سه شنبه ۶ آبان ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۲۰۸
مهندس: اكبر تركان از نقش نفت در ايران ۱۳۹۴ مي گويد:
تمام بار توسعه نيافتگي بر دوش صنعت نفت
000052.jpg
وقتي براي مصاحبه وارد دفتر معاون برنامه ريزي وزارت نفت شديم اكبر تركان آن گونه بود كه فكر مي كرديم ۲۵ سال حضور در مديريت كشور از چهره اش نمايان است. در باب ايران ۱۳۹۴ و نقش نفت در افق بيست سال كشور به گونه اي سخن مي گفت كه گويا قرار است صنعت نفت تمام بار توسعه نيافتگي ايران را به دوش كشد. همان گونه كه انتظار مي رفت تركان در برابر انتقادات ايستادگي مي كند و معتقد است برخي با انتقاد تمام دست آوردها را زير سئوال برده اند. به هر حال هرچند قرار بود درخصوص استراتژي صنعت نفت در افق ۱۳۹۴ سخن به ميان آيد، اما به ناچار از لايحه خودروهاي فرسوده تا واردات بنزين سئوال كرديم و معاون برنامه ريزي وزير نفت نيز برخي از آنها را پاسخ و برخي ديگر را به زمان ديگر موكول كرد.
با سوبسيد انرژي سالانه ميلياردها دلار به اقشار مرفه كمك كرده ايم يعني ۸۰ درصد اين حمايت
به پنجاه درصد بالاي جامعه مي رسد و ۲۰ درصد باقيمانده به پنجاه درصد باقيمانده مي رسد
* به عنوان فردي كه ۲۰ سال سابقه مديريت در سطح كلان كشور داريد، نسلي كه دو دهه كشور را اداره كرده چگونه ارزيابي مي كنيد؟
به نظر من، خوب كار شده است. نسلي كه در اين بيست و چند سال كشور را اداره كرده است آدم هاي قابلي بوده و هستند. اما مهم اين است كه اشكالاتش را بايد ديد و اصلاح كرد. يعني اين بايد يك فرآيند باز خورد باشد كه هميشه كار كند. ولي به هيچ وجه نبايد خودمان را دست كم بگيريم.
* بخشي را مثال بزنيد كه با توجه به مديريت نسل شما به قابليت هايي دست پيدا كرده باشد؟
در صنعت خودروسازي اكنون يك واقعيت غيرقابل انكار در دنيا هستيم. در اين صنعت در تمام مراحل از جمله طراحي، ساخت، قالب سازي و... در داخل صورت مي گيرد. ولي يك عده اي در كشور هستند كه به طور اتوماتيك نوكر غرب هستند. يعني به لحاظ روحي خودباخته غرب هستند. از بس خودمان را تحقير و دست كم گرفته ايم ديگر فكر مي كنيم قادر به انجام هيچ كاري نيستيم. بدون اين كه بيمار باشيم احساس بيماري داريم. ولي وقتي كار مي كنيم متوجه مي شويم كه مي توانيم كار انجام دهيم. خود من نه از خانواده اي بوده ام و نه به كسي وابسته بوده ام. از اول انقلاب خودمان در اين انقلاب چرخيده ام و فعاليت كردم خوب است براي شما مثالي بزنم روزي مديرعامل صنايع نظامي كشور شدم. آقاي مهندس ميرحسين موسوي سرپرست وزارت دفاع بود به من اجازه داد كه ۶۰۰ تا مهندس استخدام كنم و سربازي آنها نيز در صنايع دفاع باشد من هم ۶۰۰ تا از بچه هاي خوب و درجه يك دانشگاه ها را جذب كردم كه البته كمتر از ۶۰۰ تا توانستم جذب كنم. و همه اين كارهايي كه در صنايع دفاع كشور صورت گرفته است توسط همان بچه ها صورت گرفته است، ميليون ها دلار به نفع جامعه فعاليت كردند. لذا ما مي توانيم پيشرفت كنيم ولي از بس به ما گفته اند كه شما نمي توانيد واقعا فكر مي كنيم فلج هستيم و نمي توانيم كاري انجام دهيم.
يكي از آن آدم ها، همين است كه در حال حاضر مديرعامل ايران خودرو است.
* چه زماني مي شود كه ديگران بيايند و از ما تكنولوژي بياموزند؟
همين الان متأسفانه اين كار صورت مي گيرد وقتي فارغ التحصيلان درجه يك كشور را قاچاقي به خارج از كشور منتقل مي كنند اين چه معنايي دارد. همين الان به دنبال اين هستند كه تك تك مهندسين را با پول و امتياز بيشتر به خارج ببرند كه اين يعني خارج كردن تكنولوژي.
* هميشه اين سئوال مطرح است چرا ژاپني كه نفت ندارد تكنولوژي آن را دارد، ما اين تكنولوژي را نداريم؟ و با اينكه صاحب نفت هستيم براي توسعه آن به سراغ ژاپن مي رويم؟
ما نبايد خودمان را دست كم بگيريم. ببينيد براي اينكه اشكالات مشخص شود بايد از خودمان انتقاد كنيم. ولي گاهي اوقات در اين انتقادات، خودمان را خيلي دست پايين مي گيريم. من به اين شكايت دارم. همه بايد برگردند كار خودشان را مرور و آن را تصحيح نمايند و هر روز يك گام به جلو برداريم.
* آقاي مهندس الان اگر يك ميدان نفتي را خودمان بخواهيم از همان ابتداي مطالعات تا زمان بهره برداري و استخراج انجام دهيم قادر به اين كار هستيم؟
بله. الان ميدانهايي را داريم اما ببينيد در مخزن چيزي به نام ضريب بازيافت وجود دارد. مخازن ايران ۶۰۰ ميليارد بشكه نفت و گاز دارد ولي فقط ۱۳۰ ميليارد بشكه آن قابل برداشت است و بقيه آن براي هميشه در زمين مدفون خواهد بود. در نتيجه ملاحظه مي شود كه ضريب بازيافت مخازن ايران كمتر از ۲۵ درصد است. يعني كمتر از ۲۵ درصد از كل مخازن را مي توانيم استفاده كنيم. هر چه تكنولوژي بالاتر رود ضريب بازيافت بيشتر خواهد شد. اگر يك درصد ضريب بازيافت افزايش يابد حدود ۶ ميليارد بشكه مي شود كه حتي با قيمت هر بشكه نفت خام ۲۰ دلار نيز حدود ۱۲۰ ميليارد دلار خواهد شد.يعني با يك درصد افزايش ضريب بازيافت، ۱۲۰ ميليارد دلار درآمد براي كشور به همراه دارد. اين كار به تكنولوژي نياز دارد. حال اگر شركتي با گرفتن ۵۰ ميليون دلار حاضر است تكنولوژي بدهد....
* اما سئوال همين جاست آيا شركتهاي خارجي به ما تكنولوژي مي دهند؟
بله اما تكنولوژي خريدني است. آنها در اينجا كار مي كنند و ما بايد آدمهاي هوشمند داشته باشيم كه در همكاري با آنها اين فن آوري را بياموزد. تكنولوژي را مانند گز و شكلات در سيني به شما تعارف نمي كنند. اگر آدم باهوش و زبده داشته باشيد مي توانيد تكنولوژي را بگيريد كه خوشبختانه در وزارت نفت اين افراد وجود دارند. مگر در زمان جنگ اين قابليت را در بچه هاي همين كشور و در وزارت دفاع نديديم.
* در صنعت نفت، چه از لحاظ اكتشاف، بهره برداري و استخراج در چه مرحله اي قرار داريم؟
علي رغم تواناييها و ظرفيتهاي بسيار خوبي كه كشور دارد وزارت نفت قصد ندارد بدون ارتباط با بقيه جهان، حركت كند. اصلا در اين فكر نيستيم. ما به دنبال دادوستد با جهان هستيم. در بخشهاي مختلف تجاري، اقتصادي و تكنولوژيكي با آنها در ارتباط خواهيم بود و جداي از آنها حركت نخواهيم كرد. كشور نيازمند استفاده پيشرفتهاي تكنولوژي در جهان است و حتما بايد اين تعامل را با جهان داشته باشيم. امروزه با اكثر شركتهاي جهان به استثناي شركتهاي آمريكايي كه آن هم آمريكاييها خودشان را تحريم كردند در تعامل.
* اگر موافق باشيد به بحث اصلي مان در خصوص آينده صنعت نفت برگرديم، آقاي تركان چشم اندازهاي مختلف از جمله چشم انداز صنعت كشاورزي و آب در كشور تدوين شد. آيا در صنعت نفت نيز اين كار صورت گرفته است؟
من در پاسخ به اين سئوال مقدمه اي را مي گويم و سپس به استراتژي صنعت نفت اشاره مي كنم و آن از اينجا شروع مي شود كه اصلي ترين مزيت كشور ما نفت و گاز است. و اصلي ترين منبع كشور هم نفت و گاز است.
بنابراين اقتصاد كشور را بايد برپايه نفت بنا كرد. البته گاهي اوقات گفته شده است كه مستقل از نفت زندگي كنيد، اما اين غلط فهميده شده است بايد بودجه كشور از نفت مستقل باشد، اقتصاد كشور نمي تواند از نفت مستقل شود. اقتصاد بدون نفت براي ايران، مثل اقتصاد بدون الكترونيك براي ژاپن است. مثل اقتصاد بدون گندم براي كانادا است. مثل اقتصاد بدون كشاورزي براي استراليا است. لذا حالا كه اصلي ترين مزيت كشورمان نفت است بايد اقتصاد كشور بر پايه نفت بنا شود. آن چيزي كه بايد ا ز نفت مستقل شود بودجه است و نه اقتصاد. و اين اصلي ترين مفهومي است كه در حال حاضر وزير نفت به آن فكر مي كند. وزير نفت فكر مي كند كه چگونه اقتصاد ايران را برپايه نفت بنا كند. بيشترين بهره را از اصلي ترين ثروت و مزيت كشورمان كه نفت است براي توسعه اقتصادي ببريم و چگونه برپايه توسعه نفت بقيه توسعه كشور را معماري كنيم.
* الزامات يك چنين تضميني چيست و آيا اين الزامات فراهم شده است؟
اين طراحي يعني اينكه صنعت را برپايه نفت بسازيم. اين يعني كه شبكه هاي حمل و نقل را بر پايه نيازهاي توسعه نفت بنا سازيم، اين طراحي يعني توسعه شبكه مخابرات را بر پايه نيازهاي نفت بسازيم. يعني شهرسازي و توسعه شهرسازي و مناطق جمعيتي مان براساس و پايه توسعه نفت و صنايع ذي ربط نفت باشد. و اين يك مسأله بسيار مهمي است كه ما بتوانيم بر اين مبنا يك بازنگري جديدي در اقتصادمان داشته باشيم و يك بار ديگر اقتصاد را بر اين نظريه معماري كنيم. اين كاري است كه در برنامه چهارم اميدواريم بتوانيم انجام دهيم و خوشبختانه در كميته هاي مربوط به برنامه ريزي، اين موضوعات طرح شده است و دوستان ما همه همراه هستند و لذا آقاي زنگنه فكر مي كند كه بر پايه نفت و گاز، صنعت كشور را توسعه دهيم و لذا صنايع انرژي بر يكي از محورهاي توسعه صنعتي هستند.
* گاز چه سهمي در اين استراتژي دارد؟
البته وقتي مي گوييم نفت يعني نفت و گاز و ساير مشتقات آن. چون بيشترين استعداد مخازن ايران در گاز است و اين ذخاير بيشتر از ذخاير نفت است، مي خواهيم گاز را توسعه دهيم. توليد گاز در افق ۱۳۹۴ را به ۹۰۰ ميليون متر مكعب در روز برسانيم. كه در حال حاضر ۳۰۰ ميليون مترمكعب در روز توليد مي شود. كه از اين ۹۰۰ ميليون مترمكعب حدود ۲۰۰ ميليون متر مكعب آن از ميدانهاي مستقل داخلي و بقيه از ميدان مشترك پارس جنوبي خواهد بود و اين گاز براي مصارف داخلي كشور منتقل مي شود.
قرار بر اين است كه تا آنجا كه ممكن است مصارف داخلي را با گاز تأمين كنيم و نفت را براي صادرات آزاد كنيم. چون مقدار نفتي كه توليد مي كنيم براساس سهميه اوپك است و لذا هر ميزاني از توليد كه مصرف شود مابقي را مي توانيم صادر كنيم. لذا وزير نفت درصدد اين است كه وقتي مصرف داخلي افزايش مي يابد اين افزايش مصرف داخلي توسط گاز جبران شود بسياري از شهرها گازرساني شده اند و توسعه گازرساني به شهرها، صنايع، نيروگاهها ادامه خواهد داشت. خوشبختانه وضعيت نيروگاه بسيار مطلوب است زيرا عمده نيروگاهها به جز چند نيروگاه كه به شبكه سراسري گاز وصل نيستند مصرف گاز دارند ونفتي كه در آنجا مصرف مي شده است آزاد شده است يكي از خط مشي هايي كه آقاي زنگنه تعقيب مي كند اين است كه صنايعي كه گاز مصرف مي كنند در كشور توسعه پيدا كنند و نكته مهم اين است كه حمل و نقل گاز گران است يعني هزينه حمل و نقل يك متر مكعب گاز در مسافت هزار كيلومتر ۵/۱ سنت است. بنابراين بايد صنايع گازبر در حول و حوش منطقه توليد گاز كه عسلويه است مستقر كنيم و لذا يكي از محورهاي بسيار مهم برنامه چهارم اين است كه يك منطقه صنعتي براي صنايع گازبر در حول و حوش عسلويه ايجاد شود. جلسات مشتركي با وزارت صنايع بوده است كه زيرساختهاي اين منطقه صنعتي توسط دولت ساخته شود.
اين زيرساختها شامل بندري كه بتواند صادرات و واردات اين حجم چند ده ميليوني را انجام دهد، و شبكه هاي پشتيباني حمل و نقل جاده اي و ريلي كه با راه آهن و آزاد راه آن را به مركز كشور وصل كند. در حول و حوش عسلويه مشغول مكان يابي براي ايجاد اين چنين منطقه صنعتي هستيم. كه صنايع گازبر آنجا مستقر شود. صنايع گازبر يعني صنايعي مثل فولاد، آلومينيوم، كلينكر، صنايع كاني كه مصرف انرژي دارند و انرژي در قيمت تمام شده آنها رقم مهمي را تشكيل مي دهد. لذا مثلا در مورد فولاد ما فكر مي كنيم حتي با سنگ آهن وارداتي مي شود با گازي كه ما در منطقه عسلويه داريم آن را احيا كنيم و به آهن اسفنجي تبديل و سپس آن را صادر كنيم. يا پودر آلومينا از خارج وارد كنيم و با گازي كه داريم و انرژي برقي كه از اين گاز توليد خواهيم كرد آن را به شمش آلومينيوم تبديل كرده و سپس صادر كنيم و يا با توجه به اينكه بخش عظيمي از كوههاي جنوب كه آهك هستند با گازي كه داريم آن را تبديل به كلينكر و آن را صادر كنيم. و صنايع معدني كه مي شود مستقر كرد و ما نيز ظرفيت و توان آن را در جنوب كشور داريم. چيزي كه آقاي زنگنه خواسته است اين است كه از وزارت صنايع درخواست كرده است كه آنها به وزارت نفت براي مصرف روزانه ۱۰۰ ميليون متر مكعب گاز برنامه بدهند و اميدواريم وزارت صنايع و معادن برنامه اي به ما بدهد كه ۱۰۰ ميليون متر مكعب از اين گازي كه توليد خواهد شد مصرف كند.
* پتروشيمي چه جايگاهي در استراتژي صنعت نفت دارد؟
محور بعدي توسعه، پتروشيمي است. آقاي زنگنه فكر مي كند كه بايد توليدات پتروشيمي كشور در افق ۱۳۹۴ به ۲۳ ميليارد دلار برسد اين يعني توليد ۷۰ ميليون تن محصولات پتروشيمي، وزير نفت فكر مي كند كه بايد پتروشيمي را براساس مصرف گاز طبيعي متان و گاز اتان بنا كنيم. پتروشيمي هاي دنيا كه بر پايه مصرف خوراك مايع استوار هستند براي هر تن خوراكشان ۲۴۰ تا ۲۵۰ دلار هزينه مي كنند و ما چون گاز طبيعي داريم و درصد خيلي خوبي اتان دارد اگر اتان را از گاز طبيعي جدا كرده، آنگاه پتروشيميهايي كه ساخته خواهد شد براي خوراك هر تن پنجاه دلار ساخته مي شود و لذا مي توانند به خوبي رقابت كرده و بازار را از دست رقبا بگيرند. بنابراين براي توليد پتروشيمي ۱۰۰ ميليون مترمكعب گاز طبيعي و ۱۵ ميليون تن اتان مصرف كنيم. بررسي كرده ايم كه قادر هستيم ۱۵ ميليون تن اتان از گاز طبيعي استحصال كنيم و مي توانيم ۱۰۰ ميليون متر مكعب نيز به طور روزانه به پتروشيميها گاز بدهيم و اين باعث حجم عظيمي از محصولات پتروشيمي در افق ۱۳۹۴ خواهد شد به طوري كه در آن سال، صادرات پتروشيمي ۵/۱ برابر صادرات نفت خام خواهد بود. يعني حدود ۲۰ درصد از ۲۳ ميليارد توليد محصولات پتروشيمي در داخل مصرف مي شود و بقيه صادر خواهد شد. رشد توليدات آينده پتروشيمي در دنيا به نفع آنهايي كه پتروشيمي هايشان را بر پايه اتان بنا مي كنند باشد بنابراين كسان زيادي در دنيا قادر نيستند با اتان ما رقابت كنند فكر مي كنيم در آينده پتروشيميهاي منطقه در يك مدل بازرگاني مناسبي به سمت ادغام بروند. البته اين حرفها براي خيلي زمانهاي دور در آينده است لذا ادغامهاي بزرگ در صنعت پتروشيمي در آينده اتفاق مي افتد و كشورهاي بزرگ منطقه مانند ايران و عربستان، پيشگام اين كار خواهند بود.
* چه ميزان سرمايه گذاري در صنعت نفت از الان تا سال ۹۴ اتفاق مي افتد؟
بين ۹۰ تا ۱۰۴ ميليارد دلار تخمين زده شده است كه شامل پتروشيمي نفت و گاز است. صنايع زيردست انرژي بر جزو اين رقم نمي باشد. اين سرمايه گذاريهايي است كه در وزارت نفت اتفاق مي افتد. بخشي از آن منابع خود شركت نفت، بخشي از سرمايه گذاري خصوصي است و بخشي از آن از منابع خارجي تأمين خواهد شد.
لذا چهار محوري كه ما به عنوان توسعه بر پايه نفت طراحي كرده ايم شامل صنايع انرژي بر، پتروشيمي، صنايع پايين دستي نفت و پتروشيمي و محور چهارم صنايع پشتيبان نفت است. همان طور كه گفتم بين ۹۰ تا ۱۰۴ ميليارد دلار سرمايه گذاري بايستي در اين سالها اتفاق بيفتد و اگر قرار باشد ۵۱ درصد كار ساخت داخل شود كه حداقل طبق قانون بايد ۵۱ درصد كار به داخل سپرده شود اين به معناي انجام بيش از ۵۰ ميليارد دلار كار توسط صنعتگر ايراني است. و اين يعني اينكه صنايع پشتيبان نفت در اندازه اين عدد بايد توسعه يابند لذا صنايع پشتيبان نفت براي پاسخ به ۵۰ ميليارد دلار تقاضاي نفت بايد توسعه پيدا كند كه اين هم يكي از محورهاي مهمي است كه به عنوان ساختن اقتصاد بر پايه نفت در نظر گرفته شده است.
* در حال حاضر صنايع پشتيبان پاسخگوي چه ميزان نياز صنعت نفت هستند؟
در حال حاضر صنايع پشتيباني نفت از اين عدد خيلي عقب هستند صنايع پشتيبان يعني صنايع ماشين سازي، صنايع تجهيزات سازي، لوله سازي، كابل سازي، شيرآلات، كمپرسورسازي، توربين سازي، برج سازي و غيره، تجهيزاتي هستند كه در واقع براي تحقق اين سرمايه گذاري عظيم توسعه پيدا كند. لذا در وزارت صنايع بايد سرمايه گذاريهايي صورت گيرد. وقتي مي گوييم سرمايه گذاري بر پايه نفت به اين معني نيست كه فقط وزارت نفت سرمايه گذاري مي كند. بلكه معني آن اين است كه توسعه هاي نفتي طراحي مي شود و براساس توسعه هاي نفتي، نقاط جمعيتي، صنعت و ميزان سرمايه گذاريها در اين صنايع مشخص مي شود. اين درست نيست كه ما در عسلويه ميلياردها دلار خرج مي كنيم و وزير محترم پست و تلگراف و تلفن در آذربايجان فيبر نوري افتتاح مي كند و اين جو مشابه كاري است كه در زمان عباس ميرزا صورت گرفت توپها را به يك جبهه و گلوله ها را به جبهه ديگر فرستاده بودند. وقتي در عسلويه قرار است جهت گيري توسعه اقتصادي باشد و ۳۰ ميليارد دلار هم اكنون در عسلويه سرمايه گذاري اتفاق مي افتد بنابراين بايستي پس كرانه هاي آن هم آنجا ساخته شود بايد بندر و راه آهن آن هم آنجا ساخته شود بايد فيبر نوري را آنجا بسازيم من انتقاد مي كنم از اينكه ما داريم ۳۰ ميليارد دلار در عسلويه سرمايه گذاري مي كنيم در عسلويه تلويزيون جمهوري اسلامي نمي گيرد به چه كسي بايد بگوييم بايد همه اينها با هم هماهنگ باشد.
* وزارت نفت چه كارهايي انجام داده است كه ما به اينجا برسيم؟
يك مصوبه اي دولت ارايه كرده است كه دستگاهها بايستي در يك كميته اي كه وزارت نفت آن را دعوت مي كند براي نيازهاي زيرساختي منطقه عسلويه جلساتي تشكيل دهند كه ما الان جلساتي براي اين كار داريم. كه بتوانيم همه هم جهت براي اينكه اين توسعه عظيم اتفاق بيفتد. باشيم، اين يك اتفاق ساده نيست يك تمدن صنعتي در جنوب ايران در حال شكل گيري است. يك تمدن عظيم صنعتي در منطقه پارس جنوبي در حال شكل گيري است و اميدواريم بتوانيم با پتانسيل پارس جنوبي ساحل خليج فارس را آباد كنيم و فكر مي كنيم از فاصله بوشهر تا بندرعباس مي تواند تحت  تأثير اين توسعه آباد شود و يك تمدن صنعتي در منطقه بوشهر تا بندرعباس مستقر شود.
* كشورهاي مختلف وقتي در راه توسعه گام برداشتند صنايعي را به عنوان صنايع پيشرو انتخاب كردند، تا به حال كشوري صنعت نفت خود را به عنوان صنعت پيشرو انتخاب كرده است؟
نروژ مهمترين مدلي است كه ما مي توانيم از دنياي پيشرفته مثال بزنيم. ما نبايد از دنياي در حال توسعه الگو بگيريم نروژ بهترين الگو است. نروژ در سال ۱۹۷۰ نفت پيدا كرده است و توسعه نفتي را از آن زمان شروع كرده است. امروز صنعت نروژ بر پايه نفت استوار است يعني همه نيازهاي صنعت نفتشان را خودشان مي سازند هم در بخش دريا و هم در بخش ساحل. و اين يك الگوي خوب براي كشور ما است.
* آيا صحيح است كه صنايع ما بر صنعت خودروسازي متمركز شود وقتي بخش پيشرو اقتصاد نفت انتخاب مي شود؟
صنعت حمل و نقل در ايران نقش بزرگي دارد. صنعت حمل و نقل يعني كشتي سازي، واگن سازي، خودروسازي، اتوبوس سازي و يعني كاميون سازي. اصلا نبايد از صنعت حمل و نقل دست بكشيم. سرزمين ما سرزمين ترانزيت است. ۲۰ درصد تجارت جهاني به خودرو اختصاص دارد. هزار ميليارد دلار توليد جهاني خودرو است. در صورتي كه كل فروش نفت خام در سال ۲۰۰ ميليارد دلار است. روزي ۷۵ ميليون بشكه نفت خام توليد مي شود. و روزي ۳۰ ميليون بشكه از آن تجارت مي شود و نهايتا روزي ۶۰۰ ميليون دلار تجارت مي شود و در سال چيزي كمتر از ۲۵۰ ميليارد دلار خريد و فروش جهاني نفت است. در صورتي كه هزار ميليارد دلار خودرو در سال توليد مي شود.
* در نروژ وقتي نفت به عنوان صنعت پيشرو انتخاب شد آيا خودروسازي نروژ هم بايد به اين سمت حركت كرد؟
ايران كشوري است كه سالي يك ميليون خودرو مصرف دارد و اگر بخواهيم خودروهاي فرسوده را جايگزين كنيم، بيش از اين خواهد شد. اگر بخواهيم خودرو وارد كنيم براي يك ميليون خودرو، با فرض هر خودرو ۱۰ هزار دلار، حدود ۱۰ ميليارد دلار بايد بدهيد. آيا درحالي كه ۱۵ ميليارد دلار كل فروش نفت است مي توانيم ۱۰ ميليارد دلار به واردات خودرو اختصاص دهيم. پس يك عده نقشه كشيده اند كه اين يك ميليون خودرو را به ما بدهند و پول نفت ما را بخورند. من اين يك ميليون خودرو را با يك ميليارد دلار ارزبري در داخل توليد مي كنم. ممكن است بگويند اين خودروها استاندارد نيست كه در جواب بايد گفت بقيه كالاهاي ساخت داخل نيز به اين صورت است. بچه هاي من و تو در كوچه ول بگردند و بيكار باشند و دست به كارهاي خلاف بزنند و ما خودرو وارد كنيم.
* بنا بر اين افق ۱۳۹۴ صنعت نفت كشور در حال تدوين شده است؟
تا وقتي سياست هاي كلي نظام تأييد نشود بخش ها چشم انداز ۹۴ را ارائه و تدوين نخواهند كرد منتها وزارت نفت كار خودش را كه تدوين استراتژي صنعت نفت در افق ۱۳۹۴ است را تدوين كرده است. كه بعدا بايد در سطح دولت مطرح شود.
* شما به ساخت ۵۰ ميليارد دلار در داخل در طي ۱۰ سال آينده اشاره داشتيد. يكي از انتقاداتي كه به وزارت نفت مي شود اين است كه در برابر خصوصي سازي مقاومت كرده است؟ بخش خصوصي در چشم انداز شما چه جايگاهي دارد؟
وزارت نفت تا آنجايي كه توانسته  است واحدهايش را واگذار كرده است و الان به مرحله واگذاري پالايشگاه ها رسيده است. و براي آنها متقاضي بخش خصوصي نمي باشد شايد هم دليل آن اين است كه چون سوخت پالايشگاه ها سوبسيدي است، پالايشگاه ها سودآور نمي باشد. مسئله اي كه هنوز مشخص نيست سوبسيد انرژي است. آيا مي خواهيم سالانه باز هم همچنان ۱۸ ميليارد دلار بنزين و گازوئيل و نفت سفيد را به قيمت هاي سوبسيدي ارائه كنيم. درحالي كه از اين ميزان ۸۰ درصد به افراد مرفه جامعه و ۲۰ درصد بقيه به افراد فقير جامعه مي رسد. آيا مي خواهيم سوبسيد انرژي را ادامه دهيم. اين كه افرادي مي گويند آثار غيرمستقيم اين سوبسيد به اقشار كم درآمد مي رسد فريبي بيش نيست.
از اين ميزان ۸۰ درصد به افراد مرفه جامعه و ۲۰ درصد افراد فقير جامعه مي رسد. آيا مي خواهيم سوبسيد انرژي را ادامه دهيم.
اين كه افرادي مي گويند آثار غيرمستقيم اين سوبسيد به اقشار كم درآمد مي رسد فريبي بيش نيست.
با سوبسيد انرژي سالانه ميلياردها دلار به اقشار مرفه كمك كرده ايم يعني ۸۰ درصد اين حمايت به پنجاه درصد بالاي جامعه مي رسد و ۲۰ درصد باقيمانده به پنجاه درصد باقيمانده مي رسد.
* آيا وزارت نفت در اين زمينه پيشنهاد و اقدامي انجام داده است؟
اين تصميم تنها به وزارت نفت مربوط نيست كه وزارت نفت به تنهايي تصميم گيري كند. دولت و مجلس بايد عزم ملي داشته باشند منتها وزارت نفت كار خودش را كه تدوين استراتژي صنعت نفت در افق ۱۳۹۴ است را تدوين كرده است كه بعدا بايد در سطح دولت مطرح شود.
* آيا پيشنهاد خاصي نيز داده ايد؟
ابتدا بايد اصل موضوع پذيرفته شود و سپس به سمت اين كه چه شيوه اي از قيمت گذاري اعمال شود.
* كارت اعتباري در راستاي هدفمند كردن يارانه ها و جيره بندي است؟
اگر اصل موضوع پذيرفته شود انواع راه حل ها وجود دارد. يك راه حل آن اين است كه تا يك سهميه اي بنزين سوبسيدي مصرف كنند و مازاد بر آن را آزاد خريداري كنند.
* باتوجه به توليد روزانه حدود ۳۹ ميليون ليتر بنزين و واردات روزانه ۱۶ ميليون ليتر از خارج، اين سئوال مطرح است كه براي توسعه پالايشگاه فكري شده است؟
در برنامه چهارم پيش بيني شده است كه بندرعباس يك منطقه بزرگ پالايشگاهي شود و ظرفيت پالايشگاهي آن را به يك ميليون بشكه نفت خام برسانيم. يعني هم ظرفيت پالايشگاه فعلي بندرعباس تا ظرفيت ۴۸۰ هزار بشكه نفت خام در روز توسعه مي يابد و براي پالايش ۵۰۰ هزار بشكه نفت خام نيز ظرفيت جديد پالايشگاهي در منطقه بندرعباس تأسيس مي شود.
* خوراك اين پالايشگاه ها از كجا تأمين مي شود؟
خوراك اين پالايشگاه ها از ميعانات گازي كه در عسلويه توليد مي شود تأمين مي گردد. همان طور كه اشاره كردم قرار است پارس جنوبي از بوشهر تا بندرعباس را توسعه دهد.
* از ميعانات گازي براي توليد بنزين استفاده مي شود؟
گاز همراه با خودش يك مايعاتي به نام ميعانات گازي دارد كه مقداري از نفت خام گران تر هستند ما مي خواهيم آن را براي توليد فرآورده، پالايش كنيم.
* فكر مي كنيد چه زماني از واردات بنزين بي نياز مي شويم؟
در برنامه چهارم از واردات بنزين، نسبت به الان بي نيازتر خواهيم شد منتها به رشد مصرف نيز بستگي دارد. اگر اين رشد ادامه پيدا كند كه وضعمان خيلي خراب خواهد بود. ما نبايد فكر كنيم كه با اين رشد مصرف مي توانيم پيش رويم. با اين رشد مصرف همه چيزمان را نابود خواهيم كرد. ما نمي توانيم ۶ برابر بعضي از كشورهاي صنعتي سرانه مصرف بنزين داشته باشيم.
* راهكار اساسي چيست؟
بايد قيمت اصلاح شود تا مصرف كاهش يابد.

صنعت
ارتباطات
اقتصاد
بازرگاني
بانك و بورس
رويداد
گزارش
|  ارتباطات  |  اقتصاد  |  بازرگاني  |  بانك و بورس  |  رويداد  |  صنعت  |  گزارش  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |