يكشنبه ۳۰ شهريور ۱۳۸۲ - شماره ۳۱۷۳- Sep, 21, 2003
نگاهي به ساختار ورزش ايران از زاويه اي ديگر
شطرنج دو خانه
سيامك قليچ خاني
011515.jpg

آيا تاريخ در حال تكرار است؟ تجربه اي كه آثارش را امروز، بهتر از هر زمان ديگري در ورزش خود حس مي كنيم.[و متأسفانه از اين راه، همچنان گزيده مي  شويم.] آيا دوباره تدبيرها به كار بسته مي شود تا باز هم به بهانه هماهنگي كامل دو ركن مكمل ورزش، كه هركدام بايد در ابعادي خاص به انجام وظايفي مشخص بپردازند، در هم ادغام شود؟
اشاره ما، به كميته ملي المپيك برمي گردد. سازماني مستقل كه در زمره O.G. N ها قرار مي گيرد و سازو كار مربوط به خود را دارد قرار است در راستاي نهضت المپيك بكوشد و براي اعتلاي آن تلاش كند.در گذشته هاي نه چندان دور چنين تصويري [كه جهانيان و قدرت هاي ممتاز و درجه اول به تعبيري چون دست نيافتني اند، پس انسان نيستند و خطاكارند!] چنين پيامدي داشت: مي رويم تا رياست دستگاه ورزش و كميته ملي المپيك را با هم داشته باشيم. اختراعي از اول مردود و از اصل غلط. براي آن كه چنين شود و براي آن كه وزن اجتماعي مجموعه دستگاه ورزش [كه كميته ملي المپيك بخش مهمي از آن بود] كاسته شود، تدابيري به كار گرفته شد. چسبيده هاي ورزش تغيير و تبديل در عرصه مديريت فدراسيون هاي ورزشي را توصيه كردند. براي نهادينه كردن يك اشتباه اين توصيه غلط نبود. رؤساي فدراسيون ها يك به يك بركنار شدند تا در مجمع عمومي، كار اخذ آراي مورد نياز، به آساني ممكن شود. ممكن شد. پس از يك موج كه چندين و چند رئيس فدراسيون [اعم از پركار و كم كار، صاحب برنامه يا اهل كار ديم] را با خود برد، انتخابات انجام مي شد و اتفاقي كه مورد نظر بود رخ مي داد. از آن لحظه به بعد، كميته ملي المپيك، براي ادعاي مستقل بودن در برنامه ريزي خود نياز به بي پروايي و ناديده گرفتن بديهيات فراواني داشت.دوره جديدي از آزمون و خطا، بعد از اين آغاز شد و شد آنچه كه مي بينيم.
«ورزش ما بيمار است» اين سخني بود به تمام معنا درست و دقيق كه نه يك بار، از زبان رئيس جمهوري شنيده شد. از نشانه هاي «بيماري ورزش ما» يكي هم همين بود: ناديده گرفتن استقلال عمل كميته ملي المپيك، پايين آوردن وزن اجتماعي اين سازمان مستقل اما بسيار مسئول و برخوردار از اهميت درجه اول بين المللي و البته كه نافذ در آنچه كه در كشور ما «سازمان تربيت بدني» نام دارد،  با دريايي از وظايف مشخص و نامشخص و گستره اي از عملكرد روبه گسترش، در همين عرصه و همين چهار حيطه درگير است. علمي كردن ورزش ما پرورش نيروها و كادرهاي متخصص براي امروز و فردا و همچنين فرداهاي دورتر، ساخت و ساز و احداث مكانها و بناهاي ورزشي [اعم از سالنهاي كوچك و زمين هاي محدود تا ورزشگاههاي بزرگ و استاديوم هايي كه سرمايه ملي محسوب مي شوند] راه اندازي تشكيلاتي كه همه روزه وظيفه تمرين و آموزش و ارتقاي سطح مهارتي ميليونها ورزشكار را برعهده داشته باشد، برپايي مسابقاتي كه تمام ورزشكاران حاضر در عرصه هاي ورزش قهرماني را درگير كند، تبديل هسته هاي مسابقاتي به سلول هاي ايجاد هيجان و زاينده سلامتي و برپا دارنده جشن هاي هفتگي و ... هزاران وظيفه كاملاً مشخصي ديگر، همه از وظايف دستگاهي است كه به اشتباه، خيال مي كرد مي توان،  هم به انجام اين وظايف پرداخت و هم، اداره امور مهم كميته ملي المپيك را برعهده گرفت، مثل هشت سال پيش و يا دوره هاي ديگر.
كميته ملي المپيك يعني وزارت امور خارجه ورزش. سازماني كه دولتي نيست و قرار نيست دولتي باشد، گو اينكه به دلايل كاملاً شفاف و قابل فهم، در همه جاي دنيا، به شدت مورد توجه دولت ها و دولتمردان قرار دارد و نظر به اهميت كم نظيري كه در اشاعه ورزش قهرماني [و از اين رهگذر در اشاعه ورزش همگاني و بالا بردن سطح بهداشت جسم و روان، در زندگي ملت ها ]  دارد ،از كمك هاي مستمر دولت ها نيز برخوردار است. بدون آن كه اين رابطه روشن ذره اي در استقلال عمل، استقلال فكر و استقلال برنامه ريزي اين نهاد غيردولتي خلل وارد سازد.
011625.jpg

ماجرايي كه به نظر و شايد كه تكرار آن در شرف وقوع است و همين تكرار دغدغه هاي فزاينده  را باعث شده است،  [اين نگراني با تغيير۱۳ رئيس فدراسيون شدت گرفته است] در ورزش ما رقم خورده است، كه باز هم مي گوييم از هشت سال پيش شدت گرفت، به تشويق گروهي قرار شد رئيس سازمان تربيت بدني- معاون رياست جمهوري - خود را براي احراز موقعيت رياست كميته ملي المپيك نيز نامزد كند. اتفاقي كه در گذشته دور نظير و سابقه اي نداشت. در تمام دنيا، سازمان تربيت  بدني يا وزارت ورزش [گاه پسوند جوانان و معاني روشن ديگري از اين دست]  مسئوليت هاي خاص خود را دارد كه در طرح جامع ورزش در چهار حيطه مشخص شده اند:
الف- ورزش همگاني، ب- ورزش تعليم و تربيت، ج- ورزش قهرماني، د- ورزش حرفه اي.
دوباره تكرار مي كنيم آيا امروز، دوباره تاريخ در حال تكرار است؟ تجربه اي كه آثارش را امروز به مراتب بهتر و شفاف تر [ و در نتيجه افسوس انگيزتر]  از هر زمان مي بينيم، به جاي آن كه ما را به جبران اشتباه وادار كند،  به تكرار آن ترغيب مان مي كند. دوباره همان آش و دوباره همان كاسه. انگار تمام مشكلات و تمام اشكالاتي كه در اين سالها بر دشواري هاي مديريت ورزش اضافه شده، فقط ناشي از ناتواني و فقدان مديريت و مديران بوده است. گويي هيچ كس نمي خواهد باور كند، چنين مكانيزمي [كه كميته ملي المپيك را تا سطح بخش برون مرزي سازمان تربيت بدني پايين مي آورد]  تنها به سفرهاي پر تعداد، حضور يا حضورنيافتن در اين سفرها، برخورداري يا عدم برخورداري از نعم اين سفرها مي انديشد، خود يكي از بارزترين نشانه هاي عقب ماندگي مديريتي است.گويا هدف در درجه اول، توجه به اوضاع كنوني ورزش ما نيست. مثلاً كمتر كسي به توفيق روز افزون واليبال چشم دارد و از اين توفيق،  عبرت مي گيرد. هيچ به اين نتيجه نمي رسد كه ثبات در مديريت واليبال، ركن اصلي جهش مستمر و رشد سال به سال فزاينده واليبال است.در عين حال،  كمتر كسي به عملكرد كشتي مي پردازد و لاجرم آينده حتمي ورزش را، در دو حلقه المپيك آتن و بازيهاي آسيايي قطر در نظر نمي گيرد.
فوتبال و شرايط خاص آن نيز به خودي خود يكي از عوامل تكرار تجربه ناموفق مديريت (و تقليل استقلال عمل) كميته ملي المپيك خواهد شد. گويا ثبات مديريت متصل به «رأي دلخواه سازمان تربيت بدني» در انتخابات كميته ملي المپيك در سال ۸۳ است. آن هم در شرايطي كه همه چيز روشن و راه برون رفت از بن بست چندين و چند ساله، آشكار است.
فدراسيون هاي موفق و مدال آور، در سطح جهان با تنگناهاي مالي دست و پنجه نرم مي كنند و آيا دغدغه اصلي ورزش ما، جابه جايي در سطح فدراسيون ها و يارگيري، براي روز رأي گيري است؟ درست به همان ترتيب كه مثلاً هشت سال پيش شد و بر ورزش ما در اين مدت اين گذشت كه امروز، براي خارج شدن از آن، بايد صدها تدبير به كار گرفت. ختم كلام، سالهاست تغييرات پي در پي در سطح فدراسيون به دليل عاقبت انديشي و توجه به سالهاي بعد از انتخابات مجلس، گزينش دولت بعدي و نگاه رئيس جمهوري همان زمان مدنظر قرار گرفته مي شود. درست مثل دوره پيش و دوره هاي پيشين، كه انتخابات كميته ملي المپيك، زمينه ساز حضوري دراز مدت در دستگاه ورزش را فراهم آورد. آيا امروز نيز همان ايده ها، همان اهرم ها و همان مكانيزم به كار گرفته مي شود. بي تو جه به مصلحت ورزش كه بايد اصلي ترين محور باشد. ما اينچنين فكر نمي كنيم.
011635.jpg

كميته ملي المپيك و مجمع برگزاري انتخابات
و اما اصولاً اعضاي كميته ملي المپيك چگونه انتخاب مي  شوند، در مجمعي كه اكثر اعضاي آن زيرنظر سازمان تربيت بدني انتخاب مي شوند اعضا چگونه رأي مي آورند.
* كميته ملي المپيك جمهوري اسلامي ايران سازماني است مستقل، غيرانتفاعي، داراي استقلال مالي و دور از هرگونه گرايش هاي نژادي، مذهبي، سياسي و براساس ماده واحده مصوب نوزدهم تير ماه يك هزار و سيصد و هفتاد و سه مجلس شوراي اسلامي كه در تاريخ ۲۹/۴/۱۳۷۳ به تأييد شوراي نگهبان رسيده است در شمار مؤسسات عمومي غيردولتي محسوب مي گردد.
* كميته ملي المپيك جمهوري اسلامي ايران براساس اصول مندرج در منشور المپيك به منظور توسعه ورزش، تربيت نيروهاي جوان،  حمايت از نهضت المپيك، رونق بخشيدن رشته هاي ورزشي و برنامه  بازي هاي المپيك و آسيايي، همچنين شركت در اقداماتي كه موجب ارتقاي صلح و حمايت و ترغيب اخلاقيات ورزشي باشد تشكيل گرديده است.
اين كميته وظايف مشخصي دارد كه مهم اين وظايف به اختصار به شرح زير است:
* كمك به پيشبرد تعليم و تربيت نيروهاي جوان و فعال كشور و تشويق و ترغيب عموم مردم به حفظ سلامتي و تندرستي خود از طريق مشاركت مثبت و كارساز در فعاليت هاي ورزشي به منظور تحقق مفهوم «آيه مباركه ۵۹ سوره انفال قرآن كريم.»
* تلاش در جهت توسعه ورزش قهرماني از طريق انجام تحقيقات علمي و فني با هدف رشد استعدادهاي بالقوه و ارتقاي توانايي هاي جسمي، رواني و عقلي ورزشكاران كشور.
* شركت در بازيهاي المپيك زمستاني و تابستاني و اعزام ورزشكاران به مسابقاتي كه در چارچوب اين بازيها برگزار مي شود. كميته ملي المپيك به عنوان نماينده جمهوري اسلامي ايران در بازيهاي المپيك، مسابقات منطقه اي، قاره اي و جهاني كه توسط كميته بين المللي المپيك برگزار مي شود از اختيارات انحصاري برخوردار است.
* نظارت بر حسن اجراي قوانين بين المللي ورزشي و رعايت مفاد منشور المپيك و مقررات كميته بين المللي المپيك و اشاعه اصول «المپيزم» در سطح ملي.
* آماده سازي و اعزام ورزشكاران جمهوري اسلامي ايران به بازيهاي المپيك، آسيايي، پاراليمپيك، همبستگي كشورهاي اسلامي و مسابقاتي كه توسط كميته بين المللي المپيك برگزار مي شود. كميته ملي المپيك در قبال رفتار ورزشكاران و هيأت هاي اعزامي مسئوليت  خواهد داشت. اما بحث انتخاب اعضا و كميته هاي مختلف كميته ملي المپيك به علاوه مجمع عمومي است:
مجمع عمومي كه در اين اساسنامه مجمع خوانده مي شود بالاترين مرجع تصميم گيري كميته بوده و از اشخاص ذيل تشكيل مي شود: الف) هر ايراني كه عضويت كميته بين المللي المپيك را داشته باشد.ب) رئيس يا نماينده معرفي شده هر فدراسيون و ارگان ورزشي كشور كه فدراسيون بين المللي آن رشته، مورد تأييد كميته بين المللي المپيك باشد. فدراسيون هايي كه رشته ورزشي آنها در برنامه  بازيهاي المپيك قرار مي گيرد مي بايست اكثريت آراي مجمع را در اختيار داشته باشند. ج) دو نفر از بين رؤسا و دبيران (اعضاي ايراني) كنفدراسيون هاي قاره اي و فدراسيون هاي بين المللي كه ورزش آنها جزء برنامه المپيك است.
د) نمايندگان نهادهاي ورزشي كشور به شرح زير:
۱- عالي ترين مقام سازمان تربيت بدني به علاوه چهار نفر كارشناسان نخبه در امور ورزش و بازيهاي المپيك به پيشنهاد ايشان ۲- اعضاي هيأت رئيسه كميته ۳- يك نفر نماينده از ورزش نيروي انتظامي به پيشنهاد فرمانده نيروي انتظامي ۴- يك نفر نماينده ورزش كارگران به پيشنهاد وزير كار و امور اجتماعي ۵- دو نماينده از ستاد هماهنگي ورزش دانشجويان و دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالي (يك زن و يك مرد) با پيشنهاد دبيرخانه مستقر در وزارت علوم، تحقيقات و فناوري ۶- دو نماينده از ورزش آموزش و پرورش به پيشنهاد وزير آموزش و پرورش (يك زن و يك مرد)  ۷- يك نفر نماينده از ورزش جهاد كشاورزي به پيشنهاد وزير جهاد كشاورزي ۸- دو نفر از بين قهرمانان صاحب عنوان رسمي المپيك با پيشنهاد انجمن المپين  ها وابسته به كميته ملي المپيك، گزينش اين قهرمانان (فعال يا بازنشسته) در صورتي مجاز است كه از تاريخ آخرين بازي المپيك كه در آن شركت داشته اند بيش از سه دوره نگذشته باشد ۹- دو نفر نماينده از ورزش بانوان با پيشنهاد معاون ورزش بانوان سازمان تربيت بدني (دو نفر زن) ۱۰- دو نماينده از انجمن هاي ورزشي بانوان با پيشنهاد مديريت دفتر امور مشترك انجمن هاي ورزشي بانوان (دو نفر زن) ۱۱- رئيس آكادمي ملي المپيك ۱۲- يك نفر نماينده فدراسيون همبستگي ورزش بانوان كشورهاي اسلامي ۱۳- رئيس يا نماينده كميته ملي پاراليمپيك ۱۴- يك نفر نماينده باشگاههاي ورزشي كشور به پيشنهاد كانون مربوطه (در صورتي كه كانون جامع وجود نداشته باشد با پيشنهاد سازمان تربيت بدني) ۱۵- يك نفر نماينده مربيان و داوران كه در بازيهاي المپيك شركت كرده اند به انتخاب هيأت اجرايي كميته ملي المپيك البته هيچ يك از اعضاي اخراجي كميته بين المللي المپيك اعم از اعضاي رسمي، افتخاري، يا داراي عناوين افتخاري، نمي توانند در كميته ملي المپيك عضويت داشته باشند.رياست مجمع را رئيس كميته ملي المپيك عهده دار بوده و در غياب ايشان يكي از نواب رئيس جلسه را اداره خواهد كرد.
* انتخابات به صورت زير انجام مي شود: الف: انتخاب رئيس، دبير كل و خزانه دار به ترتيب با رأي مخفي و به صورت كتبي و انفرادي انجام مي شود. ب: انتخاب هر دو نايب رئيس با رأي مخفي كتبي و توأماً  برگزار مي شود. ج: انتخاب شش نفر اعضاي هيأت اجرايي با رأي مخفي و به طور گروهي، توأماً، كتبي و همزمان برگزار مي شود. اگر نامزدها موفق به كسب نصف به علاوه يك آرا نشوند در رأي گيري مرحله دوم فردي كه بيشترين آرا را كسب كند، منتخب مجمع خواهد بود و اعضا به ترتيب اكثريت آرا انتخاب خواهند شد.

نگاه امروز
ملبورن يا منامه؟
ورزش ايران در هفته هاي گذشته چند موفقيت قابل توجه داشت. مقام سوم كشتي جهان، مقام سوم واليبال آسيا (كه براي نخستين بار در تاريخ اين ورزش براي ايران رخ داد) قهرماني وزنه برداري آسيا (همراه با شكستن ركورد جهان توسط رضازاده) يك مدال طلا از مسابقات جهاني جودو و چند مدال و مقام ديگر... با اين وجود، حتي اين موفقيت ها هم باعث نشد رسانه ها و ديگر دلمشغولان ورزش كشور به وقوع اصلاح يا بهبود در ساختار ورزش ايران گمان برده و در اين باره به قلمي يا قدمي متولي آن را بايسته تقدير بدانند.
به نظر مي رسد نوميدي از ساختار كنوني ورزش به حدي است كه هيچكدام از اين مقام و مدال هاي پراكنده (و اغلب نه چندان زيبنده اعتماد) نيز نمي تواند مردم را به آينده ورزش خوشبين كند. شايد بزرگترين عامل اين نوميدي، عدم توان سامانه ورزش براي جذب سرمايه گذاري در اين حوزه باشد. از عمر همه ورزشگاه هاي بزرگ كشور بيش از بيست و پنج سال مي گذرد و در حالي كه اغلب آنها در مرز فرسودگي هستند، تلاش چنداني براي توسعه فضاهاي ورزشي و رساندن آنها به سطح نياز جمعيت جوان و فزاينده كشور ديده نمي شود. همچنين شرايط موجود نشان مي دهد توان فني و علمي حوزه كارشناسي ورزش نيز حتي نسبت به گذشته تقليل رفته است. خبر آنكه هنوز در همه رشته هاي ورزش ناچاريم دست نياز به سوي مربيان درجه سه و چهار جهان دراز كنيم، در ديگر حوزه هاي فني نيز هرگز شاهد شكل گيري حتي لايه اي نازك از يك دانش بومي نبوده ايم، آنچنانكه هنوز متولي ورزش ايران از نگهداري چمن ورزشگاه  ملي كشور استاديوم يكصد هزار نفري آزادي، ناتوان است. در ساليان پيش رؤساي سازمان تربيت بدني عدم توفيق در ورزش قهرماني را به تمركز اين سازمان به توسعه ورزش هاي همگاني و عمومي كردن ورزش نسبت مي دادند، در حالي كه اكنون متوجه شده ايم قهقراي فراگير حتي شامل اين حوزه نيز بوده است، و آنچه كه وعده داده شده، به واقع راهي بوده است براي كتمان واقعيت هاي سازمان ورزش. سازماني كه هرگز نتوانسته از ساختار پوسيده خود خارج شود و سيستم بسته دولتي آن باعث مي شود عملا قادر به نوزايي و بازسازي نباشد.
ماه گذشته وزارت بهداشت اعلام كرده بود بيش از هشتاد درصد مردم ايران دچار فقر حركتي هستند و اين آمار را در جهان كم نظير دانسته بود. اگر مهم ترين عامل بروز معضل فوق الذكر را عدم توسعه ورزش در ايران دانسته و به كاستي ها و ناتواني هاي سازمان متولي ورزش سرخوردگي هاي ناشي از عدم توفيق در ورزش همگاني را بيفزاييم، در مي يابيم كه در اين سازمان چقدر كار هست كه انجام نشده و مي بايست انجام شود. در ورزش ايران خاطره دو روز هرگز فراموش نخواهد شد: بازي ملبورن در آستانه جام جهاني ۱۹۹۸ و بازي منامه در آستانه جام جهاني ۲۰۰۲. سامانه ورزش ايران ما را به تكرار خاطره كداميك از اين دو روز وعده مي دهد؟

سايه روشن ورزش
مهمت شول در بايرن ماندگار شد
مسيح فرزانه- كارل هاينز رومنيگه، مديريت باشگاه بايرن اعلام كرد كه هنوز هم خواستار ماندن «مهمت شول» ۳۲ ساله و عضو تيم ملي فوتبال آلمان است. «شول» كه تابستان سال گذشته قراردادش به پايان رسيد تمايلي به ماندن در اين تيم ندارد، اما با وجود مصدوميت «زي روبرتو» و آماده نبودن بازيكناني نظير «ميشاييل بالاك»، «ويلي ساينول» و «سباستين دايسلر»رفتن او محال به نظر مي رسد.
011645.jpg

سر رومئو كوچولو شكست
«رومئو بكام» پسر ۱ ساله «ديويد بكام» در حالي كه به همراه مادر بزرگش «ساندرا» براي خريد به فروشگاه هاي زنجيره اي «ال كورتس» در مركز مادريد رفته بود، دچار سانحه شد، به زمين خورد و سرش شكست.
مادر بزرگ ۴۹ ساله (مادر بكام) كه در يك هتل ۵ ستاره در مادريد زندگي مي كند، با زنگ زدن به موبايل «ديويد» وي را از اين ماجرا، خبردار مي كند. وي نيز سريعاً تمرينات رئال را ترك مي كند و به همراه ويكتوريا و محافظانش به بيمارستان مي آيند. «رومئو بكام» نيز براي مداوا ۷۰ دقيقه در بيمارستان تحت مداوا قرار مي گيرد و سرش ۲ بخيه مي خورد. اين مسئله در حالي اتفاق افتاد كه ۱۰ روز پيش تولد رومئو در يكي از مجلل ترين هتلهاي اسپانيا برگزار گرديد.
آقاي ماكه له له بفرماييد بيرون!!!
«كلود ماكه له له» هافبك فرانسوي تيم «چلسي» كه با مبلغ ۲۸ ميليون پوند به اين تيم منتقل شد، در رستوراني در فرودگاه «گت ويك» لندن و در حالي كه به همراه امانوئل پتي، ويليام گالاس و ماركو آمبروسيو نشسته بود توسط «خانم» ماپ، خدمتكار اين «كافه» به دليل مزاحمت بيرون انداخته شد و ۷۵/۴ پوند جريمه نقدي گرديد.
وي كه۶۰ هزار پوند در هفته حقوق مي گيرد به همراه دوستانش مدت زيادي را در رستوران نشست و هيچ چيزي سفارش نداد و سپس با برخورد مسئولين رستوران مواجه شد.
011630.jpg

نبرد قهرماني فرا رسيد -توپچي ها در خانه شياطين
اشكان نعمت پور: نبرد قهرماني ليگ برتر فرا رسيد. اولدترافورد امشب شاهد حضور توپچي هاي لندن [جدي ترين مانع بر سر راه شياطين سرخ] در مسير فتح دوباره ليگ برتر است. آرسنال، امسال درخشان ترين آغاز خود در تاريخ ليگ برتر را تجربه كرده؛ توپچي ها چهار هفته پياپي رقيبان خود را به زانو درآوردند تا اينكه هراس از ليگ قهرمانان و حفظ توان براي رويارويي با اينتر سبب توقف مردان آرسن ونگر در هفته پنجم ليگ برتر برابر پورتموث شد. با اين وجود آرسنال همچون هميشه در حمله يگانه به نظر مي رسد. هماهنگي والا و سرشت منحصربه فرد تكنيكي روبرپيرس، سيلوين ويلتورد، تيري آنري و فردريك ليونبرگ بنيان دفاعي هر تيمي را برهم مي ريزد.
شايد تنها مشكل مربي فرانسوي، دردسر هميشگي او در خط دفاع باشد. غيبت سول كمپل [تنها مدافع قابل اطمينان آرسنال] در اولدترافورد مي تواند تزلزل دفاعي تيم را دو چندان كند، پنج گلي كه «من يو» برابر پاناتينايكوس به ثمر رساند نشان داد مردان الكس فرگوسن براي يورش به دروازه ينس لمان لحظه شماري مي كنند. تنها امري كه مي تواند موجبات شكست منچستر آماده در خانه را فراهم آورد ضعف خط مياني تيم در غياب پل اسكولز و روي كين [كه شرايط او در هاله اي از ابهام قرار دارد] است. بي ترديد آميزه اي از كوئينتون فورچون، فيل نويل و يا نيكي بات نخواهد توانست سياق حركتي پيرس، ليونبرگ و پاتريك ويرا را قطع كند.
به هر روي هواداران يونايتد اميدوارند چون بازي رفت فصل قبل كه تيم، بدون ستاره هاي بزرگ خود توانست آرسنال را با دو گل شكست دهد، به پيروزي دست يابند. پس از آن ديدار بود كه رقابت هاي دو تيم جنجالهاي فراواني را به ارمغان آورد.
ابتدا آرسنال در جام حذفي موفق شد يونايتد را با دو گل در اولدترافورد مغلوب كند تا منچستر از دور رقابتها كنار برود. پس از آن بود كه الكس فرگوسن در رختكن با كفش به صورت ديويد بكهام كوبيد و موجبات جدايي شماره هفت طلايي را از باشگاه فراهم آورد. در نهايت بازي برگشت در هايبري فرارسيد كه سرانجام قهرماني به آن بسته بود و شياطين با كسب تساوي (۲-۲) خيز بلندي به سوي قهرماني برداشتند. از آن بازي محروميت هاي زنجيره اي سول كمپل آغاز شدند. او ابتدا به دليل ضربه زدن به اوله گنارسولشيائر بازيهاي پاياني تيمش را از دست داد و در رويارويي پيش از آغاز فصل[در قالب ديدار جام خيريه كه پس از تساوي يك بر يك با پيروزي يونايتد در ضربات پنالتي همراه شد] نيز اريك جمبا جمبا را هدف قرار داد تا باز هم با محروميتي دوباره روبه رو شود.
داور جنجالي
اتحاديه فوتبال انگليس اعلام كرده است: «استيوبنت»، قضاوت ديدار منچستر و آرسنال را بر عهده خواهد داشت. او داور بازي جام خيريه بود كه با اخراج فرانسيس جفرز و محروميت كمپل جنجال بزرگي به پا كرد ، بنابراين هواداران آرسنال و آرسن ونگر از دوباره برگزيده شدن بنت [كه تصميم هاي او را عليه خود ارزيابي مي كنند]برآشفته اند. آنان معتقدند يك لغزش ديگر از جانب اين داور مي تواند آرسنال را از صدر جدول به زير بكشد.اين ديدار رويارويي نيستلروي و آنري چهار گله را نيز در پي داشت.

لاليگا در فصل جديد
رئال مورسيا
011640.jpg
نام رسمي: رئال مورسيا كلاب فوتبال SAD
سال تأسيس: ۱۹۰۸
رئيس باشگاه: خوزه سامپر ويدا
سرمربي: پيرو لوكاس
آدرس سايت: www.realmurcia.es
ورزشگاه اختصاصي: ۱۶ هزار نفر
لباس اصلي: پيراهن قرمز
لباس دوم: پيراهن سفيد
حامي مالي: CA AMURA
طراح لباس: نايك
بودجه: ۷ ميليون يورو
افتخارات
قهرمان رقابت هاي دسته دوم لاليگا: ۶ بار
(۱۹۸۳-۱۹۸۲)، (۱۹۸۰-۱۹۷۹)، (۱۹۷۳-۱۹۷۲)، (۱۹۴۰-۱۹۳۹)، (۲۰۰۳-۲۰۰۲)
قهرمان رقابت هاي دسته دوم گروه جنوب: ۲ بار
(۱۹۵۵-۱۹۵۴)، (۱۹۶۳-۱۹۶۲)
مقام فصل پيش: قهرمان رقابت هاي دسته دوم
پيش بيني مقام اين فصل: بين شانزدهم تا بيستم
اسامي بازيكنان مورسيا
دروازه بانان: خاوير سانچز بروتر
مدافعان: ريكاردو الفونسو كاررو، رافائل كالورو، ايبان كوادر  ادو، خواناما، خوليوسزار (برزيل)، پدرو لاركوكارازو، ميكي روته تا
هافبك ها: خوزه لوئيز آكاري (آرژانتين)، فردي، روبرت فرسندوس، خوان آنتونيوگومز، كارلوس ايساچ، خاوير دلگادو، خوليوآلوارز، ميشل، فرانسيسكوپانچو ميشل (آرژانتين)، سيتا ويلاس
مهاجمان: ديويد كارانكا، خوان ادواردو اشنايدر، لوئيس گارسيا، ديه گو خوزه كوانتانا، ريچي
آرزوهاي دوردست
مورسيا آخرين بار در زماني كه اسپانيا غرق در برگزاري بازي هاي جام جهاني ۱۹۸۲ بود در پايان آن فصل موفق شد به رقابت هاي لاليگا راه يابد. مورسيا، شهري واقع در جنوب شرقي اسپانيا در نزديكي درياي مديترانه است. قرمزپوشان مورسيا در اين فصل اگر چه موفق شدند به رهبري داويد بيدال به لاليگا صعود كنند اما خوزه سامپر ويدا رئيس اين باشگاه تصميم گرفت تا خواكين پيرو را جايگزين او كند. مورسيا با گذشت چهار هفته از رقابت هاي لاليگا موفق به كسب پيروزي نشده است و به همراه مالاگا و آلباسته در انتهاي جدول قرار دارد. البته پيش بيني در مورد اين تيم هنوز زود است. مورسيا تاكنون ۲ امتياز به دست آورده و برخلاف انتقاداتي كه از سوي روزنامه هاي محلي از آنها مي شود اما دو روزنامه بزرگ اسپانيا به نام هاي ماركا و آس به آينده اين تيم خوشبين هستند.

ورزش
ادبيات
اقتصاد
سفر و طبيعت
سياست
فرهنگ
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  سفر و طبيعت  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |