گفت وگو با حجت الاسلام دكتر يعقوبعلي برجي استاد دانشگاه
روشي براي همه نسل ها
|
|
اشاره : هر انديشه و ديدگاهي سعي دارد براي پويايي خويش مكانيسم هايي را ارائه كند، اين مكانيسم در حوزه عبادت چگونه ظهور و بروز مي يابد؟ و چگونه مي تواند به آرامش ،امنيت و تعادل بدل شود؟ اين ها سؤال هايي هستند كه گفت وگوي حاضر متكفل پاسخگويي به آنها مي باشد.
گروه انديشه
گفت وگو از: حنيف غفاري
* آقاي دكتر، به عنوان نخستين سؤال راجع به كليت عبادت و روزه توضيحاتي بفرماييد و نيز اينكه اگر عبادت و روزه درست و صحيح به جا آورده شود چه بركاتي در زندگي انسان دارد؟
- بسم الله الرحمن، خداوند متعال در قرآن مي فرمايد: «يا ايهاالذين آمنوا كتب عليكم الصيام كما كتب علي الذين من قبلكم لعلكم تتقون» در اين آيه شريفه خداوند متعال به يكي از بركات روزه اشاره كرده است. در جايي كه خداوند مي فرمايد اي كساني كه ايمان آورده ايد روزه بر شما واجب شده است همان طور كه بر پيشينيان شما واجب شده بود و علت اين وجوب اين است كه شما با تقوي شويد. سؤال اين جاست: تقوايي كه خداوند در اين آيه بيان فرموده است، چيست؟ و روزه چگونه در تقوي مؤثر است؟ تقوا يكي از مفاهيم ارزشي در فرهنگ قرآني است و مي توان گفت كه يكي از اهداف تربيتي قرآن و از بركات عبادات و به ويژه روزه اين است كه انسان به تقوا برسد. تقوا در لغت به معناي حفظ و نگهداري است. «راغب اصفهاني» در تفسير تقوا مي گويد كه تقوا از ماده «وقايه» و به معناي محافظت چيزي از هرچه به او زيان مي رساند، مي باشد. بنابراين مفهوم تقوا نسبت به انسان اين است كه او خود را از هرچه به او زيان مي رساند حفظ كند. در فرهنگ اسلام، مواردي كه به انسان زيان مي رسانند در يك معناي كامل و عام «گناهان» هستند و تقواي سپري است كه جلوي گناهان را مي گيرد. مرحوم «شيخ عباس قمي»در كتاب شريف «سفينه البحار» تشبيه بسيار جالبي را از يك عابد نقل كرده است: از عابدي پرسيدند كه تقوا چيست؟ وي پاسخ داد: اگر فرض كنيد در يك بيابان پرخار و خاشاكي مي خواهيد با پاي برهنه راه برويد، مواظبت مي كنيد تا پاي بر روي خارها نگذاريد، لباسهاي خود را جمع مي كنيد كه خارها به آنها آسيبي نرساند تقوا يعني همين، كه انسان به شيوه اي زندگي نمايد تا خار گناه دامن وي را نگيرد، روي خار گناه پا نگذارد و در نهايت آلوده نشود. در قرآن ارزشهاي زيادي براي تقوا ذكر شده و در اين مورد آيات زيادي داريم. بيش از ۲۴۰ بار در قرآن واژه «تقوا» با ستايشها و در قالب تعابير مختلف ذكر شده است. از نظر قرآن با ارزش نوين انسانها، افراد با تقوا هستند، تقوا ارزش قبولي عمل و راه نجات از مكر شيطان است، تقوا بهترين لباس است و باعث ياري خداوند و ورود انسان به بهشت مي شود و... از همه مهمتر آيه اي داريم كه ارزش تقوا را نشان مي دهد. آن جا كه خداوند مي فرمايد: «ولقد وصينا الذين اوتواالكتاب من قبلكم و اياكم ان اتقوالله» (سوره نساء/ آيه ۱۳۱) مي فرمايد به همه انسانهايي كه بيش از شما بوده اند و نيز به خود شما سفارش مي كنيم كه تقوا داشته باشند. يعني يك وصيت جامع و كامل. چنانچه هنگامي كه به يكي از علماي بزرگ گفتند كه وصيتي بكن او فرمود: من همان وصيتي را مي كنم كه خداوند به همه جن و انس كرده است يعني اين كه تقوا داشته باشيد.
* روزه و ماه مبارك رمضان در چه شرايطي مي توانند باعث خودسازي انسان شوند؟
- روزه يك نوع عبادت است. در فقه اعمال انسان به دو بخش عبادي و غيرعبادي تقسيم مي شوند. تفاوت اين دو بخش در اين است كه اعمال عبادي بايد با اخلاص و انگيزه الهي و شرط و قربت الي الله صورت بگيرند. در عبادت دنبال اين نيستيم كه تنها عملي را انجام دهيم بدون اين كه انگيزه اي داشته باشيم. آن انگيزه است كه در عبادت تأثير مي گذارد. عبادت را بايد با انگيزه خدايي و براي تقرب به خدا انجام داد تا آن اثري كه از آن توقع داريم به دست آيد.
شرط ديگر اين است كه برخي فكر مي كنند، روزه فقط همين است كه نخورند و نياشامند و بعضي از آن مبطلاتي كه در رساله ها نوشته اند از آنها اجتناب كنند، اما اگر بخواهيم روزه اثر مطلوب خود را بگذارد علاوه بر خوردن و نياشاميدن ظاهري و اجتناب از مبطلات ظاهري بايد تمامي اعضا و جوارح ما روزه باشد؛ چشم و گوشمان همه روزه باشد و گناه نكنند. غيبت، دروغ و بسياري از گناهان كه از زبان سرچشمه مي گيرند، بايد تحت مراقبت جدي قرار بگيرند. با چنين شرايطي روزه اثر بيشتري دارد.
* با توجه به مطلبي كه فرموديد، مي توانيم بگوييم روزه از مكانيسم هاي پويايي دين و دينداري است؟
- اينكه فرموديد هر ديني به دنبال پويايي است، اين واقعيتي است. براي اينكه دين به پويايي برسد بايد نقش خود را در زندگي پيروانش نشان دهد. اسلام براي پويايي دين، برنامه هاي زيادي را در نظر گرفته است كه برخي از برنامه ها در تمام شبانه روز بايد اجرا شود مثل نماز و برخي از برنامه ها در زمان هاي خاصي مثل حج و روزه. لذا اسلام سعي كرده، حضور خود را در زندگي پيروانش هميشه پويا نگه دارد و با پويايي حضور دين در زندگي، آن دين در حقيقت زنده است. برخي از اديان، با پيروانشان كاري ندارند؛ هفته اي يكبار يا ساعتي كه با خداوند باشيد، كافي است. آن دين مرده است و در زندگي حضور ندارد. اما ديني كه در لحظه لحظه رفتار زندگي انسان حضور دارد؛ وقتي كه راه مي رويد، حرف مي زنيد يا گوش مي كنيد در تمام اين لحظه ها براي انسان دستورالعمل دارد. يعني تمام زندگي پيروان خودش را در حقيقت در چارچوب خاصي قرار مي دهد كه اين معناي پويايي است. لذا دين اسلام پويا است زيرا در زندگي انسان حضور دارد. حتي دين براي اينكه از يكنواختي خارج شود برنامه هاي موقتي را در نظر گرفته تا جنب و جوش و تحركي به اين پويايي بدهد مثلاً براي اينكه از يكنواختي خارج شود اعياد مختلفي در نظر گرفته شده و حتي جمعه، به عنوان عيد در نظر گرفته شده تا تنوعي در حضور دين در زندگي ايجاد شود.
* در جمع بندي مباحث ضرورت عبادت و روزه را براي قشر جوان و روشنفكران مطرح بفرماييد؟
- اسلام براي نجات انسانها و سعادت انسانها آمده است. نجات و سعادت نيز نياز همه انسانهاست. نمي توان انسان ها را دسته بندي كرد به نحوي كه بگوييم يك پيرمرد يا كسي كه سواد كمي دارد نياز به دستورات شرع دارد ولي آن روشنفكر يا جوان ندارد. نياز همگاني است. اتفاقاً در روايات ما به قشر جوان و روشنفكر توجه ويژه اي شده است كه ما در روايات داريم كه عبادت و روزه از همه زيبنده است و از جوان، زيبنده تر. يا در روايت داريم كه جواني كه در سنين جواني عبادت خدا را مي كند، خداوند نسبت به اين جوان نظر ويژه اي دارد يا اينكه خدا عبادت جوانان را دوست دارد ارزش انسان در اين جا روشن مي شود كه در بحران نيازهاي جنسي و عاطفي و جسماني انسان بتواند با اين خواهش ها و تمايلات مقاومت كند.
روايتي است كه مي فرمايد: افضل الاعمال احمزها، عملي و عبادتي كه انسان سختي بيشتري در آن تحمل كند، ثواب بيشتري دارد. در اين ميان روشنفكر نيز اگر خود ساخته و راه يافته نباشد و مسير سعادت را درك نكرده باشد، چگونه مي تواند ديگران را در مسير سعادت قرار بدهد. براي راه يابي نيز بايد عبادت كند.
بنابراين دو قشر به لحاظ حساسيتي كه در جامعه دارند يعني قشر جوان و قشر روشنفكر كه اولي در حقيقت آينده مملكت و رشد و توسعه آن در دست اوست و دومي الگو براي ديگران هستند داراي اهميت فوق العاده مي باشند. اگر اينها بخواهند جامعه را به سمت سعادت سوق بدهند، ابتدا بايد خود راه سعادت را طي كرده باشند و اگر انسان متعادل باشند يعني هم به نيازهاي روحي و هم به نيازهاي جسمي رسيده و داراي آرامش روحي باشند مي توانند براي ديگران نيز آرامش و امنيت ايجاد كنند. اگر خودشان سالم باشند مي توانند ديگران را نيز به مسير سعادت رهنمون كنند.
* از وقتي كه در اختيار ما گذاشتيد بسيار سپاسگزاريم.
|