يكشنبه ۲۷ مهر ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۱۹۹
چشم انداز ۱۰ سال آينده آموزش و پرورش
001899.jpg
محمد جواد محسني نيا
آموزش و پرورش ايران در طي دهه گذشته با موج فزاينده جمعيتي روبه رو بوده اما در چشم انداز آينده موج جمعيتي را سپري كرده و وارد مرحله اي از ثبات و با روندي كاهنده از جمعيت دانش آموزي خواهد شد
الف: آنچه كه گذشت
آموزش و پرورش ايران ، در طي يك دهه با يك موج فزاينده جمعيتي روبه رو بود و كمتر فرصت مناسبي فراهم شده تا بتواند مقوله كيفي را مورد توجه قرار دهد. در طي دهه گذشته جمعيت دانش آموزان از حدود ۸/۱۲ ميليون نفر در سال ۱۳۷۰ به اوج خود در سال ۱۳۷۵ به حدود ۹/۱۸ ميليون نفر رسيد. و سپس با روندي نزولي در سال ۱۳۸۰ به حدود ۹/۱۷ ميليون نفر كاهش يافته است. موج جمعيتي فزاينده از دوره ابتدايي به دوره راهنمايي تحصيلي و سپس دوره متوسطه وارد گرديد، دانش آموزان دوره ابتدايي از سال هاي ۱۳۷۱ رو به كاهش نهاد و در طي دهه گذشته ۲/۲ ميليون نفر از تعداد دانش آموزان اين دوره كاسته شد و در مقابل دانش آموزان دوره راهنمايي تحصيلي از ۶/۳ ميليون نفر در سال ۱۳۷۰ به ۴/۵ ميليون نفر در سال ۱۳۷۷ افزايش يافت و سپس كاهش يافت. به طوري كه در سال ۱۳۸۰ به حدود ۵ ميليون نفر رسيده است. اما عمده تحولات كمي در دوره متوسطه اتفاق افتاده است. به عبارتي تعداد دانش آموزان اين دوره تحصيلي در سال ۱۳۷۰ حدود ۲ ميليون نفر بوده است. با روندي فزاينده تا سال ۱۳۸۰ به اوج خود يعني حدود ۹/۴ ميليون نفر بالغ گرديده است.
همان طور كه ارقام كمي كاملا گوياست، موج فزاينده جمعيتي از دوره ابتدايي به دوره راهنمايي تحصيلي و سپس دوره متوسطه وارد شده است و آموزش و پرورش ايران را با محدوديت هاي اساسي در زمينه برخورداري از ظرفيت هاي فيزيكي و به خصوص منابع انساني روبه رو ساخته است. كميت و كيفيت منابع و امكانات در اختيار به قدر كفايت و متناسب با نيازها و برخوردار از توانمندي هاي لازم نبوده است و خود آثار و تبعات قطعا بر روي جنبه هاي كيفي گذارده است. اما نبايد موفقيت هاي آموزش و پرورش كشور را در تأمين امكانات حداقل براي تحت پوشش درآوردن جمعيت لازم التعليم در سطوح مختلف را ناديده گرفت. به طوري كه براساس سرشماري سال ۱۳۷۵ كه حدود ۵/۲۰ ميليون نفر جمعيت لازم التعليم گروه هاي سني ۱۷-۶ ساله بوده است در تقابل حدود ۹/۱۸ ميليون نفر در مدارس به تحصيل اشتغال داشته اند. به عبارت ديگر حدود ۹۲ درصد از جمعيت لازم التعليم به نحوي در سطوح مختلف تحصيلي مشغول به تحصيل بوده اند.
در چنين شرايطي از موج جمعيتي و نيازهاي فزاينده و مستمر سالانه ؛ آموزش و پرورش ايران ظرفيت ها و قابليت هاي لازم براي تغييرات و اصلاحات را كمتر در اختيار داشته است. و نقاط ضعف اساسي متوجه نظام آموزشي كشور شده است. البته برخي تغييرات در نظام آموزش متوسطه نيز در شرايط تغييرات جمعيتي اين دوره تحصيلي را با مشكلات اساسي كيفي و افت آموزشي روبه رو ساخته است كه در جاي ديگر بايست به آن پرداخت.
ب- چشم انداز كمي و كيفي آينده چيست؟
همانطور كه اشاره شد آموزش و پرورش ايران در طي دهه گذشته با موج فزاينده جمعيتي روبه رو بوده اما در چشم انداز آينده موج جمعيتي را سپري كرده و وارد مرحله اي از ثبات و با روندي كاهنده از جمعيت دانش آموزي خواهد گرديد. باتوجه به روندهاي جمعيتي در آينده پيش بيني مي شود كه جمعيت كشور تا سال ۱۳۹۰ به حدود ۵/۷۴ ميليون نفر بالغ گردد و سهم جمعيت لازم التعليم كشور نيز از حدود ۲/۳۴ درصد كل جمعيت كشور در سال ۱۳۷۵ به حدود ۲۰ درصد در سال ۱۳۹۰ كاهش يابد. به عبارت ديگر جمعيتي حدود ۵/۱۴ ميليون نفر، جمعيت لازم التعليم گروه سني ۱۷-۶ ساله خواهد بود. برآوردهاي جمعيت دانش آموزي نيز، حدود ۵/۱۳ ميليون نفر را نشان مي دهد. بنابراين در طي يك دهه مجددا از تعداد كل دانش آموزان كشور حدود ۴ ميليون نفر كم مي شود. پوشش تحصيلي دوره هاي ابتدايي و راهنمايي تحصيلي تقريبا كامل خواهد گرديد و در دوره متوسطه با همه نارسايي هاي موجود پوشش تحصيلي حدود ۸۰ درصد محقق خواهد شد. بنابراين به نظر مي رسد فرصت هاي آموزشي برابر تقريبا براي اكثريت جمعيت لازم التعليم فراهم گردد و يك دهه فرصت براي تغيير و تحولات كيفي و اصلاحات آموزشي آموزش و پرورش كشور ايران ايجاد مي گردد. محدوديت هاي موجود در ظرفيت هاي فيزيكي از بين رفته، منابع انساني در راستاي تغييرات كيفي از شرايط بهتر و مطلوب تري برخوردار مي شوند. مهم ترين جهت گيري ها و گرايش هاي آينده و توصيه هاي سياستي به شرح زير ارائه مي شود.
- انجام اصلاحات كيفي با جهت گيري گسترش فرصت هاي برابر آموزشي براي تمام مردم باتوجه به مهارت آموزشي و پيوند بين كار و آموزش.
- استفاده از فناوري هاي نوين در امر آموزش و پرورش، تغييرات در محتوا و روش هاي آموزشي.
- اولويت در تأمين و پرداخت هزينه هاي سطوح پايين تر و تجهيز منابع به طرق مختلف براي سطوح بالاتر تحصيل به خصوص آموزش عالي از منابع و امكانات افراد ذينفع.
- گسترش آموزش هاي از راه دور و مجازي.
- توجه هرچه بيشتر به ارزش هاي سازنده و اخلاقي همچون نوعدوستي، بخشندگي، آزادگي، سخت كوشي، قانون مداري و نظم پذيري.
- ترويج مشاركت پذيري و روحيه تفكر انتقادي و واقع گرايي در عمل.
- يادگيري گسترده مدار مبتني بر دانستن و رشد كردن و توانمند كردن دانش آموزان در برقراري ارتباط با ديگران از طريق غنا بخشيدن به زبان ملي و آموزش زبان خارجي در حد مهارت در خواندن و نوشتن.
- توجه به مديريت مدرسه بنياد و ايجاد تشكل هاي مردمي براي اداره مدارس.

گزارش
اقتصاد
انرژي
بانك و بورس
بين الملل
ساختمان و مسكن
حمل و نقل
|  اقتصاد  |  انرژي  |  بانك و بورس  |  بين الملل  |  ساختمان و مسكن  |  حمل و نقل  |  گزارش  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |