گفت وگو با دكتر نوش آفرين انصاري رئيس شوراي كتاب كودك به مناسبت روز جهاني كودك
كودك در حاشيه
زير ذره بين
شايد اگر جريان تشويق نويسنده خوب به وجود بيايد و نويسنده خوب بتواند كار خودش را عملا بهبود ببخشد و تيراژ كتابش از ۳ هزار به ۳۰ هزار برسد، توانايي ها رشد پيدا مي كند و اين هم در صورتي است كه كتابخانه ها افزايش يابد و ارتباط بين پديدآورنده و خواننده گسترش پيدا كند.
|
|
مسعود ميرزاپور
اشاره: گاهي اوقات زماني به فكر موضوعي مي افتيم كه مناسبت يا بزرگداشتي حول آن موضوع بچرخد و درواقع با پايان مناسبت و بزرگداشت آن، موضوع هم به فراموشي سپرده مي شود و تا سال بعد و يادآوري كوتاهي ديگر روند اين گونه و در چرخشي بي سرانجام دور خودش مي چرخد.
ديروز ۱۶ مهرماه، مصادف بود با روز جهاني كودك. شايد زماني كه به اين تاريخ نزديك مي شويم تازه يادمان مي آيد كه چه كارهايي كرده ايم و چه كارهايي نكرده ايم. اينجاست كه خود را به دست همان چرخش بي سرانجام گذر ايام مي سپاريم و تنها به يادآوري كوتاهي از آن مي پردازيم.
بايد ديد چرا در مورد كودكان سرزمينمان كار درست و اساسي صورت نگرفته است؟ چرا كودكان ما تنها ۱۶ مهر هر سال در ياد و خاطرمان مي آيند و هنوز پا نگرفته از ياد مي روند.
شوراي كتاب كودك يكي از نهادها و سازمان هاي غيردولتي است كه چيزي حدود ۴۰ سال در حيطه كتاب كودك و مسائل مربوط به آن مطالعه و كار كرده است. به مناسبت روز جهاني كودك با خانم دكتر نوش آفرين انصاري رئيس شوراي كتاب كودك ديدار كرده ايم و از فعاليت ها، رابطه شورا با ديگر نهادها و سرانجام مسائل روز كتاب كودك به گفت وگو نشسته ايم.
* تاريخ تأسيس شورا به چه سالي برمي گردد. به عنوان مقدمه تاريخچه اي از شوراي كتاب كودك را ارائه دهيد.
- شوراي كتاب كودك فعاليت خود را از دهه ۱۳۳۰ آغاز مي كند. زماني كه در سال ۱۳۳۶ سركار خانم توران ميرهادي در مدرسه فرهاد اولين نمايشگاه كتاب كودكان را برگزار مي كند و بحث در مورد اين كه اساسا آموزش بدون كتاب و كتابخانه، بدون كتاب غيردرسي و بدون ادبيات در بعد پرورشي آن غيرممكن است، در جامعه فرهنگي ما مطرح مي شود. آن گاه مجله سپيده فردا چاپ و نظريه هاي مرحوم دكتر باقر هوشيار مطرح مي شود و در حقيقت اينها زمينه هاي اصلي تأسيس شورا را پي مي افكند.
ولي از نظر تأسيس رسمي سال ۱۳۴۱ گروهي از نويسندگان، ناشران، علاقه مندان و شاعران كودك و تصويرگران در مدرسه فرهاد گردهم مي آيند و تصميم مي گيرند مؤسسه اي را با نام شوراي كتاب كودك تشكيل دهند. آنها اهدافي را تدوين مي كنند تا براساس آن، اين نهاد بتواند به كارش ادامه دهد.
* آيا مرحوم عباس يميني شريف هم در راه اندازي شوراي كتاب كودك نقشي داشتند؟
- عباس يميني شريف هم از بنيانگذاران شورا بودند كه نامشان در كنار نام ۳۰ نفر از نامدارترين علاقه مندان آن زمان است. ايشان از دو وجه به اين كار نظر داشتند، اول اين كه مدرسه داشتند و مي دانستند چقدر وجود كتاب در نظام آموزشي و پرورشي ضروري است و ديگر اين كه شاعر كودكان و نوجوانان بودند و اين در حقيقت، هم از وجه يك مدير مدرسه و هم از وجه پديدآورنده ادبيات كودك قابل تأمل است ايشان تا زمان فوتشان عضو شورا و درواقع خزانه دار شورا بودند و شورا از وجود ايشان هميشه استفاده مي كرد.
* فعاليت شوراي كتاب كودك در چه زمينه هايي انجام مي گيرد؟
- شورا در طول ۴۱ سال گذشته، فعاليت هاي بسيار گسترده اي را دنبال كرده است، اما از ۳ يا ۴ فعاليت آن مي توان به عنوان فعاليت كليدي نام برد. خب به عنوان يك سازمان بزرگ شورا داراي گروه هاي گوناگون كاري است و كميته هاي گوناگوني در ساختار آن وجود دارد، ولي فكر مي كنم بحث بررسي كتاب يكي از مهم ترين كارهاي شورا بوده و هست و اين بررسي همين طور تا امروز ادامه پيدا كرده است. امسال براي اولين بار گروه هاي بررسي شورا، گزارش ساليانه خود را خارج از محيط شورا و در بستر جامعه مطرح كردند. اين مراسم روزهاي نهم تا يازدهم مهرماه در انجمن مفاخر فرهنگي انجام شد. ما هميشه اين گزارشها را به صورت خصوصي و در جمع اعضاي شورا مطرح مي كرديم، اما امسال براي اولين بار از همه ناشران و علاقه مندان دعوت كرده ايم نه فقط به نتايج اين كار، بلكه به شيوه هاي انجام اين كار دقت و در حقيقت آشنايي پيدا كنند تا به تصور بهتري از آنچه كه در شورا انجام مي شود، دست يابند.
بررسي هاي مرتب شورا را توانمند كرده است. در طول اين سالها به دليل اين كه معيارها شكل گرفته اند، بررسي ها تعدادشان بيشتر شده، نويسندگي قوي شده و از ميان بررسي كنندگان، منتقدين و پژوهشگران ادبيات كودك هم برخاسته اند و تمام اينها سبب شده كه يك قدرت استثنايي در شورا شكل بگيرد.
در كنار بحث بررسي، مقوله كتابخانه هم مطرح مي شود، چراكه كتاب ها پس از بررسي، وارد كتابخانه مي شود. درواقع از همان سال ۱۳۴۱ بررسي و كتابخانه در كنار هم حركت كرده است. در حال حاضر به خاطر تلاش دوستاني كه كتاب بررسي كرده اند، كتابخانه تحقيقاتي ما توانمند شده و قادر است كه فهرست تمام اين آثار را كه به صورت الكترونيكي ثبت شده است، در اختيار جامعه قراردهد و اين يك توانمندي است كه در حال حاضر هيچ كدام از كتابخانه هاي ايران دارا نيستند تا بتوانند اين كار را انجام دهند.
الان فهرست كتاب هاي پيش از دبستان (گروه الف) چهل سال گذشته و گروه الف و ب چهل سال گذشته، كتاب هاي مناسب يك نويسنده و كتاب هاي يك ناشر و سال هاي نشر در اين مجموعه گردآوري شده است. بنابراين، كتابخانه تحقيقاتي ما خيلي توانمند است، هم خود كتابخانه ،هم بخش آرشيو آن .و در حقيقت وارد يك حوزه پژوهشي شده ايم و آن يافتن كليدواژه هاي مناسب براي ادبيات داستاني است. نتيجه اين پژوهش و تلاشي كه دوستان در گروه هاي بررسي و كتابخانه تحقيقاتي ما انجام مي دهند، اين است كه هركس مي خواهد در هر زمينه ادبيات كودكان مثلا محتواي كتاب ها كار بكند، به راحتي مي تواند به منابع دسترسي داشته باشد. اين، وظيفه يك كتابخانه پژوهشي است كه اگر فرض بفرماييد يك پژوهشگر، يك معلم، يك مترجم بخواهد در زمينه خاصي كار بكند، بتواند دقيقا يك سري اطلاعات خيلي ريز و مشخص به او بدهد.
از فعاليت هاي ديگر كه خيلي مهم بوده و بر كارهاي ديگر شورا نيز تأثير گذاشته، بحث فرهنگنامه است. مي توان گفت فكر تدوين يك فرهنگنامه يعني يك كتاب مرجع براي كودكان و نوجوانان ايراني از همان سال هاي ۴۱ و ۴۲ در شورا وجود داشته كه در منابع ما كاملا مشهود است. با اين همه تنها از سال ۵۸ امكان انجام اين كار به وجود مي آيد و شورا كار را شروع مي كند و سازمان بسيار بزرگي براي اين امر پديد مي آيد. بازنشسته كردن اجباري خانم ميرهادي كه يكي از غم انگيزترين حوادثي بود كه مي توانست در آموزش و پرورش كشور اتفاق بيفتد، در اوايل انقلاب رخ مي دهد، ولي اين امر، اين حسن را داشت كه ايشان وقت بيشتري را به كودكان اختصاص دادند و در حقيقت نه فقط بازنشسته نشدند، بلكه توانستند پيام خود را به هزاران كودك ايراني برسانند.
جلد ۹ فرهنگنامه، الان در حال تدوين نهايي در حال سپرده شدن به ناشر است. در ۸ جلد فعلي، بيش از ۲۵۰۰ مقاله تأليف شده دارد و مي توان گفت واقعا حاوي ۲۵۰۰ كتاب است. بيش از ۳۵۰۰ نقشه نمودار و تصوير دارد و ۶۳۲ مقاله از اين مجموعه در مورد ايران است كه تنها منبعي است كه اين توانمندي را ايجاد كرده است.
يكي از شعارهاي ما در شورا بحث دادن بال به فرزندان ماست كه بتوانند با بال فرهنگ خودشان پرواز كنند. در اين مجموعه ۳۰ گروه تخصصي كار مي كنند و بيش از ۲۵۰ محقق و متخصص و ۹۰ كودك و نوجوان، مؤلف فرهنگنامه شوراي كتاب كودك هستند. طبعا اين حركت در شناساندن حركات ديگر شورا خيلي مؤثر بوده است. چون كتاب حركت ايجاد مي كند، كنجكاوي ايجاد مي كند و دقيقا مي گويد كه شورا چه كار مي كند.
كارگاه ادبيات كودكان از جمله كارهاي ديگر شورا است. ما ۱۸ كارگاه را تا پايان امسال برگزار خواهيم كرد. كارگاه اين امكان را به ما مي دهد كه تفكر شورايي را در ميان اقشار مختلف جامعه حركت بدهيم و از ميان اين افراد، براي خودمان نيرو بگيريم. اگر امروز شورا اين چنين توانمند است، به خاطر دوستاني است كه مي گويند در كارگاه ها بوده اند. گاهي خودم حيرت مي كنم كه تأثير آموزش چقدر قوي بوده است كه اين افرادي كه در كارگاه هاي دوره هاي قبل بوده اند، مانده اند و براي شورا كار مي كنند.
شورا امكان انجام كارهاي وسيع و گسترده را ندارد. شورا بايد به عنوان يك سازمان غيردولتي و خصوصي و يك نهاد مستقل، الگو بسازد، نمونه بدهد و فكر ايجاد كند.
* در مورد بازي، چه كارهايي انجام شده است؟ ژان پياژه مي گفت بازي تفكر كودك است. شما براي ايجاد اين تفكر در كودكان چه كارهايي انجام داده ايد؟
- در خصوص بازي، بهتر است با مسئولان بازي در شورا صحبت كنيد. تفكر پياژه در مورد بازي و همچنين موارد ديگر كاملا شناخته شده و مطرح است، ولي روشن شدن اين جريان و به كار افتادن اين جريان را بايد در تحقيق عظيم خانم قزل اياق جست وجو كنيم. ايشان كاري را براي دفتر پژوهش هاي فرهنگي انجام داده اند تحت عنوان راهنماي بازي هاي ايران كه در سال ۷۹ چاپ شده است. ايشان در اين تحقيق بيش از ۲۵۰۰ بازي با ذكر منبع ثبت كرده اند.اين كتاب يك راهنماي جامع و كامل است. وقتي اين راهنماي بسيار ارزشمند به دست آمد، بعد اين فكر كه آيا بازي هاي سنتي ارزش احيا دارند يا ندارند، مطرح مي شود و اين كه چه بازيهايي براي چه گروه هاي سني مفيد است و يا چه بازيهايي براي خانواده ها مفيد است و مسائلي از اين دست.
* آيا شورا بر نهادهاي ديگر همسو هم تأثير گذاشته است؟
- بله خيلي زياد. تا جايي كه متأثر از آن، سازمانهاي غيردولتي ديگري به وجود آمده است. شورا از بدو تأسيس يعني از سال ۴۱ تا سال ۵۶ تنها بود. شايد به دليل گستردگي كارهايي كه در كانون پرورش فكري در آن دوره تاريخي صورت گرفت، نيازي به تأسيس سازمانهاي غيردولتي ديگر ديده نشده بود. ولي ما در سال ۵۶، تأسيس انجمن آموزش پويا را داريم كه متأثر از شورا به وجود آمده بود كه در مدرسه فرهاد توسط خانم ميرهادي اداره مي شد.
در اين انجمن جمعي گردهم آمدند تا درخصوص مسائل آموزش و پرورش صحبت كنند. بعد از اين انجمن، به ترتيب سازمانهاي ديگري به وجود آمدند كه توسط افرادي اداره مي شود كه در عين اين كه عضو شوراي كتاب كودك بوده اند، به تأسيس سازمان هاي همسو همت مي گمارند.
مؤسسه پژوهشي كودكان دنيا، مؤسسه مادران امروز، انجمن حمايت از حقوق كودك فرزندان شورا به حساب مي آيند.
* شما گفتيد شوراي كتاب كودك يك نهاد خصوصي و غيردولتي است. يعني دولت چه پيش از انقلاب و چه بعد از آن، اصلا هيچ اعمال نظري در سياست هاي شورا نكرده است؟
- نه! هيچوقت! خوشبختانه اصلا اعمال نظري از طرف دولت نشده است. شورا داراي يك هيأت مديره قوي است و يك اساسنامه اهداف مشخص دارد،كه درمجموع در راستاي اهداف خود حركت مي كند و اين نشان مي دهد كه بنيانگذاران اوليه بينش بسيار روشني نسبت به آنچه كه شورا طبعا مي تواند انجام دهد و بايد انجام دهد، داشته اند.
* قبل از اين كه در مورد كانون پرورش فكري، از شما سئوال كنم مي خواهم بدانم قدمت شوراي كتاب كودك بيشتر است يا كانون؟
- مسلما شورا قدمتش بيشتر است. سال تأسيس شورا همچنان كه قبلا گفتم ۱۳۴۱ و سال تأسيس كانون پرورش فكري ۱۳۴۵ يا ۱۳۴۶ است.
* آيا شوراي كتاب كودك و كانون پرورش فكري حركت موازي با يكديگر دارند؟
- من اصلا فكر نمي كنم اين چنين باشد. اگر نگاه بكنيد به كانون و جرياني كه در آن وجود دارد، خواهيد ديد كه تقريبا هيچ شباهتي بين شورا و كانون وجود ندارد. كانون از اول اجازه نشر داشته و ناشر بوده است، مي توانسته كتابخانه تأسيس بكند، بودجه دولتي دارد. و هيچگاه هيچ تشابهي بين اين دو حركت وجود نداشته است. در يك زماني، البته كانون گرايش به بررسي كتاب، نقد آن و انتشار فصلنامه قوي در زمينه ادبيات كودك و بحث هاي نظري در ادبيات كودكان داشته است. اما اين، دليل حركت موازي اين دو نهاد نيست. اما اميدوارم كانون اين رسالت نقد و بررسي را دوباره آغاز كند، به دليل اين كه كتاب هايي كه انتخاب مي شود و مي رود در كتابخانه هاي كانون، بايد براساس ضوابط و معيارهاي درستي باشد.
من هرگز احساس نكرده ام كه كانون و شورا با هم رقابت دارند يا قبلا داشته اند. اما بعضي از همكاران كانون نكاتي در زمينه شورا در سال هاي اخير مطرح كرده اند كه به نظر من درحقيقت به خاطر اين است كه چيزي گفته باشند، و خيلي نظرياتشان مستدل نيست و مي گويند به نظر مي رسد كه شورا ارتباطات خوب جهاني دارد، ولي چنين و چنان نمي كند و اينها خيلي محكم نبوده است. من در سايت ايسنا يكي دونظر از بعضي دوستان كانون ديده ام كه به نظر مي رسد براساس شناخت نباشد.
* رابطه شورا با آموزش و پرورش چگونه است. آيا شما در زمينه محتواي كتاب هاي دبستاني هم نظر مي دهيد؟
- اصلا تصور چنين ارتباطي بين يك نهاد بسيار دولتي و يك نهاد بسيار غيردولتي مثل شوراي كتاب كودك خيلي دشوار است. درحقيقت دولت هنوز به طور كامل ياد نگرفته كه از توانايي هاي ملت به خوبي استفاده كند. هرچند به هر حال يادگيري را آغاز كرده است. يكي دوبار در قبل از انقلاب اين كوشش صورت گرفته كه در كتاب هاي درسي فهرستي از كتاب هاي مناسب بيايد. ظاهرا در كتاب هاي اول و دوم دبستان، اخيرا چنين كاري صورت گرفته كه هيچ ارتباطي با شورا ندارد. شورا اين دو فهرست را با قاطعيت رد مي كند. اما قرار است كاري صورت گيرد كه در پايان كتابهاي درسي ليست كتابهاي خواندني براي بچه ها گذاشته شود. آن قسمتي كه در حال حاضر گذاشته شده، از نظر كيفيت مورد نظر شورا نيست. ترجمه و تأليف با هم است، كتاب شناسي ها غلط است و اساسا معلوم نيست وزارت آموزش و پرورش براساس چه معياري اقدام به انتخاب اين كتاب ها كرده است.
شورا اين دو فهرست را نمي پذيرد و حاضر است در هر جلسه اي دلايلش را براي رد اين فهرست ها بيان كند. همكاري شورا و آموزش و پرورش، بايد در بستر ايجاد تفكر صحيح باشد و از اين بابت ما در دو سال اخير گام هاي بزرگي برداشته ايم. بسياري از دوستان آموزش و پرورش از مناطق مختلف در اينجا حضور داشته اند.
بسياري از همكاران شورا در مناطق آموزش و پرورش صحبت كرده اند، سخنراني كرده اند. بسياري از آنها به عنوان مروجان ادبيات كودكان در مدارس تدريس مي كنند. بنابراين ارتباط ما در زمينه ايجاد تفكر و دادن مباني نظري پژوهش دانش آموزي، آموزش مشاركتي، استفاده از كتاب هاي مرجع، ضرورت طرح ادبيات كودكان در مدرسه و مسائلي از اين دست بسيار فعال بوده است.
در همين دو هفته گذشته، كارگاهي را تمام كرديم كه به درخواست آموزش و پرورش بود و ۴۰ نفر از سرگروه هاي مناطق آموزشي ۱۹گانه تهران در اين كارگاه شركت داشتند. يكي از بحث هاي اساسي كه واقعا در آموزش و پرورش بايد پي گرفته شود، بحث كتابخانه ها است. درواقع ما هرچقدر در مورد اين دوره ها بگوييم اينها منتهي مي شود به اين كه آموزش و پرورش بايد يك كتابخانه تحقيقاتي خوب داشته باشد، هم در بخش مرجع، هم در بخش تعليم و تربيت و هم در مورد ادبيات كودكان. همچنين كتابخانه مدارس هم بايد تقويت شود.
در حوزه معرفي فرهنگنامه، آموزش و پرورش گام هاي مؤثري برداشته و دوره هاي متعددي از فرهنگنامه خريداري كرده و به مدارس فرستاده كه البته كافي نيست. رقم هزار دوره فرهنگنامه خيلي خوب است، ولي اگر ما فكر كنيم كه بيش از ۱۳۰ هزار مدرسه در سطح كشور داريم، خريد هزار دوره فرهنگنامه خيلي كم به نظر مي رسد. ما اميدواريم اين همكاري با آموزش و پرورش بيشتر و بيشتر شود.
* برويم سراغ كتاب هاي بازاري. شورا در مورد اين نوع كتاب ها چه نظري دارد؟
- در مورد كتاب هاي بازاري چيز زيادي نمي توانم بگويم. معمولا مرام شورا و نگاه شورا بر حذف نيست و به اين ترتيب ما كتاب ها را مي بينيم و از ميان آنها بهترين ها را براي فرزندان مملكتمان گزينش مي كنيم. معيارهاي انتخاب ما چاپ شده است و هر كسي مي تواند استفاده كند. همچنين مشورت با اعضاي گروه بررسي ما باز است. بنابراين مشخصا بايد بگويم به جاي سركوب اين آثار، بايد تشويق آثار غيربازاري مدنظر ما باشد. بايد مطمئن باشيم در تمام كتابخانه هاي مدارس ما يك نسخه از اين كتاب هاي بازاري پيدا نمي شود. كتاب بازاري چرا پديد مي آيد؟ بايد گفت به خاطر عدم اطلاع و به خاطر سودآور بودن پديد مي آيد. اگر شما در جامعه، از يك سو اطلاع رساني بكنيد و از سويي ديگر جلوي سودآوري را بگيريد، كتاب بازاري پديد نمي آيد، البته هرگز ۱۰۰ درصد از بين نمي رود. در هيچ جاي دنيا اين اتفاق نمي افتد. وقتش رسيده كه صدا و سيما و رسانه ها نسبت به آنچه كه سودمند است براي كودكان آگاهي بدهند. ما واقعا بايد بررسي كنيم كتاب هايي كه در جاهاي مختلف پخش مي شود، چرا اين گونه كتاب ها عرضه مي شود. من خواندم كه ۱۰۰ هزار نمايشگاه برگزار مي شود، چه كسي كتاب هاي اين نمايشگاه را انتخاب مي كند؟ چه عواملي براي انتخاب اين كتاب ها وجود دارد؟ خودمان كتاب هاي بازاري را منتشر مي كنيم. به قول ناصر خسرو: چون نيك نظر كرد، پر خويش در آن ديد. اين پرها را بايد بريد.
* خانم انصاري چرا در كشورمان يك استاين، يك بيلر و اساسا يك نويسنده تأثيرگذار نداريم؟
- جلوي نوشتن را نمي شود گرفت. من معتقد نيستم جلوي چيزي را بگيريم، ولي اين كه چرا پديدآورنده بزرگ كم داريم، خب اگر منابع شورا را بررسي كنيد (در اين چهل سال) شما مي بينيد كه به مترجمان بزرگي دست پيدا كرده ايم، ولي در حوزه تأليف كه مهم ترين گلوگاه اين حركت است، مشكل داريم. اين يك مقدار به ادبيات بزرگسال و فضاي جامعه هم برمي گردد. ما اين مشكل را با ادبيات بزرگسال و با شعر بزرگسال هم داريم. بايد جامعه شناسان و متخصصان در اين زمينه بيشتر به بحث بپردازند، شايد اگر آن جريان تشويق نويسنده خوب به وجود بيايد و نويسنده خوب بتواند كار خودش را عملا بهبود ببخشد و تيراژ كتابش از ۳ هزار به ۳۰ هزار برسد، توانايي ها رشد پيدا مي كند و اين هم در صورتي است كه كتابخانه ها افزايش يابد و ارتباط بين پديدآورنده و خواننده گسترش پيدا كند.
شما در آن سوي آب ها مي بينيد كه در همه مدارس، نويسنده ها مي روند و با بچه ها صحبت مي كنند، كار مي كنند، حرف مي زنند، شوق آنها را در مورد اثر خود مي بينند و تأثير مي پذيرند. ما چه مقدار اين كار را مي كنيم. ايراني بايد ايراني را دوست بدارد، ايراني را تصحيح بكند و به گفت وگو و ديالوگ بنشيند. خيلي از كارهايي را كه بايد براي نويسندگان مان بكنيم، نمي كنيم. من در يك جلسه اي بودم و مطرح بود كه خيلي از نويسنده هاي ما به سوي ترجمه روي مي آورند و اين، يعني خطر!.
* آيا هري پاتر به زودي همه ما را تسخير خواهد كرد؟
- كتاب هري پاتر خيلي قطور است و لااقل من حوصله خواندن اين كتاب را ندارم. ولي نوه ۹ ساله اي دارم كه در كانادا زندگي مي كند. در سفر اخيرم مرا نشاند و هري پاتر يك و دو را به من نشان داد (البته فيلمش را). من زماني از عمرم را در يك شبانه روزي در انگلستان گذرانده ام، اين فيلم تنهايي ها و مصيبت هايي را كه چند نسل از غربي ها در نظام شبانه روزي گذرانده اند، خيلي خوب به تصوير كشيده است و من اين نظام را در دو كشور تجربه كرده ام يك بار در بروكسل بلژيك و يك بار در انگليس. خيلي عجيب بود زماني كه اين فيلم را ديدم، ياد همان دوره ها افتادم. چقدر مديران شبانه روزي را همان گونه مي ديدم كه خانم رولينگ ديده است. اين يك كتاب خيلي اجتماعي است و به نظر من، كتاب خيلي دردمندي است. نه معتقد به سوزاندنش هستم، نه معتقد به اين كه جادو را اشاعه مي دهد. فكر مي كنم يك پروازي است كه البته با چيزهايي سينمايي تركيب شده كه البته به يقين در كتاب هم اين گونه بوده است با توصيف هاي خيلي قوي.
شايد در ذهن خيلي از ماها در مقياس خيلي كوچك تر اين وجود داشته باشد. من هري پاتر را خطر نمي بينم. خطر را بزرگ شدن بچه ها مي بينم. البته متأسفانه نظام تبليغاتي غرب به اندازه اي قوي است كه به محض اين كه كتابي جذاب مي شود، ديگر از دست نويسنده خارج مي شود و اين ناشران و ويراستاران و سوداگران هستند كه آن فرهنگ و اين نوع كتاب ها را حركت مي دهند. اينجاست كه مسئله خطرناك مي شود، اينجاست كه بهروزي نسل جوان مطرح نيست، بلكه جيب ها است كه مطرح مي شود. برج ها مطرح مي شود. كلاه آن كسي كه تسليم اين نوع حركت بشود، پس معركه است و برد با جامعه اي است كه خيلي سريع به بوم خودشان برگردند.
* شما خودتان در زمينه كتاب كودك چيزي تأليف يا ترجمه كرده ايد؟
- نه من هرگز در زمينه كتاب كودك كار نكرده ام. من تنها مديريت فرهنگي را در يك مجموعه اي كه براي كودك و كتاب كودك كار مي كند، برعهده دارم.
|