|
|
مترجم: مسيح فرزانه - هنگامي كه تصميم گرفتم براي تهيه يك گزارش لندن را به مقصد «بوينس آيرس» ترك كنم، هنوز شك داشتم، كه كار خوبي از آب در مي آيد، يا نه. به هر صورت مقدمات مهيا شد، پرواز آغاز شد و فوق العاده طولاني و خسته كننده بود، مقصد آمريكاي جنوبي، آرژانتين و پايتخت شلوغ و كثيف اين كشور يعني بوينس آيرس بود. «اريك ول» گزارشگر «وورد ساكر» در ادامه مي گويد: نام كشورهايي همچون بوليوي، مكزيك، اكوادور، كاستاريكا، برزيل و آرژانتين ياد آور نوعي فقر البته چند درجه بالاتر از وضع كنوني كشورهاي آفريقايي است، اما اين كشورها از لحاظ فوتبال، فوق العاده غني هستند و يك كارخانه بازيكن سازي دارند. در «بوينس آيرس» ۳۶ ورزشگاه بزرگ وجود دارد و در حومه اين شهر ۱۲ ميليوني ۳۷ ورزشگاه ديگر و به عقيده من خوب اين دليل قانع كننده اي براي فعاليتهاي اقتصادي باشگاههاي ورزشي اين كشور است. البته تعدادي از اين ورزشگاهها در حد يك زمين چمن معمولي و سكوهايي هستند كه تخريب شده اند و بسيار قديمي اند، اما همين ورزشگاه هاي كنوني را نيز بايد مديون جام جهاني ۱۹۷۸ دانست كه در اين كشور و عموماً بازيهايش در دو ورزشگاه «ريورپلاته» و «سن لورنزو» برگزار گرديد و اگر قرار باشد، حالا استاديومهاي اين كشور مورد ارزيابي فيفا و استانداردهاي ورزشي انگلستان قرار گيرند، به نظر من حتي اجازه راه رفتن در آنها نيز داده نمي شود، چه برسد به بازي! به هر صورت بهتر از فراموشش كنيم. اما بايد اين موضوع را اضافه كنم كه دولت توانايي بازسازي و كمك به بخش ورزشي را ندارد و تنها شركتهاي خصوصي، آن هم بندرت بودجه اي براي نوسازي اين مخروبه ها در اختيار مسئولان مي گذارند. البته يكي از مشكلات اين ورزشگاهها و به خاطر اين كه توسط مهندسين انگليسي طراحي شده بود، نزديك بودن بيش از حد صندلي تماشاگران به زمين بازي است، يعني چيزي چند سانتي متر كمتر از ورزشگاههاي بريتانيا و با توجه به اوباش حرفه اي فوتبال آرژانتين، اكثر مكانهاي دور زمين توسط ميله و توريهاي فلزي بلندي محصور شده است تا جان بازيكنان در امان باشد، البته بيشتر اوقات حتي اين كار فايده اي نداشته است و فنسها به دليل ازدحام و فشار بيش از حد جمعيت خراب شده اند و به پايين ريخته شده اند، حتي چندي پيش يك قاضي آرژانتيني به دليل بروز همين خشونتها، ليگ فوتبال اين كشور را تهديد به تعطيلي كرد، اما گويا گوش كسي به اين حرفها بدهكار نيست. البته در معدود باشگاههاي اين كشور سعي شده است تا اين فاصله رعايت شود و به جاي سكوهاي سرد سيماني از نوعي صندلي چوبي استفاده شود، كه آن هم وسيله خوبي براي پرت كردن به سوي تماشاگران رقيب پس از بازي و براي دعوا و جنجال خواهد بود!!! و خوب تعدادي از آنها هم به دليل بالا و پايين پريدن هواداران به روي آنها خرد مي شود، زيرا آرژانتينيها عادت ندارند فوتبال را نشسته ببينند! اما يك نكته حائز اهميت اينجاست كه از يك دهه پيش مهاجرت بازيكنان ليگ آرژانتين به كشورهاي اروپايي آغاز شده، بازيكناني نظير آلمار، ريكلمه، دي الساندرو و ...، اما عوايد ناشي از اين نقل و انتقالات كه به ميليون ها دلار نيز مي رسد و هيچ گاه نه در فوتبال اين كشور خرج شده است و نه براي بازسازي مخروبه هايي به نام ورزشگاه صرف شده است و تنها راهي براي زنده نگاه داشتن باشگاهها و حفظ تراز مالي آنها است، البته در يكي دو سال اخير باشگاههاي اروپايي نيز به دليل مواجه شدن با مشكلات مالي به ندرت از آرژانتين بازيكن مي خرند و از طرفي فساد مالي حاكم بر دستگاهها و ارگانهاي اجرايي ورزشي اين كشور نيز مزيد بر علت شده است، البته در اين بين، مردم هميشه از خودشان سؤال مي كنند كه چرا اين پروژه هاي بزرگ، به صورت مشترك ساخته نمي شود؟ چندي پيش «مائوريسيو ماكري» رياست باشگاه «بوكا» پيشنهادي را داد تا يك ورزشگاه جديد تأسيس به صورت مشترك با باشگاه رقيب يعني «ريورپلاته» ساخته شود، زيرا استاديوم قديمي بوكا تنها ۵۹ هزار نفر گنجايش دارد و به دليل احاطه شدن توسط خانه هاي مسكوني تخريب آن خطرناك و تا حدودي غيرممكن به نظر مي رسد، اما «ماكري» كه از معدود مديران باشگاههاي آرژانتين است كه يك بازرگان است، با مخالفت شديد مسئولان قضايي شهر روبه رو شد و حتي به وي هشدار دادند كه قضيه را هر چه زودتر فراموش كند. حتي نمونه هاي ديگري نيز بود، در اين بين در منطقه «لاپلاتا» تصميم گرفته شد كه دو باشگاه دسته اولي يعني «استوديانتس» و« جيماناسيا» از يك ورزشگاه مشترك استفاده كنند، اما حتي اجازه ساخت اين سازه داده نشد. دفعه سوم باز هم مربوط به بازسازي ورزشگاه بزرگ تيم «ريسينگ كلاب» بود كه مسئولين مي خواستند از اين زمين به طور مشترك با باشگاه «اينديپندنته» استفاده كنند اما اين بار مسئولين دو تيم به توافق نرسيدند، در اين بين نيز تنها دو باشگاه از تعداد كثيري از تيمهايي كه ورشكفته شده بودند توانستند مجدداً اعلام حيات كنند، يكي از آنها «ريسينگ كلاب» در سال ۲۰۰۰ بود و ديگر يك باشگاه دسته سومي به نام «فروكاريل اوست». مشكل ديگر اين باشگاهها اينجا بود كه به دليل بخش مسابقات از تلويزيون و به دليل جو بد ورزشگاهها، خانواده ها جرأت به بردن فرزندان خود به اين مكانها را نداشتند و ۶۰ درصد از مردم و هواداران سابق تيمها ترجيح مي دادند تا بازي تيم مورد علاقه شان را از پاي تلويزيون تماشا كنند و حتي در برخي از ديدارهاي دسته اول تعداد تماشاچيان به ۱۰۰۰ نفرنيز مي رسيد! حالا حساب كنيد وضعيت ليگ دسته چهار چگونه است؟
يكي ديگر از اين باشگاهها كه با مشكل ورزشگاه مواجه بود، باشگاه آرسنال بود، كه به دليل ظرفيت ۱۰هزار نفري زمين بازيش و فرسوده بودن اين استاديوم مجبور شده بود، ديدارهاي خود را به زميني مجاور همين مكان و زمين بازي تيم «لائوس» با ظرفيت ۴۷۰۰۰ منتقل كند كه در سال ۱۹۹۴ ساخته شده بود.
البته در مورد اوباش نيز بايد گفت كه تعدادي از آنها به زندان انداخته مي شدند اما پس از مدت كوتاهي و به دليل حمايت برخي از مسئولين رسمي تيم از آنها مجدداً به ورزشگاهها باز مي گشتند و حق استفاده از بليت رايگان را داشتند. براي مثال در دربي هاي حساس بين، بوكا و ريورپلاته چيزي نزديك به ۱۵۰۰ نيروي امنيتي و پليس در ورزشگاه حاضر مي شد اما در ليگ هاي دسته ۲ و ۳ اين تعداد پليس به چند نفر هم مي رسيد و مشكل عمده، عموماً درگيريهايي بود كه در طبقه دوم صورت مي گرفت، در طبقه اول ورزشگاهها، دور تا دور استاديوم با توريهاي بلند فلزي محصور شده بود، اما در قسمت هاي طبقه دوم اين كار غيرممكن بود و در صورت انجام چنين كاري شايد مجدداً حادثه تلخ سال ۱۹۳۹ كه سبب كشته شدن ۱۷۰ نفر شده بود مجدداً تكرار شود. به هر صورت براي جلوگيري و يا شناسايي اوباش، فدراسيون فوتبال آرژانتين اعلام كرده است كه ورزشگاههاي بالاي۲۵۰۰۰ نفر صندلي بايد از سيستمهاي دوربينهاي امنيتي استفاده كنند، اين تنها راه حل نيست، اما يك راه حل براي پيشگيري از هزار مشكل است، مشكلي كه سالها در جلوي پاي كودكان و خيل عظيمي از بچه هاي آرژانتيني وجود دارد كه تنها سرگرمي و شايد بهتر است بگويم منشأ درآمدشان فوتبال است و در ادامه به بررسي وضعيت باشگاهها اين كشور وورزشگاههاي آن مي پردازيم.
ابتدا به سمت شمال شرق كشور آرژانتين مي رويم:
۱- بوكا جونيورز:
استاديوم «بوكا جونيورز» در سال ۱۹۰۵ و با نام «لابومبونرا» (نام نوعي شكلات) و با ظرفيت ۵۹۰۰۰ نفري احداث شد كه تنها در اين ورزشگاه ۱۶ هزار صندلي تعبيه گرديد. در طي اين سالها اين باشگاه معروف شهر «بوينس آيرس» هميشه با رقيب اصليش يعني «ريورپلاته» در حال جنگيدن بوده است و در طي اين مدت تنها ۴ بار قهرمان «ليبرتا دورس» و ۲ بار به عنوان قهرماني «جام باشگاههاي جهان» رسيد.
در سال ۱۹۷۰ نيز مهندسين آرژانتيني تصميم گرفتند، ظرفيت اين ورزشگاه را به ۰۰۰/۱۵۰ نفر و البته به صورت نشسته در آورند، اما بعدها به دليل قديمي بودن اين سازه از اين كار منصرف شدند.
۲- ريورپلاته:
اين باشگاه قدمتي بسيار فراوان دارد و در سال ۱۹۰۱ تأسيس گرديد اما ۷ سال بعد تازه به صورت رسمي به ليگ آرژانتين معرفي گرديد، مكان اصلي اين باشگاه در ابتدا مركز شهر «بوينس آيرس» بود، اما به دليل نزديك بودن با رغيبش «لوس ميلوناريوس» و به دليل داشتن هواداران متمول و ثروتمند مكانش به شمال شهر انتقال داده شد.
سپس «ريور» تبديل به باشگاهي گرديد كه كارخانه ساخت استعدادها و ستارگان ناب فوتبال شده بود. افرادي نظير، آلفردو دي استفانو، ماريو كمپس و يا هرنان كرسپو هم ساخته شده آكادمي اين باشگاه بودند. بعد از اينها نيز ورزشگاه «ريور» با نام «مانيو مشال» در سال ۱۹۳۸ ساخته شده اما در سال ۱۹۷۸ و به دليل آغاز جام جهاني فوتبال در اين كشور ظرفيتش به ۷۸ هزار نفر افزايش يافت و تبديل به بزرگترين ورزشگاه آرژانتين گرديد.
۳- سن لورنزو:
نام اين باشگاه از اسم مؤسس آن كه يك كشيش محلي به نام «لورنزو ماسا» بود گرفته شد. «سن لورنزو» در سالهاي ۱۹۹۵ و ۲۰۰۱ قهرمان ليگ آرژانتين شد و ورزشگاه اين تيم نيز ۵۰۰/۴۳ نفر جمعيت را در خود جاي مي دهد.
۴- ولز سارزفيلد:
باشگاه ولزسارزفيلد تا مدتها نامش با دروازه بان گلزني به نام خوزه لوييز چيلاورت عجين شده بود، اين باشگاه علي رغم شهرت كمش تاكنون ۲ بار قهرمان ليگ و به ترتيب ۱ بار قهرمان ليبرتا دورسي و جام باشگاههاي جهان شده است.
۵- هوراكان:
اكثريت مردم فقيرنشين «بوينس آيرس» طرفدار اين تيم هستند. هورا كان در سال ۱۹۹۴ تا ديدار فينال جام حذفي نيز رسيد اما هم اكنون در دسته دوم دست و پا مي زند.
۶- اينديپندينت:
در مجموع ۵ باشگاه بزرگ آرژانتين به نام هاي بوكا، ريور، ريسينگ كلاب و سن لورنزو بايد نام اينديپندينته را نيز اضافه كرد. تيمي كه در بين سالهاي ۱۹۶۰ تا ۷۰، ۶ بار قهرمان ليبرتا دورسي شد و هم اكنون به دليل قرار گرفتنش در منطقه «آولاندا» در ليگ «كلاسورا» بازي مي كند.
۷- ريسينگ كلاب:
ورزشگاه ريسينگ كلاب در اوايل دهه ۵۰ و باكمك آن زمان يكي از بزرگترين طرفدارانش يعني رئيس جمهور آرژانتين «خوان پرون» ساخته شد. اين تيم در سال ۲۰۰۰ ورشكسته شد اما توسط يك فرد خير ناشناس تمام بدهيهايش پرداخت گرديد.
۸- نوا شيكاگو:
براي سر زدن و ديدن ديدارهاي اين تيم بايد به يكي از شلوغ ترين و پرازدحام ترين منطقه هاي «بوينس آيرس» برويد و البته بايد اشاره كرد كه اين تيم در ميان باشگاههاي آرژانتيني بيشترين تعداد اوباش فوتبال را در بين هوادارانش جاي داده است.
۹- آرژانتينوس جونيورز:
بهترين اشاره براي يادآوري خاطرات گذشته اين باشگاه، رجوع به نام «ديه گو مارادوناست، پسركي كه فوتبالش را از اينجا آغاز كرد اما بعدها به دلايل مشكلات مالي باشگاه فروخته شد، از ديگر ستاره هاي اسبق اين تيم مي توان به «خوان رومان ريكلمه» و اشتبان كامبياسو اشاره كرد. ورزشگاه «جونيورز» چندي پيش بازسازي شد و نام آن «فروكاريل اوسته» است.
۱۰- ديپورتيوو اسپانول:
در بين باشگاهها آرژانتيني، ديپورتيوو اسپانيول به ظاهر يك تيم تازه تأسيس است كه در سال ۱۹۵۷ شروع به كار كرد، در آغاز كار آنها به خوبي پيروز مي شدند، اما سير نزولي شروع شد و حالا بايد اين تيم را در انتهاي جدول دسته دوم پيدا كرد. ورزشگاه ديپورتيوو نيز با ظرفيت ۵۰۰/۱۸ نفر در سال ۱۹۸۰ ساخته شد، كه در نوع خود يك زمين بازي خوب و مدرن به شمار مي آيد.
۱۱- ديفنزورس دي بلگرانو:
در كنار يكي از مناطق كم جمعيت و ساحلي «بوينس آيرس» باشگاه بلگرانو به همراه طرفداران قليل و كمش به حياط خود ادامه مي دهد، اما نداشتن هواداران زياد براي اين تيم را بايد به همسايگي بلگرانو با يك غول بزرگ به نام «ريور پلاته» مربوط دانست. البته اين قسمت از بوينس آيرس به دليل قرار داشتن در منطقه حفاظت شده نيروي دريايي، جزو مناطق ممنوعه است.
۱۲- فرو كاريل اوسته:
اين باشگاه در زمان استعمار انگلستان در آرژانتين با نام راه آهن درحال فعاليت بود، اما به دليل احاطه بريتانيا ورشكسته شد و سپس به ليگ بازگشت و در دهه ۸۰ دو بار قهرمان ليگ آرژانتين شد. اما هم اكنون در دسته سوم حضوردارد.
۱۳- آتلانتا:
ورزشگاه باشگاه «آتلانتا» در سال ۱۹۹۲ و در مكان اسبق باشگاه «چاكا ريتا جونيورز» احداث شد، اين تيم از ابتدا در دسته اول حضور داشت، اما هم اكنون وضعيت جالبي ندارد و براي ماندن دردسته سوم به سختي تلاش مي كند.
۱۴- آل بويز:
هنگامي كه در سال ۱۹۸۲ جزيره «فالكلند» مورد تجاوز وتاخت و تاز ارتش آرژانتين قرار گرفت، باز هم ورزشگاه اصلي «آل بويز» تغيير نام داد و با همان نام «مالويناز» شناخته مي شد. اما اين باشگاه هم اكنون در دسته سوم ليگ آرژانتين است.
به هر صورت تيمهاي زياد ديگر نظير اكسكورسياينستاس، باراكاس سنترال، كاماني كيسيونز، دپورتيوورسترا، ساكا چيسپاس، لامادريد، لوگانو و ... هم اكنون در آرژانتين به صورت نيمه حرفه اي، آماتور و حرفه اي به حيات خود ادامه مي دهند، اما رقابت اصلي در بوينس آيرس و در ليگ دسته اول بين، لائوس، آرسنال، چاكاريتا، جونيورز و بانفليد است و در قسمت ديگر، بوكا، هوراكان و اينديپندنته ۳ نقطه اصلي هرم قدرت فوتبال اين كشور در كنار ريورپلاته هستند، يك هرم ۳ ضلعي با ۴ عضو !!! فوتبال آرژانتين به مانند برزيل ويا ليگ مكزيك به شدت دچار مشكلات مالي، فرسودگي ورزشگاهها و جنجال اوباشان است، هرج و مرجي كه طرح و نقشه اش از قبل طراحي شده است، به مانند يك سناريوي كثيف.
آرژانتينيها فوتبال را مي پرستند، همانگونه كه مارادونا را يك قديس مي دانند و آنها علاوه بر امرار معاش، براي عشق فوتبال بازي مي كنند، فوتبال براي آنها لقمه ناني نيست!