پنج شنبه ۱۷ مهر ۱۳۸۲ - شماره ۳۱۹۰- Oct, 9, 2003
دكتر عبدخدايي:
بايد از گردشگري داخلي شروع كرد
012628.jpg
روز سه شنبه هشتم مهرماه، همايش «توسعه جهانگردي همگام با رونق ايرانگردي»، در راستاي بزرگداشت روز جهاني جهانگردي در دانشكده مديريت و حسابداري دانشگاه علامه طباطبايي برگزار شد. در اين همايش مديران بخش صنعت توريسم سخنراني كردند و نقطه نظرات خود را بيان داشتند. آنچه بيشتر از همه نظرها را به خود جلب مي كرد، سخنراني دكتر عبد خدايي، رئيس سازمان ايرانگردي و جهانگردي در مورد راهكارهاي اين صنعت به منظور توسعه و بسط آن در كل كشور و نيز توجه خاص و بيشتر از گذشته بود. عبد خدايي گردشگري داخلي را در رأس همه امور در صنعت توريسم ذكر كرد و گفت: آنچه بايد در شروع كار به آن پرداخت، توريسم داخلي و شناساندن ايران به ايرانيان است. تا زماني كه ايرانيان به جاذبه ها و داشته هاي خود واقف نشوند، زمينه براي ورود توريسم خارجي فراهم نخواهد شد. نگاه عبدخدايي، نگاه داخلي و پس از آن، نگاه قاره اي است. زيرساخت هاي اين صنعت ساخته نخواهد شد مگر اين كه به گردشگري داخلي بها دهيم و آن را تقويت كنيم. وي ترس از تهاجم فرهنگي را يكي از علل ركود صنعت گردشگري در كشور دانست و با مقايسه اي تاريخي ميان ايران و چند كشور اروپايي و آسيايي به توانمندي هاي فرهنگ غني ايران پرداخت.
عبدخدايي در ادامه گفت: عربها در سال ۲۰۰۰ ميلادي حدود ۲۵ ميليارد دلار خرج سفر كردند و سهم ما از اين رقم بسيار اندك بوده است. در سال، بين پانزده تا شانزده ميليون ژاپني به اقصي نقاط جهان سفر مي كنند، در حالي كه فقط ۶۰۰۰ نفر از اين تعداد به ايران مي آيند. بنابر اين آمار، كشورهاي حوزه خليج فارس و آسيايي مي تـوانند ارزآوري و رونق گردشگري را به ارمغان آورند. تمركز بازاريابي و امكانات روي قاره آسيا خواهد توانست ما را به اهداف تعيين شده سوق دهد.
با نگاهي اجمالي به همايش مذكور، تغيير نگاه اين صنعت و اين كه كساني به فكر توسعه توريسم افتاده اند، جاي اميدواري دارد، اما هنوز كافي نيست. لازم است كه طرحها و برنامه ريزي ها در عمل موفق باشد وگرنه با كاغذبازي و جدول بندي زماني بدون عمل، در نقطه صفري كه هستيم خواهيم ماند و پيشرفتي صورت نخواهد گرفت. مدت هاست كه سازمان ايرانگردي و جهانگردي و ديگر دست اندركاران صنعت توريسم در حال برنامه ريزي طرح هاي مديريت و غيره هستند، اما نتايج بارزي مشاهده نشده است.
باعث تأسف است كه با ۱۵ سال كار سازمان، پس از جنگ ايران و عراق، آمار توريست ورودي واقعي كشور ايران در سال ۲۰۰۲ بيش از ۴۰ هزار نفر نبوده است. صنعت گردشگري چيزي نيست كه بتوان با در نظر گرفتن يك جنبه يا چندجنبه خاص، به آن پرداخت. بلكه زنجيري است كه هر كدام از دانه هاي آن ارتباط مستقيم با ديگر دانه ها دارد. مسلم است كه ايجاد شكاف در هر كدام از موارد مذكور جدايي زنجير و درنتيجه عقب ماندگي در بازار جهاني را سبب خواهد شد. مديريت يكي از مهمترين عوامل اين حلقه است كه سال هاست از داشتن آن محروم بوده ايم. امكانات رفاهي، حتي براي گردشگران داخلي، بسيار كم است. توسعه گردشگري نيازمند توسعه امكانات رفاهي در زمينه هاي مختلف است و مطمئناً با برگزاري همايش ها و سمينارهايي از اين دست، هيچ چيز حل نخواهد شد مگر اين كه طرح هاي مطرح شده واقعاً به انجام برسد.
زمان مي گذرد و موج عظيم توريست همچنان به كشورهاي اسپانيا و آلمان و فرانسه و غيره سرازير است و ايران...؟ بايد واقعيت ها را ديد و از آن فرار نكرد.
امروزه بحث عمومي بر سر مشاركت هاي مردمي است و ثابت شده كه مديريت دولتي به تنهايي كارساز نيست و اگر مديريت كارا و پويا در طول  سال هاي گذشته وجود داشت، امروز صنعت توريسم بايد به جايگاه واقعي خود دست يافته و درآمدهاي حاصل از آن با درآمد نفت برابري مي كرد.
خوب است خود را ارزيابي كنيم، به خود بپردازيم و جايگاه خود را در سطح جهان بازشناسيم. بايد از جايي شروع كنيم و پيكره پوسيده و از هم پاشيده توريسم كشورمان را ترميم نماييم. سمينار و همايش بايد راهكاري براي توسعه عمليات اجرايي در پروژه هاي مختلف باشد. نه جاي بحث و گفتگوهاي تعارف مآبانه و جدل هاي اداري. بايد چون فرزندي دلسوز و مهربان، مادر وطن و سرزمين خود را دريابيم تا به سر منزل مقصود برسيم و جز اين راهي نيست.
حسين يگانه

نگاه
چه كرده ايم؟
مروري بر جشنواره جهانگردي
ايمان مهديزاده
بسياري از كارشناسان بر اين باورند كه صنعت «توريسم» قادر است، اقتصاد كشور را نجات دهد و با توجه به كم تواني ما در سطح توليدات صنايع مادر و كاستي هايي كه در تكنولوژي محسوس است. بهترين چاره انديشي ورود توريست به كشور طبق اصول، مبتني بر برنامه ريزي و بسترسازي مناسب و در راستاي توسعه پايدار است. اين مسئله آن قدر جدي است كه اگر به آن نپردازيم و همچون گذشته بي اعتنا باشيم، عواقب ناشي از آن از جنبه هاي مختلف؛ فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي، قابل جبران نخواهد بود. بايد پتانسيل هاي خود را بشناسيم و به آن بها دهيم. براي بالفعل كردن بالقوه ها هزينه كنيم و تنها در اين صورت مي  توانيم ارزآوري سودمند داشته باشيم، اما و اقعيت اين است كه نتوانسته ايم از نيروهاي موجود در جهت جذب توريست استفاده كنيم. توريست به امكانات خاصي احتياج دارد و مسافرت مي كند تا ضمن كسب تجربه، از لذت هاي خاص سفر بهره برد. هر توريست مي تواند سفيري باشد كه مردم كشورش را براي سفر به ايران ترغيب و تشويق كند. اما متأسفانه امكانات ما بسيار محدود و ناچيز است. براي نمونه در ساختن يك سرويس بهداشتي مناسب براي مسافران، حتي گردشگران داخلي تعلل كرده ايم و سال هاست كه براي همين مسائل به ظاهر كوچك چاره انديشي نشده است.
آيا پس از برگزاري جشنواره روز جهاني جهانگردي براي تجهيز جاذبه ها راهي يافته ايم؟ آيا عشاير، از روال بروكراسي اداري اين جشنواره  راضي بوده اند؟ به طور مسلم برگزاري جشنواره، عملي قابل توجه و تقدير است. اما حصول نتيجه براي سازوكار توسعه پايدار در بخش توريسم مهم تر از آن است. عشاير در ايران از جاذبه هاي منحصر به فرد در صنعت توريسم به شمار مي روند و توانايي جذب گردشگران زيادي را از نقاط مختلف دنيا دارند. از جمله اين جاذبه ها مي توان به رقص هاي محلي، آداب و رسوم متفاوت در ايل هاي عشيره اي و... اشاره كرد. اما متأسفانه با اين وجود دولت هنوز در صدد تخته قاپو كردن ايشان است، كه اين امر جاذبه هاي موجود را تا حد زيادي كاهش مي دهد.
با كمي تأمل و انديشه درمي يابيم صاحب سرمايه هاي بزرگي هستيم. ولي فنون استفاده و بهره برداري از آن را نياموخته ايم و به گفته برخي مسئولان در حال برداشتن گام هاي نخستين كه همان آموزش و برنامه ريزي است، هستيم.
جهان با سرعتي شتابان به سمت پيشرفت توريسم به ويژه اكوتوريسم در حركت است. كشورهايي كه بيش از سيصدسال سابقه تاريخي ندارند و يا كشورهايي با وسعت كم، در صدد هستند به هر نحو ممكن خود را در دايره اين صنعت جاي دهند. گردشگري، تمدن ها را به يكديگر نزديك كرده، مرزهاي جغرافيايي را از بين مي برد و باعث نزديكي افكار ملت هاي مختلف مي شود، مردم در اين تقابل ها مي آموزند و آموزش مي دهند بدون اين كه دوره اي خاص در آموزشكده اي ديده باشند.
مردم بسياري براي گريز از دنياي ماشيني امروز، گردشگري را انتخاب كرده اند و نتايج مثبت آن را به چشم ديده اند. با نگاهي به توانمنديهاي ايران، درمي يابيم كه كشورمان مي تواند سهم بزرگي در به وجود آوردن تعامل فرهنگي بين تمدن ها داشته باشد.

ماجراهاي طبيعت
وولي
قسمت هشتم
012630.jpg
نوشته: ارنست تامپسون ستون
برگردان: حميد ذاكري
اما جو  پادرمياني كرد و با راه حل او، بعد از يك جست وجوي طولاني ديگر، جايي را كه رد پاها، اگرچه بعضي ها معتقد بودند بزرگتر، از جاده خارج شده وبه يك آغل گوسفند رفته و بدون آن كه صدمه اي به هيچ يك از گوسفندان بزند، از آن بيرون رفته بود، يافتند،رد پاها را پي گرفتند، مشخص بود كه درست در مسير جاي پاي يك مرد روستايي رفته، به جاده درون خلنگ زار پيچيده و به حالت يورتمه، مستقيم به مزرعه دورلي واردشده است.
آن روز گوسفندان به دليل برف و «وولي»، كه بر خلاف هميشه روي چند تخته الوار در آفتاب دراز كشيده بود، درون آغل نگهداري مي شدند. وقتي شكارچيان نزديك خانه رسيدند، وحشيانه غريد، نگاهي به اطراف انداخت و به سرعت به جايي كه گوسفندان بودند خزيد.
«بچه ها، ما رد روباه را گم كرديم، همون جا مشخص بود كه جاي پاها بزرگتر است. اما قاتل ميش هاي بيوه زن، اينجاست.» عده اي با عقيده جو موافقت كردند، ديگران معتقد بودند كه برگردند و از جايي كه رد را گم كرده بودند دوباره به جست وجو بپردازندو بحث در اين باره بالا گرفت. در اين حال، دورلي از خانه بيرون آمد.
جو گفت: «تام، آن سگ، بيست تا از گوسفنداي بيوه گلت را كشته، ديشب، همين ديشب، و هيچ كدوم ما فكر نمي كنيم كه اين اولين كشتارش باشه.»
تام گفت: «چرا، مرد، ديوونه اي مگه؟ آه، نمي فهمم. من توي عمرم سگ گله اي بهتر از اين نديدم. اون عاشق گوسفنداس.»
جو جواب داد: «آي، صبر كن. ما چيزايي از كار ديشبش ديديم.» جمعيت، بيهوده داستان صبح را به «وولي» مربوط مي كرد. تام قسم مي خورد كه اين چيزي جز يك توطئه ناشي از حسادت نيست تا «وولي» را از چنگ او درآورند.
«وولي هر شب توي آشپزخانه مي خوابه. همون جا هست تا وقتي بهش بگم براي مراقبت ميش ها بره بيرون. هي مرد، اون يه سال تمومه كه با گوسفنداي ماست و تا حالا يكيشون هم صدمه نديده.»
تام از نسبت زشتي كه به وولي داده شده و شهرت و زندگي او را لكه دار كرده بود بيشتر به خشم آمد. جو و طرفدارانش هم به همان نسبت خشمگين بودند. چون خروس هايي آماده جنگ، رو به هم گردن كشيده و باران حرف هاي درشت را نثار هم مي كردند كه «هولدا» دختر بزرگ «تام دورلي» پادرمياني كرد و با پيشنهاد عاقلانه اش آنها را آرام ساخت.

سفر و طبيعت
ادبيات
اقتصاد
حقوق بشر
روزنت
سياست
ورزش
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  حقوق بشر  |  روزنت  |  سفر و طبيعت  |  سياست  |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |