پنجشنبه ۱۵ آبان ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۲۱۷ - Nov 6, 2003
اجتماعي
Front Page

پس از تصويب در ستاد مبارزه با مواد مخدر
سياستهاي كلان مبارزه با مواد مخدر به مجمع تشخيص مصلحت نظام رفت
گروه اجتماعي: سياستهاي كلان مبارزه با مواد مخدر كشور جهت ارايه به كميسيون قضايي مجمع تشخيص مصلحت نظام در كميسيون تلفيق ستاد مبارزه با مواد مخدر تصويب شد.
در كميسيون تلفيق كه با حضور اعضاي ستاد مبارزه با مواد مخدر از نهادها، سازمانها و وزارتخانه هاي عضو و رئيس كميسيون مبارزه با مواد مخدر مجمع تشخيص مصلحت نظام و به رياست دكتر علي هاشمي مشاور رئيس جمهور و دبيركل ستاد مبارزه با مواد مخدر تشكيل شد، سياستهاي كلان كشور در چهار محور اساسي به تصويب رسيد.
در مصوبه كميسيون تلفيق، تاكيد بر اقدامات پيشگيرانه در مقابل تهديدات و آسيبهاي ناشي از مواد مخدر و داروهاي روانگردان، از بين بردن انگيزه هاي توليد، ورود، توزيع و مصرف غيرقانوني مواد، درمان مبتلايان به اعتياد و گسترش دامنه همكاريهاي منطقه اي و بين المللي در مبارزه با مواد مخدر مورد تاكيد قرار گرفته است.
مخالفت با اعزام معتادان
به جزيره
دكتر علي هاشمي دبير كل ستاد مبارزه با موادمخدر ضمن مخالفت با اعزام معتادان به جزيره فارو گفت: با اجراي طرح جمع آوري معتادان، بايد آنها را در محيط هاي منطبق با استانداردهاي علمي و پزشكي نگهداري كرد و شرايط را براي درمان آنها مهيا نمود.
وي كه به دعوت كميسيون بهداشت و درمان مجلس در جلسه اين كميسيون حضور يافت توضيحاتي در مورد وضعيت مبارزه با موادمخدر كشور ارائه كرد.
دبير كل ستاد مبارزه با موادمخدر در اين جلسه خواستار توجه بيشتر نمايندگان مجلس شوراي اسلامي به مسأله موادمخدر شد و گفت: موادمخدر به عنوان يكي از معضلات چهارگانه اصلي جهان به شمار مي رود و كشور ما نيز به لحاظ شرايط خاص جغرافيايي وضعيت ويژه اي دارد.
وي افزود: توجه جدي تر به مبارزه با موادمخدر از طريق تأمين منابع و اعتبارات لازم و رفع موانع قانوني بايد از اولويتهاي سياستگذاري كشور باشد.
دكتر هاشمي ضمن اشاره به مسأله معتادان با رفتار پر خطر، طرح انتقال معتادان مذكور به جزيره فارو را تأييد نكرد و گفت: با اجراي طرح جمع آوري معتادان، بايد آنها را در محيط هاي منطبق با استانداردهاي علمي و پزشكي نگهداري كرد و شرايط را براي درمان آنها مهيا نمود.

در ديدار رحيم عبادي و سردار قاليباف مطرح شد:
سازمان ملي جوانان و نيروي انتظامي در حوزه جوانان همكاري مي كنند
گروه اجتماعي: سردار قاليباف با تاكيد بر تعامل و همكاري نيروي انتظامي با سازمان ملي جوانان، از همكاري در حوزه جوانان استقبال نمود.
به گزارش روابط عمومي و امور رسانه اي سازمان ملي جوانان، فرمانده نيروي انتظامي كه در ديدار رحيم عبادي، با مشاور رييس جمهور ورييس سازمان ملي جوانان سخن مي گفت، با اشاره به ظرفيت هاي سازمان ملي جوانان تصريح كرد: بايد حوزه هاي اولويت دار در بحث جوانان را مشخص كرده و با عملياتي كردن بحث ها به چارچوب مشخص دست پيدا كنيم.
قاليباف از حوزه هاي اوقات فراغت جوانان، سازمان هاي غيردولتي بخش هاي مشاوره اي و آسيب هاي اجتماعي به عنوان محورهاي موردنظر همكاري نيروي انتظامي و سازمان ملي جوانان استقبال نمود.
فرمانده نيروي انتظامي با تاكيد بر اينكه جامعه نيازمند امنيت رواني است، افزود: بايد به جوانان اجازه دهيم ابراز شخصيت كنند، بايد به آنان اعتماد داشته و با آنان برخوردي واقع بينانه داشته باشيم.
رحيم عبادي نيز در اين ديدار تاكيد كرد: بايد با فراهم كردن بستر براي برطرف كردن نيازهاي جوانان، احساس تعلق آنان به نظام را افزايش دهيم.
رييس سازمان ملي جوانان با تاكيد بر اينكه سياست اعتمادسازي و جلب مشاركت جوانان را برگزيده ايم، از حقوق و مشاركت اجتماعي، اشتغال و اوقات فراغت به عنوان اولويت هاي حوزه جوانان نام برد و از امنيت رواني به عنوان مهمترين نياز جوان درحال حاضر نام برد كه نيروي انتظامي در تامين آن نقش اساسي برعهده دارد.
مشاور رييس جمهور آسيب هاي اجتماعي را عموما ناشي از بي ثباتي شغلي جوانان دانست و تاكيد كرد: برخي نگرش ها به مسائل جوانان بايد اصلاح شود. متاسفانه عده اي به دليل عدم آشنايي با نسل جوان گمان مي كنند برخي اقدامات آنان در برابر نظام است. درحالي كه عمده مطالب اين قشر اجتماعي است.عبادي با تاكيد بر اينكه نيازهاي جوانان در حد چالش است نه بحران خاطرنشان كرد: جوانان علي رغم وجود پاره اي محدوديت ها نسبت به مسائل جامعه داراي فهم بالايي هستند و آنان پايبند به انقلاب مي باشند ولي به عملكرد برخي از مسئولين اعتراض دارند.
وي در پايان از پليس به عنوان دوست جوانان ياد كرد و گفت: نظام وظيفه يكي از حوزه هاي تاثيرگذار در رفتار جوانان مي باشد و سازمان ملي جوانان مي تواند در اين راستا با نيروي انتظامي همكاري جدي و نزديكي داشته باشد، تا از ظرفيت هاي موجود به شكل بهينه اي استفاده شود.
در پايان مقرر گرديد با تعيين نمايندگان تام الاختيار موافقتنامه همكاري في مابين با اولويت توسعه و تقويت سازمان هاي غيردولتي جوانان، حوزه مشاوره و مراكز مشاوره جوانان، حوزه آسيب هاي اجتماعي و حوزه اوقات فراغت جوانان و همچنين گسترش همكاري هاي مطالعاتي و تحقيقاتي مشترك تنظيم گردد.

يك هزار كودك بالاي دو سال از زندانها خارج شدند
گروه اجتماعي: معاون اجتماعي سازمان بهزيستي كشور اعلام كرد: ۹۹۹ كودك بالاي دو سال زنان زنداني سراسر كشور از زندانها خارج شدند.
دكتر علم الهدايي،  در گفت وگو با خبرگزاري دانشجويان ايران با بيان اين كه اين امر پس از امضاي توافقنامه سازمان بهزيستي با سازمان زندانها محقق شد، افزود: از اين تعداد ۱۶۷ كودك به خانواده هاي زندانيان، ۹۰ كودك به بستگان زندانيان،  ۱۱ نفر به داوطلبان نگهداري از اين كودكان، ۴۳۷ نفر به خانه هاي كودكان سازمان بهزيستي و ۲۹۷ نفر به شيرخوارگاهها منتقل شدند.
وي با تأكيد بر اين كه هيچ كودك بالاي دو سالي نبايد در زندانهاي كشور بماند، اظهار كرد: اگر تا كنون كودك بالاي دو سالي در زندانها باقي مانده باشد، تعللي در اين زمينه صورت گرفته است.

ديدار گزارشگر آزادي بيان سازمان ملل با اعضاي انجمن صنفي روزنامه نگاران
ايرنا:«آمبراي ليگابو» گزارشگر ويژه آزادي عقيده و بيان كميسيون حقوق بشر سازمان ملل متحد، ديروز با اعضاي هيات مديره انجمن صنفي روزنامه نگاران ايران ديدار و گفتگو كرد.
در اين ديدار، هيات كميسيون حقوق بشر سازمان ملل به طرح پرسش هايي درباره آزادي بيان و عقيده در ميان روزنامه نگاران، وضع روزنامه نگاران زنداني و تلاشهاي مجلس براي تصويب قوانين مورد نياز براي تامين آزادي روزنامه نگاران پرداختند.
«رجبعلي مزروعي» رئيس انجمن صنفي روزنامه نگاران ايران درباره اين نشست به خبرنگار گروه فرهنگي ايرنا گفت: مسئله آزادي بيان روزنامه نگاران مهمترين محور پرسشهاي اين هيات بود و آنان مايل بودند بدانند تا چه اندازه براي روزنامه نگاران ايراني آزادي بيان وجود دارد.
به گفته وي، وضع مطبوعات، روزنامه نگاران فعال و روزنامه نگاران زنداني و فعاليتهايي كه مجلس براي قانونگذاري براي روزنامه نگاران انجام داده است، از محورهاي نشست بود.مزروعي افزود: اين هيات به دنبال جمع آوري مشاهدات و مذاكرات خود در قالب گزارش ويژه از ايران است و در اين نشست، گفت وگو بصورت يكجانبه و با طرح پرسش از اعضاي هيات مديره انجام شد.
وي خاطرنشان كرد: حضور اين هيات در ايران نشان مي دهد كه مسئله تامين حقوق بشر و آزادي بيان در ايران يك مسئله داخلي نيست و همه دنيا مايل به آگاه شدن در اين زمينه هستند.
«اين امر حساسيت جهان در مسئله تامين حقوق بشر در ايران را بيش از پيش آشكار كرده و نشان مي دهد كه براي دستيابي به آن بايد تلاشهاي بيشتري در زمينه قانونگذاري انجام داد».
مزروعي تصريح كرد: تا زماني كه يك روزنامه نگار به خاطر بيان عقيده خود در زندان باشد، بايد براي تامين آزادي بيان در كشور تلاش كرد.

مدير مسئول ايران به دادگاه كاركنان دولت احضار شد
ايرنا:عبدالرسول  وصال  مديرمسئول  روزنامه  ايران ، در پي  شكايت  سعيد عسگر براي  اداي  توضيحات  به  دادسراي  كاركنان  دولت  احضار شد.
به  گزارش  خبرنگار ايرنا، سعيد عسگر سوم آبان  ماه  سال جاري  شكايتي  را كه  عليه  مدير مسئول  ايران  در زندان  تنظيم  كرده  بود، جهت  رسيدگي  به  دادسراي  كاركنان  دولت  ارسال  كرد.
اين  شكايت  پس  از آن تنظيم  شد كه  روزنامه  ايران  روز دوشنبه  بيست  وهشتم  مهرماه  در ستون  ديگه  چه  خبر خود مطلبي  تحت  عنوان  استقبال  عسگر از عبادي  به  چاپ  رساند كه  در آن نوشته  شده  بود: عسگر به  اتفاق  تعدادي  در فرودگاه  مهرآباد حضور داشته  است .
عسگر در شكايت  خود اين  خبر را كذب  و خلاف  واقع  خوانده  و گفته  است  كه  من  در آن زمان  در زندان  بودم .
برپايه  اين  گزارش ، به  دستور قاضي  حسينيان  بازپرس  شعبه  ششم  دادسراي  كاركنان  دولت ، سعيد عسگر در بازپرسي  حضور يافت  و درباره  شكايت  خود به  پرسشهاي  بازپرس  پرونده  پاسخ  داد.

راه اندازي نخستين آموزشگاه رانندگي ويژه جانبازان
گروه اجتماعي: براي نخستين بار در تهران، آموزشگاه رانندگي ويژه جانبازان و معلولين تحت عنوان جانباز، راه اندازي شد.
به گزارش روابط عمومي اداره كل امور جانبازان تهران بزرگ، با راه  اندازي اين آموزشگاه رانندگي با سيستم اتوماتيك به جانبازان آموزش داده مي شود و همچنين براي رفاه حال آنان سيستم هند كنترل در خودروهايشان نصب و نحوه كار با اين وسيله كه قابليت استفاده از ترمز و گاز در خودروهاي اتوماتيك و گاز، كلاج و ترمز را در خودروهاي معمولي با دست فراهم مي كند، آموزش داده مي شود.

تصادف رانندگي در دو محور جنوب و شرق ۱۹ كشته برجاي گذاشت
گروه اجتماعي: طي ۴۸ ساعت گذشته در سه تصادف رانندگي در محورهاي جنوب و شرق كشور ۱۹ نفر كشته و پنج نفر مجروح شدند. به گزارش ايرنا دو تصادف رانندگي در جاده درگز به قوچان و محور باجگيران به قوچان رخ داد كه طي آن ۱۱ نفر كشته شدند.
در يك حادثه رانندگي برخورد يك خودرو پاترول با تريلر در جاده درگز شش نفر كشته شدند و در حادثه ديگري كه در محور باجگيران به قوچان نيز رخ داد يك دستگاه خودروي حمل بيمار با يك دستگاه تريلر در پنج كيلومتري مرز موجب مرگ پنج نفر شد.
بر اثر تصادف  چهار دستگاه  خودرو در جاده  داراب  - بندرعباس نيز، هشت  نفر كشته و پنج  نفر مجروح  شدند.

وجدان كاري
000928.jpg
وجدان كاري، نيرويي دروني است كه از نظر ارزشي درباره كارها و فعاليتهاي شغلي انسان به قضاوت مي پردازد و افراد را وامي دارد تا در قبال كار و شغل خويش احساس مسئوليت نمايد
بين رشد فرهنگي جامعه و رعايت وجدان كاري رابطه مستقيم وجود دارد، يعني هر قدر يك جامعه از رشد فرهنگي بيشتري برخوردار باشد، به همان نسبت وجدان كاري نيز در آن بيشتر رشد مي يابد. در جوامعي كه هنوز به رشد فرهنگي قابل قبولي دست نيافته اند، وجدان كاري بسيار ضعيف و كمرنگ است. در چنين جوامعي معمولاً افراد به فكر منافع شخصي خود مي باشند تا منافع اجتماعي
از آنجا كه انسانها به صورت اجتماعي زندگي مي كنند، بنابر اين فعاليتهاي آنان با يكديگر مرتبط مي باشد، لذا هيچ فردي نمي تواند ادعا كند كه چون تنها براي خودش زندگي مي كند به همين خاطر كم و كيف كارش هم تنها به خودش مربوط است، بلكه همچنان كه فرد از نوع كار ديگران منتفع يا متضرر مي شود، كيفيت و كميت كار او نيز براي ساير همنوعانش نتايجي را به دنبال خواهد داشت. اگر كار و شغل ما مطلقاً به خودمان مربوط مي شد و نتايج آن نيز منحصراً به خودمان برمي گشت در آن صورت مي توانستيم كار و شغل را امري شخصي به حساب آوريم، اما همان طور كه به تجربه ثابت شده است تقريباً همه كارها و مشاغل امروزي به نحوي با اجتماع و ديگران در ارتباط هستند و لذا از نتايج آنها علاوه بر فرد انجام دهنده كار، ديگران نيز بهره مند يا متضرر مي گردند.
وقتي كه كار ما بر زندگي ديگران نيز تأثيرگذار است و ابعاد فرا شخصي و اجتماعي دارد در آن صورت مسئوليت ما در قبال كارهايمان بيشتر مي شود، مسئوليت هايي كه به مراتب فراتر از مسئوليت  يك كار و حرفه مطلقاً شخصي است.
بسياري از مشاغل نه تنها نتايجشان عايد جامعه مي گردد، بلكه حتي ممكن است سرنوشت ديگران به وسيله شاغلان اين گونه مشاغل و حرفه ها رقم بخورد، به عنوان مثال حرفه پزشكي با زندگي و مرگ انسانها ارتباط مستقيم دارد و كوچكترين سهل انگاري يا بي توجهي در آن ممكن است منجر به مرگ افراد شود.
با توجه به آنچه گفته شد، احساس مسئوليت در برابر كار و شغلي كه فرد بر عهده مي گيرد از اهميت زيادي برخوردار است، امري كه از آن به عنوان «وجدان كاري» ياد مي شود و نقش انكارناپذيري در كميت و چگونگي كارها و فعاليت ها دارد.
درباره «وجدان كاري» تاكنون بحث هاي فراواني شده است و اكثريت قريب به اتفاق صاحب نظران آن را يك عامل مهم براي تضمين انجام وظيفه در افراد مي دانند، قبل از اين به بحث درباره «وجدان كاري» بپردازيم، ابتدا لازم است مختصري راجع به وجدان توضيح دهيم.
وجدان
واژه «وجدان» در لغت نامه دهخدا هم به كسر «و» و هم به ضم «و» درج شده است و به «يافت»، «دريافت» و «گم شده را يافتن» معني گرديده است.(۱) در بحث اخلاق گفته مي شود «آنچه نيك و لازم الاجرا تشخيص داده شده «تكليف» خوانده مي شود و آن استعدادي كه اين تشخيص را مي دهد و براي امور ارزش قائل است و نيك و بد را از هم فرق مي گذارد و براي ما نوعي الزام ايجاد مي كند، يعني تكليف را به مان نشان مي دهد، «عقل عملي» و «وجدان» نام دارد.»(۲)
جنبه هاي سه گانه وجدان
«وجدان» داراي سه جنبه است كه عبارتند از:
۱- جنبه ادراكي؛ اين جنبه حكمي است كه ما پيش از اجرا يا پس از اجراي فعل درباره نيكي يا بدي آن صادر مي كنيم.
۲- جنبه انفعالي؛ در پي احكامي كه از ناحيه وجدان صادر مي شوند، شخص دچار عواطف و احساساتي مي شود كه گاهي شديد و گاهي ضعيف هستند. مقدم بر همه اين عواطف و احساسات، حس الزام است كه بلافاصله پس از اين كه تكليف مشخص گرديد در انسان پيدا مي شود و او را قلباً  به آن متمايل مي سازد. مسأله ديگر حس رضايت اخلاقي و مسرت  خاطر است كه پس از انجام تكليف در شخص به وجود مي آيد و اين نخستين نتيجه رفتار نيك محسوب مي شود. حس شرمساري و پشيماني از ديگر احساساتي است كه در افرادي به وجود مي آيد كه بر خلاف راهنمايي و فرمان وجدانشان عمل نموده اند و سرانجام حالاتي مانند محبت، نفرت، احترام يا تحقير از جمله احساساتي هستند كه زماني به وجود مي آيند كه وجدان فرد درباره افعال ديگران و خوبي و بدي آن افعال به قضاوت مي پردازند و حكم صادر مي كند.
۳- جنبه ارادي؛ اين جنبه حكمي است كه نسبت به خوبي يا بدي امور صادر مي شود و عواطفي كه در پي آن ظهور مي كنند آدمي را بالطبع به اجراي امر خير و به خودداري از كار شر متوجه مي سازند. اجراي دستورهاي وجدان نخست فوري و غير ارادي است، ولي به تدريج با توسعه ذهن اراده مي شود. در هر حال اهميت اين جنبه وجدان از دو جنبه ديگر كمتر نيست، چنان كه «كانت» مي گويد: «آدم با وجدان كسي است كه عمل خير را بشناسد، دوست بدارد و به جا آورد.» جنبه هاي سه گانه وجدان در يكديگر تأثير متقابل دارند، زيرا پيداست كه هر قدر فكر انسان روشن تر باشد و بهتر وظايف خود را تشخيص دهد عاطفه اش رقيق تر مي شود و هر چه دل انسان پاك تر و به عواطف، رحم و شفقت و مانند آن آشناتر باشد، عاقله اش در ادراك امور اخلاقي و تشخيص خير و شر تيزتر و بيناتر مي شود و نيز در ضمن عمل به خير و انجام دادن تكليف است كه آدمي عادت مي كند به اين كه خير و شر را از هم تشخيص دهد و نسبت به خير دلبستگي و تعلق خاطر پيدا كند.(۳)
وجدان كاري
وجدان كاري، نيرويي دروني است كه از نظر ارزشي درباره كارها و فعاليتهاي شغلي انسان به قضاوت مي پردازد و افراد را وامي دارد تا در قبال كار و شغل خويش احساس مسئوليت نمايد، همچنين مي توان گفت: «وجدان كاري» قوه اي دروني است كه فرد را ترغيب مي كند تا وظيفه خويش را آن طور كه شايسته است انجام دهد و در برابر مسئوليتي كه پذيرفته دين خود را ادا نمايد، «وجدان كاري» تا زماني كه فرد وظيفه اش را به خوبي انجام ندهد از او دست برنمي دارد و او را مورد سرزنش قرار مي دهد، به طوري كه فرد براي رهايي از آن بهترين چاره را در آن مي داند كه به وظايفش عمل كند و به آسودگي خاطر دست يابد.
با اندكي تأمل درمي يابيم كه پذيرفتن يك كار يا شغل از طرف فرد به همراه خود مسئوليتهايي نيز براي او به دنبال دارد، حال اين مسئوليت ها مي تواند جنبه هاي مختلفي داشته باشند، مثلاً ممكن است مسئوليت در قبال كارفرما، همكاران، سازمان و يا اجتماع باشد، اما در آن روي سكه نوعي مسئوليت ديگر نيز وجود دارد كه به  سان سايه فكر و ذهن شخص را همراهي مي كند و او هرگز نمي تواند در قبال آن سكوت نمايد، زيرا سكوت در برابر وجدان نداي آن را بلندتر مي كند، بنابر اين فرد ناچار است كه براي وجدان خويش در رابطه با نحوه انجام دادن وظايفش پاسخي قانع كننده، مستدل و منطقي داشته باشد. بديهي است كه مسئوليت وجداني در قبال انجام كارها و وظايف فراتر از چارچوب قوانين و مقررات و اجتماع است، اين مسئوليت، امري است كه از درون انسان ريشه مي گيرد و فرد ممكن است موفق شود به نحوي قصور خود را در ارتباط با قوانين توجيه كند و يا اجتماع را فريب دهد اما در برابر مسئوليت وجداني به سادگي نمي تواند از پاسخگويي طفره رود، بلكه هر گونه توجيه غيرمستدلي در اين محكمه در حكم خود فريبي خواهد بود و چون آتشي زير خاكستر قدرت سوزندگي اش همچنان پابرجا مي ماند. وجدان قوه تميز دروني است كه به منزله يك مقياس و ميزان عمل مي كند اين قوه دروني دائماً به ارزيابي اعمال انسان مي پردازد و رأي خود را درباره تك تك اعمال و رفتار او صادر و ابلاغ مي كند.
عوامل مؤثر در تقويت
وجدان كاري
با آنكه وجدان كاري ريشه در فطرت انسان دارد و امري ذاتي است، اما عواملي در تقويت آن، تأثير و نقش انكارناپذيري دارند ما در اينجا به برخي از آنان اشاره مي كنيم:
۱- ايمان و اعتقاد؛ وجدان كاري در حقيقت بعد اعتقادي و اخلاقي كار و فعاليت است، بنابراين هر قدر فرد از ايمان و اعتقاد قويتري برخوردار باشد، به همان اندازه وجدان كاري در او قوي تر خواهد بود، درواقع وجدان كاري با ايمان و اعتقاد انسان رابطه اي تنگاتنگ و ناگسستني دارد و مي توان گفت كه اين دو (وجدان كاري و ايمان) به يكديگر گره خورده  اند و از هم جدا نمي شوند. ميزان وجدان كاري افراد آيينه تمام نماي نيات دروني و اعتقادي آنان است، هر قدر وجدان كاري در افراد بيشتر رعايت شود اين امر نشانه برخورداري آنان از تعهد لازم مي باشد، از روي وجدان كاري مي توان ميزان انصاف، نوع نگرش و طرز تلقي افراد را تا حدود زيادي تشخيص داد، معمولاً انسانهايي كه در زندگي جانب انصاف را نگه  مي دارند، در هنگام كار كردن نيز اين خصلت پسنديده خود را نمايان مي سازند و تا آنجا كه برايشان مقدور است، تلاش مي كنند كار و وظيفه خود را به بهترين نحو انجام دهند.
از طريق بررسي وجدان كاري مي توانيم تا حدود زيادي به شخصيت افراد و نظام ارزشي آنان پي ببريم با بررسي وجدان كاري اين امكان فراهم مي شود تا افراد منصف از افراد غيرمنصف شناخته شوند، زيرا انجام دادن منصفانه كارها با وجدان كاري ارتباط نزديكي دارد.
۲- آگاهي؛ يكي ديگر از عوامل مؤثر در وجدان كاري افراد، ميزان بهره اي است كه آنان از آگاهي و دانايي دارند، بدون شك در پرتو نور آگاهي و علم است كه انسان از تاريكي جهل و غفلت مي رهد و در نتيجه آن به بصيرت و بينش صحيح دست مي يابد خداوند رحمان در قرآن كريم، «ايمان» و «علم» را دو عامل مهم بيان مي فرمايد و برابر نص صريح قرآن كريم، دو گروه بر ديگران برتري دارند يك گروه آنانكه از ايماني مستحكم برخوردار هستند و گروه دوم آنانكه از نعمت علم و آگاهي برخوردارند.(۴)
۳- پرهيز از گناه؛ با توجه به اينكه وجدان مسأله اي دروني است، بنابراين هر قدر كه درون فرد از حجابها و پرده هاي غفلت به دور باشد به همان اندازه از معرفت و بصيرت بيشتري برخوردار خواهد بود و در پرتو چنين نور معرفتي مي تواند راه را از چاه بازشناسد و قوه تميز نيك از بد را به دست آورد. خداوند رحمان در قرآن كريم مي فرمايد:«اي اهل ايمان اگر تقوا داشته باشيد خداوند به شما نيرويي عطا مي كند تا به كمك آن حق را از باطل تميز دهيد»(۵) اين نيرو در اصطلاح قرآن كريم «فرقان» ناميده مي شود،  يعني آنچه كه به وسيله آن مي توان بين حق و باطل فرق گذارد. بر اين اساس بين ارتكاب گناه و وجدان كاري رابطه معكوس وجود دارد، بدين گونه كه هر قدر فرد بيشتر بر گناه اصرار ورزد به همان اندازه قوه تميز و وجدان كاري اش تضعيف مي شود. در چنين مواردي ناچاراً بايد با اعمال قوانين و مقررات و كنترل شديد فرد را وادار به انجام وظايف نمود.
۴- فرهنگ جامعه؛ بين رشد فرهنگي جامعه و رعايت وجدان كاري رابطه مستقيم وجود دارد، يعني هر قدر يك جامعه از رشد فرهنگي بيشتري برخوردار باشد به همان نسبت وجدان كاري نيز در آن بيشتر رشد مي يابد. در جوامعي كه هنوز به رشد فرهنگي قابل قبولي دست نيافته اند، وجدان كاري بسيار ضعيف و كمرنگ است. در چنين جوامعي معمولاً افراد به فكر منافع شخصي خود مي باشند تا منافع اجتماعي.
عواملي كه به تحقق هدفهاي وجدان كاري كمك مي كنند
اگرچه داشتن وجدان كاري از اهميت زيادي برخوردار است، اما ترديدي نيست كه صرف داشتن وجدان كاري بدون دارا بودن زمينه هاي ديگر راه به جايي نخواهد برد و موجب برآورده شدن هدفهاي وجدان كاري نمي شود. براي تحقق اهداف وجدان كاري بايد زمينه هايي را در خود ايجاد كرد كه برخي از آنها عبارتند از:
۱- آشنايي با هدفهاي شغلي و وظايف؛ تا فرد از فلسفه وجودي شغل خويش و همچنين وظايفش آگاهي كافي نداشته باشد، نمي داند دنبال چه گمشده اي مي گردد، بنابراين چنين فردي هر چند از وجدان كاري بالايي برخوردار باشد، موفق نمي شود وظايف خويش را به نحو شايسته انجام دهد.
۲- تخصص و مهارت؛ در هر شغل و حرفه اي، برخورداري از تخصص و مهارت، به فرد كمك مي كند تا هدفهاي شغلي خويش را در مدت زماني نسبتاً كوتاه تحقق بخشد، بنابراين در كنار وجدان كاري بهره مند بودن از تخصص نيز اهميت زيادي دارد، زيرا چنانچه فردي از وجدان كاري برخوردار باشد ولي تخصص لازم را نداشته باشد در اين صورت نمي تواند، آن طور كه بايد و شايد به نداي وجدان خويش در ارتباط با كار و مسئوليتش پاسخ گويد.
۳- علاقه؛ افرادي كه به شغل خود علاقه بيشتري دارند، در آن كمتر احساس خستگي مي كنند و با انرژي بيشتري به كار خود ادامه مي دهند، چنين افرادي راحت تر مي توانند به وظايف وجداني خود در قبال كارشان عمل نمايند؛ زيرا به شغل و حرفه خويش علاقه دارند.
فوايد وجدان كاري
وجدان كاري از ابعاد مختلف داراي فوايد و نتايج سودمندي است، ما در اينجا به برخي از اين فوايد اشاره مي كنيم:
۱- صرفه جويي در وقت؛ كسي كه از وجدان كاري بالايي برخوردار است، هرگز اجازه نمي دهد كه وقت او را به بطالت بگذرد بنابراين سعي مي كند تا براي پيشبرد كارهايش از وقت حداكثر استفاده را به عمل آورد، «وقت» يكي از بزرگترين سرمايه هايي است كه انسانها در اختيار دارند؛ «وقت» دو محدوديت دارد، يكي «توقف ناپذير» بودن، يعني نمي توان آن را متوقف كرد، ويژگي ديگر وقت «بازگشت ناپذيري» آن است، به عبارت ديگر :
آن روز كه بگذشت كجا آيد باز (۶)
حافظ شيرازي، شاعر بلند مرتبه پارسي در اهميت وقت چنين مي گويد:
وقت را غنيمت دان آنقدر كه بتواني
حاصل از حيات اي جان اين دم است تا داني (۷)
«گوته» انديشمند آلماني هم سخن حافظ را تصديق مي كند و مي گويد: «چيزي ارزشمند تر از همين امروز نيست»(۸). وجدان كاري از هدررفتن زمان جلوگيري مي كند و اين سرمايه زودگذر را به گوهري ارزشمند و مانا تبديل مي كند. بدين ترتيب وجدان كاري، زمان را تبديل به ارزش و سرمايه اي فناناپذير مي نمايد.
۲- صرفه جويي در منابع، امكانات و سرمايه ها؛ وجدان كاري موجب مي شود تا از امكانات موجود حداكثر استفاده به عمل آ يد و از هدر رفتن آنها جلوگيري شود. حداكثر استفاده از حداقل منابع يكي از اصول مسلم اقتصادي است كه حتي مبناي تعريف «اقتصاد» قرار مي گيرد، اصل مذكور كه شالوده اقتصاد است در وجدان كاري تحقق مي يابد. در همه جوامع كمابيش منابع و امكاناتي وجود دارد، اما آنها هر چند هم وسيع و غني باشند باز هم منابع و امكاناتشان محدوديت نسبي دارد، لذا صرفه جويي در منابع و امكانات و سرمايه ها يك اصل مسلم است كه در پرتو رعايت وجدان كاري تحقق مي يابد. زيرا وجدان كاري يعني تلاش براي انجام دادن هر كاري به بهترين نحو است.
۳- افزايش سطح كيفي كارها؛ وجدان كاري موجب مي شود تا افراد در اجراي وظايفشان نهايت تلاش و دقت خود را مبذول دارند و بدين ترتيب كارها از كيفيت بالاتري برخوردار مي شوند.
۴- افزايش سطح كمي كارها؛ با رعايت وجدان كاري،  حتي سطح كمي كار نيز بالا مي رود. زيرا وجدان كاري باعث مي شود تا فرد از وقت و توان خويش حداكثر استفاده را بنمايد و همين امر در افزايش سطح كمي كارها داراي اهميت زيادي است.
۵- ايجاد انگيزه؛ روان شناسان مي گويند افرادي كه در كارهايشان داراي انگيزه هستند امكان موفقيت بيشتري نسبت به ساير افراد دارند، زيرا انگيزه موجب تحرك و فعاليت در انسان ها مي شود، وجدان كاري، انگيزه افراد را براي انجام كار تقويت مي كند و بدين ترتيب به پيشبرد كارها و تحقق اهداف كمك مي نمايد.
۶- بروز، رشد و شكوفايي استعدادها؛ وجدان كاري باعث مي شود تا فرد از استعدادهاي خويش براي پيشبرد كارها حداكثر استفاده را به عمل آورد و بدين ترتيب برخي از استعدادها كه حتي براي خود فرد نيز ناشناخته و پنهان بوده اند،  زمينه بروز مي يابند و بدين ترتيب راه براي رشد و شكوفايي اين استعدادها و ظرفيت هاي ناشناخته هموار مي گردد.
۷- بروز خلاقيت؛ وجدان كاري موجب مي شود تا فرد براي بهبود كارها، دست به ابتكارات و خلاقيت هايي بزند. فردي كه داراي وجدان كاري بالايي است سعي مي كند تا براي انجام دادن كارش بهترين راه را برگزيند، بنابراين براي كشف چنين راهي همه راه هاي ممكن را مورد بررسي قرار مي دهد و بديهي است هر قدر راه هاي پيشنهادي براي تحقق هدف بيشتر باشد دليلي بر خلاقيت و قدرت ابتكار فرد مي باشد، بدين ترتيب وجدان كاري موجب مي شود تا فرد ذهن خود را براي يافتن راه حلهاي جديد به كار گيرد و به خلاقيت دست يابد.
۸- آرامش رواني؛ رعايت وجدان كاري موجب مي شود تا فرد در درون خويش احساس سربلندي و افتخار نمايد و احساس خوشايندي از خود داشته باشد، كسي كه به نداي وجدان خويش در رابطه با كار و مسئوليتش عمل نمي كند، از اضطراب و نگراني و تلاطم هاي روحي و رواني رنج مي برد و دائم از طرف وجدان خويش هر چند به صورت ضعيف هم شده مورد سرزنش قرار مي گيرد؛  سرزنشي كه هيچگاه به خاموشي نمي گرايد. اما افرادي كه داراي وجدان كاري هستند از اين همه مشكلات روحي و رواني در امان هستند و در نزد وجدان خويش احساس سربلندي و عزت مي كنند. اينگونه افراد بعد از انجام كارها و يا حتي در حين انجام آنها كمتر احساس خستگي و رخوت مي نمايند و معمولاً از روحيه اي شاد همراه با اميد برخوردار هستند. نقش وجدان كاري در آرامش رواني انسان بر كسي پوشيده نيست، همه ما كم و بيش اين نكته را تجربه كرده ايم كه وقتي كاري مفيد را به خوبي انجام مي دهيم و يا به وظيفه خويش به خوبي عمل مي كنيم تا چه اندازه احساس شعف و شادماني مي نماييم و از اينكه در آن كار مهم و ارزشمندي را انجام داده ايم به خود مي باليم. معمولاً در چنين مواقعي يك نوع حلاوتي در وجود خويش احساس مي نماييم كه با هيچ چيز قابل مقايسه نيست.
۹- عزت نفس؛  فردي كه وجدان كاري را رعايت مي كند، تصويري كه از خودش ارائه مي دهد، تصوير يك فرد مفيد، با صداقت و داراي ايمان و اعتقاد است،  تصوير انساني كه توانسته است با كار خويش به جامعه فايده برساند و به ديگران خدمت نمايد.
۱۰- جلب دوستي افراد جامعه ؛ كساني كه وجدان كاري بالايي دارند، به علت نوع فعاليت و نحوه اجراي وظايفشان بعد از مدتي توسط ديگران شناخته مي شوند و افراد براساس فطرت خويش به آنان احترام مي گذارند، زيرا فطرت پاك انساني به انسانها حكم مي كند تا كساني را بيشتر دوست داشته باشند و مورد احترام قرار دهند كه جانب انصاف را رعايت مي كنند و در كارها از وجدان خويش تبعيت مي نمايند.
۱۱- پيشرفت جامعه؛ وجدان كاري موجب مي شود تا افراد وظايف خود را به نحوي شايسته انجام دهند و بديهي است چنانچه اين امر در جامعه اي رواج يابد درنهايت، موجب توسعه و پيشرفت آن جامعه خواهد شد، چون در اين صورت در جامعه وجداني جمعي به وجود خواهد آمد كه كار و فعاليت را ارزشمند و مقدس مي شمارد و با هرگونه «كم كاري» و «كارگريزي» در تضاد مي باشد و در چنين شرايطي زمينه براي توسعه و تكامل جامعه فراهم مي شود.
نتيجه گيري
همه ما به نسبتي از امكانات و مواهب زندگي اجتماعي بهره مند مي شويم،در قبال اجتماع نيز وظايفي داريم، وجدان كاري ما را ترغيب مي كند تا به وظايف خويش در ارتباط با جامعه، عمل نماييم.
وجدان كاري ندايي است كه از درون مي جوشد و به ما مي گويد: «خوب كار كن! وظيفه ات را به نحو احسن انجام بده! از كم كاري بپرهيز!» و «علاوه بر آسايش و رفاه خود به آسايش و سعادت جامعه نيز بينديش!»
رعايت وجدان كاري، تضمين كننده اداي مسئوليت در برابر كاري است كه برعهده گرفته ايم، همه انسانها زماني مي توانند از شغل و حرفه خود احساس رضايت نمايند كه عملكرد آنها در ارتباط با كارشان مورد تأييد وجدانشان قرار گيرد، زيرا بدون تأييد اين نيروي باطني، انسان به رضايت خاطر دست نخواهد يافت و در نزد وجدانش احساس سرافكندگي و شرمندگي خواهد كرد. بنابراين پاسخگويي به نداي وجدان موجب سلامت روحي و رواني افراد و بالا رفتن اعتماد آنان در نزد ساير افراد جامعه و همچنين توسعه و تكامل اجتماع مي شود.
نويسنده: ناصر سپهوند
كارشناس ارشد مديريت آموزشي

پانوشت ها:
۱- لغت نامه دهخدا، جلد چهاردهم،  چاپ پائيز۱۳۷۳، ص۲۰۴۴۶ ذيل واژه وجدان
۲- كتاب منطق و فلسفه براي سال ششم طبيعي و رياضي تاليف دكتر علي اكبر سياسي چاپ ۱۳۵۴ ص ۴۷
۳- همان صص ۴۸و۴۹
۴- سوره مجادله- آيه ۱۱
۵- سوره انفال - آيه ۲۹
۶- امثال و حكم،  تاليف علي اكبر دهخدا - جلد اول - ص ۵۷، انتشارات اميركبير، چاپ ۱۳۷۰
۷- همان ص ۱۰۱
۸- كلمات الهام بخش بزرگان،  گردآوري: قاسم احساني كناري، ناشر: انتشارات زرياب، چاپ ۱۳۷۶ ص ۵۹

تفكر خود را تغيير دهيد
قبل از آن كه آدرس خود را عوض كنيد
همه ما انسانها،  به نوعي در فرايند زندگي، در روابط روزمره شخصي و اجتماعي با رويدادها و حوادث و اختلالاتي مواجه مي شويم. نوع نگرش و برخورد ما با مسائل، مي تواند تعديل كننده هيجانات، استرسها، قضاوتها و پيشداوري هاي ما در مورد اتفاقات و حوادث و يا نوع برخوردمان با ديگران باشد.
در اينجا به مواردي اشاره مي شود كه انجام آن در روابط شخصي و اجتماعي، مي تواند سطح آگاهي ما را عميق تر و نوع نگرش ما را نسبت به رويدادها و حوادث تغيير داده، به نحوي كه آرامش و فضاي سالم براي خود و ديگران فراهم آوريم:
۱- هرگز خود را با ديگران مقايسه نكنيم.
اين مقايسه غيرمنطقي و غيرعادلانه است و به جايي نمي رسد مگر تضعيف عزت نفس ما.
هر يك از ما عوامل وراثتي، شرايط اجتماعي و دوران كودكي متفاوتي دارد. مهارتهاي تحصيلي و تجربه زندگي هر شخص با ديگري تفاوت دارد. بنابراين چگونه مي شود مقايسه اي واقع گرايانه بين خود و ديگري انجام دهيد؟ هر روز در زندگي كارهايي مي كنيم كه شايد كم اهميت به نظر برسند، اما در واقع بسيار اهميت دارند. مشكلاتي كه بر آنها چيره مي شويم، چالشهايي كه با آنها روبه رو مي شويم، كارها و رفتار محبت آميزي كه با ديگران داريم، شيوه ارتباط اجتماعي با ديگران و... انباشت روزانه اين كارهاي كوچك است كه در نهايت ما را به شكل آنچه هستيم، درمي آورد.
يك حسن جويي راستين و سالم از خود، در ما توانايي تغيير و رشد را آزاد مي كند و به ما انگيزه تغيير و رشد مي دهد.
۲- قدر موهبت سلامتي را بدانيد.
يكي از مسئوليتهاي ما نسبت به خود، تلاش در جهت رسيدن به وضعيت سلامتي است. سلامتي يك انتخاب است. يك شيوه زندگي است. سلامتي درواقع هماهنگي بدن، ذهن و روح مي باشد. سلامتي يك نگرش و حالت مثبت ذهن است. ارزش قائل شدن براي خويشتن، براي ديگران و براي محيط زيست است. بايد بگوييد من مسئوليت سلامتي خودم را به عهده مي گيرم. مي توانم با بدنم بيشتر دوست باشم و اين كار را از راه آموختن احترام به اين جنبه و خودم و مراقبت مهرآميز از آن انجام مي دهم. مي توانم از بيگانگي با بدنم كه ريشه در ناهماهنگي برنامه ريزي ذهني دارد، رها شوم و در مورد خود دوباره برنامه ريزي كنم.
يكي از مهمترين كارها، قدر نهادن به آنچه داريم به جاي تمركز بر آنچه نداريم است.
ياد بگيريم كه به جاي چسبيدن به تصوير منفي ناتوانايي ها، ضعف ها، شكايت ها و... به شيوه اي مثبت بر امور و چيزهاي بي شماري كه براي خود داريم، تمركز كنيم.
اگر تعريفي از شما مي شود، تحسين و تصديق ديگران از خودتان را بپذيريد.
و اين حقيقت را نيز بپذيريد كه ديگران مي خواهند، استعدادها، مهارتها و توانايي هايي را كه داريد، تصديق كنند. شرمنده نشويد و حرفشان را نفي نكنيد.
اگر نمي دانيد چه بگوييد كافي است با لبخندي بگوييد: متشكرم. با گفتن جملاتي از قبيل: «منظورت از اين حرف چيه؟»، «داري مسخره ام مي كني؟»، «شانس آوردم.» خودتان را نفي نكنيد.
بپذيريد كه ارزشمند هستيد و در زمينه هايي عملكردتان قابل تقدير است. زيرا حسن جويي سالم از خويشتن سبب حسن جويي عميق تر از ديگران و از خود زندگي مي شود و حساسيت و شعور و آگاهي عميق تري را در ما پرورش مي دهد.
۳- براي خودتان وقت بگذاريد.
در اين وضعيت به ذهن نيمه هوشيارمان فرصت فعاليت مي دهيم. زيرا جاي افسوس است بدانيم كه نيمه هوشيارها بسياري وقتها فرصت آمدن به سطح هوشياري را ندارند. چون سازمان و فضاي كافي ايجاد نمي كنيم. ما نياز داريم به اينكه در زمانهايي خود را رها كنيم. بيشتر اوقات ما بدون آن كه دليل آن را درك كنيم، آشفته هستيم. حتي هنگامي كه به خواب مي رويم، جسم و ذهنمان آسوده نيست، چرا كه ما تنش هاي روز را با خود حمل مي كنيم و از اين رو خواب راحتي نداريم، صبح روز بعد با احساس خستگي و سستي بيدار مي شويم و احساس شادابي و توانايي روبه رو شدن با چالش هاي يك روز تازه را نداريم. اين وضعيت روز به روز ادامه مي يابد و تنش ها نيز روي هم انباشته مي شود تا سرانجام خود را به شكل بيماريهاي فيزيكي بروز مي دهد.
بسياري از بيماريهاي امروز مانند حمله قلبي، فشارخون بالا، اختلالات عصبي،  سردردهاي ميگرني و غيره نتيجه افزايش چنين تنش هايي است. تقاضا براي داروهاي آرام بخش روزبه روز افزايش مي يابد. آنچه ضروري است دستيابي به آرامش است. هنگامي كه قلبتان اندوهگين و پريشان است. سعي كنيد به درون راه بيابيد. در درون هر كس، پرستشگاهي روحاني، مكاني مقدس، كانوني الهي و ندايي رهنما وجود دارد كه وقتي آرام هستيم مي توانيم آن را بشنويم. رويدادهاي بيهوده دنياي بيرون را به فراموشي بسپاريد.
نگران كارها نباشيد. خداوند فاعل يكتاست، اگر اراده و خواست خدا اين است، پس بگذاريد كارهاي او از طريق شما انجام پذيرد. پس آرام باشيد به او تكيه كنيد و بگذاريد هر نفسي كه برمي آوريد پيشكشي به او باشد.
۴- نگرش مثبت را در اولويت قرار دهيد.
سعي كنيد منظور خود و آنچه را مي خواهيد يا نمي خواهيد به نحوي مثبت بيان كنيد و نه به شيوه اي منفي. مثلاً در عوض مبارزه با چاقي يا لاغركردن خود، تصوير ذهني آنچه را كه مي خواهيد باشيد (مثلاً شخصي با اندام موزون) ايجاد كنيد و يا در عوض سعي براي ترك سيگار، خود را يك انسان آزاد از دود مجسم كنيد. هر روز با خود تأمل كنيد كه ذهن خود را بيشتر در چه راهي به كار مي گيريد؟ چه مقدار از وقت شما در آرزوي بيشتر داشتن صرف مي شود و يا در غم و غصه خوردن براي روند امور تلف مي گردد. همين اصل در معاشرت اجتماعي نيز صدق مي كند. اغلب آنچه موجب تيرگي روابط اجتماعي مي شود و مسئله مي آفريند اين است كه طرف ذهن خود را بر معايب و كاستي هاي ديگري متمركز مي كند.
اگر نسبت به شخصي خشمگين مي شويد، ذهن خود را بر صفاتي از او كه مي پسنديد، متمركز كنيد و بگذاريد طرف مقابل همان چيزي باشد كه هست. همين پديده در مورد روابط با كودكان نيز درست است. هميشه مچ آنها را به هنگام انجام كار غلط نگيريد، گاهي به آنها در حال انجام كارهاي درست توجه كنيد و تحسين و تشويق نماييد.
۵- گذشت و رحمت در زندگي را فراموش نكنيد.
زندگي عبارت است از يك سلسله رويدادهاي ساخته و پرداخته اي كه ما خود آنها را آفريده و به آن چسبيده ايم. به كينه هاي كهنه و قديمي، قضاوتهاي عجولانه خود مي چسبيم و عادت به سرزنش ديگران داريم.
در مورد احساس خشم از رفتار ديگران نسبت به خود، هرچند رفتار آنها بد باشد لازم است بياموزيم كه مسئله را از ديدگاه ديگري ارزشيابي كنيم. آنها تحت شرايط زندگي خود همان كاري را كردند كه به قولي ،به عقلشان رسيده است.
اگر از رفتار آنها كينه به دل گرفته ايم، اين چيزي است كه ما خود انتخاب كرده، در دل جا داده ايم و به اطراف حمل مي كنيم و همان چيز را به جهان خارج منعكس مي كنيم.
گذشت و رحمت به معني رفع سوءتفاهم و اصلاح برداشت اشتباه آميز است. هنگامي كه كسي را به لحاظ زياني كه ممكن است به ما رسانده باشد، مي بخشيم. درواقع به او مي گوييم: «من ديگر به شما اجازه نمي دهم كه هويت يا پندار و كردار مرا در آينده كنترل كني.» هنگامي كه به مسئله دقيق مي شويم، خواهيم ديد كه درواقع ما چيزي يا كسي را نمي بخشيم، بلكه تنها تصميم مي گيريم كه چگونه با رفتار ديگران برخورد كنيم. هنگامي كه تصميم به سرزنش گرفتيم در واقع به ديگران اجازه داده ايم كه به ما صدمه بزنند.
گذشت و رحمت درواقع به منزله اصلاح كردن سوء برداشت و سوء تعبير خود شماست.
مي توان گفت گذشت و رحمت والاترين پيروزي انسان است زيرا روشن بيني واقعي را در عمل متجلي مي سازد و به اين دليل است كه پيشوايان و آموزگاران بزرگ معنوي و اخلاق ، توانايي آدمي در گذشت و رحمت را يك اصل آموزنده و چراغ راهنما در راه زندگي مي دانند.
فاطمه عبدي
منابع:
۱- واسواني، جي.پي. تا سراي او.
۲- داير، وين. معمار سرنوشت خود باشيد.
۳- داير، وين. درمان با عرفان.
۴- بارو،  آريس. از قدرت تا قدرت.
۵- متيوس، اندرو. شادي بيكران.

|   اجتماعي    |    اقتصادي    |    انديشه    |    خارجي    |    سياسي    |    شهري    |
|   علمي فرهنگي    |    گلستان كتاب    |    محيط زيست    |    ورزش    |    ورزش جهان    |    صفحه آخر    |

|    صفحه اول    |    آرشيو    |    شناسنامه    |    بازگشت    |