تحليل تطبيقي رفتار آمريكا در برابر ايران و كره شمالي
تحمل به جاي رويارويي
|
|
تايم
ترجمه: نيلوفر قديري
واكنش جديد ايران درباره برنامه هسته اي اش و تغيير سياست پرزيدنت بوش درباره دادن تضمين امنيتي به كره شمالي نشان از احياي يكي از سنت هاي جنگ سرد دارد: «همزيستي مسالمت آميز».
هفته گذشته براي دو قطب باقيمانده از آنچه پرزيدنت بوش آن را «محور شرارت» خوانده بود هفته خوبي بود. نخست، بوش يكشنبه گذشته براي امضاي توافقنامه تضميني امنيتي با كره شمالي در صورتي كه اين كشور موافقت كند برنامه هسته اي خود را متوقف نمايد، اعلام آمادگي كرد و مكرراً تأكيد نمود كه آمريكا قصد حمله به اين كشور را ندارد. سپس روز سه شنبه ايران پيشنهاد انگليس، فرانسه و آلمان را براي بازرسي گسترده تر هسته اي پذيرفت. دو كشوري كه محتمل ترين اهداف دكترين «جنگ پيش دستانه» دولت بوش به حساب مي آمدند، ناگهان شامل سياست جنگ سردي مشاركت، كنترل و همزيستي شدند.
مشاركت با كره شمالي
بوش درباره پيشنهاد جديدش به كره شمالي توضيح چنداني نداد اما گفت كه يك تضمين مكتوب چند جانبه براي احترام و رعايت تماميت ارضي پيونگ يانگ داده خواهد شد كه به امضاي همه پنج طرف مذاكرات با دولت كره شمالي، يعني كره جنوبي، ژاپن، چين، روسيه و آمريكا مي رسد. بوش تأكيد كرد كه پيمان رسمي عدم تهاجم ميان آمريكا و كره شمالي كه مورد تقاضاي پيونگ يانگ است «اصلاً جاي بحث ندارد.» (حتي اگر دولت بوش به چنين پيشنهادي تمايل داشته باشد اين پيشنهاد به راحتي در سنا تصويب نمي شود). اما همين كه واشنگتن نوعي تضمين امنيتي به پيونگ يانگ پيشنهاد مي كند هم تغييري چشمگير در موضع آمريكاست، آن هم در جهتي كه كالين پاول وزير خارجه و ديگر اعضاي جناح كبوترهاي دولت بوش (ميانه روها) و همچنين چين و كره جنوبي از آن حمايت مي كنند. مذاكرات شش جانبه، سه ماه پيش متوقف شد، زيرا پيونگ يانگ در خواست كرده بود كه به عنوان بخشي از روند توقف برنامه هسته اي اين كشور، يك پيمان عدم تهاجم با پيونگ يانگ به امضا برسد. آمريكا اصرار داشت كه پيش از دادن هر امتيازي كره شمالي برنامه هاي هسته اي خود را متوقف كند. موضع سرسختانه آمريكا اين بود كه كره شمالي نبايد هيچ امتياز يا «باجي» دريافت كند، به ويژه در شرايطي كه به توافقنامه مورد مذاكره قرار گرفته با دولت كلينتون در سال ۱۹۹۴ هم پايبند نمانده است. دولت بوش از روزي كه كار خود را آغاز كرد درباره كره شمالي دچار اختلاف نظر بوده است. حتي تا همين اواخر و در جريان مذاكرات هم بوش هيچگاه به صراحت نگفت ميان نظر تندروها براي انزواي كره شمالي و ساقط كردن رژيم آن و سياست ميانه روها مبني بر مذاكره و مشاركت براي نظارت بر سياست هاي پيونگ يانگ، كداميك را برگزيده است.
اما كوتاه آمدن از موضع قبلي كه در نتيجه شكست مذاكرات و اختلاف نظر درون دولت حاصل شده است نتيجه چندان خوشايندي براي واشنگتن يا متحدانش نخواهد داشت. آمريكا اجراي طرحهايي را آغاز كرده است كه هدف از آن ممانعت از عبور و مرور محموله هاي دريايي كره شمالي و توقف صادرات دارو و سلاح است. اين اقدام كره شمالي را تحريك مي كند تا واكنشي ديگر نشان دهد. بعد از اين كار كره شمالي اعلام كرد كه برنامه هسته اي خود را پيش مي برد و به طور مكرر تأكيد كرد كه همه سوخت هاي مصرف شده كه پيش از اين در پيونگ يانگ تحت نظارت سازمان بين المللي انرژي اتمي بوده را بار ديگر فرآوري مي كند و اين كار مواد لازم براي توليد بيش از شش بمب را فراهم مي كند. (چنين تصور مي شود كه كره شمالي در دهه ۱۹۹۰ يك يا دو بمب خام هسته اي ساخته است.)
پيونگ يانگ در هفته هاي اخير وعده داده كه توان هسته اي خود را نشان مي دهد، اين سخنان نوعي تهديد براي انجام يك آزمايش سلاح هسته اي است. بن بست در اين روند كره شمالي را از هسته اي شدن باز نمي دارد. متحدان منطقه اي آمريكا هيچ حمايتي از رويارويي نظامي با كره شمالي نمي كنند. چين، كره جنوبي و روسيه از آمريكا خواسته اند درباره دادن تضمين امنيتي به كره شمالي نرمش بيشتري از خود نشان دهد تا امكان دستيابي به يك توافق ديپلماتيك و اجتناب از رويارويي را فراهم نمايد و هم زمان خواسته هاي آنها نيز تأمين شود.
هنوز جزئيات پيشنهاد جديد بوش روشن نشده است. ممكن است پيشنهاد جديد بوش با واكنش هايي از سوي ديك چني معاون رئيس جمهور و ديگر عوامل تندرو دولت بوش روبه رو شود.
و اگر كره شمالي در هفته ها و ماههاي آينده سلاحي را آزمايش كند، اين پيشنهاد بوش عملاً بي معني خواهد شد. اما در حال حاضر پاسخ آمريكا به بحران هسته اي در شبه جزيره كره بيشتر پيگيري دكترين هاي جنگ سرد است: كنترل بازدارندگي و مشاركت به جاي دكترين پيشگيرانه كه شاهد اولين نمونه عملي آن در عراق بوديم.
ايران
در مورد ايران تغيير چشمگير و مهم در تهران روي داد نه واشنگتن. قدرت هاي اصلي اتحاديه اروپا به ويژه توني بلر نخست وزير انگليس در اين زمينه كمك زيادي كردند. تلاش هاي ملك عبدالله پادشاه اردن را براي تسهيل ارتباط ميان واشنگتن و تهران نبايد ناديده گرفت. برخلاف كره شمالي كه درباره توان هسته اي اش بزرگنمايي مي كند، ايران تأكيد دارد كه برنامه اي براي توليد بمب ندارد. اما سازمان بين المللي انرژي اتمي مي گويد درباره تجهيزات غني سازي اورانيوم مداركي به دست آورده است. اين سازمان ماه گذشته از ايران خواسته است تا ۳۱ اكتبر (۹ آبان) توافقنامه قبول بازرسي هاي بيشتر (پروتكل الحاقي) را امضا كند. اگر چه عوامل تندرو دولت بوش در پي سياست «تغيير رژيم» در تهران هستند، اما واشنگتن موضوع توان هسته اي ايران را ابتدا از طريق آژانس بين المللي انرژي اتمي پيگيري كرده است. با اين حال بوش هشدار داده است كه آمريكا ساخت بمب هسته اي توسط ايران را تحمل نخواهد كرد.» برخي مقامات آمريكايي هم درباره توان موشكي كروز اسرائيل با قابليت پرتاب از زيردريايي و اين احتمال سخن گفته اند كه اسرائيل براي جلوگيري از هسته اي شدن ايران دست به حمله پيشگيرانه بزند. با اين كار آنها عواقب برخي تصميمات را به تهران گوشزد كرده اند.
موضوع توان هسته اي يكي از چندين موضوع ظريفي است كه در دستور كار كساني قرار دارد كه در تلاش براي ايجاد تفاهم ميان واشنگتن و تهران هستند. يكي ديگر از اين موضوعات حساس، سرنوشت عده اي از نيروهاي مهم القاعده است كه (گفته مي شود) در اختيار ايران هستند. موضوع ديگر عراق است كه توان نيروهاي اشغالگر براي كنترل شيعيان ناآرام آن تا حد زيادي به موضع و عملكرد ايران بستگي دارد. پيشرفت در زمينه موضوع هسته اي به دو حوزه ديگر كمك زيادي مي كند.
تندروهايي چون جان بولتون معاون وزير خارجه آمريكا در امور عدم تكثير سلاح هفته گذشته هشدار داد كه نشانه هاي موجود از همكاري تهران فقط نوعي پاشيدن شن به چشمان جامعه جهاني براي اجتناب از رويارويي است؛ اما حضور و مشاركت انگليس دستيابي به توافق اخير در تهران نشان دهنده اين حقيقت است كه نزديكترين متحد آمريكا در عراق علاقه اي به انجام اقدام نظامي عليه ايران ندارد. شايد قدرت نمايي واشنگتن در اعمال سياست تغيير رژيم و وقايع اخير عراق به اروپايي ها كمك كرده است كه اين بار واشنگتن را مهار كنند و از سوي ديگر بحث هاي داخلي در ايران درباره موضوع هسته اي را به نتيجه برساند. گروهي خواستار مقاومت در برابر خواسته هاي سازمان بين المللي انرژي اتمي شده اند، اما گروهي ديگر هشدار داده اند كه عدم قبول خواسته هاي آژانس حتي اگر از نظر تهران غيرمنصفانه باشد، جمهوري اسلامي را با خطر روبه رو مي كند و عواقب سختي به دنبال دارد. جزئيات توافق ايران با رهبران اروپا نيز مانند جزئيات پيشنهاد بوش به كره شمالي مشخص نيست و بايد منتظر ماند و ديد.
عراق همان طور كه از نظر واشنگتن ممكن است درس هايي براي ايران و كره شمالي داشته باشد نشان دهنده واقعيتي دشوار درباره محدوديت هاي سياست تغيير رژيم بازدارنده است. آمريكا اكنون زير بار تصميم خود براي جنگ در عراق بدون موافقت بين المللي است. اشغال عراق نيمي از نيروهاي جنگي وظيفه ارتش آمريكا را براي ماهها يا شايد سالهاي آينده مشغول كرده است. هزينه اين جنگ ۱۶۶ ميليارد دلار است. رئيس جمهوري كه در پي انتخاب دوباره در يك انتخابات قريب الوقوع است تا سال ها از ملت نگران خود نمي خواهد جان و پول خود را هزينه جنگ سومي كنند. دستيابي به راه حل از طريق مذاكره وقتي ميسر است كه دو طرف به اين نتيجه برسند كه با رويارويي، بيش از آنكه چيزي به دست آورند، از دست مي دهند. عراق، دولت بوش و دشمنانش در تهران و حتي در پيونگ يانگ را به اين نتيجه رساند.
|