جمعه ۲۵مهر۱۳۸۲
سال يازدهم - شماره ۳۱۹۷
ورزش
Friday.htm

انسان هايي كه فراموش شده اند
004611.jpg
شما هم تشريف نياوريد
امين ساكت
امروز، شايد براي من و شما يك روز خاص باشد. يك روز با شرايط مخصوص خود. البته نه فقط براي من و شما ولي كسي اين سوي ماجرا را هيچگاه جدي نمي گيرد. هرچه با اهميت به نظر مي رسد آن سوي ديوار است. در حقيقت مهم ترين بخش فوتبال سال هاست كه فراموش شده يعني آنچه باعث تمايز فوتبال و ديگر رشته ها شده در اذهان افرادي كه بايد هميشه آن را به ياد داشته باشند، به كنجي حقير افتاده است. اگر مقوله اي به عنوان تماشاچي در فوتبال وجود نداشته باشد، فرق آن با رشته هاي ديگر كه تماشاچي ندارند چيست؟ همين بازي امروز را بررسي كنيم. درگيري و بازي جنجالي پرسپوليس و استقلال در سال ۱۳۷۳ را يادتان مي آيد؟ بازي برگشت آن را چطور؟ اگر ذهن آلزايمر گرفته ام، ياري كند در بندرعباس بود و البته بدون حضور تماشاگر. همين بازي سراسر هيجان و حاشيه و جنجال تبديل به يك ديدار ـ كه اگر تماشاچي دو تيم را نمي شناخت قطعاً فكر مي كرد بازي از دسته دوم است ـ كاملاً  بي روح و عادي شد. آيا شما ديداري مهم تر از بازي پرسپوليس ـ استقلال سراغ داريد؟ يك نمونه عيني ثابت كرد كه اگر بازي بدون تماشاچي برگزار شود، همين بازي مهم هم بي اهميت مي شود.
اما براي آنچه باعث اعتبار و اهميت اين رشته مي شود، چه كاري صورت گرفته؟ همه در مورد اين مسئله حرف مي زنند، همه اين جمله و سؤال را قبول دارند ولي فقط در حد شعار. همه مي دانند وقتي تماشاگر فوتبال بدون كوچك ترين امكانات اوليه باز هم چنين مشتاقانه به استاديوم مي رود بايد به او ارج نهاد. اين تماشاچي باارزش است ولي چه فايده. فكر مي كنيد اگر مسئولان فوتبال انگلستان، اسپانيا، آلمان و... چنين تماشاگران كم توقعي داشتند، چه مي كردند؟ از هر طرف آمده ايم زده ايم توي سر اين تماشاچي كه بي فرهنگ است. فحش و ناسزا مي گويد، سنگ و بطري به طرف بازيكنان پرتاب مي كند،  صندلي ها را مي شكند و چه مي كند و چه مي كند. آن طرف ماجرا ما چه كرده ايم؟ براي اين كه تماشاچي فرهنگ تماشاچي مثلاً  آلماني را داشته باشد، مگر ما امكانات و احترام مسئول آلماني را به او داده ايم؟ همه مان مي دانيم به جز بخشي، اغلب تماشاگران حاضر در استاديوم جوان ها هستند. ما چگونه با آنها برخورد مي كنيم كه توقع احترام داريم. آنها آمده اند چندساعتي انرژي خود را تخليه كنند. كجاي ديگري را مي شناسند كه بتوانند اين كار را انجام دهند؟ كشورهاي ديگر راهكارهاي زيادي براي تخليه انرژي جوانان در نظر گرفته اند ولي ما تنها استاديوم را داريم. همين محل تخليه، مي تواند بسيار مثمرثمر ـ حتي براي جامعه ـ باشد يا برعكس بسيار خطرناك. اين كه چطور بنگريم بستگي به اين دارد كه آن را فرصت بدانيم يا تهديد. متاسفانه ما مورد دوم را مي بينيم. تماشاچي ما به دليل ضعف عملكردمان مجبور است از صبح علي الطلوع از خانه بيرون بيايد. به خيابان و در نهايت استاديوم برود. چون او نمي تواند بليت بازي را با شماره صندلي مخصوص خودش بخرد، برود و سرجاي خودش بنشيند، چه كسي گفته ما فرهنگ اش را نداريم؟  مگر در سالن هاي سينما و تئاتر روشي جز اين داريم؟ خب تماشاچي ما مجبور است از صبح زود به استاديوم برود زيرا هر لحظه امكان دارد فضاي سكوها مملو از جمعيت شود و باقي ماجراها را خودتان بهتر مي دانيد. او از صبح به استاديوم رفته. در همان ابتدا كه تصميم به خريد بليت دارد، با مشكل مواجه مي شود. پس از اين مرحله تماشاچي به ورودي هاي استاديوم مي رسد و ماموران نيروي انتظامي هم خود من كه خبرنگار بودم حدود يك ساعت فقط به همين دوستان محترم نيروي انتظامي تلاش مي كردم با كارت مخصوص ثابت كنم جايگاه خبرنگاران با تماشاگران فرق مي كند. اين نكته باز هم شايد جالب تر از اين موضوع نباشد كه مامور محترم ناجا به عكاسي مي گفت چون روي سكوها جا نيست برود از طبقه دوم عكس بگيرد و عكاس بيچاره تلاش مي كرد ثابت كند جاي او كنار زمين است نه روي سكوها. اگر افراد، حداقل اطلاعات را از جايي كه انجام وظيفه مي كنند نداشته باشند. چطور مي توانند جايگاه اين گروه در ورزش را درك و آن را متقابلاً در قالب احترام به تماشاچي بازگردانند؟ البته شايد در مواردي آنها نيز دلايل قانع كننده اي براي برخي رفتارهاي خود داشته باشند. تماشاچي ما با اين وضعيت و پس از گذشتن از خاكريز اول جنگ اعصاب وارد استاديوم مي شود. كجا؟ روي صندلي هايي كه به اندازه ۳ وجب خاك گرفته. در اينجا او پيش خود فكر مي كند كه چه بهتر كه لباس تميز و نو نپوشيده. آن وقت من روزنامه نگار و شماي مسئول مي نشينيم و بحث مي كنيم كه چرا لباس تميز و نو نمي پوشيد. شما كه با كت و شلوار مي روي روي صندلي راحت تميز مي نشيني يا من كه در جايگاه تميز ـ البته نسبتاً ـ خبرنگاران مي نشينم حاضريم با همين لباس برويم جاي او بنشينيم؟ در نظر بگيريد كه بهتر است براي بسياري از رفتارهاي روي سكوها كافي است خودمان را در شرايط مشابه فقط چند لحظه اي قرار دهيم. اين تماشاچي حالا روي سكو نشسته. صبح است و زمان بازي عصر. چه كار بايد بكند؟ چند ساعت تيم مورد علاقه اش را تشويق كند؟ چه بخورد؟ در سرما و گرما چه ايمني اي دارد؟ در تابستان، آفتاب ساعت ها به سر تماشاچي مي زند و در زمستان تا عصر آن قدر عضلاتش منقبض مي شود كه ۳ روز براي رها شدن آن زمان نياز است.
او آن جا مجبور است يك برگ كالباس بي مزه و ۳ حلقه خيارشور وسط يك نان باگت ۳ متري را بخرد ۵۰۰ تومان و با سمبه بفرستد پايين. اگر آب بخواهد بخورد مجبور است ۴ ساعت در صف بايستد. اگر نياز به سرويس بهداشتي داشت بايد ۷ ساعتي در صف قرار بگيرد و بعد مجبور است به طرز رقت باري پا در زميني بگذارد كه اگر خارج از اين محيط ميليون ها تومان به او بدهي از آن نمي گذرد. دستشويي ها گرفته است و شرايط به مراتب ناراحت كننده تر مي شود. او نتوانسته با قضاي حاجت به آرامشي برسد ـ چرا تعارف مي كنيم. آيا نگفتن آن دليل بر نبودنش است؟ ـ و به اين ترتيب ناآرامي هاي همه جانبه را به روي سكو مي آورد. روي سكوها نيز عده اي جاي او را گرفته اند. او مجبور است جاي خود را ترك كند زيرا اگر به خواست خود اصرار كند شايد ديگر نتواند بنشيند. آيا در اين وضعيت انتظار داريم او آدم محترمي بماند؟ انساني باشد كه به ديگران احترام بگذارد؟ فحش و ناسزا ندهد؟

آشنايي با ورزش اسكواش
ورزشي براي تنهايي
004602.jpg

نسيم جاويد
يك اتاقك كوچك محصور شده در ديوارها و يك زنداني تنها. قانون سوم نيوتن در اين فضاي پر از تنهايي نيز وجود دارد. شي توپ مانند را به ديوار پرتاب مي كند و با بازخورد آن از ديوار و در مشت گرفتن مجددش شور زندگي را در خود زنده نگه مي دارد. توپ بين او و ديوار ردوبدل مي شود. اين جابه جا شدن ها تمام خلوت و تنهايي هاي يك زنداني را پر مي كند و در همين اتاقك محصور شده است كه بذر شاخه اي جديد از دنياي ورزش كاشته مي شود و اين بذر كوچك است كه ورزش مفرح و پرجنب وجوشي به نام اسكواش را پديد مي آورد.

تولد
بيش از هزاران سال است كه انسان در پي خلق و شاخ و برگ دادن به رشته هاي مختلف ورزشي در تقلاست و اسكواش زاييده ايده اي نو و نيل به سوي همين اهداف است.
در سال ۱۱۴۸ رشته اي به نام «لپوما» به معناي كف دست در ميان فرانسوي ها محبوبيت خاصي داشت. منشا اين بازي حركات مختلف توپ و دست بود كه تقريباً به شاهكارها و هنرنمايي هايي تبديل شده بود. اوايل قرن نوزدهم همين بازي به زندان فليت در انگليس كشيده شد. اين بازي در بين زنداني ها مقبوليت خاصي پيدا كرد. شايد به اين دليل كه به صورت منفرد و در تنهايي زنداني ها نيز قابل اجرا بود. حريف هر زنداني ديوار روبه روي اوست كه قدرت هر ضربه مي تواند ضربه حريف را به بازخوردي ضعيف و يا پرانرژي تبديل كند.
در سال ۱۸۳۰، اسكواش با الهام گرفتن از بازي رايج زندان ها به دنياي ورزش كشيده شد. حالا به جاي يك تك بازيكن، چند نفر كنار هم مي ايستند و با حريف خود، ديوار، رقابت مي كنند. بازخوردها هدايت و كنترل مي شوند و اين همان نقطه عطف بازي است، نقطه اي كه منشا شور و هيجان و نشاط اسكواش است.

بي شك اختصاص يك فضاي محدود، يك راكت، ديوار و يك توپ چندان نياز به امكانات وسيع و پرهزينه اي نداشت و همين عوامل سبب رواج خاص آن در بين مدارس شد. دانش آموزان از تحرك و حس توانايي در كنترل بازخوردها حمايت كردند و اين رشته به يكي از مقبول ترين رشته ها تبديل شد. شايد علاقه به اسكواش در بين جوانان و نوجوانان دانش آموز ريشه اي عميق در كودكي شان داشته باشد، چرا كه يكي از رفتارهاي رايج در بين والدين بازي با توپ، ضربه زدن به ديوار و به تحرك كشيدن كودكانشان باشد.

رشد
پس از تولد اين رشته، ساكن ماندن آن در كشور انگليس به مدت چند سال سبب شد تا قوانين و اصول بازي رشد چنداني پيدا نكند. چرا كه يك شاخه زماني قوي و قدر مي شود كه در سطح بين الملل مطرح شده باشد.
در سال ۱۹۰۱ كتابي به منظور آشنايي با ورزش هايي كه با راكت همراه هستند، نوشته شد. اين كتاب و رشد طبيعي اين شاخه سبب اشاعه اسكواش در كشورهاي ديگر شد. اولين مسابقات قهرماني رسمي در سال ۱۹۲۰ در انگليس برگزار شد و طي اين مسابقات باشگاه هاي مهمي با يكديگر به رقابت برخاستند. باشگاه معروف كوئيس، RAC را شكست داد و اين پيروزي براي يكي از باشگاه هاي قدر انگليس نتيجه اي غيرقابل باور نبود.
004608.jpg
004605.jpg

در پيچ وخم هاي اسكواش
هر پديده نويني در آغاز با مخالفان و موافقان زيادي روبه رو مي شود. اسكواش نيز مستثني از اين روند نبوده است. در سال ۱۹۲۳ شخصي به نام رود، در «بيليز مگزين» مطلبي نوشت كه هدف آن تغييرات اساسي در ساختار اين رشته و يا به طور كامل نابود كردن آن بود. به واسطه اين مطلب رشته جديد پا گرفته، به نقد كشيده شد. اما در انتها آنچه باقي ماند شيريني و جذابيت هاي خاص اين رشته بود. شايد تفكري كه به برپا نگه داشتن اين شاخه كمك كرد، مقايسه نكردن با ساير رشته ها بود. بي شك ورزش گروهي اي مثل فوتبال با هيجانات و شور و نشاط خاص آن در مقايسه با دنياي انفرادي و گاهي پر از تنهايي! اسكواش بسيار جذاب تر و عامه پسندتر است به هرحال هر شاخه اي با هر ويژگي اي مي تواند در سرزمين ورزش زنده باشد و همين امر مانع از كشته شدن بي رحمانه اسكواش شد.
پيشرفت
سال ۱۹۰۷ سالي بود كه شاخه هاي نحيف اما پرقدرت اسكواش به كشورهاي ديگر كشيده شد. در همين سال كشور آمريكا با تاسيس فدراسيون رسمي به صورت جدي تر به اين ورزش پرداخت. با ورود اسكواش به هر كشور و تاسيس انجمن و يا فدراسيوني براي آن رقيبي به مسابقات برگزار شده، اضافه مي شد.
بازيكن  هاي مشتاق اين رشته با علاقه مندي خاص و حركات حرفه اي زينت بخش ميدان هاي كوچك اسكواش بودند. در بين آنها ام.اي كريم بازيكن قدر مصري بود كه به ستاره اسكواش معروف شد. او در بين سال هاي ۱۹۴۷ تا ۱۹۵۰ قهرمان دنياي اسكواش بود.
004599.jpg
004596.jpg

زنان و اسكواش
ويژگي هاي منحصربه فرد اين رشته اعم از شور و هيجان بافته شده در آن، اصول و قوانين ساده و فعاليت هاي محدود بدني و در عين حال نوعي تنهايي خاص - كه سازگار با شرايط زنان آن دوران بود - زنان را به دنياي اسكواش جذب كرد.
تاسيس انجمن اسكواش زنان، تاثيري چشمگير در توسعه بيشتر اين رشته و به نمايش گذاشتن جنبه اي ديگر از توانايي هاي زنان داشت. بازيكن هاي آماتور زن پس از گذراندن دوره اي - در مدت زماني كوتاه - به بازيكناني توانمند و حرفه اي تبديل مي شدند. جنت مورگان يكي از ستاره هاي طلايي اسكواش طي سال هاي ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۹ بود. او طي اين مدت ۱۰ بار قهرمان دوره هاي مختلف مسابقات شد.
حالا عضوهاي وابسته به اسكواش اعم از مرد و زن در سرتاسر دنيا به ۱۵ ميليون نفر مي رسند كه اين رقم براي زنده ماندن اين شاخه و بقاي آن كافي است.

انزواي اسكواش
چرا اسكواش در بازي هاي المپيك حضور ندارد؟
اين سؤال بي پاسخي است كه هر بار در مورد اسكواش پرسيده مي شود و هر بار تا آمدن دوره اي جديد از مسابقات بي پاسخ مي ماند.
مديران باشگاه ها و بازيكنان درصدد توسعه هرچه بيشتر اسكواش در سطح جهاني هستند اما با نزديك شدن دوره اي از مسابقات مانند المپيك، تلاش هايشان بي نتيجه مي ماند و اسكواش به انزوا كشيده مي شود. شايد دنياي محدود آن و شاخ و برگ پيدا نكردنش طي چندين سال تولدش عاملي باشد براي نپرداختن به اين سؤال.
به هرحال ۱۳۰ سال از عصر اين شاخه مي گذرد؛ شاخه كهني كه اميد است با پرداختن به آن سر از ميادين رقابت هاي جهاني همچون المپيك برآورد.

ميني اسكواش
در سال ۱۸۸۲ كشور كانادا با اختصاص يك زمين كوچك، چند راكت و توپ در مدارس شهرهاي مختلف اقدام به خلق اسكواش در بين دانش آموزان كرد.
مديران مدارس اعتقاد داشتند محدود كردن دانش آموزان در يك فضاي مناسب با حركات و نرمش هاي خاص از اصول مورد نياز ورزش دانش آموزان است. به اين ترتيب اين روند سرآغازي براي تولد ميني اسكواش شد. ميني اسكواش براي اولين بار در سال ۱۹۹۱ در هلسينكي، توسط فدراسيون بين المللي اسكواش (AGM) معرفي شد.
راكت ها و توپ ها كوچك تر از سايز معمول شدند و ديوار بلند و عريض تبديل به ديوارهاي نقاشي شده اي مخصوص نوجوانان و جوانان شد. تشكيل تيم هاي دانش آموزي و ستاره هاي متولد شده در هر تيم، اينها از امور معمول پس از تولد ميني اسكواش بود.
004593.jpg

دانش آموزان مقابل ديواري رنگين مي ايستند، ديواري كه با رنگ هاي شاد و پرانرژي مخصوص اين بازي رنگ آميزي شده است. حالا سرويس زدن ها آغاز مي شود. يك بازيكن از گوشه زمين به ديوار ضربه مي زند و به طور متناوب با بازيكني ديگر جابه جا مي شود. بازي سرعت مي گيرد، توپ بين راكت ها و ديوار جابه جا مي شود. دست هاي كوچك، راكت به دست گرفته مي جنگند تا بازخوردهاي ديوار را به دست گيرند و بر رقيب اصلي شان پيروز شوند.
اين كه توپ به بالاتر از خط هدف ديوار برخورد كند، اين كه ابتدا به زمين و سپس به ديوار برخورد كند و يا به بازيكن ديگر اصابت كند و يا ده ها موقعيت ديگر هريك با قوانيني خاص همراه است؛ قوانيني كه توسط داوري كه پشت بازيكن اصلي مي ايستد، اعمال مي شود. اين قوانين ساده شده اصول و قوانين اسكواش اصلي است كه براي نوجوانان و جوانان قابل اجراست. خطاها و امتيازهاي كسب شده در انتهاي بازي سنجيده مي شوند. هر بازيكني كه زودتر به امتياز ۱۵ برسد پيروز ميدان است.
در ضمن چنانچه در وقت درنظر گرفته شده، دو بازي پيوسته صورت گيرد امتياز هر دو بازي باهم جمع و سپس اعمال مي شوند.
اختصاص يك ميدان كوچك در حياط مدارس كشورهاي مختلف و همچنين سهيم كردن اسكواش در زمان هاي در نظر گرفته شده براي ورزش دانش آموزان، يك فعاليت جديد و جدي براي بقاي اين رشته ورزشي است؛ ورزشي كه با ويژگي هاي منحصربه فردش حيف است در ميان شاخ و برگ رشته هاي ديگر پنهان شود. راكتي كوچك توپ را به ديوار مي كوبد. بازخورد توپ بازمي گردد و راكت دوباره بالا مي آيد.

همزمان با بازي پرسپوليس و استقلا ل اجرا مي شود
۳ سال محروميت براي تماشاگران خاطي
پاس و سپاهان ديروز شكست خوردند و ذوب آهن مساوي كرد
004776.jpg

ساعت ۱۵ امروز، تا صدهزار تماشاگر در قلعه فوتبال ايران گردهم مي آيند تا ديداري را تماشا كنند كه به زعم فوتبالدوستان فراتر از يك بازي فوتبال است. حدود صدهزار جفت چشم مراقب رفتار ۲۲ بازيكني هستند كه در زمين سبز آزادي با هم رقابت مي كنند و البته در قالب دو رنگ سرخ و آبي. تماشاگراني كه اغلب آنها را جوانان و نوجوانان تشكيل مي دهند. در انتظار رفتاري توام با احترام هستند. رفتاري كه در خور شان و شخصيت يك جوان مغرور باشد. اما آنهايي كه مسئول حفظ و حراست نظم در استاديوم آزادي هستند روي ديگر اين ماجرا را به خود اختصاص مي دهند. نيروي انتظامي با شكلات و گل به استقبال شان مي روند، فدراسيون برايشان ايستگاه صلواتي تدارك مي بيند و سازمان تربيت بدني با گروه نوازنده و خواننده لحظات زيبايي را برايشان رقم مي زند.
اما اگر كسي در مقابل اين رفتار توام با احترام، سعي در برهم زدن جو يا شكستن صندلي و يا... برآيد بايد منتظر چه برخوردي باشد؟ بهزاد كتيرايي، رييس حراست سازمان تربيت بدني مي گويد: «ديگر جريمه فرد خاطي فقط پرداخت جريمه و بازداشت نيست. اگر كسي به خاطر تخلفات مختلف در بازي امروز دستگير شود، براساس حكم قوه قضاييه بين شش ماه تا سه سال از ورود به ورزشگاه ها منع خواهد شد و روزهاي بازي تيم محبوبش بايد خود را به كلانتري ها معرفي كند.»
دور تار دور زمين بازي نيروهاي پليس ايستاده اند. بين جمعيت نيروهاي پليس حضور دارند. در راهروها و تمام مبادي ورودي و خروجي پليس مي بينيم. همه جا پليس! فوتبال براي ما بدون حضور پليس غيرممكن است. اما حالا، بهزاد كتيرايي، مدير حراست سازمان تربيت بدني چيز ديگري مي گويد. او از آينده اي صحبت مي كند كه نيروي انتظامي در ورزشگاه نخواهد بود. براي ما كه هميشه فكر مي كنيم دنيا بدون مبصر چيزي كم دارد اين حرف كتيرايي قابل تامل و تعمق است. با اين حال مدير حراست سازمان اعتقاد دارد كه مي شود! اما قبل از آن بايد شرايط فرهنگي اش فراهم گردد.
كتيرايي با ما در مورد چگونگي فراهم شدن راه موردنظر صحبت كرد و صراحتاً از احترام به تماشاچيان سخن گفت. چيزي كه به دفعات در ورزشگاه ها نقض شده است!
اما اين بار و در آستانه بازي پرسپوليس - استقلال همه چيز جدي است. خيلي جدي.

امروز اين نگراني وجود دارد كه مردم هنوز تجربه برقراري نظم كامل را نداشته باشند اگر ما به روزي برسيم كه مردم خودشان حافظ نظم در استاديوم باشند حتماً نيروي انتظامي از استاديوم خارج مي شود

اميرحسين ناصري
به نظر شما امروز (جمعه) روي سكوها چه اتفاقي مي افتد؟
پيش بيني من در مورد بازي امروز اين است كه استقبال بي نظيري نسبت به اين فصل خواهد شد. به نظرم سكوها پر خواهد بود. وقتي ۱۰۰ هزار نفر تماشاچي به استاديوم مي آيند شرايط با بازي هاي ديگر فرق مي كند. بايد جواب اين محبتشان را با احترام بدهيم. ما - مجموعه سازمان - سكوها را در بازي امروز كم حاشيه پيش بيني مي كنيم. فكر مي كنم شعارها فقط تشويق خودي باشد. اگر ما برسيم به اين كه تماشاچي ها به تيم مقابل توهين نكنند در حقيقت به بلوغ فرهنگي در استاديوم رسيده ايم. ما قدم اول را برداشته ايم. امروز اولين موفقيت كانون هواداران دو تيم هم رقم مي خورد.
شما در مورد احترام صحبت كرديد. اين احترام به چه شكلي است؟
اين تماشاگري كه به استاديوم مي آيد هزينه هاي زيادي پرداخت مي كند. چه به لحاظ مالي و چه به لحاظ زماني. آنها يك روزشان را در اختيار ما مي گذارند. آنها به كار ما كه برگزاري ديدار است احترام گذاشته اند پس بر ما هم واجب مي شود كه به آنها متقابلاً احترام بگذاريم. اين فقط از سوي ما نيست. تمام سازمان هايي كه به نوعي ارتباط با فرهنگ و جوان دارند هم بايد به اين احترام پايبند باشند. البته احترام در حد بضاعت ما خواهد بود. بضاعت امروز ما اين است كه برنامه هايي را برايشان تدارك ببينيم كه زمان و لحظات خوبي را در استاديوم پشت سر بگذارند. مي خواهيم ثابت كنيم وقت آنها براي ما مهم است.
به جز برنامه ها، احترام بايد در قالب رفتار شما و ماموران نيروي انتظامي هم باشد. نوع رفتار ضابطان نظم در آنچه بين تماشاچي ها مي گذرد تاثيرگذار است. قبول داريد؟
حتماً.
اما بعضاً رفتارهاي نامناسبي در نوبت قبلي از ماموران نيروي انتظامي شاهد بوديم. اين درست كه شما مسئول نيروي انتظامي نيستيد ولي آنها به درخواست و طبق برنامه هاي شما در استاديوم حضور پيدا مي كنند. در مورد اين كه يك رفتار از روي خستگي مامور نيروي انتظامي يا حتي همكارانتان در حراست سازمان، مجموعه تلاش هاي شما را بي اثر نكند، چه كرده ايد؟
سياست فرماندهان ارشد نيروي انتظامي اين است كه با جامعه و مخصوصاً جوانان تعامل ايجاد شود. من از شخص آقاي سردار قاليباف شنيده ام كه ما به دنبال تعامل هستيم نه تقابل. آنچه دشمن به دنبالش است اين است كه مردم را در مقابل نيروي انتظامي قرار دهد. آنها به دنبال دوستي با مردم هستند. اما بعضاً مسايلي هم پيش مي آيد كه در سطوح پايين تر و به خصوص در مرحله اجرا است. حركاتي از برخي ماموران ـ سرباز، شايد هم كادر ـ سر مي زند كه اينها باعث آسيب ديدن سياست فرماندهان نيروي انتظامي مي شود. اين مسايل را ما به آنها انتقال داده ايم. يكي از مسايلي كه ما معتقديم باعث ناهنجاري در استاديوم مي شود برخوردهاي خشن با تماشاگران است. اين نوع رفتارها باعث تشديد مشكلات مي شود. باعث مي شود هزينه هاي ما در رابطه با برقراري نظم افزايش پيدا كند. باز تاكيد مي كنم مسئولان رده بالاي نيروي انتظامي همين سياست ـ آرامش ـ را پيگيري مي كنند. به نظرم نيروي انتظامي توسط نظارت هاي دروني مشكلات اينچنيني را حل كند.
اگر يك فرد رفتار خشني از خود نشان مي دهد، نهايتاً همه برنامه ها و افراد آسيب مي بينند.
وقتي مي گويم هزينه هاي حفظ امنيت بالا مي رود فقط به نيروي انتظامي باز نمي گردد. هزينه هاي اجتماع بالا مي رود. وقتي يك تماشاگر مورد بي احترامي قرار مي گيرد، امكان خسارت رساندن به استاديوم از سوي او بسيار بالا است. وقتي سوار اتوبوس مي شود به شركت واحد خسارت وارد مي كند. اينها به اجتماع باز مي گردد. راه مقابله همين است كه عرض كردم وگرنه شركت واحد كه نمي تواند برخورد كند. با تمام اينها، بازي فردا صورت ديگري خواهد داشت. سياست كلان اين است كه اگر بتوانيم اهدافمان در مورد كانون هواداران را برآورده كنيم، يك روز نيروي انتظامي از استاديوم خارج خواهد شد. يعني كل انتظامات در اختيار خود مردم خواهد بود. امروز اين نگراني وجود دارد كه مردم هنوز تجربه برقراري نظم كامل را نداشته باشند. اگر ما به روزي برسيم كه مردم خودشان حافظ نظم در استاديوم باشند، حتماً نيروي انتظامي از استاديوم خارج مي شود.
اين طور كه ظاهر نشان مي دهد قضيه كاملاً حركت معكوس دارد. يعني براي بازي امروز نيروي انتظامي قصد دارد به نيروي قبلي اضافه كند.
من دليل اين مسئله را نمي دانم. اتفاقاً نگراني ما براي اين بازي كمتر است، يعني نيازي به اين مسايل نمي بينيم.
چرا نگراني شما كمتر ولي در مقابل، نگراني هاي نيروي انتظامي بيشتر است؟
ما به تماشاگر فوتبال نزديك تريم. با مسايل ورزشي رابطه ملموس تري داريم. شناخت ما به خاطر نوع كارمان بيشتر است. تجربيات ما در حيطه استفاده از مردم براي برقراري نظم بيشتر است. در مقدماتي جام جهاني اين را امتحان كرده ايم. آن قدر امتحان كرده ايم كه امروز مي گوييم اگر كار را به دست مردم بدهيم حتماً مشكلات راحت تر حل مي شود. اين اطمينان در نزد فرماندهان ارشد نيروي انتظامي نيز وجود دارد ولي براي اجرا نياز است كه همه باهم به اين نقطه اطمينان برسيم. فكر مي كنم دسترسي به اين مسئله دور نيست و سهل الوصول خواهد بود اگر برنامه ريزي و به مردم اطمينان كنيم.
مي خواهم دوباره بپرسم، چرا در روزي كه شما فكر مي كنيد روز آرامي پيش رو خواهيد داشت، نيروي انتظامي با افزودن بر تعداد نيروهاي خود، به نوعي نگرانيش را بروز مي دهد؟
بايد در نظر بگيريم كه نيروي انتظامي مسئول مستقيم است. اگر ما حرفي مي زنيم مسئوليت مستقيم نداريم ولي اگر مشكلي پيش آيد نيروي انتظامي بايد جوابگو باشد. پس آنها مي خواهند ريسك مشكلات را به حداقل برسانند.
در روزي كه فكر مي كنيم مردم به حدي رسيده اند كه خود را مي توانند كنترل كنند، نيرو اضافه مي كنيم.آيا اين معني ديگري جز اين دارد كه هنوز تماشاگران نتوانسته اند اين اطمينان را جلب كنند؟
004698.jpg

اين حرف ما است. ادعاي ما اين است كه مردم مي توانند انتظامات داخل را برعهده بگيرند اما آن كه مسئول مستقيم است بايد به اين اطمينان برسد. بايد راه هاي رسيدن به اين اطمينان را بررسي كرد كه چه طور بايد نيروي انتظامي را متقاعد كنيم. اين هم كار ما در سازمان و مردم است. راه اندازي جدي كانون هواداران اولين گام مهم و جدي بود. نيروي انتظامي نمي تواند برود كنار بنشيند و بگويد ۱۰۰ هزار نفر مي آيند و ان شاءا... مشكلي پيش نخواهد آمد. ما بايد اين اطمينان را به آنها بدهيم.
در مورد برخورد با خاطيان احتمالي بازي امروز چه مي كنيد؟
قسمت مونيتورينگ ما كار خود را انجام مي دهد. اگر كسي تخلف كند با ارجاع به مراجع قضايي با آن برخورد مي كنيم.
به طور مثال با متخلفان نوبت قبل چه برخوردي شد؟
به دادگاه فرستاده شدند و آن جا نيز برايشان حكم صادر شد. اما اين بار كمي قضيه فرق مي كند. اين بار ديگر اين طور نيست. اگر كسي شناسايي و دستگير شود شايد براي چند سال از تماشاي نزديك فوتبال محروم شود. براساس مذاكراتي كه با مراجع قضايي داشتيم، قرار بر اين شد كه ما متخلفان را به آنها تحويل  دهيم. ديگر فقط به جريمه و بازداشت اكتفا نخواهد شد. اگر كسي دستگير شود حكم اين خواهد بود كه روزهاي بازي تيم محبوبش مي بايستي خود را به كلانتري ها معرفي كند. به نظرم بدترين جريمه هم همين است كه يك پرسپوليسي يا استقلالي روز بازي را در كلانتري بگذارند. اين بار همين كار را مي كنيم.
خسارت هم از باشگاه هاي محبو ب شان مطالبه مي شود؟
به طور مثال در مورد همين بازي بگويم. روز چهارشنبه كه در خدمت سردار طلايي بوديم، باشگاه ها مجبور شدند كه مبلغي از درآمد هايشان را بابت خسارت به شركت واحد بپردازند. هواداراني كه شيطنت مي كنند بايد بدانند كه هزينه آن را تيم و باشگاه محبوب شان پرداخت مي كنند. در اين بازي ۵ درصد از درآمد بازي بايد بابت خسارت به شركت واحد پرداخت  شود. چون پرسپوليس ميزبان است درصد بيشتري مي پردازد.
اگر صندلي شكسته شد يا خسارتي به مجموعه رسيد هم از درآمد باشگاه كم مي شود؟
اگر صندلي شكسته شود از فردي كه مي شكند پولش را مي گيريم. غير از اين جريمه، يك سوءسابقه برايش درست مي شود. بدتر از اين محروميت ۶ ماه تا ۳ سال از ورود به ورزشگاه است. البته اينها كه مي گويم استثنا است. خواست ما مطرح كردن اين مسايل نيست. قاعده كلي در مورد تماشاگران احترام ما در بازي امروز است.
امروز مبنا احترام است.
بله. احترام متقابل. ما به آنها احترام مي گذاريم چون آنها اين حركت و ورزش ما را گرم كرده اند. در حقيقت آنها سرمايه واقعي ورزش ما هستند.
اين جمله كليشه اي است. بيشتر شعار است تا عمل.
اتفاقاً چون كليشه اي است مي گوييم. آن قدر مي گوييم تا همه قبول كنند. شما تصور كنيد همين بازي بدون تماشاچي برگزار شود. چه قدر بازي بي مزه و لوسي خواهد شد؟ آن كه اين شور را در تمام مملكت برپا كرده كه همه در انتظار بازي هستند، همين تماشاگران هستند. آنها منشا نشاط جامعه هستند. آنچه جامعه به آن نياز دارد.
برنامه هاي سرگرم كننده امروز چيست؟
يكي از كارهاي زيباي نيروي انتظامي را امروز شاهد خواهيم بود. نيروي انتظامي امروز با بسته هاي شكلات از مردم استقبال مي كند. كار ديگر آنها گلباران تماشاگران در ساعت ۳۰/۲ بعدازظهر است. تراكت هاي تبليغاتي كه نيروي انتظامي توزيع مي كند. برنامه هاي نمايشي و آرايش هاي پليسي از ديگر برنامه ها است. يكسري برنامه ها هم ما داريم. دو خواننده دعوت شده اند. سيستم صوتي براي امروز تقويت شده  است. اين هم كار معاونت فرهنگي سازمان تربيت بدني است. ايستگاه هاي صلواتي هم توسط واحد فرهنگي فدراسيون فوتبال در برنامه وجود دارد. به نظرم حاشيه بازي امروز زيباتر از خود بازي خواهد بود.
عكس: محمدرضا شاهرخي نژاد

يك پيش بازي مكعب براي پرسپوليس - استقلال
رابينسون ها، در آزادي!
004701.jpg
هومن كواكبي
كاستا. آقاي كاستا. جناب آقاي گومز كاستاي عزيز. بزن اين سوت را ديگر. مرديم. خفه شديم. عطش يك فرياد حسابي سنگ شد ماند توي گلويمان: بزن اين سوت را ديگر. بگو بازي را شروع كنند. بگو ديگر. اصلاً با زبان خودت حرف بزن. نه! پرتغالي نه. به زبان فوتبال با آنها حرف بزن. تو مامور حراست پنجاه  و پنجمين مسابقه اي هستي كه ايران به آن افتخار مي كند. اشتباه نكن. ما به بازي درون زمين افتخار نمي كنيم. تمام شعف ما از غوطه خوردن توي جمع است. از غلت زدن بين مردم و اين كه؛ «واي خدا، چه قدر آدم!!!»
سوت را بزن ديگر. مگر نمي بيني صدهزار رابينسون كروزوئه دور هم جمع شده اند تا لذت يك هيجان جمعي را زير زبان احساساتشان مزه مزه كنند؟
ترا قرآن اين سوت را بزن. بازي را زودتر شروع كن. دور و بر تو فوتبال با تمام وجود نفس مي كشد. نه! نترس چيزي نيست. صداي خس خسي كه از سينه اين جمع بيرون مي آيد مال همان «اشنو ويژه» و «هما بيضي» تنهايي شان است. نترس سرطان ريه نگرفته اند. آقاي كاستاي عزيز. آخه برادر چرا، چرا توي سوتت فوت نمي كني؟ جمعيت دارد تلف مي شودها! نگاه كن، اطراف تو فاصله طبقاتي له شده است. همه يكسان هستند. آفتاب توي مغز همه يك طور مي تابد. صندلي هاي همه پلاستيكي است. دكتر، مهندس، كارمند، كارگر، عمله، بنا، سپور و خلبان به يك دستشويي مي روند. جالب است؛ نه!؟ زنده باد دستشويي هايي كه عليه فاصله طبقاتي قيام كرده اند. زنده باد فوتبال. بهتر است با هم رو راست باشيم آقاي كاستا. اصلاً بيا تعارف را كنار بگذاريم. مي داني گومز جان، ما از اين جمعه ها زياد نداريم كه! اصلاً از اين ۹۰ دقيقه ها هم زياد نداريم. سال برود يك جمعه بيايد تا ما دور عروس فوتبال كل بكشيم و دست بزنيم و پا بكوبيم و جيغ جيغ كنيم و بخنديم و شايد هم گريه كنيم. اگر اين فوتبال هم نبود تنهايي مان را بايد كجا مي برديم آخه؟ مي انداختيم روي شانه مان و مي رفتيم توي بيابان تا حناق بگيريم؟ همينطور است ديگر. قرار شد تعارف نداشته باشيم گومزجان. مگر نه؟
تازه اين صدهزار رابينسوني كه اطرافت مي بيني به كنار. برو توي خانه هايمان را نگاه كن. يادت نرود قبلش يك ياا... بگويي. البته ببخشيد ها. خب رسممان است ديگر!
توي خانه هايمان را نگاه كن و ببين چند ميليون رابينسون كروزوئه .توي جزيره هاي آپارتمان شكل خود، توي يك قوطي كبريت كنار درخت نخلي كه حالا شكل تلويزيون شده، نشسته اند و براي شنيدن سوت تو بي تابي مي كنند تا به  يمن فوتبال، ۹۰ دقيقه از تنهايي دربيايند. صداي سوت تو همان صداي سوت كشتي اي است كه بدن «رابين» را از خوشحالي مورمور كرد.
چه اشكالي دارد؟ حالا كه نتوانسته اند راستي راستي ميان جمع غوطه  بخورند و توي ورزشگاه داد بزنند بگذار با ديدن تصاوير فوتبال به يك كيف مجازي برسند. ما ايراني ها ضرب المثلي داريم كه مي گويد؛ «وصف  العيش. نصف العيش.» نمي دانم اين را چه طور برايت به زبان پرتغالي ترجمه كنم. فعلاً كه ما هستيم و يك پرسپوليس - استقلال فكستني كه به ضرب و زور آدم هاي ميليوني دور و برش گنده شده است. ما به اين بزرگ بودن احتياج داريم كاستاي عزيز. به اين هيجان و داد و بيداد احتياج داريم. گومزجان ما به فوتبال احتياج داريم تا براي يك روز هم كه شده از خانواده «كروزوئه ها» نباشيم. چه كنيم كه اسم تنها دوستمان هم مثل دوست رابينسون جمعه است؟ مي بيني چه  قدر شباهت وجود دارد. پس سوت را بزن ديگر كاستا. بزن لعنتي. بزن اي الهي ننه ات توي ليسبون، پايتخت پرتغال برايت اسپند دود كند. سوت بدن ما پايين آمده. به آن نياز داريم. باور كن ما به فوتبال نياز داريم!!!
آخر خط... چند ساعت بعد
نيمه شب است. خانه آرام است. كوچه آرام است. خيابان آرام است. محله آرام است. شهر آرام است. كشور آرام است. شب، چادر سياهش را روي ما انداخته تا نامحرمان راز دوست داشتني درونمان را نبينند. فوتبال چند ساعت پيش تمام شده است و حالا همه خواب هستند. چه قدر آرامش زير اين چادر دوست داشتني است. مثل بازي هاي دوران كودكي. بوي خاطرات مي آيد. فوتبال تمام شد. همه لبريز هيجان شديم و بعد جيغ زديم و بعد هيچ اتفاق بدي هم نيفتاد. درست نگاه مي كنم. زير اين چادر همه چيز متعلق به ما است. در سكوتي محض، دختران و پسران سرزمين ما سرشان را روي پاي قصه هاي پدربزرگ و مادربزرگ گذاشته اند و خواب امير ارسلان نامدار را مي بينند كه مي خواهد پلي استيشن بازي كند. چرا يكي براي اينها بازي كامپيوتري رستم و سهراب را نمي سازد؟
دختران و پسران سرزمين، خواب فوتبالي را مي بينند كه كاپيتان آن حكيم ابوالقاسم فردوسي است. حافظ در دفاع توپ مي زند و خيام روي اعصاب هافبك هاي حريف، رژه دوبيتي مي رود و گذشته و امروز و فردا با هم هيچ مشكلي ندارند. اشتباه كردم گومز عزيز دختران و پسران سرزمين ما حالا خوب مي دانند براي رابينسون بودن، زاييده نشده اند.
تلفيق فوتبال و اجتماع، تجربه لذت بخشي بود. ما هيچ وقت تنها نبوده ايم. هيچ وقت. مي فهمي آقاي گومز كاستا؟
رامين قاسمي خوب نوشته است كه به «از كلاغ بام خانه ات سراغم را نگير! براي تكه صابوني، سيصد سال دروغ مي گويد.»
شب بخير آقاي گومز. شب بخير. فوتبال خوبي بود. ما اصلاً نبايد تنها بودن را بلد باشيم.

خبرهاي كوتاه
خداحافظ مهدوي كيا
تيم هامبورگ آلمان كه «مهدي مهدوي كيا» ملي پوش فوتبال ايران را در اختيار دارد، با قبول شكست در مجموع دو ديدار مقابل تيم دنيپروپتروسكي اوكراين از دور مسابقات فوتبال جام اتحاديه باشگاه هاي اروپا، يوفا حذف شد.
به گزارش خبرگزاري رويتر از لندن، تيم هامبورگ چهارشنبه شب در دور برگشت از مرحله اول اين مسابقات در زمين تيم دنيپروپتروسكي با نتيجه سه بر صفر شكست خورد و در مجموع دو ديدار با نتيجه چهار بر دو بازي را به حريف واگذار كرد.

۱۴ بازيكن به تيم فوتسال زير ۲۱ سال ايران دعوت شدند
فدراسيون فوتبال چهارشنبه شب، اسامي ۱۴ بازيكن را براي حضور در اردوهاي آمادگي تيم فوتسال زير ۲۱ سال ايران اعلام كرد.
اين تيم خود را براي حضور در مسابقات فوتسال چهارجانبه تهران كه در روزهاي ۲۹ و ۳۰ مهرماه جاري در تهران برگزار خواهد شد، آماده مي كند.
اسامي نفرات دعوت شده به شرح زير است:
جواد منتظر، مصطفي نظري، مهدي شيخ لووند، اميد وطن خواه، محمد طاهري، آيت عائلي، حسين سلطاني، امين هاشميان، اسماعيل عظيمي، جاسم سلطاني، فرهاد فخيم، مجيد تيكدري، امير اميربيگي و بابك معصومي.
در رقابت هاي فوتسال چهارجانبه تهران تيم هاي ملي فوتسال اسپانيا، مصر و تيم هاي ملي و زير ۲۱ سال ايران حضور خواهند داشت.

فوتبال مقدماتي جام ملت هاي آسيا
تيم ملي فوتبال سوريه در نخستين بازي خود در چارچوب مسابقات فوتبال مقدماتي جام ملت هاي آسيا گروه هفتم، چهارشنبه شب، برابر تيم ملي فوتبال سريلانكا قرار گرفت و در يك ديدار آسان، اين تيم را با پنج گل مغلوب كرد.
به گزارش خبرنگار ايرنا، در اين ديدار كه در ورزشگاه ۴۰ هزار نفري «العباسيين» شهر دمشق برگزار شد، «اياد مندو» در دقايق ۳۳ و ۸۲، «ماهر السيد» در دقايق ۵۵ و ۸۴ و «فراس الخطيب»  در دقيقه ۷۵، پنج بار دروازه تيم سريلانكا را باز كردند.
براساس توافق صورت گرفته، تيم هاي ملي فوتبال سوريه و سريلانكا روز شنبه آينده ديدار برگشت را در دمشق برگزار خواهند كرد.
تيم ملي فوتبال سوريه در گروه هفتم با امارات متحده، تركمنستان و سريلانكا هم گروه است.
از سري بازي هاي گروه سوم نيز، عربستان با چهار گل بر بوتان پيروز شد.
عربستان در اين ديدار تشريفاتي كه در ورزشگاه اميرعبدا... الفيصل بندر انجام شد توانست در دقايق ۳ ، ۲۵ ، ۴۰ و ۸۰ به گل دست يابد.
هم اكنون تيم ملي فوتبال عربستان سعودي كه قبل از اين جواز حضور به دور بعدي پيكارهاي مقدماتي فوتبال جام ملت هاي آسيا را كسب كرده بود با پنج بازي و ۱۵ امتياز در رده اول جدول گروه سوم اين رقابت ها قرار دارد.
پيش از اين بازي، دو تيم يمن و اندونزي در برابر هم به رقابت پرداختند كه اين بازي با نتيجه دو بر دو به پايان رسيد و اندونزي با كسب ۱۰ امتياز و به عنوان تيم دوم به دور بعدي رقابت ها صعود كرد.
تيم هاي فوتبال يمن با چهار و بوتان بدون امتياز در رديف هاي بعدي گروه سوم قرار دارند.
آخرين روز از بازي هاي دور برگشت رقابت هاي مقدماتي جام ملت هاي آسيا در گروه سوم، روز جمعه دو تيم عربستان و اندونزي همچنين تيم هاي بوتان و يمن برگزار مي شود كه كاملاً  تشريفاتي خواهد بود.

همه حذف شدند
بدمينتون بازان ايراني روز پنجشنبه در سومين روز از مسابقات بدمينتون قهرماني آسيا در جاكارتا پايتخت اندونزي، از دور مسابقات حذف شدند.
در اين روز، نيك زاد شيري پس از دو برد پي در پي در سومين بازي خود مقابل حريفي از مالزي بازي را با نتيجه دو بر صفر واگذار كرد.
فرهاد سليماني و غلامرضا باقري نيز بازي را به ترتيب به بازيكناني از اندونزي و كره جنوبي واگذار كردند و از دور رقابت ها خارج شدند.
علي  شاه حسيني و كاوه مهرابي نيز پس از پيروزي برابر بازيكناني از ژاپن و سريلانكا، در ادامه مقابل بازيكنان تايلند و ژاپن با نتيجه مشابه دو بر صفر مغلوب شدند.
در حالي كه بدمينتون بازان ايران در مسابقات انفرادي در مرحله يك شانزدهم از ادامه مسابقات بازماندند، بازيكنان اندونزي، مالزي، كره جنوبي، ژاپن و تايلند براي قهرماني رقابت مي كنند و كارشناسان احتمال قهرماني بازيكنان اندونزي را به دليل امتياز ميزباني بيشتر مي دانند.
در رقابت هاي بدمينتون قهرماني آسيا در اندونزي بيست و هفت تيم حضور دارند كه در اين پيكارها ورزشكاران در بخش هاي انفرادي مردان و زنان، دو نفره مردان و زنان و دونفره مختلط برابر هم پيكار خواهند كرد.
از تيم پنج نفره مردان ايران يك ورزشكار (نيك زاد شيري) در جدول رقابت هاي دور مقدماتي كه با حضور ۲۷ بازيكن انجام مي شود، حضور داشت و چهار بازيكن ديگر با توجه به امتيازاتي كه در جدول قهرماني دارند در جدول نهايي قرار گرفتند.
مسابقات بدمينتون قهرماني آسيا از روز سه شنبه گذشته در جاكارتا پايتخت اندونزي آغاز شده و تا روز بيست و هفتم مهرماه جاري ادامه دارد.

هفته هشتم ليگ برترپاس، مغلوب جوانان فولاد شد
هفته هفتم ليگ برتر با انجام ۶ بازي در روز پنجشنبه آغاز شد. فولاد با شكست پاس وضعيت خود را در جدول بهبود بخشيد تا از فشار عصبي لوكابوناچيچ كاسته شود. كعبي و سليماني دو گل زدند و در مقابل خداداد عزيزي تنها گل شاگردان مجيد جلالي را به ثمر رساند. هر چند انتظار ارايه بازي بهتري از سوي دو تيم مي رفت اما به نظر نمي رسد در فوتبالي كه مسير حرفه اي شدن را طي مي كند، نوع بازي مهمتر از نتيجه باشد. تيم جوان فولاد با شكست حريف قدرتمند خود زمينه حركت صعودي در جدول را براي خود فراهم كرد و پاس به انتظار روز هاي آينده نشست. آيا مجيد جلالي از عهده اين مبارزه عملي بر خواهد آمد؟
در شهر مشهد ابومسلم بر استقلال اهواز غلبه كرد.
شكست چهار بر دو،  شكستي تلخ براي تيم محبوب اهواز ي هاست كه مي تواند موجب بروز تغييرات عمده اي در شيوه مديريت و مربيگري آنها شود. لازم نيست اين تغييرات در حوزه اشخاص باشد. تغيير روش ها مي تواند معادله پيچيده استقلالي ها را حل كند.
پيكان و دكتر ذوالفقارنسب، استان سرسبز گيلان را نگران تيم محبوب گيلاني ها يعني پگاه كردند. ذوالفقارنسب معمولاً پس از هر تهديد دادرس-مدير عامل باشگاه-برگ برنده اي جديد رو مي كند و اين بار برگ برنده پيروزي دو بر صفر در خانه حريف بود.
ذوب آهن و برق سه بر سه مساوي شدند تا تيم شيرازي موفق به متوقف كردن صدر نشين ليگ برتر شود. فجر در شيراز سپاهان را مقهور خلاقيت غلامحسين پيرواني ساخت و فرهاد كاظمي روزهاي خوب سال گذشته را به ياد آورد كه تكرار آنها سخت تر از آن چيزي به ذهن مي رسد كه گمان مي رفت، نتيجه پاياني دو بر يك به سود فجر بود. سايپا و شموشك نيز در ورزشگاه شيرودي هر چه زدند به در بسته خورد و صفر-صفر نتيجه اي بود كه به هر كدام از دو تيم يك امتياز بخشيد.
قصه هفته هفتم ليگ برتر، امروز با برگزاري داربي سنتي تهران خاتمه پيدا خواهد كرد.

قهرمانان ايراني و روز جهاني مبارزه با فقر
قهرمانان المپيك و جهان در مراسمي كه توسط بنياد زينب كبري(س) به منظور جمع آوري كمك براي كودكان بي سرپرست، خانواده هاي تحت پوشش اين بنياد و زلزله زدگان جنوب خراسان در سال ۷۶ برگزار مي شود، شركت مي كنند. حسين رضازاده، عليرضا دبير، هادي ساعي و كوروش باقري قرار است در اين مراسم حضور يابند.
مراسم فوق بعدازظهر امروز ( ۲۵ مهرماه) همزمان با روز جهاني مبارزه با فقر برگزار مي شود.

۱۲ آذر ايران - كويت
روزنامه كويتي «الراي العام» ديروز (پنجشنبه) نوشت كه تيم هاي ملي فوتبال ايران و كويت روز دوازدهم آذرماه جاري در كويت به مصاف هم مي روند.
برپايه اين گزارش فدراسيون فوتبال ايران كه قبلاً با مشاركت در بازي خداحافظي «بدر حجي» بازيكن باشگاه كاظميه و تيم ملي فوتبال كويت اعلام آمادگي كرده بود طي پيامي به فدراسيون فوتبال كويت اين تاريخ را براي اجراي بازي دوستانه تعيين كرد. در نامه ارسالي از سوي فدراسيون فوتبال ايران آمده است كه تيم ملي فوتبال ايران به همراه كليه «ستارگان» از جمله «علي كريمي»،  «علي دايي» و «فرهاد مجيدي» در مقابل تيم ملي فوتبال كويت قرار خواهد گرفت.
خردادماه سال گذشته نيز تيم ملي فوتبال ايران يك بازي دوستانه با تيم كويت به مناسبت خداحافظي اسامه حسين سرگروه سابق تيم ملي كويت در ورزشگاه العربي برگزار كرد كه در آن بازي محمد نوازي، رحمان رضايي و فرهاد مجيدي براي ايران گلزني كردند و تنها گل كويت نيز از نقطه پنالتي توسط بشار عبدا... به ثمر رسيد.

فائزه هاشمي با رييس شوراي المپيك آسيا ديدار كرد
«فائزه هاشمي» رييس فدراسيون ورزش بانوان كشورهاي اسلامي با «شيخ احمد الفهد» رييس شوراي المپيك آسيا در كويت ديدار و گفت وگو كرد.
به گزارش خبرنگار ايرنا از كويت فائزه هاشمي در ديدار روز چهارشنبه خود با شيخ احمد الفهد راه هاي تقويت روابط ورزشي بانوان ايراني و كويتي را مورد بررسي قرار داد.
فائزه هاشمي كه به دعوت «شيخ طلال الفهد» رييس كميته المپيك كويت روز سه شنبه وارد كويت شد،  زمينه هاي همكاري دو كشور و به ويژه برگزاري مسابقات ورزشي بانوان را با مقام هاي كويتي بررسي كرد.

كناره گيري گرگاني ها از جام حذفي
تيم فوتبال «اترك گرگان» به دليل عدم حمايت مسئولان استان گلستان از حضور در رقابت هاي فوتبال جام حذفي باشگاه هاي ايران انصراف داد.
سرپرست باشگاه اترك گرگان روز پنجشنبه گفت: اين باشگاه با بودجه اندك و حمايت هاي مردمي راه اندازي شد اما به دليل عدم حمايت مسئولان استان، ادامه فعاليت در اين رقابت ها ميسر نشد. «حسن ميرزامحمدي» افزود: مديركل تربيت بدني استان گلستان تاكنون مبلغ سه ميليون و ۴۰۰ هزار ريال به اين باشگاه كمك كرده است كه اين مبلغ با توجه به هزينه هاي موجود جوابگو نيست.
سرپرست باشگاه اترك همچنين يادآور شد كه كمبود امكانات رفاهي و نداشتن اعتبارات مالي سبب انحلال اين تيم در آينده اي نه چندان دور خواهد شد. وي در خصوص قرارداد بازيكنان اين تيم گفت: حداكثر سقف قرارداد اين بازيكنان سه ميليون و ۵۰۰ هزار ريال است كه تا پايان نيم فصل، تاكنون مبلغ ۵۰۰ هزار ريال به عنوان پيش پرداخت تنها به برخي از بازيكنان داده شده است.

|  ادبيات  |   ايران  |   تكنيك  |   جامعه  |   رسانه  |   زمين  |
|  سفر  |   شهر  |   عكس  |   ورزش  |   هنر  |   صفحه آخر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |