دوشنبه ۱۴ مهر ۱۳۸۲- سا ل يازدهم - شماره ۳۱۸۷ - Oct.6, 2003
بازخواني وضعيت يك جنگلبان شجاع
نگذاريد بميرد جنگل...
016418.jpg
نگذاريد بميرد جنگل كه جهان خواهد مرد.
شايد اين شعر را اين روزها بتوان به گونه اي ديگر تفسير كرد. نگذاريد جنگلبانان مأيوس شوند كه جنگل خواهد مرد.
نيمه شب ۱۴ مهرماه ۷۹ قاچاقچيان چوب پس از آنكه با مقاومت دليرانه سه نفر از جنگلبانان شجاع به نامهاي اسماعيل رمضاني، جعفرزاده و شكري مواجه شدند به ضرب و شتم آنها پرداختند و مهره هاي كمر اسماعيل رمضاني را شكستند و او را به پائين دره پرتاب كردند.
در آن سياهي شب همكاران اسماعيل مي خواستند هرچه سريعتر او را به بيمارستان برسانند و انتقال او بدون درنظر گرفتن مراقبتهاي اوليه و با لندرور جنگلباني صورت گرفت.
ظرف چند ساعت اسماعيل رمضاني نيرومند،  متعهد و پرتلاش به تكه اي گوشت تبديل و روي تخت بيمارستان بستري شد. او كه با تلاش شبانه روزي مي خواست به وضعيت اقتصادي خانواده اش سر و سامان ببخشد و اقساط خانه تازه ساخته اش را بپردازد حال، خود براي انجام كارهاي شخصي به اعضاي خانواده اش دلبسته بود. اين فكر كه بخواهد عمري را روي صندلي چرخدار بگذراند آزارش مي داد.
راستي جنگلباناني چنين فداكار و از جان گذشته چه مي كنند كه اين چنين آماج خشم كور سوداگران چوب قرار مي گيرند؟ دفاع از آخرين بقاياي جنگلهاي خزر، حفظ سرمايه هاي ملي و پوشش گياهي در منابع محدود جنگلي ايران. منابعي كه سير قهقرايي ندارند و در حال حاضر سطح كلي جنگلهاي كشور ۳% هم زير استاندارد جهاني است. اين كاستي به منزله كاهش منابع تأمين كننده آب، غذا و اكسيژن هم محسوب مي شود.
در پي وقوع حادثه ناگوار حمله شبانه قاچاقچيان چوب به جنگلبانان شجاع و مصدوم شدن «اسماعيل رمضاني» تلاش پزشكان در ساري و تهران براي معالجه وي به نتيجه نرسيد و اين جنگلبان فداكار فلج شد.
اگر چه دوستان و همكارانش دلسوزانه براي بهبودي و برطرف كردن نيازهايش از هيچ كوششي دريغ نكردند اما طولاني شدن طول درمان و نبود يك پشتوانه قوي رنج مضاعفي بر او و خانواده اش تحميل كرد.
هزينه هاي سنگين بهداشتي، عدم توانايي اسماعيل به بهره مندي از اضافه كار و حق مأموريت و... باعث شد كه همسرش تأمين مخارج زندگي را به عهده بگيرد و اين باغيرت جنگلبان شجاع در تضاد است.
نامه نگاري هايش به سازمانهاي مسئول بدون پاسخ ماند و يا پاسخها مشكلي را حل نمي كرد.
يكي مي گفت چون كارمند رسمي نبوده نمي تواند از مزاياي شغلي بهره مند شود. حال آنكه ۱۷ سال سابقه كار درخشان او در حفاظت از جنگلها كافي است كه در اين روزهاي دشوار زندگي حداقل از پشتوانه  هاي بيمه اي و اقتصادي برخوردار گردد.
لازم به يادآوري است كه ۳۷% نيروهاي حفاظتي جنگلها قراردادي و روزمزد هستند و براي هر ۱۵ هزار هكتار جنگل فقط يك جنگلبان داريم.
حال آنكه اين نسبت مطابق استانداردهاي جهاني هر جنگلبان براي ۲ هزار هكتار است. با چنين شرايطي آيا انگيزه اي براي حفاظت از عرصه هاي جنگلي در مقابل قاچاقچيان بي رحم باقي مي ماند؟!
اسماعيل رمضاني جانباز هم محسوب نشد چون در جبهه هاي جنگ مصدوم نشده بود. اما او زمان جنگ به جبهه رفته و همدوش با رزمندگان فداكار كشورمان از مرز و بوم اين كشور دفاع كرده است.
تلاش اين جنگلبان فداكار براي خريد اتومبيل ويژه جانبازان هم به نتيجه نرسيده است. او مي خواهد كار كند و از دسترنج بازوي خودش گذران زندگي نمايد و با توجه به خدمتي كه به حفاظت از جنگلها نموده بايد حمايت شود.
اراده آهنين و پشتكار رمضاني آنقدر قوي بود كه او را از روي تخت بلند كرد و به كمك وسايل توانبخشي و واكر شروع به راه رفتن كرد. او صندلي چرخدار را كنار گذاشت و اگرچه رنج بسياري را تحمل كرد اما توانست راه برود.
همسر مهربانش وسيله اي براي او تهيه كرده كه مي تواند با آن از پله بالا و پائين برود. شايد اين جمله در توصيف تلاش هاي همسرش مفهوم را برساند. «دستهاي پينه بسته اش به عنوان سندي معتبر براي دريافت وام از بانك كشاورزي كافي است.» اما وام هم آنقدر نيست كه چاره ساز باشد ضمن آنكه بازپرداخت وام براي اين خانواده مشكل است. اكنون اسماعيل رمضاني با مشكلات عديده جسمي و اقتصادي دست و پنجه نرم مي كند.
كمبودهاي قانوني، عدم اجراي قوانين راه تجاوز سودجويان را به عرصه هاي طبيعي كشور بازگذاشته است. به همين دلايل كشور ما از نظر پايداري محيط زيست طبيعي رتبه يكصد و چهارم را در رده بندي كشورها به خود اختصاص داده است.
اميد است روزي زندگينامه و شرح دلاوريهاي اسماعيل رمضاني و امثال او در درون كتابهاي  درسي جاي گيرد پيش از آنكه اثري از جنگلهاي چند ميليون ساله باقي نمانده باشد.
مه لقا كاشفي

نقش حياتي اقيانوس ها در تداوم زندگي
بيوم هاي آبي به زيست بوم هاي مختلف ازجمله رودها و رودخانه ها، درياچه ها، درياها و اقيانوس ها و آن بخش از منابع آبي گفته مي شود كه از يك سامانه زيستي پيچيده، ظريف و شگفت انگيز برخوردارند. بيوم هاي آبي در سراسر كره زمين اهميتي حياتي دارند. محيط اين بيوم ها، كه همان آب است، يك منبع طبيعي بسيار مهم به شمار مي آيد. آب، اساس زندگي است و ادامه حيات بدون آن حتي براي لحظه اي براي هيچ يك از موجودات زنده ممكن نيست، چنانكه قسمت اعظمي از حجم بدن موجودات زنده از آب تشكيل شده است. يكي از اهميت هاي فوق العاده بيوم هاي آبي آن است كه گونه هاي زيستي بي شماري تمام يا قسمتي از زندگي خود را در اين زيست بوم ها مي گذرانند و بدون وجود آنها چرخه زندگيشان كامل نخواهد شد.
اقيانوس هاي جهان كه آنها نيز جزء بيوم هاي آبي هستند نقشي بي جايگزين در كره زمين دارند. تأثير اقيانوس ها در تعديل آب و هواي جهان حتي از جنگل ها نيز مهم تر است. همه  ما مي دانيم كه جنگل ها نقش بسزايي در پايداري و تعديل وضعيت آب و هوايي كره زمين دارند ولي اهميت اقيانوس ها در اين زمينه بسي فراتر است. آب، ظرفيت گرمايي بالايي دارد و چون قسمت اعظم كره زمين از آب پوشيده شده است، دماي آن نسبتاً ثابت باقي مي ماند و امكان حيات روي زمين فراهم مي آيد. در واقع اگر آبها اين عمل حياتي را انجام نمي دادند و وضعيت آب و هوايي كره زمين را از نظر دما در حد مشخص حفظ نمي كردند، به علت نوسانات بسيار شديد دمايي امكان  حيات در زمين وجود نداشت.
علاوه  بر اين، اقيانوس ها ميلياردها پلانكتون فتوسنتزكننده را در دل خود جاي داده اند و به اين ترتيب منابع عمده تأمين اكسيژن مورد نياز موجودات زنده مي باشند.
متأسفانه بيوم هاي آب شيرين دچار آلودگي شديد هستند. پساب هاي حاوي انواع كودها و ساير آلاينده ها و فاضلاب هاي صنعتي، خانگي و كشاورزي به رودها، آبگيرها و درياچه ها مي ريزند. اين آلاينده ها باعث رشد سريع و غيرعادي جلبك ها در اين آبها مي شوند، هنگامي كه اين جلبك ها مي ميرند حجم عظيمي از مواد آلي در اين آبها انباشته مي شود كه علاوه بر آلودگي منابع طبيعي آب، موجب مرگ آبزيان حتي ميكروارگانيزم ها مي شوند. ماهيگيري بي رويه و شكار بيش از حد آبزيان و وجود انواع آلاينده ها، وضعيت اقيانوس ها را بحراني كرده است. رودها و رودخانه ها نيز علاوه  بر اينكه در اثر آلودگي هاي شديد، براي زندگي انواع آبزيان و براي استفاده انسان، نامناسب شده اند، با ريختن به اقيانوس ها و درياها باعث آلوده شدن بيش از پيش آنها نيز مي گردند.
به طور خلاصه مي توان گفت كه وضعيت بيوم هاي آبي، اين گنجينه هاي عظيم هستي و اين سرچشمه هاي بي بديل حيات اسفبار است و روزبه روز با بي توجهي انسان، بدتر نيز مي گردد. اي كاش در سال بين المللي آبها، كه دو سه ماه ديگر بيشتر از آن باقي نمانده است توجهي درخور به اين منابع هستي مبذول داريم و از نابودي آنها ،  موجودات زنده، خودمان و زيست كره جلوگيري كنيم، و اي كاش اين خطر را جدي بگيريم و با آن همانند اخباري گذرا برخورد نكنيم. اي كاش.
ترجمه: ستاره مدني

عليرغم وعده مقامات روسي در اجلاس جهاني ژوهانسبورگ
روسيه بار ديگر پيوستن به پيمان كيوتو را به تعويق انداخت
016416.jpg
هفته گذشته و همزمان با گشايش كنفرانس جهاني تغييرات جوي در مسكو، ولاديمير پوتين رئيس جمهوري روسيه اعلام كرد كه روسيه پيمان كيوتو را قبول دارد، اما روند پيوستن اين كشور به پيمان كيوتو تدريجي خواهد بود.
به گزارش خبرگزاري ها از مسكو، پيش از اين در جريان برگزاري اجلاس جهاني توسعه پايدار در ژوهانسبورگ، نخست وزير روسيه اعلام كرده بود كه تصويب پيمان كيوتو توسط آن كشور در آينده نزديك عملي مي شود اما با گذشت يك سال از زمان اعلام چنين وعده اي، هنوز روسيه به پيمان كيوتو نپيوسته است. در اين حال ولاديميرپوتين رئيس جمهوري روسيه طي سخناني در جريان گشايش كنفرانس جهاني تغييرات جوي بار ديگر زمان پيوستن روسيه به پيمان كيوتو را به تعويق انداخت و همچنان كه در ابتداي خبر اشاره شد، پيوستن تدريجي روسيه به پيمان كيوتو از نگاه كارشناسان در واقع به تعويق انداختن زمان قبول رسمي اين پيمان توسط روسيه مي باشد. كارشناسان مي گويند پيمان كيوتو كه براي كاهش گازهاي گلخانه اي و ايجاد ثبات در نظام آب و هوايي جهان به تصويب رسيده، فرصت مناسبي براي روسيه پديد آورده است تا با پذيرش اين پيمان به سود قابل توجهي دست يابد. زيرا از زمان به امضاء رسيدن پيمان كيوتو ميزان توليد گازهاي گلخانه اي روسيه سير نزولي داشته است به اين معنا كه اين كشور نيازي به كاهش سطح توليد گازهاي گلخانه اي ندارد و به همين اعتبار مي تواند با فروش حق انتشار گازهاي گلخانه اي در سطح بين المللي به سودي معادل ۱۰ ميليارد دلار دست يابد. ظاهرا،  بهره برداري سريع كشورهاي سرمايه داري از چنين امكاني، موجب شده كه روسيه در پيوستن به پيمان كيوتو تأخير كند. با اين همه خودداري روسيه در پذيرش رسمي پيمان كيوتو، موقعيت نهادهاي مرتبط با خريد و فروش مجوز انتشار گازهاي گلخانه اي و سرمايه گذاري بين المللي در اين زمينه به شدت متزلزل خواهد شد و در آن صورت اروپا و كانادا كه از امضاء كنندگان پيمان كيوتو مي باشند از اين بابت متضرر خواهند شد. به همين دليل كارشناسان توصيه مي كنند كه اتحاديه اروپا و كانادا در فراهم ساختن شرايط مناسب براي حضور روسيه در بازار خريد و فروش مجوز انتشار گازهاي گلخانه اي بايد پيشقدم شوند، تا موجبات تشويق روسيه براي پيوستن به پيمان كيوتو را فراهم كنند.
ترجمه: جواد سفري

محيط زيست
اجتماعي
اقتصادي
آموزشي
انديشه
خارجي
سياسي
شهري
علمي فرهنگي
ورزش
ورزش جهان
يادداشت
صفحه آخر
همشهري اقتصادي
همشهري ضميمه
بازارچه همشهري
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   آموزشي   |   انديشه   |   خارجي   |   سياسي   |   شهري   |   علمي فرهنگي   |  
|  محيط زيست   |   ورزش   |   ورزش جهان   |   يادداشت   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |