پنج شنبه ۱۷ مهر ۱۳۸۲ - شماره ۳۱۹۰- Oct, 9, 2003
فريب دارو در آمريكا
منبع: اي بي سي نيوز
012566.jpg

برگردان: مونا مشهدي رجبي
سالهاي گذشته تنها دارويي كه اغلب پزشكان براي تسكين درد بيماران خود ، آنرا تجويز مي كردند، آسپيرين بود. طي آن سالها مصرف اين دارو براي كاهش التهاب و تورم حاصل از بيماري هاي مختلف نيز به بيماران توصيه مي شد. پس از آن با همت پزشكان و داروسازان ۴۰ داروي مسكن ديگر نيز به بازار عرضه شد. در سال ۱۹۹۹ بيشترين آمار فروش متعلق به سلبرس celebrex و ويوكس vioxx بود. طبق آمار بدست آمده سالانه بيش از ۴ ميليارد دلار در ساخت اين دو داروي آرام بخش هزينه مي شد و مصرف آنها بين ديگر داروهاي اين كشور از مابقي داروها بيشتر بود.
دكتر متاهندلي، فيزيولوژيست مركز سلامت ملي آمريكا گفت: تا به حال در هيچ يك از تحقيقات اثبات نشده است كه اثر اين دو دارو از ديگر داروهاي موجود در بازار براي درمان التهاب و دردهاي موضعي بيشتر است.
با اين وجود سالانه بيش از ۵۳۲ ميليون دلار در توليد دارو هزينه مي شود و مصرف كنندگان براي خريد اين داروها سالانه بيش از ۹۰ ميليارد دلار هزينه مي كنند. در حاليكه آمار نشان مي دهد شش سال گذشته براي خريد داروها تنها ۶۴ ميليارد دلار هزينه مي شد.
عليرغم اين هزينه هنگفت هنوز نشانه هايي كه حاكي از ارتقاء وضعيت سلامت مردم جهان خصوصا آمريكا كه مهد ساخت و توليد سري جديد داروها است ديده نمي شود.
پژوهشگران اعلام كرده اند با وجود نبودن شواهدي مبني بر تاثيرگذاربودن داروهاي جديد، مسئولان كشور براي ساخت يك داروي جديد ۸۰۲ ميليون دلار هزينه كرده اند. اما سوالي كه در ذهن تمام مصرف كنندگان داروها را به خود مشغول داشته اين است كه چرا قيمت داروهاي موجود در بازار اينقدر بالا است؟ چرا تهيه داروهايي كه پزشكان براي بيماري هاي مختلف تجويز مي كنند اينقدر هزينه بر است؟
مسئولان صنعت داروسازي اعلام كرده اند هزينه بالاي توليد دارو و واردكردن آن به بازار باعث شده است قيمت داروها افزايش پيدا كند. بدون ترديد هزينه توليد داروهاي جديد بايد تامين شود و چه راهي بهتر از دريافت مبالغي از مردم تا جبران هزينه توليد شود.
كن كايتين، مسئول مركز توسعه و تحقيق دارو گفت: قيمت بالاي داروها باعث شده است شركتهاي داروسازي دو برابر آنچه هزينه كرده اند را از فروش داروها بدست آوردند. به همين دليل براي توليدكنندگان فرقي نمي كند كه چقدر هزينه كرده باشند. مهم اين است كه با تعيين قيمتهاي بسيار بالا براي داروهاي وارد شده به بازار دو برابر آن مبلغ به آنها بازمي گردد. وي ادامه داد: اگر به دفاتر حسابداري شركتهاي داروسازي نگاه كنيد مي بينيد كه سودآوري اين صنعت از تمام صنايع ديگر بيشتر است؟
مسئولان صنعت داروسازي پس از افشاي آمار سودآوري فعاليتشان اظهار كردند سودآوري بالا لازمه فعاليت در اين صنعت است.
زيرا هزينه تحقيق و پژوهش در ساخت داروهاي جديد و تاثير آن در درمان بيماريهاي مختلف بسيار بالا است و بايد اين هزينه را در كنار هزينه توليد داروها در نظر گرفت. اعضاي هيئت دولت آمريكا ضمن تكذيب سخنان مسئولان صنعت داروسازي گفتند: بخش اعظم هزينه تحقيقات دارويي توسط مؤسسات دولتي پرداخت مي شود. طبق گزارشهاي رسيده امسال دولت بيش از ۲۳ ميليارد دلار در بودجه دولتي را صرف پژوهشهاي دارويي كرد. در صورتيكه سودآوري حاصل از توليد و فروش داروها تنها نصيب شركتهاي سازنده داروها مي شود. پس گفته مسئولان صنعت داروسازي تنها توجيهي براي براي قيمتهاي بالاي داروهاي جديد است كه اصلا قابل قبول نيست.
دكتر برناردين هيلي مسئول موسسه سلامت ملي آمريكا گفت: صنعت داروسازي تنها صنعتي است كه سرمايه هاي بخش خصوصي را در اين حجم وسيع به خود اختصاص داده است. وي با توضيح تاثير مؤثر اين سرمايه ها در گسترش و توسعه صنعت افزود: اين سرمايه گذاري ها باعث شده صنعت داروسازي بيشتر به يك فعاليت تجارتي بدون رقيب تبديل شود چون هيچ يك از صنايع ديگر در زمينه سودآوري نمي توانند با اين صنعت رقابت كنند.
هيلي با اعلام حياتي بودن نقش تحقيقات دارويي دولت در توسعه صنعت داروسازي كشور گفت: اين تحقيقات دولتي بود كه مسئولان صنعت داروسازي را متوجه پرمصرف ترين داروها كرد و با توجه به تقاضاي زياد آنها اقدام به افزايش توليد و افزايش قيمت آن دسته از داروها كردند.
پژوهشگران با بررسي دلايل افزايش هزينه دريافت داروهايي كه پزشكان تجويز مي كنند گفتند: دليل زيادشدن هزينه نسخه ها ورود داروهاي جديد براي بيماريهاي تازه نيست بلكه تنها دليل آن قيمت بالاتر داروهاي مشابهي است كه قبلا با هزينه كمتر قابل دسترسي بوده اند.
وقتي يك شركت داروسازي توليد جديد خود را براي تاييد به مركز دارو و غذاي آمريكا تسليم مي كند تا اين مركز ابتدا دارو را در گروه خاص خود قرار مي دهد.
012632.jpg

طبق مصوبات اين مركز، داروها دو دسته هستند. داروهاي استاندارد يعني داروهايي كه تاثيري مشابه داروهاي پيش را دارند و تنها با نامهاي جديد و اثراتي اضافه بر داروهاي قبلي به بازار عرضه مي شوند يا داروهاي اوليه يعني داروهايي كه مشابهي در بازار ندارند.
طبق گزارش اين مؤسسه ۸۰درصد داروهاي واردشده به بازار مشابه داروهاي موجود هستند و تنها ۲۰درصد داروها اثرات تازه اي دارند و براي ساخت آنها واقعا نوآوري و خلاقيت صورت گرفته است.
پژوهشگران اعلام كرده اند اعطاي حق امتياز توليد يك محصول به شركت سازنده آن امتياز توليد به دليل كشف يا توليد اين دارو براي اولين بار باعث ايجاد يك بازار انحصاري براي داروي مورد نظر مي شود و همين مسئله سود كلاني را براي شركت توليدكننده آن به ارمغان مي آورد. پس از اتمام دوره مورد نظر شركتهاي ديگر هم اجازه توليد آن دارو را پيدا مي كنند و با عرضه محصول شركتهاي مختلف سازنده قيمت داروي مورد نظر كاهش پيدا مي كند و امكان استفاده آن براي همگان پيش خواهد آمد. تحقيقات نشان مي دهد اين وضعيت هميشه رخ نمي دهد. وكلاي برخي از شركتهاي داروسازي با اعمال روشهاي خاصي از عرضه محصولات مشابه كارخانه هاي ديگر به بازار جلوگيري مي كنند و مدت سودآوري شركت سازنده را افزايش مي دهند.
براي مثال داروي ضد استرس بوسيار كه توسط شركت بريستون مير براي اولين بار توليد و به بازار عرضه شده بود پس از اتمام دوره توليد انحصاري هم اجازه ورود داروهاي مشابه ارزانتر را به بازار داروي آمريكا نداد. طبق گفته پژوهشگران اين روند تا چهار ماه پس از اتمام دوره توليد انحصاري آنها ادامه پيدا كرد و موجب شد شركت بريستون مير معادل ۲۰۰ ميليون دلار درآمد كسب كند. اين در حاليست كه شركت مزبور طي سالهاي توليد انحصاري اين دارو سالانه ۷۰۰ ميليون دلار سودآوري داشته است.
بالاخره شركتهاي داروسازي ديگر و مسئولان دولتي بيش از فعاليتهاي بسيار توانستند اين حق انحصاري را سلب كنند و اجازه ساخت داروي مشابه صادر شد.
در مورد اين قانون عقايد مختلفي وجود دارد. بسياري عقيده دارند انحصاري كردن ساخت يك دارو براي مدت طولاني مانع بزرگي در راه خلاقيت و ابتكار سازندگان داروها است.
زيرا عدم حضور رقيب در بازار باعث مي شود ديگر شركتهاي سازنده داروها تلاشي براي اصلاح خطاهاي خود نكنند. پژوهشگران با بررسي وضعيت صنعت داروسازي اعلام كردند اين صنعت يكي از صنايعي است كه كمترين نوآوري و ابتكار در آن صورت مي گيرد.
دكتر شارون دوين مسئول تحقيق و بررسي دارويي آمريكا مي گويد: اگر من يك توليدكننده دارو باشم و بتوانم با تغيير يك ملكول در ساخت دارو حق انحصار توليد خود را براي ۲۰ سال ديگر تمديد كنم ديگر چه ضرورتي دارد هزينه هاي كلاني را در پژوهش دارويي و ساخت داروهاي جديد صرف كنم در حاليكه مي توانم با اين كار ساده درآمدي معادل ساخت داروي جديد و دريافت حق توليد انحصاري براي مدتي ديگر بدست آورم.
اما با حضور انواع مختلف داروها در بازار چگونه مي توان تشخيص داد كدام دارو مناسب تر است. آيا داروهاي جديد اثري معادل داروهاي مشابه قديمي دارند؟ پژوهشگران در پاسخ به اين سئوال گفتند: داروهاي جديد با داروهاي مشابه قديمي هيچ تفاوتي ندارند. تنها تفاوت آنها قيمت بالاترشان است. پس لازم نيست هزينه هنگفتي را براي خريد دارو صرف كنيد كه مي توانيد با مبلغ بسيار كمتر مشابه آن را خريداري كرد.

امنيت گازي-۳
صنعت سرنوشت ساز
012568.jpg
روابط ايران- روسيه
با توجه به سابقه و ماهيت روابط دو كشور ايران و روسيه بايد اذعان داشت كه روابط اين دو كشور بسيار پيچيده است. در برخي از حوزه ها، ايران و روسيه روابطي تنگاتنگ و صميمي با يكديگر دارند اما روابط آنها در برخي حوزه هاي ديگر توأم با تنش و رقابت است.
البته روابط آنها طي ۱۰ سال اخير در پي فروپاشي شوروي سابق صميمي تر شده و از زمان روي كارآمدن ولاديمير پوتين رييس جمهور روسيه در سه سال اخير و رابطه نامناسب آمريكا با ايران، ارتباطات ايران و روسيه بيش از پيش گسترش يافته است.
برخي از كارشناسان روابط ايران و روسيه را يك «رابطه استراتژيك و نيرومند» معرفي مي كنند كه باعث بوجود آمدن يك اتحاد ژئوپلتيك محوري در منطقه شده است.
البته هنوز هم روابط اين دو كشور در بسياري از حوزه ها مانند انرژي، پيچيده و مبهم است اما ترديدي وجود ندارد كه روابط ايران و روسيه در حال رشد و تقويت است.
كشورهاي مصرف كننده گاز طبيعي بايد اثرات اين روابط گرم و صميمي را پيش بيني و بررسي نمايند چون در ۵۰ سال آينده براي تأمين گاز مورد نياز خود به ذخاير ايران و روسيه نياز دارند.
كشور اسلامي ايران نه يك متحد نزديك و نه ارباب رجوع شوروي و يا روسيه بوده است. در واقع اين دو كشور براي قرن ها، رقيب تاريخي يكديگر بوده اند.
امروزه، روابط خارجي مسكو با تهران، روي مسائل منطقه اي كه هر دو كشور در آن منافع مشتركي دارند متمركز شده است و شايد مسكو با نفوذ خود از تهران بخواهد تا آنها منافع روسيه را در دو منطقه درياي خزر و خليج فارس تأمين كند.
اولويت هاي رابطه روسيه با ايران عبارتند از:
- يافتن بازارهاي فروش براي توليدات در حال رشد نفت و گاز روسيه
- كنترل سازمان اوپك در جهت ثبات قيمت و جلوگيري از تأثير منفي روي صادرات نفت و گاز روسيه
- رقابت و تصاحب بازار صادرات گاز در اروپا و تركيه
- پايبند ساختن ايران به توافقات به دست آمده در مورد رژيم حقوقي درياي خزر و دسترسي آب هاي سطحي اين دريا
- حمايت و حفظ بازار پر سود صادرات تكنولوژي هسته اي و فروش تسليحات نظامي
- تضمين سرمايه گذاري و مشاركت شركت هاي روس در حوزه نفت و گاز ايران
- مشاركت با ايران براي ايجاد يك بازار صادراتي جنوب جهت انتقال محصولات صادراتي از آسيا به اروپا
- جلوگيري از گسترش اسلام گرايان افراطي در داخل روسيه.
اولويت هاي ايران
هدف اصلي ايران درآمدزا كردن ذخاير غني گاز طبيعي خود در پارس جنوبي و حوزه هاي ديگر و افزايش ظرفيت صادرات نفت با وجود سهميه بندي اوپك به منظور واگذار نكردن بازار به عراق، روسيه و ساير كشورهاي توليدكننده نفت خارج از اين سازمان.
دستيابي به اين هدف در زمينه صادرات گاز به دليل اشباع بودن بازار فعلي گاز اروپا و همچنين بازسازي داخلي شركت ملي نفت اين كشور با مشكلات زيادي مواجه بوده است.
با اين حال، ايران ظرفيت مصرف گاز در داخل كشور را افزايش داده و در حال گسترش صنعت توليد گاز طبيعي واقع شده است. اين كشور همچنين در حال تصرف بازار صادرات گاز از طريق لوله در كشورهاي بالكان و تركيه مي باشد.به هر حال، الويت هاي ايران در روابط خود با روسيه به اين شرح است:
- گسترش ظرفيت توليد نفت و گاز در ميدانهاي نفتي دور دست
- دستيابي به سرمايه هاي خارجي جهت دسترسي به تكنولوژي پيشرفته نفت و گاز براي رسيدن به اولويت قبلي.
- يافتن بازار براي گاز صادراتي خود چه در منطقه خاورميانه و چه در سطح جهان
- تأمين انرژي مورد نياز براي جمعيت ۷۶ ميليون نفري خود كه اغلب آنها جوان هستند و در شمال كشور زندگي مي كنند
- برخوردار شدن از سهم گسترده ذخاير نفت و گاز درياي خزر و تلافي كردن سلطه روسيه بر آبهاي سطحي خزر
- تبديل شدن به كشوري عمده و بزرگ در خط ترانزيت نفت درياي خزر .
نتيجه گيري
ايران و روسيه در زمينه هاي مسايل مختلف و ملي با يكديگر رابطه قوي دارند آنها يكديگر را شريك و متحد مي دانند و به نظر مي رسد كه در حال گسترش روابط خود براي دستيابي به منافع مشتركشان هستند. همچنين اين دو كشور تمايل دارند كه اختلاف خود را (به عنوان مثال در موارد رژيم حقوقي درياي خزر) حل كنند. آنها همچنين با حساسيت مشكلات يكديگر را زير نظر دارند. (به عنوان مثال تماميت ارضي و تهديدات اقليت هاي جدايي طلب)
اين دو كشور به دليل برخورداري از نقاط مشتركي چون نفت و گاز باثبات، مبادله سلاح و تكنولوژي هسته اي و مسيرهاي تجاري متنوع به يكديگر وابستگي پيدا كرده اند و در مسائلي چون صادرات نفت و گاز، بهره برداري از منابع درياي خزر و بازارهاي خريد و فروش گاز با يكديگر رقابت دارند.
در حال حاضر هيچ يك از دو كشور سياست هاي صادرات گاز خود را با يكديگر هماهنگ نمي كنند. شايد دليل اين ناهماهنگي تازه كار بودن آنها در زمينه توليد گاز مايع باشد.
با اين حال به نظر مي رسد كه هماهنگ شدن سياست هاي اين دو كشور در زمينه هاي صدور گاز به ويژه در منطقه قفقاز به سود هر دو طرف است.
البته اين هماهنگي در آسياي ميانه سودي در بر نخواهد داشت چون در حال حاضر شركت گاز پروم كنترل خط لوله انتقال گاز تركمنستان و ازبكستان را در دست دارد.
اعمال تحريم هاي آمريكا عليه ايران باعث اتحاد بيش از پيش ايران و روسيه شد و هر دو كشور قصد دارند كه سياست خارجي خود را غير وابسته و مستقل نشان بدهند تا اينكه در مقابل آمريكا موضع گيري نمايند.
در همين حال،  نياز آمريكا به واردات گاز هر روز افزايش مي يابد و تقاضاي اين كشور در ميان ساير كشورهاي جهان براي گاز مايع نيز بسيار بالاست. همچنين ايران و روسيه در مجموع در حدود ۵۰ درصد از ذخاير گاز طبيعي جهان را در اختيار دارند و به همين دليل آمريكا نمي تواند به ساير كشورهاي صادركننده گاز در دراز مدت به عنوان صادركنندگان با ثبات اعتماد كند.
به دلايل ذكر شده به نظر مي رسد كه آمريكا مجبور است به دو كشور ايران و روسيه به عنوان منابع با ثبات دراز مدت استراتژيك در زمينه گاز توجه كند.
اخيراً آمريكا گام هاي مهمي را در جهت به رسميت شناختن منابع گاز روسيه به عنوان منبع تامين كننده انرژي مورد نياز خود برداشته است.همچنين در صورتي كه آمريكا سياست تغيير رژيم را درباره ايران كنار بگذارد چاره اي جز به رسميت شناختن ايران به عنوان منبع تأمين كننده بخشي از گاز مورد نياز خود ندارد.
البته متحدان آمريكا در اروپا قبلاً چنين كاري را انجام داده اند.در دراز مدت،ايران تنها كشوري است كه مي تواند ثبات را در خليج فارس و خاورميانه برقرار سازد لذا اولين اولويت ايران، برقراري ثبات در منطقه است.دسترسي به منابع كافي گاز طبيعي براي آينده اقتصاد و جايگاه آمريكا در جهان حيات است.
ذخاير گاز ايران و روسيه هر يك منبع اصلي تأمين انرژي مورد نياز آمريكا در آينده به شمار مي آ يند.حال كه ايران و روسيه در آغاز راه توليد انبوه گاز طبيعي مايع شده هستند، زمان آن فرا رسيده كه نقش ذخاير گاز اين دو كشور در معادله عرضه انرژي آمريكا (در آينده) در نظر گرفته شود.

ديدگاه
رويدادهاي مثبت
اعتياد آسيا -قسمت آخر
عضويت چين در سازمان تجارت جهاني و حذف تعرفه هاي گمركي كه جزو مفاد اوليه پذيرش در سازمان بود نيز در افزايش سهم واردات اين كشور اثر مثبتي داشته است و اين پيامد مثبت همچنان ادامه دارد. اما اگر عقيده آقاي لارنس صحيح باشد و با همين نرخ مبادلات، واردات كالاها به كشور چين همواره ادامه پيدا كند در آن صورت احتمال پذيرفتن طرح افزايش ارزش يوآن توسط دولت و دست اندركاران كشور چين كمتر مي شود. علاوه برآن وضعيت كنوني حساب هاي سرمايه چين هم بايد با احتياط مورد بررسي قرار گيرد.
درست است كه تا به حال چين بزرگترين كشور دريافت كننده سرمايه گذاري هاي مستقيم كشورهاي ديگر بوده است اما بر طبق نظر آقاي لارنس بسياري از درون ريزهاي سرمايه اي شرايط نامعلومي دارند و حتي ممكن است به جاي اثر مثبت به راحتي و سادگي اثر نامطلوب و منفي روي اقتصاد كشور داشته باشند.
وي ادامه مي دهد: انتظار ايجاد تحول در ارزش يوآن، تمام شركت هاي توليدي كشور را برآن داشت تا پول هايي كه به صورت غيرقانوني در بانك هاي كشورهاي ديگر پس انداز كرده بودند را دوباره به داخل كشور بازگردانند.
آقاي لاردي عقيده دارد ورود اين سرمايه ها به طور ناگهاني بر روند جريانات اقتصادي و توليدي كشور ما سهم بسيار با اهميتي در افزايش ذخاير ملي اين كشور دارد. اما آيا كساني كه طرح ارزش گذاري جديد يوآن را مطرح مي كنند به وضعيت بازار سرمايه  و بازارهاي مالي مجزاي اين كشور توجهي داشته اند يا خير؟ پژوهشگران در پاسخ به اين سؤال عنوان مي كنند ارزش پائين يوآن به زودي باعث ايجاد اختلال در بازار كالاهاي كشور چين مي شود.
012570.jpg

اما آنها هم ممكن است در تشريح وضعيت موجود كمي اغراق كنند. حقيقت اين است كه دليل كنترل زياد چين روي بازار سرمايه اش اين است كه هيچ يك از شهروندان و واحدهاي توليدي اين كشور نمي توانند به طور قانوني پول كشورشان را در بانك هاي خارج از كشور پس انداز كنند و مجبورند به سيستم بانكداري بسيار غيراصولي و نامناسب كشورشان اكتفا نمايند.
گفته مي شود همين مسأله باعث افزايش تقاضاي اين كشور براي ورود سرمايه هاي خارجي مي شود.
اندي زاي، اقتصاددان مركز مورگان استنلي مي گويد: هريك از شهروندان هنگ كنگي به طور ميانگين ۳۰ هزار دلار پول خارجي در اختيار دارند در حالي كه در سرزمين پهناور چين به استثناي اين منطقه ميانگين پول خارجي هر فرد برابر ۱۰۰ دلار است.
وي عقيده دارد اگر مردم مي توانستند سهم بيشتري از سرمايه هاي خارجي را داشته باشند، كارهاي بيشتري در كشور صورت مي گرفت و اين كنترل عظيم دولت روي سرمايه هاي داخلي كاهش مي يافت.
آقاي لاردي در اين مورد مي گويد: توزيع ذخاير و سرمايه هاي ملي در بانك هاي چين و ميان مردم بسيار نامناسب و نامطلوب است.
تعداد و اندكي از مردم ثروتمند سهم بزرگي از ذخاير ملي را در اختيار دارند و اين افراد هر زمان بخواهند مي توانند اين پول ها را به سرعت به دلار تبديل كنند پس اگر زماني كشور چين از اين كنترل همه جانبه روي سرمايه هاي ملي كشورش دست برداشت خواهد توانست شاهد برون ريز سرمايه اش باشد و ارزش يوآن را افزايش دهد اما در شرايط كنوني نه تنها ارزش يوآن افزايش پيدا نمي كند بلكه پس از مدت زماني حتي ممكن است كمتر از اين هم بشود.
به طور خلاصه، تعيين اين كه آيا ارزش كنوني يوآن كمتر از ميزان واقعي آن است يا به اندازه متعادل و عادي است ،كار بسيار دشواري مي باشد. علاوه بر آن با مشاركت بيشتر چين در اقتصاد جهاني، تعيين وضعيت آينده اقتصاد چين نيز بسيار مشكل خواهد بود. ولي همچنان تحقيق و پژوهش در زمينه آن ادامه دارد. عليرغم نظرات مختلف در مورد ارزش يوآن همگي بر يك نظر هم عقيده اند و آن اين است كه يوآن چين بايد انعطاف پذيرتر از گذشته شود.
يك نرخ تبادلاتي انعطاف پذير به يوآن اجازه مي دهد با تغيير در وضعيت بازار تجارت يا سرمايه ملي تغيير كند و سيستم پولي و مالي اقتصاد جامعه را در برابر شوك هاي اقتصادي آينده مستحكم تر و با استقامت تر نمايد. چين ضمن موافقت با اين طرح اخيراً اعلام كرده است كه در حال انعطاف پذيرتر كردن نرخ تبادلات كشورش مي باشد اما شواهد ديده شده در وضعيت اقتصادي اين كشور و بخش هايي از اقتصاد دنيا كه بيشترين تأثير را از اين اقتصاد رشد يافته مي گيرند مخالف اين مسأله را نشان مي دهند.
دولت چين در پاسخ به سؤالي كه در مورد دليل قبول نكردن طرح افزايش ارزش يوآن از آنها پرسيده شده بود گفت: ما از بي ثباتي آينده مي ترسيم. افزايش ارزش پول هرچند به صورت موقتي باعث بي ثباتي اقتصادي مي شود و اين بي ثباتي به رشد اقتصادي ما لطمه خواهد زد. علاوه برآن احتمال افزايش نرخ بيكاري، افزايش فشار حاصل از ركود اقتصادي يا انقباض پولي و تضعيف وضعيت بانك ها نيز وجود خواهد داشت.
ترس دولت چين كاملاً درست است ،خصوصاً نظري كه در مورد احتمال ركود پس از اصلاح ارزش يوآن ارايه مي كند. واقعيت اين است كه طي سال هاي اخيراً قيمت ها در چين روز به روز كاهش يافته است اما دليل اين كاهش قيمت ها، افزايش بهره وري و استفاده از فناوري هاي روز دنيا در كنار افزايش ظرفيت توليد واحدهاي دولتي است نه صرفاً بي ثباتي اقتصادي حاصل از عوامل مختلف.
بدون ترديد مشاهده ركود در كشوري مانند چين با نرخ رشد اقتصادي ۷ درصد در سال بسيار مشكل است و نه تنها باعث ايجاد اختلال در وضعيت اقتصادي دنيا مي شود بلكه تمام تئوري هاي اقتصادي را هم زيرسؤال مي برد. پس راه حل چيست؟

سايه روشن اقتصاد
سفير بلژيك: اقدام روشن داشته باشيد
012572.jpg

بازسازي عراق يك موضوع مهم براي ايران شده است. به ادعاي يك روزنامه آمريكايي در روزهاي گذشته ايران مذاكراتي با برخي مقامهاي آمريكايي درباره بازسازي عراق داشته است. اين كار چگونه ممكن است؟ «گويلام مه تن» سفير بلژيك در ايران در گفتگو با يك نشريه اقتصادي چاپ تهران در اين باره گفته است: براي كشور شما مهم است كه در بازسازي عراق مشاركت كند، اما شرايط واقعي را نيز بايد در نظر گرفت. هم اكنون نيروهاي اشغالگر، بخصوص آمريكا و انگليس و حدود ۳۰ كشور ديگر در عراق حضور دارند. ما مي دانيم كه آقاي جك استراو وزير خارجه انگليس سال گذشته چهار بار به ايران آمد و ديدار آخر وي مربوط به وضعيت عراق بود. شما آشكارا گفتيد كه آماده ايد تا در بازسازي عراق كمك و ايفاي نقش كنيد و با نيروهاي اصلي كه هم اكنون در اين كشور فعال هستند همكاري كنيد. ما فكر مي كنيم كه شما حتي براي همكاري با بريتانيا آماده ايد تا كمك كنيد و آماده ايد فعاليت هاي خود را در چارچوب سازمان ملل متحد انجام دهيد. اين موضوع در مورد لهستان هم ،كه اكنون بخش حساسي از عراق را در اشغال خود دارد، صادق است و من فكر مي كنم از جانب شما نشانه هاي نيز مبني برايجاد نوعي همكاري در خاك عراق نشان داده شده است. بنابراين شما در اين زمينه پرده پوشي نداشته ايد. مداخله در مسائل عراق بدون مجوز شوراي امنيت سازمان ملل باعث ناخشنودي است. ولي خوب، اوضاع همين است ديگر. بايد بر پايه شرايط موجود به عراق كمك كنيم. در قوانين بين المللي، برخي اصول هست كه برخي واقعيات را رسميت مي بخشد و اين واقعيات وجود دارند و بايد آنها را به حساب آوريم. بنابراين، من فكر مي كنم ايران با وجود اين همه بازيگر در عراق، نقش خود را كاملاً خوب و به گونه اي بسيار مثبت بازي خواهد كرد.
012574.jpg

در اينجا اصول خاصي حاكم است؛ مثلاً اصل «سياست واقعي» بيسمارك. اين چيزي است كه شما بايد به حساب بياوريد و آنچه شما پيشتر در افغانستان كرديد و اكنون در عراق امروز انجام مي دهيد رويكرد بسيار خوبي است.
اين زمينه هم درست مانند مساله برنامه هاي هسته اي شما است و مهمترين چيز اين است كه شفاف باشيد. بنابر اين در اين مورد نيز، ما بايد راجع به جهت گيري سياسي و اولويت هاي شما اطمينان يابيم؛ وقتي شما سياستي را تعريف مي كنيد بايستي به روشنترين شكل انجام شود و در اين شرايط شما مي توانيد توقع برخي پشتيباني هاي همدلانه از جامعه بين الملل درخصوص عراق و همچنين تلاش هاي خودتان باشيد. حتي آمريكا امروز مجبور است اذعان كند كه آنها نمي توانند به تنهايي عراق را بازسازي كنند. آنها در فرايند بازسازي و مسائل سياسي به كمك جامعه بين الملل نياز دارند و ما اميدواريم كه اين موضوع به عنوان مصوبه جديد سازمان ملل تصويب شود. آلمان، فرانسه، روسيه، پاكستان، هند و تركيه طرفدار مصوبه جديد سازمان ملل هستند؛ مصوبه اي كه تلاش هاي بين المللي در خصوص عراق را رسميت و مشروعيت مي بخشد. اما مي دانيم كه مقاومت هايي از سوي واشنگتن ديده مي شود ولي تلاش ها در جريان است. اين كه صرفاً راه را براي ايجاد نوعي نيروي ثبات بخش بين المللي باز كنيم كه ماموريتي از جانب سازمان ملل نداشته باشد، كاري غيرواقعي و نشدني است. من فكر مي كنم اگر سازمان ملل مسئوليت اصلي اش را در اين كشور بازيابد جريان برقراري حكومت دموكراتيك تسريع مي شود.
البته شوراي حكومتي را كه تشكيل شده بايد به رسميت بشناسيم. ۱۳ عضو شيعه در ارگان ۲۵ نفره وجود دارند و اين به روشني حاكي از اهميت شيعيان در كشور است. اين جلوه بارزي از واقع گرايي از جانب نيروهاي اشغالگر است.
اقدامات شما بايد بسيار روشن باشد؛ همانطور كه اكنون چنين است. با توجه به اختلافات يا اين كه برخي كشورها مي گويند شما در حال ايفاي نقشي موازي هستيد يا يك خط مشي پنهاني داريد، شما بايد بپذيرد كه از چنين رويكردها به هر قيمتي كه شده اجتناب كنيد زيرا به هيچوجه به نفع كشور شما نخواهد بود.
مطمئنم ايفاي يك نقش روشن و شفاف باعث جذب برخي كشورهاي اروپايي يا حتي اتحاديه اروپا خواهد شد، زيرا ما خودمان در بازسازي عراق فعال هستيم. اروپا شريك تجاري مهمي براي ايران و همچنين براي عراق بوده است و مي توان انتظار داشت كه نوعي هماهنگي در اين تلاش مشترك وجود داشته باشد؛ نوعي هماهنگي كه به نفع مردم عراق خواهد بود.

اقتصاد
ادبيات
حقوق بشر
روزنت
سفر و طبيعت
سياست
ورزش
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  حقوق بشر  |  روزنت  |  سفر و طبيعت  |  سياست  |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |