جمعه ۹۲ آبان۱۳۸۲
سال يازدهم - شماره ۳۲۱۱
زمين
Friday.htm

گلستان نگين بي همتاي طبيعت ايران
005118.jpg
پارك هاي ملي جزو سرمايه هاي بسيار با ارزش و جايگزين نشدني هر كشور هستند و به همين دليل نگهداري آنها مديريتي كارآمد و قوي مي خواهد، چيزي كه در پارك ملي گلستان (و ديگر پارك ها و مناطق حفاظت شده كشور) ديده نمي شود. در اينجا منظور از مديريت، فقط كاركرد فردي كه به عنوان مسئول اداري در راس اداره قرار مي گيرد نيست، بلكه منظور مجموعه عواملي است كه در حفظ شرايط زيستي منطقه، بهسازي وضع طبيعي منطقه (به گونه اي كه هرچه بيشتر به حالت «اوج زيستي» نزديك شود و هرچه كمتر در معرض (دخالت انسان قرار گيرد و در حفاظت گيا و زياي آن موثر باشد. اين مجموعه عوامل مديريتي شامل تركيبي از افرادي كه به طور مستقيم اداره پارك را به عهده دارند، مديران فرادست آنان، ديگر مديراني كه به علت قدرتشان مي توانند در سرنوشت پارك موثر باشند و در مرحله آخر بازديدكنندگان پارك است كه متاثر از شيوه كار مديران مستقيم پارك و متاثر از شيوه تربيتي جامعه بر آن تاثير مي گذارند. با اين حال نبايد قضيه را بسيار پيچيده وانمود كرد و در پس اين پيچيدگي مسئوليت ها را از سر وا كرد؛ مهمترين مقررات ناظر بر حفاظت پارك هاي ملي چند اصل ساده است كه اگر فقط يك بار به يك كودك هم آموزش داده شود، آن را به خاطر مي سپارد و مي تواند آن را رعايت كند. اين مقررات مي گويند: شكار نكنيد، به گياهان آسيب نرسانيد، در پارك دخل و تصرف نكنيد، زباله نريزيد و... اين اصول به قدري ساده و بديهي هستند كه هيچ كس نمي تواند ادعا كند رعايت آنها برايش ميسر نبوده يا به آنها آگاه نبوده است و خاطيان از آن را مي توان به جريمه و مجازات بسيار سنگين محكوم كرد، به نحوي كه هيچ كس فكر نكند دخالت در چنين عرصه هاي با ارزش طبيعي هزينه اي در بر ندارد.
اما واقعيت چيست؟ هر بازديدكننده از پارك ملي گلستان، جلوه اي از روح سهل انگاري را كه متاسفانه بر بسياري از مردم ما حاكم است، نظاره گر خواهد بود. در دوسوي جاده اصلي كه در امتداد تنها رودخانه منطقه كشيده شده، انبوهي از زباله ديده مي شود. در تفرجگاه هاي آبشار، گلزار، ... و در پاركينگ هاي جاده و كناره چند پل علاوه بر انواع زباله و مواد زايد، آثار تعويض روغن(!) خودروها به شكل لكه هاي سياه بزرگ و فيلترهاي كهنه به چشم مي خورد. چرا عده اي بي مبالات، پديده هاي زندگي مدرن را با چنين سهل انگاري هايي به كار تخريب محيطي بي نظير و تجاوز به حقوق ملي مي گيرند؟ هيچ كار مشكلي نيست اگر با چند تابلوي هشداردهنده، واردشوندگان به پارك را به مقررات آگاه كرد و جريمه اي سنگين براي متخلفان
در نظر گرفت. اما در جايي كه خودروهايي درست روبه روي محيط باني شارلق يا در كنار نهري كه جلوي پاسگاه آبشار قرار دارد، روغن موتور تعويض كرده اند (و اين كار دست كم به نيم ساعت وقت در روز روشن نياز دارد)، عده اي ديگر چه ترسي از پرت كردن بطري پلاستيكي و كيسه نايلوني به كنار جاده خواهند داشت؟ در كمپينگ گلزار، مسافران در اطراف كلبه ها و در جلوي چشم كاركنان كمپينگ همه گونه زباله مي پراكنند و آتش روشن مي كنند. پراكندن زباله فقط محدود به اطراف جاده اصلي نمي شود؛ در اطراف قرارگاه آلمه كه شايد دورترين نقطه اتومبيل رو باشد و فقط جيپ هاي محيط بانان و خودروهاي داراي مجوز ورود تا آنجا مي روند، انواع زباله و نيز نخاله هاي ساختماني تا كناره چشمه آب ديده مي شود. از همه تاثيربرانگيزتر صحنه اي است كه در شرق پارك، در دوراهي دشت به چشم مي خورد: در اينجا چند سالي است كه برخلاف نص صريح قانون (از جمله ماده ۱۲ قانون صيد و شكار مصوب ۱۶/۳/۴۶ و اصلاحيه آن مورخ ۳۰/۱۰/۵۳) و در ضديت كامل با اصول حفاظت پارك هاي ملي، چندين دكه دار با تصرف زمين قابل توجه، بساط فروش تنقلات و چاي و قليان و كباب گسترده اند و تمامي زباله هاي خود را در همان جا
رها مي كنند. عده اي «دلسوز» هم گفته اند كه اين جوانان بيكارند و نبايد مانع آنان شد! تصور كنيد كه اگر همه بيكاران استان كه نه، فقط بيكاران چند روستاي نزديك به پارك بخواهند چنين شيوه اي پيش بگيرند، از اين منطقه چه خواهد ماند؟ سرانجام بايد گفت كه «از اين سموم كه برطرف بوستان بگذشت، عجب كه بوي گلي هست و عطر ياسمني»!
در پارك ملي گلستان هنوز مي توان پستانداران بزرگي مانند گراز و خرس را با كمي جست وجو ديد، مرال باشكوه را هم مي توان يافت و با حوصله اي بيشتر شايد بتوان چشمان را به ديدن پلنگي خوش خط وخال
سور داد. قرقاول، پرنده رنگ رنگ جنگل هاي شمال را كه ديري است از بيشتر نقاط پركشيده، مي توان پرصدا بر شاخسار بلوطي  تناور و عقاب تيزبين را چرخ زنان بر فراز «هرم زيستي» منطقه ديد. تماشاي خرامان رفتن كبك هايي كه قهقهه مي زنند و چراي آهوان نازك اندام دشت ميرزا بايلو از خاطر هيچ صاحب ذوقي
نخواهد رفت. ببر مازندران (بزرگ ترين ببر جهان) آخرين بار در اينجا ديده شده بود و شايد حفاظت هرچه دقيق تر از اين منطقه، تسلاي خاطر همه كساني باشد كه داغ نعمات از دست رفته اين خاك را بر دل دارند و بر آنچه كه به جاي مانده دل مي سوزانند.
در چمن زارهاي پاييز گلستان مي توان انواع علف ها را ديد كه در ديگر كوهپايه هاي كشور از فرط چراي دام ديگر ديده نمي شوند و در اينجا تا آخرين مرحله رشد كرده و به بذر نشسته اند؛ در اينجا بايد با احتياط گام برداشت كه در هر قدم ممكن است دسته اي گل و گياه لگدكوب شوند. از تنگ راه - كناره غربي منطقه - نگاهي به جنگل رنگارنگ انداختم؛ مصداق سخن سعدي بود: «الوان نعمتي كه نشايد سپاس گفت» و ما چه ناسپاس براين ملك تاخته ايم...
***
چند پيشنهاد
۱ - همه كساني كه درباره پارك ملي گلستان نوشته اند، از جاده گرگان - مشهد (معروف به «جاده آسيايي») كه همچون تيري از دل منطقه و در امتداد بزرگ ترين دره پارك مي گذرد، به عنوان زيان بارترين دخالت انسان در اين عرصه طبيعي ياد كرده اند. اين جاده عملاً جانوران منطقه را از بزرگ ترين آبشخور (رود دوغ) كه به ويژه در زمستان براي آنها اهميت حياتي دارد، محروم كرده است و از اين گذشته سالانه صدها جانور كوچك و بزرگ براثر برخورد با خودروها در جاده كشته مي شوند. با توجه به اين كه اين پارك در خاورميانه بي نظير و در سطح جهان كم نظير است (درواقع در نوع خود هيچ مانندي ندارد)، بهتر است كه دولت مسير جاده را در اين قسمت تغيير دهد. در كشور ما سالانه صدها كيلومتر جاده ساخته مي شود و هزينه  اين طرح، بار سنگيني بر بودجه نخواهد بود. به علاوه اين كار مي تواند موجب كسب اعتبار براي ما در مجامع جهاني و تخصيص كمك مالي از سوي آنها شود. اميد است مصوبه مربوط به تغيير جاده از اين مسير هرچه زودتر
به اجرا درآيد و به حفظ پارك ملي گلستان كمك كند.
۲ - قوانين كنوني كشور براي حفاظت محيط زيست ناكافي و مجازات و مجازات هاي در نظر گرفته شده براي متخلفان خفيف است. سازمان حفاظت محيط زيست مي تواند با تقديم لوايح مناسب به دولت و مجلس اين خلا را پر كند.
۳ - از بازديدكنندگان و واردشوندگان به پارك بايد مبلغ مناسبي دريافت و صرف افزايش حقوق محيط بانان و حفظ بهتر پارك شود. اين مبلغ نبايد آن قدر كم باشد كه عملاً بي معنا و بي تاثير باشد.
۴ - گردشگران بايد فقط با راهنما و محيط بانان و در زمان هاي مناسب وارد عمق منطقه شوند و فقط از راه هاي تعيين شده عبور كنند تا كمترين دخالت در محيط طبيعي صورت گيرد. اين گردشگران بايد مكلف به بازگرداندن زباله هاي خود باشند.
۵ - تجهيزات كافي براي آتش نشاني در نظر گرفته شود. در حال حاضر در كمپينگ ها هيچ وسيله اي براي خاموش كردن آتش به چشم نمي خورد.
۶ - در كمپينگ ها سطل هاي مختلف براي جمع آوري تفكيكي زباله ها قرار داده شود و اين مواد از پارك خارج شوند.
خسرو محمدي

در صورت عدم استفاده از گازهاي مخرب لايه ازن تا ۴۵ سال ديگر
سپر ازن به طور كامل ترميم مي شود
005124.jpg
مهندس پيام كرم بيگي
نوشته حاضر، مقدمه اي از پروژه تحقيقاتي درباره ساخت سيستم هاي تهويه مطبوع با استفاده از مبردهاي جديد موسوم به گازهاي محافظ لايه ازن است. با توجه
به رشد روزافزون ساختمان سازي و انبوه سازي در كشور استفاده از سيستم هاي تهويه مطبوع از جمله انواع چيلرها مورد توجه قرار گرفته است.در همين راستا و نيز با توجه به هشدارهاي مجامع جهاني محيط زيست مبني بر
عدم استفاده از گازهاي مخرب
لايه ازن، سيستم هاي تهويه مطبوع رايج در تمام دنيا كه از جمله عمده ترين مصرف كننده هاي گازهاي مخرب لايه ازن هستند، با دستگاه هاي جديد محافظ لايه ازن جايگزين مي شوند.
مقاله حاضر، به عنوان مقدمه اي به عنوان معرفي
لايه ازن و علل و عوامل تخريب آن طي سال هاي اخير، ارايه شده است كه خلاصه اي از مطالب مربوط به اين موضوع در شبكه هاي مختلف اينترنتي از جمله سايت اختصاصي اداره محيط زيست سازمان ملل متحد است.
ريشه كلمه ازن از لغت يوناني Ozein به معناي استشمام كردن است. ازن گازيست آبي رنگ و سوزناك كه از تقطير مخلوط اكسيژن و ازن (۰۲- ۰۳) به دست مي آيد. اين گاز در صورت متراكم شدن به مايعي آبي رنگ كه قابليت انفجار بسيار بالايي دارد، تبديل مي شود.
لايه ازن در ۳۰ كيلومتري سطح كره زمين، از تجزيه مولكول هاي اكسيژن توسط اشعه ماوراءبنفش خورشيد به دو اتم اكسيژن و تركيب با مولكول اكسيژن به صورت مولكول O3 (ازن) به وجود مي آيد. اين لايه ۲۰ كيلومتر ضخامت داشته و قابليت جذب اشعه ماوراءبنفش خورشيد را داراست. فشارهوا در لايه ازن بسيار كم است به طوري كه در صورت فشرده شدن اين لايه تا فشار يك اتمسفر (فشار هواي اطراف كره زمين) ضخامت اين لايه به حدود ۳ ميلي متر خواهد رسيد.
در سال ۱۹۷۰، اولين مـطـالعـات و تـحـقيـقات درباره تركـيـبات شــمـيـايي مـوسوم به CFC chlorofluorocarbons)) انجام شد. پس از انجام اين مطالعات معلوم شد كه اين تركيبات باعث تخريب جدي لايه استراتوسفر جو (لايه بالايي اتمسفر) يا لايه ازن مي شوند. مصرف عمده اين گازها در وسايل خنك كننده و تهويه مطبوع، فوم ها و اسپري ها است.
با توجه به معادلات شيميايي، كلر با يك مولكول ازن تركيب و تشكيل اكسيد كلر و اكسيژن مي كند. با تركيب دو اتم اكسيد كلر و تابش اشعه خورشيد، در نهايت اكسيژن به وجود مي آيد. با توجه به نتيجه حاصل از اين واكنش ها، همان طور كه مشاهده مي شود، دو مولكول ازن به سه مولكول اكسيژن
تبديل مي شوند. اين عمل باعث از بين رفتن ازن يا به اصطلاح تخريب لايه ازن مي شود. ازن توانايي جذب اشعه  ماوراء بنفش خورشيد را داراست كه اكسيژن فاقد اين خاصيت است.
بيشترين ميزان تخريب لايه ازن در نيمكره جنوبي كره زمين خصوصاً قطب جنوب گزارش شده است كه دليل آن
كمتر بودن ضخامت اين لايه نسبت به بقيه نقاط كره زمين است. كاهش ضخامت لايه ازن باعث انتشار اشعه ماوراء بنفش خورشيد مي شود. اشعه UV يا ماورا ي بنفش خطري جدي براي موجودات زنده محسوب مي شود، به طوري كه در انسان باعث ابتلا به سرطان پوست و آب مرواريد شده و از رشد گياهان جلوگيري مي كند.
به عنوان مثال، طي مطالعات انجام شده، تخريب
لايه ازن در قطب شمال، اثر مستقيم بر اكوسيستم اين منطقه دارد، به طوري كه تابش مقدار بسيار كم از اشعه  ماوراي بنفش بر روي موجودات زنده بسيار ريز در آب مانند فيتوپلانگتون ها، زوپلانگتون ها و كريل ها (موجودات بسيار ريز شبيه ميگوها) تاثير مستقيم داشته و باعث از بين رفتن آنها مي شود. اين موجودات غذاي پنگوئن ها محسوب مي شوند.
كلروفلوروكربن ها تركيبي از كربن به صورت cf2clzيا cfcl3 هستند كه به فرئون ها معروفند. از اين گازها به عنوان حلال در صنايع  الكترونيكي، ساخت فوم و اسپري ها، آتش خاموش كن ها و حلال هاي خشك شويي و نيز به عنوان گاز مبرد در سيستم هاي خنك كننده و تهويه مطبوع استفاده مي شود. كلروفلوروكربن ها، با هيچ يك از گازهاي موجود در لايه تروپوسفر (نزديك به سطح زمين) تركيب نمي شوند و بسيار ماندگار هستند، به طوري كه ۶ تا ۸ سال طول مي كشد تا به لايه بالايي اتمسفر (لايه ازن) برسند.با توجه به نمودار فوق بيشترين ميزان تخريب لايه ازن توسط متصاعد شدن گازهاي موجود در اسپري ها و فوم ها انجام گرفته است.
در سال ۱۹۷۷ آژانس بين المللي حفاظت محيط زيست استفاده از گازهاي مخرب ازن را در اسپري ها ممنوع اعلام كرد. در سال ۱۹۸۷ ، ۳۵ كشور جهان، پروتكل مونترال مبني بر عدم استفاده از گازهاي مخرب لايه ازن را امضا كردند. ايران نيز يكي از كشورهاي امضا كننده اين قرارداد است.
بعد از امضاي اين پروتكل، دولت ها و شركت هاي سازنده اين گازها، شروع به تعويض و جايگزيني سيستم هاي قديمي با گازهاي جديد كردند. مبردهاي محافظ لايه ازن، از اين نوع گازها هستند كه در صنعت تهويه مطبوع مورد استفاده قرار مي گيرند. اين مبردهاي جديد هيچ گونه ضرري بر لايه ازن ندارند و تركيب آنها مخلوطي از چند گاز مختلف است.
طبق پيش بيني دانشمندان، در صورت عدم استفاده از CFC ها، لايه ازن طي ۱۵ تا ۴۵ سال آينده به طور كامل ترميم خواهد شد كه اين مهم نياز به مساعدت و همكاري همه دولت ها و صنايع مربوط در سراسر دنيا دارد.

از هفت گوشه جهان
اثرات جنگ بر حيات وحش
005116.jpg

جنگ هاي شديد داخلي در قاره آفريقا به ويژه  در دهه نود ميلادي خسارات قابل توجهي به اكوسيستم جنگلي و حيات وحش اين قاره وارد كرد. آثار و عواقب ناگوار اين جنگ ها به ويژه در كشور رواندا و جنگل هاي آن قابل مشاهده است. ده ها گوريل كه از گونه هاي
در حال انقراض جهان است، در جريان كشانده شدن دامنه جنگ به جنگل هاي رواندا قتل عام شدند و بسياري از حيوانات وحشي و   پرندگان از جنگل كوچ كردند. ضربه ناشي از جنگ بر حيات وحش رواندا به حدي است كه امروزه علي رغم ثبات اوضاع و بازگشت آرامش به كشور و جنگل ها هنوز بسياري از حيوانات به آشيانه هاي خود بازنگشته اند.

ممنوعيت ۱۶ نوع آفت كش
طبق اعلام منابع محيط زيست سازمان ملل متحد، پيمان ممنوعيت توليد و بهره برداري از ۱۶ آفت كش و موادشيميايي خطرناك براي محيط زيست از ۲۳ اكتبر (اول آبان) به اجرا درمي آيد.
005114.jpg

به گزارش خبرگزاري فرانسه از ژنو، ۳۵ كشور و جامعه اروپايي اين پيمان را تحت عنوان «پيمان آلاينده هاي پايا» در شهر «آروس»،  دانمارك در ژوئن ۱۹۹۸ ميلادي امضا كرده اند. به موجب اين پيمان توليد مصرف يازده نوع آفت كش، دو ماده شيميايي صنعتي و سه فرآورده جانبي آلاينده ممنوع شده است.
اين مواد شامل آلدرين، كلردين، كلرديكن، دايلدرين، اندرين، هگزابروموفنيل، مايركسن و توگزافين است.
اين پيمان هرگونه بهره برداري از موادي مانند د.د.ت، هپتاكلر و هگزاكلرو بنزن را به كلي محدود ساخته است. هدف نهايي حذف اين مواد است كه به گفته دانشمندان در
زاد و ولد انسان اثرات منفي داشته و رشد جسمي و عصبي كودكان را مختل مي كند.
005126.jpg

نفتكش هاي قديمي خطر زيست محيطي
در پي وقوع چند حادثه زيانبار زيست محيطي بر اثر نشت نفت در آب درياها و اقيانوس ها، اتحاديه اروپا رفت و آمد نفتكش هاي فاقد ايمني لازم به آب هاي اين قاره را ممنوع كرد. اتحاديه اروپا همچنين به روسيه هشدار داده است كه نفتكش هاي قديمي و فرسوده را مورد استفاده قرار ندهد. مقامات اتحاديه اروپا در پي آنند تا اين تصميم تازه خود را به يك پيمان جهاني تبديل كنند.
رفت و آمد نفتكش ها در آب هاي جهان در طول سه دهه اخير با حوادث گوناگون، نشت نفت و حتي فجايع زيست محيطي همراه بوده است.
005120.jpg

مرگ ماهي ها در درياچه بزرگ
بر پايه تازه ترين تحقيقات درباره درياچه تانگانيكا، در قاره آفريقا، افزايش حرارت كره زمين باعث تحولات زيانبار در اين درياچه شده و نسل ماهي هاي آن را كه منبع غذايي مهمي براي هزاران آفريقايي است در معرض تهديد جدي قرار داده است. طبق اين پژوهش، كاهش باران و كاستي گرفتن آب در سفره هاي زيرزميني و چشمه ها و آبخوان ها، ميزان ورودي آب به اين درياچه مهم را به حداقل ممكن رسانده است. افزايش غلظت آب و رشد ناموزون خزه ها، باعث مرگ و مير ماهيان در اين منبع مهم آب شيرين جهان شده است. تانگانيكا دومين درياچه بزرگ آب شيرين در كره زمين است و سالانه ۲۰۰ هزار تن ماهي در آن توليد مي شود كه منبع غذايي مهمي براي مردم آفريقا است.
اين دومين گزارش هشداردهنده منابع محيط زيست سازمان ملل متحد در مورد يكي از بزرگ ترين درياچه هاي آب شيرين جهان است. در گزارش نخست كه سه ماه پيش انتشار يافت، اعلام شده بود كه افزايش دماي زمين در نتيجه انباشت گازهاي گلخانه اي از عوامل اصلي بروز مشكلات زيست محيطي در اين درياچه است.

نگاه
حلقه گمشده
005122.jpg
اسماعيل عباسي
در چهار دهه اخير دست كم ۵۰ كشور جهان در روند توسعه با چالش هاي جدي زيست محيطي روبه رو بوده اند. هدف اصلي كشورهاي روبه رشد دستيابي به توسعه اي است كه رفاه اقتصادي را در پي داشته باشد اما روش ها و ابزارهايي كه براي رسيدن به اين هدف انتخاب شده، آسيب هاي جدي به محيط زيست وارد ساخته و خسارات اقتصادي سنگيني به بار آورده است. مهم  آن است كه در تعريف اهداف توسعه و روش هاي دستيابي به آن هنوز بسياري از كشورها در مرحله آزمون و خطا قرار دارند، در حالي كه منابع طبيعي تجديد شونده در اين روند بيشترين آسيب ها را متحمل شده اند. در برخي نقاط بحث بر سر ايجاد
زير ساخت هاي مطمئن اقتصادي براي آينده است. اما عملكردها به گونه اي است كه همان منابع و ذخاير طبيعي موجود كه از نسل هاي گذشته به ارث مانده دستخوش تخريب هاي غير قابل بازگشت شده است.
سوءتفاهم ميان دوستداران و تشكل هاي طرفدار محيط زيست و تكنوكرات ها و برنامه ريزان طرفدار توسعه و رشد بي وقفه و بي چون و چرا از همين نقطه بر مي خيزد. به عنوان مثال وقتي جنگلي به وسعت
۴۰ هكتار با انواع درخت هاي كمياب و ارزشمند براي احداث يك واحد صنعتي با حداكثر عمر و بازدهي
۳۰ سال ويران مي شود يافتن سود متحمل در اين ميانه بسيار دشوار است. به خصوص گزارش افزوده جنگل در تامين آب، حفظ خاك، حفظ پوشش گياهي، تعادل آب و هوا و تامين اكسيژن نيز مورد محاسبه قرار بگيرد. كشورهاي توسعه يافته كه زيان هاي ناشي از توسعه بي رويه را تجربه كرده اند، اكنون با حساسيت روزافزوني بر ميزان مراقبت هاي خود از منابع و ذخاير طبيعي و اكوسيستم ها افزوده اند. اما از نظر برخي از برنامه ريزان در كشور هاي رو به رشد، اين منابع به اين دليل كه در طبيعت موجود هستند، ظاهراً به چشم نمي آيند و به بهانه توسعه، غريبانه محو مي شوند، بي آن كه ارزش و به خصوص ارزش افزوده آنها شناخته شود. برخلاف برخي داوري هاي عجولانه و ناپخته طرفداران حفظ محيط زيست نه تنها مخالف توسعه نيستند، بلكه توسعه اصولي را يكي از راه هاي دستيابي به رفاه و عدالت اجتماعي و حتي تامين حقوق نسل هاي آينده مي دانند. مهم  آن است كه درگير و دار اين قبيل چالش ها و سوءتفاهمات، به تباني اصولي و خردمندانه رجوع كنيم. به عنوان مثال روند روزافزون مهاجرت از روستاها به شهرها، يك معضل عمومي است و در
عين حال سهم مهمي در ويراني محيط زيست دارد. راه اصولي براي برون رفت از چنين بحراني ايجاد امكانات رفاهي و جاذبه هاي شغلي است كه تامين چنين هدفي نيز در چهارچوب توسعه اصولي امكان پذير است. بديهي است امكانات شغلي در مناطق روستايي را مي توان با ايجاد و گسترش صنايع دستي، صنايع روستايي و صنايع تبديلي كشاورزي با رعايت ملاحظات زيست محيطي تامين كرد اما اگر، همين مناطق با هدف توسعه دستخوش توسعه بي مطالعه شوند، نقض غرض خواهد بود. نگرش افراطي به روند توسعه و يا محيط زيست هر دو زيانبارند، راه چاره آن است كه هرگونه برنامه ريزي با آينده نگري و خرد همراه گردد.

اميد هاي تازه براي حل بحران كمبود آب در آفريقا
به گفته مقامات سازمان ملل متحد اگر رودهاي بزرگ و كوچك آفريقا مهار و درست مديريت نشوند، احتمال بروز چالش  و حتي جنگ بر سر آب در كشورهاي آفريقايي وجود دارد.
به گزارش خبرگزاري آسوشيتد پرس پس از اجلاس مهم وزيران ۱۹ كشور آفريقايي در آديس آبابا كه مذاكراتي درباره چگونگي مديريت بهتر رودخانه هاي مهم  آفريقا ـ رود نيل، زامبزي و سنگال- انجام دادند؛ اينك مذاكرات و رايزني هايي مهم براي دستيابي به راه حل هاي عملي جهت توزيع عادلانه آب در اين  قاره جريان دارد. دست اندركاران اين مذاكرات اميدوارند كه تا پيش از آغاز سال جاري ميلادي توافق هايي در اين زمينه حاصل شود. سام نيامبي، رييس برنامه توسعه سازمان ملل متحد در اتيوپي در اين نشست گفت: مديريت و توسعه منابع آب اين قاره براي حفظ صلح حياتي است. در ضمن آب آشاميدني سالم، برق آبي، توريسم و آب براي كشاورزي را فراهم مي سازد.
اما فقط چهار درصد آب شيرين اين قاره به طور اصولي مصرف و مديريت مي شود.
رودخانه نيل از كشورهاي بروندي، رواندا، اوگاندا، تانزانيا، كنگو، كنيا، اتيوپي، سودان و مصر عبور كرده و آب مصرفي ۳۰۰ ميليون نفر را تامين مي كند.

|  ادبيات  |   ايران  |   تكنيك  |   جامعه  |   رسانه  |   زمين  |
|  شهر  |   عكس  |   ورزش  |   هنر  |   صفحه آخر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |