جمعه ۲۵مهر۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۱۹۷
حيات وحش و جلوگيري از انقراض گونه هاي در خطر
هنوز دير نشده
در شماره گذشته نكاتي را در خصوص ضرورت اعمال مديريت جامع و پايدار براي حفظ حيات وحش ايران از نظرتان گذرانديم. در اين شماره گزارشي مبتني بر آمارهاي مستند دربارة وضعيت شكار و حيات وحش در ايران ارايه مي كنيم. با اين توضيح كه با توجه به بهبود وضعيت بارش هاي فصلي در نيمه دوم سال ۱۳۸۱ و همچنين بهار سال ۱۳۸۲، احتمالاً تحول مثبتي در جمعيت حيات وحش ايران در بعضي مناطق كشور رخ داده است، اما درمجموع ساماندهي مديريت پايدار حيات وحش ايران از ضرورت هاي مبرم است و بايد به آن توجه كافي مبذول شود.
004581.jpg
آدمي از ديرباز براي تامين بخشي از غذاي مورد نياز خود ناگزير از شكار حيوانات وحشي بوده است. ادوات شكار به تناسب استعداد و قابليت هايي كه انسان در دوره هاي مختلف زندگي اش داشته،متفاوت بوده است. اين ادوات از نيزه هاي ابتدايي كه با سنگ ساخته مي شد تا سلاح هايي كه بعدها با كشف آهن ساخته شدند و همچنين تيرو كمان را شامل مي شد. به مرور، آدمي توانست شماري از حيوانات را كه به شير و گوشت آنها نياز داشت، اهلي كند و با افزايش حيوانات اهلي و نقش مهمي كه آنها در تامين غذاي انسان پيدا كردند، نياز به شكار حيوانات وحشي كاهش يافت و به مرور زمان نياز مبرم اوليه به شكار تبديل به نوعي تفنن و تفريح و تنوع طلبي ازباب تغيير ذايقه شد. سلاطين و رجال در شكار هاي تفنني يد  طولايي داشتند. يورش بيرحمانه به جنگل ها، با بهره گيري از انبوه مردم كه با ارعاب سربازان حكومتي به بيگاري جلب مي شدند و قتل عام حيوانات وحشي اعم از حلال گوشت و يا گوشتخوار، از تفريحات رايج بعضي از شاهان ايراني بوده كه توسط سياحان و مورخان به عنوان بخشي از واقعيت هاي تاريخي ثبت شده است و كارشناسان حيات وحش شكار انبوه حيوانات به روش هاي بيرحمانه توسط پادشاهان، درباريان و رجال وابسته به دربار را در انقراض بعضي گونه هاي زيستي موثر دانسته اند. اما انسان همچنان كه به ابزار و امكانات مجهز از جمله اسلحه گرم دست يافت شيوه هاي شكار را نيز تغيير داد. اگر تا ديروز تير هاي چوبي و نيزه و تفنگ سرپر، تن حيوانات وحشي را مي شكافت با دستيابي شكارچيان به تفنگ هاي جديد و خودكار باراني از سرب مذاب، شكار را از پاي در مي آورد و اين روش با بهره گيري از سلاح هاي با قدرت انفجار زياد مثل تفنگ هاي پرقدرت و حتي خمپاره در مناطقي مثل آفريقا و شرق آسيا براي كشتار فيل ها به كار گرفته شده اند. استفاده از اين روش هاي بيرحمانه منجر به انقراض نسل بسياري از جانوران گوشتخوار شده است.
حيات وحش در ايران از چند سو در معرض تهديد قرار دارد.بحث شكار بي رويه حيوانات كه بارها با آمار و ارقام و به صورت مستند در وسايل ارتباط جمعي بازتاب يافته است. دوم وقوع خشكسالي هاي پي درپي در دهه اخير كه موجب انقراض برخي گونه هاي زيستي و همچنين از ميان رفتن مكان هاي زيست و كاهش چشمگير جمعيت جانوران شده است. گزارش فشرده اي كه توسط يكي از كارشناسان برجسته حيات وحش ايران ارايه شده گوياي چنين واقعيتي است:
تا قبل از آمارگيري سال ۱۳۷۶ كه هنوز اطلاعات كافي از وضعيت حيات وحش كشورمان در دست نبود، چنين تصور مي شد كه كاهش جمعيت حيوانات وحشي در زيستگاه هاي آنها به دليل فشار شكارچيان و يا دامداران و در نتيجه مهاجرت آنها به مناطق ديگر است ولي زماني كه براي اولين بار پس از گذشت حدود ۲۰ سال، آماري سراسري از جمعيت موجود گونه هاي بارز حيات وحش را تهيه نموديم آن وقت بود كه پي به عمق فاجعه برديم. در آن سال من مسئوليت برنامه ريزي و نظارت بر اين برنامه را برعهده داشتم. كار بسيار مشكل و دقيقي بود اما كاركنان ادارات محيط زيست استان ها واقعاً همكاري كردند. برخي از استان ها علاوه بر امكاناتي كه داشتند از اساتيد، دانشجويان، دوستداران طبيعت و حتي شكارچيان كمك گرفتند. استانداري و ساير ادارات نيز با دراختيار قرار دادن وسيله نقليه با برخي از ادارات همراهي نمودند. در استان هايي كه امكانات كمتري وجود داشت افراد مجربي از تهران و يا استان هاي همجوار به آن جا اعزام شدند و بالاخره پس از حدود دو ماه تلاش بي وقفه، آمارگيري قابل قبولي از جمعيت گونه هاي شاخص حيات وحش موجود كشور اعم از مناطق آزاد و مناطق تحت حفاظت سازمان از قبيل پارك هاي ملي و پناهگاه هاي حيات وحش تهيه شد.
به طور كلي نتايج حاصله از اين آمارگيري هشدار دهنده بود: در كليه زيستگاه هاي مهم مناطق آزاد كشور جمعيت گونه هايي از قبيل كل و بز، قوچ و ميش، آهو، جبير و گونه هاي مختلف گوشتخواران يا به كلي نابود شده بود ويا تعداد بسيار اندكي كه كمتر از ۱۰ درصد جمعيت قبلي بود مشاهده گرديد. براي مثال در مناطق جنوبي استان فارس كه براساس آمارگيري سال ۱۳۵۶ بين ۱۵ تا ۲۰ هزار راس قوچ و ميش، كل و بز و آهو وجود داشت فقط ۱۰۰ راس از اين حيوانات مشاهده گرديد. در مناطق شمالي استان آذربايجان غربي كه زيستگاه هزاران راس قوچ و ميش ارمني و كل و بز بود، نظير ماكوكه حيوانات به راحتي از داخل شهر نيز مشاهده مي شدند، حتي يك راس بز هم ديده نشد.
در مناطق تحت پوشش مستقيم سازمان حفاظت محيط زيست كه گارد سازمان حفاظت محيط زيست در آن حضور دايم دارند نيز وضعيت اسفبار بود. در پارك ملي بختگان كه آمارگيري آن تحت نظارت مهندس دره شوري انجام گرفت از تعداد ۱۶۵۰۰ راس كل و بز و قوچ و ميش موجود در سال ۱۳۵۹، تنها ۵۴ راس در سال ۷۶ باقي مانده بود. در پارك ملي گلستان كه چشم و چراغ سازمان محسوب مي گردد و بيشترين امكانات و پرسنل در آن متمركز است از ۱۵۰۰۰ راس قوچ، ميش، كل و بز در سال ۵۶ در سرشماري دكتر كيابي در سال ۷۶ فقط ۱۵۰۰ راس گزارش شد. در منطقه حفاظت شده بيستون كه تعداد كل ها ركورد جهان به شمار مي رود و حدود ۱۰۰۰۰ راس از اين حيوان در آن زندگي مي كرد محيط بانان منطقه به كارشناسان اعزامي از مركز چنين گفتند: « يك بز هم در تمام منطقه مشاهده كنيد ما به شما جايزه مي دهيم» كه واقعيت هم چنين بود در اين جا ديگر ضرورتي نسبت به ذكر آمارهاي ديگر از قبيل انقراض نسل گورخر ايراني در پارك ملي كوير و كليه مناطق آزاد، انقراض نسل يوز آسيايي در مناطق حفاظت شده خوش ييلاق، موته، پارك ملي خجير و كليه مناطق آزاد، عدم مشاهده برخي از گربه سانان كوچك نظير گربه شني، گربه پالاس و كاراكال در سراسر كشور نمي بينيم.
چه كار بايد كرد؟  من برخلاف نظر برخي از دوستان كارشناس و شكارچي ام كه مي گويند در شرايط فعلي ديگر از دست كسي كاري ساخته نيست و فاتحه حيات وحش كشور خوانده شده است اعتقاد دارم كه هنوز دير نشده و مي شود كارهايي انجام داد. در حال حاضر وضعيت جمعيت حيوانات قابل شكار به حدي وخيم است كه هرگونه برداشت از آن لطمه جبران ناپذيري به بقاي اين حيوانات وارد مي سازد بنابراين فوري ترين و ضروري ترين كار، ممنوع نمودن شكار كليه جانوران وحشي در سراسر كشور است. البته نه اعلام ممنوعيت شكار بر روي كاغذ؛ چون در اين صورت نه تنها نتيجه اي حاصل نخواهد شد، بلكه باعث مي گردد تا عده اي شكارچي كه در حال حاضر به مقررات و قوانين احترام مي گذارند، به شكارچيان متخلف تبديل شوند. براي اعلام ممنوعيت شكار، لازم است در وهله اول مسئولين سازمان حفاظت محيط زيست وضعيت موجود حيات وحش كشور و لزوم ممنوعيت شكار را در شوراي عالي محيط زيست، هيات وزيران و يا هر ارگان ديگر كه صلاح باشد مطرح نموده و تقاضا نمايند كه براي اين امر مهم كليه نيروهاي مردمي، انتظامي، امنيتي، شوراي محلي و غيره از زمان ممنوعيت شكار در امر كشف و ضبط اسلحه متخلفين با سازمان حفاظت محيط زيست  همكاري كرده و يا راسا اقدام كند. همزمان با برنامه ممنوعيت شكار لازم است، اقداماتي از قبيل مشاركت دادن شكارچيان در برنامه ريزي ها و تصميم گيري هاي مربوط به شكار و صيد، برنامه ريزي جهت تخصيص بخشي از عوايد حاصل از صدور پروانه هاي شكار و صيد بعد از پايان ممنوعيت به شوراهاي محلي و يا كساني كه در اطراف شكارگاه ها سكونت دارند به منظور تشويق و ترغيب آنها به امر حفاظت از حيوانات وحشي، توجه بيشتر به افراد گارد اجرايي سازمان كه در بيست  ساله اخير مورد بي مهري قرار گرفته و از نظر روحي لطمه زيادي ديده اند، ملزم كردن مديران محيط زيست استان ها و معاونين و بازرسان مانند گذشته به بازديد هاي مستمر از واحد هاي اجرايي و سكونت حداقل ۱۰ شبانه روز در پست ها و پاسگاه هاي محيط باني، انجام آمارگيري هاي مستمر از حيات وحش با مشاركت و همكاري شكارچيان و علاقه مندان به طبيعت و حيات وحش و تخمين ميزان شكار در هر منطقه براساس موازين علمي.
اميدوارم سازمان حفاظت محيط زيست به برخي از مطالب غير علمي و ناصحيح از قبيل اين كه با صدور مجوز شكار و ورود شكارچيان شهري به شكارگاه ها، شكارچيان متخلف بومي از ترس مبادرت به تخلف نمي كنند و يا با آمدن شكارچي خارجي، ارز وارد مملكت مي شود توجه نكند.

الفباي آباداني
004566.jpg
مرضيه باميري
آب پشتيبان حيات و الفباي آباداني است. آنچه امروز جامعه ما آن را به عنوان بحران آب پذيرفته براي هر كشوري امكان وقوع دارد. اما متاسفانه قدر و منزلت آب آن چنان كه سزاوار است ادا نگرديده و نمي گردد. بحران آب مربوط به يك برهه مشخص از زمان نيست بلكه واكنشي از جانب طبيعت است كه در هر زماني امكان وقوع دارد. پس به ناچار بايد فرهنگ استفاده صحيح آب را ملي كرد و براي انجام يك چنين مهمي لازم است كه آب و ضرورت آن را بشناسيم.
آب در صنعت: بدون شك آب خون زندگي صنعت است. از آب به عنوان منبع نيرو استفاده مي شود. انرژي در اختيار مي گذارد و حرارت ناخواسته را جذب مي كند. به عنوان حلال در بسياري از موارد به كار مي رود،  ناخالصي ها را مي شويد و به عنوان وسيله اي براي نقل و انتقال نيز استفاده مي شود. علاوه بر اينها به عنوان ماده خام در تشكيل صدها محصول شركت دارد.
تميزكننده: قدرت بي نظير آب به عنوان يك حلال، آن را يك عامل شست وشو و تميزكننده بسيار عالي به خصوص در مواردي كه نياز به سطوح بي نهايت تميز است، مي كند. در اوايل زماني كه صنعت ترانزيستور توسعه مي يافت پژوهشگران و سازندگان اين صنعت دريافتند كه بهترين روش تميز كردن واقعي ترانزيستورها و ساير اجزاي الكترونيكي، شست وشوي آنها با آب داغ بي نهايت خالص است. سازندگان لامپ هاي تلويزيوني، نيز مقدار زيادي آب بي نهايت خالص جهت شست وشوي سطوح داخلي لامپ تصوير قبل از پوشانيدن آن با جسم تابان به كار مي برند.
حلال: آب به عنوان حلال وسيله اي است تا واكنش شيميايي في مابين مواد شيميايي به سهولت انجام گيرد.
حمل و نقل: آب رودخانه ها در طول مسيرشان هزاران هزار تن مواد رسوبي و گل و لاي را كه در اثر خوردگي بستر رودخانه ها حاصل مي شود به حركت درمي آورند. ولت هاي موجود در دهانه ورود به دريا و رودخانه ها خود قدرت و قابليت حمل و نقل به وسيله آب را نشان مي دهد با وجود مثال هاي طبيعي پديده حمل و نقل، انتظار مي رود كه مهندسين از اين راه طبيعي حداكثر استفاده را كرده و آن را براي انتقال مواد از نقطه اي به نقطه ديگر مورد استفاده قرار دهند. از كاربردهاي حمل و نقل توسط آب، انتقال الوار از جنگل به كارخانه چوب و خمير چوب در فواصل كوتاه در محل كارخانه از نقطه اي به نقطه ديگر و همچنين انتقال ذغال پولوديزه از طريق لوله كشي به طول صدها كيلومتر را مي توان نام برد. روش انتقال ذغال كه براساس شناور بودن آن بر روي آب قرار دارد نه قابليت انحلال آن، هم اقتصادي تر است و هم داراي كارايي زياد است. مواد جامد شناور را از طريق صاف كردن جدا مي كنند و آب را به جويبار يا رودخانه اي در نزديكي محل وارد مي كنند.
پژوهش و پزشكي: در پژوهش هاي بيولوژيكي و بيوشيميايي غالباً آب با درجه خلوص بسيار زياد مورد نياز است.
از مهم ترين كاربردهاي آن مي توان تميز كردن، كشت سلول نسج، دارو، پيروژن ها، تفكيك خون و بيولوژي در حرارت پايين را نام برد. مدت ها قبل از آن كه عوامل تب زا كشف شوند عقيده براين بود كه آب داراي يك ماده جادويي است كه اگر به داخل رگ تزريق شود، تب يا درجه زياد مي كند. اهميت جدا كردن اين ماده را مي توان از اين موضوع فهميد كه هر بيماري كه امروزه جهت معالجه سكته، جراحت هاي نسجي، كم شدن آب بدن و بيماري هاي مختلف ديگر و عمل جراحي وارد بيمارستان مي شود، تزريق داخلي رگ برايش تجوير مي شود. تزريق هاي داخل رگ غالباً به وسيله محلول هاي نمكي، اكستروز و يا محلولي از كلريدسديم در گلوكز كه در همگي آنها از آب به عنوان حلال اصلي استفاده شده است، انجام مي شود. همچنين در بسياري موارد آنتي بيوتيك ها را هم در موقع تزريق با آب مخلوط مي كنند.
محيط زيست: آب نقشي اساسي در محيط زيست دارد كه از مهم ترين آن مي توان به حضور در زمين شناسي و پيوند هيدروژني، تصفيه طبيعي و توزيع انرژي اشاره كرد. مصرف اساسي آب در كشاورزي براي آبياري است براي آن كه آب براي اين منظور مناسب باشد بايد داراي خصوصيات و كيفيت هاي ويژه اي باشد كه البته اين خود، تابع نوع محصول، درجه قابليت نفوذ خاك، سرعت نفوذ و عوامل مشابه است.
آلودگي آب: در كره زمين به جز هوا، هيچ ماده شيميايي ديگر به اندازه آب براي ادامه حيات اهميت ندارد و به طور كلي هيچ چيز بيشتر از تركيباتي كه اكسيژن آزاد آب را از بين مي برد محيط آب را فاسد نمي كند. آب يكي از لطيف ترين محيط هاي طبيعت تلقي مي شود و كمبود اكسيژن در آب موجب فاسد شدن سريع آن مي گردد. اين امر توسط آلودگي موجود در فضولات و پساب هاي صنعتي و بيولوژيك، فضولات انسان و حيوان به آساني رخ مي دهد. عناصري نظير فسفر كه جزو اساسي بسياري از پودرهاي رختشويي است، اثر مهمي بر مقدار اكسيژن محلول در آب دارد. همراه با ساير مواد غذايي فسفر باعث رشد سريع جلبك ها در آب مي شود. جلبك ها پس از مرگ، ذخيره كم اكسيژن را نابود مي كنند و آب سالم به اين ترتيب پس از چندي متعفن مي شود. مطالعات دقيق نشان مي دهد كه مسئله آلودگي آب، ناشي از بي توجهي انسان در استفاده از آن است. اين بي توجهي سرچشمه هاي متفاوتي دارد كه صنعت در اين ميان سهم بيشتري را به خود اختصاص داده است. آلودگي آب و هوا ناشي از رشد بي مهاباي تكنولوژي و بهره بري لجام گسيخته صاحبان صنايع است. اين مسئله اگرچه ظاهراً در محدوده يك كشور خودنمايي مي كند ولي در واقع ابعاد جهاني دارد و اگر اثرات ناشي از آلودگي به همين ترتيب ادامه يابد دامنه آن از كشوري به كشور ديگر سرايت كرده و از جمله مسايل اساسي جهان امروز خواهد شد. كنترل مواد آلوده كننده ، تصفيه فاضلاب هاي صنايع، آموزش مردم به طور مداوم از جمله طرق مبارزه با اين مهم است. در چنين وضعي دولت و سازمان حفاظت محيط زيست بايد نقش حساس خود را دركنترل و آموزش همراه با تحقيق و پژوهش مداوم محيط زيست ايفا كند و در اين خصوص شعار كافي نيست. مسئله آلودگي توسط مواد نفتي بيشتر در رابطه با درياهاي آزاد و اقيانوس ها قرار دارد. در اين مناطق است كه كشتي هاي عظيم نفت كش عمده نفت خام مورد مصرف جهان را حمل مي كنند ، به همين جهت نفت خام بزرگ ترين منابع آلوده كننده درياها و اقيانوس هاست.

روش هاي مصرف بهينه آب در خانه:
۱ـ با هر دقيقه دوش گرفتن بين ۴۰ ـ۲۰ ليتر آب مصرف مي شود. بنابراين بهتر است زمان مورد نياز براي دوش گرفتن را كاهش دهيم و استفاده از وان نيز ضروري نيست.
۲ـ مي توانيم با استفاده از يك ليوان آب، دندا ن هاي خود را مسواك بزنيم و هنگام مسواك زدن جريان آب را قطع كنيم.
۳ـ هنگام وضو گرفتن شير آب را بدون استفاده باز نگذاريم.
۴ـ مواظب خرابي سيفون توالت ها باشيم. چون در صورت خرابي حدود ۱۵۰ ليتر آب در شبانه روز هدر مي رود.
۵ـ چكه كردن و نشت آب  از شير و لوله ها موجب هدر رفتن مقدار زيادي آب در هر ۲۴ ساعت مي شود پس همواره شيرها را بررسي كرده و در صورت خرابي در مورد رفع اين مشكل و تعويض واشر ، اقدام نماييم.
۶ـ هنگام شستن ميوه و سبزي، شير آب و راه خروجي ظرفشويي را بسته و آن را تا نيمه پر از آب نموده و سپس سبزي و ميوه را در آن خيسانده و ضدعفوني كرده، در پايان سبزي ها را با روش مخصوصي آب كشي كنيم.
۷ـ ماشين لباسشويي را با حداكثر ظرفيت مورد استفاده قرار دهيم به اين معني كه هنگامي از آن استفاده كنيم كه لباس به اندازه كافي جمع شده باشد و در نتيجه ماشين با ظرفيت كامل كار كند.
۸ـ چند بطري آب آشاميدني در يخچال بگذاريم تا ناچار نشويم شير آب را براي خنك شدن باز نگه داشته و مقدار قابل توجهي آب را هدر دهيم. استفاده از يخ نيز مفيد خواهد بود.
۹ـ باغچه را تنها در ساعات خنك روز آبياري كنيم. اين كار از رشد گياهان انگلي جلوگيري كرده و تبخير آب را به حداقل مي رساند.
۱۰ـ گذرگاه ها و پله ها را با جارو پاكيزه نگه داريم. اگر اين كار را با شلنگ انجام دهيم مقدار زيادي آب به هدر خواهد رفت.
۱۱ـ براي شستن اتومبيل از چند سطل آب به جاي شلنگ استفاده كنيم.
۱۲ـ كولر آبي را بازديد كنيم و در صورت اتلاف آب شيرهاي شناور با دوام و محكم به كار ببريم.

از هفت گوشه جهان
اعتراض به شكار نهنگ
004584.jpg

صدور مجوز تازه براي شكار نهنگ در آب هاي ژاپن، موجي از اعتراض را در ميان تشكل هاي هوادار حفظ حيات نهنگ ها در اين كشور به راه انداخته است. معترضان مي گويند: مجوز جديد شكار نهنگ مي تواند نسل اين جانور بزرگ دريايي را با خطر جدي روبه رو كند. سال گذشته در پي مبارزات و تلاش هاي هواداران حفظ نهنگ در سراسر جهان،  ژاپن تمهيداتي را براي محدود ساختن شكار اين حيوان به كار گرفته بود، اما ظاهراً مقامات ژاپني متقاعد شده اند كه طي يك سال و نيم گذشته، جمعيت نهنگ ها در آب هاي اين كشور به آن حد رسيده است كه مجوز براي شكار اين گونه زيستي صادر شود. اما معترضان همچنان بر اين باورند كه ممنوعيت شكار نهنگ بايد زماني طولاني تر ادامه يابد تا خطر انقراض اين جانور بزرگ دريايي برطرف گردد.
004563.jpg

حق زندگي براي همه گونه ها
كارشناسان صندوق حيات وحش سازمان ملل متحد، خاطرنشان مي كنند كه از اين پس ارايه دلايل اقتصادي براي حفظ زندگي گونه هاي زيستي مختلف لزومي ندارد. زيرا تلاش براي حفظ زندگي اين گونه ها بايد براي مردم در سراسر جهان به رسميت شناخته شود و حق ادامه حيات براي موجودات زنده به مثابه بخشي از حقوق بين الملي پذيرفته گردد. به گزارش خبرگزاري رويتر، ملاك هاي جديد براي حفظ زندگي گونه هاي زيستي، ضرورت مراقبت از حيات جانوران و گياهان به اصطلاح غيرمفيد را نيز الزامي مي سازد. زيرا كارشناسان به اين نتيجه رسيده اند كه از ميان رفتن هريك از گونه ها اعم از گياهي و يا جانوري به منظومه و ساختار حيات در جهان هستي آسيب مي رساند.
004575.jpg

سوخت هيدروژن در دور دست
ظاهراً چشم انداز دسترسي به سوخت پاك هيدروژن براي خودروها چندان روشن نيست، زيرا نخستين تجارب علمي در كشور آلمان نشان داده است كه دستيابي به چنين سوختي براي جايگزيني سوخت هاي فسيلي و آلاينده نيازمند زماني طولاني تر و فرايندي پيچيده است.
به گزارش مطبوعات آلمان، استفاده از سوخت هيدروژن به جاي بنزين در خودروها تقريباً به صورت يكي از مهم ترين آرزوهاي نسل كنوني درآمده است، زيرا هيدروژن تنها سوختي است كه پس از مصرف، بخارآب توليد مي كند كه براي طبيعت و محيط زيست مفيد است. اخيراً برخي از دانشمندان هشدار داده بودند كه استفاده وسيع از سوخت هيدروژن به افزايش غيرعادي رطوبت در بسياري از نقاط جهان منجر مي شود.
004569.jpg

تلاش براي بازگرداندن ماهي ها به رود سن
مسئولان شهري پاريس بازگرداندن برخي گونه هاي ماهي مقاوم به آب هاي رود سن را با جديت دنبال مي كنند. اما با گذشت بيش از يك دهه از اجراي اين پروژه هنوز نتايج رضايتبخشي حاصل نشده است. يك مسئول محيط زيست در شهرداري پاريس مي گويد: غلظت مواد آلاينده در رود سن بيشتر از آن است كه با تزريق مداوم اكسيژن بتوان آن را به اندازه اي كاهش داد كه براي زندگي گونه هاي مقاوم ماهي مساعد شود.
بعضي از كهنسالان پاريس،  هنوز از ماهيان متنوع رودخانه سن كه تا ۵۰ سال پيش در اين رود به فراواني يافت مي شدند با حسرت ياد مي كنند، اما در عين حال فعاليت هاي شهرداري پاريس را براي كاهش آلودگي رودخانه سن مي ستايند.

نگاه
توسعه محيط زيست و منافع ملي
004590.jpg

اسماعيل عباسي
با پديدار شدن آثار منفي و زيان هاي ناشي از توسعه نامتوازن و ناپايدار، اكنون توسعه پايدار به عنوان سامانه اي مبتني بر عدالت و حفظ محيط زيست مورد توجه قرار گرفته است. براين پايه توسعه پايدار نظامي است عادلانه كه ضمن بهره برداري از منابع محدود كره زمين توسط نسل كنوني از وارد آمدن آسيب هاي جدي به ظرفيت و توانايي هاي نسل آينده براي استفاده از اين منابع جلوگيري مي كند. امروزه هدف هاي مربوط به توسعه پايدار فراتر از اهداف ملي، منطقه اي و حتي قاره اي در چارچوبي جهان شمول و حول محور واحد عمومي تر به نام «زمين» تعريف مي شود. اما در اين حال، بسياري از كشورهاي روبه رشد در روند توسعه با چالش هاي جدي روبه رو شده اند، زيرا ناهمگوني توسعه ساختار اجتماعي اين كشورها را به شدت تغيير داده و محيط زيست و اقتصاد آنها را با تهديد جدي روبه رو ساخته است. توسعه در اين كشورها حاصل سرمايه گذاري هاي عمومي و خصوصي در بخش هاي زيربنايي و مولد است و ظاهراً رقابت در حيطه بازار آزاد اعمال مي شود. اما به رغم آن كه در آغاز دولت ها و شركت هاي دولتي در روند توسعه نقش راهبردي داشتند، شركت هاي خصوصي به مرور جانشين بخش دولتي شده و نقش مهم و فزاينده اي در فرايند توسعه برعهده گرفته اند.
در اين روند، در عين حال كه بر اثر توسعه جمعيت، شهرنشيني و فعاليت هاي صنعتي رشد فزاينده اي داشته اند اما روستاها با افزايش چشمگير مهاجرت، كسادي و ركود روبه رو شده اند و در ازاي اين مهاجرت ها، حاشيه نشيني در پيرامون كلان شهرها همچنان روبه افزايش است. در بستر چنين توسعه اي، سودهاي شخصي و خصوصي بر منافع مالي برتري مي يابند و هدف هاي مهمي مثل حفظ محيط زيست به حاشيه رانده مي شوند. در چنين شرايطي مداخله دولت ها براي ايجاد يك فضاي مناسب براي توسعه و متناسب با حقوق عمومي و ملاحظات زيست محيطي ضروري است. در اين كشورها فشار جمعيت و فقر از عوامل مهم سير نزولي و تباهي محيط زيست هستند، به همين دليل لازم است ساز و كارهاي مناسب به منظور دستيابي به جمعيت ثابت، سياست هاي مناسب توسعه با هدف ريشه كني فقر به اجرا گذاشته شوند.
004572.jpg

معمولاً  در الگوهاي مبتني بر توسعه ناموزون، سودپرستي و ناديده گرفتن منافع ملي، محيط زيست را به ورطه نابودي سوق مي دهند. يكي از دلايل بروز اين بحران ها، برتري يافتن منافع و سود شخصي بر نفع جمعي و همبستگي هاي اجتماعي است. در اغلب كشورهاي روبه رشد به ويژه در منطقه آسيا، از گذشته هاي بسيار دور ارتباط موزون و هماهنگ بين انسان و جامعه، انسان و طبيعت، انسان و آفريدگار وجود داشته و همين پيوندها، رفتار و اخلاق پايداري را در چارچوب اعتقادات مذهبي و سنت هاي ديرپا براي حفظ محيط زيست و منابع آب و خاك در اين جوامع نهادينه كرده است، اما در دهه هاي اخير، توسعه شتابزده و مبتني بر سود شخصي و اصالت فردي به مرور پايه هاي مناسبات مفيد و سنن معقول را تخريب كرده و بسياري از جوامع را در گردابي از بحران هاي زيست محيطي، نابرابري ها و ناهنجاري هاي اخلاقي گرفتار ساخته است. براي برون رفت از تنگناهاي كنوني لازم است سياست ها ، برنامه ها و عوامل دست اندركار توسعه، بر اهداف مهمي همچون كاهش فقر و بي عدالتي، جلوگيري از به حاشيه رانده شدن اقشار آسيب پذير و مبارزه با آلودگي و تخريب محيط زيست استوار باشد.

زمين
ادبيات
ايران
تكنيك
جامعه
رسانه
سفر
شهر
عكس
ورزش
هنر
صفحه آخر
|  ادبيات  |  ايران  |  تكنيك  |  جامعه  |  رسانه  |  زمين  |  سفر  |  شهر  |
|  عكس  |  ورزش  |  هنر  |  صفحه آخر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |