي بايد در چارچوب ساز و كار سرزمين ملي و جامعه ايراني شكل گيرد و اقتصاد آن و گردش سرمايه متناسب با فرآيند توليد و عرضه باشد. متأسفانه، با يك مقوله اي از صنعت هنري مواجهيم كه در بخش هاي مختلف داراي مشكل است، بنابر اين نمي توانيم ادعا كنيم، سينماي ملي داريم. حالا بايد بررسي شود كه در يك بخش هايي كه توانستيم از ديگر اركان جلو بزنيم، چرا موفق بوديم.
با بررسي اساسي اين وجه از سينماي ايران اين حقيقت مشخص مي شود كه برخي از نيازهاي سياسي در توفيق اين بعد از سينما مؤثر بوده است و در واقع موفقيت هاي سينمايي به اصطلاح فضاي مناسبي را به لحاظ سياسي براي كشور بوجود مي آورد، اما اگر بخواهيم سينماي جشنواره اي را ارزيابي كنيم اين سؤال مطرح است كه اين سينما چقدر به اقتصاد صنعت فيلمسازي خدمت كرده است؟
011440.jpg

البته آنچه در حضور بين المللي سينماي ايران، بازخورد آن به ما مي رسد، همه نكات مثبت است. مطمئن باشيد سينماي ايران در جامعه نيز با انتقاداتي مواجه است، البته چقدر خوب است كه مورد توجه منتقدين است چرا كه از لابلاي اين انتقادات اثرات مثبتي متوجه اين سينما مي شود. اما متأسفانه اين نقدها هيچگاه منتشر نمي شود، چرا؟ به نظرم دليلش سياسي است، چرا كه قرار نيست سينما در اين بخش تضعيف شود.
* سينماي ملي، سينمايي است كه ازلحاظ اقتصادي خودكفا باشد و مفاهيم آن مرتبط با فرهنگ ايراني باشد و از طرف ديگري تداعي گر فرهنگ عمومي باشد و از طرفي سينما وابسته به دولت است و سينماي جنگ به دليل هزينه هاي سنگين بيشتر به جريان دولتي وابسته است. اين و ابستگي تا چه حد در عدم شكل گيري سينماي ملي موثر است؟
- اگر برگرديم به نگاه قبلي، تلقي من از سينما همان سينماي تجربي است. يقيناً در يك پديده اي كه گام هاي اوليه ولي جدي در دوران گذار حيات خود به سمت كامل شدن طي مي كند، اين پديده حتماً نمي  تواند به تنهايي راه خود را باز كند. حالا اينكه چگونه مورد حمايت قرار گيرد، همين دوران اخير را در نظر بگيريم. اگر يك بررسي صورت بگيرد در مجموعه تلقي و ادبيات عناصر راهبردي سينماي ايران، عناصر مجموعه دستگاههاي دولتي است يا سيستم صنفي و خصوصي است. اگر نگاه كنيم مجموعه تلقي ذهني و ادبيات حاكم بر اين عناصر تغيير كرده است و اين لازمه دوران گذار است. سينما بايد از درون خودش اثرگذار باشد مثلاً دوره اي كه صاحب اصناف سينمايي هستيم در چنين زماني، متوليان سينما طبيعي است كه به صورت كاملاً برنامه ريزي شده به كار گرفته مي شوند. قطعي است چنين تشكل هايي بخشي از مسئوليت ها را از دوش دولت برمي دارد و طبيعتاً توزيع مسئوليت صورت مي گيرد. اما اگر اين واقعيت ديده نشود، مطمئناً دانه دار كردن بروكراسي دولتي و به كار گيري شيوه هاي تكراري و بي اثر در اين عرصه مي انجامد.
بحث تصدي گري دولت، واقعيت اين است كه طبق قوانين موجود با دولت است، حمايت و نظارت با دولت است اما تلقي  ما از نظارت چيست؟ در دوره هاي مختلف اين تلقي تغيير كرده است، اين نظارت در همه جاي دنيا وجود دارد، بايد ديد ما چه تلقي داريم و آنها(دولت) چه برداشتي دارند؟
سينماي ملي با اتكاي اصلي به مجموعه انرژي هايي كه به مردم ختم مي شود و بر اساس دغدغه هاي اجتماعي و خواست مردم شكل مي گيرد.

نگاه

۱۷ فيلم ويدئويي در جشنواره كودك
اسامي فيلمهاي  ويديويي  كوتاه  و نيمه بلند بخش  مسابقه  سينماي  ايران  جشنواره  بين المللي  فيلمهاي  كودكان  و نوجوانان  اعلام  شد.
هجدهمين  جشنواره  بين المللي  فيلمهاي  كودكان  و نوجوانان ، مهرماه  در اصفهان  برگزار مي شود.
به  گزارش  روابط عمومي جشنواره  بين المللي  فيلمهاي  كودكان  و نوجوانان ، هيأت  انتخاب  از ميان  ۲۰۴ اثر كوتاه  و ۴۸ فيلم  نيمه بلند ارسال  شده ، ۱۷ اثر را براي  بخش  مسابقه  و پنج  فيلم  را براي  بخش  خارج  از مسابقه  برگزيد.
«اختراعات  و اكتشافات  شگفت انگيز»، «افسانه  حاكم  شرور»، «افسانه  راه  و بيراه »، «بازيگوش »، «بي  صدا، باصدا»، «پياده رو»، «تكه  كوچولو»، «تيك تاك  ونگ  ونگ »، «در روياي  مدرسه » و «افسانه  ماردوش » از جمله  فيلمهاي  بخش مسابقه  آثار كوتاه  و نيمه بلند هستند.
فيلمهاي  «مشترك  مورد نظر در دسترس  مي باشد»، «رفتيم  لب  رودخانه »، «دردسر پسر بودن »، «روياي  پسر ناخدا»، «يك  اتفاق  ساده »، «تلنگر» و «پايان جنگ » ديگر آثار بخش  مسابقه  آثار كوتاه  و نيمه  بلند را تشكيل  مي دهد.
همچنين  فيلمهاي  «پنجره »، «ترافيك »، «فصل  سرد»، «زخم » و «گفت  وگو» در بخش  خارج  از مسابقه  فيلمهاي  ويدئويي  كوتاه  و نيمه بلند جشنواره  فيلمهاي كودكان  و نوجوانان  به  نمايش  گذاشته  مي شود.
011445.jpg

داوودنژاد و سالي پركار
در گفت و گو با عليرضا داوودنژاد مطلع شديم كه فيلم «ملاقات با طوطي» آخرين ساخته اين كارگردان آماده نمايش است و گويا اولين نمايش آن در بيست و دومين جشنواره فيلم فجر خواهد بود. در «ملاقات با طوطي» طيفي از بازيگران سرشناس و مطرح سينما از محمدرضا فروتن تا مهتاب كرامتي، ميترا حجار و ماهايا پطروسيان و مرجان شيرمحمدي به ايفاي نقش پرداخته اند. فيلم روايت زندگي چند زن است كه مي خواهند به دوست خود در نجات همسرش كمك كنند. گويا اين فيلم نيز همچون ديگر آثار اين كارگردان از ساختار و مضموني جسورانه برخوردار است. داوودنژاد هم اكنون در حال پيش توليد و آماده سازي جديدترين فيلم خود با نام «هشت پا» است. فيلم اثري حادثه اي است كه روايت زندگي چند دختر است كه سعي مي كنند با عملي كردن يك پروژه به پول زيادي دست پيدا كنند. در اين فيلم در كنار بازيگران حرفه اي از گروهي بازيگر آماتور نيز استفاده خواهد شد.
011415.jpg

«باج خور» آماده نمايش
فرزاد مؤتمن كارگردان ميانسال سينما كه پيش از اين در كارنامه خود فيلم هاي «هفت پرده» و «شب هاي روشن» را به ثبت رسانده بود؛ امسال سومين فيلم بلند خود را با نام «باج خور» جلوي دوربين برده است. فيلمبرداري و تدوين فيلم به اتمام رسيده و هم اكنون در مرحله صداگذاري است. كارن همايون فر نيز به طور همزمان در حال آماده سازي موسيقي اين اثر است. در «باج خور» بازيگران مطرحي چون نيكي كريمي، فريبرز عرب نيا و ايرج نوذري به ايفاي نقش پرداخته اند. تهيه كننده فيلم حسن توكل نيا است. داستان «باج خور» درباره پسر جواني به نام اسي است كه به تازگي توسط دوست قديمي اش توفيق از زندان آزاد شده و از سوي او مأمور كشتن زني به نام رعنا مي شود. قصد داشتيم از پشت صحنه فيلم «باج خور» گزارش تهيه كنيم كه با عدم تمايل تهيه كننده اين فيلم روبه رو شديم. اولين نمايش «باج خور» احتمالاً در جشنواره فيلم فجر خواهد بود. حسن توكل نيا فيلم «جنايت» به كارگرداني محمدعلي سجادي را نيز آماده نمايش دارد.
دختري در قفس يا شياد
«دختري در قفس» آخرين ساخته قدرت الله صلح ميرزايي آماده نمايش است و احتمالاً عيد فطر به نمايش عمومي درخواهد آمد. در اين فيلم بازيگراني چون فريبرز عرب نيا و مهناز افشار به ايفاي نقش پرداخته اند. تهيه كنندگان فيلم «دختري در قفس» كه پيش از اين نام «شياد» را بر خود داشت علي واحد سميعي و عليرضا داوودنژاد هستند.
هفته فيلم كوتاه
هفته فيلم كوتاه در سينما ياسمن مشهد برگزار شد. در اين هفته فيلم مجموعا ۲۳ فيلم از توليدات دفتر مشهد نمايش داده شد و با حضور فيلمسازان مورد نقد و بررسي قرار گرفت.
برگزاري برنامه هايي چون انيميشن در جشنواره هاي جهاني ، ياد از سينماي مستند، نشست هاي تخصصي پيرامون ادبيات روايتي، ارتباط تصويري، هنرهاي نمايشي و سينماي مستند از ديگر بخش هاي اين هفته فيلم بود.
اين برنامه ها در ۴ روز، تحت عناوين روز روايت و انساني، روز تصوير عناصر بصري، روز هنرهاي نمايشي در هنر انيميشن در جشنواره هاي جهاني برگزار شد. فيلم هايي چون اون شب كه بارون اومد، چاه، خرس هاي پاندا، اشك غربت انسان سپيد در اين هفته به نمايش گذاشته شد كه با حضور منتقدين فيلمساز مثل حميدرضا فردوسي، امير حجت صفرلي و هاله جلالي همراه بود.هفته فيلم كوتاه كه از روز ۲۳ شهريور آغاز شد ۲۶ شهريور با برگزاري مراسم اختتاميه و نمايش فيلم منتخب تماشاگران خاتمه يافت.
۸ فيلم مستند در آستان قدس رضوي

موسسه  آفرينشهاي  هنري  و رسانه هاي  صوتي  وتصويري  آستان  قدس  رضوي  از ابتداي امسال  اقدام  به  ساخت  هشت  فيلم  مستند به  مدت  ۴۴۴ دقيقه  كرده  است .
به  گزارش  روابط عمومي آستان  قدس  رضوي  فيلمهاي  «پنجره  ملكوت» تاريخچه ضريحهاي  پنجگانه ، «حرم  مطهر و بناهاي  تاريخي ، وابسته»، «ميراث  جاودان» ازجمله  اين  فيلمها مي باشند.
همچنين  «تلاش  مقدس»، «عملكرد شركتهاي  كشاورزي » و نيز سه  فيلم  كوتاه  ازحوزه  معاونت  تبليغات  و ارتباطات  اسلامي ، منطقه  ويژه  اقتصادي  سرخس  و مجتمع تجاري  مصلي  از ديگر فيلمهاي  ساخته  شده  اين  موسسه  است .اين  موسسه  براساس  اين  گزارش  ۵۵۵ دقيقه فيلم  شامل  «آستان  عشق» به پنج  زبان و فيلم «پنجره  ملكوت» دردو قسمت  ضريح  مقدس  و واقعه  مقدس  به  دو زبان  عربي و فارسي  نيز دوبله  كرده  است .
همچنين  پوشش  تصويري  سه  برنامه ، هفت  هزار و ۳۰۰ فريم  عكاسي  از حرم  مطهرواماكن  متبركه ، آرشيو عكس  موضوعي  و چاپ  عكس  براي  دانشجويان  و پژوهشگران از ديگر فعاليتهاي  اين  موسسه  در امسال  بوده  است .

سايه روشن هنر

سينماي جهان در هفته اي كه گذشت
* «ادهريس» هنرپيشه و كارگردان نام آور هاليوود بزودي در فيلم «زمستان در حال گذر» به ايفاي نقش مي پردازد. كارگرداني اين اثر برعهده «آدام راپ» است و «زويي دي چنل» هنرپيشه فيلم «تمامي دختران واقعي» نقش مقابل وي را بازي مي كند.هنرپيشه فيلمهاي «دشمن پشت دروازه ها» و «نمايش ترومن» در فيلم «زمستان در حال گذر» نقش يك نويسنده مردم گريز را برعهده دارد. از ديگر هنرپيشگان اين اثر مي توان به «ويل فارل» اشاره كرد.
* «پنه لوپه كروز» هنرپيشه فيلمهاي «آسمان وانيلي» و «ماندولين كاپيتان كورلي» قرارداد ايفاي نقش در فيلم «صحرا» را امضا كرد.او در اين اثر نقش مقابل «متيو مك كاناگي» را برعهده دارد. از ديگر پروژه هاي جديد اين هنرپيشه مي توان به فيلمهاي «گوتيك» و «با نقاب و ناشناخته» اشاره كرد.
* «كيرا نايتلي» هنرپيشه جوان فيلم «دزدان دريايي كارائيب نفرين مرواريد سياه» در حال مذاكره براي حضور در فيلم «ژاكت» است. او در اين اثر نقش مقابل «آدريان برودي» هنرپيشه اسكاري هاليوود را برعهده دارد. به احتمال بسيار نايتلي پس از اتمام فيلمبرداري فيلم «شاه آرتور» ايفاي نقش در اين اثر را آغاز مي كند. «نايتلي» در فيلم «دزدان دريايي كارائيب» با هنرپيشگاني چون «جاني دپ» و «اورلاندو بلوم» همبازي بود.
* «دايان كيد» كارگردان فيلم «راجر داجر» از «لارا ليني» و «تاپرگريس» دعوت كرد كه در پروژه جديدش به ايفاي نقش بپردازند. داستان اين فيلم در مورد زني است كه تصور مي كند همكلاسي دوران دبيرستانش كه مرده است، مجدداً به زندگي بازگشته و اين بار در قالب يك مرد جوانتر ظاهر شده است. فيلمبرداري اين اثر عاطفي- كمدي از روزهاي پاياني ماه جاري در نيويورك آغاز مي شود.
* «اوامندس» هنرپيشه فيلم «بيش از اندازه تند و آتشين» براي حضور در فيلم «داستان وندس بيكر» به بازيگراني چون «ادي گريفين»، «ويل فارل»، «كريس كريستوفرسون» مي پيوندد. اين فيلم داستان پليسي است كه به همكاران سابقش كمك مي كند تا با مشكلات خانه سالمندان مبارزه كنند. «لوك ويلسون» در كنار ايفاي نقش در اين اثر كارگرداني را نيز برعهده دارد و در كنار برادر فيلمسازش «اندروويلسون» به فعاليت مي پردازد.
011420.jpg

پولانسكي و اليورتويست
رومن پولانسكي، كارگردان و فيلمنامه نويس لهستاني در نظر دارد با سفر به انگليس از داستان «اليور تويست» به نويسندگي چارلز ديكنز يك فيلم بلند بسازد.
به گزارش سايت اينترنتي «ورايتي تو دي»، رومن پولانسكي كه سال گذشته جايزه اسكار بهترين كارگرداني براي ساخت فيلم «پيانيست» را از آن خود كرد، در اين باره گفت: «من داستان هاي ديكنز را دوست دارم و دوست دارم يك فيلم خانوادگي بسازم.»
پولانسكي با بيان اين كه ساخت فيلم مذكور از تابستان آينده با بازيگران انگليسي آغاز مي شود، گفت: «جمع آوري اين كتاب در يك فيلم دو ساعته كار بسيار دشواري است.»
نماينده فرانسه در اسكار
«سفر دريايي خوب» به نمايندگي از فرانسه براي كسب تنديس اسكار بهترين فيلم خارجي در مراسم آكادمي به رقابت مي پردازد.
به گزارش رويتر، مركز ملي سينماتوگرافي فرانسه در پي اعلام اين خبر افزود: اين فيلم از حضور «ژان پل راپتيو» در مقام كارگردان سود جسته و امسال به عنوان نماينده سينماي فرانسه در رقابتهاي آكادمي اسكار حضور دارد.
وقايع «سفر دريايي بزرگ» در دهه ۱۹۴۰ پاريس شكل مي گيرد و داستان يك وزير دولت، نويسنده و دانشجويي است كه با يكديگر متعهد شده و تصميم مي گيرند از شهري كه بزودي به اشغال نازي ها درمي آيد، بگريزند.
«ايزابل اژاني»، «ژرالد ديپارديو»، «ويرجيني ليدوين» و «گريگوري ديرانگير» هنرپيشگاني هستند كه در اين اثر به هنر نمايي مي پردازند.شركت سوني پيكچرز كلاسيك حقوق توزيع اين اثر را در آمريكا از آن خود كرده و از آن به عنوان تلفيقي از يك داستان عاطفي و يك رويداد سياسي نام مي برد.
كيدمن در كوهستان سرد
011450.jpg

«همه از نيكول كيدمن مي پرسند: چرا نقش غمناك بازيگر فيلم «ساعت ها» و نقش نااميدكننده بازيگر فيلم «داگ ويل» و بازي در فيلم «عيب انسان» را پذيرفته است؟»
كيدمن ۳۶ ساله در جشنواره بين المللي فيلم تورنتو در گفت وگويي با خبرگزاري آسوشيتدپرس در اين باره گفت: «كلمه چرا را در گفت وگوهايتان حذف كنيد. زماني كه شما اين كلمه را حذف كنيد، آن گاه هيچ چيز از اهميت چنداني برخوردار نخواهد بود.»
وي در ادامه گفت: «اگر شما از خودتان بپرسيد چرا، آن گاه شما به تحليل بيش از حد اعمالتان و راز آنها خواهيد پرداخت.»
كيدمن بعد از يك دهه فعاليت سينمايي ناگهان با ايفاي نقش در فيلم هاي «ديگران» و «مولن روژ» توانست به شهرت زيادي دست يابد و پس از آن با بازي در فيلم «ساعت ها»، جايزه اسكار براي بهترين بازيگر زن را از آن خود كرد.
كيدمن در پاييز سال جاري در كنار ارائه فيلم «عيب انسان» در نظر دارد، در فيلم «كوهستان سرد» نيز ظاهر شود. كيدمن درباره فيلم «عيب انسان» گفت: «اين فيلم براي من درباره مردمي است كه رازها و نكاتي را پنهان مي كنند كه شما در زندگي تان با آن روبه رو مي شويد. شما تا چه حد رازهايتان را براي شخص ديگري آشكار مي كنيد؟ اين فيلم درباره روشي است كه در آن مردم زخم ديده به يكديگر كمك مي كنند. به نظر مي رسد دو شخصيت اصلي اين فيلم تفاوت زيادي با يكديگر دارند، اما در عين حال آنها براي يكديگر بسيار مهم و ضروري هستند.»

|  ادبيات  |   اقتصاد  |   سياست  |   فرهنگ   |   ورزش  |   هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |